بایگانی دسته: شهری

ارزیابی شاخص های شهر دوستدار سالمند مطالعه موردی: شهر ساری

نویسندگان:  غفاری گیلانده عطا | محمدی چنور | داوری الهام

ارزیابی شاخص های شهر دوستدار سالمند مطالعه موردی: شهر ساری

کلیدواژه: شاخص  – شهر دوستدار سالمند  – شهر ساری 

چکیده شهر دوستدار سالمند :

شهر دوستدار سالمند, شهری است که باعث ترویج پیری فعال و شامل آن دسته از فضاهای شهری هستند که توزیع خدمات عمومی در آن ها به گونه ای است که حداکثر تناسب را با نیازها و محدودیت های افراد سالمند دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت شهر ساری از لحاظ فضای شهر برای زندگی سالمندان با تاکید بر هشت شاخص که با توجه به استانداردهای سازمان بهداشت جهانی که شامل (بناها و فضاهای باز, حمل و نقل, مسکن, مشارکت اجتماعی, تکریم سالمندان و اجتماع پذیری اجتماعی, مشارکت شهروندی و اشتغال, اطلاعات و ارتباطات و حمایت اجتماعی و خدمات سلامت) می باشد پرداخته شد.

پژوهش حاضر به لحاظ هدف, از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. جمع آوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) صورت گرفته است.

جامعه آماری آن تمامی ساکنان 60 به بالا شهر ساری هستند, که با استفاده از فرمول کوکران, 383 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند, برای تحلیل پرسشنامه از نرم افزار SPSS (آزمون t تک نمونه ای[1]) استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است از دیدگاه سالمندان, شاخص های (بناها و فضاهای باز, حمل و نقل, مسکن, مشارکت اجتماعی, تکریم سالمندان و اجتماع پذیری اجتماعی, مشارکت شهروندی و اشتغال, اطلاعات و ارتباطات و حمایت اجتماعی و خدمات سلامت) وضعیت مطلوبی برای سالمندان ندارد و حتی در حد رفع نیازهای اولیه آن ها نیست.

تحلیل شاخص های شهر هوشمند در شهر زاهدان

نویسندگان: جمشیدزهی محمداکرم | کریمیان بستانی مریم | حافظ رضازاده معصومه | حافظ رضازاده معصومه

کلیدواژه: شهر هوشمند  – توسعه  – زاهدان 

تحلیل شاخص های شهر هوشمند در شهر زاهدان

چکیده شهر هوشمند:

شهر هوشمند شهری است که بر پایه فناوری اطلاعات و ارتباطات بنا می شود تا در آن ارائة خدمات به شهروندان به بهترین نحو بهبود یابد. هدف این پژوهش تحلیل شاخص های شهر هوشمند در سطح مناطق شهر زاهدان است. پژوهش به لحاظ ماهیت, کاربردی بوده و روشی توصیفی تحلیلی دارد. گردآوری اطلاعات در آن به روش کتابخانه ای و پیمایشی صورت گرفته است. نمونه آماری متشکل از 384 نفر از ساکنان مناطق مطالعاتی بوده است.

تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای, تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل رگرسیون چندگانه و به کمک نرم افزار SPSS صورت گرفته و ترسیم نقشه ها با استفاده از قابلیت های ARCGIS انجام شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که از میان شاخص های مورد بررسی, شاخص مردم هوشمند با رقم 96/2 و شاخص حکمروایی هوشمند با رقم 56/2 به ترتیب بالاترین و پایین ترین سطح هوشمندی را داشته اند و هر دو در سطحی پایین تر از سطح میانگین قرار دارند.

نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نیز دلالت بر این داشته که جز در مورد شاخص محیط زیست, بین شاخص های شهر هوشمند در مناطق پنج گانه شهر زاهدان ارتباط معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که میان شاخص های شهرهوشمند و میزان تحقق پذیری شهرهوشمند رابطة معنا داری وجود دارد. در این زمینه, شاخص جابه جایی هوشمند با مقدار بتای 236/0 بیشترین تأثیر و شاخص مردم هوشمند با مقدار بتای 209/0 کمترین تأثیر را بر میزان تحقق پذیری شهر هوشمند در شهر زاهدان داشته اند.

بررسی وضعیت عوامل محلی مؤثر بر تحقق شهر خلاق میانه اندام (مطالعه موردی: شهر بناب)

بررسی وضعیت عوامل محلی مؤثر بر تحقق شهر خلاق میانه اندام (مطالعه موردی: شهر بناب)

نویسندگان: نادری دیزج بابک | پناهی علی | تیموری ایرج | ولی زاده رضا

کلیدواژه: شهر خلاق  – شهر میانه اندام  – معیارهای محلی  – شهر بناب 

چکیده شهر خلاق:

امروزه ایده شهر خلاق میانه اندام به منظور استفاده بهینه از تمامی پتانسیل های انسانی و محیطی در شهرها میانه و جلوگیری از سرریز مشکلات به کلان شهرها مؤثر است. ظرفیت های موجود در شهرهای میانه اندام مانند گردشگری, موقعیت ارتباطی, صنایع دستی و غیره از جمله عناصر اصلی تحقق شهرخلاق هستند که در شهرهای میانه اندام وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر تحقق شهر خلاق در شهر میانه اندام بناب صورت گرفته است.

پژوهش از نوع کاربردی بوده و رویکرد آن از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی و استنباطی است. جامعه آماری پژوهش در دو سطح شامل شهروندان بناب و خبرگان بوده است. جمع آوری داده های با استفاده از دو طیف پرسشنامه آماری و دلفی صورت گرفت. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که تمامی متغیرها با تحقق شهر خلاق در شهر میانه اندام بناب ارتباط داشته و مجموع 99 متغیر مورد بررسی می توانند 79 درصد از تغییرات واریانس را تبیین کنند.

نتایج آزمون MANOVA نیز نشان داد بین محلات شهر بناب از نظر شاخص های شهر خلاق میانه اندام تفاوت وجود دارد. در نهایت نتایج مدل تاپسیس نیز نشان داد که به ترتیب معیارهای غذا و گردشگری و تفریح, ارتباطات و IT, صنعت, صادرات, بازرگانی و خدمات, دانشگاه, تحقیقات و بهداشت-درمان, اجتماعی, فرهنگ و هنر, معماری-شهرسازی و مدیریتی در اولویت های اول تا هشتم و محلات 5, 1, 3, 4 و 2 در اولویت اول تا پنجم قرار دارند. در نهایت پیشنهاد می شود تحقق شهر خلاق در بناب با محوریت گردشگری غذا و توسعه موقعیت ارتباطی و دانشگاهی صورت گیرد.

امکان سنجی حمل ونقل عمومی در رشد هوشمند شهری

نویسندگان شکرزاده سوره حبیب | عزت پناه بختیار | حسین زاده دلیر کریم

کلیدواژه: رشد هوشمند  – حمل ونقل عمومی  – کاربری زمین  – توسعه شهری  – شهر خوی 

چکیده:

گرایش روزافزون مردم به خودروهای شخصی در شهرها, سبب افزایش حجم ترافیک و آلودگی های زیست محیطی شده است. از اینرو, در دیدگاه های معاصر شهرسازی, رویکرد « توسعه حمل و نقل هوشمند» با گرایش به گسترش حمل و نقل عمومی, یکی از راهکارهای مقابله با این جریان است. تحقیق حاضر سعی در بررسی عملکرد حمل ونقل عمومی در تحقق رشد هوشمند در شهر خوی داشته است.

24 شاخص در 8 مولفه برپایه مطالعات کتابخانه-میدانی استخراج شده اند و با استفاده از نرم افزارهای Smart PLS و SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. نمونه موردبررسی 383 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکوران محاسبه شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که رابطه معنی داری در سطح 0/01 درصد بین مولفه های حمل ونقل عمومی و رشد هوشمند وجود داشته است. به طوری که بیشترین اثرگذاری مربوط به مولفه های حفظ آثار تاریخی, ایمنی و اجتماعی به ترتیب به میزان 0/92 و 0/84 درصد بوده است.

همچنین, در سطح عامل ها نیز عدم آسیب به فضای باز و آلودگی هوا, تشویق به رشد از درون و کاهش رشد اسپرال و ایجاد فرصت های شغلی بیشترین اثرگذاری را داشته اند. ارتباط با هوشمندسازی, سیاستگذاری و ایمنی به ترتیب با مقادیر 19 و 68 بوده و در مقابل بیشترین سطح مربوط به حفاظت آثار تاریخی و اقتصادی 145 و 105 بوده است.

در سطح بارهای عامل ها نیز بیشترین سطح معنی داری مربوط به ایجاد فرصت های شغلی, اصلاح قیمت ها و شبکه حمل ونقل به هم پیوسته با مقادیر 291, 262 و 207 بوده, در مقابل مشارکت بخش خصوصی, تنوع مسیرها بین دو نقطه و همسوی سیاست های کاربری زمین با حمل ونقل به ترتیب با مقادیر 8/11, 2/16 و 9/17 کمترین سطح معنی داری را داشته اند.

امکان سنجی حمل ونقل عمومی در رشد هوشمند شهری

تحلیلی بر روند تبدیل روستاها به شهر

تحلیلی بر روند تبدیل روستاها به شهر

مقاله تحلیلی بر روند تبدیل روستاها به شهر به بررسی و ابعاد چگونگی این تبدیل می پردازد.

در مقدمه این مقاله اینگونه نگاشته اند:

ﺳﻜﻮﻧﺘﮕﺎه ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺑﻪﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﻈﺎﻡﻫﺎﻱ ﻣﻜﺎﻧﻲ – ﻓﻀﺎﻳﻲ، ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻭ ﻧﻴﺮﻭﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻴﺮﻭﻧﻲ ﻭ ﺩﺭﻭﻧﻲ، ﺍﺯ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎﻱ  ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭﻱ – ﻋﻤﻠﻜﺮﺩﻱ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻭ ﺗﺤﻮﻝ ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺩﺍﻣﻨﻪ ﺍﺛﺮﮔﺬﺍﺭﻱ ﻧﻴﺮﻭﻫﺎ ﻭ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﻣﻜﺎﻧﻲ –ﻓﻀﺎﻳﻲ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻮﻉ ﺳﻜﻮﻧﺘﮕﺎﻩ(ﺷﻬﺮﻱ ﻳﺎ روستایی)، ﺷﺮﺍﻳﻂ، ﺳﺎﺧﺘﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩﻫﺎﻱ ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺮ ﺁﻥﻫﺎ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ،ﺑﻪﻧﺤﻮﻱﻛﻪ ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺍﻣﻨﻪ ﺍﺛﺮﮔﺬﺍﺭﻱ ﻧﻴﺮﻭﻫﺎﻱ ﻭ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺑﻴﺮﻭﻧﻲ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩﺗﺮ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﮔﺎﻫﻲ ﻧﻴﺰ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺩﺭﻭﻥﺯﺍ ﻧﻘﺶ ﻣﺆﺛﺮﺗﺮﻱ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﻪﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪﻥ ﺍﻳﻦ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﺍﻳﻔﺎ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ.

ﺩﺭ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ، ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﻣﻬﻤﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﻠﺴﻠﻪﻣﺮﺍﺗﺐ ﺳﻜﻮﻧﺘﮕﺎﻫﻲ ﻛﺸﻮﺭ ﺩﺭﺳﺎﻝﻫﺎﻱ ﺍﺧﻴﺮ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ، ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺑﺎ ﺗﺮﻙ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎ ﺩﺭ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﻧﻮﺍﺣﻲ ﻛﺸﻮﺭ ﺑﻪﻭﻳﮋﻩ ﺩﺭ ﻗﺴﻤﺖﻫﺎﻱ ﻣﺮﻛﺰﻱ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﺯ ﺷﻬﺮﻫﺎﻱ ﻛﻮﭼﻚﺗﺮ ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎﻱ ﺑﺰﺭﮒﺗﺮ ﻭ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻧﻘﺎﻁ روستاﻳﻲ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻋﻤﺪﺗﺎً ﻧﻘﺶﭘﺬﻳﺮﻱ ﺷﻬﺮﻱ ﺍﻳﻦ ﻣﻜﺎﻥﻫﺎ (ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎ) ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻧﻈﺎﻡ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺭﻳﺰﻱ ﻋﺪﻡ ﺗﻌﺎﺩﻝ ﻭ ﺗﻮﺍﺯﻥ ، ﺑﻪﻧﺤﻮﻱﻛﻪ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎﻱ ﻣﺮﻛﺰ ﺑﺨﺶ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪ ﺟﻤﻌﻴﺘﻲ ﻻﺯﻡ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ، ﺧﻮﺩ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭﻱ – ﻋﻤﻠﻜﺮﺩﻱ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻜﻮﻧﺘﮕﺎﻩﻫﺎ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻭ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﺘﻴﺠﻪﺍﻱ ﺟﺰ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺳﻴﻜﻞ ﺑﺎﻃﻞ ﻭ ﻋﻘﺐﻣﺎﻧﺪﮔﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺷﺎﻫﺪ ﺁﻥ ﻫﺴﺘﻴﻢ.ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺑﺎﻳﺪ ﻧﮕﺎﻫﻤﺎﻥ ﺑﻪ روستاﻫﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺑﺮﺩﻥ ﻋﺪﻡ ﺗﻮﺍﺯﻥ ﻭ ﺗﻌﺎﺩﻝ ﺑﺎ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻭﺍﺣﺪ ﻭ ﺍﻭﻟﻮﻳﺖﺑﻨﺪﻱ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻋﻘﺐﺍﻓﺘﺎﺩﮔﻲ ﺗﺎﺭﻳﺨﻲ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺖ ﻛﻪ ﺑﺨﺸﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﺎﺑﻪﺟﺎﻳﻲ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﺗﺒﺪﻳﻞ روستاﻫﺎ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺍﺳﺖ ﺑﻪﻃﻮﺭﻱﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﺕ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺍﺯ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺭﻭﺳﺘﺎﻳﻲ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻪﻋﻨﻮﺍﻥ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺷﻬﺮﻱ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻣﻲﺷﻮﺩ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻳﻜﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﻋﻠﻞ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺭﻭﻧﺪ ﻣﻬﺎﺟﺮﺕﻫﺎ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺩﺭﺣﺎﻝﺗﻮﺳﻌﻪ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﺷﻬﺮﻱ ﻭ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻭ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺕ ﺷﻬﺮﻱ ﺍﺳﺖ.

بهبود خواص عملکردی و تولید مخلوط های آسفالتی بازیافتی(از 25 تا 100 درصد تراشه آسفالت) با استفاده از اصلاح کننده های الیافی برای استفاده در معابر شهری و روستایی (بازیافت آسفالت)

بازیافت آسفالت

چکیده بازیافت آسفالت :

بازیافت آسفالت ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﭼﺎﻟﺶﻫﺎﻱ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﺩﺭ ﺻﻨﻌﺖ ﺭﺍﻫﺴﺎﺯﻱ ﻭ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺑﺎﺯﻳﺎﻓﺖ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﺑﺎﻭﺟﻮﺩﺍﻳﻨﻜﻪ ﻗﺪﻣﺘﻲ ۱۰۰ ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﭼﺎﻟﺶﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺰ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﺎﻭﺟﻮﺩ ﺻﺮﻓﻪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﻭ ﺯﻳﺴﺖﻣﺤﻴﻄﻲ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﻓﺮﺍﮔﻴﺮ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻟﺬﺍ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻗﻴﻤﺖ ﻗﻴﺮ ﻭ ﻫﺰﻳﻨﻪﺑﺮ ﺑﻮﺩﻥ ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ، ﻛﺎﺭﻓﺮﻣﺎﻫﺎ ﻋﻠﻲ ﺍﻟﺨﺼﻮﺹ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﻱﻫﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻣﺸﺎﻭﺭﻳﻦ ﻭ ﭘﻴﻤﺎﻧﻜﺎﺭﺍﻥ ﺍﻳﻦ ﺣﻮﺯﻩ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺭﻭﺷﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺑﻬﻴﻨﻪﺗﺮ ﻭ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﺮﺍﺷﻪﻫﺎﻱ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﺑﺎﺯﻳﺎﻓﺘﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻛﻤﻚ ﺁﻥ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺣﻔﻆ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻗﻴﺮ ﻭ ﺳﻨﮕﺪﺍﻧﻪ ﻗﻴﻤﺖ ﺗﻤﺎﻡﺷﺪﻩ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﻛﺎﻫﺶ ﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﻣﻌﺎﺑﺮﻱ ﻛﻪ ﺭﻭﺳﺎﺯﻱ ﺁﻥﻫﺎ ﻣﻀﻤﺤﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﻣﺮﻣﺖ ﻛﻨﻨﺪ.

ﺩﺭ ﺳﺎﻝﻫﺎﻱ ﺍﺧﻴﺮ ﺗﻤﺮﻛﺰ ﻣﺤﻘﻘﻴﻦ ﺍﻳﻦ ﺣﻮﺯﻩ ﺭﻭﻱ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻥ ﺭﻭﺷﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﺩﻥ ﺩﺭﺻﺪ ﺗﺮﺍﺷﻪﻫﺎﻱ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﺑﺎﺯﻳﺎﻓﺘﻲ ﺩﺭ ﻣﺨﻠﻮﻁﻫﺎﻱ ﺁﺳﻔﺎﻟﺘﻲ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺑﺎ ﭼﺎﻟﺶﻫﺎﻱ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻲ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻋﺪﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺮﺟﻊ ﻭ ﻳﺎ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﺳﺘﻨﺎﺩ ﺟﻬﺖ ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪﻱ ﻭ ﺁﻧﺎﻟﻴﺰ ﻣﺼﺎﻟﺢ ﺗﺮﺍﺷﻪ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ، ﻋﺪﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻃﺮﺡ ﺍﺧﺘﻼﻁ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻭ ﻣﺪﻭﻥ ﻭ ﺩﺭﻧﻬﺎﻳﺖ ﺿﻌﻒ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩﻱ ﺍﻳﻦ ﻣﺨﻠﻮﻁﻫﺎ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﺩﺭﻭﺍﻗﻊ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻛﺮﺩﻥ ﺗﺮﺍﺷﻪ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﻛﻪ ﺣﺎﻭﻱ ﻗﻴﺮ ﭘﻴﺮ ﺷﺪﻩ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ ﺭﻭﻱ ﺳﺨﺘﻲ ﻣﺨﻠﻮﻁ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺳﺨﺘﻲ ﻣﺨﻠﻮﻁ ﺭﺍ ﺑﻪﺷﺪﺕ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻣﻲﺩﻫﺪ. ﺍﻳﻦ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺩﺭ ﺩﻣﺎﻫﺎﻱ ﺑﺎﻻ ﻣﻔﻴﺪ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺩﻣﺎﻱ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻭ ﻣﻴﺎﻧﻲ ﻣﻮﺟﺐ ﻭﻗﻮﻉ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺗﺮﻙﻫﺎﻱ ﺣﺮﺍﺭﺗﻲ ﻭ ﺧﺴﺘﮕﻲ ﻣﻲﮔﺮﺩﺩ.

ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻗﻴﺮﻫﺎﻱ ﺍﺻﻼﺡﺷﺪﻩ ﺑﺎ ﭘﻠﻴﻤﺮ ﻭ ﻳﺎ ﻗﻴﺮﻫﺎﻱ ﺑﺎ ﺩﺭﺟﻪ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩﻱ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﺑﻪﻋﻨﻮﺍﻥ ﺭﻭﺷﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﻣﺨﻠﻮﻁﻫﺎﻱ ﺁﺳﻔﺎﻟﺘﻲ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺗﺮﻙﺧﻮﺭﺩﮔﻲ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺎﺍﻳﻦﺣﺎﻝ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﺨﻠﻮﻁﻫﺎﻱ ﺁﺳﻔﺎﻟﺘﻲ ﺑﺎﺯﻳﺎﻓﺘﻲ ﺑﺎ ﺩﺭﺻﺪ ﺑﺎﻻ ﺗﺮﺍﺷﻪ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻗﻴﺮ ﺟﺪﻳﺪﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺨﻠﻮﻁ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺯﻳﺎﺩ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺍﻣﺘﺰﺍﺝ ﻗﻴﺮ ﺟﺪﻳﺪ ﻭ ﻗﻴﺮ ﻛﻬﻨﻪ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﺼﺎﻟﺢ ﺗﺮﺍﺷﻪ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﻛﺎﻣﻞ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﻤﻲﮔﻴﺮﺩ ﻭ ﺟﺎﻱ ﺑﺤﺚ ﺩﺍﺭﺩ.

ﻟﺬﺍ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺵﻫﺎﻱ ﻓﻮﻕ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﺍﻳﻦ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺗﺮﻙﺧﻮﺭﺩﮔﻲ ﺑﺎ ﻣﺸﻜﻞ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﻣﻲﺷﻮﺩ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ بایافت آسفالت ﺑﻪﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻡ ﺩﺭﺟﺎ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻲﮔﻴﺮﺩ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﺟﺪﻳﺪ ﺑﺎ ﻣﺼﺎﻟﺢ ﺍﺩﻣﻴﻜﺲ ﻣﺨﻠﻮﻁ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺟﺪﺍﮔﺎﻧﻪ ﺭﻭﻱ ﻣﺼﺎﻟﺢ ﺗﺮﺍﺷﻪ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﻣﻲﺭﻳﺰﺩ ﻭ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﻳﻦﭼﻨﻴﻦ ﺍﻓﺰﻭﺩﻧﻲﻫﺎ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻗﻴﺮ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﻟﺬﺍ ﺗﻨﻬﺎ ﺭﺍﻩ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﻓﺰﻭﺩﻧﻲﻫﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪﺻﻮﺭﺕ ﺧﺸﻚ ﺑﻪ ﻣﺨﻠﻮﻁ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. ﺍﺯﺟﻤﻠﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﻓﺰﻭﺩﻧﻲﻫﺎ ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺍﻟﻴﺎﻑﻫﺎ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝﻫﺎﻱ ﺍﺧﻴﺮ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺁﻥﻫﺎ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻧﻴﺰ ﺭﻭﺍﺝ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.

ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻗﻴﻤﺖ ﻗﻴﺮ ﻭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻗﻴﻤﺖ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﺑﻬﺴﺎﺯﻱ ﻭ ﺍﺟﺮﺍﻱ ﺭﻭﻛﺶ ﺁﺳﻔﺎﻟﺘﻲ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻫﺰﻳﻨﻪﺑﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﻪ ﻧﻮﻋﻲ ﻛﻪ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﻱﻫﺎ و دهیاری ها ﺗﻮﺍﻥ ﻣﺮﻣﺖ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖﻫﺎﻱ ﻣﻀﻤﺤﻞ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﻣﻌﺎﺑﺮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ. ﺍﻳﻦ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﻳﺎﻓﺘﻲ ﺑﺎ ﻗﻴﻤﺘﻲ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﭘﺎﻳﻴﻦﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖﻫﺎﻱ ﻣﺘﺪﺍﻭﻝ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺍﺟﺮﺍ ﺍﺳﺖ. ﺍﻳﻦ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖﻫﺎ ﺑﺎ ﺗﺮﺍﺷﻴﺪﻥ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖﻫﺎﻱ ﻣﻀﻤﺤﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﺳﻄﻮﺡ ﻣﻌﺎﺑﺮ، ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﻓﺰﻭﺩﻧﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺣﻴﺎﻱ ﺧﺼﻮﺻﻴﺎﺕ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ.

ﺍﻳﻦ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖﻫﺎ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﺭﺯﺍﻧﻲ، ﻣﻌﺎﻳﺒﻲ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺗﺮﻙ ­ ﺧﻮﺭﺩﮔﻲ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺳﻌﻲ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﻟﻴﺎﻑﻫﺎﻱ ﺗﺮﻛﻴﺒﻲ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﺗﺮﻙ ­ﺧﻮﺭﺩﮔﻲ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﻳﺎﻓﺘﻲ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ. ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﻳﺎﻓﺘﻲ ﺣﺎﻭﻱ ۷۵ ،۵۰ ،۲۵ ﻭ۱۰۰ ﺩﺭﺻﺪ ﺗﺮﺍﺷﻪ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﻭ ۰,۱۲ ،۰,۰۶ ﻭ ۰,۱۸ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﻟﻴﺎﻑ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﺷﻜﺸﺖ ﻗﺮﺍﺭﮔﺮﻓﺖ. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺣﻜﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﻟﻴﺎﻑ ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﺗﺎ ﺣﺪ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺿﻌﻒ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﻳﺎﻓﺘﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺗﺮﻙ ﺧﻮﺭﺩﮔﻲ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻛﺮﺩ.

ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﻛﺜﺮ ﺟﺎﺩﻩﻫﺎﻱ ﺳﺎﺧﺘﻪﺷﺪﻩ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﺭﻭﻳﻪ ﺑﺘﻦ ﺁﺳﻔﺎﻟﺘﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺘﺸﻜﻞ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻗﺴﻤﺖ ﺍﺻﻠﻲ ﻣﺼﺎﻟﺢ ﺳﻨﮕﻲ ﻭ ﻗﻴﺮ ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺼﺎﻟﺢ ﻭ ﺳﻨﮕﺪﺍﻧﻪﻫﺎﻱ ﻣﻮﺭﺩﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺩﺭ ﺭﺍﻫﺴﺎﺯﻱ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺍﻧﺪﻛﻲ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ، ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﺠﺪﺩ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﺼﺎﻟﺢ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﺮﺍﺷﻴﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﮔﺰﻳﻨﻪﻫﺎﻱ ﻗﺎﺑﻞ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺑﺎﺷﺪ. ﺩﺭﻭﺍﻗﻊ ﭘﮋﻭﻫﺸﮕﺮﺍﻥ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﺩ ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ ﻭ ﻳﺎ ﺍﺿﺎﻓﻲ ﺩﺭ ﻣﺨﻠﻮﻁﻫﺎﻱ ﺁﺳﻔﺎﻟﺘﻲ ﻭ ﺭﻭﺳﺎﺯﻱ ﺭﺍﻩﻫﺎ ﺗﻼﺵ ﻣﻲﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺗﺎ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺣﻔﻆ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﺑﻪ ﺣﻔﻆ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻠﻲ ﻧﻴﺰ ﻛﻤﻚ ﻛﻨﻨﺪ. ﺍﺯ ﻃﺮﻓﻲ ﺭﻫﺎ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺍﺩ ﺩﺭ ﻃﺒﻴﻌﺖ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺯﻳﺴﺖﻣﺤﻴﻄﻲ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﻴﺎﻭﺭﺩ.

ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦ ﻣﺸﻜﻠﻲ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ بازیافت آسفالت ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﺟﻮﺩ ﻗﻴﺮ ﺳﺨﺖ ﻭ ﺷﻜﻨﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﻣﺨﻠﻮﻁﻫﺎﻱ ﺗﺮﺍﺷﻪ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﺍﻳﻦ ﻗﻴﺮ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﻳﺎﻓﺖ ﻭ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻣﺠﺪﺩ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﻣﺠﺪﺩﺍً ﺗﺮﻙﺧﻮﺭﺩﻩ ﻭ ﺑﺎﻋﺚ ﺑﺮﻭﺯ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﻣﻲﺷﻮﺩ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻥ ﺭﺍﻫﻜﺎﺭﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﺮﺩﻥ ﻣﺸﻜﻞ ﺗﺮﻙﺧﻮﺭﺩﮔﻲ ﺩﺭ ﻣﺨﻠﻮﻁﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﻳﺎﻓﺘﻲ ﻣﻲ ­ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺎﺷﺪ.

مراحل بازیافت آسفالت

برای دانلود این پژوهش اینجا کلیلک کنید.

بازیافت آسفالت بازیافت آسفالت بازیافت آسفالت بازیافت آسفالت بازیافت آسفالت بازیافت آسفالت بازیافت آسفالت

بیشتر بخوانید:

آیین نامه روسازی آسفالتی راه های ایران

پیش نویس بخشنامه ضوابط اجرای آسفالت راهها

   آموزه های سرمایه گذاری و اقتصاد

   آموزه های سرمایه گذاری و اقتصاد

   ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ سرمایه گذاری:

ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺩﻏﺪﻏﻪﻫﺎﻱ ﺍﺳﺎﺳﻲ ﻣﺪﻳﺮﺍﻥ ﺷﻬﺮﻱ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﭘﺮﻭﮊﻩﻫﺎﻱ ﺷﻬﺮﻱ ﺍﺳﺖ،ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺩﻻﻳﻞ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺍﺟﺮﺍﻱ ﭘﺮﻭﮊﻩﻫﺎ ، ﺩﭼﺎﺭ ﭼﺎﻟﺶﻫﺎﻱ ﻣﺘﻌﺪﺩﻱ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﺯ ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦ ﺩﻻﻳﻞ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﻋﺪﻡ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﺎﻟﻲ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻧﻘﺪﻳﻨﮕﻲ ﺩﺭ ﭘﺮﻭﮊﻩ ﻧﺎﻡ ﺑﺮﺩ؛ ﺑﻪﻭﻳﮋﻩ ﺩﺭ ﭘﺮﻭﮊﻩﻫﺎﻱ ﺷﻬﺮﻱ، ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﻭﻳﮋﮔﻲﻫﺎﻱ ﺫﺍﺗﻲ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﻱ ﻛﻪ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﻭ ﻫﺰﻳﻨﻪ، ﺗﻮﺃﻣﺎﻥ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﻴﺮﺩ، ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲﺩﻫﺪ.

ﺍﺯﺍﻳﻦﺭﻭ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﺎﺯﻭﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﺎﻟﻲ ﭘﺮﻭﮊﻩﻫﺎ ﻭ سرمایه گذاری ﺑﺨﺶ ﺧﺼﻮﺻﻲ ﺩﺭ ﭘﺮﻭﮊﻩﻫﺎﻱ ﺷﻬﺮﻱ، ﺍﻫﻤﻴﺖ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻲ ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺎﻭﺟﻮﺩ ﻇﺮﻓﻴﺖﻫﺎﻱ ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﭘﺮﻭﮊﻩﻫﺎ، ﻋﻨﺼﺮ ﻣﺸﺎﺭﻛﺖ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻴﺎﻓﺘﻪ ﻭ ﻓﺮﺽ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻲﺷﻚ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺎﻟﻲ ﭘﺮﻭﮊﻩﻫﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻛﺎﺭﻓﺮﻣﺎ (ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮﻱ) ﺗﺄﻣﻴﻦ ﮔﺮﺩﺩ. ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﻱﻫﺎ، ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻧﻬﺎﺩﻫﺎﻱ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺑﺎ ﺗﻮﺍﻥ ﻣﺎﻟﻲ ﺑﺎﻻ ﻭ ﻇﺮﻓﻴﺖﻫﺎﻱ ﻣﺘﻌﺪﺩ ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ ﻛﻪ ﻗﺎﺩﺭﻧﺪ ﺑﺎ ﺑﻬﺮﻩﮔﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖﻫﺎ ﻭ ﻭﻳﮋﮔﻲﻫﺎﻱ ﺁﻥ ﺷﻬﺮ ﻇﺮﻑ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﻭ ﺷﻬﺮﻱ ﺭﺍ ﺍﻧﺒﺎﺷﺘﻪ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻭ ﭘﻴﺸﺒﺮﺩ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﻛﻼﻥﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﻣﻴﺴﺮ ﺳﺎﺯﻧﺪ.

ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﺍﺳﺘﺎ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﻱﻫﺎ ﺩﺭ ﺣﻮﺯﻩﻫﺎﻱ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﺎﻟﻲ ﻭ ﺗﺮﻏﻴﺐ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﺍﻥ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺟﺬﺏ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬﺍﺭﺍﻥ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﭘﻴﺶﻧﻴﺎﺯﻫﺎﻱ ﺍﺻﻠﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺣﻮﺯﻩ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬﺍﺭﻱ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﻱﻫﺎ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ ﺑﻤﻨﻈﻮﺭ ﺁﺷﻨﺎﻳﻲ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﻳﻬﺎ ﺑﺎ ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﻭ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬﺍﺭﻱ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺑﻪ ﺗﻌﺎﺭﻳﻒ ﻭ ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬﺍﺭﻱ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ.

ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ:

ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺍﻋﻢ ﺍﺯ ﻧﻘﺪﻱ ﻭ ﻏﻴﺮﻧﻘﺪﻱ، ﻣﻨﻘﻮﻝ ﻭ ﻏﻴﺮﻣﻨﻘﻮﻝ ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬﺍﺭ ﻳﺎ ﻣﺸﺎﺭﻛﺖﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻭ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﻲﺷﻮﺩ. ﺑﻪﻃﻮﺭﻛﻠﻲ ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﺩﺍﺭﺍﻳﻲ ﺑﻪﺻﻮﺭﺕ ﻧﻘﺪﻱ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﭘﻮﻝ ﻧﻘﺪ ، ﻣﻮﺟﻮﺩﻱ ﺣﺴﺎﺏ ﺑﺎﻧﻜﻲ ، ﺍﺭﺯﻫﺎﻱ ﺑﻴﻦﺍﻟﻤﻠﻠﻲ ﻣﺜﻞ ﺩﻻﺭ ﻭ ﻳﻮﺭﻭ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺩﺍﺭﺍﻳﻲﻫﺎﻱ ﻏﻴﺮ ﻧﻘﺪﻱ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﺠﻬﻴﺰﺍﺕ ﺻﻨﻌﺘﻲ ، ﻣﺎﺷﻴﻦﺁﻻﺕ ، ﻣﻠﻚ ، ﺯﻣﻴﻦ ﻭ… ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻧﺎﻣﻴﺪﻩ ﻣﻲﺷﻮﺩ.

ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﺗﻌﺎﺑﻴﺮ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﺍﺳﺖ . ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺩﻗﻴﻖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ ﻛﻪ ﻛﻠﻤﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲﺷﻮﺩ، ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪﻃﻮﺭﻣﻌﻤﻮﻝ ، ﻛﻠﻴﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺎﻟﻲ ﻭ ﭘﻮﻟﻲ ﻭ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻗﺎﺑﻞﺗﺒﺪﻳﻞ ﺑﻪ ﭘﻮﻝ ، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻣﻲﺷﻮﺩ.

ﺟﻮﺍﻣﻊ ﻭ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺩﺍﺭﺍﻱ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺭﻗﺒﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﻛﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻛﻤﺘﺮﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ ، ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﻭ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺑﻬﺘﺮﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺩﺭ ﻋﺼﺮ ﺣﺎﺿﺮ، ﻧﻴﺮﻭﻫﺎﻱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﻧﻴﺰ ﻗﺴﻤﺘﻲ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﻫﻢ ﻧﻘﺪﻱ ﺑﺎﺷﺪ ﻫﻢ ﻏﻴﺮ ﻧﻘﺪﻱ . ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻧﻘﺪﻱ ﻫﻤﺎﻥ ﭘﻮﻝ ﻧﻘﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻏﻴﺮ ﻧﻘﺪﻱ ﺷﺎﻣﻞ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺩﺍﺭﺍﻳﻲﻫﺎ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﺩ.

ﭘﻮﻝ ﻓﻘﻂ ﻧﻘﺪﻳﻨﮕﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻗﺎﺑﻞﺗﺒﺎﺩﻝ ﺳﺮﻳﻊ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﺍﻣﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻣﺪﺕﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﻃﻮﻝ ﻋﻤﺮ ﺯﻳﺎﺩﺗﺮﻱ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺛﺮﻭﺕ ﺩﺭ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬﺍﺭﻱ ، ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲﺷﻮﺩ. ﺑﻪﻋﻨﻮﺍﻥﻣﺜﺎﻝ : ﺑﺮﻧﺪﻫﺎ ، ﻧﺮﻡﺍﻓﺰﺍﺭﻫﺎ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻗﺒﻴﻞ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺁﻥﻫﺎ ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﺛﺮﻭﺕ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻛﺮﺩ ، ﻧﻮﻋﻲ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. ﻫﺮﭼﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺑﻪﻣﻨﻈﻮﺭ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺛﺮﻭﺕ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲﺷﻮﺩ ، ﻭﻟﻲ ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪﺭﺍﺣﺘﻲ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻳﻚ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺭﻳﺰﻱ ﺳﺎﻟﻴﺎﻧﻪ ﻭ ﻳﺎ ﻣﺎﻫﻴﺎﻧﻪ ﻭ ﺑﻪﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺛﺮﻭﺕ ، ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬﺍﺭﺍﻥ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻧﻤﻮﺩ.

ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻧﺸﻮﺩ ، ﺑﻪﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﺎﺭﺟﻲ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﺑﻪﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺛﺮﻭﺕ ، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺍﻓﺮﺍﺩﻱ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﭘﻮﻝ، ﻣﻬﺎﺭﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲﺩﻫﻨﺪ ، ﺗﺮﻛﻴﺐ ﺷﻮﺩ. ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ، ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺛﺮﻭﺕ ﺩﺭ ﻛﻮﺗﺎﻩﻣﺪﺕ ﻭ ﻳﺎ ﺑﻠﻨﺪﻣﺪﺕ، ﺍﺭﺯﺵ ﺑﺎﻻﻳﻲ ﺩﺍﺭﺩ. ﻫﺮ ﻓﺮﺩ ﻭ ﻳﺎ ﺷﺮﻛﺘﻲ ، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺭﺍﻩ ﻭ ﺭﻭﺵﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﺑﻪ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﻣﻲﺍﻧﺪﺍﺯﺩ ﻭ ﺑﻪﺍﻳﻦﺗﺮﺗﻴﺐ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺳﻮﺩﺩﻫﻲ ﻣﻮﺭﺩﻧﻈﺮ ﺧﻮﺩ ﺩﺳﺖ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨﺪ.

ﺭﻭﺵﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﻬﺮﻩﺑﺮﺩﺍﺭﻱ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﻫﺎﻱ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻭ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻭ ﻧﻴﺎﺯﻫﺎﻱ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﻪﻛﺎﺭﺑﺮﺩﻩ ﻣﻲﺷﻮﺩ. ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻭ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ ، ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﻭ ﻳﺎ ﺷﺨﺺ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻧﻴﺰ، ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﻛﻨﻨﺪ. ﺑﻪﺍﻳﻦﺗﺮﺗﻴﺐ ﺭﻭﻧﺪ ﻓﺮﻭﺵ ﻭ ﮔﺮﺩﺵ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ، ﺍﺩﺍﻣﻪ ﭘﻴﺪﺍﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺳﻮﺩﺩﻫﻲ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺭﻳﺰﻱ ﺁﻥﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﻲﺁﻳﺪ. ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺗﺠﺎﺭﻱ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻭ ﺑﺰﺭﮒﺗﺮﻳﻦ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﺬﺏ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﻋﻢ ﺍﺯ ﻧﻘﺪﻱ ﻭ ﻳﺎ ﻏﻴﺮ ﻧﻘﺪﻱ ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺭﻭﺷﻲ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﻮﺭﺩﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﻴﺮﺩ، ﺳﻮﺩ ﺣﺎﺻﻞ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﻴﺰ ﺑﻪﻣﺮﺍﺗﺐ ﺑﻬﺘﺮ ﻭ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ.

 آموزه های سرمایه گذاری و اقتصاد   آموزه های سرمایه گذاری۲   آموزه های سرمایه گذاری ۳
   آموزه های سرمایه گذاری ۴   آموزه های سرمایه گذاری ۵   آموزه های سرمایه گذاری ۶
   آموزه های سرمایه گذاری ۷   آموزه های سرمایه گذاری ۸   آموزه های سرمایه گذاری ۹
   آموزه های سرمایه گذاری ۱۰   آموزه های سرمایه گذاری ۱۱   آموزه های سرمایه گذاری ۱۲
   آموزه های ۱۳   آموزه های ۱۴   آموزه های ۱۵
   آموزه های ۱۶   آموزه های ۱۷   آموزه های ۱۸
   آموزه های ۱۹   آموزه های ۲۰   آموزه های ۲۱
   آموزه های ۲۲   آموزه های ۲۳   آموزه های ۲۴
   آموزه های ۲۵   آموزه های ۲۶

تجارب شهرهای پیشتاز دوچرخه سواری

دوچرخه سواری

ﻣﻘﺪﻣﻪ

دوچرخه سواری امری ﻣﻬﻢ ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭﻱ ﺯﻳﺴﺖ ﻣﺤﻴﻄﻲ، ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﺍﺳﺖ .

ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻋﺒﻮﺭ ﻭ ﻣﺮﻭﺭ ﻭﺳﺎﻳﻞ ﻧﻘﻠﻴﻪ ﻣﻮﺗﻮﺭﻱ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﻭ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺷﻬﺮ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺭﺷﺪ ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺰﻭﻥ ﺷﻬﺮﻧﺸﻴﻨﻲ ﻭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺷﻬﺮﻱ ﺍﺳﺖ ؛ ﺍﺯ ﺳﻮﻳﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﺣﻮﺯﻩ ﺣﻤﻞ ﻭ ﻧﻘﻞ ﺩﺭ ﺍﻛﺜﺮ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻣﻼﺣﻈﺎﺕ ﺯﻳﺴﺖ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ، ﺳﺎﻛﻨﺎﻥ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﭘﻴﭽﻴﺪﻩ ﺍﻱ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ؛ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﻧﺎﺷﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ: ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺳﻮﺧﺖ ﻫﺎﻱ ﻓﺴﻴﻠﻲ ،ﺁﻟﻮﺩﮔﻲ ﻫﻮﺍ ، ﺍﻧﺴﺪﺍﺩ ﻣﺮﺍﻛﺰ ﺷﻬﺮﻱ ﻭ …. ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ.

ﻟﺬﺍ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺎﻫﺶ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻀﻼﺕ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻃﺮﺣﻬﺎﻱ ﻣﺘﻨﻮﻋﻲ ﺍﺟﺮﺍ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ؛ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﺍﺳﺘﺎ ﺍﺭﺗﻘﺎء ﺣﻤﻞ ﻭ ﻧﻘﻞ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﺷﻬﺮﻱ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﺣﺪ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﻲ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺣﻤﻞ ﻭ ﻧﻘﻞ ﺷﻬﺮﻱ ﺑﺎﺯ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ، ﺑﻪ ﺷﻜﻠﻲ ﻛﻪ ﺩﺭﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺗﻲ ﻫﻤﭽﻮﻥﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﻭﻳﮋﻩ دوچرخه ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺳﺎﻳﺮ ﻣﺴﻴﺮ ﻫﺎﻱ ﺣﻤﻞ ﻭ ﻧﻘﻞ ﻋﻤﻮﻣﻲ، ﺍﺟﺮﺍﻱ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﻱ ﺗﺸﻮﻳﻘﻲ ﺑﺮﺍﻱ دوچرخه ﺳﻮﺍﺭﺍﻥ ﻭ… ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻧﻘﺶﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﻲ ﺩﺭ ﺍﺭﺗﻘﺎء ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﺷﻬﺮﻱ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻛﺎﻫﺶ ﻣﻌﻀﻼﺕ ﺣﻤﻞ ﻭ ﻧﻘﻞ ﺷﻬﺮﻱ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻭﺟﻮﺩ ﺳﻬﻢ دوچرخه ﺩﺭ ﺣﻤﻞ ﻭ ﻧﻘﻞ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺷﻬﺮ ﻫﺎ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﭼﺸﻤﮕﻴﺮ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺣﺠﻢ ﻧﻴﺰ ﺩﺭﺟﻮﺍﻣﻊ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﻬﻢ ﺩﺭ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺷﻬﺮﻫﺎﻱ ﭘﻴﺸﺘﺎﺯ ﻭﺩﻭﺳﺘﺪﺍﺭ دوچرخه ﺩﺭ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺑﻪ ۳۰ ﺗﺎ ۴۰ ﺩﺭﺻﺪ ﻣﻲ ﺭﺳﺪ.

ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﻮﻓﻖ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺍﺭﻭﭘﺎﻳﻲ ﺩﺭ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ دوچرخه ﺩﺭ ﺣﻮﺯﻩ ﺣﻤﻞ ﻭ ﻧﻘﻞ ﭘﺎﻙ ﺷﻬﺮﻱ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﺪ.

ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ دوچرخه ﺳﻮﺍﺭی ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﺟﺰﺍﻱ ﺍﺳﺎﺳﻲ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﻱ ﺣﻤﻞ ﻭ ﻧﻘﻞ ﭘﺎﻙ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﺪﻥ ﺑﻪ ﺑﺨﺶ ﻣﻬﻤﻲ ﺍﺯ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﻳﺰﻱ ﻭ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮﻱ .

” ﻫﺮﭼﻨﺪ ﻃﺮﺡ ﺭﻭﺯﻫﺎﻱ ﺑﺪﻭﻥ ﺧﻮﺩﺭﻭ ﻳﻚ ﻭﺍﻛﻨﺶ ﻧﺴﺒﺘﺎ ﺩﻳﺮ ﺑﻪ ﺗﺎﺛﻴﺮﺍﺕ ﻃﻮﻻﻧﻲ ﻣﺪﺕ ﻭﺳﺎﻳﻞ ﻧﻘﻠﻴﻪ ﻣﻮﺗﻮﺭﻱ ﺑﺮ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺍﺳﺖ. ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ﮔﺴﺘﺮﺵ دوچرخه سواری ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻫﺸﺖ ﺍﺻﻞ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩﻱ ( ITDP ) ﺟﻬﺖ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎﻱ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﺑﺎ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻫﺎﻱ ﺣﻤﻞ ﻭ ﻧﻘﻞ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﻛﺎﺭﺁﻣﺪ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ .”

” دوچرخه سواری ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﻣﻮﺛﺮﺗﺮﻳﻦ ﺷﻴﻮﻩ ﺣﻤﻞ ﻭ ﻧﻘﻞ ﺷﻬﺮﻱ ، ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﻫﺎﻱ ﻛﻮﺗﺎﻩ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻔﺮﻫﺎﻱ ﺣﺪ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻧﻴﺰ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ .

دوچرخه سواری ﻫﻴﭻ ﺁﺳﻴﺐ ﺯﻳﺴﺖ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻧﻤﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ ، ﺳﻼﻣﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﺍﺭﺗﻘﺎ ﺩﺍﺩﻩ ، ﻓﻀﺎﻱ ﻛﻤﻲ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﻭ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻛﺎﺭﺑﺮﺍﻥ ﻭ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎﻱ ﺯﻳﺮﺳﺎﺧﺖ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﻣﻘﺮﻭﻥ ﺑﻪ ﺻﺮﻓﻪ ﺍﺳﺖ .

ﻣﺰﺍﻳﺎﻱ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ

ﺩﺭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﻫﺎﻱ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﻳﺎ ﮔﺬﺭﺍﻥ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻓﺮﺍﻏﺖ

-۱ ﺩﺭﺳﻔﺮﻫﺎﻱ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﺷﻬﺮﻱ، ﺳﺮﻋﺖ ﺟﺎﺑﻪ ﺟﺎﻳﻲ ﺑﺎ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺍﺯ ﺳﺮﻋﺖ ﺟﺎ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﻲ ﺑﺎ ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﻛﻤﺘﺮ ﻧﻴﺴﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺷﻠﻮﻍ ﺍﻳﻦ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﻋﻤﻼ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ.

-۲ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﻛﻤﺘﺮﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﻋﺒﻮﺭ ۰,۲۵) ﺗﺎ ( ۰,۳ ﻭ ﺟﺎﻱ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻛﻤﺘﺮﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺎﺭﻛﻴﻨﮓ ﺣﺪﻭﺩ ( ۰,۱ ( ﻧﻴﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ.

(۳ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺗﻤﻠﻚ ﻭ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻱ ﺁﻥ ﻧﺎﭼﻴﺰ ﺍﺳﺖ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺍﺣﺪﺍﺙ ﺭﺍﻩ ﻭ ﭘﺎﺭﮔﻴﻨﮓ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﻫﺎ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻛﻢ ﺍﺳﺖ.

(۴ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺗﺠﺪﻳﺪ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ(ﺳﻮﺧﺖ ﻫﺎﻱ ﻓﺴﻴﻠﻲ) ﺭﺍ ﻣﺼﺮﻑ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ، ﺑﺎ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺖ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻛﻤﻚ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ .

(۵ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻛﻤﺘﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻣﻨﻴﺖ ﻋﺎﺑﺮﺍﻥ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﻭﻛﻤﻚ ﺷﺎﻳﺎﻥ ﺑﻪ ﻛﺎﻫﺶ ﺁﻟﻮﺩﮔﻲ ﻫﻮﺍ ﻭ ﺁﻟﻮﺩﮔﻲ ﺻﻮﺗﻲ ﺩﺍﺭﺩ.

(۶ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﻮﺩﻥ ﺳﺮﻋﺖ ﺗﺮﺩﺩ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﺩﺭ ﻣﺴﺎﻓﺖ ﻫﺎﻱ ۴ ﺍﻟﻲ ۵/۶ ﻛﻴﻠﻮ ﻣﺘﺮﻱ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺎﻳﺮ ﻭﺳﺎﻳﻞ ﻧﻘﻠﻴﻪ.
(۷ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺑﻮﺩﻥ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎﻱ ﺛﺎﺑﺖ ﻭﺟﺎﺭﻱ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺎﻳﺮ ﻭﺳﺎﻳﻞ ﻧﻘﻠﻴﻪ

ﺍﺭﺗﻘﺎء ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﺳﻮﺍﺭﻱ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ

ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻫﺎﻱ ﺑﻴﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﻲ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻭ ﻧﺤﻮﻩ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺩﺭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﻳﺰﻱ ﻫﺎﻱ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﺩﺭ ﺣﻮﺯﻩ ﺣﻤﻞ ﻭ ﻧﻘﻞ ﭘﺎﻙ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻃﻴﻒ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﻭ ﻣﺸﺎﺭﻛﺖ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻳﻲ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺍﻣﺮﻳﻜﺎ، ﺍﺳﺘﺮﺍﻟﻴﺎ ﻭ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺍﺭﻭﭘﺎﻳﻲ ﻋﺎﻣﻠﻲ ﺟﻬﺖ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺩﺭﺱ ﻫﺎﻱ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻧﺤﻮﻩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﻳﺰﻱ ﻫﺎﻱ ﺍﻳﻦ ﺣﻮﺯﻩ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ. ﺗﺎ ﭼﻨﺪ ﺩﻫﻪ ﺍﺧﻴﺮ، دوچرخه سواری ﺩﺭ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺍﺭﻭﭘﺎﻳﻲ، ﺁﻣﺮﻳﻜﺎﻱ ﺷﻤﺎﻟﻲ ﻭ ﺍﺳﺘﺮﺍﻟﻴﺎ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﻲ ﺗﻮﺟﻬﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭﻟﻲ ﺑﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﻳﻪ ، ﺍﻓﺰﺍﻳﺸﻲ ﭼﺸﻤﮕﻴﺮ ﺩﺭ ﺣﻮﺯﻩ دوچرخه سواری ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.

ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺗﺒﺎﺩﻝ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺭﻭﺵ ﻫﺎﻱ ﺍﺭﺗﻘﺎء ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﺳﻮﺍﺭﻱ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺿﺮﻭﺭﻱ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ.

   تحلیل راهبردی شناخت عناصر تاثیر گذار بر رشد جمعیت

جمعیت

ﭼﻜﻴﺪﻩ

ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎﻱ ﻛﻨﺘﺮﻝ جمعیت ﺩﺭ ﻛﺸـﻮﺭﻫﺎﻱ ﺗﻮﺳـﻌﻪ ﻳﺎﻓﺘـﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺣـﺎﻝ ﺗﻮﺳـﻌﻪ ﻣـﻮﺭﺩ ﻧﻈـﺮ ﻗـﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ. ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎﻱ ﻛﺎﻫﺶ جمعیت ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﺎﻝﻫﺎﻱ ﺍﺧﻴـﺮ ﺑـﻪ ﻛﺸـﻮﺭﻫﺎﻱ ﺩﺭ ﺣـﺎﻝ ﺗﻮﺳـﻌﻪ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻧﻴﺎﻓﺘﻪ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﻲﺩﻫﻨﺪ.

ﺍﻳﻦ ﺩﺭﺣﺎﻟﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫـﺎﻱ ﻛـﺎﻫﺶ جمعیت ﺭﺍ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻲ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺟﻤﻌﻴﺘﻲ ﺷـﺪﻩﺍﻧـﺪ. ﺩﺭ ﺍﻳـﻦ ﻣﻘﺎﻟـﻪ ﺳـﺆﺍﻝ ﺍﺻﻠﻲ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎﻱ ﻛﺎﻫﺶ جمعیت ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﻛﺸﻮﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺟﻨﺒـﻪﻫـﺎﻱ ﺍﻗﺘﺼـﺎﺩﻱ ﻭ ﺍﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻳﺎ ﺧﻴﺮ. ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺭﻭﺵ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺩﺍﺩﻩﻫﺎ ﻭ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺳﻮﺍﻝ ﻣـﻮﺭﺩ ﻧﻈـﺮ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﻗﺮﺍﺭﺩﻫﻴﻢ.

ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻛﺸﻮﺭ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺟﻤﻌﻴﺘﻲ ﺭﺍ ﻣﻄﺮﺡ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻳﻢ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑـﺮ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻭ ﺣﺮﻛﺎﺕ ﺟﻤﻌﻴﺘﻲ ﺍﺯ ﻗﺒﻴﻞ ﺑﺎﺭﻭﺭﻱ ﻭ ﻣﻮﺍﻟﻴﺪ ﻭ ﻣـﺮﮒ ﻭ ﻣﻴـﺮ ﺭﺍ ﻣـﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳـﻲ ﻗـﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩﺍﻳـﻢ. ﺳـﭙﺲ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎﻱ ﺟﻤﻌﻴﺘﻲ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎﻱ ﺯﺍﺩ ﻭ ﻭﻟﺪ، ﺷﺎﺧﺺﻫﺎﻱ ﻣﺮﮒ ﻭ ﻣﻴﺮ، ﺷﺎﺧﺺﻫـﺎﻱ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻭ ﻃﻼﻕ ﻭ ﻫﺮﻡ ﺳﻨﻲ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﺟﻬـﺎﻥ ﻣـﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳـﻲ ﻗـﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘـﻪ ﺍﺳـﺖ. ﺳـﭙﺲ ﺳـﻴﺮ ﺭﺷـﺪ ﻭ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎﻱ ﻛﻨﺘﺮﻝ جمعیت ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺁﻥ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎﻱ ﺁﻣﺎﺭﻱ جمعیتی ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎﻱ ﻗﺒﻠﻲ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻲ ﻛﻪ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻳﺮﺍﻥ، ﻧﺮﺥ ﻧﺰﻭﻟﻲ ﺭﺷﺪ جمعیت ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﻧﻨﻤﺎﻳﻨـﺪ، ﺩﺭ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺑﻪ ﻣﺸﻜﻞ ﺑﺰﺭﮒ ﭘﻴﺮﻱ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻭ ﻛﺎﻫﺶ ﺧﻄﺮﻧﺎﻙ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ ﻛـﻪ ﻫﺰﻳﻨـﻪ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﻛﺸﻮﺭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺍﺯ ﻗﺒﻴﻞ ﻓﻘﺮ ﻭ ﻋﺪﻡ ﺗﺤﻘﻖ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻋﺪﻡ ﺗﻄﺎﺑﻖ ﺭﺷﺪ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻭ ﺭﺷﺪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺑـﻪ ﺩﻧﺒـﺎﻝ ﺧﻮﺍﻫـﺪ ﺩﺍﺷﺖ. ﻟﺬﺍ ﺭﺷﺪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﻭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺩﻭ ﺑﺎﻝ ﻳﻚ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﻭ ﻻﺯﻡ ﻭ ﻣﻠﺰﻭﻡ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻫﺴﺘﺪ.

ﻛﻠﻤﺎﺕ ﻛﻠﻴﺪﻱ

ﺟﻤﻌﻴﺖ، ﺭﺷﺪ جمعیت ، ﺷﺎﺧﺺﻫﺎﻱ جمعیتی، ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎﻱ جمعیتی، ﻧﻴﺮﻭﻱ ﻛﺎﺭ

ﻣﻘﺪﻣﻪ

ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻧﺮﺥ ﺭﺷﺪ ﺳﺎﻻﻧﻪ جمعیت ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺣﺪﻭﺩ ۲/۱ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺳـﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﻧﺮﺥ ﺭﺷﺪ ﺳﺎﻻﻧﻪ جمعیت ﺩﺭ ﺍﻛﺜﺮ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﺣﺪﻭﺩ ۰/۶ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎﻱ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﻪ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﻭ ﻧـﺮﺥ ﺭﺷـﺪ ﺟﻤﻌﻴﺘﺸـﺎﻥ ﻛﺎﻫﺶ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.

ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺩﺭ ﻇﺎﻫﺮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲﺭﺳﺪ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻪﺍﻧﺪ ﺟﻠﻮﻱ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺟﻤﻌﻴﺘﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺍﻳﻦ ﺯﻧﮓ ﺧﻄﺮ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺧـﻮﺩ ﺑـﻪ ﺻـﺪﺍ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺁﻣﺪﻥ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﻧﺮﺥ ﺭﺷﺪ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻭ ﭘﻴﺮ ﺷﺪﻥ ﺟﻤﻌﻴﺖ، ﻧﺮﺥ ﺯﺍﺩ ﻭ ﻭﻟﺪ ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﺁﻥ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﺎﻋﺚ ﺍﻧﺤﻄﺎﻁ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻭ ﺭﻭﻧﺪ ﻛﺎﻫﺸﻲ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ﻟﺬﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎ ﺑﻪ ﺗﺎﺯﮔﻲ ﻣﺸﻮﻕﻫﺎﻱ ﺯﻳـﺎﺩﻱ ﺑـﺮﺍﻱ ﺍﻓـﺰﺍﻳﺶ ﺟﻤﻌﻴـﺖ ﻭ ﺗﻮﻟـﺪ ﻧـﻮﺯﺍﺩﺍﻥ ﺍﺗﺨـﺎﺫ ﻛﺮﺩﻩﺍﻧﺪ.

ﺳﻮﺍﻝ ﺍﺻﻠﻲ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎﻱ ﻛﺎﻫﺶ جمعیت ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﻛﺸﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺧﻴﺮ؟ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺟﻮﺍﻥ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺍﺳﻼﻣﻲ، ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻋﻤﺪﻩﺍﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﻗﺪﺭﺕﻫـﺎﻱ ﺍﺳـﺘﻌﻤﺎﺭﻱ ﺑـﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﻚ ﺧﻄﺮ ﺗﻠﻘﻲ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻣﺴـﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﻛﺸـﻮﺭﻫﺎﻱ ﻏﺮﺑـﻲ ﻧﻴـﺰ ﻧﮕﺮﺍﻧـﻲ ﺩﻳﮕـﺮ ﻗﺪﺭﺕﻫﺎﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ. ﺭﺷﺪ ﻣﻨﻔﻲ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻧﮋﺍﺩ ﺍﺭﻭﭘﺎﻳﻲ ﻭ ﺯﺍﺩ ﻭ ﻭﻟﺪ ﺯﻳﺎﺩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ، ﻣـﻲﺗﻮﺍﻧـﺪ ﺩﺭ ﺑﺴـﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻣﻨﺎﺳﺒﺎﺕ ﺳﻴﺎﺳﻰ، ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﻭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻯ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺍﺛﺮ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ.

ﺩﺭ ﺳﺎﻝﻫﺎﻱ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﺟﻤﻌﻴﺘﻲ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫـﺎﻱ ﻛـﺎﻫﺶ جمعیت ﻭ ﺣﻤﺎﻳـﺖ ﺍﺯ ﺁﻥﻫﺎ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﺍﺧﻴﺮ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﻣﺘﺨﺼﺼﺎﻥ ﻭ ﺻﺎﺣﺒﺎﻥ ﻧﻈﺮ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎﻱ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎﻱ ﻛﺎﻫﺶ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻳﺎﻓﺘﻪ، ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺭﺳﻴﺪﻩﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎ ﺩﺭ ﻛﺸـﻮﺭ ﻣـﺎ ﻧﻴـﺰ ﺑﺎﻳـﺪ ﻣـﻮﺭﺩ ﺑﺎﺯﻧﮕﺮﻱ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﻴﺮﺩ. ﻟﺬﺍ ﭘﻴﺸﻴﻨﻪ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺗﻲ ﺷﺒﻴﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﻛﺸﻮﺭ ﺑﻪ ﺩﻭ ﻳﺎ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﺍﺧﻴﺮ ﻣﻲﺭﺳﺪ. ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺕ ﻣﺸﺎﺑﻬﻲ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺤﺚ ﻣﻬﻢ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪﺍﻳﻢ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﻛﻨﺘﺮﻝ جمعیت ﺩﺭ ﺭﺍﺳﺘﺎﻱ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻠﻲ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺧﻴـﺮ؟

ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺍﺑﻌﺎﺩ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﻭ ﺍﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ ﻛـﺎﻫﺶ ﻧـﺮﺥ ﺭﺷـﺪ جمعیت ، ﺑـﻪ ﺍﻳـﻦ ﻧﺘﻴﺠـﻪ ﺭﺳﻴﺪﻩﺍﻳﻢ ﻛﻪ ﺭﺷﺪ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻣﺎﻳﻪ ﺣﻴﺎﺕ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺩﺭ ﻳﻚ ﻛﺸﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻛﺸـﻮﺭﻫﺎﻳﻲ ﻛـﻪ ﺳﻴﺎﺳـﺖﻫـﺎﻱ ﺷـﺪﻳﺪ ﻛﻨﺘﺮﻝ جمعیت ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻛﺮﺩﻩﺍﻧﺪ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺸﻜﻼﺗﻲ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﭘﻴﺮﻱ جمعیت ﻭ ﻣﻬﺎﺟﺮ ﭘﺬﻳﺮﻱ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺣـﺪ ﺑـﺮﺍﻱ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﻛﺎﺭ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ. ﺍﻳﻦ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎﻱ ﺍﺯﺩﻳﺎﺩ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺭﺍ ﭘـﻴﺶ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺘـﻪﺍﻧـﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻕ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺯﺩﻳﺎﺩ ﻧﺴﻞ ﺗﺸﻮﻳﻖ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﺸﻜﻞ ﺁﻧﻬﺎ ﭘﻴﺮﻱ جمعیت ﻭ ﺑﻮﺟـﻮﺩ ﺁﻣـﺪﻥ ﻋـﺎﺩﺍﺕ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﻛﻮﭼﻚ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺪ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻧـﺮﺥ ﺭﺷـﺪ جمعیت ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﺳﺖ.

ﻭﺿﻌﻴﺖ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﻧﺮﺥ ﺭﺷﺪ ﺟﻤﻌﻴﺖ

ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪﻫﺎﻱ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺩﻭﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻛﺸﻮﺭ ﭘﺮﺟﻤﻌﻴﺘﻲ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻲﺷـﺪ. ﺑﻄﻮﺭﻳﻜـﻪ ﺩﺭ ۵۰۰ ﺳـﺎﻝ ﭘـﻴﺶ ﺍﺯ ﻣﻴﻼﺩ ﻣﺴﻴﺢ ﻃﺒﻖ ﮔﺰﺍﺭﺷﺎﺕ ﻣﻮﺭﺧﺎﻥ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺣﺪﻭﺩ ۴۰-۵۰ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﻧﻔـﺮ ﺑـﻮﺩﻩ ﻭ ﺷـﻬﺮﻫﺎﻱ ﭘﺮجمعیت ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺑﺘﺪﺭﻳﺞ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺟﻨﮓﻫﺎﻱ ﻣﺘﻌﺪﺩ ﺑﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦﻫﺎﻱ ﭘﻬﻨـﺎﻭﺭ ﻭ ﺍﺭﺍﺿﻲ ﻭﺳﻴﻊ ﻭ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻣﺮﺯﻫﺎﻱ ﺟﻐﺮﺍﻓﻴﺎﻳﻲ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻛﺸﺘﺎﺭﻫﺎﻱ ﺧﻮﻧﺒﺎﺭ، ﺷﻴﻮﻉ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱﻫﺎﻱ ﻭﺍﮔﻴﺮﺩﺍﺭ ﻭ ﺳـﻮﺍﻧﺢ ﻃﺒﻴﻌﻲ، ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦﻫﺎﻱ ﺑﺎﻗﻲ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺣﺪﻭﺩ ۸ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﻧﻔﺮ ﺍﻳﺮﺍﻧﻲ ﺯﻧﺪﮔـﻲ ﻣﻲﻛـﺮﺩﻧﺪ. ﻳﻌﻨـﻲ ﺩﺭ ﺍﻭﺍﺧﺮ ﻗـﺮﻥ ۱۹ ﻣﻴﻼﺩﻱ ﺣﺪﻭﺩ ۸-۱۰ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﻧﻔـﺮ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﻣـﺮﺯﻫﺎﻱ ﻛﻨﻮﻧﻲ ﻣﻲﺯﻳﺴﺘﻨﺪ.

ﺭﺷﺪ ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺩﺭ ﺍﻳـﻦ ﺩﻭﺭﻩ ﻛﻤﺘﺮ ﺍﺯ ۰/۵ ﺩﺭﺻﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻋﻠﺖ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺎﻻﻱ ﻣﺮﮒ ﻭ ﻣﻴﺮ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.

ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۲۸۰ ﻫﺠﺮﻱ ﺷﻤﺴﻲ ﺣﺪﻭﺩ ۱۰ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﻧﻔﺮ ﺍﻳﺮﺍﻧﻲ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﻲﻛﺮﺩﻧﺪ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﻛﻤﺘﺮ ﺍﺯ ۱ ﻗﺮﻥ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۳۷۵ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺍﻳﺮﺍﻥ ۶ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺮﺯ ۶۰ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﻧﻔﺮ ﮔﺬﺷﺖ.

ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺭﺷﺪ ﻃﺒﻴﻌﻲ جمعیت : ( Natural Growth Rate)

ﺍﻳﻦ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺭﺷﺪ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﻣﺒﻨﺎﻱ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﻣﺮﮒ ﻭ ﻣﻴﺮ ﻭ ﺯﺍﺩ ﻭ ﻭﻟﺪ ﺑﺎ ﻓﺮﺽ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺗﺤـﺖ ﺗـﺄﺛﻴﺮ ﻧﻮﺳﺎﻧﺎﺕ ﺣﺎﺻﻞ ﺍﺯ ﻣﻬﺎﺟﺮﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲﺩﻫﺪ:

ﺑﺮﻣﺒﻨﺎﻱ ﺍﻋﺪﺍﺩ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﻳﻨﺪﻩ جمعیت ﻭ ﺍﻓـﺰﺍﻳﺶ ﻳـﺎ ﻛـﺎﻫﺶ ﺁﻥ ﺍﻇﻬﺎﺭﻧﻈﺮ ﻛﺮﺩ. ﺑﺮﻃﺒﻖ ﻳﻚ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﻨﺪﻱ ﻛﻠﻲ ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﺭﺷﺪ جمعیت ﺭﺍ ﺑﺪﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪﻱ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ:

ﺭﺷﺪ ﺟﻤﻌﻴﺖ: ۰/۱ ﺩﺭﺻﺪ جمعیت ﺛﺎﺑﺖ

ﺭﺷﺪ جمعیت ۰/۱-۰/۵ ﺩﺭﺻﺪ ﺭﺷﺪ ﺿﻌﻴﻒ

ﺭﺷﺪ جمعیت ۰/۵-۱ ﺩﺭﺻﺪ ﺭﺷﺪ ﻣﺘﻮﺳﻂ

ﺭﺷﺪ جمعیت ۱-۱/۵ ﺩﺭﺻﺪ ﺭﺷﺪ ﺳﺮﻳﻊ

ﺭﺷﺪ جمعیت ۱/۵-۲ ﺩﺭﺻﺪ ﺭﺷﺪ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺳﺮﻳﻊ

ﺭﺷﺪ جمعیت < ۲ ﺩﺭﺻﺪ ﺭﺷﺪ ﺍﻧﻔﺠﺎﺭﻱ ﺟﻤﻌﻴﺖ

. ﺩﺭ ﺭﺑﻊ ﺍﻭﻝ ﻗﺮﻥ ﻓﻌﻠﻲ ﺗﻐﻴﻴـﺮ ﺻﻌﻮﺩﻱ ﺳﺮﻳﻊ ﺩﺭ ﻧﺮﺥ ﺭﺷﺪ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺭﺍ ﺷﺎﻫﺪ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﻛﻪ ﺑﺪﻟﻴﻞ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺭﻓﺎﻫﻲ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺍﻣﻜﺎﻧـﺎﺕ ﺑﻬﺪﺍﺷﺘﻲ ﻭ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺑﻴﻤﺎﺭﻳﻬﺎﻱ ﻭﺍﮔﻴﺮﺩﺍﺭ ﻭ ﻛﺸﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﺗﺎ ﻧﻴﻤﻪ ﻗﺮﻥ ﺣﺎﺿﺮ ﺭﺷﺪ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺑﺎ ﻫﻤـﺎﻥ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺑﺎﻻ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻳﺎﻓﺖ ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺎ ﺍﺟﺮﺍﻱ ﻣﻮﻗﺖ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎﻱ ﺗﻨﻈﻴﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺭﺷﺪ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻛﺎﻫﺶ ﻳﺎﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺭﻗـﻢ ۲/۷ ﺩﺭﺻﺪ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭ ﻓﻮﺍﺻﻞ ﺩﻫﻪ ۱۳۵۵-۱۳۶۵ ﺍﻓـﺰﺍﻳﺶ ﻧﺴﺒﺘﺎً ﺳﺮﻳﻊ ﻧﺮﺥ ﺭﺷﺪ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺭﺍ ﺷﺎﻫﺪ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺳﻴﺎﺳﺘﮕﺬﺍﺭﻱﻫﺎﻱ ﺩﻭﻟﺖﻫﺎﻱ ﻭﻗﺖ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﺲ ﺭﺷﺪ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻛﻨﺪﺗﺮ ﺷـﺪ.

ﺍﻣـﺎ ﻣﺘﺎﺳـﻔﺎﻧﻪ ﺍﻳـﻦ ﻧـﺮﺥ ﻧﺰﻭﻟﻲ ﺩﺭ ﺭﺷﺪ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻲ ﻛﻪ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻳﺎﺑﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺸﻮﺭ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﺸﻜﻞ ﺑـﺰﺭﮒ ﭘﻴﺮﻱ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻭ ﻋﺪﻡ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻧﺴﻞ ﺟﺪﻳﺪ ﻭ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﻛﺎﺭ ﺟﻮﺍﻥ، ﺑﺎﻋﺚ ﺧﻄﺮﺍﺕ ﺟﺪﻱ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﺮﺩﻳﺪ. ﺩﻭﻟﺘﻤﺮﺩﺍﻥ ﻣﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪﺍﻱ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﻳﺰﻱ ﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺧﻄﺮ ﺑﺰﺭﮒ، ﻧﺮﺥ ﺭﺷﺪ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺭﺍ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻛﺎﻫﺶ ﺁﻥ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺗﻨﺎﺳﺐ ﺁﻥ ﺭﺷﺪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﻭ ﻓﺮﺻﺖﻫـﺎﻱ ﺟﺪﻳـﺪ ﺷـﻐﻠﻲ ﻧﻴـﺰ ﺟﻬـﺖ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺳﻄﺢ ﺭﻓﺎﻩ ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺗﻨﺎﺳﺐ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻳﺎﺑﻨﺪ.

ﻭﺿﻌﻴﺖ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﻭﻧﺮﺥ ﺭﺷﺪ ﺟﻤﻌﻴﺖ

ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﻭﺳﻌﺖ ﺟﻐﺮﺍﻓﻴﺎﻳﻲ، ﻗﺪﻣﺖ ﺗﻤﺪﻥ ﻭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺯﻳﺴﺘﻲ، ﺗﻮﺯﻳـﻊ ﺟﻤﻌﻴـﺖ ﺩﺭ ﺳـﺮﺯﻣﻴﻨﻬﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠـﻒ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ. ﻛﻤﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺁﻣﺎﺭ ﺳﺎﻝ ۲۰۱۰ ﺗﻮﺯﻳﻊ ﺩﺭﺻﺪ ﺟﻤﻌﻴﺘﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﺎﺭﻩﻫـﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠـﻒ ﺯﻧـﺪﮔﻲ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ، ﺑﺪﻳﻦ ﺷﺮﺡ ﻣﻲﺑﺎﺷـﺪ ﻛـﻪ %۶۰ ﻣـﺮﺩﻡ ﺟﻬـﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﺳـﻴﺎ % ۹ ، ﺩﺭﺁﻣﺮﻳﻜـﺎﻱ ﻻﺗـﻴﻦ ﻭ ﻛﺎﺭﺍﺋﻴـﺐ %۵ ، ﺩﺭ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎﻱ ﺷﻤﺎﻟﻲ %۱۲ ، ﺍﺭﻭﭘﺎ %۱۳ ، ﺩﺭ ﺁﻓﺮﻳﻘﺎ ﻭ %۱ ﺩﺭ ﻗﺎﺭﻩ ﺍﻗﻴﺎﻧﻮﺳﻴﻪ ﺳﻜﻨﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﻫﺮﭼﻨﺪ ﻫﻨـﻮﺯ ﻫـﻢ ﺷـﺮﺍﻳﻂ ﻧﺎﻣﻨﺎﺳﺐ ﺯﻳﺴﺘﻲ ﻭ ﺑﻼﻳﺎﻱ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻛﻮﭺ ﺟﻤﻌﻴﺖﻫﺎ ﮔﺮﺩﻧﺪ ﻭﻟﻲ ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺍﻳﻦ ﻣﻬﺎﺟﺮﺗﻬـﺎ ﺑﻴﺸـﺘﺮ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﺩﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻣﻨﺎﺳﺒﺘﺮ ﺭﻓﺎﻫﻲ، ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻲﮔﻴﺮﺩ.

بررسی مقایسه ای تاب آوری، هوش هیجانی و مولفه های آن در زنان سرپرست خانوار و زنان غیر سرپرست خانوار

تاب آوری

چکیده                                   

 مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه تاب آوری، هوش هیجانی و مؤلفه های آن در زنان سرپرست و غیر سرپرست خانوار شهر کرمانشاه می باشد.

روش:روش تحقیق دراین پژوهش از نوع علی ـ مقایسه ای یا پس رویدادی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را زنان سرپرست خانوار تحت پوشش مجتمع های حمایتی سازمان بهزیستی شهر کرمانشاه تشکیل می دهد. از بین سه مرکز حمایتی، کلینیک مددکاری ساحل امید به صورت تصادفی انتخاب شد و به 102نفر از زنان تحت پوشش پرسشنامه داده شد و به همین تعداد نیز از زنان غیر سرپرست برای مقایسه با گروه فوق همتا سازی شدند و پرسشنامه در اختیار آنها قرار گرفت.

به منظور اندازه گیری متغیرها از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسن وپرسشنامه هوش هیجانی شرینگ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون t گروههای مستقل انجام گرفت.

یافته ها: یافته ها نشان داد که بین دو گروه در متغیرتاب آوری و دو مؤلفه خود انگیزی و خودکنترلی تفاوت معنادار وجود دارد.

نتایج:  به نظر می رسد گروه زنان سرپرست خانوار در مقایسه با زنان غیر سرپرست خانوار به واسطه رویارویی با مشکلات بیشتردر عامل   تاب آوری، خود انگیزی و خود کنترلی نمرات بالاتری کسب کردند.

واژه های کلیدی: تاب آوری، هوش هیجانی، زنان سرپرست خانوار، غیر سرپرست خانوار     

مقدمه

در سالهای اخیر رویکرد روانشناسی مثبت گرا با تکیه بر شعار توجه به استعدادها و توانمندیهای انسان مورد توجه پژوهشگران حوزه های مختلف روانشناسی قرار گرفته است. این رویکرد بر شناسایی سازه ها و پرورش توانمندیهایی تاکید می کند که ارتقاء سلامت و شادکامی انسان را فراهم می کند. از جمله مهمترین راهبرد که در  این رویکرد مورد توجه پژوهشگران است،  تاب آوری را می توان نام برد .

تاب آوری به فرایند انطباق مثبت با تجربه های تلخ و نا گوار اطلاق می شود و فراتراز جان سالم به در بردن از استرس و ناملایمات زندگی است. گارمزی و ماستن (1991)تاب آوری را فرایندیا توانایی سازگاری موفقیت آمیز به رغم شرایط چالش انگیز و تهدید کننده تعریف کرده اند.کانر و دیویدسن(2003) معتقدند تاب آوری توانایی فرد در برقراری تعادل زیستی-روانی در شرایط خطرناک است.  همچنین بازگشت به تعادل اولیه یا رسیدن به تعادل سطح بالاتر(در شرایط تهدید کننده) است و از این رو سازگاری موفق در زندگی را فراهم می کند.     

محققان تاب آوری و آسیب پذیری را دو قطب متضاد یک پیوستار می دانند. آسیب پذیری به افزایش احتمال پیامدهای منفی در برابر خطرات اطلاق می شود.  

از نظر فریوبرگ، بارائوگ، مارتینوسن،روسنونیگ وهجمدال (2005)افراد تاب آور انعطاف پذیری بیشتری در مقابل شرایط آسیب زا دارند و خود را در برابر این شرایط حفاظت می کنند ، آنها دارای منبع کنترل درونی هستند، رفتارهای اجتماعی سازش یافته، همدلی با دیگران و خودپنداره مثبت دارند. در مطالعات اولیه ای که در زمینه تاب آوری صورت گرفته، تصور می شد که تاب آوری خصیصه افراد فوق العاده است.

اما پژوهش های اخیر نشان داده اند که تاب آوری خصیصه افراد فوق العاده نیست و در افراد مختلف و سطوح متفاوت تحول شامل کودکی، نوجوانی و بزرگسالی مشاهده می شود. عوامل زیادی برتاب آوری موثر است که از جمله  می توان نقش هوش را  در نظر گرفت. یافته هایی دردسترس است که هوش را یک عامل تعیین کننده در تاب آوری می دانند.   

امروزه گونه ای دیگر از هوش به غیر از هوش عمومی که توسط آزمونهای سنتی هوش سنجیده می شود مد نظر است تحت عنوان هوش هیجانی که ریشه در نظریه هوش بین شخصی و درون شخصی گاردنر دارد و اولین بار توسط مایر وسالوویدر سال 1990 مطرح شد. مایر و سالووی هوش هیجانی را توانایی ادراک عواطف،جهت دستیابی به احساساتی  سازنده که به کمک آنها بتوان به ارزیابی افکار، فهم عواطف و دانش عاطفی خود پرداخت و با استفاده از آن بتوان موجبات پرورش احساسات و رشد هوش خود را فراهم ساخت می دانند.

هوش هیجانی نوعی از هوش اجتماعی بوده و عبارت است از توانایی تشخیص و بیان هیجان در خود و دیگران و استفاده از آنها برای هدایت افکار و اعمال.

شواهد بالینی گوناگونی وجود دارد که نشان می دهند که افرادی که از هوش هیجانی پایینی برخوردارند، به نا آگاهی عاطفی مبتلا بوده، در تنظیم عواطف خود دچار مشکل می باشند. در واقع آشفتگی های هیجانی با جنبه های بنیادینی از روان گسیختگی ، اختلالهای روان ـ تنی و اختلالهای شخصیت در ارتباط بوده و هر اختلال توصیف شده درDSM IV در بر دارنده آشفتگی در عاطفه یا تنظیم آن است.

رابطه مستقیم بین هوش هیجانی و زندگی سالم نشان می دهد که توجه به هیجانات، آگاه بودن وآگاه ماندن از آنها و استفاده کردن از آنها در راهنمایی کردن رفتار، اهمیت زیادی دارد. هوش هیجانی در برگیرنده مؤلفه هایی مانند مهارت خودگردانی ، خود آگاهی، خود کنترلی ، مهارتهای اجتماعی، همدلی  ومهارتهای حل مساله می باشد که همه این مؤلفه ها به گونه ای قابل آموزش هستند. نظریه پردازان هوش هیجانی بر این باورند که بین هوش هیجانی و قدرت مقابله با موقعیت های مخاطره آمیز رابطه مثبت وجود دارد و بالا بودن هوش هیجانی را به عنوان یک عامل محافظت کننده مطرح نمودند.

  خانواده از جمله نهادهای مقدم و ضامن سلامتی جامعه است. خانواده به عنوان اولین کانونی که فرد در آن قرار می گیرد دارای اهمیت شایان توجهی است.اولین تأثیرات محیطی که فرد دریافت می کند از محیط خانواده است و حتی تاثیر پذیری فرد از سایر محیطها می تواند نشأت گرفته از همین محیط خانواده باشد. انحرافات خانواده، عدم سلامت روانی خانواده، مشکلات اجتماعی و اقتصادی خانواده از لحاظ تأثیری که روی اعضاء خود دارد جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد، از این لحاظ سلامت یک جامعه به سلامت خانواده های آن وابسته است.

عوامل متعددی از جمله جنگ، شهر نشینی، طلاق، اعتیاد همسر، مرگ همسرونظایر آن موجب تغییر ساختار خانواده و افزایش تعداد خانواده های تک والدی با سرپرستی زنان در سراسر جهان است. در مواردی که سرپرستی خانواده به صورت ناگهانی از مرد به زن منتقل می شود شرایط نا امنی شامل از دست دادن درآمد، تربیت فرزند،ایفای نقش دوگانه ی پدرومادری برای زنان فراهم می شود که این شرایط موجب شکل گیری استرسها و فشارهای شخصی، روانی و اجتماعی بر دوش زن می شوند ،که می توانند سلامت روانی و خانوادگی زن را به خطر بیندازند.  بر اساس بررسی های انجام شده، نگرانی ، اضطراب و نا امنی بیشترین دغدغه زنان سرپرست خانوار نسبت به آینده خود و فرزندانشان بوده است.

با توجه به مطالب فوق الذکر و همچنین نتایج پژوهش هایی که حاکی ازاین  موضوع است که بین تاب آوری و هوش هیجانی ارتباط وجود دارد، وپژوهش هایی که این دو سازه را قابل آموزش می دانند ،هدف از انجام این پژوهش بررسی این دو مولفه در دو گروه از زنان می باشد.  زنانی که در معرض فشارها و تعارض های بیشتری هستند در مقابل زنانی که شاید نسبت به گروه قبل فشار کمتری را متحمل می شوند.

اغلب تحقیقات انجام شده در زمینه این دو سازه بر روی  کودکان و نوجوانان و یا گروه هایی که دچار آسیب شده اند صورت پذیرفته ، و در این میان گروه هایی هم هستند که در بطن مشکلات و انواع فشارها و تعارضات قرار دارند اما آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته اند. در پژوهش حاضر به بررسی تاب آوری و هوش هیجانی در زنان سرپرست خانوار، به عنوانی قشری که با خیل انبوهی از مسایل و مشکلات رو به رو هستند، و مقایسه آن با زنان غیر سرپرست خانوار پرداخته می شود.

فرضیه های پژوهش

 پژوهش حاضر به بررسی این فرضیات می پردازد:

1 ـ بین تاب آوری در زنان سرپرست خانوار و زنان غیر سرپرست خانوار تفاوت وجود دارد.

2ـ بین هوش هیجانی در زنان سرپرست خانوار و زنان غیر سرپرست خانوار تفاوت وجود دارد.

3ـ بین خودانگیزی در زنان سرپرست خانوار و زنان غیر سرپرست خانوار تفاوت وجود دارد.

4ـ بین خود آگاهی در زنان سرپرست خانوار و زنان غیر سرپرست خانوار تفاوت وجود دارد.

5ـ بین خودکنترلی در زنان سرپرست خانوار و زنان غیر سرپرست خانوار تفاوت وجود دارد.

6ـ بین هوشیاری اجتماعی در زنان سرپرست خانوار و زنان غیر سرپرست خانوار تفاوت وجود دارد.

7ـ بین مهارتهای اجتماعی در زنان سرپرست خانوار و زنان غیر سرپرست خانوار تفاوت وجود دارد.

 روش

جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت است از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش مراکز حمایتی وابسته به سازمان بهزیستی شهر کرمانشاه، که از میان سه مرکز حمایتی به طور تصادفی کلینیک مددکاری ساحل امید انتخاب شد و به 102 نفر از زنان عضو کلینیک پرسشنامه داده شد.سپس تعداد 107 زن غیر سرپرست خانوار بر اساس سن و سطح تحصیلات با گروه فوق همتا سازی شد.  به منظوراندازه گیری تاب آوری از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسن(2003)  و برای اندازه گیری هوش هیجانی از پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ(1996) استفاده شد.

 مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسن:  این پرسشنامه 25 گویه دارد که در مقیاس لیکرت بین ( 0 کاملا نادرست) و (5 همیشه درست) نمره گذاری می شود. حداکثر نمره 100 و حداقل 0 می باشد. جوکار در پژوهشی بر روی 577دانش آموز دبیرستانی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، همسانی درونی 93/0 برای این مقیاس گذارش داد و با روش تحلیل عاملی مؤلفه های اصلی، وجود یک عامل را در این مقیاس تأیید کرد.

مقیاس هوش هیجانی شرینگ: فرم اصلی این آزمون شامل 70 سوال است که چندین جنبه از هوش هیجانی( خودآگاهی، خودنظم دهی، انگیزه، همدلی، و مهارتهای اجتماعی در شغل) را مورد ارزیابی قرار می دهد که البته بعد از هنجار شدن در ایران تعدادی از سوالات آزمون به دلایل مختلف از قبیل نداشتن مشخصات لازم سوأل، طولانی بودن سوأل، عدم تطبیق با فرهنگ ایران حذف شده است. در نتیجه آزمون هنجار شده دارای 33 سوأل است. منصوری (1380) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود میزان هماهنگی درونی این مقیاس را از طریق آلفای کرونباخ برابر 85/0 بدست آورده است که مطلوبیت آزمون را نشان می دهد.

  

   چالشهای خانواده و جمعیت در سالهای آتی ایران

   چالشهای خانواده و جمعیت در سالهای آتی ایران

ﻣﻘﺪﻣﻪ :

ﻳﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻏﺪﻏﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﻭﻟﺖ ﻫﺎ ٬ ﺑﺨﺼﻮﺹ ﺍﺯ ﻗﺮﻥ ﺑﻴﺴﺘﻢ ٬ ﺑﺤﺚ ﮐﻨﺘﺮﻝ جمعیت ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﮏ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻣﻬﻢ ﺫﻫﻦ ﺩﻭﻟﺖ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﺯ ﻳﮏ ﺟﻬﺖ ﻣﻠﺖ ﻫﺎﻳﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺑﯽ ﺭﻭﻳﻪ جمعیت ﺭﻭﺑﺮﻭ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻅﺮﻓﻴﺖ ﻭ ﺍﻣﮑﺎﻧﺎﺕ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺗﻮﺍﻥ ﺗﺤﻤﻞ ﭼﻨﻴﻦ ﺟﻤﻌﻴﺘﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ ٬ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺩﻳﮕﺮ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﻳﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺷﺪﻳﺪ جمعیت ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻴﻌﺘﯽ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻧﻴﺮﻭﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺷﺪﻳﺪﺍً ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺸﮑﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﺩﺭ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﭼﻪ ﺳﺮﻧﻮﺷﺘﯽ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﻨﻨﺪ.

ﺩﺭ ﺩﻫﻪ ﯼ 60 ﺑﺎ ﺭﺷﺪ ﺑﯽ ﺭﻭﻳﻪ جمعیت ﺭﺍ ﺷﺎﻫﺪﺑﻮﺩﻳﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺩﻫﻪ ﯼ 70 ﮐﻨﺘﺮﻝ جمعیت ﻭ ﺩﺭ ﺩﻫﻪ 80 ﮐﺎﻫﺶ ﺷﺪﻳﺪ ﺁﻥ. ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺳﺮﺷﻤﺎﺭﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1390 ﺍﻳﻦ ﮐﺎﻫﺶ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﭼﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺍﻧﺪﻳﺸﻴﺪﻩ ﻧﺸﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺩﭼﺎﺭ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺁﺳﻴﺐ ﻫﺎ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺷﺪ.

ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺭ ﺩﻫﻪﻫﺎﯼ ﺍﺧﻴﺮ ﺑﺎ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﻭ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﯽ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺜﺎﻝ ٬ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﯼ ﻣﻨﺎﺳﺒﺎﺕ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﯽ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﻫﺎﯼ ﮔﺬﺷﺘﻪ ٬ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺧﻮﻳﺸﺎﻭﻧﺪﯼ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁﺎﺕ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻭ ﮔﺮﻡﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ٬ ﺑﺎ ﺣﺎﻟﺘﯽ ﻧﻮﺳﺘﺎﻟﮋﻳﮏ ﺍﺯ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻗﺪﻳﻢ ﻳﺎﺩ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ٬ ﺑﻪ ﻧﺤﻮ ﺁﺷﮑﺎﺭﯼ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽﺷﻮﻳﻢ ﺍﻟﮕﻮﯼ »ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻗﺪﻳﻤﯽ ٬« ﺩﮔﺮﮔﻮﻥ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﺎ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺩﻳﮕﺮﯼ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩﺍﻳﻢ ﻭ »ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺟﺪﻳﺪ« ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻦ ﺑﻪ ﻣﺪﻝ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ٬ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﺑﻮﺍﻗﻊ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺍﺻﻠﯽ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﺎﺳﺖ. ﺍﻣﺎ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺤﺚ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻳﺪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﻫﻴﺪ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺑﻴﺎﻥ ﭼﺮﺍﻳﯽ ﻭ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺳﺨﻨﻢ ﺭﺍ ﭘﯽ ﺑﮕﻴﺮﻡ. ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻗﺪﻳﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺟﺪﻳﺪ ﺑﻪ ﺩﻻﻳﻞ ﻣﺘﻌﺪﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﺩﺍﺭﺩ .

ﺣﺴﺎﺳﻴﺖﻫﺎﻳﯽ ﮐﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ٬ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺭﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽﺳﺎﺯﺩ. ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﯽ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﺤﻮﻝ ﺩﺭ »ﻣﺴﻴﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ« ﻭ « ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺯﻳﺴﺘﯽ« ﺗﮏﺗﮏ ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺗﺤﻮﻝ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺗﺤﻮﻝ ﺩﺭ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻫﻤﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﺳﺖ. ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ٬ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺯ ﻳﮏ ﻁﺮﻑ ٬ ﺭﻳﺸﻪ ﺩﺭ ﻣﺘﺤﻮﻝ ﺷﺪﻥ ﺑﻨﻴﺎﻥﻫﺎ ﻭ ﻧﻬﺎﺩﻫﺎﯼ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺩﻳﻦ ٬ ﻋﻠﻢ ٬ ﻓﻨﺎﻭﺭﯼ ٬ ﻫﻨﺮ ٬ ﺟﻬﺎﻥﺑﻴﻨﯽ ٬ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻁﺮﻓﯽ ﺩﻳﮕﺮ ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎﯼ ﺗﺤﻮﻝ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ٬ ﺩﺍﻣﻦﮔﻴﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﺭﮐﺎﻥ ﺟﺎﻣﻌﻪ ٬ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ٬ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻓﺮﺩﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻠﮑﻪ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺟﻤﻌﯽ ﻣﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺗﺤﻮﻝ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﮔﺮﻩ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ .

ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺎﯼ ﺟﻤﻌﻴﺘﯽ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﻭ ﻣﺨﺎﻁﺮﺍﺕ ﭘﻴﺶ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪﯼ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻫﺎﯼ ﻓﺮﺩﯼ ٬ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﯽ ٬ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺩﺭ ﺣﻮﺯﻩ ﻫﺎﯼ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ٬ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ٬ ﺗﺮﺑﻴﺘﯽ ٬ ﺳﻴﺎﺳﯽ ﻭ ﺍﻣﻨﻴﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻣﺴﺎﺋﻠﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻮﺭﺩ ﮐﻨﮑﺎﺵ ﻭ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﻴﺮﺩ .

ﺩﺭ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﯽ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﺍﺯ جمعیت ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ﻧﺘﺎﻳﺞ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﯽ ﻫﺎﯼ ﺍﺧﻴﺮ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۲۰۱۰ ﻣﻴﻼﺩﯼ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﺣﺠﻢ جمعیت ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺗﺎ ﻳﮑﺼﺪ ﺳﺎﻝ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺗﺤﻘﻖ ﺳﻨﺎﺭﻳﻮﯼ ﺣﺪ ﭘﺎﻳﻴﻦ ٬ جمعیت ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺗﺎ ﺳﺎﻝ ۱۴۳۰ ﺑﻪ ﺣﺪﻭﺩ ۷۳ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﻧﻔﺮ ﺑﺎ ﺷﺎﺧﺺ ﺳﺎﻟﺨﻮﺭﺩﮔﯽ ۳۸٫۵ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۴۴۵ ﺑﻪ ﺣﺪﻭﺩ ۶۱ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﻧﻔﺮ ﺑﺎ ﺷﺎﺧﺺ ﺳﺎﻟﺨﻮﺭﺩﮔﯽ ۴۷٫۵ ﺩﺭﺻﺪ ﻭ ﺗﺎ ﺳﺎﻝ ۱۴۸۰ ﺑﻪ ﺣﺪﻭﺩ ۳۱ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﻧﻔﺮ ﺑﺎ ﺷﺎﺧﺺ ﺳﺎﻟﺨﻮﺭﺩﮔﯽ ۴۷٫۴ ﺩﺭﺻﺪ ﮐﺎﻫﺶ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻳﺎﻓﺖ.

ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺩﺭﺻﻮﺭﺕ ﺗﺤﻘﻖ ﺍﻟﮕﻮﯼ ﺭﺷﺪ ﻣﺘﻮﺳﻂ جمعیت ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺗﺎ ﺳﺎﻝ ۱۴۴۵ ﺑﻪ ﺣﺪﻭﺩ ۷۹ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﻧﻔﺮ ﺑﺎ ﺷﺎﺧﺺ ﺳﺎﻟﺨﻮﺭﺩﮔﯽ ۳۶٫۹ ﺩﺭﺻﺪ ٬ ﺳﭙﺲ ﺗﺎ ﺳﺎﻝ ۱۴۸۰ ﺑﻪ ۶۲ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﻧﻔﺮ ﺑﺎ ﺷﺎﺧﺺ ﺳﺎﻟﺨﻮﺭﺩﮔﯽ ۴۷٫۵ ﺩﺭﺻﺪ ﮐﺎﻫﺶ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻳﺎﻓﺖ .

ﻧﮑﺘﻪ ﺩﻳﮕﺮ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﻣﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﻣﯽﮔﺮﺩﺩ. ﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻫﯽ ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺰﻭﻥ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺭ ﮔﺴﺘﺮﻩ ﺑﻴﺸﺘﺮﯼ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻨﻴﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻧﺤﻮ ﻋﻴﻨﯽﺗﺮ ﻭ ﻋﺮﻳﺎﻥﺗﺮﯼ ﺍﻳﻦ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻭ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﮐﻨﻴﻢ. ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻮﺷﻴﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﺧﻮﺩ ﻣﻨﺘﻘﺪﺍﻧﻪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﻳﺸﺪ . ﻳﻌﻨﯽ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ٬ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﺗﺪﺭﻳﺠﯽ ﻭ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﺩﺭ ﻣﺮﻭﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﻤﯽﮔﻴﺮﻧﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺳﺮﻳﻊ ﻭ ﺷﺘﺎﺑﺎﻥ ﻭ ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﺩﺭ ﺟﻠﻮ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺑﻴﻨﺎﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ.

ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﯽ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺻﺮﻓﺎً ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻫﯽ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﻳﺎ ﺭﻭﺍﻥﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﻭ ﻳﺎ ﻣﺘﺨﺼﺼﺎﻥ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺁﻥ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻨﺪ ٬ ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺴﺌﻠﻪﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺤﺚﻫﺎﯼ ﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮﻧﯽ ٬ ﻣﻴﺰﮔﺮﺩﻫﺎ ٬ ﺳﺮﻳﺎﻝﻫﺎ ﻭ ﻳﺎ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﮔﻔﺘﮕﻮﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺎﺩﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﮔﻴﺮﺩ. ﺑﺤﺚ ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﯽ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ ﻣﻬﻢ ٬ ﺩﺭ ﮔﻔﺘﻤﺎﻥ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻫﯽ ٬ ﺭﺳﺎﻧﻪﺍﯼ ﻭ ﺩﺭ ﮔﻔﺘﻤﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺎﺩﯼ ﮐﺎﻧﻮﻥ ﺗﻮﺟﻪ ﺍﺳﺖ ..

ﺗﺤﻮﻝ ﻋﻈﻴﻢ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﭼﺎﻟﺸﯽ ﺑﻪ ﻣﺮﺍﺗﺐ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺯ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺁﻣﺮﻳﮑﺎ ﺍﺳﺖ. ﮐﻮﭼﮏﺷﺪﻥ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﻫﺎ ٬ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻁﻼﻕ ٬ ﮐﺎﻫﺶ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻭ ﻭﺭﻭﺩ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﮐﺎﺭ ﭼﻬﺮﻩ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ. ﻫﻤﻪ ﺁﻣﺎﺭﻫﺎﻳﯽ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ٬ ﺣﮑﺎﻳﺖ ﺍﺯ ﺗﺤﻮﻝ ﻋﻈﻴﻢ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﻣﯽﮔﻮﻳﻨﺪ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺗﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺷﺎﻫﺪ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ٬ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ. ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺗﯽ ﮐﻪ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺎﻳﻨﺪ ﻳﮏ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻧﻴﺴﺖ.

ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥﻫﺎﯼ ﻁﻮﻻﻧﯽ ٬ ﺷﮑﻠﯽ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺷﺮﺍﻳﻊ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻭ ﺳﻨﺖﻫﺎﯼ ﺍﻳﺮﺍﻧﯽ ﺷﮑﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﺬﻫﺐ ﻭ ﺳﻨﺖ ﻭ ﺷﻴﻮﻩ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﻣﺒﺎﻧﯽ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﺸﮑﻴﻞ ﻣﯽﺩﺍﺩ. ﺍﻳﻦ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ »ﭘﺪﺭﺗﺒﺎﺭﯼ« ﻭ »ﭘﺪﺭﻣﮑﺎﻧﯽ« ﻭ »ﺍﻭﻟﻮﻳﺖ ﺟﻨﺲ ﻣﺬﮐﺮ« ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﺮﺗﺒﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺯﻳﺮ ﻧﻈﺮ ﭘﺪﺭ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﯽﺷﺪ.

ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭﺍﺣﺪ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻭ ﻣﺼﺮﻑ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎ ٬ ﺑﻠﮑﻪ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﮐﻪ ﻣﺮﺍﮐﺰ ﻣﻬﻢ ﺻﻨﺎﻳﻊ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ. ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺯﻥ ﻧﺎﭼﻴﺰ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﮕﯽ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻣﯽﺷﺪ. ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻧﺎﻡ ﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻣﯽﺑﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺳﺮﺍﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﯽ ﻧﺴﻞﻫﺎﯼ ﻣﺘﻌﺪﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺟﺎﯼ ﻣﯽﺩﺍﺩ ﻭ ﭘﺎﺳﺪﺍﺭ ﺳﻨﺖﻫﺎ ﺑﻮﺩ. ﻣﻘﺮﺭﺍﺕ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻭ ﻁﻼﻕ ﻭ ﺍﺭﺙ ﻭ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻓﻘﻪ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﺮ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮﺍﺗﺒﯽ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ.

ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﻳﺮﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏﻫﺎﻳﯽ ﻳﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ٬ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﻟﮕﻮﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻭﺻﻒ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ؛ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎﯼ ﺣﻘﻮﻗﯽ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭﻳﻢ ٬ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻭﺭﻩ ﻫﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﻳﺮﺍﻧﯽ ﺳﻴﻤﺎﻳﯽ ﺧﺎﺹ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺭ ﺳﺎﻳﺮ ﻣﻠﻞ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻣﻤﺘﺎﺯ ﻣﯽﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ.ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﺎ ﺗﻤﺪﻥ ﺻﻨﻌﺘﯽ ﻏﺮﺏ ﻭ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺁﻥ ﮐﻪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﺳﺎﺧﺖ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺟﺎﻣﻌﻪ ٬ ﺭﻭﺍﺝ ﺷﻬﺮﻧﺸﻴﻨﯽ ﻭ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﺩﻭﻟﺖ ٬ ﺩﺭ ﭼﻨﺪ ﺩﻫﻪ ﺍﺧﻴﺮ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﻋﻤﺪﻩ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﮑﻞ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭ ﺧﺼﻮﺻﺎً ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺷﻬﺮﯼ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

ﮐﻮﭼﮏ ﺷﺪﻥ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﻫﺎ و تاثیر آن بر جمعیت

ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺭﻫﺒﺮ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺑﺤﺚ ﻏﻠﻂ ﺑﻮﺩﻥ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎﯼ ﮐﻨﺘﺮﻝ جمعیت ﺩﺭ ﺳﺎﻝﻫﺎﯼ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺭﺍ ﻣﻄﺮﺡ ﮐﺮﺩﻧﺪ٬ ﺭﺳﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﺑﻴﮕﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﺎﻭﻳﻦ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺳﻌﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎ ﺭﺍ ﻏﻴﺮﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺳﯽ ﺟﻠﻮﻩ ﺩﻫﻨﺪ. ﺍﻣﺎ ﺳﺆﺍﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﻫﺶ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ؟

ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﻫﺎﯼ ﺍﻳﺮﺍﻧﯽ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ. ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﻫﺎﯼ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﺣﻴﺚ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺍﻋﻀﺎ ﺩﭼﺎﺭ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻭ ﺗﺤﻮﻝ ﺑﻨﻴﺎﺩﯼ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ. ﺣﺮﻛﺖ ﺧﺎﻧﻮﺍﺭ ﺍﻳﺮﺍﻧﯽ ﺍﺯ ۵ ﻭ ۶ ﻧﻔﺮﻩ ﺩﺭ ﺩﻫﻪ ۶۰ ﻭ ﺍﻭﺍﻳﻞ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﺑﻪﺳﻮﯼ ۲ ﻭ ۳ ﺩﺭ ﺍﻭﺍﺧﺮ ﺩﻫﻪ ۸۰ ﻭ ﺍﻭﺍﻳﻞ ﺩﻫﻪ ۹۰ ﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺟﺪﻳﺪ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﺎﻥ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺍﺭﺩ. ﺩﺳﺖﺧﻂ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ٬ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﻬﺮﯼ ﻭ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺗﺤﺼﻴﻼﺕ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺑﻮﺿﻮﺡ ﺩﻳﺪﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ .

ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﻫﺎﯼ ﺭﻭﺳﺘﺎﻳﯽ ﺑﻪ ﺣﻴﺚ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ ﻧﻴﺮﻭﯼ ﮐﺎﺭ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮﯼ ﺑﻮﺩﻧﺪ . ﺩﺭ ﺳﺎﻝﻫﺎﯼ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﻫﺎﯼ ﺭﻭﺳﺘﺎﻳﯽ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﻮﭼﮏ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ ٬ ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﻣﺤﺴﻦ ﺭﺿﺎﻳﯽ ٬ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪﺍﻥ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ. ﺑﺴﻴﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺭﻭﺳﺘﺎﻳﻴﺎﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻪﺧﺼﻮﺹ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻁﻖ ﻣﺮﮐﺰﯼ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻣﻬﺎﺟﺮﺕ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺑﺴﻴﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﻨﺎﻁﻖ ﺭﻭﺳﺘﺎﻳﯽ ﺑﻪﺧﺼﻮﺹ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎﯼ ﻧﺰﺩﻳﮏ ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎ ٬ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻳﺎﻓﺘﻦ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﻓﺼﻠﯽ ﺭﺍﻫﯽ ﺷﻬﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﻧﺰﺩ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮒ ﻣﯽﻣﺎﻧﻨﺪ. ﭼﻨﻴﻦ ﻭﺿﻌﻴﺘﯽ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﻋﺎﻁﻔﯽ، ﮔﺴﺴﺖﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﯽ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺭﺩ .

ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﻲ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻱ ﺍﻳﺮﺍﻧﻲ ﺩﺭ ﻗﺮﻥ ﺍﺧﻴﺮ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﻛﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﺴﺘﻤﺮ ﻭ ﻗﺎﻁﻊ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺩﺭﺍﺯ ﺷﻜﻠﻲ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺖ ﻛﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺻﻄﻼﺡ ﻛﻠﻲ »ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻱ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ« ﻭﺻﻒ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ.ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﻱ ﺑﻮﺩ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺷﺮﺍﻳﻊ ﺍﺳﻼﻣﻲ ﻭ ﺳﻨﺖ ﻫﺎﻱ ﺍﻳﺮﺍﻧﻲ .ﻭﻣﺬﻫﺐ ٬ ﺳﻨﺖ ﻭ ﺷﻴﻮﻩ ﻱ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﻛﺸﺎﻭﺭﺯﻱ ﻣﺒﺎﻧﻲ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲ ﺩﺍﺩ. ﺍﻳﻦ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ »ﭘﺪﺭ ﺗﺒﺎﺭﻱ« ٬ »ﭘﺪﺭ ﻣﻜﺎﻧﻲ « ﻭ » ﺍﻭﻟﻮﻳﺖ ﺟﻨﺲ ﻣﺬﻛﺮ « ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﺮﺗﺒﻲ ﺩﺍﺷﺖ ﻛﻪ ﺯﻳﺮ ﻧﻈﺮ ﭘﺪﺭ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﻲ ﺷﺪ.

ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭﺍﺣﺪ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻭ ﻣﺼﺮﻑ ﺑﻮﺩ .ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺯﻥ ﻧﺎﭼﻴﺰ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺧﺎﻧﮕﻲ ﻭ ﮔﺎﻫﻲ ﻛﺸﺎﻭﺭﺯﻱ ﻭ ﻧﺴﺎﺟﻲ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻣﻲ ﺷﺪ. ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻧﺎﻡ ﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻣﻲ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺳﺮﺍﻱ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﻲ ﻧﺴﻞ ﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺟﺎﻱ ﻣﻲ ﺩﺍﺩ ﻭ ﭘﺎﺳﺪﺍﺭ ﺳﻨﺖ ﻫﺎ ﺑﻮﺩ .ﻣﻘﺮﺭﺍﺕ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻭ ﻁﻼﻕ ﻭ ﺍﺭﺙ ﻭ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻱ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻓﻘﻪ ﺍﺳﻼﻣﻲ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﺮ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮﺍﺗﺒﻲ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ.

ﺩﺭ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﻏﺮﺑﻲ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﺭﺷﺪ ﭘﺎﻳﻴﻦ جمعیت ﺍﻳﻦ ﻧﮕﺮﺍﻧﻲ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪﻱ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺍﻳﻦ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﻭ ﺭﺷﺪ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ ﺍﻳﻦ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺑﻪ ﻭﺍﺭﺩﻛﻨﻨﺪﻩ جمعیت ﻣﺘﺨﺼﺺ ﺍﺯ ﺳﺎﻳﺮ ﻧﻘﺎﻁ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﻪ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺷﻮﻧﺪ. ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﮕﺮﺍﻧﻲ ﺳﻴﺎﺳﻲ ٬ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﺳﺖ . ﻋﻠﺖ ﺍﻳﻦ ﻧﮕﺮﺍﻧﻲ ﻣﺸﺨﺺ ﺍﺳﺖ. ﻧﻴﺮﻭﻱ ﻣﺘﺨﺼﺺ ﺧﺎﺭﺟﻲ ﺑﻪ ﺩﻻﻳﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻧﻤﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﺗﻜﺎﻱ ﺧﻮﺑﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﻭ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﭘﻴﭽﻴﺪﻩ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻧﺰﻭﻝ ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺍﻳﻦ ﻛﺸﻮﺭ ﻣﻨﺠﺮ ﺷﻮﺩ.

ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺭﻭ ﻣﻲﻛﻮﺷﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﺸﻮﻕﻫﺎﻳﻲ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺑﻮﻣﻲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺭﻭﺭﻱ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺗﺮﻏﻴﺐ ﻛﻨﻨﺪ. ﺍﻳﻦ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻧﻴﺎﺯﻫﺎﻱ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﺑﺎ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻣﻄﻠﻮﺏ ٬ ﺁﻣﻮﺯﺵﻫﺎﻱ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻭ ﻋﺎﻟﻲ ٬ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺳﻼﻣﺘﻲ ﻭ ﺑﻬﺪﺍﺷﺘﻲ ﻣﻨﺎﺳﺐ ٬ ﺩﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﻣﺴﻜﻦ ﻣﻜﻔﻲ ٬ ﻅﺮﻓﻴﺖﻫﺎﻱ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺎﺭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻣﺸﻜﻠﻲ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ . ﻧﮕﺮﺍﻧﻲ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﻛﻤﺒﻮﺩ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺑﻮﻣﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻧﻴﺎﺯﻫﺎﻱ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺍﻳﻦ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﺍﺳﺖ.

جمعیت ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﺍﻳﻦ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﺯ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎ ﻫﻨﻮﺯ جمعیت ﺟﻮﺍﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﺎﻳﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻧﮕﺮﺍﻧﻲ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪﻱ جمعیت ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺗﺎ ﺩﻫﻪﻫﺎﻱ ﺁﺗﻲ ﺑﺎﻗﻲ ﻧﻤﻲﮔﺬﺍﺭﺩ. ﻧﻤﻮﺩﺍﺭﻫﺎﻱ ﺷﻤﺎﺭﻩ 1 ﻭ ٬ 2 ﺗﺮﻛﻴﺐ جمعیتی ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺩﺭ ﺳﺎﻝﻫﺎﻱ 1375 ﻭ 1385 ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲﺩﻫﺪ. جمعیت ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺩﻫﻪ ﻧﺨﺴﺖ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﻬﻢ ﻋﻤﺪﻩﺍﻱ ﺍﺯ جمعیت 15 ﺍﻟﻲ 64 ﺳﺎﻝ جمعیت ﻓﻌﺎﻝ ﻛﺸﻮﺭ ﺭﺍ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲﺩﻫﺪ .

ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﺎ ﺗﻤﺪﻥ ﺻﻨﻌﺘﻲ ﻏﺮﺏ ﻭﻧﺘﺎﻳﺞ ﺁﻥ ﻛﻪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺯ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﺳﺎﺧﺖ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺟﺎﻣﻌﻪ ٬ ﺭﻭﺍﺝ ﺷﻬﺮﻧﺸﻴﻨﻲ ٬ ﻭ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﺩﻭﻟﺖ ﺑﺎﺷﺪ ٬ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﻋﻤﺪﻩ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﻜﻞ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭ ﺧﺼﻮﺻﺎً ﺷﻜﻞ ﺷﻬﺮﻱ ﺁﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﻧﻔﻮﺫ ﺗﻤﺪﻥ ﻏﺮﺏ ﻛﻪ ﮔﺎﻫﻲ ﺻﻮﺭﺕ ﺗﻘﻠﻴﺪ ﺑﺪﻭﻥ ﻗﻴﺪ ﻭ ﺷﺮﻁ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ ﻭﭘﺪﺭﺍﻥ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﻲ ﺧﻮﺭﺩ. ﻭ ﺯﻥ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻫﻤﺪﻡ ﻭ ﻫﻤﻜﺎﺭ ﻣﺮﺩ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪﻱ ﻓﺮﺍﻳﻨﺪﻱ ﻁﺒﻴﻌﻲ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻭ ﺣﺎﺻﻞ ﻓﺮﺳﺎﻳﺶ ﺗﺪﺭﻳﺠﻲ ﺍﺭﮔﺎﻥﻫﺎﻱ ﺣﻴﺎﺗﻲ ﺍﺳﺖ .

ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻓﺮﺩﻱ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺟﻨﺲ ٬ ﺳﻦ ﻭ ﻧﮋﺍﺩ ٬ ﻭﻳﮋﮔﻲﻫﺎﻱ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺁﻥ ﻣﺆﺛّﺮﻧﺪ . ﻫﺰﻳﻨﻪﺃﻫﺎﻱ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺍﺑﻌﺎﺩ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﻧﮑﺎﺭﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﺍﺳﺖ . ﺷﻴﻮﻩﻫﺎﻱ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻓﺮﺩﻱ ٬ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ٬ ﺗﻮﺍﻧﻤﻨﺪﻱﻫﺎﻱ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺗﻔﺎﻭﺕﻫﺎﻳﻲ ﺭﺍ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﻲﮐﻨﺪ . ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﮐﻪ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪﻱ ﺻﻨﻌﺘﻲ ٬ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺎﻟﻲ ٬ ﺟﻬﺖ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻧﻴﺎﺯﻫﺎﻱ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪﺍﻥ ﺩﺳﺘﺮﺳﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ ٬ ﺑﺎ ﺍﻳﻦﺣﺎﻝ ٬ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﭘﺪﻳﺪﻩ ﺩﺭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﻳﮏ ﭘﺪﻳﺪﻩ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﮏ ” ﺑﻦ ﺑﺴﺖ ” ٬ ” ﺑﺎﺭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺑﻲﺳﺎﺑﻘﻪ ” ﻭ ” ﻣﺴﺄﻟﻪﺍﻱ ﻓﺮﺍﮔﻴﺮ ” ﮐﻪ ﻣﺴﺘﻠﺰﻡ ﺭﻭﻳﮑﺮﺩﻱ ﺟﺪﻳﺪ ﺍﺳﺖ ٬ ﻳﺎﺩ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ .

سنتز مطالعات توجیه فنی و اقتصادی بازیافت در قالب ۱۰ منطقه شهری کشور

بازیافت

چکیده سنتز مطالعات توجیه فنی و اقتصادی بازیافت در قالب ۱۰ منطقه شهری کشور

ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۳۸۰ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻛﻞ ﺯﺑﺎﻟﻪ ﺗﻮﻟﻴﺪﻱ ﺷﻬﺮﻱ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭ ﺣﺪﻭﺩ ۲۲۰۰۰ ﺗﻦ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﺳﺮﺍﻧﻪ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺷﻬﺮﻱ ﻛﺸﻮﺭ ﺣﺪﻭﺩ ۶۵ ﺩﺭﺻﺪ ﻛﻴﻠﻮﮔﺮﻡ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﻛﻞ ﻛﺸﻮﺭ، ﻣﻮﺍﺩ ﻓﺴﺎﺩ ﭘﺬﻳﺮ ﺑﺎ ﺣﺪﻭﺩ ۷۳ ﺩﺭﺻﺪ، ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪﻫﺎﻱ ﺗﻮﻟﻴﺪﻱ ﺍﺯ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﻫﺎﻱ ﺷﻬﺮﻱ ﺭﺍ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﭘﻼﺳﺘﻴﻚ ﺑﺎ ۸/۵ ﺩﺭﺻﺪ ﻭ ﻛﺎﻏﺬ ﺑﺎ ۷/۳ ﺩﺭﺻﺪ ﺩﺭ ﺭﺩﻩ ﻫﺎﻱ ﺩﻭﻡ ﻭ ﺳﻮﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ.ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺷﺪ ﻭ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﻃﺮﺡ ﻫﺎﻱ ﺗﻮﺟﻴﻪ ﻓﻨﻲ ﻭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺑﺎﺯﻳﺎﻓﺖ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺩﻫﮕﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﻛﺸﻮﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﺗﺠﺰﻳﻪ ﻭﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺳﻨﺘﺰ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﺪﻥ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﺳﻴﺴﺘﻢ بازیافت ﻣﻮﺍﺩ ﺯﺍﻳﺪ ﺿﺮﻭﺭﻱ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻴ ﺮﺳﻴﺪ.

ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﺎ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻓﻌﻠﻲ ﻭ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎﻱ ﮔﺬﺷﺘﻪ،ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﭘﺘﺎﻧﺴﻴﻞ ﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﻳﺎﻓﺖ ﻭ ﻣﻮﺍﻧﻊ ﻭ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﭘﻴﺶ ﺭﻭ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻛﺮﺩﻩ ﻭﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺗﻜﻤﻴﻞ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ، ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﺩﻭﺭﻧﻤﺎﻱ ﻛﻠﻲ ﺑﺎﺯﻳﺎﻓﺖ ﺭﺍﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭ ﺗﺮﺳﻴﻢ ﻧﻤﻮﺩ.

ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﭘﺮﻭﮊﻩ ﻛﻠﻴﻪ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺣﺎﺻﻠﻪ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺩﻫﮕﺎﻧﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺻﻼﺡ ﻭ ﺗﻜﻤﻴﻞ ﺁﻥ، ﻛﻠﻴﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺣﺎﺻﻠﻪ ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﻛﺸﻮﺭ ﺳﻨﺘﺰ ﮔﺮﺩﻳﺪ. ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﻳﻦ ﻧﺘﺎﻳﺞ، ﻛﻤﻴﺖ ﻭ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺗﻮﻟﻴﺪﻱ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭ ﺩﺭ ﺑﺨﺶ ﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻭ ﻭﺿﻌﻴﺖ بازیافت ﭘﺴﻤﺎﻧﺪﻫﺎﻱ ﺷﻬﺮﻱ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭ ﻣﺸﺨﺺ ﻭ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺯﺑﺎﻟﻪ ﺗﻮﻟﻴﺪﻱ ﻭ ﺍﺟﺰﺍء ﺁﻥ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭ ﺩﺭ ﺍﻓﻖ ۱۴۰۰ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ ﮔﺮﺩﻳﺪ.

ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻭﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻛﺸﻮﺭ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻣﺪﻝ SWOT ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﻳﻚ بازیافت ﻛﺸﻮﺭ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﮔﺮﺩﻳﺪ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﻭ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺍﺟﺮﺍﻱ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭ ﻭ ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﺷﻬﺮﻫﺎﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﻛﻮﭼﻚ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﮔﺮﺩﻳﺪ. ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺟﻬﺖ ﺗﺴﻬﻴﻞ ﺩﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻭ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻫﻢ ﺯﻣﺎﻥ ﻧﻘﺸﻪ ﻫﺎ، ﺟﺪﺍﻭﻝ ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ، ﻭ ﻧﻤﻮﺩﺍﺭﻫﺎ، ﺑﺎﻧﻚ ﻫﺎﻱ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﺑﺎﺯﻳﺎﻓﺖ ﻛﺸﻮﺭ ﺩﺭ ﻣﺤﻴﻂ GIS ﺗﻬﻴﻪ ﻭ ﻛﻠﻴﻪ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎ ﻭ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺁﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﮔﺮﺩﻳﺪ. ﺍﻳﻦ ﺍﺑﺰﺍﺭ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﻬﻴﻨﻪ ﻭ ﺳﺮﻳﻊ ﺁﻣﺎﺭ ﻭ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﻛﺸﻮﺭ ﻭ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﻠﻲ ﭘﺴﻤﺎﻧﺪ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ.