تنها یک موزه در امتداد مسیر قدیمی اورگان وجود دارد که داستان گسترش آمریکا به سمت غرب را از نگاه کسانی که در حال گسترش هستند، بازگو می کند. در گوشهای از اورگان که با واشنگتن و آیداهو هم مرز است، این گالریها و نمایشگاههای تعاملی با صفحات چوبی، میراث مردم بومی را جشن میگیرد و برای آنچه که هنگام ورود پیشگامان ویران شد، عزاداری میکند. با قدم زدن در یک سطح شیب دار طولانی، بازدیدکنندگان وارد نمای آجری یک «مدرسه آموزشی هندی» می شوند، جایی که کودکان بومی به زور تغییر مذهب داده و جذب می شوند. عکسی در اندازه واقعی از دانشجویان که به بیش از یک قرن پیش خیره شده اند. یونیفرم های همسان آنها را شبیه سربازان کوچک می کند.
بابی کانر توضیح داد: «به ما گفته شد که اگر میخواهیم تاریخ خود را به خوبی بیان کنیم، خودمان بنویسیم. او در اتاق کنفرانس موسسه فرهنگی Tamástslikt نشست، مرکزی که او در رزرواسیون Umatilla، خانه قبایل Cayuse، Umatilla و Walla Walla اداره میکند. و این داستان به قدمت زمان است: فتح.
تاریخچه اکتشاف اغلب به صورت باینری گفته می شود. کاوشگر و کوه بلند. کاوشگر و جزیره دور افتاده کاوشگر و قبیله بدون تماس. فاتح و فتح شده. امروزه تعریف اکتشاف گسترده تر شده است. ما بدنمان، اصل و نسبمان، ظرفیت مغزمان، ایده خانه را بررسی می کنیم. ما تاریخ را بررسی می کنیم و اینکه چه کسی می تواند آن را بازگو کند. کاوشگر یک ماجراجو، یک نمایشگر، یک دانشمند بوده است، و اکنون یک کهن الگوی جدید وجود دارد: آشتی دهنده – کسی که به ما کمک کند بفهمیم چگونه به اینجا رسیدیم. این پیشگامان کتاب های تاریخ ما را بازجویی می کنند، آنها را بازنویسی می کنند و امیدوارند که از تکرار گذشته جلوگیری کنند.
زمانی که با کانر در آن اتاق کنفرانس نشستم، شش ماه را در اورگان، ایالت خودم، گذراندم و منتظر همهگیری COVID-19 بودم. سالها از مکانهایی مانند باتلاقهای دورافتاده سودان جنوبی، مرز بیابانی ایالات متحده و مکزیک، و کوههای شرق کنگو برای این مجله ارسال میکردم. اکنون، پیش پا افتاده بودن خانه ای که هرگز به آن علاقه زیادی نداشتم، جلوی من کشیده شده بود. دیری نگذشت که در لبه ایالت قرار گرفتم و ایده خود را از اکتشاف زیر سوال بردم.
اما ابتدا، اجازه دهید حدود 60000 سال را به عقب برگردانیم به زمانی که “یک مستعمره کوچک در آفریقا به جهان رفت و ارتباط خود را از دست داد.” این به گفته فیلیپه فرناندز-آرمستو، مورخ و استاد دانشگاه نوتردام است، که نزدیک به شش دهه را صرف مطالعه چگونگی تغییر جهان توسط فرآیندی کرده است که او آن را مسیریابی مینامد – که در آن فرهنگهای مختلف با هم برخورد میکنند، تعامل میکنند، و سازگار میشوند.
در سفرهایی که با حرص، امپریالیسم، مذهب و علم به یکدیگر دامن می زنند. او میگوید: «تاریخ اکتشاف در حال بازگرداندن مسیرهای بین مردم مختلف است.» گویی هزاران سال است که سعی کرده ایم فاصله ای را که اجداد اولیه ما بین ما گذاشته اند، چه خوب و چه بد، از بین ببریم.
این هدف بود که دانشمندان، دانشمندان و مردان نظامی را متحد کرد تا انجمن نشنال جئوگرافیک را در سال 1888 تأسیس کنند. در 135 سال گذشته، ما دریا، آسمان، زمین و فضا را “برای افزایش و انتشار دانش جغرافیایی” لوله کشی کرده ایم. ” اکتشافی که ما تأمین مالی کردیم و مستندسازی کردیم، گاهی کمتر در مورد برقراری تماس و بیشتر در مورد اولین بودن به نظر می رسید. و هیچ کمبودی در این نقاط عطف وجود نداشت: از صعود به قله اورست با تیم آمریکایی تا نقشه برداری از کف اقیانوس اطلس.
ابتدا به اکتشافاتی تبدیل شدند: علم، فضا و جهان طبیعی به خاطر اسرارشان به هم ریخته شدند. لیکیها اجداد فسیلشده ما را کشف کردند، جین گودال در میان شامپانزهها زندگی میکرد، و مایک فی، حافظ طبیعت، مسیری 2000 مایلی را در جنگلهای بارانی آفریقای مرکزی ترسیم کرد. کاشفان امروزی ممکن است اصلاً انسان نباشند: آیا دوربین زمانی که برای عکاسی از اعماقی که انسان ها هنوز به آن نرسیده اند به اعماق اقیانوس انداخته می شود، کاوش می کند؟ یا یک ربات میکروسکوپی که برای انجام عمل جراحی از بدن ما عبور می کند؟
داستان ها برای صدها سال به اکتشاف دامن زده اند. در دورانی که به عنوان عصر اکتشاف اروپایی شناخته می شود، از قرن 15 تا 17، داستان های عامه پسند از قهرمانان در سفرهای جسورانه می گفت و این به اصطلاح عاشقانه های جوانمردی ممکن است الهام بخش کلمب و ماژلان برای حرکت دریانوردی باشد. داستان سرایی بارها و بارها جهان را با نسل های جدیدی از کاشفان پر کرده است. شاید عکسها و نقشههایی که مجله نشنال جئوگرافیک منتشر کرد، شما را به بیرون رفتن و دیدن دنیا تشویق کرد. اما داستانها همچنین در خدمت افسانهای غربی درباره کاشف بودهاند که کاملاً درست نیست.
فرناندز-آرمستو میگوید: «متون برای بحث درباره کاوشگران دیگر کشورها شکست خورده است، بنابراین در 500 سال گذشته این داستانی بود که مردهای سفیدپوست مرده بودند. “این تصور را ایجاد کرد که این یک فعالیت مردانه سفیدپوست است – به هیچ وجه اینطور نیست.”
یکی از اولین نقشه های جهان حدود 8000 سال پیش بر روی دیوار غاری در هند ترسیم شد و اولین کاشف که به نام می شناسیم، هارخوف است که در حدود 2290 سال قبل از میلاد سفیری را از مصر فراعنه به مناطق گرمسیری آفریقا رهبری کرد و سپس مهاجرت بانتوها از غرب آفریقا در سراسر قاره جنوب صحرا، از هزار سال قبل شروع شده است.
در اقیانوس آرام، ملوانان در گودالها و کاتامارانها ستارهها و موجهای دریا را دنبال میکردند تا جزایر را از گینه نو تا هاوایی نقشهبرداری و مستعمره کنند، از حدود 1500 قبل از میلاد در قرن هفتم، یک راهب چینی به نام Xuanzang از چین، هند و نپال عبور کرد. جستجو برای متون مقدس بودایی اصلی در همان قرن، ارتش های عربی از شبه جزیره عربستان به سمت آسیای مرکزی و شمال آفریقا حرکت کردند که با انگیزه فتح مقدس تغذیه می شد.
دوران کاشف مرد سفید پوست مدت ها پس از آن فرا رسید و کهن الگو بر روایت غربی تسلط یافت. اما آن کاوشگران دیگر همیشه آنجا بوده اند.
در آرشیو نشنال جئوگرافیک، نمونههای مدرنتری را میبینم که جامعه آن زمان نادیده گرفته بود: ژولیت بردون، کاشف زن که با نام آدام وارویک برای انتقال کاوشهای خود در چین در دهه 1920 منتشر کرد، و رینا تورس د آرائوز، انسان شناس پانامایی که اولین سفر خود را از جنوب به آمریکای شمالی با ماشین انجام داد.
در انبوهی از بریدههای خبری در مورد هریت چالمرز آدامز – که در آغاز قرن بیستم، 40000 مایل در آمریکای لاتین را طی کرد، مسیر کلمب را از اروپا به آمریکای جنوبی بازگرداند، و از سنگرهای خط مقدم جنگ جهانی اول عکسبرداری کرد – سرفصلها نشان میدهند. علاقه بیشتر به اینکه چگونه او از کلیشه زنانه دور شده است: “زنی بدون ترس از موش” یکی را می خواند.
همانطور که در طول تاریخ می کاوشیم تا افراد جدید را به پانتئون کاشفان بیاوریم، داستان های قدیمی را دوباره ارزیابی می کنیم: کاوش برای افرادی که مورد کاوش قرار می گرفتند – و سپس اغلب مورد استثمار یا حتی نابودی قرار می گرفتند چه معنایی داشت؟ آیا واقعاً می توان مکانی را کشف کرد؟ و چه کسی را باید کاوشگر دانست؟ آیا حوا به خاطر گاز گرفتن میوه حرام و کسب علم است اما از عدن چشم پوشی کرده است؟ یا پاندورا که به دلیل کنجکاوی مجبور شده است جعبه را باز کند و بدبختی ها را بر سر دنیا بیاورد؟
امروزه تاریخچه اکتشاف برای پر کردن حفرههای قدیمی توسط افرادی مانند تارا رابرتز بازنویسی میشود، کسی که در مارس 2022 با غواصی خود در حین غواصی در فلوریدا برای نقشهبرداری از کشتیهای غرقشده که زمانی افراد برده را از آفریقا به آنجا میبردند، ظاهر شد. آمریکا. یازان کوپتی، یک مورخ شفاهی فلسطینی، در حال حفاری عکسهای یک قرنی از فلسطینیها از آرشیو نشنال جئوگرافیک است و از رسانههای اجتماعی برای پر کردن داستانهای آنها استفاده میکند – نام آنها، تعطیلات در حال جشن گرفتن، روستاها در پسزمینه.
در مؤسسه فرهنگی Tamástslikt، کانر، که از دودمان Cayuse، Nez Perce و Umatilla میآید، برای توصیف این شکل جدید از اکتشاف از کلمه «بازیابی» استفاده کرد. اخیراً رقصندگان یک رقص تشریفاتی پس از نبرد را اجرا کردند که نیم قرن بود در انظار عمومی دیده نشده بود. قبیله Nez Perce 320 جریب زمین اجدادی را برای جمع آوری، دفن مردگان خود و میزبانی فستیوال ها به دست آورده است. اسامی قبایل در حال بازگشت به نقشه ها و علائم هستند.
کانر گفت که ایده گفتن داستان آنها در یک موزه در ابتدا قبایل کنفدراسیون پناهگاه سرخپوستان Umatilla را گیج کرد. چیزی برای جشن گرفتن در مورد نابودی مردم و سرزمین آنها وجود نداشت. اما آنها به این فکر کردند که چگونه روایت اکتشاف در اورگان هنوز با یک واگن پیشگام بر روی پرچم و مجسمه پیشگام در بالای ساختمان کاپیتول تجلیل می شود. و آنها در نظر گرفتند که داستان آنها چقدر بزرگتر از سرزمینی است که در آن اتفاق افتاده است – گوشه ای دورافتاده در لبه غربی آمریکا – و چقدر می تواند در سراسر جهان قابل ارتباط باشد. او گفت: «این مرکز جهان ماست، اما به همه جهانهای دیگر متصل است.»
شهر دوستدار سالمند, شهری است که باعث ترویج پیری فعال و شامل آن دسته از فضاهای شهری هستند که توزیع خدمات عمومی در آن ها به گونه ای است که حداکثر تناسب را با نیازها و محدودیت های افراد سالمند دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت شهر ساری از لحاظ فضای شهر برای زندگی سالمندان با تاکید بر هشت شاخص که با توجه به استانداردهای سازمان بهداشت جهانی که شامل (بناها و فضاهای باز, حمل و نقل, مسکن, مشارکت اجتماعی, تکریم سالمندان و اجتماع پذیری اجتماعی, مشارکت شهروندی و اشتغال, اطلاعات و ارتباطات و حمایت اجتماعی و خدمات سلامت) می باشد پرداخته شد.
پژوهش حاضر به لحاظ هدف, از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. جمع آوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) صورت گرفته است.
جامعه آماری آن تمامی ساکنان 60 به بالا شهر ساری هستند, که با استفاده از فرمول کوکران, 383 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند, برای تحلیل پرسشنامه از نرم افزار SPSS (آزمون t تک نمونه ای[1]) استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است از دیدگاه سالمندان, شاخص های (بناها و فضاهای باز, حمل و نقل, مسکن, مشارکت اجتماعی, تکریم سالمندان و اجتماع پذیری اجتماعی, مشارکت شهروندی و اشتغال, اطلاعات و ارتباطات و حمایت اجتماعی و خدمات سلامت) وضعیت مطلوبی برای سالمندان ندارد و حتی در حد رفع نیازهای اولیه آن ها نیست.
پروتئومیکس، مطالعه پروتئینهای موجود در ترکیب ژنتیکی ما، روشی ارزانتر و آسانتر از استفاده از DNA قدیمی برای تعیین جنسیت است.
پروتئومیکس، مطالعه پروتئینهای موجود در ترکیب ژنتیکی ما، روشی ارزانتر و آسانتر از استفاده از DNA قدیمی برای تعیین جنسیت است.
روسری از پرهای ماکائو جمجمه 600 ساله یک کودک قربانی شده از سایت پرویی پامپا لا کروز را تزئین می کند. باستان شناسان از پروتئومیک استفاده کردند تا مشخص کنند قربانی های کلیدی در این مکان، مانند این فرد، از کودکان پسر بوده است.
افشای جدیدی مبنی بر اینکه بقایای یک «مرد» قدرتمند باستانی که در مقبرهای استادانه در اسپانیا دفن شده است، در واقع زنانه است، فرضیات مربوط به نقش زنان در جوامع اولیه اروپایی را به چالش میکشد.
اما همچنین نمونهای واضح از روشهای جدیدی است که باستانشناسان از مطالعه پروتئینهایی استفاده میکنند که بیوشیمی پیچیده کدگذاری شده در DNA سلولی را تشکیل میدهند.
با بررسی پروتئینهای موجود در مصنوعات آلی مانند دندانها و استخوانها، دانشمندان اکنون میتوانند جزئیات DNA سازنده آنها را بیاموزند – اما بدون نیاز به تجزیه و تحلیل DNA واقعی که ممکن است زنده مانده باشد.
مارتا سینتاس پنیا ، باستانشناس دانشگاه سویل و نویسنده اصلی مطالعه جدیدی که از پروتئومیکس برای تعیین جنسیت زن در مقبره استفاده میکند، میگوید: چنین تکنیکهایی که پروتئومیکس نامیده میشوند، «ظرفیت ایجاد انقلابی در باستانشناسی را دارند» .
یک مقبره مجلل – و یک فرض بی چون و چرا
مطالعه ای که امروز در Scientific Reports منتشر شد ، کشف این مقبره را در سال 2008 در Valencina de Concepción ، شهری در نزدیکی سویا در جنوب اسپانیا توصیف می کند.
این در داخل یک گورستان وسیع قرار دارد که قدمت آن به عصر مس ایبریا بین 4200 تا 5200 سال پیش می رسد. و یکی از غنیترین مقبرههایی بود که تا به حال در اسپانیا پیدا شده بود، با وسایل قبرهای مجلل که شامل یک عاج فیل کامل، یک خنجر با تیغهای کریستال و دهها مهره از مروارید بود.
باستان شناسان در آن زمان بر اساس ارزیابی آنها از بقایای اسکلت، پیشنهاد کردند که فرد مدفون در آنجا مردی بین 17 تا 25 ساله است. اثاثیه قبر نشان می داد که “او” در جامعه دارای موقعیت نخبه ای بوده است.
اما بررسی جدید مینای دندان از بقایای افراد، وجود پروتئینهایی را نشان میدهد که توسط ژنهای کروموزوم X ساخته میشوند، اما پروتئینهای معادلی که توسط ژنهای کروموزوم Y ساخته میشوند، وجود ندارد. این نشان میدهد که فرد در مقبره از نظر بیولوژیکی زن (XX) بوده است و نه مرد (XY).
سینتاس-پنا و نویسنده ارشد این مطالعه، لئوناردو گارسیا سانجوان ، همچنین در دانشگاه سویل، میگویند که کشف جدید آنها مدلهایی از جوامع ماقبل تاریخ در ایبریا را به چالش میکشد که نشان میدهند توسط مردان کاریزماتیک رهبری میشدند.
اما محققان میگویند: «مطالعه ما نشان میدهد که لزوماً اینطور نبوده است». در عوض، به نظر میرسد که زنان نیز میتوانند رهبر باشند – که مجبور به بازنگری در نقشهای اجتماعی زنان در ایبریا عصر مس و جاهای دیگر میشوند .
باستان شناسی “انقلابی”.
در حالی که پیشرفتها در مطالعه DNA باستانی باستانشناسان را قادر میسازد تا اطلاعات دقیقی را از بقایای باستانشناسی، از جنسیت گرفته تا رنگ چشم استخراج کنند، این فرآیند میتواند گران و زمانبر باشد و نمونهها مستعد آلودگی هستند – زمانی که واقعاً DNA کافی برای بازیابی وجود داشته باشد.
از طرف دیگر، پروتئومیکس می تواند برای ایجاد یک نمایه ژنتیکی جزئی از بقایای باقیمانده بدون توجه به وجود DNA در نمونه استفاده شود: “این به شما امکان می دهد ژنوتیپ بسیار کوچکی را از DNA بدست آورید، حتی زمانی که DNA موجود در نمونه تجزیه می شود. و رفته است .
مطالعات پارکر همچنین نشان میدهد که پروتئینها اغلب در استخوانها و دندانهای باستانی پایدارتر و بهتر از DNA حفظ میشوند. اما اگر پروتئین دارید، ممکن است DNA نداشته باشید.
سینتاس پنیا و گارسیا سانجوان معتقدند استفاده از پروتئومیکس برای تعیین جنسیت بقایای انسان “موثرتر، ارزان تر و سریع تر” از تجزیه و تحلیل DNA باستانی است.
اگرچه این روش تنها چند سال قدمت دارد، اما در حال حاضر تأثیر علمی دارد، آنها می گویند: “نتیجه ای که در مقاله ارائه می کنیم کارایی این تکنیک را تایید می کند.”
پروتئومیکس و DNA باستانی
مانند محققانی که در عصر مس در اسپانیا دفن شدند، توانایی تعیین جنسیت از پروتئین های موجود در مینای دندان انسان نیز برای باستان شناس پرویی و کاوشگر نشنال جئوگرافیک، گابریل پریتو ، که در آخرین مطالعه شرکت نداشت، بسیار ارزشمند بوده است.
او دندان قربانیان قربانی یک کودک دسته جمعی توسط مردم چیمو پرو را برای همکار خود پارکر فرستاد. پروتئین ها نشان دادند که قربانیان کلیدی کودکان پسر بودند.
پریتو می گوید: «این واقعاً به ما کمک کرد تا بفهمیم، حداقل برای این رویداد، پسران مهم ترین قربانیان قربانی بودند.
قربانیهای چیمو صدها قربانی را شامل میشد، بنابراین تجزیه و تحلیل DNA باستانی بسیار گران تمام میشد، حتی اگر DNA قابل دوام در هر مجموعه از بقایای آن یافت شود.
و در حالی که تجزیه و تحلیل DNA برای برخی از قربانیان قربانی ادامه دارد، برای تمجید از پروتئومیکس است – برای مثال، برای نشان دادن اینکه آیا هر یک از قربانیان با هم مرتبط هستند یا خیر.
پریتو می گوید: «پروتئومیکس و DNA باستانی با هم کار می کنند. اما اگر ما شانس انجام پروتئومیکس را داشته باشیم، آن را دنبال می کنیم.
پروتئومیکس در باستان شناسی – و حیوانات
علاوه بر ارائه اطلاعات ژنتیکی از بقایای حیوانات و انسان، پروتئومیکس همچنین می تواند برای بررسی میکروارگانیسم هایی که باعث بیماری های باستانی مانند جذام یا طاعون می شوند، استفاده شود. شناسایی بقایای مواد غذایی در سفال های باستانی؛ و برای تعیین منابع الیاف مورد استفاده در منسوجات باستانی، که می تواند بینشی در مورد شبکه های تجاری باستانی ارائه دهد.
مایکل باکلی ، باستان شناس زیست مولکولی در دانشگاه منچستر در بریتانیا، پروتئومیکس کلاژن – پروتئین اصلی در استخوان ها – را با روش طیف سنجی جرمی (ZooMS) برای تعیین اینکه یک استخوان خاص از یک مکان باستان شناسی از کدام گونه جانوری به وجود آمده است، توسعه داده است. .
این تکنیک اخیراً برای نشان دادن اینکه عاج در یک قبر انگلیسی قرن پنجم یا ششم از یک فیل آفریقایی آمده است استفاده شد ، که به معنای یک مسیر تجاری ناشناخته قبلی در سراسر جهان باستان در آن زمان است.
باکلی میگوید: «خیلی خوب است که ZooMS در حال حاضر به سرعت در حال پیشرفت است. یکی از امیدوارکنندهترین جنبهها این است که ما شروع به تولید مقادیر بسیار بیشتری از دادهها کردهایم و اطلاعات بسیار بهتری در مورد تعاملات انسان با حیوانات در گذشته دریافت میکنیم.»
نویسندگان: رضایی اصل محمدرضا | رمرودی محمود | احمدپوربرازجانی محمود | مرزبان زهرا
کلیدواژه : برنامه ریزی چند هدفه – الگوی کشت – کشاورزی پایدار – بهینه سازی – سود خالص
چکیده ارزیابی الگوی کشت در منطقه سیستان با تأکید بر توزیع بهینه آب
اهداف: هدف از انجام این تحقیق, تخصیص بهینه آب آبیاری بین محصولات گندم, جو, جالیز و سورگوم دشت سیستان می باشد. مواد و روش ها: در این مقاله با استفاده از برنامه ریزی غیرخطی چندهدفه با هدف حداکثرسازی سودخالص و حداقلسازی میزان آب آبیاری, ریسک پذیری, مصرف کود و سموم شیمیایی الگوی کشت بهینه محصولات زراعی منطقه سیستان پیشنهاد شده است.
داده های مورد نیاز پژوهش, از طریق بررسی سالنامه های آماری کشاورزی و مصاحبه با کارشناسان هر شهرستان و بررسی میدانی و تکمیل پرسشنامه از کشاورزان منطقه گردآوری شد. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد که الگوی کشت موجود در منطقه سیستان بهینه نیست و با ادامه این الگو مشکلاتی از قبیل کمبود آب و آلودگی زیست محیطی به دلیل مصرف بی رویه نهاده های شیمیایی در منطقه ایجاد خواهد شد. با در نظر گرفتن اهدافی مانند بیشینه سازی سود ناخالص و کمینه سازی مصرف آب آبیاری, کود و سموم شیمیایی و ریسک, سطح زیرکشت بعضی محصولات منتخب, با کاهش و برخی با افزایش مواجه شد که دلایلی از جمله درآمد محصول و میزان استفاده از نهاده ها دارد.
بر اساس یافته های این تحقیق پیشنهاد می شود سهم آب محصولاتی که به ازای هر مترمکعب آب مصرف شده درآمد بیشتری به دست می آورند افزایش یابد. با توجه به یافته های این مطالعه توجه به اهداف اثرات زیست محیطی از جمله کاهش مصرف نهاده های شیمایی در بهینه سازی الگوی کشت امری ضروری است. با استفاده از مدل پیشنهادی می توان علاوه بر انتخاب الگوی مناسب و استفاده بهینه از منابع آب و زمین, در راستای افزایش سود و کاهش اثرات محیط زیستی گام موثری برداشت.
نویسندگان: جمشیدزهی محمداکرم | کریمیان بستانی مریم | حافظ رضازاده معصومه | حافظ رضازاده معصومه
کلیدواژه: شهر هوشمند – توسعه – زاهدان
چکیده شهر هوشمند:
شهر هوشمند شهری است که بر پایه فناوری اطلاعات و ارتباطات بنا می شود تا در آن ارائة خدمات به شهروندان به بهترین نحو بهبود یابد. هدف این پژوهش تحلیل شاخص های شهر هوشمند در سطح مناطق شهر زاهدان است. پژوهش به لحاظ ماهیت, کاربردی بوده و روشی توصیفی تحلیلی دارد. گردآوری اطلاعات در آن به روش کتابخانه ای و پیمایشی صورت گرفته است. نمونه آماری متشکل از 384 نفر از ساکنان مناطق مطالعاتی بوده است.
تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای, تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل رگرسیون چندگانه و به کمک نرم افزار SPSS صورت گرفته و ترسیم نقشه ها با استفاده از قابلیت های ARCGIS انجام شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که از میان شاخص های مورد بررسی, شاخص مردم هوشمند با رقم 96/2 و شاخص حکمروایی هوشمند با رقم 56/2 به ترتیب بالاترین و پایین ترین سطح هوشمندی را داشته اند و هر دو در سطحی پایین تر از سطح میانگین قرار دارند.
نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نیز دلالت بر این داشته که جز در مورد شاخص محیط زیست, بین شاخص های شهر هوشمند در مناطق پنج گانه شهر زاهدان ارتباط معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که میان شاخص های شهرهوشمند و میزان تحقق پذیری شهرهوشمند رابطة معنا داری وجود دارد. در این زمینه, شاخص جابه جایی هوشمند با مقدار بتای 236/0 بیشترین تأثیر و شاخص مردم هوشمند با مقدار بتای 209/0 کمترین تأثیر را بر میزان تحقق پذیری شهر هوشمند در شهر زاهدان داشته اند.
در یک سفر دو ساله، یک عکاس نشنال جئوگرافیک در حال مستندسازی رودخانه قدرتمند و اکوسیستم بزرگتر از آند تا اقیانوس اطلس است.
دو جگوار به داخل رودخانه میپرند و به سمت پاکا میروند. این جوندگان بزرگ، با کت های لکه دار و راه راه، شناگران چابکی هستند. پیراناها که توسط هیاهو جذب شده اند، در همان نزدیکی شناور هستند.
من در حال عکاسی از این صحنه پرچرب هستم، اما زمانی که در حال انجام وظیفه هستم، در زیر آب نیستم. به جای غواصی برای دیدن این آبزیان، به یک طاقچه صخره ای بسیار بالای یک جنگل بارانی صعود کرده ام. جگوارها، پاکاها و پیراناها گوشت و خون نیستند. آنها آثار هنری ماقبل تاریخ هستند که با هماتیت، اکسید آهن قرمز خون، با جزئیات بسیار عالی نقاشی شده اند. من در حیرت هستم، انگار برای اولین بار سقف کلیسای سیستین را می بینم.
این تصاویر در پارک ملی Chiribiquete کلمبیا با ده ها هزار سال قدمت، شواهدی از رابطه طولانی نوع بشر با بزرگترین اکوسیستم آب شیرین جهان است. من بخشی از اکسپدیشن آمازون سیاره دائمی نشنال جئوگرافیک و رولکس هستم و از نزدیک با سایر کاوشگران نشنال جئوگرافیک در حال انجام تحقیقات انتقادی به امید تضمین آینده این قلمرو آبی هستم که توسط علم و رسانه ها نادیده گرفته شده است.
جنگلهای بارانی، وزنهای ضروری و در خطر انقراض برای تغییرات آب و هوایی، رودخانه عظیم را تحت الشعاع قرار داده است. از آند تا اقیانوس اطلس، آمازون به طول 4150 مایل جریان دارد، شریان اصلی شبکه ای با بیش از هزاران شاخه و ده ها هزار نهر در منطقه ای به وسعت استرالیا. به مدت دو سال، از رودخانه، از ارتفاعات کوه ها تا اقیانوس ها، عکاسی خواهم کرد. برخلاف بسیاری از داستاننویسانی که به اینجا سر زدهاند، من به زیر سطح زمین شیرجه میزنم تا دنیای زیرین آبزی را که به ندرت دیده میشود، نمایان کنم.
چند ماه پیش، از نقطه شروع جغرافیایی خود، قله نوادو میسمی در جنوب غربی پرو، دورترین نقطه از دهانه آمازون، جایی که آب ها بدون وقفه در تمام سال جاری هستند، عکاسی کردم. من در Chiribiquete هستم تا نوع متفاوتی از شروع و مبدا را کشف کنم.
در اینجا، اولین داستان نویسان آمازون، باستانی ترین داستان های بصری که تا به حال در قاره آمریکا یافت شده است را نقاشی کردند. بیش از 75000 نقاشی در بیش از 70 نقاشی دیواری کشف شده است که این پارک را به عنوان لوور هنر صخره ای در قاره آمریکا تثبیت می کند. این تابلوها شامل جانوران و گیاهان، مردم و نقوش هندسی است. جگوارها، گاهی در اندازه واقعی، یکی از رایج ترین نقوش هستند که هر کدام دارای الگوی منحصر به فردی از گل رز یا خطوط هستند.
سمت چپ : هنرمندان شمن باستان، دیدنیترین مکانها را برای خلق تصاویر خود انتخاب میکردند. پانل “Hojarasca” (“برگ های افتاده”) – جگوارها در حال شکار پاکا در میان پیراناها – روی ستون در سمت چپ، پشت ستون در پیش زمینه قرار دارد. T… ادامه مطلب
سمت راست : کمپ اصلی اکسپدیشن روی تکهای کوچک از سنگ ناهموار که در طول روز به کوره تبدیل میشود، با سنگهای گرمشده با خورشید، هوا را در چادرها با دمای بیش از 100 درجه فارنهایت میپزد. فقدان سایه و تعداد زیاد زنبورهای عرق… ادامه مطلب
من با تیم کوچکی هستم که شامل زیست شناس آبزی و کاوشگر نشنال جئوگرافیک فرناندو تروخیلو و باستان شناس کارلوس کاستانو-اوریبه است. گروهی از کوهنوردان کلمبیایی و متخصصان جنگل با ما هستند تا در بیابان بدون مسیر گم نشویم. ما تنها نهمین اکسپدیشنی هستیم که اجازه کاوش در بزرگترین پارک کلمبیا را دریافت میکنیم، پارکی که از منظرهای تماشایی از جنگلهای بارانی انبوه و کوههای رومیزی سر به فلک کشیده به نام tepuis محافظت میکند .
به مدت 25 سال من وحشی ترین دریاهای سیاره خود را، ابتدا به عنوان یک زیست شناس دریایی و سپس به عنوان یک عکاس خبری مستند کرده ام. من به خوبی می دانم که چگونه توسط یک کوسه گاز گرفته یا توسط یک نهنگ تغذیه له نشدم، اما من یک نوزاد در جنگل هستم. در دفاع از من، Chiribiquete مکانی فوقالعاده دشوار برای کاوش است، و هنرمندان باستانی برخی از غیرقابل دسترسترین مکانها را انتخاب کردند.
پارک طبیعی ملی Chiribiquete دور از غرب پرجمعیت کلمبیا، از کوههای مسطح منحصربهفرد محافظت میکند که دارای سنگ نگارههای باستانی بسیاری در کنارههای صخرهمانند خود هستند، که گواهی بر حضور طولانی مدت انسان در منطقه است.
منظره ای چالش برانگیز
هلیکوپتر از فرودگاه کوچک San José del Guaviare در جنوب مرکزی کلمبیا بلند می شود. چشم انداز زیر مجموعه ای از مراتع و علفزارهای گاو است. سرانجام فرشی ناشکسته از جنگل های بارانی بکر به افق می گشاید. وقتی اولین کوهها ظاهر میشوند، خلبان فرود میآید و ما از میان درههای بسیار باریکی عبور میکنیم که تقریباً میتوانم دستم را دراز کنم و صخرهها را لمس کنم. ما روی یک تکه سنگ ناهموار فرود می آییم. هلیکوپتر به سختی جا می شود.
لوکیشن ایده آل به نظر می رسد، اما به نظر می رسد که ما روی یک کوره اردو زده ایم. همانطور که خورشید سنگ را گرم می کند، هوا را در چادرهای ما تا بیش از 100 درجه فارنهایت می پزد. سعی میکنم به خواب بروم، ناامید از یک نسیم. عرق من تالاب هایی را روی تشک من تشکیل می دهد.
با صدای ده ها هزار هلیکوپتر کوچک بیدار می شویم. زنبورهای عرق اینجا هستند. به زودی کل اردوگاه – جعبههای دوربین، چکمهها، لباسها، بشقابها، کارد و چنگال، هر چیزی که بیرون مانده است – در زنبورهای عسل پوشانده میشود. من این اشتباه را مرتکب میشوم که زیپ چادرم را کمی ترک میکنم و خیلی زود به دهها هم اتاقی میرسم. به زنبورها اجازه دادم تشنگی خود را از دریاچه عرق ناف من سیراب کنند.
مقاومت بی فایده است. زنبورها بر ما غلبه می کنند. آنها در بینی و گوش ما می خزند. یکی حتی زیر پلک من می لغزد. توری سر اجباری می شود.
مناطق پست مجاور رودخانه هایی که از پارک عبور می کنند به سختی زنبور عرق دارند، اما به ما توصیه شد که در آنجا نمانیم. گفته می شود که بقایای نیروهای شورشی فارک زمانی از این رودخانه ها استفاده می کنند که آب به اندازه کافی بالا باشد. من زنبورها را به AK-47 ترجیح می دهم.
یک بار، در یک سفر در سال 2017، تروخیلو در ساعات اولیه صبح با صدای پا از خواب بیدار شد. با تصور اینکه این محقق دیگری است، دوباره به خواب رفت. صبح روز بعد، دانشمندان رد پاهای کوچکتری را با پای برهنه و همگام با ردپاهایشان کشف کردند.
مردم بومی کارییونا، موریو یا ارومی – که از زمان برخوردهای خشونتآمیز با دستگاههای لاستیک در دهه 1800، بدون تماس یا در انزوا زندگی میکنند – در سرچشمههای مهمترین رودخانههای پارک ساکن هستند. بیش از 50 مایل زمین صعب العبور آنها را از محل کمپینگ ما جدا می کند، اما قبل از اینکه بخوابم، با دقت به صدای خش خش برگ ها یا ترک خوردن یک شاخه گوش می دهم.
در دهه 1940، ریچارد ایوانز شولتز، گیاه شناس قومی دانشگاه هاروارد، اولین دانشمندی بود که به نقاشی های هندی روی صخره های چیریبیکت توجه کرد. اما او متوجه نشد که توسط یکی از گسترده ترین مخازن هنر سنگ احاطه شده است. این تنها در دهه 1980 آشکار شد، زمانی که طوفان سسنا کاستانو-اوریبه را از مسیر خارج کرد و او رشته کوهی را مشاهده کرد که در هیچ یک از نقشههایش وجود نداشت.
او برای کاوش برگشت، تابلوها را دید و تصمیم گرفت زندگی خود را وقف Chiribiquete کند. او نه تنها اولین توضیحات دقیق نقاشیها را منتشر کرد و آنها را به کیهانشناسی بومی مرتبط کرد، بلکه در تأسیس پارک در سال 1989، گسترش در سالهای 2013 و 2018 و انتخاب به عنوان میراث جهانی یونسکو در سال 2018 نقش مهمی داشت.
قدیمیترین نقاشیهای اینجا با رادیوکربن به 20000 سال پیش برمیگردند، اما جوانترین آنها مربوط به دهه 1970 است و شواهد قانعکننده نشان میدهد که برخی از آنها حتی جدیدتر هستند. در سفر دیگری، کاستانو-اوریبه یک آتشدان کوچک با استخوانهای حیوانات و رنگدانهها در زیر برخی از نقاشیها پیدا کرد که نشان میدهد این هنر همچنان در کیهانشناسی و فعالیتهای تشریفاتی بومی معنادار است.
هک کردن، پیاده روی، راپلینگ
قبل از شروع سفر ما، کاستانو-اوریبه با یک شمن در سیرا نوادا د سانتا مارتا، رشته کوهی در نزدیکی ساحل کارائیب مشورت کرد. برای اطمینان از بازگشت ایمن و دلجویی از ارواح سایت ها، شمن به او توصیه کرد که قبل از نزدیک شدن به نقاشی ها، تنباکو را – که برای بسیاری از گروه های بومی آمازون مقدس است – عرضه کنیم.
در پایه یک برج ماسه سنگی، Castaño-Uribe از اطراف سیگارهای چاق عبور می کند که در طول بازی پوکر ظاهری نامرتب ندارند. ما به شدت پف می کنیم، خود را در دود غسل می دهیم، کف دست خود را روی سنگ می گذاریم و با جدیت قصد خود را بیان می کنیم. برای اندازه گیری بیشتر، کاستانو-اوریبه دود را از بالای سر هر یک از ما بیرون می دهد.
تنها پس از آن شروع به کاوش می کنیم.
پس از ساعتها هک کردن در میان شاخ و برگهای انبوه، یک دره تاریک ما را روی یک یال باریک در کنار صخرهای عمودی بیرون میریزد. ما در سایتی به نام “Los Gemelos” (“دوقلوها”) هستیم. هنر صخرهای که ماهیهای گز، سمورها و لاک پشتها را به تصویر میکشد بسیار باشکوه است و به شدت توسط زنبورها محافظت میشود. این بار نه زنبورهای عرق بینیاز مزاحم، بلکه زنبورهای بدخیمتر.
در کمتر از نیم ساعت تیم در مجموع بیش از صد نیش را تحمل می کند. ما عقب نشینی می کنیم، اما زنبورها دنبال می شوند و دیواره سنگی که برای بالا رفتن به طناب ثابتی نیاز دارد تبدیل به گلوگاه می شود. من و کاستانو اوریبه منتظریم که او تصمیم بگیرد که از نیش زدن به اندازه کافی سیر شده است.
او طناب را دور می زند و در یک دویدن خمیده، از روی صخره تقریباً عمودی 30 فوتی بالا می رود و از ریشه درخت به ریشه درخت، از شاخه به شاخه، به سبک تارزان می جهد. من که نمیخواهم به رحمت زنبورهای متخاصم رها شوم، دنبال میکنم و با وجود اینکه 15 سال جوانتر هستم، برای ادامه دادن تلاش میکنم.
هر روز صبح با هلیکوپتر و سپس پیاده به راه میافتیم، از شیبهای پرشیب و جنگلی انبوه بالا میرفتیم، صخرهها را به پایین میرفتیم و نردبانهایی را برای حرکت در درههای تاریک و مرطوب میکشیدیم. کمتر از نیم ساعت پس از یک صعود، من به دلیل انتخاب های مد زرهی ام در آستانه سقوط هستم. من با شلوار رزمی ضخیم، دو پیراهن، دستکش، یک توری سر و یک جفت گتر مارگزیده پوشیده ام. من هر کاری که لازم باشد انجام خواهم داد تا از خودم در برابر دشمنان واقعی و خیالی محافظت کنم.
نیش وحشیانه مورچههای گلولهای، 4 بسیار زیاد بر روی شاخص درد اشمیت، شبیه راه رفتن روی زغالهای داغ با یک میخ سه اینچی در پاشنه پا توصیف میشود. فرد لنس بالقوه کشنده مسئول بیشتر مارگزیدگی ها در منطقه آمازون است. نیش یک پشه خاکی ماده می تواند من را به لیشمانیوز بد شکل مبتلا کند. با هر قدم پر زحمت در گرمای خفه کننده، بارها و بارها از خودم می پرسم که در آمازون چه کار می کنم.
به خودم یادآوری می کنم که این تنها یک فصل از سفر من است. به زودی به عنصر خود باز می گردم، زیر آب، و از گونه هایی که آنقدر عجیب و غریب هستند عکاسی می کنم که می توانستند در کانتینای جنگ ستارگان باشند . دلفین های صورتی از سونار برای حرکت در جنگل های سیل زده استفاده می کنند. آراپایما، ماهی زرهی که وزنش به اندازه گوریل پشت نقره ای است، مانند مارلین از آب می پرد. مارماهیهای الکتریکی، مانند باتریهای شنا، شوکهای 600 ولتی را به اندازهای قوی وارد میکنند که یک انسان را بکشند. ماهیهای سیاه آب شیرین با لکههای زرد روشن در لابه لای برگهای کفهای جنگلی غرق شده قرار دارند.
همکاران من در National Geographic Explorer عبارتند از: فرناندو تروخیلو، ژائو کامپوس-سیلوا، روتمری پیلکو هاارکایا، آنجلو برناردینو، تیاگو سیلوا، بیکر پری، و هینسبی کادیلو-کویروز. آنها در حال انجام کارهای پیشگامانه بر روی دلفین های صورتی، آراپایماها، خرس های عینکی، حرا، جنگل های سیل زده، تغییرات آب و هوایی و آلودگی جیوه هستند. سال آینده، نشنال جئوگرافیک یک شماره کامل از مجله را به آمازون اختصاص خواهد داد که شامل عکس های من و مطالعات آنها می شود.
الهام گرفتن از اولین هنرمندان آمازون
طبیعت گرایان مشهور قرن نوزدهمی مانند هنری والتر بیتس، آلفرد راسل والاس و الکساندر فون هومبولت تصاویر زیبایی از آنچه در اکتشافات خود در حوضه رودخانه آمازون دیده بودند ارائه کردند. اما من به Chiribiquete آمدم تا کارهای اولین افرادی را در آمازون ببینم که جانوران و گیاهان را به تصویر میکشند، بهویژه از حیوانات آبی که امیدوارم از آنها عکس بگیرم. بر روی دیوارهای صخره ای، ماهی ها، لاک پشت ها، کایمان ها و دیگر اشکال حیات را نقاشی کردند.
در طول پنج روز اقامت در Chiribiquete، صدها تصویر تصویری را دیدیم. پانل “Hojarasca” (“برگ های افتاده”)، با جگوارهایی که در میان پیراناها به شکار پاکا می پردازند، بیشترین صحبت را با من داشتند. نحوه نقاشی آنها بر روی یک برآمدگی این حس را برانگیخت که من در زیر آب به بالا نگاه می کردم که صحنه در بالا پخش می شد.
کاستانو اوریبه فکر میکند که این نقاشیها احتمالاً توسط شمنها ساخته شدهاند و در مراسم مذهبی نقش داشتهاند. شمن های بانیوا از طریق خوردن گیاهان مقدس معتقدند که می توانند به جگوار تبدیل شوند و با ارواح صحبت کنند. برای تیکونا، دلفینهای صورتی مقدس هستند، در رقصهایشان ظاهر میشوند و گفته میشود که در مالوکاها یا خانههای دراز در انتهای رودخانه زندگی میکنند. آناکونداها اغلب به عنوان خالق جهان در نظر گرفته می شوند، و یک افسانه دزانو از مار غول پیکری می گوید که از آمازون بالا رفت و اجداد تمام بشریت را بر پشت خود حمل کرد.
شمن ها احتمالاً برای برقراری ارتباط با موجودات ماوراء طبیعی نقاشی می کردند تا تعادل بین انسان ها و بقیه طبیعت را تضمین کنند. من داستان می گویم زیرا رابطه ما با تنوع زیستی زمین نیاز فوری به کالیبراسیون مجدد دارد. دنیای آبزیان آمازون توسط سدها، استخراج معادن، صید بی رویه، آلودگی و تغییرات آب و هوایی تهدید می شود. با خیره شدن به این تصاویر زنده و جاودانه، احساس می کنم عمیقاً با این هنرمندان و نقاشی های آنها پیوند دارم. من متوجه شدم که داریم داستانهای مشابهی را تعریف میکنیم، و امیدوارم عکسهای من حتی کسری از آنها را امتحان کنند.
نویسندگان: نادری دیزج بابک | پناهی علی | تیموری ایرج | ولی زاده رضا
کلیدواژه: شهر خلاق – شهر میانه اندام – معیارهای محلی – شهر بناب
چکیده شهر خلاق:
امروزه ایده شهر خلاق میانه اندام به منظور استفاده بهینه از تمامی پتانسیل های انسانی و محیطی در شهرها میانه و جلوگیری از سرریز مشکلات به کلان شهرها مؤثر است. ظرفیت های موجود در شهرهای میانه اندام مانند گردشگری, موقعیت ارتباطی, صنایع دستی و غیره از جمله عناصر اصلی تحقق شهرخلاق هستند که در شهرهای میانه اندام وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر تحقق شهر خلاق در شهر میانه اندام بناب صورت گرفته است.
پژوهش از نوع کاربردی بوده و رویکرد آن از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی و استنباطی است. جامعه آماری پژوهش در دو سطح شامل شهروندان بناب و خبرگان بوده است. جمع آوری داده های با استفاده از دو طیف پرسشنامه آماری و دلفی صورت گرفت. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که تمامی متغیرها با تحقق شهر خلاق در شهر میانه اندام بناب ارتباط داشته و مجموع 99 متغیر مورد بررسی می توانند 79 درصد از تغییرات واریانس را تبیین کنند.
نتایج آزمون MANOVA نیز نشان داد بین محلات شهر بناب از نظر شاخص های شهر خلاق میانه اندام تفاوت وجود دارد. در نهایت نتایج مدل تاپسیس نیز نشان داد که به ترتیب معیارهای غذا و گردشگری و تفریح, ارتباطات و IT, صنعت, صادرات, بازرگانی و خدمات, دانشگاه, تحقیقات و بهداشت-درمان, اجتماعی, فرهنگ و هنر, معماری-شهرسازی و مدیریتی در اولویت های اول تا هشتم و محلات 5, 1, 3, 4 و 2 در اولویت اول تا پنجم قرار دارند. در نهایت پیشنهاد می شود تحقق شهر خلاق در بناب با محوریت گردشگری غذا و توسعه موقعیت ارتباطی و دانشگاهی صورت گیرد.
کلیدواژه: رشد هوشمند – حمل ونقل عمومی – کاربری زمین – توسعه شهری – شهر خوی
چکیده:
گرایش روزافزون مردم به خودروهای شخصی در شهرها, سبب افزایش حجم ترافیک و آلودگی های زیست محیطی شده است. از اینرو, در دیدگاه های معاصر شهرسازی, رویکرد « توسعه حمل و نقل هوشمند» با گرایش به گسترش حمل و نقل عمومی, یکی از راهکارهای مقابله با این جریان است. تحقیق حاضر سعی در بررسی عملکرد حمل ونقل عمومی در تحقق رشد هوشمند در شهر خوی داشته است.
24 شاخص در 8 مولفه برپایه مطالعات کتابخانه-میدانی استخراج شده اند و با استفاده از نرم افزارهای Smart PLS و SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. نمونه موردبررسی 383 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکوران محاسبه شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که رابطه معنی داری در سطح 0/01 درصد بین مولفه های حمل ونقل عمومی و رشد هوشمند وجود داشته است. به طوری که بیشترین اثرگذاری مربوط به مولفه های حفظ آثار تاریخی, ایمنی و اجتماعی به ترتیب به میزان 0/92 و 0/84 درصد بوده است.
همچنین, در سطح عامل ها نیز عدم آسیب به فضای باز و آلودگی هوا, تشویق به رشد از درون و کاهش رشد اسپرال و ایجاد فرصت های شغلی بیشترین اثرگذاری را داشته اند. ارتباط با هوشمندسازی, سیاستگذاری و ایمنی به ترتیب با مقادیر 19 و 68 بوده و در مقابل بیشترین سطح مربوط به حفاظت آثار تاریخی و اقتصادی 145 و 105 بوده است.
در سطح بارهای عامل ها نیز بیشترین سطح معنی داری مربوط به ایجاد فرصت های شغلی, اصلاح قیمت ها و شبکه حمل ونقل به هم پیوسته با مقادیر 291, 262 و 207 بوده, در مقابل مشارکت بخش خصوصی, تنوع مسیرها بین دو نقطه و همسوی سیاست های کاربری زمین با حمل ونقل به ترتیب با مقادیر 8/11, 2/16 و 9/17 کمترین سطح معنی داری را داشته اند.
بررسی مفاد «طرح جهش تولید در بخش کشاورزی و منابع طبیعی» حاکی از عدم ورود جدی به بسیاری از حوزه های اساسی مرتبط با تولید است که این موضوع منجر به عدم موفقیت آن در دستیابی به اهداف ذکر شده خواهد بود؛ به بیان دیگر، از آنجایی که جوانب مختلف تولید با همدیگر مرتبط هستند، تحقق جهش تولید نیازمند ورود همه جانبه به تمامی این حوزه ها و اقدام برای رفع موانع و چالش های موجود در کلیه زمینه های مرتبط با تولید است، زیرا مغفول ماندن برخی از حوزه ها، باعث عدم توسعه متوازن در نظام تولید بخش کشاورزی و منابع طبیعی خواهد شد.
از طرفی براساس بررسی های صورت گرفته، طرح حاضر با تعدادی از قوانین همپوشانی یا تعارض دارد درحالی که اشاره ای به اصلاح قانون مذکور نکرده است. لازم است با تنقیح قوانین قبلی و تدوین قانون جامع توسعه کشاورزی، زمینه سازی برای جهش تولید و رفع چالش های اساسی بخش کشاورزی، صورت گیرد.
شایان ذکر است که درحال حاضر قوانین متعددی در حوزه تولید بخش کشاو رزی و منابع طبیعی وجود دارند که لازم است براساس سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری (مدظله العالی) و شرایط روز این بخش بازنگری و به روز رسانی شوند و در این زمینه اولویت های اصلی جهش تولید در کشاورزی و منابع طبیعی براساس نظام مسائل این بخش مد نظر قرار گیرند تا قانون جامعی برای توسعه بخش کشاورزی و منابع طبیعی تدوین شود.
تجربه کشور های موفق نیز حاکی از این است که توسعه بخش کشاورز ی در آن کشورها در اثر تدوین قوانین جامع رخ داده است. برای مثال می توان به قانون توسعه کشاورزی جمهوری خلق چین با 100 ماده یا قانون رقابت پذیری کشاورزی ژاپن با 38 ماده اشاره کرد.
با توجه به موارد ذکر شده و اینکه تصویب طرح حاضر، فارغ از کیفیت مواد و تبصره های موجود در آن، به دلیل عدم پوشش کامل کلیه چالش های تولید در بخش کشاور زی و منابع طبیعی و از طرفی عدم طرح آنها در بستر یک راهبرد مشخص توسعه ای، نمی تواند به طور کارامد رافع چالش های موجود بخش کشا ورزی و منابع طبیعی باشد، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی با تصویب کلیات این طرح مخالف است و پیشنهاد تدوین قانون جامع براساس مباحث و اصول مذکور در این اظهارنظر کارشناسی را دارد.
بر اساس بند «۵» سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، بند «۹» سیاست های کلی کشاورزی، بند «ر» ماده (۳۱) و بند «الف» ماده (۳۳) قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه، سهم بری عادلانه بازیگران زنجیره ارزش از منافع ایجادشده، ارتقاء سطح درآمد و معیشت پایدار روستاییان، کشاورزان و عشایر، رفع فقر، گسترش و تکمیل زنجیره های ارزش خصوصاً صنایع تبدیلی، تکمیلی و انبارش محصولات کشاورزی باید محقق شود.
اما کشاورزان به عنوان بازیگران کلیدی زنجیره ارزش، در کمتر از 30 درصد ارزش و قیمت نهایی محصولات تولیدشده و منافع زنجیره ارزش سهیم هستند. ازاین رو، ضروری است وزارت جهاد کشاورزی به عنوان متولی ایجاد و توسعه زنجیره ارزش تولیدات روستایی و عشایری جهت تحقق عدالت در زنجیره ارزش و افزایش درآمد کشاورزان تغییر رویکرد دهد. در این گزارش، بر اساس ترجمه سند «دستورالعمل های عملیاتی مشارکت صندوق بین المللی توسعه کشاورزی در توسعه زنجیره ارزش فقرزدا»، زنجیره ارزش فقرزدا به عنوان رویکرد نوین جهت توانمندسازی کشاورزان در زنجیره ارزش و افزایش درآمد آنها معرفی و اصول آن تبیین شده است.
بر مبنای اصول این زنجیره، کشاورزان نباید صرفاً تولیدکننده محصولات خام باشند و نقش آنها فقط به حلقه ابتدایی زنجیره ارزش محدود شود، بلکه عادلانه آن است که از ارزش افزوده ای که در سایر حلقه های زنجیره ارزش مانند فرآوری ایجاد می شود، بهره مند شوند. همچنین شبکه اطلاع رسانی کارآمد، با هدف چرخش بهموقع و سریع اطلاعات تولید خام و ظرفیتهای فرآوری محصولات در سراسر کشور، باید استقرار یابد. علاوه براین، نهادهای مالی در ایجاد زیرساخت های عمومی و بازار (مانند جاده ها، تأسیسات ذخیره سازی، زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات) برای فقرا سرمایه گذاری کنند.
آیا محدودیتی برای تنوع زیستی جهانی در اقیانوس های ما وجود دارد؟ این سوال بحثبرانگیز دههها بحثهایی را در اکولوژی تکاملی برانگیخته است. مطالعات قبلی بیشتر بر روی منحنیهای تنوع فسیلی جهانی برای روشن کردن این سوال تکیه کردهاند، اما این روش دارای محدودیتهای متعددی است، زیرا تنوع متغیر قابلتوجهی را در میان مناطق جغرافیایی یا سوگیریهای سوابق فسیلی در نظر نمیگیرد. در این مطالعه، نویسندگان مدلهای لجستیکی و نمایی منطقهای تنوع را به یک مدل جهانی از جغرافیای دیرینه و حرکت صفحه، برای بازسازی پویایی تنوع جهانی در طول فانروزوییک، همراه کردند. این روشهای پیچیده و فراگیر شامل زمان تکاملی در مناطق هستند.
مدل دیرینه جغرافیایی مورد استفاده در اینجا، مدلهای موجود را از آثار قبلی که مجموعه دادههای بازسازی جهانی را منتشر کرده بودند، ادغام میکند (به منابع انتشار مراجعه کنید). این بازسازیهای دیرینهجغرافیایی برای توصیف و ارائه پالئوتوپوگرافی و دیرینهابهیمتری زمین برای یک سری برشهای زمانی از 541 میلیون سال پیش تا امروز مورد استفاده قرار گرفتند (شکل). مدلهای متنوعسازی شامل انقراضهای عظیمی بود که از منحنیهای تنوع فسیلی تولید شده توسط کارهای قبلی استخراج شده بود. شرایط Palaeoenvironmental دمای آب دریا و تولید کربن آلی صادراتی با استفاده از مدل سیستم زمین، cGENIE41، برای بازه زمانی مشابه بازسازیهای مدل Palaeogeographical شبیهسازی شد.
دو مدل تنوع منطقه ای تنوع برای توصیف پویایی تنوع منطقه ای در طول زمان استفاده شد. تنوع منطقه ای به شبکه های مدل دیرینه جغرافیایی برای محاسبه تنوع جهانی در هر مرحله زمانی درون یابی شد. بازسازیهای حاصل از اقیانوسهای فانوزوئیک (شکل)، توالیهای توزیع فضایی تنوع جانوران دریایی را بهعنوان تعداد جنس در هر منطقه، برای هر یک از شش دوره زمانی (از a – f) نشان میدهد: کامبرین، اردویسین پسین، دونین اولیه، پسین کربونیفر، کرتاسه پسین و امروزی به ترتیب.
عملکرد مدل در بازسازی توزیع های فضایی تنوع بی مهرگان دریایی با مقایسه نتایج مدل لجستیک کالیبره شده امروزی (بنابراین 0 میلیون سال پیش)، با مشاهدات سخت پوستان و نرم تنان (دو مورد از مرتبط ترین گروه های دریایی) مورد ارزیابی قرار گرفت. بی مهرگان)، استخراج شده از سیستم اطلاعات تنوع زیستی اقیانوس (OBIS). نقشه تنوع تولید شده مدل شباهت های قابل توجهی را با توزیع های تنوع مشاهده شده (سوابق وقوع) از OBIS، در امتداد حاشیه های قاره ای نشان می دهد (شکل g-h).
تفاوت های اصلی بین تنوع تولید شده و سوابق وقوع مدل از OBIS، در مناطق اطراف استرالیا و نیوزلند رخ می دهد، جایی که مدل تنوع را دست کم می گیرد. یک دلیل احتمالی برای تفاوت های جزئی بین مدل و داده های OBIS، ممکن است به دلیل محدودیت های پایگاه داده باشد. آنچه که مدل کاربردی و دادههای OBIS به طور مشابه نشان میدهند، کاهش تنوع از استوا به سمت قطبهای شمال و جنوب است (شکل i-j)، با تنوع بالا در اقیانوس آرام هند-غرب، اقیانوس اطلس کارائیب- اقیانوس آرام شرقی و مدیترانه.
نتایج مدلهای تنوع بیشتر نشان میدهد که تنوع بیمهرگان دریایی در طول تاریخ تکاملی، به استثنای نقاط داغ تنوع، زیر اشباع زیستمحیطی باقی مانده است. نویسندگان دریافتند که مدل تولید شده آنها میتواند افزایش تنوع را بدون نوآوریهای تکاملی (مانند انقلاب دریایی مزوزوئیک) بازتولید کند، که منجر به یک فرضیه جدید پیشنهادی، «فرضیه نقاط داغ تنوع» میشود، که بر اساس چگونگی تاریخ محیطی و تکامل دیرینهجغرافیایی است. زمین امکان توسعه نقاط مهم تنوع را فراهم کرد.
انتخابات بعنوان یک رفتار سیاسی, مبین مرتبه ای از مشارکت سیاسی است که هر جامعه و هر فردی در جامعه بر اساس فهم سیاسی خود در محیط جغرافیایی جهت حمایت, اصلاح و تغییر در آن شرکت می کند و بخشی از اراده مردم را در اداره امور به حکومت واگذار می نماید. در این فرایند عوامل موثری از جمله عوامل جغرافیایی دخیل هستند.
براین اساس جغرافیای ا نتخابات مطرح می شود. جغرافیای انتخابات از مباحث نو در علم جغرافیا در ایران است و با شناخت دقیق تر نواحی انتخاباتی به بررسی عوامل مختلف موثر در نتایج انتخابات از جمله عوامل موثر بر رفتار رای دهندگان می پردازد. این عوامل در زمانها و مکانهای مختلف, تاثیرات متفاوتی بر نتایج انتخابا ت باقی می گذارد.
بررسی و شناسایی این عوامل هم برای حاکمان سیاسی کشور و هم برای احزاب و گروههای سیاسی مفید خواهد بود و می توانند در برنامهریزی های آینده انتخا باتی از نتایج آن استفاده کنند. تحقیق حاضر ابتدا به بررسی برخی عوامل موثر بر رفتار انتخا باتی مردم ایران پرداخته و سپس به تحلیل رفتار انتخابا تی مردم حوزه انتخابیه نوشهر و چالوس در دوره هشتم مجلس شورای اسلامی می پردازد. ارزیابی این رفتار با این هدف صورت می گیرد که تاثیر متغیرهای مختلف موثر در انتخا بات, از جمله نقش احزاب, شخصیتهای محلی, مشخصات تحصیلاتی و سوابق کاری کاندیدا و … مشخص شود.
واژگان كليدي: مشاركت سياسي؛انتخابات؛رفتارانتخاباتي؛ مجلس شوراي اسلامي؛كانديدا
سایت Geonline، سایتی مرجع برای مرتفع نمودن نیاز علاقمندان، پژوهشگران، دانشجویان و دانش آموزان در حوزه جغرافیا است که برای تمامی سنین و سطوح مطالب کاربردی دارد.