بایگانی دسته: شهری

آسیب شناسی مدیریت شهری در ایران با رویکرد ارتقاء کارایی و اثر بخشی

مدیریت شهری در ایران

ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺳﻴﺴﺘﻢ مدیریت شهری

ﻫﺪﻑ ﺳﻴﺴﺘﻢ مدیریت شهری ﺑﻪﻣﺜﺎﺑﻪ ﺟﺰﺋﻲ ﺍﺯ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺣﻜﻮﻣﺘﻲ، ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺍﻣﻮﺭ ﺷﻬﺮﻫﺎﺳﺖ. ﻭ ﻧﻘﺸﻲ ﻛـﻪ ﺩﻭﻟـﺖ ﺑـﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻗﺎﻳﻞ ﻣﻲﺷﻮﺩ، ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺍﻳﻦ ﻫﺪﻑ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﻲﺳﺎﺯﺩ. ﺗﺮﺩﻳﺪﻱ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﻌﺮﻳﻒ، ﻫﺮﭼﻪ ﺑﺎﺷـﺪ، ﻫـﺪﻑ ﺳﻴﺴﺘﻢ مدیریت شهری ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﻣﻠﻲ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻫﻤﺴﻮﺳـﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻛﻠﻴـﺎﺕ ﺁﻥ ﺗﺒﻌﻴـﺖ ﻣﻲﻛﻨـﺪ. ﺑـﻪﻫﻤﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎﻱ ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﺎﻣﺎﻧﺪﻫﻲ ﺍﻣﻮﺭ ﺷـﻬﺮ، ﺑـﻪﻃﻮﺭ ﻛﻠـﻲ ﺩﺭ ﭼـﺎﺭﭼﻮﺏ ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪﻫﺎﻱ ﻛـﻼﻥ ﻭ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﺟﺎﺭﻱ ﻛﺸﻮﺭ ﺗﺪﻭﻳﻦ ﻣﻲﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻧﺎﻗﺾ ﻣﻘﺮﺭﺍﺕ ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ ﻛﺸﻮﺭ ﻧﻴﺴـﺖ.

ﺗﻌﺎﺭﻳﻒ ﻣﺘﻌﺪﺩﻱ ﺍﺯ مدیریت شهری ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮﻛﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺗﻌﺎﺭﻳﻒ ﺑﻴﺎﻥﻛﻨﻨﺪﻩ ﻧﮕﺮﺷﻲ ﻧﻈﺎﻡﻣﻨﺪ ﺑـﻪ ﻣﻘﻮﻟﻪ مدیریت شهری ﺍﺳﺖ:

مدیریت شهری ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺍﻣﻮﺭ ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺭﺗﻘﺎء ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺷﻬﺮﻱ ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﻣﺤﻠﻲ ﺑﺎﺩﺭﻧﻈﺮ ﺩﺍﺷﺘﻦ، ﻭ ﺗﺒﻌﻴﺖ ﺍﺯ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺳﻴﺎﺳﺘﻬﺎﻱ ﻣﻠﻲ، ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻛﺸﻮﺭ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﻳﺎ مدیریت شهری ﻋﺒـﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ، ﻣﺘﺸﻜﻞ ﺍﺯ ﻋﻨﺎﺻـﺮ ﻭ ﺍﺟـﺰﺍء ﺭﺳـﻤﻲ ﻭ ﻏﻴﺮﺭﺳـﻤﻲ ﻣـﻮﺛﺮ ﻭ ﺫﻳـﺮﺑﻂ ﺩﺭ ﺍﺑﻌـﺎﺩ ﻣﺨﺘﻠـﻒ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﻭ ﻛﺎﻟﺒﺪﻱ ﺣﻴﺎﺕ ﺷﻬﺮﻱ ﺑﺎ ﻫﺪﻑ ﺍﺩﺍﺭﻩ، ﻛﻨﺘﺮﻝ ﻭ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻫﻤﻪﺟﺎﻧﺒﻪ ﻭ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﺷﻬﺮ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ ﺍﺳﺖ.

ﻋﻼﻭﻩﺑﺮ ﺩﻭ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﻓﻮﻕ، ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ مدیریت شهری ﺑـﻪﻋﻨﻮﺍﻥ ﭼـﺎﺭﭼﻮﺏ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﺳﻴﺎﺳﺘﻬﺎ، ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎ ﻭ ﻃﺮﺣﻬﺎ ﻭ ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻲ ﺍﻃﻼﻕ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﻲ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﺍﺯ ﺗﻄـﺎﺑﻖ ﺭﺷـﺪ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﺯﻳﺮﺳﺎﺧﺘﻬﺎﻱ ﺍﺳﺎﺳﻲ ﻣﺴﻜﻦ ﻭ ﺍﺷـﺘﻐﺎﻝ ﻫﺴـﺘﻨﺪ. ﺑـﺮﺍﻳﻦ ﺍﺳـﺎﺱ، ﻛـﺎﺭﺁﻳﻲ مدیریت شهری ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﻲ ﻣﺸﺨﺼﻲ ﺑﻪ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺯﻣﻴﻨﻪﺍﻱ ﺍﺯ ﻗﺒﻴﻞ ﺛﺒﺎﺕ ﺳﻴﺎﺳﻲ، ﻳﻜﭙﺎﺭﭼﮕﻲ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻭ ﺭﻭﻧﻖ ﺍﻗﺘﺼـﺎﺩﻱ ﻭ ﻧﻴـﺰ ﻋﻮﺍﻣـﻞ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺍﺯ ﻗﺒﻴﻞ ﻣﻬﺎﺭﺕ ﻭ ﺍﻧﮕﻴﺰﻩﻫﺎﻱ ﺳﻴﺎﺳﺘﻤﺪﺍﺭﺍﻥ ﻭ ﺍﺷﺨﺎﺹ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺎﺳﺘﻬﺎ ﺩﺍﺭﺩ. ﺗﺤﺖ ﺍﻳﻦ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﭼﺎﺭﭼﻮﺏ ﻭ ﻭﻳﮋﮔﻴﻬﺎﻱ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻭ مدیریت شهری ﺑﻪﻭﻳﮋﻩ ﻧﻘﺶ ﺍﺟﺮﺍﻳﻲ ﺑﺨﺶ ﺩﻭﻟﺘﻲ ﻭ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺩﺭ ﺁﻥ، ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺗﻌﻴﻴﻦﻛﻨﻨﺪﻩﺍﻱ ﺩﺭ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺁﻥ ﺍﻳﻔﺎ ﻣﻲﻛﻨﺪ.

ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ مدیریت شهری ﺩﺭ ﻧﻈﺎﻡ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺭﻳﺰﻱ

ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮﻱ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻭ ﺑﻪ ﻟﺤﺎﻅ ﻭﻇﺎﻳﻒ ﻋﻤﻠﻲ ﺧﻮﺩ ﻣﻮﻇﻒ ﺑﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺭﻳﺰﻱ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻭ ﻋﻤـﺮﺍﻥ ﺷﻬﺮﻱ ﻭ ﺍﺟﺮﺍﻱ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎ، ﻃﺮﺣﻬﺎ ﻭ ﭘﺮﻭﮊﻩﻫﺎﻱ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﻭﻇﺎﻳﻒ ﺗﻌﻴﻴﻦﻛﻨﻨﺪﻩ ﻧﻮﻋﻲ ﻫﻮﻳﺖ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺭﻳﺰﻱ ﺍﺟﺮﺍﻳﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻥﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮﻱ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﻧﻈﺎﻡ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺭﻳﺰﻱ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ، ﺍﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ ﻭ ﻗﻀـﺎﻳﻲ ﺣـﺎﻛﻢ ﺑـﺮ ﻛﺸﻮﺭ، ﺍﻗﺪﺍﻡ ﺑﻪ ﺗﻬﻴﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎﻱ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺷﻬﺮﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻬﺮ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺁﻥ ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭼـﺎﺭﭼﻮﺏ ﻧﻈـﺎﻡ ﺍﺩﺍﺭﻱ- ﺍﺟﺮﺍﻳﻲ ﺣﺎﻛﻢ، ﺑﻪ ﭘﺮﻭﮊﻩﻫﺎﻱ ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻲ ﺗﺒﺪﻳﻞﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺍﺟﺮﺍ ﻣﻲﺭﺳﺎﻧﺪ. ﺑﺮﺍﻳﻦ ﺍﺳﺎﺱ ﻭﻇﺎﻳﻒ ﻭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﻭ ﺍﺟﺮﺍﻳﻲ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮﻱ ﺭﺍ ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪﺷﺮﺡ ﺯﻳﺮ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻛﺮﺩ:

ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻧﻘﺶ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮﻱ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﻳﻚ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺭﻳﺰ: ﺍﻳﻦ ﻧﻘﺶ ﺭﺍ ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﺩﻭ ﻗﺎﻟﺐ ﺭﻭﺍﺑـﻂ ﺑـﺮﻭﻥ ﻭ ﺩﺭﻭﻥ ﺳﻴﺴﺘﻤﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪﻛـﺮﺩ. ﺩﺭ ﻗﺎﻟـﺐ ﺍﻭﻝ، ﺭﻭﺍﺑـﻂ ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪﺭﻳﺰﻱ ﺷـﻬﺮﻱ ﺩﺭ ﺍﺭﺗﺒـﺎﻁ ﺑـﺎ ﻧﻈـﺎﻡ ﻋﻤـﻮﻣﻲ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺭﻳﺰﻱ ﻭ ﺳﻄﻮﺡ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺭﻳﺰﻱ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻣﻲﺷﻮﺩ. ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻗﺎﺑﻞﺗﻮﺟﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻄﻮﺡ، ﺿﺮﻭﺭﺕ ﺗـﺎﻣﻴﻦ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ ﺍﻳﻦ ﺳﻄﻮﺡ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﺩﻭﻡ، ﺗﻬﻴﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎﻱ ﺟﺎﻣﻊ ﻓﻴﺰﻳﻜـﻲ، ﺍﻗﺘﺼـﺎﺩﻱ، ﺍﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ ﻭ ﻣـﺎﻟﻲ ﻻﺯﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻛﺎﺭﺁﻣﺪ ﺷﻬﺮ ﺑﻪﻋﻨﻮﺍﻥ ﺍﺻﻠﻲﺗﺮﻳﻦ ﻭﻇﻴﻔﻪ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲﮔﻴﺮﺩ.

ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻧﻘﺶ ﺍﺩﺍﺭﻱ- ﺍﺟﺮﺍﻳﻲ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮﻱ: ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮﻱ ﺑﻪﻟﺤﺎﻅ ﺍﺩﺍﺭﻱ – ﺍﺟﺮﺍﻳـﻲ ﻳـﻚ ﺳـﺎﺯﻣﺎﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﺘﻌﺪﺩ ﻭ ﻣﺘﻨﻮﻉ ﻻﺯﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺍﻣﻮﺭ ﻳﻚ ﺷﻬﺮ ﺍﺳﺖ. ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺍﻳـﻦ ﻋﻨﺎﺻـﺮ ﻃﻴـﻒ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩﻱ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩﺍﻱ ﺭﺍ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﺑﻪﻫﺮﺣﺎﻝ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﺮﻛﺰﻱ ﻭ ﺍﺻﻠﻲ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩﻫﺎﻱ ﺗﺪﻭﻳﻦ ﺷﺪﻩ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻭ ﺑﻪﻭﻳﮋﻩ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﺩﺍﺭﻱ ﻭ ﺍﺟﺮﺍﻳﻲ ﺩﺧﻴﻞ ﺍﺳﺖ.

ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺷـﻬﺮﺩﺍﺭﻱ ﺍﺯ ﻳـﻚ ﺳـﻮ، ﺟـﺰء ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﻬﻢ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺷﻬﺮ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻲﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻋﻨﺼﺮ ﺍﺟﺮﺍﻳـﻲ ﺳﻴﺴـﺘﻢ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮﻱ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮﺍﻳﻦ ﺍﺳﺎﺱ، ﻣﻲﺑﺎﻳﺴﺖ ﺿﺮﻭﺭﺗﺎً ﻧﮕﺮﺵ ﺩﺭﻭﻥ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮﻱ ﺑﻪ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻬﺎﻱ ﺟـﺎﻧﺒﻲ ﻭ ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻌﻤﻴﻢ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ. ﻭ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﻱ ﻧﻬﺎﺩﻱ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﻭ ﺟﺪﺍ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻔـﻆ ﻣﻨـﺎﻓﻊ ﺩﺭﻭﻥ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺗﻘﺎﺑﻞ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﻣﻲﺧﻴﺰﺩ ﺩﻳﺪﻩ ﻧﺸﻮﺩ.

ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮﻱ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﭘﺮﻭﮊﻩﻫﺎﻱ ﺍﺟﺮﺍﻳﻲ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﻫﺮ ﺳـﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﺑﻪﻧﻔﻊ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﺍﻥ ﺳﻮﻕﺩﻫﺪ ﻭ ﺑﺪﻳﻦ ﻟﺤﺎﻅ ﺑﺎﻳﺴﺖ ﺑﺎ ﻣﻔـﺎﻫﻴﻢ ﻛﻠـﻲ ﻓﻨـﻲ ﻭ ﺟـﺎﺭﻱ ﺗﻤـﺎﻣﻲ ﺩﺳـﺘﮕﺎﻫﻬﺎﻱ ﺧـﺪﻣﺎﺗﻲ ﺁﺷﻨﺎﻳﻲ ﺣﺎﺻﻞﻛﻨﺪ. ﭼﻨﻴﻦ ﺩﺳﺘﮕﺎﻫﻬﺎﻳﻲ ﻧﻈﻴﺮ ﺁﺏ ﻭ ﻓﺎﺿﻼﺏ، ﺑﺮﻕ ﻭ ﻣﺨﺎﺑﺮﺍﺕ ﻭ ﮔﺎﺯ ﻭ… ﺗﻤﺎﺱ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﻛﻤﺘﺮﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻭ ﻟﺬﺍ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮﻱ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓﻛﻨﻨﺪﻩ ﻭ ﺟﻬﺖﺩﻫﻨﺪﻩ ﻣﻨﺎﺳﺒﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺗﻠﻘﻲ ﺷﻮﺩ.

ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻧﻘﺶ ﺍﺟﺮﺍﻳﻲ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮﻱ ﺩﺭ ﻗﺎﻟـﺐ ﻧﻈﺎﻡﻫـﺎﻱ ﺷـﻬﺮﺩﺍﺭﻱ: ﺩﺭ ﺳـﻄﺢ ﺟﻬـﺎﻥ ﺳـﻪ ﻧﻈـﺎﻡ ﺷـﻬﺮﺩﺍﺭﻱ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻧﻮﻉ ﺍﻭﻝ(ﺷﻮﺭﺍ – ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ) ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻬﺮ، ﻋﺪﻩﺍﻱ ﺭﺍ ﺑﻪﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﻲ ﺷﻮﺭﺍﻱ ﺷـﻬﺮ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺷﻮﺭﺍﻱ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺷﺨﺺ ﻭﺍﺟﺪ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺭﺍ ﺑﻪﻋﻨﻮﺍﻥ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺍﻣﻮﺭ ﺷـﻬﺮ ﺭﺍ ﺑﻪﻋﻬﺪﻩ ﺍﻭ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎ ﻭ ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﺷـﻬﺮﺩﺍﺭﻱ ﻭ ﻣﻨـﺎﺑﻊ ﺩﺭﺁﻣـﺪ ﻭ ﻣﺼـﺎﺭﻑ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﺼـﻮﻳﺐ ﻛـﺮﺩﻩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﺮ ﺭﻭﻧﺪ ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﻱ ﻧﻈﺎﺭﺕ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﻧﻮﻉ ﺩﻭﻡ ﺳﻴﺴﺘﻢ (ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ – ﺷﻮﺭﺍﻱ ﺷﻬﺮ) ﺍﺳﺖ.

ﺩﺭ ﺍﻳـﻦ ﺳﻴﺴـﺘﻢ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﻭ ﺍﻋﻀﺎﻱ ﺷﻮﺭﺍﻱ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﺟﺪﺍﮔﺎﻧﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﺭﻳﺎﺳﺖ ﺷﻮﺭﺍﻱ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﺑﻪﻋﻬﺪﻩ ﻣﻲﮔﻴﺮﺩ ﻭ ﻟﺰﻭﻣـﺎً ﺩﺍﺭﺍﻱ ﺗﺨﺼﺺ ﻧﻴﺴﺖ. ﻧﻮﻉ ﺳﻮﻡ ﺳﻴﺴﺘﻢ(ﺷﻮﺭﺍﻳﻲ ﻣﻄﻠﻖ) ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻋﻀﺎﻱ ﺷﻮﺭﺍ ﻫﺮﻛﺪﺍﻡ ﻣﺴﺌﻮﻝ ﻗﺴﻤﺘﻲ ﺍﺯ ﻛﺎﺭﻫـﺎﻱ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﻱ ﺑﻮﺩﻩ ﺿﻤﻨﺎً ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺟﻠﺴﺎﺕ ﻣﺸﻮﺭﺗﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻛﻠﻴﻪ ﺍﻣﻮﺭ ﺑﺎ ﺍﻛﺜﺮﻳﺖ ﺁﺭﺍء ﺍﺗﺨﺎﺫ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺴﺘﻢ، ﻣﻌﻤﻮﻻً ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻋﻀﺎﻱ ﺷﻮﺭﺍ ﺑﻪﻋﻨﻮﺍﻥ ﻋﻀﻮ ﺍﺭﺷﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺍﻣﻮﺭ ﺟﻠﺴﺎﺕ ﺷـﻮﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨـﺎﺏ ﻣﻲﺷـﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﻧﻘﺶ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﻭ ﺭﺋﻴﺲ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﺷﻬﺮ ﺍﻧﺠﺎﻡﻭﻇﻴﻔﻪ ﻣﻲﻛﻨﺪ.

ﺷﻜﻞ ﺩﻳﮕﺮ ﺗﻘﺴﻴﻢﺑﻨﺪﻱ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮﻱ ﺑﺪﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﺑﻴﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﺑﺎ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﺍﺕ ﻛﻢ، ﺷـﻬﺮﺩﺍﺭ ﺑﺎﺍﺧﺘﻴﺎﺭﺍﺕ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻭ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﺑﺎ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﺍﺕ ﻭﺳﻴﻊ. ﺩﺭ ﺑﻴﺸـﺘﺮ ﻛﺸـﻮﺭﻫﺎﻱ ﺩﺭ ﺣـﺎﻝ ﺗﻮﺳـﻌﻪ ﺍﺯ ﺟﻤﻠـﻪ ﺍﻳـﺮﺍﻥ، ﺷـﻬﺮﺩﺍﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﺍﺕ ﻛﻤﻲ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻣﺮﻛﺰﻱ ﻧﻘﺶ ﺍﺳﺎﺳﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷـﻬﺮﻱ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺷـﻬﺮ ﺭﺍ ﻣﺎﻧﻨـﺪ ﻳﻜـﻲ ﺍﺯ ﺍﺩﺍﺭﺍﺕ ﺧﻮﺩ ﻭ ﻳﺎ ﻭﺯﺍﺭﺗﺨﺎﻧﻪ ﺗﺎﺑﻌﻪ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻭ ﻣﺸﺎﺭﻛﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺍﻣﻮﺭ ﺷﻬﺮﻱ ﺑﻪﺣﺪﺍﻗﻞ ﻣﻲﺭﺳﺪ.

ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛـﻪ ﺑﻮﻳﮋﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺷﻬﺮﻫﺎﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﻪ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭ ﺑﺎﺍﺧﺘﻴﺎﺭﺍﺕ ﻭﺳﻴﻊ ﻧﻴﺎﺯ ﺍﺳﺖ. ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ ﺩﺭ ﻳـﻚ ﺷـﻬﺮ ﻣﻌﻤـﻮﻻً ﻧﺒﺎﻳـﺪ ﺑـﻪ ﻣﺤﺪﻭﺩﻩ ﺧﻮﺩ ﺷﻬﺮ ﺧﺘﻢ ﺷﻮﺩ، ﺑﻠﻜﻪ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺗﻌﺎﺩﻝ ﺑﻴﻦ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻧﻔﻮﺫ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻣﺮﻛﺰﻱ ﻭ ﺷـﻬﺮﺩﺍﺭﻱ ﺍﻳـﻦ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺩﺭ ﻳﻚ ﻣﺤﺪﻭﺩﻩ ﻭﺳﻴﻌﺘﺮﻱ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺷﻮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺴﺘﻢ، ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﻣﺎﻟﻲ ﻭ ﺍﺩﺍﺭﻱ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺷـﻬﺮ ﻭ ﺷـﻬﺮﺩﺍﺭﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﻭ ﻛﺎﺭﺁﻣﺪ ﺿﺮﻭﺭﻱ ﺍﺳﺖ.

ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻣﺤﻠﻲ ﻭ مدیریت شهری ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ

ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻣﺎﺩﻫﺎ، ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻛﺎﺭﻛﺮﺩﻱ ﻧﻈﺎﻣﻲ ﻭ ﺳﻴﺎﺳـﻲ ﺩﺍﺷـﺘﻨﺪ. ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺳـﺎﺧﺘﺎﺭ ﺍﻗﺘﺼـﺎﺩﻱ ﻭ ﺍﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ ﻛﺸﻮﺭ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺗﻜﺎﻣﻞ ﭘﻴﺪﺍ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺭﻭﻧﻖ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻧﻲ ﻭ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺻﻨﺎﻳﻊ ﺩﺳﺘﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺷﻬﺮﻱ ﺷﻜﻞ ﻣﻲ ­ ﺩﻫﻨﺪ، ﺳﺒﺐ ﮔﺮﺩﺩ.

ﭘﺲ ﺍﺯ ﺷﻜﺴﺖ ﻫﺨﺎﻣﻨﺸﻴﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﺳﻜﻨﺪﺭﻣﻘﺪﻭﻧﻲ ﻭ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺳﻠﻮﻛﻴﺎﻥ، ﺳﻴﺎﺳﺖ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺟﺪﻳـﺪ ﺑـﺮ ﺍﻳﺠـﺎﺩ ﺷﻬﺮﻫﺎﻱ ﻧﻮ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺷﻬﺮﻧﺸﻴﻨﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ. ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻧﻤﺎﻳﺎﻧﮕﺮ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺎﺭﻳﺨﻲ ﺩﺭ ﺑﻨﻴﺎﻥﮔـﺬﺍﺭﻱ ﺷـﻬﺮﻫﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻣﺎﻥ (ﺑﻪ ﺳﺒﻚ ﺷﻬﺮﻫﺎﻱ ﻳﻮﻧﺎﻧﻲ) ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻬﺮﻧﺸﻴﻨﻲ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺷﺘﺎﺏ ﻣﻲﮔﻴﺮﺩ.

ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺳﻠﻮﻛﻴﺎﻥ، ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺣﻘﻮﻗﻲ ﺗﺎﺑﻊ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻓﺮﻣﺎﻥﻫﺎﻱ ﺷﺎﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﺮﻭﺯ ﺍﺧـﺘﻼﻑ ﻣﻴـﺎﻥ ﺁﻧﻬـﺎ ﻭ ﻣﻘﺎﻡﻫﺎﻱ ﺍﺩﺍﺭﻱ ﺳﺎﺗﺮﺍﭘﻲ، ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﺎﻥ ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻣﻲﻛﺮﺩﻧـﺪ ﺍﻣـﺎ ﺑﻴﺸـﺘﺮ ﭘﺎﺩﺷـﺎﻫﺎﻥ ﺳـﻠﻮﻛﻲ ﺍﺯ ﺩﺧﺎﻟـﺖ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ ﺩﺍﺧﻠﻲ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺍﺟﺘﻨﺎﺏ ﻣﻲﻛﺮﺩﻧﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻣـﻮﺭ ﺩﺍﺧﻠـﻲ ﺷـﻬﺮﻫﺎ ﺗﻮﺳـﻂ ﺷـﻮﺭﺍﻱ ﺷـﻬﺮ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣـﻲﺷـﺪ.

ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﺍﻥ ﺍﺯ ﺁﺯﺍﺩﻱ ﻋﻘﻴﺪﻩ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺁﻥ ﺗﺮﻛﻴﺒﻲ ﺍﺯ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺑﻮﺩ، ﻫـﺮ ﮔـﺮﻭﻩ ﺳﻨﺖﻫﺎ ﻭ ﺁﺩﺍﺏ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﻣﻲﺁﻭﺭﺩ. ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺟﺰﺋﻴﺎﺕ ﺷﻴﻮﻩ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺳـﻠﻮﻛﻴﺎﻥ، ﺍﻃﻼﻋـﺎﺕ ﺯﻳـﺎﺩﻱ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ.

برای دانلود ادامه این پژوهش اینجا کلیک کنید

تحول در مفهوم شهر هوشمند

شهر هوشمند

مقدمه

توسعه شهری منجر به تغییر پارادایم در قرن بیست و یکم شده و پروژ‌ههای تحقیقاتی در خصوص موضوع شهرهای هوشمند با مشارکت نهادهای صنعتی و سیاسی، متخصصین و جامعه علمی به اولویت کاری تبدیل شده است. اگرچه فناوری اطلاعات و ارتباطات به طور چشمگیری پیشرفت کرده و شهر هوشمند واقعی میشوند، ولی این مفهوم هنوز در دست توسعه است.

سازمان ملل تخمین می‌زند که بین سال‌های 2015 و 2050 جمعیت جهان 32 درصد افزایش یابد، یعنی از 7.2 به 9.7 میلیارد نفر برسد، در حالی که جمعیت شهری با 63 درصد افزایش، از 3.9 به 6.3 میلیارد نفر می‌رسد. برآوردهای فعلی نشان میدهد که تا سال ،2030 بیش از ٪ 60 از جمعیت جهان در شهرها زندگی م ‌یکنند و رشد قابل توجه در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین خواهد بود.

شهرها فقط ٪ 2 از سطح سیاره را اشغال کرد‌هاند، اما حدود ٪ 50 از جمعیت جهان را در خود جای داد‌هاند ٪ 75 ، از کل انرژی تولید شده را مصرف می‌کنند و ٪ 80 از اثر گلخانه‌ای را برعهده دارند. به همین دلیل است که در سا ‌لهای گذشته در بسیاری از کنفرانسهای بین المللی و ملی توسعه شهری و مشکلات مربوط به آن به شدت مورد بحث قرار گرفته است.

شهرنشینی از یک طرف به دلیل مهاجرت جمعیت از مناطق روستایی به شهرها به امید زندگی بهتر )برای مشاغل، تحصیلات، مراقبت‌های پزشکی، دسترسی به فرهنگ و غیره( و از سوی دیگر، مهاجرت از کشورهای فقیر یا درگیر ‌یهای اجتماعی و نظامی به سمت کشورهای صنعتی در حال افزایش می‌باشد. هرچه سیاره ما «شهری تر» شود، شهرها باید هوشمندتر شوند. شهرنشینی گسترده نیاز به رو ‌شهای جدید، نوآورانه، برای مدیریت پیچیدگی زندگی شهری با جمعیت بیش از حد، مصرف انرژی، مدیریت منابع و حفاظت از محیط زیست دارد.

گسترش فرهنگ و ارتباطات در سطح ملی و جهانی از قبیل گسترش اینترنت، شبکه های اجتماعی، تلفن های همراه هوشمند و قابلی ‌تهای فراوان فناوری اطلاعات و ارتباطات موجب شد‌هاند که تحقق دهکدۀ جهانی به‌صورت فیزیکی و مجازی شکل واقعی به خود گیرد.

هنگامی که قدرت انتخاب شهر یا کشور محل زندگی برای مردم فراهم میشود، آنگاه رقابت در سطح ملی یا بین‌المللی بین شهرها )برای نگهداشت شهروندان موجود و جذب شهروندان جدید( انجام میشود.

مردم میخواهند شهری را انتخاب کنند که برای آ ‌نها جذاب باشد و مدیران و مسئولا ِن شهری تمایل دارند شهروندان فعلی و جدید دارای قابلیتها و توانمندی‌هایی باشند که به جذابیت شهر کمک کنند.

مفهوم شهرهاي هوشمند در سا ‌لهاي گذشته تعابير مختلفي به خود گرفته است. از يک طرف اين مفهوم دربرگيرنده شهري است که از ابزارهاي ICT در بخش خدمات و برنامه هاي کاربردي در دسترس شهروندان به شدت پشتيباني و حمايت ‌ ميکند. از سوي ديگر شهر هوشمند به مجموع ‌هاي از شرکتها، نهادها و سازمانها و سيستم حاکميت شهري اطلاق ‌ م ‌يشود که با هدف بهبود بهر‌ه وري و کيفيت خدمات ارائه شده توسط نهادهاي حاکم و کسب و کار راه‌اندازي شده‌اند و درنهایت، شهر هوشمند در مفهوم جديد خود به دنبال ارتقاي کيفيت زندگي شهروندان يک شهر از ابعاد مختلف اجتماعي، زیس ‌تمحیطی، فرهنگي، سياسي و نهادي از طريق هوشمندسازي آن در ابعاد مختلف است .

در مفهوم جدید، هوشمندسازي فرايندهاي شهري، صرف ًا به معناي الکترونيکي شدن کليه فرايندهاي شهري نيست . هوشمندسازي استفاده از کليه بسترهاي موجود )دنياي مجازي و واقعي( در جهت ارتقاء کيفيت زندگي است. پس منظور از فناوري در شهرهاي هوشمند ايجاد آسمان‌خرا ‌شها و معماري پرش کيهاني نيست بلکه فراهم کردن بهترين شرايط زندگي و کار ‌ است ) )Winkowska et al ,. 2019 . هدف از گزارش حاضر مرور اجمالي عناصر کليدي، اجزاء و مشخص ‌ههاي شهر هوشمند و ارزيابي آ ‌نها در مديريت شهري ‌ در آستانه ورود به دهه سوم قرن بیست و یکم است.

مفهوم شهر هوشمند

شهر هوشمند یک مفهوم جهانی است که هدف آن معرفی فناور ‌یها و ابزارهای اطلاعاتی و ارتباطی برای حاکمیت کارآمدتر شهری و مشارکت شهروندان در ایجاد آن است. شهر هوشمند موجب تقویت و ایجاد دانش و توسعه دان ‌شمحور، توسعه پایدار، یکپارچگی شهر و مشارکت شهروندان م ‌یشود.

شهر هوشمند به مکاني اطلاق ‌ م ‌يگردد که شبکه ها و سرويسهاي آن از طريق استفاده از فناوريهاي اطلاعاتي، دیجیتالی و مخابراتي انعطافپذيرتر، کارآمدتر و پايدارتر باشند تا عملکردهاي يک شهر براي خدمت‌رساني به ساکنان آن بهبود يابد. به عبارت ديگر، در يک شهر هوشمند فناوريهاي دیجیتال به خدمات عمومي بهتر براي ساکنان و استفاده بهتر از منابع با در نظر گرفتن تأثير کمتر بر محیط‌زیست تبديل ‌ مي‌شوند . )Mohenty et al.,2016(

رویکردهای شهر هوشمند

هوشمندی یک شهر براساس مجموع ‌های از زیرساخ ‌تهای فیزیکی و قانونی بدست می‌آید که از توسعه اقتصادی حمایت کرده، از فراگیری )شمولیت( اجتماعی اطمینان یافته و از محیط‌زیست محافظت کند. شکل ) 2 ( خصوصیات اصلی یک شهر و ابزارهای آن را که هم برای شهرداری و هم برای شهروندان در دسترس است، نشان می‌دهد که م ‌یتواند شهری را به شهر هوشمند تبدیل کند.

استاندارد ، 1 ISO 37120/2014 تحت عنوان توسعه پایدار جوامع )شاخصهایی برای خدمات شهری و کیفیت زندگی 17 ،) شاخص کلیدی اقتصاد، آموزش، انرژی، محی ‌طزیست، امور مالی، مدیریت بحران، حاکمیت، بهداشت، تفریح، ایمنی، پناهگاه، زبال ‌ههای جامد، ارتباطات از راه دور و نوآوری، حمل و نقل، برنامه ریزی شهری، فاضلاب، آب و بهداشت برای ارزیابی عملکرد شهرها از نظر اطمینان به خدمات شهری و کیفیت زندگی را تعریف میکند. این شاخصها، که خود میتوانند شامل چندین زیرشاخص باشد؛ مرجع مدیران شهری، سیاست‌مداران، محققان، رهبران تجارت، برنامه‌ریزان، طراحان و سایر متخصصان برای تمرکز بر روی موضوعات اصلی بوده و سیاست‌هایی را برای زیس ‌تپذیری، تحمل، پایداری، انعطاف‌پذیری، شهرهای اقتصادی و جذاب و مرفه را بیان می‌کند.

عوامل سازنده يک شهر هوشمند عبارتند از:

1 . استفاده از زيرساخت‌هاي شبک ‌هاي به منظور بهبود شرايط اقتصادي، بهر‌هوري سياسي و توسعه اجتماعي، فرهنگي و شهري؛

2 . تأکيد اساسي بر توسعه شهري تجارت محور؛

3 . تمرکز ويژه بر بهبود شرايط مشارکت اجتماعي افراد ساکن شهرها در خدمات شهري؛

4 . تأکيد بر نقش اساسي فناوري پيشرفته و صنايع خلاق در رشد بلندمدت شهري؛

5 . توجه عميق به نقش سرمايه اجتماعي در توسعه شهري؛

6 . در نظر گرفتن پايداري اجتماعي و زیست‌محیطی به عنوان يک استراتژي مهم )

اهداف شهر هوشمند

یک شهر هوشمند اغلب از طریق اهداف آن تعریف م ‌یشود و شهر هوشمندتر به عنوان شهر کارآمدتر، پایدارتر، عادلانه و قابل زندگی تعریف م ‌یشود. مفهوم شهر هوشمند در درجه اول شهر را به عنوان یک سیستم که دارای زیرسیست ‌مهای متعدد است، بررسی می‌کند .

این عملکرد زیرسیستم به عنوان یک کل درنهایت به آنها اجازه م ‌یدهد که به شیوه هوشمند و هماهنگ رفتار کنند. به عبارتی شهر یک سیستم پیچیده متشکل از روابط متقابل متنوع و غیرقابل پیش‌بینی بین زیرسیستم‌های آن است. هدف مدل شهرهای هوشمند یافتن راهکارهای مناسب برای مدیریت این پیچیدگی به ویژه از طریق حل پیامدهای منفی شهرنشینی جهانی و کیفیت بالاتر زندگی برای جمعیت شهری است. هدف نهایی شهر هوشمند ارایه خدمات هوشمند در کلیه قابلی ‌تهای حیاتی شهر است .

مؤلفه های ایجاد شهر هوشمند در قرن 21

شش مؤلفه اصلي براي شهر ایجاد هوشمند که توسط بسياري از نويسندگان در اين حوزه مورد تأکيد قرار گرفته است شامل موارد زیر است

• اقتصاد هوشمند؛

• محیط‌زیست هوشمند؛

• حکمروايي هوشمند؛

• زندگي هوشمند؛

• مردم هوشمند؛

• تحرک هوشمند.‌

1 اقتصاد هوشمند: به رقابت‌پذيري‌ يک شهر بر اساس رويکرد نوآوران ‌هاش در کسب و کار، تحقيق و توسعه، فرص ‌تهاي کارآفريني، بهره‌وري، انعطا ‌فپذيري بازارهاي نيروي کار و نقش اقتصادي شهر در بازار ملي و بين‌المللي اشاره دارد.

.2 محی ‌طزیست هوشمند: بر ضرورت مديريت منابع پاسخگو و برنامه‌ريزي شهرهاي پايدار تأکيد ‌ميکند. از طريق کاهش آلودگي و انتشار گازهاي گلخان ‌هاي و تلاش در جهت حفاظت زیس ‌تمحیطی، زيباي ‌يهاي طبيعي شهر ‌ م ‌يتواند ارتقاء يابد. شهرهاي هوشمند کاهش مصرف انرژي را ترويج ‌ ميکنند و ادغام نوآوري‌هاي فناوري منجر به دستيابي به بهر‌ه وري ‌ م ‌يشود.

.3 حکمروايي هوشمند: به صورت خاص مشارکت شهروندان در سطح شهردار ‌يها را مورد خطاب قرار ‌ م ‌يدهد. سيستم حکمروايي شفاف است و به شهروندان اجازه مشارکت در تصمي ‌مگيري را ‌ م ‌يدهد. فناوري اطلاعات و ارتباطات امکان مشارکت شهروندان و دسترسي به اطلاعات و داده‌هاي مربوط به مديريت شهرشان را آسان ‌ م ‌يکند. با ايجاد يک سيستم حکمروايي پيوسته و کارآمد موانع مربوط به ارتباط و همکاري ‌ مي‌تواند از ميان برداشته شود.

4 زندگي هوشمند: به دنبال ارتقاء کيفيت زندگي شهروندان از طريق ارائه شرايط زندگي ايمن و سالم است. شهروندان در شهرهاي هوشمند دسترسي آسان به خدمات و مراقبت‌هاي بهداشت و درمان، مديريت الکترونيکي سلامت و خدمات اجتماعي گوناگون دارند.

.5 مردم )شهروند( هوشمند: بهبود محیط زندگی و افزایش کیفیت زندگی دو هدف مهم شهرهای هوشمند است زیرا مردم اصل ‌یترین کاربران دستگا‌هها و خدمات هوشمند هستند. بنابراین، برنامه‌ریزی و طراحی صحیح این خدمات کامل ًا مهم است. این مؤلفه، به معناي ارائه سطح بالايي از آموزش سازگار به شهروندان و همچنين توصيف کيفيت تعاملات اجتماعي، آگاه ‌یدهی فرهنگي، تفکر باز و سطح مشارکت شهروندان در زندگي اجتماعي است . افراد در شهرهای هوشمند باید با یکدیگر ارتباط برقرار کرده تا تجارب اجتماعی آنلاین و ضروری را تبادل کنند و فضای فیزیکی را با کاربران به اشتراک بگذارند. افراد باهوش نه تنها باید از طریق خدمات با یکدیگر تعامل داشته باشند، بلکه باید دادههای این خدمات را نیز ارائه دهند.

افراد باهوش همچنین باید ذهن باز داشته و به راحتی خود را با تغییر شرایط محیطی سازگار کنند و خلاق باشند زیرا آنها قلب شهرهای هوشمند هستند. مردم به عنوان شهروند باید در هر تغییر شکل در خود شهر شرکت کنند و باید از خود بپرسند که کدام نوع شهر را م ‌یخواهند. مردم باید در مورد قوانین و سیاس ‌تها آموزش ببینند تا از محیط پردازش اطلاعات استفاده کنند. علاوه بر این، خدمات شبکه‌های اجتماعی باید به مردم در مورد سیست ‌مها و خدمات شهر هوشمند، که اطلاعات را ارائه م ‌یدهند، آموزش دهند

.6 تحرک هوشمند: از سيست ‌مهاي حم ‌لونقل کارآمدتر )به عنوان مثال گزين ‌ههاي غيرموتوري(حمايت ‌ م ‌يکند. نگر ‌شهاي اجتماعي جديد را به سمت استفاده از وسايل نقليه‌اي سوق ‌ م ‌يدهد که دسترسي شهروندان به حم ‌لونقل عمومي را تضمين ‌ مي‌کند. فناوري اطلاعات و ارتباطات موجب افزايش بهر‌هوري يکپارچه ‌ م ‌يشود. شهرهاي هوشمند به دنبال ارتقاء حرکت و جابه جایی مردم، کالا و وسايل نقليه در يک محيط شهري هستند )پوراحمد و همکاران ،1397 ، ب .)

جمع بندی

با توجه به نتايج بررسی، معيارها و زيرساخ ‌تهاي ايجاد يک شهر هوشمند به 3 نوع عوامل انساني، فناوري و نهادي خلاصه ‌ م ‌يشود. براي ايجاد شهر هوشمند بايستي به تقويت و هماهنگي اين 3 عامل در برنامه‌ریزی توجه کرد. شکل ) 6 ( استراتژ ‌يهاي ايجاد شهر هوشمند را با توجه به عوامل مذکور نمايش ‌م ‌يدهد )روستايي و همکاران .)1397،

زیرساخ ‌تها براي مفهوم شهر هوشمند محوري و اساسي هستند. فناوري يک عامل توانمندساز براي شهر هوشمند است، اما لزوم ًا حياتيترين و مهم‌ترین عامل نيست. ترکيب، اتصال و يکپارچگي سيست ‌مها و زیرساخ ‌تها براي هوشمند شدن يک شهر اساسي است. سيست ‌مهاي اصلي گسسته و مجزا نيستند و به يک شبکه چندبعدی و پيچيده از سيست ‌مهاي متنوع به هم پيوسته در يک شيوه هم‌افزايي که عملکرد بهتر و مطلوب را توزيع ‌ م ‌يکند، تبديل شده‌اند .

 فرآيندها )چگونه يک شهر هوشمند به وجود ‌ م ‌يآيد( در تعاريف کاري مهم هستند. يک بخش کليدي شهر هوشمند تغيير اساسي شيوه‌هايي است که خدمات تحويل داده ‌ م ‌يشود و ارايه شهر هوشمند در درجه اول درباره فناوري نيست، بلکه درباره بهبود و تحول خدمات است.

 چشم‌اندازها براي آينده بهتر مهم هستند. يک شهر هوشمند بايد اقتصاد هوشمند، حکمروايي هوشمند، تحرک هوشمند، محيط هوشمند، مردم هوشمند و زندگي هوشمند و نحوه تعامل بين آنها را پیش‌بینی کند. اما داشتن چشم‌انداز براي هوشمند شدن به تنهايي کافي نيست و اقدامات در زمينه قانو ‌نگذاری، سياست و تحول سازماني موردنیاز است. از طرفي نفوذ هوش به هريک از زیرسیستم‌های يک شهر به صورت مجزا براي ايجاد يک شهر هوشمند کافي نيست، بلکه اين ابعاد بايد به عنوان يک کل ارگانيک در نظر گرفته شود.

 ساختار ایده‌آل شهر هوشمند باید متعادل باشد. علاوه بر این، هیچ پاسخ واحدی برای ایجاد ترکیب کاملی از جنب ‌ههای تشکیل دهنده یک شهر هوشمند شهری وجود ندارد. این جنبه‌ها به وسعت شهر، دسترسی به شهرهای دیگر و دسترسی به مراکز خدمات بستگی دارد. بنابراین، نقش طراح شهر هوشمند، جمع‌آوری این عوامل با در نظر گرفتن اندازه جمعیت و توابع مناسب است.

با این جم ‌عبندی می‌توان متوجه شد که مفهوم شهر هوشمند در دههی اخیر به شدت تغییر نموده است و در حوزه چیستی شهر هوشمند، پژوه ‌شهای مستمر و مداقه در این مفهوم الزامی به نظر می‌رسد.

   تسهیل در مدیریت شهری با SDI

اطلاعات مکانی

اطلاعات مکانی ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ و ﺣﺴﺎسﺗﺮﯾﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﺼﻤﯿﻢﮔﯿﺮي و ﺑﻪ ﺧﺼﻮص ﺗﺼﻤﯿﻢﮔﯿﺮﯾﻬﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، اﻗﺘﺼﺎدي و ﺳﯿﺎﺳﯽ در زﻧﺪﮔﯽ اﻣﺮوزه ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ . ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ ﺑﺴﯿﺎري از ﻧﯿﺎزﻫﺎ، اﻫﺪاف و ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﻬﺎي ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ زﻣﺎﻧﯽ اﻣﮑﺎنﭘﺬﯾﺮ اﺳﺖ ﮐﻪ دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﻪ دادهﻫﺎي ﻣﮑﺎﻧﯽ ﻣﻨﺎﺳﺐ و ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ ﻣﯿﺴﺮ ﺑﺎﺷﺪ .

اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻪ ﺧﺼﻮص ﺑﺮاي ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰ ي ﻫﺎي ﮐﻼن ﺑﺴﯿﺎرﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤﯿﺖ اﺳﺖ . اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع، ﺑﺎﻋﺚ ﺗﻮﺳﻌﻪ زﯾﺮﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي اطلاعات مکانی ( SDI- Spatial Data Infrastructure ) ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﺑﺴﺘﺮ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزي ( Enabling Platform ) در ﺟﻮاﻣﻊ ﺑﺎ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﮑﺎﻧﯽ، در ﺳﻄﻮح ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺷﺪه اﺳﺖ . ﺑﻪ SDI ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﮑﺎﻧﯿﺰم ﭘﺎﯾﺪار ﺑﺮاي اﺗﺼﺎل اطلاعات مکانی ﮐﺎرﺑﺮان و ﺗﻮﻟﯿﺪﮐﻨﻨﺪﮔﺎن داده ﻫﺎ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻧﮕﺮﯾﺴﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد .

ﮐﺎرﺑﺮان اطلاعات مکانی، ﺑﻪ ﻃﻮر ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﺑﺮاي ﻧﯿﺎزﻫﺎي ﺧﻮد اﺣﺘﯿﺎج ﺑﻪ دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ و دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺳﺮﯾﻊ ﺑﻪ اطلاعات مکانی دارﻧﺪ، ﻟﺬا، SDI ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﮐﻤﮏ ﺷﺎﯾﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﺎدهﺳﺎزي ﺗﺒﺎدل دادهﻫﺎ و ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺑﯿﻦ ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﮑﻨﺪ . ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ وﺟﻮد ﺳﻄﺢ وﺳﯿﻊ دادهﻫﺎي ﻣﮑﺎﻧﯽ، اﺑﺰارﻫﺎ و ﺗﻮﻟﯿﺪات ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ آﻧﻬﺎ، ﺗﻮﺳﻌﻪ SDI ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﺑﺴﺘﺮ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزي، اﯾﻦ اﻣﮑﺎن را ﺑﻪ ﮐﺎرﺑﺮان ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﯽ دﻫﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻫﻤﮑﺎري وﺳﯿﻌﺘﺮي داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﺑﻪ ﻧﯿﺎز ﺑﺎزار ﭘﻮﯾﺎي ﮐﻨﻮﻧﯽ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻬﺘﺮي اراﺋﻪ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ .

ﺑﺎ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻋﻠﻢ و ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژي ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎي اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﻣﮑﺎن ﻣﺮﺟﻊ، ﺳﺎزﻣﺎن و ﻣﻮﺳﺴﺎت دوﻟﺘﯽ و ﺧﺼﻮﺻﯽ ﺗﻤﺎﯾﻞ روز اﻓﺰوﻧﯽ ﺑﺮاي اﺳﺘﻔﺎده از اﯾﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﭘﯿﺪا ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ . اﻏﻠﺐ اﯾﻦ ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﺳﯿﺴﺘﻢ اطلاعات مکانی ﺧﻮد را ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ داده ﻫﺎي اﺻﻠﯽ راه اﻧﺪازي ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ در اﻏﻠﺐ ﻣﻮارد ﺑﺴﯿﺎر ﺑﻪ ﻫﻢ ﺷﺒﺎﻫﺖ دارﻧﺪ . از دﯾﺪﮔﺎه ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ ﺷﮑﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ اﯾﻦ ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ از اﻃﻼﻋﺎت ﻣﮑﺎﻧﯽ ﻣﺸﺘﺮﮐﯽ ﮐﻪ ﺟﻮاﺑﮕﻮي ﻧﯿﺎزﺷﺎن ﺑﺎﺷﺪ اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﻮده و در اداﻣﻪ ﺑﺮاﺳﺎس آن، ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﮐﺎرﺑﺮد و اﻫﺪاف و اﻃﻼﻋﺎت ﺧﺎص ﺧﻮد ﺑﺎﺷﻨﺪ .

زﯾﺮ ﺳﺎﺧﺖ داده ﻫﺎي ﻣﮑﺎﻧﯽ ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ اي از داده ﻫﺎي ﻣﮑﺎﻧﯽ ﺑﻨﯿﺎدي و اﺳﺘﺎﻧﺪارد ﺷﺪه، از دوﺑﺎره ﮐﺎرﯾﻬﺎي ﻏﯿﺮ ﺿﺮوري ﺟﻠﻮﮔﯿﺮي ﮐﺮده و ﺑﺎ ﺗﺴﻬﯿﻞ ﮐﺮدن دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ و ﺗﻨﺎﺳﺐ داده ﻫﺎ، در ﻧﻬﺎﯾﺖ داده ﻫﺎي ﻫﻤﻪ ﮐﺎرﺑﺮان را ﺑﺎ ﻫﻢ ﺗﻠﻔﯿﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﺑﺪﯾﻬﯽ ﺳﺖ ﮐﻪ اﮔﺮ ﭼﻨﯿﻦ ﻣﮑﺎﻧﯿﺰﻣﯽ در ﺷﻬﺮﻫﺎ اراﺋﻪ و اﺟﺮا ﺷﻮد، ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي ﻣﺘﻮﻟﯽ ﺗﻮﻟﯿﺪ داده ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻋﻤﻞ ﮐﺮده و ﻫﺰﯾﻨﻪ، زﻣﺎن و ﺗﻼش ﻫﺎي زﯾﺎدي در ﺟﻬﺖ ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﻧﮕﻬﺪاري داده ﻫﺎ ﺣﻔﻆ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ .

SDI) Local SDI ﺷﻬﺮي ) در واﻗﻊ ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ رﮐﻦ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﮐﻨﻨﺪه ﺗﻮﻟﯿﺪ و ﺗﻮزﯾﻊ اطلاعات مکانی در ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻗﺼﺪ دارد ﺑﺎ اﯾﺠﺎد ﯾﮏ ﺳﺮي اﺳﺘﺎﻧﺪارد ﻫﺎ و ﺳﯿﺎﺳﺘﻬﺎ، ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژي، ﭘﺮورش ﭘﺮﺳﻨﻞ ﻣﺘﺨﺼﺺ،ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاري ﻣﻨﺎﺳﺐ و . . . زﻣﯿﻨﻪ ﻣﻨﺎﺳﺐ را ﺟﻬﺖ ﻫﻤﮑﺎري و ﺗﺒﺎدل اﻃﻼﻋﺎت در ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎي ﺷﻬﺮي ﻓﺮاﻫﻢ ﮐﺮده و در ﺟﻬﺖ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﺷﺪن ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰﯾﻬﺎ و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺷﻬﺮي ﮔﺎم ﺑﺮدارد .

در اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺳﻌﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ ﺑﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ زﯾﺮ ﺳﺎﺧﺖ ﻫﺎي داده ﻫﺎي ﻣﮑﺎﻧﯽ ﺷﻬﺮي در ﭼﻨﺪ ﮐﺸﻮر ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎي آﻧﻬﺎ در ﺟﻬﺖ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژﯾﻬﺎي ﺟﺪﯾﺪ و ﺑﻬﺮه ﮔﯿﺮي از اﯾﻦ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎ ﺑﺮاي ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰي و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﺷﻬﺮي ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﺪه و ﺑﺎ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻣﺸﮑﻼت و ﻣﻮاﻧﻊ ﻣﻮﺟﻮد، ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻋﻮاﻣﻞ و ﻓﺎﮐﺘﻮرﻫﺎي ﺗﺎﺛﯿﺮ ﮔﺬار در ﺗﻮﺳﻌﻪ SDI ﺷﻬﺮي ﻣﻮرد ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻗﺮار ﮔﯿﺮد .

ﮐﻠﻤﺎت ﮐﻠﯿﺪي :

ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰي ﺷﻬﺮي، ﺗﺒﺎدل اﻃﻼﻋﺎت، ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژي، زﯾﺮﺳﺎﺧﺖ داده ﻣﮑﺎﻧﯽ، ﺳﯿﺴﺘﻢ اطلاعات مکانی، ﺷﺒﮑﻪ ارﺗﺒﺎﻃﯽ، ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺷﻬﺮي

ﻃﺮح ﻣﺴﺌﻠﻪ و ﺿﺮورت ﺗﺤﻘﯿﻖ

رﺷﺪ ﻣﺪاوم ﺷﻬﺮﻫﺎ و ﮐﻤﺒﻮد ﺑﻮدﺟﻪ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ آﻧﻬﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰي ﺷﻬﺮي و ﺗﻬﯿﻪ ﯾﮏ زﯾﺮﺳﺎﺧﺖ و ﺳﺎﯾﺮ ﺳﺮوﯾﺴﻬﺎي ﭘﺎﯾﻪ را ﺗﺎ ﺣﺪ زﯾﺎدي ﻏﯿﺮ ﻣﻮﺛﺮ و ﺧﺎرج از اﺳﺘﺎﻧﺪارد ﮐﺮده اﺳﺖ . ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺷﻬﺮي ﻧﯿﺰ ﮐﻪ ﻫﺮ روز ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮي ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ در ﺣﺎل رﺷﺪ اﺳﺖ، ﺑﺎ رﺷﺪ زﻣﯿﻦ ﻫﺎ ﺟﻬﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﺳﺎزي، ﺳﺮوﯾﺴﻬﺎ، وﺳﺎﯾﻞ رﻓﺎﻫﯽ و زﯾﺮﺳﺎﺧﺘﻬﺎ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﻧﯿﺴﺖ و اﻓﺰاﯾﺶ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻫﺎي ﺣﺎﺷﯿﻪ ﻧﺸﯿﻦ و ﻣﺎﻟﮑﯿﺘﻬﺎي ﻧﺎﻣﻨﻈﻢ، ﺳﺮوﯾﺲ دﻫﯽ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ را ﺗﻀﻌﯿﻒ ﮐﺮده اﺳﺖ .

ﺑﻬﺒﻮد ﺷﺮاﯾﻂ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و اﻗﺘﺼﺎدي و ارﺗﻘﺎء ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﯾﺪار ﺑﺮاي ﻫﻤﻪ ﻣﺮدم ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﯾﮏ ﭼﺎﻟﺶ ﺷﻬﺮي ﺷﺪه اﺳﺖ و ﻫﺮ ﭼﻘﺪر ﮐﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎ رﺷﺪ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ، اﯾﻦ ﺗﻤﻬﯿﺪات ﺑﻪ ﻃﻮر ﻓﺰاﯾﻨﺪﻫﺎي ﭘﯿ ﭽ ﯿﺪه ﻣﯽ ﮔﺮدد . در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﺎ رﻧ ﺞ ﻋﻈﯿﻤﯽ از ﺗﻘﺎﺿﺎﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺟﻬﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ و ﺳﺮوﯾﺴﻬﺎ ﭼﻪ در داﺧﻞ ﺷﻬﺮﻫﺎ و ﭼﻪ در ﻣﻨﺎﻃﻖ اﻃﺮاف ﻣﻮاﺟﻪ ﺧﻮاﻫﯿﻢ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﺮاي ﺑﺮآوردن آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪي ﺳﯿﺴﺘﻤﻬﺎ و روﺷﻬﺎﯾﯽ ﻧﯿﺎز اﺳﺖ ﺗﺎ در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻬﺘﺮ و ﻣﻮﺛﺮﺗﺮ ﺑﻪ ﻣﺎ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﺪ .

ﮐﺸﻮر اﯾﺮان ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮑﯽ از ﮐﺸﻮرﻫﺎي ﭘﺮﺟﻤﻌﯿﺖ ﺟﻬﺎن ﮐﻪ ﻃﯽ 45 ﺳﺎل ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺟﻤﻌﯿﺖ آن 6 .3 ﺑﺮاﺑﺮ اﻓﺰاﯾﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ، ﺑﺎ رﺷﺪ ﻫﻔﺖ ﺑﺮاﺑﺮ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺷﻬﺮي ﻃﯽ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﺪت روﺑﺮو ﺑﻮده اﺳﺖ و اﯾﻦ ﻧﺮ خ اﻓﺰاﯾﺶ ﺟﻤﻌﯿﺖ در ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺳﺒﺐ ﺑﺮوز ﻣﺸﮑﻼت ﻋﺪﯾﺪه اي ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ آن ﺟﻤﻠﻪ ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ آﻟﻮدﮔﯿﻬﺎي ﺻﻮﺗﯽ، آ ب ، ﻫﻮا، ﻣﺸﮑﻼت ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ درون ﺷﻬﺮي، زاﻏﻪ ﻧﺸﯿﻨﯽ و . . . اﺷﺎره ﮐﺮد ؛

ﻟﺬا اﮔﺮ ﭼﺎرﻫﺎي اﺳﺎﺳﯽ اﻧﺪﯾﺸﯿﺪه ﻧﺸﻮد اﯾﻦ ﻣﺸﮑﻼت در زﻣﯿﻨﻪ زﻧﺪﮔﯽ ﺷﻬﺮي ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﺴﺎﯾﻠﯽ ﺣﺎد ﺟﻠﻮهﮔﺮي ﻣﯿﮑﻨﺪ . ﺟﻤﻌﯿﺖﭘﺬﯾﺮي ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﻣﺴﺎﯾﻞ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و اﻗﺘﺼﺎدي آﻧﻬﺎ، ﺷﮑﻞ ﮐﺎﻣﻼ ً ﺗﺎزﻫﺎي از ﺷﻬﺮ، ﺷﻬﺮﻧﺸﯿﻨﯽ و ﺷﻬﺮﮔﺮاﯾﯽ ﺑﻮﺟﻮد آورده اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ آﻧ ﭽ ﻪ در ﻧﯿﻤﻪ اول ﻗﺮن ﺑﯿﺴﺘﻢ در ﺷﻬﺮﻫﺎ دﯾﺪه ﻣﯿﺸﺪ ﺗﻔﺎوت ﺑﺴﯿﺎري دارد .

در ﻃﻮل ﭼﻨﺪ دﻫﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺳﯿﺎﺳﺘﻬﺎي ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ ﺑﺮاي ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺷﻬﺮي اﺟﺮا ﺷﺪه ﮐﻪ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺑﺴﯿﺎري از آﻧﻬﺎ ﻓﻘﻂ در ﮐﺸﻮرﻫﺎي ﺗﻮﺳﻌﻪ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻗﺎﺑﻞ اﺟﺮاﺳﺖ و در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ در ﺑﺮﺧﯽ ﻣﻨﺎﻃﻖ اﯾﻦ ﮐﺸﻮرﻫﺎ ﭘﺮوﺳﻪ ﻫﺎي ﺗﺎﺛﯿﺮﮔﺬار و ﻣﻮﻓﻘﯽ ﺟﻬﺖ ﺑﻬﺒﻮد ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﺳﺎﮐﻨﯿﻦ اﻧﺠﺎم ﺷﺪه، ﻓﻘﺮ ﺷﻬﺮﻫﺎ در ﮐﺸﻮرﻫﺎي درﺣﺎل ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻫﻤ ﭽ ﻨﺎن ﺑﻪ ﻗﻮت ﺧﻮد ﺑﺎﻗﯿﺴﺖ و اﯾﻦ ﺳﺒﺐ اﯾﺠﺎد ﻓﺎﺻﻠﻪ آﻧﻬﺎ، ﺑﺎ ﺷﻬﺮﻫﺎي ﭘﯿﺸﺮﻓﺘﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ . SDI ﺷﻬﺮي ﯾﮏ ﺷﺎﻧﺲ ﺑﺮاي ﮐﺸﻮرﻫﺎي در ﺣﺎل ﺗﻮﺳﻌﻪ اﺳﺖ ﺗﺎ ﺧﻮد را ﺑﻪ ﮐﺸﻮرﻫﺎي ﭘﯿﺸﺮﻓﺘﻪ رﺳﺎﻧﺪه و از ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژﯾﻬﺎي ﺟﺪﯾﺪ ﺟﻬﺖ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﻮﺛﺮ و ﮐﺎراﺗﺮ ﺷﻬﺮي اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﻨﺪ .

اﻫﺪاف ﺗﺤﻘﯿﻖ

ﺑﺮرﺳﯽ و ارزﯾﺎﺑﯽ ﻧﻘﺶ SDI ﺷﻬﺮي در ﺗﺴﻬﯿﻞ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺷﻬﺮي

اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﻪ ﻃﻮر اﺧﺺ ﻧﻘﺶ SDI ﺷﻬﺮي را در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﺗﺎﺳﯿﺴﺎت زﯾﺮزﻣﯿﻨﯽ ﺷﻬﺮ ﺗﻬﺮان ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﻣﯿﺪﻫﺪ . ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻨﻈﻮر 4 ﻣﺮﺣﻠﻪ زﯾﺮ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ :

• ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ وﺿﻌﯿﺖ ﻓﻌﻠﯽ ﺗﺎﺳﯿﺴﺎت زﯾﺮزﻣﯿﻨﯽ، ﻧﺤﻮه ﺣﻔﺎرﯾﻬﺎي ﺷﻬﺮي و ﻣﺸﮑﻼت آن

• ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ وﺿﻌﯿﺖ ﻣﻮﺟﻮد اطلاعات مکانی ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي ﺧﺪﻣﺎت ﺷﻬﺮي ﺗﻬﺮان ( ﺑﻌﻨﻮان ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺗﯽ )

• ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﻘﺶ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺷﻬﺮي در ﺑﻬﺒﻮد وﺿﻌﯿﺖ ﺣﻔﺎرﯾﻬﺎي ﺗﻬﺮان

• ﺗﺸﺮﯾﺢ ﻧﻘﺶ SDI ﺷﻬﺮي در اﯾﺠﺎد ﺷﺮاﯾﻂ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﺟﻬﺖ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺷﻬﺮي

• ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻘﺶ ﺗﻌﺎﻣﻼت ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ در ﺗﺒﺎدل اطلاعات مکانی

• ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﭘﺬﯾﺮي ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ و ﻧﻘﺶ و ب ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ در ﺑﻬﺒﻮد ﺷﺮاﯾﻂ ﺗﺒﺎدل اطلاعات مکانی

• ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﻘﺶ آﻧﺘﻮﻟﻮژي SDI و ﻣﻌﺮﻓﯽ آن ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ راه ﺣﻞ ﺑﺮﻃﺮف ﮐﺮدن در ﻣﺸﮑﻼت ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ

• ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎ و ﺗﻌﺎرﯾﻒ اﻃﻼﻋﺎت ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي ﺧﺪﻣﺎت ﺷﻬﺮي ﺗﻬﺮان

• ﻃﺮاﺣﯽ و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﯾﮏ ﺳﯿﺴﺘﻢ GI و ب ﺳﺮوﯾﺲ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎي آﻧﺘﻮﻟﻮژي در راﺳﺘﺎي ﺗﺒﺎدل اطلاعات مکانی

• اﺳﺘﻔﺎده از وب ﺳﺮوﯾﺴﻬﺎي ﻣﮑﺎﻧﯽ در ﺟﻬﺖ ﺗﺒﺎدل اطلاعات مکانی ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي ﺧﺪﻣﺎت ﺷﻬﺮي

• اﯾﺠﺎد ﯾﮏ آﻧﺘﻮﻟﻮژي ﺑﺮاي ﻫﺮ ﺳﺎزﻣﺎن در راﺳﺘﺎي ﻓﺮﻣﻮﻟﻪ ﮐﺮدن ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﺣﻮزه ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ

• اﺳﺘﻔﺎده از آﻧﺘﻮﻟﻮژي وب ﺳﺮوﯾﺲ در ﺟﻬﺖ اﻓﺰاﯾﺶ ﺗﻌﺎﻣل پذﯾﺮي ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ ﺳﺮوﯾﺴﻬﺎي ﻣﮑﺎﻧﯽ

ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ

در ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺷﻬﺮي ﺗﻬﺮان ﮐﻪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﻣﺘﻮﻟﯽ ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ و ﺳﺮوﯾﺴﻬﺎي ﺷﻬﺮي ﻣﯿﺒﺎﺷﻨﺪ، ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺗﺎﺳﯿﺴﺎت زﯾﺮزﻣﯿﻨﯽ از اﻫﻤﯿﺖ وﯾ ﮋه اي ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ .

ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎي ﺧﺪﻣﺎت ﺷﻬﺮي ﻣﺎﻧﻨﺪ آ ب ، ﺑﺮ ق ، ﻓﺎﺿﻼ ب ، ﮔﺎز، ﻣﺨﺎﺑﺮات و . . . ﻫﺮﺳﺎﻟﻪ ﺟﻬﺖ ﮔﺴﺘﺮش رﻓﺎه و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻋﻤﺮان ﺷﻬﺮي ﺣﻔﺎرﯾﻬﺎي ﻣﺘﻨﺎوﺑﯽ را در ﺳﻄﺢ ﺷﻬﺮ اﻧﺠﺎم ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻋﺪم وﺟﻮد ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺷﻬﺮي، ﻣﻮﺟﺐ ﺑﺮوز ﺣﻮادث و وارد آﻣﺪن ﺧﺴﺎرات ﻓﺮاوان ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺷﻬﺮي ﺷﺪه و ﯾﺎ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ زﻣﺎﻧﺒﻨﺪي ﻧﺎﻣﻨﺎﺳﺐ ﺣﻔﺎرﯾﻬﺎ ﺳﺒﺐ ﻣﺴﺪود ﺷﺪن ﻣﻌﺎﺑﺮ ﻃﯽ ﻫﻔﺘﻪ ﻫﺎي ﻣﺘﻮاﻟﯽ ﻣﯿﮕﺮدﻧﺪ .

ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﭼﺎﻟﺸﻬﺎي ﻣﻮﺟﻮد در ﻣدﯾﺮﯾﺖ ﺗﺎﺳﯿﺴﺎت زﯾﺮزﻣﯿﻨﯽ، اﯾﺠﺎد ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﺑﯿﻦ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي ﺧﺪﻣﺎت ﺷﻬﺮي در ﺑﻪ اﺷﺘﺮا ك ﮔﺬاري اطلاعات مکانی اﯾﻦ ارﮔﺎﻧﻬﺎﺳﺖ، زﯾﺮا ﺑﺮاي ﺟﻠﻮﮔﯿﺮي از ﺧﺴ ـ ﺎرت ﻫ ـ ﺎي اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ و ﺧﻄﺮات ﺟﺎﻧﯽ، ﻻ زم اﺳﺖ ﺗﻤﺎﻣﯽ ادارات ﺣﻔﺎر ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﻋﻤﻞ ﮐﺮده و از ﻣﺤﻞ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺗ ﺄ ﺳﯿﺴ ـ ﺎت زﯾﺮﺑﻨﺎﯾﯽ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ اﻃﻼع ﺣﺎﺻﻞ ﮐﻨﻨﺪ .

دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ و اﺳﺘﻔﺎده از اﯾﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ ﻣﮑﺎﻧﯿﺰﻣﻬ ـ ﺎﯾﯽ ﺟﻬ ـ ﺖ اﺷ ـ ﺘﺮا ك اﻃﻼﻋﺎت از ﻃﺮﯾﻖ ﯾﮏ ﺷﺒﮑﻪ ﺟﺎﻣﻊ، ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ و ﮔﺴﺘﺮده از دادﻫﻬﺎي ﻣﮑﺎﻧﯽ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي ذ ﯾﺮﺑﻂ اﺳﺖ ﺗﺎ ﺑ ـ ﺎ اﯾﺠ ـ ﺎد ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﯿﻦ ﺳﯿﺴﺘﻤﻬﺎي اطلاعات مکانی ﻣﺨﺘﻠﻒ، زﻣﯿﻨﻪ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺟﻬﺖ اﻧﺠﺎم آﻧﺎﻟﯿﺰﻫﺎ، ﺗﺼﻤﯿﻤﮕﯿﺮﯾﻬﺎ و برنامه رﯾﺰﯾﻬﺎ در اﯾﻦ زﻣﯿﻨﻪ ﻓﺮاﻫﻢ ﺷﻮد .

ﺑﺎ اﯾﺠﺎد ﮐﺮدن زﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎي ﻻ زم ﺑﺮاي ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي ﻓﻮ ق در ﺑﻪ اﺷﺘﺮا ك ﮔﺬاري اﻃﻼﻋﺎت SDI ﻣﮑ ـ ﺎﻧﯽ، ﺳﺒﺐ ﻣﯿﺸﻮد ﮐﻪ ﻫﺮ ﺳﺎزﻣﺎن ﻋﻼوه ﺑﺮ دﺳﺘﺮﺳﯽ داﺷﺘﻦ ﺑﻪ اﻃﻼﻋﺎت ﺻ ـ ﺤﯿﺢ و ﺑ ـ ﻪ روز ﺷ ـ ﺪه ﺳ ـ ﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي دﯾﮕ ـ ﺮ، اﻃﻼﻋﺎت ﺧﻮد را ﻧﯿﺰ در اﺧﺘﯿﺎر ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي دﯾﮕﺮ ﻧﻬﺎده و ﺑﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﯾﮏ ﺷﺒﮑﻪ ﻣﻨﺴﺠﻢ و ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ از اﻃﻼﻋﺎت ﺣﻔﺎري ﺷﻬﺮي اﯾﺠﺎد ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ .

ﺟﻬﺖ ﺑﻪ اﺷﺘﺮا ك ﮔﺬاري داده ها لازم اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﮐﺎﻣ ـ ﻞ ﺑ ـ ﯿﻦ ﺳﯿﺴ ـ ﺘﻤﻬﺎي اطلاعات مکانی اﯾﻦ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﺑﺮﻗﺮار ﺷﻮد ﮐﻪ اﯾﻦ ﻧﯿﺰ در ﺟﺎي ﺧﻮد ﻣﺴﺘﻠﺰم ﺑﺮﻃﺮف ﺷﺪن ﻧﺎﻫﻤﮕﻮﻧﯿﻬﺎي ﻧﺤ ـ ﻮي، ﺳﺎﺧﺘﺎري و ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎﺳﺖ . از آﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ ﻣﺸ ـ ﮑﻼت ﻧﺤ ـ ﻮي و ﺳ ـ ﺎﺧﺘﺎري ﺑ ـ ﺎ اﺑﺰارﻫ ـ ﺎي ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﺣﻞ ﺷﺪه، ﻧﺎﻫﻤﮕﻮﻧﯿﻬﺎي ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع در ارﺗﺒﺎ ط ﺑﺎ ﺗﺒﺎدل اطلاعات مکانی ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ .

ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﻄﺮح ﺷﺪه اﻫﺪاف ﺗﻔﻀﯿﻠﯽ اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﻪ ﺷﺮح زﯾﺮ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮔﺮدﯾﺪ :

.1 ﺑﺮرﺳﯽ و ارزﯾﺎﺑﯽ ﻧﻘﺶ SDI در ﺗﺴﻬﯿﻞ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺷﻬﺮي ( ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﺸﮑﻼت ﺗﻮﻟﯿﺪ

.2 اﺷﺘﺮا ك ﮔﺬاري داده های ﻣﮑﺎﻧﯽ در ﺑﯿﻦ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي ﺧﺪﻣﺎت ﺷﻬﺮي )

.3 ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻘﺶ ﺗﻌﺎﻣﻼت ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ در ﺗﺒﺎدل اطلاعات مکانی

.4 ﻃﺮاﺣﯽ و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﯾﮏ ﺳﯿﺴﺘﻢ GI و ب ﺳﺮوﯾﺲ ﺑ ـ ﺮ ﻣﺒﻨ ـ ﺎي آﻧﺘﻮﻟ ـ ﻮژي در راﺳ ـ ﺘﺎي ﺗﺒ ـ ﺎدل اطلاعات مکانی

ﺑﺎ درﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ اﯾﻦ اﻫﺪاف در ﻓﺼﻞ 2 ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﯽ SDI و ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ آن ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪ . ﺑﺪﯾﻦ ﺻ ـ ﻮرت ﮐ ـ ﻪ ارﮐ ـ ﺎن اﺻﻠﯽ SDI در ﻗﺎﻟﺐ داده ﻣﮑﺎﻧﯽ، اﻓﺮاد ( ﺳﺎزﻣﺎن و ﻣﺮدم ) ، ﺳﯿﺎﺳﺖ، اﺳﺘﺎﻧﺪارد و ﺷﺒﮑﻪ دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺷﻬﺮي ﺗﺸﺮﯾﺢ ﺷﺪ و در ﺑﺮرﺳﯽ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺐ SDI ؛ SDI ﺷﻬﺮي ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ رﮐﻦ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﮐﻨﻨﺪه ﺗﻮﻟﯿﺪ و ﺗﻮزﯾﻊ اطلاعات مکانیدر ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ .

GIS3 AK 23 05

در ﻓﺼﻞ 3 ﺑﻪ ﻣﺸﮑﻼت ﻧﺎﺷﯽ از ﺑﺨﺸﯿﻨﮕﺮي ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎي ﺧﺪﻣﺎت ﺷﻬﺮي در زﻣﯿﻨﻪ ﺣﻔﺎري اﺷﺎره ﺷﺪ، ﺳﭙﺲ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ ﭼﻨﺎﻧ ﭽ ﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺷﻬﺮي ﺗﺤﻘﻖ ﯾﺎﺑﺪ، ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺗﺎﺳﯿﺴ ـ ﺎت زﯾﺮزﻣﯿﻨ ـ ﯽ ﻧﯿ ـ ﺰ ﺷ ـ ﮑﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﺑﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﮔﺎﻣﯽ اﺳﺎﺳﯽ در ﺟﻬﺖ ﺣﻞ ﻣﺸﮑﻼت و ﻣﻌﻀﻼت ﺳ ـ ﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي ﺧ ـ ﺪﻣﺎت ﺷ ـ ﻬﺮي ﺑﺮداﺷ ـ ﺘﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ .

آﻧﮕﺎه ﺟﻬﺖ آﮔﺎﻫﯽ از ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﻫﺎ و ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪي ﻫﺎي ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎي ﺧﺪﻣﺎت ﺷﻬﺮي ﺗﻬﺮان در ﺑﻪ اﺷﺘﺮا ك ﮔﺬاري اﻃﻼﻋﺎت، ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺧﺖ وﺿﻌﯿﺖ ﻣﻮﺟﻮد اﯾﻦ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ از ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮ SDI ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪ . در ﭘﺎﯾ ـ ﺎن ﻧﯿ ـ ﺰ ﻧﻘ ـ ﺶ SDI در اﯾﺠﺎد ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺷﻬﺮي در ﻗﺎﻟﺐ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪﯾﻬﺎي ﻣﺮﺑﻮ ط ﺑﻪ ارﮐﺎن SDI ﺗﺒﯿﯿﻦ ﺷ ـ ﺪ و ﺑ ـ ﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﻫﺪف اول پایان نامه ﺗﺤﻘﻖ ﯾﺎﻓﺖ .

در ﻓﺼﻞ 4 ﺑﺎ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻧﺎﻫﻤﮕﻮﻧﯿﻬﺎي ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻣﻮاﻧﻊ ﺑﻪ اﺷﺘﺮا ك ﮔﺬاري دادﻫﻬ ـ ﺎ ﺑ ـ ﯿﻦ ﺳﯿﺴﺘﻤﻬﺎي اطلاعات مکانی ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي ﺷﻬﺮي، وب ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ از ﺟﻨﺒﻬﻬﺎي ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﻣﻮرد ارزﯾ ـ ﺎﺑﯽ ﻗ ـ ﺮار ﮔﺮﻓ ـ ﺖ .

ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﻣﻌﺮﻓﯽ آﻧﺘﻮﻟﻮژي ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ راه ﺣﻞ رﻓﻊ ﻧﺎﻫﻤﮕﻮﻧﯽ ﻫﺎي ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ، ﮐﺎرﺑﺮد آن در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎ و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ و ﻧﯿﺰ SDI ﺑﯿﺎن ﺷﺪ ﺗﺎ ﻫﺪف دوم ﭘﺎﯾﺎنﻧﺎﻣﻪ در اﯾﻦ ﻓﺼﻞ ﭘﺎﺳﺦ داده ﻣﯿﺸﻮد .

در ﻓﺼﻞ 5 ﻣﺤﯿﻂ ﻧﺮم اﻓﺰاري ﻻ زم ﺑﺮاي اﺟﺮاي ﺳﯿﺴﺘﻢ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدي ﺑﺮرﺳﯽ ﮔﺮدﯾﺪ . ﻫﺮ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺎ اﺗﺼﺎل ﺑﻪ اﯾﻦ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺗﺤﺖ و ب ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﮕﺎه داده های ﺳﺎﯾﺮ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي ﺧﺪﻣﺎت ﺷﻬﺮي و ﻧﯿ ـ ﺰ ﺷ ـ ﻬﺮداري ﻣ ـ ﺮﺗﺒﻂ اﺳ ـ ﺖ ﻗ ـ ﺎدر ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد ﺑﻪ نقشه های ﺗﺤﺖ و ب اﯾﻦ ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎ دﺳﺘﺮﺳﯽ ﭘﯿ ـ ﺪا ك رده و ﺑ ـ ﺎ در ﻧﻈﺮﮔ ـ ﺮﻓﺘﻦ ﻣﺤ ـ ﻞ و وﺿ ـ ﻌﯿﺖ ﺗﺎﺳﯿﺴﺎت آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﻣﻤﮑﻦ ﻣﺴﯿﺮ ﺣﻔﺎري را ﻃﺮاﺣﯽ ﮐﻨﺪ .

ﺑﺮاي ﻃﺮاﺣﯽ اﯾ ـ ﻦ و ب ﺳ ـ ﺮوﯾﺲ، نرم افزار ArcGis Server در ﻣﺤﯿﻂ . Net و ﺟﻬﺖ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﺮوﯾﺲ ﻫﺎي ﻣﮑ ـ ﺎﻧﯽ ﻧﯿ ـ ﺰ از Arc Catalog ﺑﮑ ـ ﺎر ﮔﺮﻓﺘ ـ ﻪ ﺷ ـ ﺪه اﺳﺖ .

ﻃﺮاﺣﯽ اﯾﻦ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺑﮕﻮﻧﻪاي اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي ﺧﺪﻣﺎت ﺷﻬﺮي را ﻗﺎدر ﺳ ـ ﺎزد از ﻟﺤ ـ ﺎ ظ ﻣﻌﻨ ـ ﺎﯾﯽ ﺑ ـ ﻪ در ك ﺧﻮﺑﯽ از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺮﺳﻨﺪ . ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻨﻈﻮر ﺑﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ آﻧﺘﻮﻟﻮژي ﺑﻪ ﻋﻨ ـ ﻮان ﺑﻬﺘ ـ ﺮﯾﻦ راه ﺣ ـ ﻞ ﻣﺸ ـ ﮑﻼت ﻣﻌﻨ ـ ﺎﯾﯽ، در ﺳﯿﺴﺘﻢ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدي ﯾﮏ وﯾﺮاﯾﺶ ﮐﻨﻨﺪه ﺑﺎ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﺳﺎﺧﺖ آﻧﺘﻮﻟﻮژي ﺑﻪ زﺑﺎن OWL ﺑﻪ ﻧﺎم Protégé و ﯾﮏ نرم افزار استدلالﮐﻨﻨﺪه ﺑﺮ اﺳﺎس زﺑﺎن ﻣﻨﻄﻖ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ﺑﻪ ﻧﺎم pellet ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳ ـ ﺖ .

ﺑ ـ ﻪ ﮐﻤ ـ ﮏ اﯾ ـ ﻦ ﻧ ـ ﺮم اﻓﺰارﻫﺎ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻃﺮاﺣﯽ ﺷﺪه ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ از ﻟﺤﺎ ظ ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ درﺧﻮاﺳ ـ ﺖ ﮐ ـ ﺎرﺑﺮان را در ك ﮐﻨ ـ ﺪ و براساس ﺗﻌ ـ ﺎرﯾﻒ ﻣﺸﺘﺮﮐﯽ از اﻗﻼم ﮐﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻋﺎرﺿﻪ د ﻻ ﻟﺖ دارﻧﺪ، ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻧﻤﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﮐﺎرﺑﺮ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮاﻫﺪ .

ﺑﻪ ﻃﻮر ﮐﻠﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﺪاف اﯾﻦ ﭘﺎﯾﺎن ﻧﺎﻣﻪ ﻣﯿﺘﻮان ﮔﻔﺖ ﭼﻨﺎﻧ ﭽـ ﻪ ﺷ ـ ﺮاﯾﻄﯽ ﻓ ـ ﺮاﻫﻢ ﺷ ـ ﻮد ﮐ ـ ﻪ ﺳ ـ ﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي ﺧﺪﻣﺎت ﺷﻬﺮي ﺑﻪ درﺳﺖ ﺗﺮﯾﻦ و ﺑﻪ روزﺗﺮﯾﻦ اطلاعات مکانی ﺗﺎﺳﯿﺴﺎت ﺷﻬﺮي دﺳﺘﺮﺳﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻗﺎدرﻧ ـ ﺪ ﺗﺼﻤﯿﻤﺎت ﺑﻬﺘﺮي در ﻣﻮرد ﻣﺴﯿﺮ ﻫﺎي ﺣﻔﺎري ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ، در ﻣﺪت زﻣﺎن ﮐﻤﺘﺮي ﺗﻤ ـ ﺎﻣﯽ اﺳ ـ ﺘﻌﻼﻣﻬﺎ اﻧﺠ ـ ﺎم ﻣﯿﺸ ـ ﻮد و ﻣﺸﮑﻞ زﻣﺎﻧﺒﺮ ﺑﻮدن روال ﺳﻨﺘﯽ ﺻﺪور ﻣﺠﻮز ﻧﯿﺰ ﺣﻞ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ .

ﻧﺘﺎﯾ ﺞ ﺣﺎﺻﻞ از ﺗﺴﺖ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدي ﻧﺸﺎن ﻣﯿﺪﻫﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ ﺳﯿﺴﺘﻢ اﻣﮑﺎن دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎي ﺧﺪﻣﺎت ﺷﻬﺮي ﺑﻪ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﮑﺎﻧﯽ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي دﯾﮕ ـ ﺮ و ﻧﯿ ـ ﺰ اﻧﺠﺎم ﺳﺮﯾﻊ اﺳﺘﻌﻼﻣﻬﺎ از ﻃﺮﯾﻖ ﺷﺒﮑﻪ و ب را ﻓﺮاﻫﻢ ﮐﺮده و تعامل معنایی سیستم های اطلاعات مکانی این ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ را اﯾﺠﺎد ﮐﺮده اﺳﺖ .

   شناسایی عوامل افزایش هزینه های مالی شهرداری ها و ارائه راهکارهای تعدیل آن با استفاده از تکنیک های PSO و شبکه های عصبی

   شناسایی عوامل افزایش هزینه های مالی شهرداری ها و ارائه راهکارهای تعدیل آن با استفاده از تکنیک های PSO و شبکه عصبی

شبکه عصبی