بایگانی دسته: نقد و بررسی

بهره وری در برنامه هفتم توسعه کشور مفاهیم، پیشینه، رویکردها و راهکارها 

چکیده

خاستگاه اصلی سیاست های ارتقا دهنده بهره وری، برنامه های پنج ساله توسعه کشور بوده ، به گونه ای که در برنامه هفتم توسعه به مثابه یک راهبرد بلندمدت، تحقق رشد اقتصادی ۲.۸ درصدی ناشی از رشد بهره وری کل عوامل تولید هدف گذاری شده است. مطابق با ادبیات بهره وری، رشد پایدار و بلندمدت در جوامع درحال توسعه مستلزم رشد بهره وری محور است و باید بهره وری به مثابه یک نگرش عقلانی، در کلیه ارکان نظام حکمرانی نمود داشته باشد.

علاوه بر این ضرورت، براساس بند «۱» سیاست های کلی برنامه هفتم توسعه، سهم رشد بهره وری کل عوامل تولید به میزان ۳۵ درصد از رشد اقتصادی ۸ درصد و با تأکید بر بهره وری نیروی انسانی، مدیریت، سرمایه و فناوری باید انجام شود. بررسی لایحه برنامه هفتم توسعه کشور از منظر بهره وری مؤید این مطلب است که لایحه مذکور در مقایسه با قانون برنامه ششم توسعه کشور و همچنین در مقایسه با سیاست های کلی برنامه هفتم توسعه، رویکردی تقلیل گرایانه داشته و حتی ارقام کمّی (ارزیابی پذیر) و راهبردها و الزامات ارتقای بهره وری کل عوامل تولید در این لایحه تعیین نشده است.

تمرکز احکام بهره وری ارائه شده بر استقرار چرخه های بهره وری در دستگاه های اجرایی و تصویب نظام ملی ارتقای بهره وری در شورای عالی اداری است؛ امری که براساس استدلال های متعدد، نمی تواند محقق کننده سهم ۳۵ درصدی رشد بهره وری محور باشد. سازمان ملی بهره وری به مثابه نهاد اصلی و متولی بهره وری کشور به رغم تلاش های چندسال اخیر، از بهره وری کل عوامل تولید شده غافل شده و اغلب بر بهره وری اداری متمرکز بوده است که در مورد اهم دلایل آن می توان به ضعف جایگاه و مسئله نامحوری برخی عناصر و فقر ابزارهای تنظیم گرایانه و هماهنگ کننده اشاره کرد.

ازاین رو، در این گزارش، مفاهیم کلیدی، روند تاریخی و پیشینه، چالش ها و مسائل اساسی حوزه بهره وری به همراه سناریوهای سیاستی برای ارتقای نظام بهره وری ملی تببین شده و احکام الحاقی مورد نیاز با هدف نیل به رشد بهره وری محور، برای تصویب در مجلس شورای اسلامی پیشنهاد شده است.

بهره وری در برنامه هفتم توسعه کشور مفاهیم، پیشینه، رویکردها و راهکارها 

کلیدواژه‌ها

  خلاصه مدیریتی

شرح مسئله

یکی از مناسب‌ترین ظرفیت‌ها برای تعیین راهبردها و سیاستگذاری هدفمند راجع به بهره‌وری، برنامه‌های میان‌مدت پنج‌ساله توسعه کشور است که در برهه فعلی و بعد از ابلاغ سیاست‌های کلی برنامه هفتم توسعه کشور ازسوی مقام معظم رهبری در شهریورماه سال 1401، دولت سیزدهم اقدام به تدوین و ارائه لایحه برنامه هفتم توسعه کشور به مجلس شورای اسلامی کرد. در این لایحه، مقرر‌ شده ‌است که 2.8 واحد درصد از 8 واحد درصد رشد اقتصادی مورد هدف سالیانه از محل ارتقای بهره‌وری صورت گیرد و برای این هدف، تعدادی احکام و سیاست را در بخش‌های مختلف لایحه ارائه کردند.

سؤال اساسی این است که آیا مجموعه احکام ارائه شده در برنامه هفتم در مورد بهره‌وری توانایی بسترسازی و تحقق 2.8 درصد رشد اقتصادی از محل افزایش بهره‌وری را دارد یا خیر؟ این گزارش تلاش دارد با نگرشی جامع به‌مقوله بهره‌وری، رویکردی راهبردی و مبتنی‌بر آسیب‌شناسی وضعیت موجود داشته‌ باشد تا احکام پیشنهادی جایگزین در فرایند تصویب لایحه مذکور مدنظر قرار گیرد.

یافته‌های کلیدی

اهم یافته‌های اساسی این گزارش به‌شرح ذیل است:

  • بهره‌وری دارای شئون گسترده و وجوه مختلفی است که می‌توان به بهره‌وری انرژی، نیروی انسانی، سرمایه، سازمان، آب، مدیریت، بخش عمومی، شرکت‌ها، سبز، آموزش، حمل‌ونقل، کسب‌وکارها، مالی و… اشاره کرد، اما نکته اصلی این است که مهم‌ترین و جامع‌ترین شاخص، شاخص بهره‌وری کل عوامل تولید، منعکس‌کننده توانایی تولید خروجی (ستانده) بیشتر با ترکیب بهتر از ورودی‌ها (نهاده‌ها) است که یکی از مهم‌ترین عوامل تضمین‌کننده رشد بلندمدت اقتصادی کشورهاست.
  • به اعتبار دلایل متعدد و تابعیتِ سازمانیِ سازمان ملی بهره‌وری از سازمان اداری و استخدامی، احکام بهره‌وری در لایحه برنامه هفتم توسعه،‌ علاوه‌بر تقلیل یافتن در مقایسه با قانون برنامه ششم توسعه کشور، در ذیل فصل نظام اداری پیشنهاد‌ شده‌ است. عملکرد چندسال اخیر چرخه‌های بهره‌وری دستگاه‌های اجرایی نیز اغلب متمرکز بر بهره‌وری اداری بوده است.
  • ازاین‌رو، لازم است به پدیده‌ها و وضعیت نظام اداری کشور که قطعاً بر عملکرد نظام ملی بهره‌وری اثرگذار است، توجه ویژه شود. بنابراین، باید تدابیری برای پدیده وابستگی به مسیر طی شده، تفکیک مدیریت سیاسی از حرفه‌ای، موقعیت‌های تعارض منافع، موضوع خوداظهاری و ضعف نسبی نظام ارزیابی و کنترل و آمار بهره‌وری اندیشید.
  • در سطح اسناد بالادستی و نظام حقوقی کشور، موضوع بهره‌وری دارای تاریخچه فراوانی بوده و احکام مختلفی درصدد ارتقای بهره‌وری بخشی-فرابخشی- ملی کشور را داشته‌اند که مهم‌ترین اسناد سیاستی کشور در زمینه بهره‌وری به سیاست‌های کلی ابلاغی ازسوی رهبر معظم انقلاب و قوانین برنامه‌های توسعه پنج‌ساله کشور برمی‌گردد. به‌عبارت دیگر، موضوع بهره‌وری و تعیین راهبرد کلان در زمینه آن در (27) سیاست‌کلی نظام درج‌ شده ‌است که نشان‌دهنده اهمیت و تأکید رهبر معظم انقلاب به موضوع بهره‌وری است.
  • در سطح قوانین، از برنامه دوم توسعه کشور تاکنون، احکام قانونی اصلی نظام ملی بهره‌وری پیشنهاد و تصویب‌ شده ‌است که هریک تلاش داشته‌اند که بستر قانونی و ابزاری لازم برای رشد بهره‌وری محور را در اقتصاد ایران فراهم آورد. در سطح مقررات نیز به تعدد آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌ها و بخشنامه‌ها می‌توان اشاره کرد که مهم‌ترین آنها، آیین‌نامه‌های مصوب سال‌های 1390 و 1394 با موضوع برنامه ملی ارتقای بهره‌وری و همچنین دستورالعمل‌های ابلاغی رئیس سازمان اداری و استخدامی در خردادماه و تیرماه سال 1400 به کلیه دستگاه‌ها برای ارتقای بهره‌وری بخش‌های مختلف هستند.
  • سازمان ملی بهره‌وری در سال‌های اخیر تلاش کرده که استقرار چرخه بهره‌وری دستگاه‌های اجرایی به‌صورت کامل اجرایی شود تا بتوان بر آن اساس، برنامه ارتقای بهره‌وری بخش‌های مختلف را تدوین و پیگیری کرد. با عنایت به استدلال‌ها و شواهد مطروحه در گزارش می‌توان ادعا کرد که متأسفانه در عرصه نظام ملی بهره‌وری با یک نوع غفلت مفهومی و کارکردی مواجه هستیم. یعنی چه به‌صورت ایجابی و چه سلبی، پیگیری جدی بهره‌وری کل عوامل تولید توسط سازمان ملی بهره‌وری ایران انجام نپذیرفته است و در این مورد دستگاه‌های اجرایی (اغلب معاونین توسعه و مدیریت منابع دستگاه‌ها) مخاطب سازمان ملی بهره‌وری بودند.
  • ازاین‌رو، بهره‌وری کل عوامل تولید با آن همه پیچیدگی و تخصصی بودنش، به موضوع بهره‌وری سازمانی (حذف تشکیلات غیرضرور و موازی و بهره‌وری کارکنان دولت) تقلیل یافته‌ است. بنابراین، مفهوم اصلی بهره‌وری کل عوامل تولید در فرایند خوداظهاری و موقعیت‌های تعارض منافعی که در چرخه‌های بهره‌وری دستگاه‌های اجرایی وجود داشته، مورد غفلت قرار گرفته و حتی به گواه آمار ارائه شده توسط سازمان ملی بهره‌وری، تشکیل کمیته‌های بهره‌وری و استقرار چرخه بهره‌وری دستگاه‌ها نیز اکثراً واجد نقص و نیازمند تلاش‌های جدی است. لذا مشاهده می‌شود که اساساً نهاد یا مجموعه‌ای تولیت امر پیگیری و فرماندهی بهره‌وری کل عوامل تولید را برعهده نداشته ‌است.
  • متأسفانه برآیند سهم بهره‌وری در رشد اقتصادی ایران در دوره زمانی سال‌های 1970 تا 2017 نزدیک صفر واحد درصد بوده است،‌ علاوه‌بر ناتوانی در ایجاد رشد بهره‌وری محور، وضعیت نیز پایدار نبوده است. این درحالی است که سازمان بهره‌وری آسیایی پیش‌بینی کرده است که تا سال 2030، تحقق رشد اقتصادی از محل بهره‌وری میزان 40 درصد باشد. بنابراین، ضروری است که جایگاه و ابزارهای در دسترس سازمان ملی بهره‌وری تغییر یافته و موضوعات بهره‌وری را‌ علاوه‌بر حوزه بهره‌وری بخش عمومی، در بهره‌وری کل عوامل تولید و بهره‌وری سرمایه و فناوری و نیروی انسانی دنبال کرد.

پیشنهاد و راهکارهای تقنینی، نظارتی و سیاستی

بررسی راهبردی وضعیت نظام حکمرانی کشور از منظر بهره‌وری حاکی از آن است که افق نگاه راهبردی کشور باید ضمن اولویت‌بخشی به بهره‌وری مطابق ابلاغ سیاست‌های کلی نظام برای برنامه هفتم بر محورهای ذیل استوار شود:

۱. ثبات‌بخشی به متغیرهای کلان اقتصادی؛ تقویت سازوکارهای مولدسازی و افزایش راندمان دارایی‌های دولت و بخش عمومی؛ حذف قیمت‌گذاری غیرواقعی؛ تقویت امور تحقیق و توسعه در شرکت‌های دولتی و حمایت از استقرار آنها در بنگاه‌های بخش خصوصی؛ بازآرایی ساختار و آمایش صنایع کشور؛ وضع عوارض و محدودیت بر بخش‌های مزاحم و نامولد؛ تسهیل شرایط ادغام افقی برای شرکت‌ها و بنگاه‌ها و رفع موانع حقوقی؛ به رسمیت شناختن نظام ورشکستگی؛ حرکت به‌سمت بهره‌برداری از ظرفیت‌های بیکار و بلااستفاده کشور و ارجحیت آن به راه‌اندازی تولیدی جدید؛ حمایت وترویج اقدامات آموزشی و مشاوران بهره‌وری شرکت‌ها و بنگاه‌های تولیدی؛

هدایت منابع و تسهیلات و حمایت‌های اعتباری باید به‌سمت تکمیل ظرفیت‌های خالی و افزایش ساعات کار شایسته نیروی انسانی؛ حمایت از پیشرفت‌های فنی و ورود فناوری به کشور از طریق تقویت هسته‌های فناور و دانش‌بنیان و ابداعات و اختراعات؛ تقویت نظام تضمین حقوق مالکیت در زمینه اختراعات و ابداعات؛ تلاش برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی از طریق انتقال فناوری و بالا بردن‌ کارایی و اثربخشی سرمایه‌گذاری؛ بهره‌برداری از ظرفیت شرکت‌های خارجی موفق و بهره‌ور در نظام حاکمیت شرکتی کشور؛ توجه ویژه به امور بهره‌وری کل عوامل تولید در استراتژی‌های توسعه صنعتی؛ حذف تشکیلات موازی و غیرضرور دستگاه‌های اجرایی و شرکت‌های دولتی؛ ترویج و فرهنگ‌سازی بهره‌وری.

  1. نظام حکمرانی کشور باید در زمینه ارتقای بهره‌وری، احساس نیاز واقعی کند و بداند که ادامه وضعیت موجود، همانا ادامه مسیر اتلاف‌دهنده منابع است و باعث به خطر افتادن پایداری رشد اقتصادی می‌شود. ازاین‌رو، مجلس شورای اسلامی باید در راستای اینکه در حوزه کلان حاکمیتی، چاره‌ای جز بهره‌وری نداریم، تدابیر و راهبردهایی اتخاذ کند. در این‌خصوص، چهار موضوع حیاتی و تعیین‌کننده برای تصمیم‌گیری در جریان برنامه هفتم توسعه کشور وجود دارد:

الفحیطه مسئولیت سازمان ملی بهره‌وری: پیشنهاد مشخص این است که هم مطابق رویکرد ایجابی و هم مطابق رویکرد سلبی، باید سازمان ملی بهره‌وری مسئول و فرمانده عرصه بهره‌وری کل عوامل تولید باشد و برای آن تجهیز شود و در قبال مسئولیت خود نیز پاسخگویی و شفافیت داشته‌ باشد.

ب) نقش و کارکرد اصلی سازمان ملی بهرهوری: با عنایت به کارکردهای عملیاتی، نظارتی، ترویجی، خط‌مشی‌گذاری و تنظیم‌گری، پیشنهاد مشخص این است که سازمان ملی بهره‌وری به‌عنوان تنظیم‌گر (پیشنهاددهنده خط‌مشی‌ها؛ نظارت بر دستگاه‌های صاحب مسئولیت؛ قاعده‌گذار در امور اجرایی؛ مروج فرهنگ و ادبیات بهره‌وری و فرمانده اصلی بهره‌وری کل عوامل تولید) در نظر گرفته شود.

پ) جایگاه سازمان ملی بهره‌وری: در برهه کنونی، می‌توان با فراهم کردن ابزارهای لازم برای سازمان ملی بهره‌وری، موجبات ورود سازمان اداری و استخدامی به موضوعات حکمرانی و رشد بلندمدت اقتصادی را نیز فراهم کرد تا از این مجرا، سازمان ملی بهره‌وری (ذیل سازمان اداری و استخدامی کشور) بتواند به‌عنوان تنظیم‌گر، پیگیری‌کننده بهره‌وری کل عوامل تولید و تحقق رشد اقتصادی 2.8 درصدی باشد.

ت) فرایند راهبری و مدیریت بهرهوری کشور: تحقق رشد بهره‌وری‌محور نیازمند مدیریت حرفه‌ای و با برنامه با استفاده از ابزارهای تشویقی-کنترلی و همچنین روش‌های هوشمند، میسر است. زیرا «اساساً تحقق رشد اقتصادی 2.8 درصدی از محل بهره‌وری کل عوامل تولید با ابزارهای در دسترس و وضعیت عملکرد سازمان ملی بهره‌وری (ذیل سازمان اداری و استخدامی) و ماده (111) پیشنهادی در لایحه برنامه هفتم، امکان‌پذیر نمی‌باشد» و نیازمند وجود برنامه دقیق، ارتقای ابزارهای حکمرانی به‌همراه پاسخگوتر کردن سازمان ملی بهره‌وری در قبال بهره‌وری کل عوامل تولید است.

1. مقدمه

فعالیت، باعث افزایش محصول و دستاورد تولید یا فعالیت می‌شود. یعنی با روش‌هایی مانند اصلاح ‌فرایند،‌ ارتقای کیفیت، بهبود فنی در زنجیره، افزایش مهارت، اصلاح ترکیب و چیدمان عوامل تولید، می‌توان بهره‌وری که در یک مفهوم ساده، حاصلضرب اثربخشی و‌ کارایی است را بهبود بخشید. به‌بیان دیگر، بهره‌وری به مفهوم استفاده کارا و اثربخش از نهاده‌ها و عوامل تولید، عنصر محوری در تحقق رشد فراگیر و نقطه کانونی در تحقق و پیشرفت شناخته می‌شود. ازاین‌رو، مهم‌ترین شاخص، شاخص بهره‌وری کل عوامل تولید، منعکس‌کننده توانایی تولید خروجی (ستانده) بیشتر با ترکیب بهتر از ورودی‌ها (نهاده‌ها) است.

این شاخص‌ نشان‌ می‌دهد که یک کشور (یا بخش یا صنعت یا…)، منابع (نهاده‌ها-ورودی‌ها) در اختیار خود مانند نیروی کار، سرمایه، دانش، مواد، ماشین‌آلات، منابع‌طبیعی و… را به چه میزان به‌صورت با کیفیت، کارا و اثربخش به کالاها و خدمات (خروجی‌ها و ستانده) تبدیل می‌کند. در ادبیات موضوع نیز چنان مطرح می‌شود که‌ علاوه‌بر مقدار و حجم عوامل تولید (نیروی انسانی، سرمایه، تجهیزات و…)، میزان بهره‌وری آن عوامل، تأثیر مستقیم در رشد و توسعه جوامع دارد. ازاین‌رو است که بهره‌وری کل عوامل تولید در زیرمجموعه خود، محورهای متعدد و زیرشاخص‌های گوناگونی دارد که اهم آن عبارتند از:

بهره‌وری انرژی، بهره‌وری نیروی انسانی، بهره‌وری سرمایه، بهره‌وری سازمان، بهره‌وری آب، بهره‌وری مدیریت، بهره‌وری بخش عمومی، بهره‌وری شرکت‌ها، بهره‌وری سبز، بهره‌وری آموزش، بهره‌وری حمل‌ونقل، بهره‌وری کسب‌وکارها و بهره‌وری مالی. بنابراین عوامل مستقیم و غیرمستقیمی بر وضعیت بهره‌وری بخش‌ها و به‌تبع آن بهره‌وری کل عوامل تولید و نظام بهره‌وری دارد که نیازمند مداخلات و برنامه‌ریزی‌های منسجم و نظام‌مند برای ارتقای آن نظام است.

جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یک کشور در حال توسعه، ظرفیت‌ها و نهادهای قابل تأملی برای پرداختن به موضوع بهره‌وری و انجام درستِ کار‌ (کارایی) و انجام کارِ درست (اثربخشی) دارد، امری که به‌دلیل ماهیت و کارکرد آن، نیازمند برنامه‌ریزی میان‌مدت و بلندمدت است.

با عنایت به ساخت سیاسی- حقوقی کشور، یکی از بهترین و مناسب‌ترین ظرفیت‌ها برای تعیین راهبردها و سیاستگذاری هدفمند راجع به بهره‌وری، برنامه‌های میان‌مدت پنج‌ساله توسعه کشور است که در برهه فعلی و بعد از ابلاغ سیاست‌های کلی برنامه هفتم توسعه کشور ازسوی مقام معظم رهبری در شهریورماه سال 1401، دولت سیزدهم اقدام به تدوین و ارائه لایحه برنامه هفتم توسعه کشور به مجلس شورای اسلامی کرد.

در این لایحه، مقرر‌ شده ‌است که 2.8 واحد درصد از 8 واحد درصد رشد اقتصادی مورد هدف سالیانه از محل ارتقای بهره‌وری صورت پذیرد و برای این هدف، تعدادی احکام و سیاست را در بخش‌های مختلف لایحه ارائه کردند که باید به آنها به‌سان یک مجموعه سیاستی نگریست تا بتوان ارزیابی کرد که مجموعه احکام ارائه شده در برنامه هفتم در مورد بهره‌وری، آیا توانایی بسترسازی و تحقق 2.8 درصد رشد اقتصادی از محل افزایش بهره‌وری را دارد یا خیر؟ به‌بیان مشخص‌تر،‌ سئوالات و ابهام‌های ذیل‌ درخصوص بهره‌وری در برنامه هفتم توسعه قابل طرح است:

  • مدل فکری و بنیان نظری سیاست‌های پیشنهادی درخصوص ارتقای نظام بهره‌وری چیست؟
  • مجموعه احکام ارائه شده در حوزه بهره‌وری آیا از جامعیت، سازگاری، هماهنگی، قابلیت عملیاتی شدن و اولویت‌گذاری و ضمانت اجرای کافی برخوردار هستند؟ آیا به احکام مذکور در قالب یک مجموعه سیاستی نظام بهره‌وری می‌توان نگریست؟
  • آیا مجموعه احکام ارائه شده در حوزه بهره‌وری، مطابق سیاست‌های کلی برنامه هفتم توسعه و تأمین‌کننده راهبردهای کلان نظام حکمرانی است؟
  • آیا احکام ارائه شده در حوزه بهره‌وری، مطابق رویکرد‌ مسئله‌محوری بوده است؟ مسائل اصلی مدنظر دولت برای پیشنهاد این احکام چه بوده و چه سناریوهایی را برای آن متصور بودند؟
  • نظام بهره‌وری همانند بسیاری از نظام‌ها و امور دیگر، متأثر از عوامل بیرونی و همچنین نیازمند تأمین پیش‌نیازهایی است. ازاین‌رو، آیا الزامات و اقتضائات ارتقای نظام بهره‌وری در مجموعه احکام ارائه شده دیده‌ شده ‌است؟
  • درخصوص موانع،‌ علاوه‌بر الزامات و اقتضائات، آیا سازوکار و راه‌حل عملیاتی برای رفع موانع احتمالی ارتقای نظام بهره‌وری ارائه‌ شده ‌است؟
  • آیا احکام ارائه شده در حوزه بهره‌وری به‌همراه جایگاه و کارکردهای سازمان ملی بهره‌وری (ذیل سازمان اداری و استخدامی) توانایی تحقق 2.8 درصدی رشد اقتصادی از محل بهره‌وری را دارند؟ آیا سازمان ملی بهره‌وری و سازمان‌ برنامه‌وبودجه کشور برای تحقق اهداف فوق‌الذکر، برنامه‌ای دارد؟
  • برنامه اصلی دولت ناظر بر بهره‌وری کل عوامل تولید و به‌طور مشخص در قبال ظرفیت‌های خالی و بلااستفاده عوامل تولید و همچنین سازوکار حمایت از ارتقای فناوری و تقویت نوآوری در کل نظام تولیدی کشور چیست؟ چه راهبرد و مکانیزمی برای ارتقای کیفی محصولات تولیدی و صرفه‌جویی در هزینه‌ها پیشنهاد‌ شده ‌است؟ موانع و مشکلات نظام حکمرانی اقتصادی برای حمایت از استقرار واحدهای تحقیق و توسعه در بنگاه‌های تولیدی چیست و برنامه هفتم چه تدبیری برای آن دارد؟ چه راهبردی برای تغییرات تکنولوژیک بهره‌مندی از ظرفیت‌های نوین در تولیدات صنعتی ارائه‌ شده ‌است؟
  • آیا سازوکار تدوین، پیشنهاد و تصویب مقرره‌های مورد نیاز ارتقای بهره‌وری ارائه‌ شده ‌است؟
  • آیا ارتقای نظام بهره‌وری در همه سطوح سازمانی، استانی، ملی و بین‌المللی با استفاده از مجموعه احکام ارائه شده در حوزه بهره‌وری قابل پیگیری است؟
  • نظام مترقی بهره‌وری در کشور که قابلیت راهبری و فرماندهی تحقق رشد اقتصادی 2.8 درصدی را‌ داشته‌ باشد، نیازمند چه جایگاه، ساختار، ابزار، تشکیلاتی و اختیاراتی است؟

لذا، این گزارش درصدد است ضمن بررسی کلیات برنامه هفتم به‌خصوص در حوزه نظام اداری و بهره‌وری، به‌صورت تفصیلی به جایگاه، کارکردها و وضعیت نظام بهره‌وری کشور پرداخته و استدلال‌های لازم برای ارزیابی سیاست‌های پیشنهادی دولت برای ارتقای نظام بهره‌وری و تحقق 2.8 درصدی رشد از محل‌ بهره‌ را برای صاحب‌نظران و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی ارائه کند. ازاین‌رو، تلاش می‌شود در بخش نخست، کلیاتی‌ درخصوص برنامه‌ریزی در زمینه نظام اداری و ارتباط آن با بهره‌وری ارائه شود.

در ادامه، ضمن تبیین مبانی و مفاهیم بهره‌وری در بخش دوم، در بخش سوم پیشینه سیاستی و سازمانی بهره‌وری ارائه شود. بخش چهارم، متضمن اشاره به مسائل و چالش‌های کنونی نظام حکمرانی کشور در زمینه بهره‌وری خواهد بود و محورهای مهم تصمیم‌گیری و سناریوهای ممکن سیاستی برای ارتقای نظام بهره‌وری در بخش پنجم تشریح می‌شود. در ادامه نیز ضمن جمع‌بندی مباحث و ارائه مدل پیشنهادی برای سیاستگذاری برنامه هفتم توسعه در بخش ششم، تلاش می‌شود اصلاحات و الحاقات پیشنهادی در راستای تحقق رشد اقتصادی 2.8 درصدی از محل بهره‌وری در برنامه هفتم تقدیم می‌شود.

2.بررسی کلیات نظام اداری در لایحه برنامه هفتم توسعه و ارتباط آن با بهره‌وری

نظام برنامه‌ریزی در کشور سابقه‌ای نزدیک به یک قرن دارد و پس از انقلاب اسلامی نیز، تجربه اجرای شش‌برنامه‌ میان‌مدت پنج‌ساله در کشور وجود دارد. ازاین‌رو، ضمن ضرورت توجه ویژه به عملکرد و آثار اجرای آن برنامه‌ها، باید در نظر داشت که به اعتبار پویایی سیستم‌های اقتصادی و اجتماعی و همچنین به‌دلیل رخدادهای گوناگون سیاسی و حقوقی در عرصه ملی و بین‌المللی، ضروری است برنامه‌های مطروحه در لایحه برنامه هفتم را در مجموعه‌ای از متغیرها و در ارتباط با پدیده‌های موجود مورد بررسی و ارزیابی قرار داد.

ازاین‌رو، در این بخش ضمن تبیین مختصر وضعیت کنونی کشور، پدیده‌ها و شرایط حال حاضر نظام اداری را مورد اشاره قرار می‌دهیم تا بتوان محیط و فضای حکمرانی کشور را برای تدقیق بیشتر در مورد برنامه هفتم توسعه (به‌معنای عام) و فصل نظام اداری (به‌معنای خاص) و سپس حوزه بهره‌وری، فراهم کرد.

بررسی نظام‌های حقوقی کشور مؤید این مطلب است که در جریان بررسی لایحه برنامه هفتم توسعه کشور باید اسناد بالادستی برنامه‌های توسعه و اسناد هم‌ارز برنامه توسعه را شناسایی و به آنها توجه کرد. اسناد بالادستی که لایحه برنامه هفتم مکلف به تبعیت از‌ آنهاست عبارتند از: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران؛ سند چشم‌انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404؛ سیاست‌های کلی نظام (به‌خصوص سیاست‌های کلی نظام‌ قانونگذاری ابلاغی مهرماه سال 1398؛ سیاست‌های کلی برنامه هفتم توسعه ابلاغی شهریورماه سال1401 و سیاست‌های کلی نظام اداری).

ازسوی دیگر، لایحه برنامه هفتم توسعه کشور باید هماهنگ و سازگار با اسناد و قوانین هم‌ارز همانند قانون احکام دائمی برنامه‌های توسعه کشور مصوب سال 1396 باشد. در زمینه بهره‌وری این مهم، حیاتی‌تر می‌شود. زیرا تعداد احکام مرتبط با بهره‌وری در تعداد زیادی از سیاست‌های کلی ابلاغی درج و ابلاغ‌ شده‌ است.

  1. اگرچه جمهوری اسلامی ایران به دستاوردهای بسیاری در عرصه‌های مختلف نائل آمده، اما مطابق با سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب، مسئله قانونگذاری‌ به‌مثابه جاده‌سازی برای رفع مشکلات کشور است و لذا مسائل بسیاری پیش‌روی کشور برای پیشرفت و توسعه قرار دارد که عزم بیشتر مدیران و کارگزاران کشور را می‌طلبد. در این‌خصوص، برنامه هفتم توسعه کشور یک تفاوت اساسی با برنامه‌های پیشین دارد.‌
  2. شش‌برنامه قبلی در قالب انبوه سیاست‌ها و احکام ارائه می‌شد، اما در جریان تصویب برنامه ششم توسعه، نمایندگان وقت مجلس شورای اسلامی اقدام به تفکیک احکام دائمی از احکامی با ماهیت پنج‌ساله کرده و قانون احکام دائمی برنامه‌های توسعه را مصوب کردند. ازاین‌رو، برنامه هفتم توسعه باید دربردارنده احکام برنامه‌ای پنج‌ساله باشد که در قالب برنامه هفتم توسعه کشور مصوب و ابلاغ خواهد شد و احکامی که ماهیت دائمی دارند در قالب اصلاح قانون احکام دائمی برنامه‌های توسعه ارائه شوند. زیرا بعضاً قابل پیش‌بینی است که احکام پیشنهادی برنامه هفتم توسعه با احکام قانون احکام دائمی برنامه‌های توسعه تعارض یا مغایرت داشته‌ باشد.
  3. برنامه هفتم توسعه در شرایطی ارائه می‌شود که در بُعد اقتصادی و اجتماعی، با نوسان برخی از متغیرهای کلان و بی‌ثباتی نسبی در حوزه‌های پولی، مالی، ارزی، تولیدی، تجاری، آسیب‌های اجتماعی، حمایتی و توزیعی روبروست. ازاین‌رو، با شناخت ماهیت و کارکردهای برخی از این شاخص‌ها (مانند فقر، تورم، ارز و بیکاری)، می‌توان ادعا کرد که اغلب اصلاح ساختارها و حتی پیشنهادهای بهبود فرایندی در کشور، متأثر از متغیرهای کلان اقتصادی و اجتماعی هستند.
  4. برای مثال، اصلاح مدیریت منابع انسانی و ارتقای نظام حقوق و دستمزد کارمندان نظام اداری، نمی‌تواند و نباید بی‌توجه به متغیرهایی مانند تورم و بیکاری باشد. لذا می‌توان ادعا کرد که سیاست‌های کلان اقتصادی درنهایت باید منجر به تحقق رشد 2.8 درصدی از محل بهره‌وری و 5.2 درصدی از محل رشد نهاده‌ها و کمیت اقتصاد باشند.
  5. کشورهای در حال توسعه همواره با پدیده وابستگی به مسیر طی شده روبه‌رو بوده و از این پدیده در ادبیات موضوع، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین موانع توسعه‌یافتگی یاد می‌شود. آنچه این پدیده را مهم‌تر می‌کند این است که نظام اداری جوامع به‌دلیل ماهیت و سازوکارهای نظام استخدامی، یکی از مظاهر این پدیده است. به‌بیان‌دیگر، ترتیبات موجود در نظام اداری توانایی تشدید پدیده وابستگی به مسیر طی شده را داشته، به‌گونه‌ای که مانع اصلی شکستن وابستگی به مسیر را بعضاً نظام اداری می‌دانند.
  6. حال که دولت سیزدهم در تعامل مناسبی با قوای مقننه و قضائیه در برهه کنونی کشور است، چه برنامه و اقدامی برای شناخت حدود و ثغور پدیده مذکور و راهکار توقف موتور تولیدکننده وابستگی به مسیر و سازوکار شکستن آن یا مدیریت آن دارد؟ از آن مهم‌تر، آثار و پیامدهای وابستگی به مسیر طی شده بر عملکرد نظام بهره‌وری بسیار مشهود است. با این وصف که برخی مقاومت‌های اداری و تاریخی بر سر راه‌ کارایی و اثربخشی، ریشه در وابستگی به مسیر طی شده دارد.
  7. در ادبیات اقتصاد سیاسی، مفهوم دولت فرومانده را اولین بار آقای نوام چامسکی برای دولت ایالات متحده آمریکا و در جریان جنگ عراق به‌کار برده‌ است. به‌عبارت مختصر، دولت فرومانده دولتی است که تدابیر و راهبردهای کلان را که در رأس حاکمیت ابلاغ می‌کند، در فرایند سلسله‌مراتبی که طی می‌شود تا به مجری اصلی آن در سازمان‌ها برسد، گاهاً مغلوب شده و عواملی باعث می‌شود که کارمند نظام اداری برداشت ناقص از آن راهبرد داشته و یا احساس تعلق نسبت به آن خط‌مشی‌ها نداشته‌ و احکام در عمل، اجرایی نشوند و امکان تحقق اهداف وجود نداشته ‌باشد.
  8. در برخی از سازمان‌ها و ادارات کشور، شواهدی دال بر وجود این مفهوم وجود داشته که هم با رویکرد ایجابی، نظام برنامه‌ریزی کشور برای مدیریت یا کاهش آن تدابیری بیاندیشد و ازسوی دیگر، با رویکرد سلبی، نظام ارزیابی و نظارت باید برنامه کنترل اثرات دولت فرومانده برای تحقق اهداف حاکمیت را دنبال کند. این مهم در زمینه بهره‌وری به‌واسطه ماهیت آن، می‌تواند مانع نهادینه شدن مفهوم بهره‌وری در اذهان آحاد جامعه اداری شده و توانایی به شکست کشاندن تدابیر بهره‌وری‌محور را دارد. یعنی برای ارتقای بهره‌وری در سطح دستگاه‌های اجرایی و سپس در سطح جامعه، نباید از پدیده دولت فرومانده غفلت کرد.
  9. همراستایی و تعامل قوای سه‌گانه بعد از روی‌کار آمدن دولت سیزدهم، فرصت و ظرفیت بسیار خاصی برای ارتقای نظام حکمرانی کشور است که تبعاً موجبات اصطکاک و چالش‌های بسیار کمتری در مقایسه با دوره‌های پیشین را فراهم می‌آورد. ازاین‌رو، می‌توان برنامه هفتم را به‌دلیل قانون پنج‌ساله و بالادستی بودن آن، نمونه‌ای کامل از محور بروز و ظهور آن تعامل و عزم و همراستایی برای حل مسائل اساسی کشور دانست. لذا پیش‌بینی می‌شود ظرفیت همکاری برای وضع سیاست‌های بهینه در حوزه نظام اداری و بهره‌وری بسیار مناسب‌تر از دوره‌های پیشین باشد.
  10. در ادبیات مدیریتی و نظام اداری، همواره مطرح می‌شود که تفکیک مدیریت سیاسی از مدیریت حرفه‌ای ضروری است. به‌بیان‌دیگر، برخی اصلاحات نظام اداری باید ناظر بر سازوکار انتصاب و ارزیابی عملکرد مدیران سیاسی باشد و بعض دیگر اصلاحات، ناظر بر مدیران حرفه‌ای.
  11. بنابراین باید دید که احکام برنامه هفتم آیا به این موضوع توجه داشته و در برنامه ارتقای نظام اداری خود، ویژگی‌های نهادی و عملیاتی برای تفکیک مذکور را قائل‌ شده ‌است یا خیر؟ این موضوع اثر ویژه‌ای در حوزه بهره‌وری دارد. با این وصف که سیاستگذاری کلان حاکمیت در حوزه بهره‌وری نیازمند تعامل جدی مدیران سیاسی با مدیران حرفه‌ای است و می‌توان ادعا کرد بدون این تعامل و ادبیات مشترک، توانایی تحقق 2.8 رشد بهره‌وری‌محور وجود نخواهد داشت.
  12. برنامه‌ریزی توسعه‌ای کشور از طریق وضع قانون پنج‌ساله توسط قوه مقننه، همانند و حتی مهم‌تر از دیگر قوانین نیازمند وجود و ارائه گزارش پشتیبان و توجیهی احکام پیشنهادی است. به‌بیان‌دیگر، مطابق با بند «۹» سیاست‌های کلی‌ قانونگذاری کشور، رعایت اصول قانون‌نویسی و همچنین شفافیت و عاری از ابهام بودن احکام مصوب مجلس شورای اسلامی لازم و ضروری است.
  13. مادامی که دولت سیزدهم اقدام به انتشار گزارش توجیهی خود از وضعیت پیشرفت و توسعه کشور و تبیین مسائل و چالش‌های نظام حکمرانی در عرصه‌های مختلف نداشته‌ باشد، امکان ارزیابی پیشینی دقیق احکام به‌منظور وضع قانون جامع و مانع وجود نخواهد داشت. مضافاً اینکه در سال‌های اخیر نگرش‌های حل‌ مسئله و شفافیت نیز به تکرار توسط رهبر معظم انقلاب و رؤسای قوای سه‌گانه مورد تأکید قرار گرفته است.
  14. از این‌رو، نظام مسائلی که طراحان احکام پیشنهادی با آن روبه‌رو بوده‌اند، به‌همراه گزارش‌های کارشناسی مشتمل بر اولویت‌بندی مسائل، سناریوهای ممکن، واقعیت‌های آماری و تحلیلی هر حوزه و تشریح آثار اجرای احکام برای ارزیابی لایحه برنامه هفتم توسعه لازم است. علاوه‌بر این، در سال‌های اخیر، وجود پیوست عدالت و پیوست فرهنگی نیز توسط رهبر معظم انقلاب توصیه‌ شده‌ است.
  15. در حوزه بهره‌وری در ادامه خواهیم دید که چگونه، عدم دسترسی به مدل مفهومی مدنظر دولت، توانایی انحراف سیاست‌ها و عدم تحقق اهداف خواهد شد، لکن اگرچه سازمان‌ برنامه‌وبودجه کشور به‌عنوان نماینده اصلی دولت در ارائه گزارش توجیهی لایحه برنامه هفتم است، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی طی دو جلسه مفصل مدیریتی و کارشناسی به بررسی مدل مفهومی اولیه مدنظر سازمان ملی بهره‌وری پرداخت که البته آن را نمی‌توان مدل مفهومی مصوب دولت دانست.
  16. براساس چرخه سیاستگذاری،‌ علاوه‌بر گزارش‌های نظام مسائل، یکی از مهم‌ترین اسناد و گزارش‌های مورد استفاده برای سیاست‌پژوهی و ارائه احکام قانونی، همانا گزارش‌های نظارتی و عملکرد است. ازاین‌رو، قطعاً گزارش نظارت بر اجرای برنامه‌های پنجم و به‌خصوص، برنامه ششم توسعه کشور به‌صورت عام و نیز گزارش‌های نظارتی حوزه‌های مختلف ازجمله گزارش عملکرد اجرای سیاست‌های کلی نظام اداری، برنامه‌های اصلاح نظام اداری دولت یازدهم و دوازدهم، عملکرد نقشه راه تحقق دولت الکترونیک، برنامه جامع بهره‌وری و نظام ملی ارتقای بهره‌وری به‌صورت خاص، بهترین و پرکاربردترین اسناد هستند.
  17. اما گزارش تفصیلی نظارتی برنامه ششم توسعه به تفکیک حوزه‌ها و احکام در دسترس نیست و فقط آخرین گزارش در دسترس، گزارش عملکرد برنامه ششم در سال اول اجرای آن است که سازمان‌ برنامه‌وبودجه منتشر کرده‌ است. این مهم در زمینه بهره‌وری نیز مصداق بارزتری پیدا می‌کند. زیرا علاوه‌بر قانون برنامه ششم توسعه کشور، مقررات متعددی در زمینه بهره‌وری وضع و ابلاغ‌ شده ‌که‌ درخصوص عملکرد و چالش‌ها و موانع آنها، گزارشی در دست نیست. علاوه‌بر این، با عنایت به اهمیت و جایگاه برنامه‌های توسعه، جای سؤال است که چرا در کشور، گزارش تفریغ بودجه وجود دارد، اما گزارش تفریغ برنامه سازوکار مشخصی ندارد؟
  18. بررسی سیاست‌های کلی برنامه ششم و مقایسه آن با سیاست‌های کلی برنامه هفتم حاوی یک یافته اساسی برای نظام اداری است. رهبر معظم انقلاب در سیاست‌های کلی برنامه ششم، ضمن اشاره کلی به سیاست‌های کلی نظام اداری، با اصالت‌بخشی به سازوکارهای مبارزه با فساد، تنها در بند «۳۹» به ارتقای سلامت نظام اداری تأکید داشته‌اند: «بند «۳۹»- ارتقای سلامت اداری و اقتصادی و مبارزه با فساد در این عرصه با تدوین راهبرد ملی مبارزه با فساد و تصویب قوانین مرتبط»، اما در بند «۲۵» سیاست‌های کلی برنامه هفتم توسعه کشور صراحتاً تحول در نظام اداری را مورد تأکید قرار دادند:
  19. «بند «۲۵» – تحول در نظام اداری و اصلاح ساختار آن مبتنی‌بر سیاست‌های کلی نظام اداری با تأکید بر هوشمندسازی و تحقق دولت الکترونیک، حذف تشکیلات موازی و غیرضرور، به‌روزرسانی قوانین و مقررات، اصلاح روش‌ها و رفع فساد و زمینه‌های آن در مناسبات اداری». بنابراین، مشاهده می‌شود که ضمن افزایش اهمیت و ضرورت پرداختن به نظام اداری در مقایسه با دیگر برنامه‌های توسعه‌ای، برای این نظام، تحول و هوشمندسازی را لازم دانستند، البته باید اذعان کرد که تحول الزاماً به‌معنای اصلاح ساختار نیست، بلکه با بهره‌مندی از روش‌های دیگر مانند بهبود فرایندها، تغییر و جابه‌جایی مدیران و کارمندان؛ ارتقای ضمانت‌های اجرایی؛ مشارکت‌گیری از مردم در فرایند نظارت همگانی و تغییر جایگاه‌ها می‌توان بستر تحول را ایجاد کرد.
  20. علاوه‌بر این، پیچیدگی امر تحول به‌دلیل الزام سازمان‌ها به اداره امور و استمرار رویه‌های جاری است. یعنی تحول به‌معنای حذف یک رویه نیست، بلکه شناسایی‌ مسئله و حل آن‌ مسئله با استفاده از روش‌های کارآمد، بدون خدشه‌وارد کردن به اداره امور است. دولت سیزدهم در اسفندماه سال 1400 اقدام به ابلاغ سند تحول دولت مردمی کرد که نظام اداری در آن دارای فصل اختصاصی بوده و صفت فرابخشی را به نظام اداری اعطا کردند. همچنین به‌استناد مجموعه گزارش‌های معتبر و مطالعات کارشناسی، موضوع فساد و ناکارآمدی نظام اداری جزو 9 چالش بحران‌ساز اشاره‌ شده ‌است.
  21. ازاین‌رو، می‌توان چنین استنباط کرد که دولت از ابتدای استقرار، تلاش داشته است ضمن تبیین چالش‌ها، به ارائه راهکارهای سیاستی مشخص پرداخته و تلاش مضاعفی را برای اجرای مؤثر آن راهکارها مصروف دارد، اما مشخص نیست که چه اتفاقی در رویکردها و عملکرد دولت سیزدهم اتفاق می‌افتد که در احکام برنامه هفتم، به‌خصوص فصل نظام اداری و ارتقای بهره‌وری، به‌طور کامل و مشخصی، راهبردها و احکام ناظر بر اغلب موضوعات، یا مسکوت مانده و یا به‌صورت حل‌نشده، به شورای‌عالی اداری محول‌ شده‌ است. در مقطع فعلی برنامه‌ریزی توسعه‌ای که باید بدانیم چه چالش‌هایی داریم و چه باید بکنیم، چه اتفاقاتی افتاده است که بنیان راهبردی برنامه‌های توسعه به‌صورت تقلیل‌گرایانه، به ارائه چندین حکم ناکافی رسیده است؟
  22. قانون مدیریت خدمات کشوری به‌همراه مقررات متعدد خود به‌عنوان یک بسته سیاستی نسبتاً جامع، مورد مراجعه زیادی قرار دارد. با عنایت به کارکرد برنامه‌های توسعه، امری محتمل است که احکام برنامه هفتم مبادرت به تغییر رویه و سازوکارها و خط‌مشی‌های مصرح در قانون مدیریت خدمات کشوری کنند. ازاین‌رو، شایسته‌ است با هدف تکمیل برنامه‌های اصلاح نظام اداری، در صورت نیاز و با هدف ارتقای انسجام سیاست‌ها و احکام قانونی، چارچوب و معیارهای لازم برای تغییر قانون مدیریت خدمات کشوری را نیز تعیین کرده و از اتکا به استدلال مؤخر و مقدم بودن قانون برنامه هفتم پرهیز کرد تا بتوان بر آن اساس سیاست‌های نظام اداری را ارتقا بخشید.
  23. به‌دلیل اهمیت جایگاه نظام اداری در نظام برنامه‌ریزی توسعه‌ای کشور، ارائه برنامه راهبردی برای اصلاح نظام اداری واجد پیچیدگی‌ها و حساسیت‌های فراوانی است. ازاین‌رو، ضمن تأکید مجدد بر ضرورت دسترسی به گزارش توجیهی فصل 23 لایحه برنامه هفتم توسعه کشور،‌ براساس واقعیت‌های آماری و نهادی نظام اداری، خاطر نشان می‌دارد در مقدمه لایحه برنامه هفتم توسعه کشور به 17 راهبرد اشاره‌ شده که مشتمل بر راهبردهای اقتصادی (10 عدد)، راهبردهای اداری (6 عدد) و راهبرد سیاسی (1 عدد) ‌است.
  24. اگرچه پیش‌بینی می‌شود که این راهبردها در گزارش اصلی توجیهی، اصلاح و کامل‌تر باشند، اما مشخص نیست که طی چه مطالعه و بررسی کارشناسی به این راهبردها نائل آمده‌اند و ارتباط این راهبردها با سیاست‌های کلی برنامه هفتم توسعه کشور چیست؟ انتظار می‌رود که مجلس شورای اسلامی برای نیل به یک نظام اداری کارآمد، هوشمند، عادلانه، سالم، منضبط، شفاف، پاسخگو، مردم‌پایه، هماهنگ، هم‌افزا، مترقی، بهره‌ور، فناور و دانش‌بنیان در دوره زمانی سال‌های 1402 تا 1406 تدابیری را مدنظر قرار داده و اقدام به اصلاح و تکمیل سیاست‌ها کند.
  25. اگر راهبردهای مورد اشاره و حتی سیاست‌ها و احکام پیشنهادی در لایحه برنامه هفتم به دو حوزه اداری و غیر اداری تقسیم شود، می‌توان چنین ادعا کرد که راهبردها و احکام اداری به‌طور قطع آثار مستقیم بر سایر نظام‌ها (اقتصادی، سیاسی، حقوقی و فرهنگی) و ازسوی دیگر راهبردها و احکام غیراداری آثار غیرمستقیم بر نظام اداری خواهند داشت. برای مثال، راهبرد ارتقای مدیریت سرمایه انسانی که در نظام اداری مطرح می‌شود، حتماً نیازمند اصلاح سیاست‌های مالی و رفع نارسایی‌های نسبی موجود در حوزه حقوق و دستمزد است.
  26. همچنین، راهبرد کاهش انحصار و مداخلات دولتی در اقتصاد که در چارچوب نظام اقتصادی مطرح می‌شود، برای تحقق قطعاً نیازمند اصلاح نظام اداری و نظام تصمیم‌گیری و رفع امکان امضاهای طلایی در نظام اداری است. ازاین‌رو است که نگرش سیستمی و جامع داشتن به برنامه‌های توسعه ضرورت بیش از پیش پیدا خواهد کرد. در مورد بهره‌وری نیز، بعضاً بهره‌وری را می‌توان دارای آثار مستقیم بر یک بخش دانست و ازسوی دیگر، می‌توان استدلالی مطرح کرد که تحقق رشد بهره‌وری‌محور را متأثر از سیاست‌های آن بخش در نظر گرفت.
  27. برنامه‌ریزی توسعه‌ای کشور باید راهبردهایی را وضع کند که در طول دوره برنامه، کلیه امور و حوزه‌های زیرمجموعه نظام اداری را با آن راهبردها و ترتیبات منبعث از آنها بتوان پیگیری کرد. به‌بیان‌دیگر، راهبردهایی که جامعیت حوزه‌های نظام اداری را پوشش بدهد. حوزه‌ها و سرفصل‌های نظام اداری عبارتند از: «مهندسی نقش و ساختار دولت؛ اندازه دولت؛ امور ساختار و تشکیلات؛ نظام‌های مدیریتی؛ نظام‌های استخدامی و مدیریت نیروی انسانی؛ نظام آموزشی و ارتقادهنده آگاهی‌های عمومی و اختصاصی کارکنان؛ هوشمندسازی و تحقق دولت الکترونیک؛ اصلاح فرایندها و بهبود روش‌های انجام کار؛ شفافیت و پاسخگویی؛ کیفیت ارائه خدمت به مردم و
  28. حفظ حقوق شهروندی و کرامت مردم؛ جایگزینی قواعد به‌جای سلیقه‌؛ حذف امضاهای طلایی؛ توسعه فرهنگ سازمانی؛ اشتراک‌گذاری و دسترسی اطلاعات؛ مدیریت بهره‌وری سازمانی؛ نظارت و کنترل؛ ارزیابی عملکرد و ارزشیابی کارکنان؛ ساختار انگیزشی، نظام جبران خدمات و نظام پاداش‌دهی؛ موقعیت‌های تعارض منافع؛ سازوکار تحلیل و ارتباط با ذی‌نفعان؛ دیجیتالی کردن و تحول دیجیتال؛ سلامت نظام اداری؛ مبارزه با تبعیض و فساد و تخلفات اداری؛ مدیریت هزینه‌ها و صرفه‌جویی». بنابراین لازم است قانون برنامه هفتم توسعه، شامل جامعیت مذکور باشد.
  29. نظام اداری کشور (به اعتبار پدیده‌هایی مانند وابستگی به مسیر طی شده، دولت فرومانده، موقعیت‌های تعارض منافع)، به‌ ناچار با انباشت تجمعی مسائل روبه‌رو بوده است. بنابراین فارغ از ارائه احکام حقوقی، شایسته‌ است دولت با محوریت سازمان اداری و استخدامی کشور، نظام مسائل نظام اداری تدوین و در اختیار پژوهشگران و سیاست‌پژوهان قرار گیرد. ازاین‌رو، برخی موانع و مسائلی که سال‌هاست که گریبان نظام اداری را گرفته، با ساده‌انگاری یا احاله دادن به شورای‌عالی اداری یا سازمان اداری و استخدامی نباید انتظار حل آنها را داشت.
  30. بنابراین رویکرد بهینه برنامه هفتم می‌تواند اتخاذ رویکرد حل‌ مسئله و توجه به الزامات و اقتضائات رفع آن‌ مسئله عمیق باشد و یا تعیین راهبرد اصلاحی و سیاستگذاری بهینه موردی برای هریک از مسائل در قوانین موضوعه دیگر. بنابراین، نباید و نمی‌توان انتظار حل کلیه مسائل نظام اداری و بهره‌وری را از برنامه هفتم داشت، اما باید بستر قانونی و راهبردی لازم برای ریل‌گذاری مناسب و علمی مسائل اولویتی نظام اداری و بهره‌وری را فراهم کند. شایان توجه است که در سال‌های اخیر مطالعات و کتب متعددی‌ درخصوص نظام مسائل نظام اداری منتشر شده‌اند.

بنابراین‌ علاوه‌بر اهمیت موضوع نظام اداری در برنامه هفتم توسعه، مشاهده می‌شود که به‌دلیل اثرگذاری مستقیم عملکرد نظام اداری بر پیشبرد امور بهره‌وری، شایسته‌ است در تعیین راهبرد و خط‌مشی برای ارتقای نظام بهره‌وری با هدف تحقق سهم 35 درصدی رشد اقتصادی از محل بهره‌وری کل عوامل تولید، از ترتیبات مقرر در نظام اداری و واقعیات این نظام غفلت نکرد. ازاین‌رو، تصمیم‌گیری بهینه‌ درخصوص نظام بهره‌وری نیازمند بررسی ملاحظات موجود نظام اداری بوده و است.

3.مبانی و مفاهیم بهره‌وری

بهره‌وری، تعاریف متعددی دارد که اهم آن به‌شرح ذیل است:

  • حاصل تقسیم حجم ستانده‌ها بر حجم داده‌ها را گویند.
  • صرف کمترین میزان منابع برای تولید محصول (بدون افت کیفیت).
  • میزان خروجی و سود سازمان نسبت به هزینه‌ها. یعنی اگر سازمانی بتواند با ثابت نگه‌داشتن کیفیت، از میزان هزینه‌های خود بکاهد، بهره‌وری را ارتقا داده است.
  • حاصلضرب اثربخشی در کارآیی. اثربخشی یعنی میزانی که فعالیت‌های برنامه‌ریزی شده تحقق یافته و نتایج برنامه‌ریزی شده به‌دست آمده است (کارِ درست کردن). از طرف دیگر،‌ کارایی یعنی رابطه بین نتیجه به‌دست آمده و منابع استفاده‌شده (درست کار کردن). بنابراین اولاً، کاری که انجام‌ می‌شود باید کار درست و مفید باشد و ثانیا،ً این کار به بهترین شکل ممکن انجام پذیرد و در راستای اهداف باشد که می‌توان در مجموع، این تعریف را نیز برای بهره‌وری بر شمرد: انجامِ درستِ کارِ درست.
  • آژانس بهره‌وری اروپا (EPA)، بهره‌وری را در درجه اول یک دیدگاه فکری می‌داند که همواره سعی در بهبود وضع موجود دارد. بهره‌وری مبتنی‌بر این عقیده است که انسان می‌تواند کارها و وظایفش را هر روز بهتر و با اخذ نتایج برتر از روز گذشته به انجام برساند.
  • سازمان بهره‌وری آسیایی (APO)، بهره‌وری را در یک مفهوم یکپارچه تعریف می‌کند که ترکیبی از مفاهیم رشته‌های مختلف مانند علوم، مهندسی، اقتصاد، مالی و روانشناسی را دربرمی‌گیرد. بهبود یا ارتقای بهره‌وری عموماً از طریق تلاش‌های مشترک حاصل می‌شود که موضوعات خاصی را که بر عملکرد یک سیستم تأثیر می‌گذارد هدف قرار می‌دهد.

اگرچه تعاریف متعددی که منبعث از رویکردها و دیدگاه‌های علوم مختلف به بهره‌وری است، ارائه می‌شود، اما منطق و مفهوم اساسی آن را می‌توان از میکزوسکی (1972) وایر من (2005) دریافت که:

رشد اقتصادی از دو روش محقق می‌شود: 1. افزایش کمّی نهاده‌ها و عوامل تولید؛ (تزریق بیشتر نیروی کار و سرمایه، رشد مبتنی‌بر نهاده) 2. ارتقای بهره‌وری (بهینه‌سازی و بالا بردن کیفیت). برخلاف رشد گسترده (رشد نهاده‌محور) که بر بسط کمّی نیروی انسانی و سرمایه ملموس به‌عنوان موتور محرک رشد اقتصادی متکی است، رشد بهره‌وری محور بر استفاده کارا و اثربخش از منابع متمرکز است.

بنابراین ارتقای بهره‌وری کل عوامل تولید، در مقابل رشد گسترده، منجر به رشد با کیفیت می‌شود. اگرچه رشد عمیق بدون بسط منابع و عوامل تولید در بلندمدت امکان‌پذیر نیست، اما به‌طور عمده تنها رشد عمیق است که می‌تواند تضمین‌کننده رشد اقتصادی پایدار و بهبود کیفیت زندگی جوامع باشد. نکته‌ قابل‌تأمل این است که در یک اقتصاد مطلوب، افزایش کمّی نهاده‌ها توأم با ارتقای بهره‌وری، یک حلقه تشدید شونده مانا را به‌منظور تحقق رشد اقتصادی پایدار می‌سازند. لذا در شرایطی که بهره‌وری وضعیتی نامطلوب‌ داشته‌ باشد، سرمایه‌گذاری و افزایش کمّی منابع انسانی بر رشد اقتصادی پایدار، چندان مؤثر نیست و از طرف دیگر تداوم رشد بهره‌وری در بلندمدت نیز بدون سرمایه‌گذاری میسر نخواهد بود.

بنابراین ملاحظه می‌شود که بهره‌وری منحصر به سیستم‌های تولیدی و صنعتی نیست و شامل هر فرایندی است که به‌منظور تولید کالا یا خدمت مشخص طراحی و پیاده‌سازی‌ شده‌ است. دستیابی به سطح بالایی از بهره‌وری از طریق یک نظام یکپارچه و یادگیرنده به‌دست می‌آید که در طول زمان از طریق بهبود مستمر و ترکیب بهینه عوامل تولید دائماً در سطح بالاتری از تعالی و بهره‌وری را تجربه می‌کند. تجربه نشان داده که در این نظام، «تدبیر» و «نوآوری» دو پیشران اصلی ارتقای بهره‌وری هستند و با توجه به پیچیدگی سیستم‌های هدف، بهره‌وری موضوعی چند رشته‌ای و بلکه فرارشته‌ای است.

علاوه‌بر تعاریف و منطق اصلی بهره‌وری که اشاره شد، باید به این نکته اذعان کرد که دسته‌بندی‌های مختلفی برای بهره‌وری ارائه می‌شود که هریک سعی در کاربست منطق اصلی بهره‌وری در حوزه یا بخش مورد نظر است. تفکیک‌های موضوعی، بخشی، کارکردی، زمانی، سطوح جغرافیایی، سیاستی و دسته‌بندی منبعث از ماهیت حقوقی، از مهم‌ترین دسته‌بندی‌های بهره‌وری هستند.

  • دسته‌بندی موضوعی: بهره‌وری سرمایه، نیروی کار، کسب‌وکار، مدیریت و سازمان.
  • دسته‌بندی زمانی: بهره‌وری در زمان کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت.
  • دسته‌بندی بخشی: بهره‌وری بخش‌های کشاورزی، نفت، معدن، صنعت، آب و برق و گاز، ساختمان، حمل‌ونقل و انبارداری، ارتباطات، آموزش، رفاه اجتماعی، گردشگری، اداری، بازرگانی، فرهنگ، فناوری و امور دانش‌بنیان که دسته‌بندی غالب در برنامه ششم توسعه بوده است.
  • دسته‌بندی کارکردی: بهره‌وری فرایند و سازوکارهای سیاستگذاری، تنظیم‌گری، عملیاتی، اجرایی، کنترلی، نظارتی، ارزیابی، ترویجی و مطالعاتی.
  • دسته‌بندی سطح جغرافیایی: بهره‌وری در سطح بین‌الملل، قاره آسیا، خاورمیانه، ملی، منطقه‌ای، استانی، شهرستان و شهری.
  • دسته‌بندی سیاستی: بهره‌وری در سیاست‌های پولی، مالی، ارزی، تجاری، صنعتی و توسعه‌ای.
  • دسته‌بندی منبعث از ماهیت حقوقی: بهره‌وری بخش عمومی، دستگاه اجرایی، بخش خصوصی، بخش تعاونی، شرکت‌های دولتی، شرکت‌های چندملیتی، شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران خارجی.

فارغ از دسته‌بندی‌های مختلف، موضوع محاسبه و اندازه‌گیری و ارزیابی بهره‌وری نیز از اهمیت فراوان برخوردار است. در این‌خصوص باید توجه داشت که دسته‌بندی به‌خودی خود اصالت و اهمیت ندارد، بلکه اتکا به دسته‌بندی خاص، برای تسهیل برنامه‌ریزی، رصد، پایش و ارزیابی است. ازاین‌روست که هم براساس رژیم‌های آماری و شاخص‌های کلان اقتصادی و هم مطابق با ادبیات و دیدگاه نظری به بهره‌وری، اغلب دسته‌بندی بخشی را مورد توجه و اتکا قرار می‌دهد که به‌نظر صحیح است.

زیرا ضمن اینکه باید واقعیات و ملاحظات نظام آماری برای جمع‌آوری داده‌های واقعی را در نظر گرفت، باید توجه داشت که بخش‌های مختلف اقتصادی- اجتماعی دارای فنون و اصول خاص خود هستند. یعنی آن‌گونه که بهره‌وری بخش کشاورزی را رصد و ارزیابی می‌کنیم، نمی‌توان بهره‌وری انرژی را راهبری کرد. علاوه‌بر این، رشد و پیشرفت که به‌نوعی در تولید ناخالص داخلی کشور متبلور می‌شود، دارای یک نظام آماری شناخته شده و پرسابقه و مبتنی‌بر توافق بین‌المللی است. ازاین‌رو، نزدیک‌ترین معیارها و داده‌ها برای رصد آماری بهره‌وری با هدف تعیین سهم بهره‌وری در رشد اقتصادی نیازمند رویکرد و دسته‌بندی بخشی است.

نکته حائز اهمیت دیگر اینکه اتکا کردن به دسته‌بندی بخشی، منافاتی با توجه کردن به سایر دسته‌بندی‌ها ندارد. بنابراین با اصالت دادن به رشد بهره‌وری محور، همانند کلیه کشورها، شاخص بهره‌وری کل عوامل تولید، مهم‌ترین شاخص برای ارتباط دادن موضوعات و دسته‌بندی‌های اشاره شده به رشد بهره‌وری محور است. به‌عبارت دیگر، پیگیری بهره‌وری موضوعی یا منبعث از ماهیت حقوقی، درنهایت باید منجر به رشد شاخص بهره‌وری کامل عوامل تولید شود.

بنابراین، شاخص بهره‌وری کل عوامل تولید و تحولات آن، به تصویر کشنده‌ پیشرفت فنی، توسعه سرمایه انسانی، تغییر در ترکیب عوامل تولید، اصلاحات ساختاری، کیفیت سیاستگذاری و در مجموع،‌ کارایی ترکیب نهاده‌هاست. این شاخص یکی از مهم‌ترین نماگرهای نشان‌دهنده رشد بلندمدت اقتصادی کشورهاست. بخشی از رشد اقتصادی که نمی‌توان آن را به افزایش کمّی نهاده‌های تولید، یعنی رشد موجودی سرمایه و رشد ساعات اشتغال نسبت داد را رشد حاصل از بهره‌وری کل عوامل تولید می‌نامند. با توجه به اینکه این رشد ناشی از استفاده کاراتر و اثربخش‌تر از منابع حاصل شده ‌است، کیفیت رشد اقتصادی را نمایندگی می‌کند.

پایداری، استمرار و فراگیری رشد اقتصادی، منوط‌ به‌وجود رشد بهره‌وری‌محور است [14]. ازاین‌رو،‌ قانونگذاری در ماده (۳) قانون برنامه ششم توسعه کشور، هدف‌گذاری 2.8 درصد از رشد 8 درصدی سالیانه را انجام داد و برای این مهم نیز، به تفکیک بخش‌ها، اهداف بهره‌وری هر بخش را نیز بیان کرد. علاوه‌بر این، در مواد (4) و (5) قانون مذکور نیز، احکام و رویکردها را برای تحقق این رشد بهره‌وری محور ابلاغ شد.

یکی از چارچوب‌های مفهومی توضیح‌دهنده بهره‌وری توسط سازمان بهره‌وری آسیایی با نام شاخص آمادگی بهره‌وری برای به‌کارگیری در سطح کشورها ارائه‌ شده که مشتمل بر چهار تغییر است: 1. انگیزه کسب‌وکارها برای ارتقای بهره‌وری. 2. قابلیت‌ها. 3. کارایی بازارها. 4. ثبات اقتصادی.

متأسفانه ارزیابی سال 2020 سازمان بهره‌وری آسیایی از شاخص مذکور برای ایران، تنها از کشور بنگلادش، وضعیت بهتری داشته و رتبه 16 از 17 کشور را کسب کرده، البته در زیر شاخص‌ کارایی بازارها، وضعیت ایران از بنگلادش هم بدتر (رتبه آخر) گزارش‌ شده ‌است.

عوامل مؤثر بر بهره‌وری

رویکردهای مختلفی نسبت به تعیین عوامل مؤثر بر بهره‌وری وجود دارد که تقسیم‌بندی‌های مختلفی ارائه می‌کنند. فارغ از اینکه چه مکاتبی با چه رویکردهایی به بهره‌وری می‌نگرند، اهم عوامل مؤثر بر بهره‌وری در قالب عوامل داخلی و بیرونی به‌شرح ذیل است:

عوامل داخلی مؤثر بر بهره‌وری:

الف) عوامل سخت‌افزاری: استفاده مؤثر و بهینه از ماشین‌آلات و تجهیزات، حذف کمبودها، استفاده کارا از ظرفیت تولید و کارخانه، بهینه‌سازی شیوه بهره‌برداری.

  • ب) عوامل نرم‌افزاری: مدیریت بهینه منابع انسانی، ساختار سازمانی و تقسیم و توزیع قدرت، سیستم‌ها و فرایندهای انجام کار، سازوکارهای کنترل و ارزیابی، شیوه‌های مدیریت، چگونگی بهره‌مندی از نوآوری و تکنولوژی تولید، بهره‌مندی مؤثر از نرم‌افزارها و هوش‌مصنوعی، ساختار انگیزشی تولید و انجام وظایف.

عوامل خارجی مؤثر بر بهره‌وری:

  • الف) متغیرهای اقتصادی: ثبات و پیش‌بینی‌پذیری متغیرها و شاخص‌های کلان اقتصادی اعم از جمعیت، نرخ بیکاری، تورم، ارز، کسری بودجه، نرخ بهره و….

ب) منابعطبیعی: ظرفیت و شیوه بهره‌برداری از منابع (آب، زمین، انرژی و…) و موقعیت جغرافیایی و محیط پیرامونی.

پ) سیاست‌های اقتصادی داخلی و بین‌المللی: کیفیت سیاستگذاری مالی، پولی، ارزی، تجاری، صنعتی، دستمزد، انرژی و توسعه‌ای؛ استانداردهای زیست‌محیطی؛ سازوکار تسهیم و تخصیص امتیازات و حمایت‌ها؛ کیفیت تنظیم‌گری یا مداخلات در نظام قیمت‌گذاری؛ وضعیت زیرساخت‌ها.

عوامل مؤثر بر بهره‌وری بلندمدت: ایجاد و توسعه محصولات جدید؛ معرفی روش‌های تولید جدید؛ توجه به کیفیت و بازدهی سرمایه‌گذاری؛ ارجحیت به تکمیل ظرفیت‌های خالی در ارائه تسهیلات و حمایت‌های اعتباری به نظام تولید؛ عقلایی کردن ساخت اقتصادی؛ مدیریت هزینه‌ها و صرفه‌جویی؛ ارتقای نقش اتحادیه‌ها و انجمن‌های صنفی؛ یافتن کانال‌های جدید بازاریابی؛ ارتقای نظام انگیزشی تولید و کار؛ محدود کردن رویه‌ها و فعالیت‌های نامولد.

4.پیشینه سیاستی و سازمانی بهره‌وری در ایران

در سال ۱۳۴۴ خورشیدی مقارن با سال ۱۹۶۵ میلادی، ایران با وجود نداشتن تشکیلات بهره‌وری، به عضویت سازمان بهره‌وری آسیایی (APO) درآمد. در سال ۱۳۶۷ مجلس شورای اسلامی تمدید عضویت ایران در سازمان بهره‌وری آسیایی را مورد تصویب قرار داد و وزارت صنایع سنگین وقت، مسئولیت دبیرخانه‌ای آن را به‌عهده گرفت تا تشکیلات بهره‌وری به‌طور مستقل در سال ۱۳۷۱ راه‌اندازی شود. به این ترتیب در مجمع عمومی فوق‌العاده شرکت «دنا سنگ» وابسته به سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران مورخ 1372/04/28، نام شرکت مذکور به شرکت «سازمان بهره‌وری ملی ایران» تغییر یافت و مواردی از اساسنامه آن نیز اصلاح شد تا متولی بهره‌وری کشور باشد.

این شرکت تا اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۷ به فعالیت خود ادامه داد. سپس‌ براساس مصوبه شورای‌عالی اداری کشور، شرکت «سازمان بهره‌وری ملی ایران» با توجه به جایگاه فرابخشی آن به شرکت «سازمان ملی بهره‌وری ایران» تغییر نام داد و از این وزارتخانه منفک و به سازمان امور اداری و استخدامی کشور ملحق شد. در سال ۱۳۷۸ با ادغام سازمان امور اداری و استخدامی کشور و سازمان‌ برنامه‌وبودجه و تشکیل سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور، مالکیت شرکت «سازمان ملی بهره‌وری ایران» به این سازمان انتقال یافت و در سال ۱۳۸۴ شرکت مذکور منحل و سپس در سال ۱۳۸۵ «مرکز ملی بهره‌وری ایران» ایجاد شد. پس از آن در سال ۱۳۹۰ بر‌اساس ماده (۷۹) قانون برنامه پنجم توسعه، سازمان ملی بهره‌وری ایران به‌عنوان مؤسسه دولتی وابسته به معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور و با استفاده از امکانات موجود ایجاد شد.

آیین‌نامه اجرایی ماده (۷۹) در تاریخ 1390/۸/۱ به تصویب هیئت وزیران رسید و در ۱۲ دی‌ماه همان سال، ازسوی معاون اول رئیس‌جمهور ابلاغ شد و این سازمان تا تاریخ 1393/۱۰/7 به‌عنوان زیر مجموعه معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور به‌کار خود ادامه ‌داد. پس از احیا و تجدید ساختار دوباره سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور در سال ۱۳۹۳، «سازمان ملی بهره‌وری ایران» به‌عنوان یکی از سازمان‌های تابعه سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور به فعالیت خود ادامه می‌داد تا تاریخ 1395/۷/27 که با تصویب‌نامه شورای‌عالی اداری (با توجه به تفکیک سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور) به‌عنوان سازمان وابسته به سازمان اداری و استخدامی کشور به فعالیت خود ادامه می‌دهد. همچنین سازمان ملی بهره‌وری ایران به‌عنوان دبیرخانه سازمان بهره‌وری آسیایی در ایران فعالیت می‌کند.

پیشینه سیاستی و تقنین

 جدول 1. عناوین اسناد بالادستی، قوانین و مقررات حوزه بهره‌وری

عناوین اسناد بالادستی، قوانین و مقررات حوزه بهره‌وری
اسناد بالادستیسیاست‌های کلی: نظام اداری؛ اصلاح الگوی مصرف؛ تشویق سرمایه‌گذاری؛ اشتغال؛ آمایش سرزمین؛ نظام در بخش کشاورزی؛ در بخش صنعت؛ در بخش‌ حمل‌ونقل؛ در بخش منابع آب؛ در بخش انرژی؛ در بخش منابع‌طبیعی؛ در بخش شهرسازی؛ در خودکفایی دفاعی و امنیتی؛ تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی؛ اقتصاد مقاومتی؛ ایجاد تحول در نظام‌ آموزش‌وپرورش؛ جمعیت؛ سلامت؛ علم و فناوری؛ محیط زیست و سیاست‌های کلی برنامه‌های سوم، چهارم، پنجم، ششم و هفتم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران.
قوانین و مقرراتقانون عضویت دولت جمهوری اسلامی ایران در سازمان بهره‌وری آسیایی؛‌ تبصره «۳۵» قانون برنامه دوم توسعه و آیین‌نامه اجرایی آن؛ مصوبه ۸۰۷۰ قانون برنامه سوم توسعه؛‌ ماده (۵) قانون برنامه چهارم توسعه و آیین‌نامه اجرایی آن؛ ماده (۷۹) قانون برنامه پنجم توسعه و آیین‌نامه اجرایی آن؛‌ ماده (۵) قانون برنامه ششم توسعه؛ آیین‌نامه اجرایی‌ بند «و» تبصره «۱۸» قانون بودجه سال 1401 کل کشور.

فارغ از عملکرد قوانین و مقررات فوق‌الذکر، نکته‌ قابل‌تأمل این است که بهره‌وری که عهده‌دار مسئولیت خطیر تحقق 2.8 واحد درصدی از رشد 8 درصدی سالیانه کشور است، با نوعی فقر سیاستی در سطح قانون و جامعیت و یکپارچگی سیاست‌های مصوب روبه‌روست. لذا‌ شایسته ‌است، برنامه هفتم برای این عدم تناسب بین اهداف و رسالت و پیچیدگی‌های امر بهره‌وری با جایگاه فعلی و سیاست‌های مصوب اختصاصی این حوزه تناسب تدابیری بیاندیشد. با وجود این، برخی احکام و سیاست‌ها برای نظام بهره‌وری کشور از اهمیت خاصی برخوردار هستند که در ادامه به آنها به‌صورت تاریخی اشاره می‌شود:

  • عضویت ایران در سازمان بهره‌وری آسیایی (APO) به‌عنوان سازمان پیش‌رو در زمینه بهره‌وری، از زمان تأسیس آن سازمان وجود داشت که با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن‌ماه سال 1357، عضویت ایران معلق شده تا در سال 1367 و با تصویب مجلس شورای اسلامی، مجدداً به عضویت آن سازمان‌ در آمده ‌است. سازمان ملی بهره‌وری (در عین تغییر و ماهیت حقوقی خود) عهده‌دار امور دبیرخانه‌ای این سازمان در کشور ماست و کلیه برنامه‌ها، ارتباطات، امور آموزشی، ترویجی، آمار و داده‌ها و پرداخت حق عضویت را مدیریت می‌کند. سازمان بهره‌وری آسیایی در آخرین اقدام آماری، گزارش جامع سال 2022 را منتشر کرده است.
  • سیاست‌های کلی ابلاغی مقام معظم رهبری در ساخت حقوقی- سیاسی کشور از جایگاه عالی برخوردار بوده و جزو اسناد بالادستی‌ محسوب‌ می‌شود. بررسی کلیه سیاست‌های کلی مؤید این مطلب است که نه‌تنها رشد بهره‌وری محور در بسیاری از سیاست‌های کلی (تعداد 27 سیاست کلی) دنبال شده ‌است، بلکه نوعی تغییر خط‌مشی نیز در سیاست‌ها، به فراخور زمان و موضوع، رخ داده است.
  • آیین‌نامه اجرایی‌ تبصره «۳۵» قانون برنامه دوم توسعه مصوب 1374/12/27، هیئت وزیران، در این آیین‌نامه دستگاه‌های اجرایی مکلف به تشکیل کمیته بهره‌وری دستگاه شده و همچنین 5 درصد از اعتبارات جاری را باید به امر بهبود و افزایش بهره‌وری در زمینه‌های نظام اداری، سیستم‌ها و روش‌های کار، استفاده از تکنولوژِی‌های پیشرفته و ارتقای مهارت‌های مدیران، افزایش مشارکت فعال کلیه کارکنان در تمامی سطوح، بهبود نظام گزینش و انتصاب مدیران، مطالعه و سنجش و تحلیل بهره‌وری و سایر اقداماتی که به‌طور مشخص دارای نتایج عملی برای ارتقای بهره‌وری می‌شود اختصاص دهند.
  • همچنین کلیه دستگاه‌های اجرایی مکلف به تکمیل و ارائه اطلاعات مطابق فرم‌های درخواستی سازمان‌ برنامه‌وبودجه شدند. نکته‌ قابل‌توجه اینکه در این آیین‌نامه، امور بازنگری در شاخص‌های بهره‌وری به‌همراه نظارت بر‌ حُسن اجرای این آیین‌نامه برعهده سازمان‌ برنامه‌وبودجه بوده و گزارش کامل بهره‌وری در کشور را این سازمان به‌ هیئت وزیران باید ارائه بدهد.
  • در تاریخ 1379/2/2و طبق‌ اصل یکصدوسی‌وهشتم قانون اساسی،‌ هیئت وزیران مصوب کرد که کلیه دستگاه‌های اجرایی مکلفند چرخه مدیریت بهره‌وری (طراحی شاخص‌ها، تحلیل عوامل، برنامه‌ریزی و اجرا) را مستقر کرده و برنامه ارتقای بهره‌وری سازمان متبوع را با هماهنگی سازمان ملی بهره‌وری ارائه کنند. سازمان ملی بهره‌وری مسئول نظارت بر‌ حُسن اجرای این آیین‌نامه و ارائه گزارش به‌ هیئت وزیران‌ شده‌ است. نکته مهم اینکه این آیین‌نامه در دوره برنامه سوم توسعه اجرا می‌شده‌ است.
  • برنامه چهارم توسعه کشور مصوب سال1383، در ماده (5) خود سهم 31.3 درصد را برای سهم بهره‌وری کل عوامل در رشد تولید ناخالص داخلی را جهت تحول از یک اقتصاد نهاده‌محور به یک اقتصاد بهره‌ورمحور تعیین کرده و کلیه دستگاه‌های اجرایی را مکلف به تدوین اسناد ملی، بخشی، استانی، و ویژه برای ارتقای بهره‌وری در حوزه مربوطه کرده بود. متوسط رشد سالیانه برای بهره‌وری نیروی کار، سرمایه و کل عوامل تولید به‌ترتیب مقادیر حداقل 3.5، 1 و 2.5 درصد تعیین‌شده بود.
  • سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور مکلف شده بود نسبت به بررسی عملکرد دستگاه‌های اجرایی در زمینه شاخص‌های بهره‌وری و رتبه‌بندی دستگاه‌های اجرایی اقدام کرده و تخصیص منابع مالی برنامه چهارم توسعه و بودجه‌های سنواتی را با توجه به برآوردهای مربوط به ارتقای بهره‌وری کل عوامل تولید و همچنین میزان تحقق آنها به عمل آورده و نظام نظارتی فعالیت‌ها، عملیات و عملکرد مدیران و مسئولان را براساس ارزیابی بهره‌وری متمرکز کند، البته آیین‌نامه اجرایی این ماده در تاریخ 1389/12/7 به تصویب‌ هیئت وزیران می‌رسد که در آن سیاست‌های قبلی را به‌نوعی تنفیذ کرده‌ است.
  • تنها وجه افتراق اینکه‌ هیئت وزیران، مرکز آمار و بانک مرکزی را موظف به ارائه آمار و اطلاعات بهره‌وری در رشد اقتصادی (سطوح کلان و بخشی) کرده است. در این آیین‌نامه، نظارت بر حسن‌اجرا برعهده معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور (به‌دلیل انحلال سازمان‌ برنامه‌وبودجه کشور) قرار‌ داده ‌شده‌ است.
  • ماده (79) قانون برنامه پنجم توسعه کشور ضمن تعیین سازمان ملی بهره‌وری به‌عنوان یک مؤسسه دولتی وابسته به معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور، سهم بهره‌وری در رشد اقتصادی را یک سوم در پایان برنامه هدف‌گذاری کرد و سازمان ملی بهره‌وری را مسئول برنامه‌ریزی، سیاستگذاری، راهبری، پایش و ارزیابی بهره‌وری کل عوامل تولید ازجمله نیروی کار، سرمایه، انرژی و آب و خاک نمود. علاوه‌بر این، سازمان مکلف به ارائه برنامه جامع بهره‌وری کشور شامل شاخص‌های استاندارد بهره‌وری و نظام اجرایی ارتقای بهره‌وری، دربرگیرنده توزیع نقش‌ها و مسئولیت‌ها در کلیه بخش‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی (اعم از بخش‌های دولتی و غیردولتی) جهت تصویب به‌ هیئت وزیران‌ شده‌ است.
  • همچنین حداکثر 3درصد از هر مرحله تخصیص اعتبارات هزینه‌ای دستگاه‌های اجرایی در خزانه باید نگهداری شود و پرداخت آن به دستگاه منوط به ارائه تأییدیه معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور‌ مبنی‌بر رعایت مصوبات موضوع این ماده و دیگر تکالیف قانونی مربوط به بهره‌وری است. هیئت وزیران آیین‌نامه اجرایی این ماده را در تاریخ 1390/10/22 مشتمل بر 11 ماده ابلاغ کرد و سازوکارهایی برای برنامه ارتقای بهره‌وری کشور، فرایند ارائه آمار و اطلاعات و ضمانت اجرای بودجه‌ای را تعیین کرده‌ است که با توجه به اهمیت آن، کل متن آیین‌نامه ارائه می‌شود:
هیئت‌وزیران در جلسه مورخ 1390/8/1 ‌بنابه پیشنهاد معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور و به‌استناد ماده (79) قانون برنامه پنج‌ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران، آیین‌نامه اجرایی ماده یادشده را‌ به‌شرح زیر تصویب کرد:‌
ماده (۱) در این آیین‌نامه، واژه‌ها و اصطلاحات زیر در معانی مشروح مربوط به‌کار می‌روند:
الف) قانون: قانون برنامه پنج‌ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران.
ب) برنامه جامع بهره‌وری:
برنامه‌ای مدون و لازم‌الاجرا برای ارتقای بهره‌وری عوامل تولید مشتمل بر شاخص‌های استاندارد بهره‌وری، نظام اجرایی ارتقای بهره‌وری و چرخه مدیریت بهره‌وری (اندازه‌گیری، تحلیل، برنامه‌ریزی، اجرا و بهبود) و توزیع نقش‌ها و مسئولیت‌ها در هریک از بخش‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اعم از دولتی و غیردولتی.
ج) شاخص‌های استاندارد بهره‌وری: شاخص‌های سنجش بهره‌وری هریک از عوامل تولید و بهره‌وری کل عوامل تولید.
د) شناسنامه: تعاریف، ویژگی‌ها و مشخصات دقیق شاخص‌های بهره‌وری.
ﻫ) دستگاه اجرایی: دستگاه‌های اجرایی موضوع ماده (222) قانون.
و) معاونت: معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور.ز) سازمان: سازمان ملی بهره‌وری ایران. 
ماده (۲) وظایف سازمان‌ به‌شرح زیر تعیین می‌شود:
الف) تهیه برنامه جامع بهره‌وری کشور.
ب) برنامه‌ریزی، سیاستگذاری، راهبری، پایش و ارزیابی بهره‌وری کلیه عوامل تولید ازجمله نیروی‌کار، سرمایه، انرژی، آب و خاک.
ج) برنامه‌ریزی و ارائه آموزش‌های تخصصی ارتقای بهره‌وری به‌ تمامی دستگاه‌های اجرایی.
د) نظارت بر عملکرد دستگاه‌های اجرایی در شناسایی متغیرها و اجرای سیاست‌های اثرگذار بر رشد بهره‌وری.
ﻫ)  نظارت بر عملکرد دستگاه‌های اجرایی در انتشار اطلاعات مربوط به تغییرات بهره‌وری و اثر آن بر رشد اقتصادی.
و) نظارت بر عملکرد دستگاه‌های اجرایی‌ درخصوص انجام تکالیف قانونی مربوط به ارتقای بهره‌وری و اخذ گزارشات از آنها به‌منظور ارائه گزارش نظارتی به معاونت.
ز) تهیه و ابلاغ دستورالعمل‌های مربوط به تعیین شاخص‌های بهره‌وری، سیاست‌ها و متغیرهای اثرگذار بر رشد بهره‌وری.
ح) تهیه و ابلاغ دستورالعمل‌های چگونگی انتشار اطلاعات بهره‌وری ازسوی دستگاه‌های اجرایی. 
ماده (۳) سازمان موظف است برنامه جامع بهره‌وری کل کشور را براساس اطلاعات دریافتی از دستگاه‌های اجرایی حداکثر تا پایان شهریورماه سال 1391 تدوین و برای تصویب به هیئت وزیران ارائه نماید. 
ماده (۴) دستگاه‌های اجرایی موظفند پس از ابلاغ برنامه جامع بهره‌وری، تغییرات بهره‌وری خود و بخش‌های مربوط و اثر آن بر رشد اقتصادی مربوط به بخش خود را تهیه و منتشر نمایند. 
ماده (۵) معاونت‌های برنامه‌ریزی یا واحدهای سازمانی یا عناوین مشابه در دستگاه‌های اجرایی مسئولیت نظارت بر اجرای تکالیف قانونی بهره‌وری در دستگاه را برعهده داشته و موظف به انجام همکاری و هماهنگی لازم با سازمان می‌باشند.
ماده (۶) دستگاه‌های اجرایی موظفند گزارش سالانه ارزیابی بهره‌وری خود و بخش مربوط را براساس دستورالعمل‌های مربوط به سازمان ارسال نمایند. 
ماده (۷) سازمان موظف است گزارش‌های سالانه اجرای برنامه جامع بهره‌وری کشور را تهیه و به معاونت ارائه نماید. 
ماده (۸) مرکز آمار ایران موظف است با رعایت ماده (68) قانون نسبت به تهیه و عملیاتی کردن برنامه اجرایی مربوط به تهیه آمار و اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه شاخص‌های بهره‌وری (شامل طرح‌های آمارگیری، پایگاه اطلاعات آماری کشور، سامانه اطلاعاتی عملیاتی و زمان‌بندی) اقدام نماید. دستگاه‌های اجرایی موظفند شناسنامه‌های مربوط را ظرف چهار ماه پس از ابلاغ این آیین نامه به مرکز آمار ایران ارائه نمایند. 
ماده (۹) خزانه‌داری کل کشور حداکثر سه‌درصد از تخصیص اعتبارات هزینه‌ای دستگاه‌های اجرایی را نزد خود نگهداری می‌کند. پرداخت این اعتبارات منوط به‌ تأیید معاونت‌ مبنی‌بر رعایت مصوبات موضوع ماده (79) قانون و دیگر تکالیف قانون مربوط به بهره‌وری و احکام این آیین نامه می‌باشد.تبصره- مجامع کلیه شرکت‌های دولتی، بانک‌ها، بیمه‌های دولتی و مؤسسات عمومی غیردولتی می‌توانند بخشی از پاداش عملکرد و سایر پاداش‌های قانونی را به تحقق اهداف ارتقای بهره‌وری موکول نمایند. 
ماده (۱۰) دستگاه‌های اجرایی موظفند سیاست‌ها و متغیرهای اثرگذار بر رشد بهره‌وری حاوی سیاست‌های تشویقی بخش‌های غیردولتی و شرکت‌های دولتی را شناسایی و در چارچوب قوانین و مقررات مربوط اجرا نمایند. 
ماده (۱۱) به سازمان اجازه‌ داده‌ می‌شود، به‌منظور شناسایی و تشویق فعالان اقتصادی غیردولتی و شرکت‌های دولتی در امر بهره‌وری و معرفی آنان به جامعه، جایزه ملی بهره‌وری را مطابق با دستورالعمل سازمان، اعطا نماید.

همان‌طور که ملاحظه می‌شود در این آیین‌نامه، برای نخستین‌بار، تعداد 8 وظیفه برعهده سازمان ملی بهره‌وری نهاده‌ شده‌ است. برنامه ارتقای بهره‌وری توسط‌ هیئت وزیران باید تصویب و ابلاغ شود. دستگاه‌ها مکلف به تدوین و انتشار تغییرات بهره‌وری خود و بخش‌های مربوطه و اثر آن بر رشد اقتصادی مربوط به بخش خود (بعد از ابلاغ برنامه جامع بهره‌وری) شده‌اند. همچنین اگرچه سازمان ملی بهره‌وری موظف به تهیه گزارش اجرای برنامه جامع بهره‌وری کشور شده ‌است،‌ لکن گزارش مذکور را باید به معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی تحویل دهد.

علاوه‌بر این، مرکز آمار (نه بانک مرکزی)، مسئول تهیه برنامه اجرایی مربوط به تهیه آمار و اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه شاخص‌های بهره‌وری شده و کلیه دستگاه‌ها مکلف به همکاری هستند.

برای اولین بار نیز به مجامع شرکت‌های دولتی، بانک‌ها، بیمه‌های دولتی و مؤسسات عمومی غیردولتی اختیار داده است تا بخشی از پاداش عملکرد و سایر پاداش‌های قانونی را به تحقق اهداف بهره‌وری موکول کنند.

  • هیئت وزیران در تاریخ 1394/6/11 در اجرای ماده (79) قانون برنامه پنجم توسعه و در ادامه مصوبه پیشین (آیین‌نامه اجرایی‌ ماده (۷۹) قانون مذکور)، برنامه جامع بهره‌وری کشور مشتمل بر 11 بخش را ابلاغ کرد که اهم موارد مندرج در آن به‌شرح ذیل است:

1.مقدمه: در این بخش، هدف‌گذاری سهم یک سومی رشد بهره‌وری محور در رشد 8 درصد سالیانه را بیان کرده و تأکید داشته که برنامه جامع بهره‌وری کشور، سندی بلندمدت است که با اتکا به ترکیب دو نگرش راهبردی و فرایندی طراحی‌ شده و این برنامه مبنای عمل سازمان ملی بهره‌وری ایران است. نکته‌ قابل‌توجه اینکه اشاره شد، در مواقعی که رشد اقتصادی کمتر از حد انتظار 8 درصدی باشد. در برنامه جامع بهره‌وری کشور که افق 10ساله را مدنظر دارد و در آن جهش بهره‌وری‌ مدنظر است، حداقل 2 واحد درصد از رشد اقتصادی باید از طریق رشد بهره‌وری تأمین شود.

2.تعاریف و اختصارات: در این بخش تبیین شده و برای بار اول شاخص‌های بهره‌وری را در سه نوع خود یعنی تک‌عامله، چند عامله و کل عوامل طبقه‌بندی کرده و همچنین بهره‌وری سبز و شاخص آن را نیز تعریف کرده‌ است. در مجموع 18 عبارت، تعریف‌ شده‌ است.

3.در بخش سوم، شاخص‌های استاندارد بهره‌وری که مشتمل بر 12 شاخص می‌باشد را تبیین و فرمول محاسبه آن را ارائه کرده است.

4.در بخش چهارم، اصول و ارزش‌های هویتی نظام مدیریت بهره‌وری کشور در قالب 10اصل و ارزش‌ بیان‌ شده است.

5.مأموریت نظام مدیریت بهره‌وری کشور (Mission) عبارتند از: برآورده کردن اصول و ارزش‌های نظام مدیریت بهره‌وری کشور در راستای تحقق اهداف برنامه جامع بهره‌وری کشور و دستیابی به سهم بهینه بهره‌وری در رشد اقتصادی و توسعه پایدار.

6.بیانیه چشم‌انداز آرمانی (منظر متجلی-Vission) نظام مدیریت بهره‌وری کشور تبیین شده که عبارتند از: به‌وجود آمدن نظامی پویا و پایا در مدیریت بهره‌وری در تمام سطوح فعالیت‌ها و فعالان اقتصادی جهت دستیابی به بیشترین اثرگذاری بهره‌وری بر رشد اقتصادی کشور.

7.اهداف (Goals) نظام مدیریت بهره‌وری، ارتقای پایان و پویای بهره‌وری اقتصاد ملی تعیین‌شده است و تعداد 7 هدف فرعی نیز تصریح‌ شده‌ است:

 الف) ارتقای بهرهوری در کشور در طول فرایند تولید تا مصرف و نیز در کلیه فعالیتها و فعالان اقتصادی با تأکید بر سهم یک سومی بهرهوری از رشد اقتصادی کشور.

ب) بالا بردن دانش، فرهنگ و باور ملی در مورد جایگاه بهرهوری، برای تداوم رشد بهرهوری.

پ) شناخت مؤلفههای بهرهوری در تمام سطوح بهرهوری بهمنظور دستیابی به الگوی مدیریت بهرهوری.

ت) دسترسی عموم به آمارها و اطلاعات بهرهوری بهصورت تفصیلی و برای تمام سطوح فعالیتهای اقتصادی و فعالان اقتصادی.

ث) حصول اطمینان از قرار گرفتن روند رشد بهرهوری در مسیر بهینه.

ج) دانشبنیان کردن بهرهوری و بومیکردن دانش در مورد رشد بهرهوری در سطوح و زمینههای مختلف برای گسترش دامنه حضور بهرهوری در زندگی و جامعه و بالا بردن سهم بهرهوری دانشبنیان در رشد بهرهوری.

چ) شفافسازی وضعیت بهرهوری در کلیه سطوح فعالیت و فعالان اقتصادی از طریق شناخت وضعیت و مقایسه و ارزیابی داخلی و بینالمللی، برای ارتقای فرهنگ بهرهوری و آشناسازی جامعه با اهمیت آن.

علاوه‌بر این هدف کمّی رشد شاخص بهره‌وری کل عوامل تولید، میزان 2.7 درصد (سهم 33.3 درصد) تعیین شد. نکته‌ قابل‌تأمل این است که‌ هیئت وزیران تأکید کرده که‌ اهداف کمّی تعیین‌شده افق بلندمدت (10) ساله را نشانه گرفته است.

8.در بخش هشتم، با اشاره به سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی و اصل‌ چهل‌وچهارم قانون اساسی، 5 جهت‌گیری راهبردی را اعلام می‌دارد:

 الف) گسترش بهره‌وری متکی بر توسعه پایدار.

 ب) ارتقای بهره‌وری دانش‌بنیان.

پ) ارتقای بهره‌وری در بخش عمومی.

ت) ارتقای بهره‌وری بخش‌های غیردولتی (خصوصی و تعاونی).

 ث) تقویت جایگاه سازمان.

9.در بخش نهم نیز برای راهبردهای پنج‌گانه مطروحه در بخش هشتم، به‌ترتیب 5، 5، 4،2 و 2 راهبرد معرفی‌ شده‌ است.

10.بخش دهم به نظام فرایندی برنامه جامع بهره‌وری کشور پرداخته و مراحل آماده‌سازی، سنجش بهره‌وری، طراحی و استقرار پایگاه‌های داده‌ای، تحلیل و عارضه‌یابی بهره‌وری، اجرا و پایش برنامه‌های ارتقای بهره‌وری را با تعیین متولیان و اقدام‌ مدنظر تعیین کرده است.

11.در بخش یازدهم اقدامات اجرایی مشتمل بر 17 اقدام که اهم آن‌ به‌شرح ذیل است:

  • دستگاه‌ها مکلف به اجرای تکالیف قانونی بهره‌وری و اجرای نظام‌نامه متولی بهره‌وری هستند.
  • تکلیف سازمان ملی بهره‌وری به اقدامات فرهنگی در همکاری با سازمان صداوسیما.
  • تکلیف سازمان ملی بهره‌وری به تدوین دستورالعمل‌های سنجش، تحلیل و برنامه‌ریزی ارتقای بهره‌وری در دو حوزه خدمات عمومی و بنگاه‌های اقتصادی.
  • تکلیف دستگاه‌های اجرایی به تدوین شاخص بهره‌وری اختصاصی خود با همکاری سازمان.
  • تکلیف سازمان ملی بهره‌وری به محاسبه و انتشار شاخص‌های بهره‌وری و بخش‌های نه‌گانه از سال 1394 با همکاری مرکز آمار.
  • دستگاه‌های اجرایی مکلف شدند که برنامه سالیانه ارتقای بهره‌وری خود را تهیه و به سازمان ملی بهره‌وری ارائه نمایند.
  • سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور موظف به ابلاغ دستورالعمل تعیین تکلیف 3 درصد بودجه هزینه‌ای دستگاه‌ها‌ شده‌ است.
  • در زمینه برنامه‌های آموزشی، خدمات فنی و مشاوره‌ای و افزایش آگاهی و دانش بهره‌وری، اختیاراتی به سازمان ملی بهره‌وری‌ داده ‌شده‌ است.
  • سازمان ملی بهره‌وری موظف‌ شده ‌است که پیشنهادات اصلاحی قانون و مقررات مرتبط را به مراجع ذی‌صلاح ارائه نماید.
  • سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور موظف به گزارش چگونگی اجرای برنامه جامع بهره‌وری، هر ساله به‌ هیئت وزیران‌ شده‌ است.
  • سازمان ملی بهره‌وری مکلف شده هفت برنامه را براساس دستگاه‌ها تعیین‌شده، تدوین و به تصویب‌ هیئت وزیران برساند. برنامه‌های ارتقای بهره‌وری سبز؛ ارتقای بهره‌وری نظام اداری؛ ارتقای بهره‌وری انرژی؛ ارتقای بهره‌وری‌ متکی بر رقابت‌پذیری و نوآوری در چارچوب توسعه پایدار؛ ارتقای بهره‌وری آب؛ ارتقای بهره‌وری در نظام آموزشی و نقش آن در ارتقای بهره‌وری نظام برنامه و بودجه‌ریزی[15].
  • در قانون احکام دائمی برنامه‌های توسعه کشور (مصوب سال 1396)، تنها حکمی که در ارتباط با بهره‌وری آمده، مربوطه به ماده (61) می‌باشد که به بهره‌وری آب پرداخته است.
ماده (۶۱)- به‌منظور حفظ ظرفیت تولید و نیل به خودکفایی در تولید محصولات اساسی کشاورزی و دامی ازجمله گندم، جو، ذرت، برنج، دانه‌های روغنی، چغندر قند و نیشکر، گوشت قرمز، شیر و تخم‌مرغ، اصلاح الگوی مصرف براساس استانداردهای تغذیه، گسترش کشاورزی صنعتی و دانش‌بنیان، فراهم نمودن زیرساخت‌های امنیت غذایی و ارتقای ارزش‌افزوده بخش کشاورزی برمبنای ملاحظات توسعه پایدار اقدامات زیر انجام ‌می‌شود:
1- در صورت تأمین منابع در بودجه سالانه ارتقای بهره‌وری (راندمان) آبیاری بخش به حداقل شصت درصد (%۶۰) پس از پنج سال از تصویب این قانون از طریق اجرای عملیات زیربنایی آب و خاک ازجمله طرح‌های تجهیز و نوسازی، توسعه شبکه‌ها، زهکش‌ها و روش‌های نوین آبیاری و اجرای عملیات به زراعی و به نژادی و استمرار آن در سنوات بعدی.
2- تحویل آب مورد نیاز کشاورزان به‌صورت حجمی براساس الگوی کشت هر منطقه و با مشارکت بخش دولتی و غیردولتی.
3- ارتقای شاخص بهره‌وری مصرف آب در بخش کشاورزی و افزایش تولید محصول به‌ازای واحد حجم مصرفی.
4- گسترش مبارزه تلفیقی با آفات و بیماری‌های گیاهی، مصرف بهینه سموم، کود شیمیایی، مواد زیست‌شناختی (بیولوژیکی) و داروهای دامی و همچنین مبارزه زیست‌شناختی (بیولوژیکی) و توسعه کشت زیستی (ارگانیک) مدیریت تلفیقی تولید و اعمال استانداردهای ملی کنترل کیفی تولیدات و فراورده‌های کشاورزی در راستای پوشش تولید.
5- نوسازی ماشین‌آلات کشاورزی و از رده خارج کردن ماشین‌آلات فرسوده کشاورزی و توسعه ماشینی کردن (مکانیزاسیون) برمبنای اقلیم و شرایط و همچنین قابلیت و توانایی کشاورزان هر منطقه و رسیدن به ضریب نفوذ (100%) ماشینی کردن آن.
6- ترویج استفاده از کودهای آلی و زیستی (ارگانیک) بذور و نژادهای دامی، طیور و آبزیان اصلاح شده در کشور و افزایش میزان مصرف این‌گونه کودها، بذور و نژادهای دامی، طیور و آبزیان در جهت تولید غذای سالم.
7- در صورت تأمین منابع در بودجه، گسترش پوشش بیمه تولیدات بخش کشاورزی و عوامل تولید تا رسیدن به پوشش (100%).
  • در برنامه ششم توسعه کشور مصوب سال 1396، ضمن تعیین‌ اهداف کمّی برای متوسط رشد سالیانه بهره‌وری کل عوامل تولید برای بخش‌های نه‌گانه، در مجموع بر سهم 2.8 درصد از 8 درصد رشد سالیانه تأکید‌ شده‌ است. در این‌خصوص هم مواد (4) و (5) نیز احکام مورد نیاز را تصریح کرده است. سایر مواد به بهره‌وری بخش‌ها پرداخته ‌است. نظر به اهمیت موضوع احکام بهره‌وری در برنامه ششم توسعه و ضرورت مقایسه بیشتر آن با احکام پیشنهادی برنامه هفتم، احکام مذکور در بخش‌های آینده مورد بررسی تفصیلی قرار خواهد گرفت.
  • سازمان ملی بهره‌وری در مهرماه سال 1397 اقدام به ابلاغ دستورالعمل راهنمای اجرایی بند «الف» ماده (5) قانون برنامه ششم توسعه کشور کرد که ضمن تبیین مدل مفهومی و اجرایی چرخه مدیریت بهره‌وری در دستگاه‌های اجرایی، به‌نحو استقرار آن چرخه اشاره و 10گام را برای استقرار چرخه بهره‌وری بیان و تشریح کرده است. درنهایت نیز ضمن مسئله‌شناسی، اقدام به ارائه برنامه زمان‌بندی شده و نقشه گردش کار کرده‌ است.
  • سازمان اداری و استخدامی کشور در خردادماه و تیرماه سال 1400 به‌استناد دستورالعمل راهنمای اجرایی بند «الف» ماده (5) قانون برنامه ششم توسعه کشور برای نیل به اهداف ماده (3) قانون مذکور، اقدام به ابلاغ اسناد ارتقای بهره‌وری را برای عالی‌ترین مقام دستگاه‌های اجرایی کرد که شامل اسناد بخش آب و برق و گاز، ارتباطات، حمل‌ونقل، ساختمان، صنعت، معدن، کشاورزی، نفت، سایر خدمات (آموزش، رفاه اجتماعی، بازرگانی، گردشگری، خدمات تجمیعی، فرهنگ، بهداشت و خدمات اجتماعی، امور عمومی) و برش استانی آنهاست.
  • بند «و» تبصره «18» قانون بودجه سال 1401 کل کشور که به‌منظور ارتقای بهره‌وری در دستگاه‌های اجرایی و دستیابی به اهداف و انجام برنامه‌ریزی پیش‌بینی شده در مواد (3) و (5) قانون برنامه ششم توسعه، یک حکم برای استقرار چرخه مدیریت و ارتقای شاخص‌های بهره‌وری در ستاد و واحدهای تابعه ارائه شده که درج اعتبارات لازم را تحت عنوان ارتقای بهره‌وری را در موافقت‌نامه‌های متبادله با سازمان‌ برنامه‌وبودجه را برعهده دستگاه‌های اجرایی می‌گذارد.

علاوه‌بر این، تعیین اعتبارات مورد نیاز برنامه‌های ارتقای بهره‌وری را برای کلیه شرکت‌های دولتی و شرکت‌ها و دستگاه‌هایی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر یا نام و یا تصریح نام است تکلیف کرده است. ازسوی دیگر، ضمن ضروری دانستن ارائه به مجلس، پرداخت هرگونه پاداش سالیانه به اعضای هیئت‌مدیره و مدیران این شرکت‌ها براساس تأییدیه سازمان‌های‌ برنامه‌وبودجه و اداری و استخدامی ممکن است. مستنکفین نیز به حبس بیش از شش‌ماه تا دو سال محکوم می‌شوند.

هیئت وزیران در تاریخ 1401/3/30، آیین‌نامه اجرایی این بند را مشتمل بر 16 ماده به تصویب رساند. در این آیین‌نامه ضمن تعیین سازوکار تشکیل کمیته بهره‌وری دستگاه‌های اجرایی، آن کمیته‌ها را مسئول تنظیم سیاست‌ها، تدوین برنامه‌ها و نظارت بر اجرای اقدامات ارتقای بهره‌وری دانسته است و کمیته بهره‌وری استان نیز تشکیل‌ می‌شود.

همچنین دستگاه‌های اصلی تابع و استانی را مکلف کرده که حداکثر 3 درصد از اعتبارات هزینه‌ای (به‌استثنای فصول 1 تا 6) را در برنامه‌های ارتقای بهره‌وری مندرج در موافقت‌نامه متبادله با سازمان‌ برنامه‌وبودجه پیش‌بینی کنند و تخصیص این اعتبارات منوط به‌ تأیید سازمان ملی بهره‌وری و سازمان‌ برنامه‌وبودجه است.

علاوه‌بر این کلیه شرکت‌های دولتی مندرج در پیوست شماره 3 قانون بودجه، هم مکلف شدند برنامه عملیاتی ارتقای بهره‌وری خود را با رویکرد مسئله‌شناسی و تعریف اقدامات اساسی بهبود تدوین و ارائه کنند. ازسوی دیگر سازمان ملی بهره‌وری مکلف به ارائه شیوه‌نامه ارزیابی بهره‌وری شرکت‌های دولتی‌ شده ‌است که در سامانه یکپارچه شرکت‌های دولتی و نهادهای عمومی موضوع جزء «۱» بند«ﻫ» تبصره «۲» قانون بودجه توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی راه‌اندازی می‌شود، درگاه ارزیابی بهره‌وری ایجاد و در اختیار سازمان ملی بهره‌وری قرار گیرد.

احکامی نیز‌ درخصوص نظام جبران خدمات کارکنان دولت و ظرفیت جشنواره شهید رجایی برای برنامه‌های ارتقای بهره‌وری آورده شده و درنهایت سازمان ملی بهره‌وری را مرجع نظارت بر تحقق بند «و» تبصره «18» و مکلف به ارائه گزارش شش‌ماهه به‌ هیئت وزیران و مجلس شورای اسلامی کرده است.

5.مسائل و چالش‌های کنونی نظام حکمرانی در زمینه بهره‌وری

با عنایت به پیشینه سازمان و سیاست‌های حوزه بهره‌وری، می‌توان ادعا کرد که ارتقای سیاست‌های پیشنهادی برای برنامه هفتم در زمینه بهره‌وری مستلزم ارائه مدون نظام مسائل نظام بهره‌وری است. ازاین‌رو، با مطالعه کتب، نظریات علوم مختلف در حوزه بهره‌وری، گزارش‌ها، اسناد منتشره توسط مجامع بین‌المللی (مخصوصاً سازمان بهره‌وری آسیایی) و همچنین با بررسی‌های کارشناسی صورت‌گرفته، مسائل و چالش‌های بسیاری در زمینه بهره‌وری احصا‌ شده که به روش‌های مختلف قابل بیان است.

به‌عبارت دیگر، مهم‌تر از تبیین مسائل، ارائه دسته‌بندی مناسب از مسائل است تا بتوان به‌وسیله آن، مسائل اساسی و علت‌العلل را از مسائل غیر اولویتی تشخیص داد و پیشنهاد سیاستی متناسب با آن ارائه کرد. ازاین‌رو، ضمن اشاره به دسته‌بندی‌های ممکن (دسته‌بندی کوتاه- میان- بلندمدت؛ دسته‌بندی موضوعی؛ دسته‌بندی دستگاهی و…)، در این گزارش با هدف ارتقای توان حل مسئله، دسته‌بندی کارکردی برای نظام مسائل نظام بهره‌وری، مناسب دانسته و ارائه می‌شود.

شایان ذکر است که مسائل و چالش‌های بیان‌شده، ناظر بر عملکرد دولت و یا سازمان ملی بهره‌وری نیست، بلکه مسائل مشاهده و گردآوری شده از مطالعات، نشست‌ها و سخنرانی‌های صاحب‌نظران است که ناظر بر عملکرد کلیه ارکان نظام حکمرانی در مواجهه با بهره‌وری است و قصد قضاوت و ارزیابی عملکرد نهاد یا سازمان خاص یا مدیر مشخصی وجود ندارد.

جدول 2. مسائل و چالش‌های بهره‌وری در نظام حکمرانی ملی

کارکردردیفمسئله و چالش
مفهومی و نگرشی1پذیرش مفهوم بهره‌وری توسط ذهن آحاد جامعه (حتی در زندگی شخصی) وضعیت مناسبی ندارد. زیرا از منظر تاریخی، وابستگی مالی به تک محصول نفت، باعث تغییر تضعیف رویکردهای کارآفرینی و نوآوری و صرفه‌جویی‌ شده‌ است.
2تصمیم‌گیری متقن نظام حکمرانی در مورد مفهوم و نحوه پیگیری بهره‌وری صورت نپذیرفته است. (نمی‌دانیم دقیقاً بهره‌وری چیست و از آن چه می‌خواهیم)؟
3ادبیات موضوع، مفاهیم و بنیان‌های نظری در مورد بهره‌وری، به‌صورت مناسب تدوین و گردآوری نشده و به‌تبع آن، تفکیک زیرشاخص‌های بهره‌وری، مشکل‌ شده‌ است.
4به هر دلیلی، عملکرد نظام اندیشگاهی (دانشگاه‌ها، مراکز پژوهشی، اندیشکده‌ها)، در عرصه بهره‌وری، کافی و قابل قبول ارزیابی نمی‌شود. یعنی تربیت کارشناس مسئله‌محور، ارائه ارزیابی علمی، تولید محتوای علمی و مطابق با واقعیات جامعه، انجام و هدایت پژوهش‌های کاربردی در حوزه بهره‌وری بسیار ناچیز است.
5موضوع بهره‌وری به‌ویژه بهره‌وری کل عوامل تولید واجد پیچیدگی خاص و نیازمند ورود جدی‌تر عالمان اقتصادی، آماری، مدیریتی، روانشناسی، اجتماعی، حقوقی و مهندسی است.
6مفهوم بهره‌وری را در عرصه بین‌الملل دنبال نکرده و همچنین از ظرفیت عضویت در سازمان بهره‌وری آسیایی در ارتقای نظام حکمرانی به یک نظام حکمرانی بهره‌وری‌محور استفاده مناسب صورت نگرفته ‌است.
7نگرش مناسب‌ درخصوص افزایش بهره‌وری در نزد آحاد جامعه شکل نگرفته ‌است و لذا اغلب اشخاص (حقیقی یا حقوقی) قادر هستند که اقدامات ارزیابی‌ناپذیر خود را در راستای افزایش بهره‌وری معرفی کنند.
8طبق تعالیم اسلامی و رویکرد ارزشی، به‌رغم وجود آموزه‌های بسیار مترقی‌ درخصوص انجام درستِ کارِ درست (بهره‌وری)، بهره‌برداری مناسبی از این ظرفیت بالقوه ارزشی و فرهنگی صورت نگرفته ‌است.
9درخصوص قرار داشتن کشور در دام تعادل سطح پایین و ضرورت جدی‌گرفتن بهره‌وری برای توانایی ایجاد رشد بلندمدت و پایدار، اجماع نسبی در کشور شکل نگرفته ‌است. با این وصف که کشور از منظر بهره‌وری و انباشت سرمایه و دورنمای ایجاد رشد بلندمدت، وضعیت مناسبی ندارد.
10فقدان مدل مفهومی و عملیاتی نظام اقتصادی دانش‌بنیان و بخش‌های اقتصادیِ بهره‌ور-نوآور- فناور که باعث سطحی نگری در موضوع بهره‌وری‌ شده‌ است.
ساختاری11به‌دلیل وابستگی بودجه‌ای به نفت و یا ضعف نسبی در تأمین مالی پایدار منابع بودجه‌ای، به‌صورت ساختاری حاضر به پذیرش ادبیات و سختی‌های بهره‌وری نبوده و لذا سخن گفتن از بهره‌وری را‌ به‌مثابه کالای لوکس در نظر می‌گیریم.
12جایگاه متناسب با بایسته‌های بهره‌وری در ساختار و تشکیلات نظام حکمرانی کشور به متولی بهره‌وری داده نشده است. لذا ساخت سیاسی و حقوقی مورد نیاز فرمانده جبهه بهره‌وری ایجاد نشده و بدنه و تشکیلات متناسب با نقش‌ها نیز پدید نیامده است.
13محیط نهادی برای اشاعه و پیگیری و اجرای واقعی بهره‌وری مساعد نیست.
14بهره‌وری دارای ماهیت رویکردی و نگرشی و نرم است و توانایی واردات از کشورهای بهره‌ور وجود ندارد.
15به‌دلیل ماهیت عملیات و ساختار انگیزشی حاکم بر بخش خصوصی در مقایسه با بخش دولتی و تعاونی، به‌صورت ساختاری، پیشبرد امور بهره‌وری در بخش خصوصی موانع کمتر و پذیرش بیشتری دارد.
16لایه‌های اضافی مدیریت میانی در ساختار و تشکیلات نهادها و سازمان‌ها.
تقنین و سیاستگذاری17عدم نگاه سیستمی سیاستگذاران به موضوع بهره‌وری و فقدان بسته جامع سیاستی در این حوزه (به‌رغم تأکیدات فراوان مقام معظم رهبری در ابلاغیه‌های سیاست‌های کلی).
18عدم سیاستگذاری مناسب‌ درخصوص حکم‌فرما شدن مدل مأموریت- خدمت. یعنی دستگاه‌های اجرایی باید‌ براساس مأموریت‌های واقعی خود، خدمات ارائه داده و تناسب عملکردی و هزینه‌ای در این زمینه وجود داشته‌ باشد.
19عدم تعبیه ضمانت‌های اجرایی مناسب و کارآمد برای اقدامات بهره‌وری. لذا سیاست‌ها و تدابیر سیاستی (اعم از قوانین و مقررات)، باعث این نشده که نابهره‌وری، به صرفه نباشد.
20خلط جایگاه‌های حقوقی برای وضع راهبرد- خط‌مشی- نقشه راه و ایفای نقش نسبتاً منفعل دستگاه‌هایی مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس شورای اسلامی در این زمینه. (بعضاً مشاهده می‌شود که سازمان ملی بهره‌وری اقدام به وضع راهبرد و خط مشی و برنامه عمل و… همزمان با هم می‌نماید).
 21تقلیل موضوع بهره‌وری به بهره‌وری سازمانی و لذا بهره‌وری در دستگاه‌ها اغلب توسط معاونین توسعه مدیریت و منابع راهبری می‌شوند که ذی‌نفع اصلی در حوزه بهره‌وری و اعتبارات هستند.
اجرایی عملیاتی22پیچیدگی راستی‌آزمایی آمارها و تن دادن به پدیده سواری مجانی. با این توضیح که بالاخره اقداماتی در نظام حکمرانی و اقتصاد کشور (از محل صرفه‌جویی و افزایش‌ کارایی و اثربخشی) صورت می‌پذیرد. بنابراین برخی از مدیران و دست‌اندرکاران بهره‌وری، آن اقدامات را نتیجه تلاش‌های متولیان بهره‌وری کشور معرفی می‌کنند.
23تغییر چندباره متولی محاسبه و ارائه آمار بهره‌وری (بانک مرکزی، مرکز آمار، سازمان برنامه‌وبودجه، سازمان ملی بهره‌وری) و وجود امکان خطا یا مبالغه در محاسبه بهره‌وری.
24خوداظهاری دستگاهی و وجود موقعیت‌های تعارض منافع در نظام بهره‌وری:- احتمال تبانی و اتحاد ناظران بهره‌وری (گزارش‌دهندگان بهره‌وری به مردم و مقامات عالی) با دستگاه‌های مجری و نظارت‌شونده در ارائه اطلاعات غیردقیق.
– احتمال اتحاد سیاستگذاران با مجری اصلی یا ناظر بهره‌وری (وضع سیاست‌هایی که خود مجری پیشنهاد می‌دهد تا در توانش باشد و برای اجرای آن، چالش نداشته ‌باشد).
– احتمال تعارض وظایف و نقش‌های سازمان اداری استخدامی کشور در زمینه بهره‌وری.
– احتمال سندسازی غیردقیق مالی در زمینه صرفه‌جویی‌ها و ضعف نظارت مالی بر آن.
– احتمال گره خوردن درآمدزایی دستگاه یا دریافتی مدیر با اقدامات نابهره‌ور. یعنی اگر مدیر دستگاه بخواهد بهره‌ور عمل کند، موجب کاهش درآمد اختصاصی و درنتیجه قدرتش شود.
– احتمال وجود انگیزه برای نابهره‌ور نشان دادن عملکرد برای اخذ اختیار و اعتبار بیشتر.
– ضعف نسبی نظامات پاسخگویی و شفافیت عملکرد دستگاه‌ها در حوزه بهره‌وری و همچنین عدم حساسیت جامعه خبرنگار و رسانه برای مطالبه موضوع بهره‌وری.
– ضعف سیستم‌های ارزیابی عملکرد تا ناتوانی عملیاتی در اتصال دقیق پرداختی‌ها به عملکرد و بهره‌وری مدیران دستگاه‌ها و شرکت‌ها رخ دهد.
25توسعه‌نیافتگی ابزارهای مالی باعث محدود شدن ابزارهای ارتقای بهره‌وری‌ شده‌ است.
26تفاوت رویکردی در مدیریت دولت به‌طور عام و سازمان ملی بهره‌وری به‌طور خاص، با تغییر دولت‌ها که منجر به تغییر مشهور خط‌مشی‌های سازمان‌ شده‌ است.
27محدودیت اقدامات تحقیق و توسعه و همچنین مطالعات کیفی در زمینه عملکرد سازمان‌ها.
28تمرکز روی خروجی‌ها (Outputs)، به‌جای نتایج و پیامدها (Outcomes).
29بی‌ثباتی در مدیریت و افق دید کوتاه‌مدت مدیران و سیاستمداران.
30تعهدات ناکافی مدیریت برای نوآوری و بهره‌وری و بالا بردن راندمان.
نظارتی و کنترلی31ضعف نسبی نظام کنترلی و ارزیابی عملکرد‌ درخصوص مدیران و اقدامات نابهره‌ور.
32به‌رغم عدم توانایی کافی برای بهره‌مندی از ظرفیت ضمانت‌های اجرایی کیفری، مدنی، مالی و حقوقی برای مدیران بی‌تفاوت نسبت به بهره‌وری، بعضاً مشاهده می‌شود که ضمانت اجراهای نامتعارف وضع می‌شود. مثلاً در اولین سال‌های اتصال پرداختی‌ها به بهره‌وری در شرکت‌های دولتی، به یک‌باره برای متخلفین حبس شش‌ماه تا دو سال وضع می‌شود.
33ضعف نسبی مجمع تشخیص مصلحت نظام و‌ هیئت عالی نظارت بر سیاست‌های کلی‌ درخصوص نظارت بر تحقق بندهای متعدد حوزه بهره‌وری ابلاغی در اسناد سیاست‌های کلی.
34عدم حساسیت کافی نسبت به آمارهای هشداردهنده و پیش‌بینی‌های مجامع بین‌المللی‌ درخصوص دورنمای نامناسب بهره‌وری.
35موضوع خود انتظامی کمیته‌های بهره‌وری دستگاه‌ها و سازمان ملی بهره‌وری.
سازمانی و مدیریتی36سازمان ملی بهره‌وری در گزارش وضعیت موجود سازمان ملی بهره‌وری ایران به‌لحاظ کمّی و کیفی، به‌صراحت اذعان داشته که چشم‌انداز سازمان، تأثیرگذاری بر توسعه پایدار از طریق اشاعه رویکردهای ارتقای بهره‌وری است. یعنی کارویژه اصلی سازمان در اغلب سال‌های دهه 1390، ترویجی و آموزشی هدفگذاری‌ شده که تقلیل‌گرایانه است.
37تغییر ماهیت حقوقی و جایگاه سازمان ملی بهره‌وری (شرکت، مرکز، تابعه سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، تابعه سازمان اداری و استخدامی) در طول زمان که مانع ریشه ‌دوانیدن تدابیر بهره‌وری در اقتصاد و نظام اداری و ثبات فرایند اشاعه تعالیم‌ شده‌ است.
38سازمان‌ برنامه‌وبودجه کشور به‌رغم قدمت و نقش اساسی‌اش در پیکره نظام برنامه‌ریزی و تخصیص منابع، بهره‌برداری بسیار ناچیزی از ظرفیت‌هایش در راستای رصد و پیگیری بهره‌وری داشته است و به اذعان برخی صاحب‌نظران، اعتقاد ناچیزی به بهره‌وری دارد. لذا این اعتقاد ناچیز در عملکرد سیاستگذار مالی، امور هماهنگی و بودجه‌ای آن سازمان، مرکز آمار و واحدهای تابعه استانی نمود پیدا کرده است.
مسائل تخصصی و بخشی(اعلامی سازمان ملی بهرهوری)39سطح نامطلوب بهره‌وری آب.
40اتصال ضعیف نظام حاکمیت شرکت‌های دولتی به عملکرد و بهره‌وری.
41مولد نبودن دارایی صندوق‌های بازنشستگی.
42وضعیت نامناسب شدت مصرف انرژی.
43پایین بودن بهره‌وری سرمایه شرکت‌های معدنی.
44سطح بالای اتلاف در زنجیره تأمین محصولات کشاورزی.
45نبود الگوی مناسب برای استفاده از سرمایه‌های موجود در بخش آموزش‌عالی.
46بهره‌وری پایین بنگاه‌های صنعتی در کشور.
47شکاف در‌ کارایی زنجیره ارزش تولیدات بخش‌ها ناشی از ضعف در شبکه حمل‌ونقل.
48پایین بودن چابکی، اثربخشی و‌ کارایی در دولت.
49پایین بودن‌ کارایی بازار کار و بهره‌وری سرمایه انسانی.

6.مدل مفهومی بهرهوری

با توجه به مفاهیم، پیشینه و مسائل نظام بهره‌وری که در بخش‌های پیشین ارائه شد، در این بخش، ضمن تعیین محورهای مهم تصمیم‌گیری‌ درخصوص نظام ملی بهره‌وری، تلاش می‌شود به اعتبار بررسی‌های کارشناسی، حالت‌ها و سناریوهای ممکن برای حل مسائل نظام ملی بهره‌وری بیان می‌شود. به‌موجب جلساتی که با ریاست محترم سازمان ملی بهره‌وری انجام شد، این سازمان معتقد است که در برهه کنونی، مدل مفهومی بهره‌وری مبتنی‌بر سیاست‌های کلی برنامه هفتم .

باید با اتکا بر مدل خدمت- مأموریت دستگاه‌های اجرایی، تلاش کند که مأموریت‌های اصلی هر دستگاه را احصا کرده و کلیه خدماتی که ارائه خواهد داد،‌ براساس مأموریت‌ها باشد. درنتیجه، بهره‌وری چهارگانه (نیروی انسانی، فناوری، سرمایه و مدیریت) منبعث از بند «۱» سیاست‌های کلی برنامه هفتم توسعه کشور، با پیگیری استقرار چرخه‌های بهره‌وری در دستگاه‌های اجرایی و همچنین تغییر کارکردهای سازمان ملی بهره‌وری به‌سمت یک نهاد تنظیم‌گر، محقق شود. نکته مهم این است که این مدل مفهومی، توسط سازمان ملی بهره‌وری ارائه‌ شده ‌است و به‌دلیل عدم تصویب دولت به‌عنوان مدل مفهومی لایحه برنامه هفتم توسعه، نمی‌تواند‌ به‌مثابه مدل مفهومی مدنظر دولت برای تدوین خط‌مشی‌ها و سیاست‌های حول محور بهره‌وری در نظر داشت.

بند «۱» سیاست‌های کلی برنامه هفتم ابلاغی مقام معظم رهبری: هدف کلی و اولویت اصلی برنامه هفتم با رعایت سیاست‌های کلی مصوب، پیشرفت اقتصادی توأم با عدالت با نرخ رشد اقتصادی متوسط ۸ درصد در طول برنامه تعیین می‌شود با تأکید بر افزایش بهره‌وری کل عوامل تولید (منابع انسانی، سرمایه، فناوری و مدیریت).

به‌طور خلاصه، مدل خدمت‌محور سنجش بهره‌وری دستگاه‌های اجرایی عبارت است از مجموعه‌ای از داده‌ها در بخش‌های مختلف این مدل، به‌منظور سنجش نماگرهای بهره‌وری در دستگاه‌های اجرایی مورد استفاده قرار می‌گیرند. با توجه به اهمیت خدمت و مأموریت در سازمان‌های عمومی این مدل از تناسب و همسویی مناسبی با اهداف دولتی برخوردار است.

شکل 1. مدل خدمت‌محور سنجش بهره‌وری در دستگاه‌های اجرایی

علاوه‌بر این، سازمان ملی بهره‌وری درصدد است که نظام ملی ارتقای بهره‌وری (ناب) را به تصویب مراجع سیاستگذار (هیئت وزیران یا شورای‌عالی اداری) برساند تا بر آن اساس، ضمن تعیین ابزارهای تنظیم‌گری برای سازمان ملی بهره‌وری، بتواند موجبات هماهنگ کردن اقدامات دستگاه‌های اجرایی را فراهم آورد.

اگرچه مدل مدنظر سازمان ملی بهره‌وری در حال حاضر، مصوب و ابلاغی خود سازمان ملی بهره‌وری است،‌ لکن به‌طور خلاصه، به‌شرح ذیل می‌باشد:

شکل 2. نظام تقسیم‌کار ملی در حوزه بهره‌وری

تحلیل مدل مفهومی سازمان ملی بهرهوری

بررسی کارشناسی نظام ملی بهره‌وری و تدقیق در چالش‌ها و آسیب‌های موجود در نظام مذکور مؤید این است که به‌رغم نیاز نظام حکمرانی کشور به نهاد تنظیم‌گر در زمینه بهره‌وری،‌ مدل خدمت-مأموریت در راستای همان تفکر حاکم بر سازمان اداری و استخدامی است. یعنی بیم آن می‌رود که تحقق بهره‌وری کل عوامل تولید که نیازمند برنامه‌های دقیق و منسجم و مترقی است، وابسته و منوط به اقدامات سازمانی (تلاش برای شفافیت مأموریت‌ها و تناسب خدمات ارائه شده دستگاه‌ها با مأموریت‌های مصوب) باشد.

مسئله بعدی، اصالت‌بخشی به دستگاه‌های اجرایی در زمینه بهره‌وری است که راهبردی نادرست و شکست‌خورده به‌نظر می‌رسد. برای مثال، انتظار ارتقای بهره‌وری فناوری (مطابق با سیاست‌های کلی برنامه هفتم توسعه کشور) با ظرافت‌ها و پیچیدگی‌هایی که دارد از معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری، امری نادرست است.

تدوین شاخص‌های عملیاتی برای زیربخش‌ها و زیرمجموعه‌های اگرچه شرط لازم برای کارکرد ارزیابی و کنترل نظام ملی بهره‌وری است،‌ لکن استقرار نظام رصد و کنترل شاخص‌ها نیازمند فرماندهی واحد و متعالی نظام حکمرانی کشور در زمینه بهره‌وری کل عوامل تولید است تا اتکا به خوداظهاری و بهره‌مندی از پدیده سواری مجانی در دستگاه‌های اجرایی صورت نگیرد و بتوان نظام آماری دقیق بر نظام بهره‌وری حکم‌فرما کرد و راهبرد نظام ملی بهره‌وری را به‌جای پیگیری اقدامات (Outputs) بر خروجی‌ها (نتایج- Outcomes) متمرکز نمود.

بنابراین، ضمن اشاره به تلاش‌های سال‌های اخیر مدیران محترم دولت و به‌خصوص سازمان اداری و استخدامی و سازمان ملی بهره‌وری، کشور در برهه فعلی نمی‌تواند انتظارات خود از سازمان ملی بهره‌وری را به بهره‌وری سازمانی و مخاطب قرار دادن دستگاه‌های اجرایی در حذف تشکیلات غیرضرور و حتی تناسب خدمت-مأموریت، تقلیل دهد. لذا مدل مفهومی ارائه شده توسط سازمان ملی بهره‌وری، توانایی بسترسازی یا فرماندهی نظام ملی بهره‌وری در تحقق رشد اقتصادی 2.8 درصدی را ندارد.

 درنتیجه باید تنظیم‌گری نظام ملی بهره‌وری را به سازمانی اعطا کرد که دچار غفلت مفهومی و کارکردی نباشد و بتواند تولیت امور بهره‌وری کل عوامل تولید را در دست‌ داشته ‌باشد.

7.جمعبندی، پیشنهادهای سیاستی و تبیین محورهای مهم تصمیمگیری

همان‌طور که ملاحظه شد، بهره‌وری موضوعی تاریخی، پیچیده، گسترده، کاربردی، تخصصی و دارای وجوه مختلف در کلیه عرصه‌های نظام حکمرانی کشور است. بهره‌وری‌ به‌مثابه یک مفهوم بنیادی، واجد منطق و اصولی است که براساس آن می‌توان ضمن بررسی عملکرد سطوح مختلف مدیران کشور (اعم از بخش عمومی، خصوصی و تعاونی)، راهکارهایی برای ارتقای امور و بهره‌ورتر شدن فرایندها و اقدامات ارائه کرد، اما با توجه به ساخت و جایگاه مجلس شورای اسلامی و صلاحیت آن برای ورود به موضوع بهره‌وری در سطح کلان و راهبردی کشور، این گزارش تدوین و ارائه شد. اهم مباحث و یافته‌های اساسی بررسی کارشناسی این گزارش به‌شرح ذیل است:

  1. بهره‌وری تعاریف متعددی دارد که در یک عبارت، استفاده بهینه از منابع است، حاصلضرب‌ کارایی در اثربخشی و همچنین انجامِ درستِ کارِ درست، موجزترین تعاریف آن است. ازسوی دیگر، بهره‌وری دارای شئون گسترده و وجوه مختلفی است که می‌توان به بهره‌وری انرژی، بهره‌وری نیروی انسانی، بهره‌وری سرمایه، بهره‌وری سازمان، بهره‌وری آب، بهره‌وری مدیریت، بهره‌وری شرکت‌ها، بهره‌وری سبز، بهره‌وری آموزش، بهره‌وری حمل‌ونقل، بهره‌وری کسب‌وکارها و بهره‌وری مالی اشاره کرد، اما نکته اصلی این است که مهم‌ترین و جامع‌ترین شاخص، شاخص بهره‌وری کل عوامل تولید، منعکس‌کننده توانایی تولید خروجی (ستانده) بیشتر با ترکیب بهتر از ورودی‌ها (نهاده‌ها) است.
  2. این شاخص‌ نشان‌ می‌دهد که یک کشور (یا بخش یا صنعت یا…)، منابع (نهاده‌ها-ورودی‌ها) در اختیار خود مانند نیروی کار، سرمایه، دانش، مواد، ماشین‌آلات، منابع‌طبیعی و… را به چه میزان به‌صورت با کیفیت، کارا و اثربخش به کالاها و خدمات (خروجی‌ها و ستانده) تبدیل می‌کند؟
  3.  به‌بیان‌دیگر، این شاخص به‌نوعی تحولات تولید کشور، پیشرفت فنی، توسعه سرمایه انسانی، تغییر در ترکیب عوامل تولید، اصلاحات ساختاری، کیفیت سیاستگذاری و درمجموع‌ کارایی نهاده‌ها را به تصویر می‌کشاند و یکی از مهم‌ترین شاخص‌های نشان‌دهنده رشد بلندمدت اقتصادی کشورهاست. از منظر محاسبه نیز میزان ارزش‌افزوده ایجاد شده در اقتصاد کشور تقسیم بر ترکیب نهاده‌های نیروی کار و سرمایه است.
  4. به اعتبار دلایل متعدد و تابعیتِ سازمانیِ سازمان ملی بهره‌وری از سازمان اداری و استخدامی کشور، احکام بهره‌وری در لایحه برنامه هفتم توسعه،‌ علاوه‌بر تقلیل یافتن در مقایسه با قانون برنامه ششم توسعه، در ذیل فصل نظام اداری پیشنهاد‌ شده‌ است. عملکرد چندسال اخیر چرخه‌های بهره‌وری دستگاه‌های اجرایی نیز اغلب متمرکز بر بهره‌وری اداری بوده است. ازاین‌رو، لازم است به پدیده‌ها و وضعیت نظام اداری کشور که قطعاً بر عملکرد نظام ملی بهره‌وری اثرگذار است، توجه ویژه شود.
  5. بنابراین، باید تدابیری برای پدیده وابستگی به مسیر طی شده، تفکیک مدیریت سیاسی از حرفه‌ای، موقعیت‌های تعارض منافع، موضوع خوداظهاری و ضعف نسبی نظام ارزیابی و کنترل و آمار بهره‌وری اندیشید. علاوه‌بر این، سیاست‌های کلی برنامه هفتم توسعه در حوزه نظام اداری، برای اولین بار از «تحول نظام اداری» سخن گفته و به موضوعات سلامت نظام اداری بسنده نکرده است.
  6. ارائه لایحه برنامه هفتم توسعه کشور، تنها به ارائه احکام ختم شد و هیچ گزارش توجیهی و پشتیبان برای آن به‌خصوص نظام اداری و بهره‌وری ارائه نشد. لذا به‌رغم تأکید رهبر معظم انقلاب‌ مبنی‌بر ضرورت مسئله‌محور بودن برنامه هفتم، دقیقاً مشخص نیست که چه مسائل و آسیب‌هایی در نظام اداری و بهره‌وری احصا‌ شده ‌است که مورد جمع‌بندی دولت قرار داشته تا بر آن اساس سناریوهای سیاستی برای رفع آنها پیشنهاد و تصویب شده باشد. این مهم، زمانی اهمیت دو چندان پیدا می‌کند که در حوزه نظام اداری و نظام بهره‌وری، گزارش نظارتی و عملکرد سال‌های اخیر دستگاه‌ها در زمینه برنامه‌های اصلاح نظام اداری و آیین‌نامه مصوب سال 1394 و ابلاغیه‌های سال 1400 نیز وجود ندارد.
  7. بهره‌وری به‌دلیل ماهیت و نقش خود، در فرایند تأثیرپذیری از پدیده‌ها و تأثیرگذاری بر آنها قرار دارد. لذا ضروری است که یک نهاد بالغ و چابک و کارآمد، بتواند نقش اصلی بهره‌وری در کشور را ایفا کند. برای مثال می‌توان به اثرگذاری اندازه دولت، نااطمینانی و نوسانات متغیرها، نظام جبران خدمات، نظام ارزیابی عملکرد، اپیدمی کرونا،
  8. دولت الکترونیک، هوش‌مصنوعی، بلاک‌چین، تحریم‌ها، موقعیت‌های تعارض منافع، نظام نوآوری و خلاقیت، امور تحقیق و توسعه، سیاست‌های حمایتی و اقتصادی بر بهره‌وری و تأثیرگذاری بهره‌وری بر نظام اعتباری و بودجه‌ای کشور، صرفه‌جویی هزینه‌ها، خدمات‌رسانی دولتی، توانایی دور زدن تحریم‌ها، مدیریت ناترازی‌های نظام اقتصادی، تحول دیجیتال، نظام خرید خدمت، امیدآفرینی برای اشتغال و فعالیت‌های سودده اقتصادی اشاره کرد.
  9. کشور ما از سال 1344 به عضویت سازمان بهره‌وری آسیایی (APO) در آمده و غیر از یک برهه چندساله پس از انقلاب اسلامی، به‌صورت قانونی و نظام‌مند با آن سازمان ارتباط و تعامل داشته که این مهم برعهده سازمان ملی بهره‌وری کنونی بوده است. سازمان ملی بهره‌وری نیز که تا سال 1377 به‌صورت شرکت ذیل وزارت صنایع بوده به سازمان اداری و استخدامی و سپس به سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی منتقل شد. در این مدت نیز از شرکت به مرکز و سپس به سازمان ملی تغییر یافته و به‌دلیل ادغام‌ها و تفکیک‌های صورت‌گرفته حول محور سازمان‌های مدیریت و برنامه‌ریزی و سازمان برنامه‌وبودجه، در حال حاضر زیرمجموعه سازمان اداری و استخدامی کشور است.
  10. در سطح اسناد بالادستی و نظام حقوقی کشور، موضوع بهره‌وری دارای تاریخچه فراوانی بوده و احکام مختلفی درصدد ارتقای بهره‌وری بخشی- فرابخشی- ملی کشور را داشته‌اند که مهم‌ترین اسناد سیاستی کشور در زمینه بهره‌وری به سیاست‌های کلی ابلاغی ازسوی رهبر معظم انقلاب و قوانین برنامه‌های توسعه پنج‌ساله کشور برمی‌گردد.
  11. به‌عبارت دیگر، موضوع بهره‌وری و تعیین راهبرد کلان در زمینه آن در (27) سیاست‌کلی نظام درج‌ شده که نشان‌دهنده اهمیت و تأکید رهبر معظم انقلاب به موضوع بهره‌وری است. در سطح قوانین، از برنامه دوم توسعه کشور تاکنون، احکام قانونی اصلی نظام ملی بهره‌وری پیشنهاد و تصویب‌ شده ‌است که هریک تلاش داشته‌اند بستر قانونی و ابزاری لازم برای رشد بهره‌وری محور را در اقتصاد ایران فراهم آورد.
  12. در سطح مقررات نیز به تعدد آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌ها و بخشنامه‌ها می‌توان اشاره کرد که مهم‌ترین آنها آیین‌نامه‌های مصوب سال‌های 1390 و 1394 با موضوع برنامه ملی ارتقای بهره‌وری و همچنین دستورالعمل‌های ابلاغی رئیس سازمان اداری و استخدامی در خردادماه و تیرماه سال 1400 به کلیه دستگاه‌ها برای ارتقای بهره‌وری بخش‌های مختلف هستند.
  13. مهم‌ترین موضوع این است که در برنامه ششم توسعه و لایحه برنامه هفتم توسعه مشخصاً هدف‌گذاری رشد اقتصادیِ 2.8 درصدی از محل بهره‌وری تصریح‌ شده، البته صحیح‌تر این است که بگوییم اگرچه رشد اقتصادی سالیانه 8 درصد هدف‌گذاری شده،‌ لکن در عمل، باید هر میزان رشدی که محقق شد، تلاش شود که رشد بهره‌وری از آن میزان، سهم 35 درصدی‌ داشته ‌باشد.
  14. حال سؤال اصلی این است که در برهه فعلی کشور که یک دهه رشد میانگین نزدیک به صفر داشته‌ایم، چگونه و با چه سازوکاری باید رشد نهاده‌محور را از رشد بهره‌وری‌محور تفکیک و به‌صورت هدفمند و قاعده‌مند دنبال کرد؟ اساساً آیا تدابیر و احکامی که در قوانین و مقررات تصویب و ابلاغ می‌شود، توانایی بسترسازی تحقق سهم 35 درصدی رشد اقتصادی از محل رشد بهره‌وری محور را دارد؟
  15. سازمان ملی بهره‌وری در سال‌های اخیر تلاش کرده است که استقرار چرخه بهره‌وری دستگاه‌های اجرایی به‌صورت کامل اجرایی شود تا بتوان بر آن اساس، برنامه ارتقای بهره‌وری بخش‌های مختلف را تدوین و پیگیری کرد. با عنایت به استدلال‌ها و شواهد مطروحه در گزارش می‌توان ادعا کرد که متأسفانه در عرصه نظام ملی بهره‌وری دچار غفلت مفهومی و کارکردی شده‌ایم.
  16. یعنی چه به‌صورت ایجابی و چه سلبی، پیگیری جدی بهره‌وری کل عوامل تولید توسط سازمان ملی بهره‌وری ایران انجام نپذیرفته است و در این مورد دستگاه‌های اجرایی (اغلب معاونین توسعه و مدیریت منابع دستگاه‌ها) مخاطب سازمان ملی بهره‌وری بودند.
  17. ازاین‌رو، بهره‌وری کل عوامل تولید با آن همه پیچیدگی و تخصصی بودنش، به موضوع بهره‌وری سازمانی (حذف تشکیلات غیرضرور و موازی و بهره‌وری کارکنان دولت) تقلیل یافته‌ است. بنابراین، مفهوم اصلی بهره‌وری کل عوامل تولید در فرایند خوداظهاری و موقعیت‌های تعارض منافعی که در چرخه‌های بهره‌وری دستگاه‌های اجرایی وجود داشته، مورد غفلت قرار گرفته و حتی به گواه آمار ارائه شده توسط سازمان ملی بهره‌وری، تشکیل کمیته‌های بهره‌وری و استقرار چرخه بهره‌وری دستگاه‌ها نیز اکثراً واجد نقص و نیازمند تلاش‌های جدی دیگر است.
  18. لذا مشاهده می‌شود که اساساً نهاد یا مجموعه‌ای تولیت امر پیگیری و فرماندهی امور بهره‌وری کل عوامل تولید را برعهده نداشته ‌است. شایان‌ ذکر است که در اسناد منتشره سازمان ملی بهره‌وری نیز به‌نوعی اعوجاج در کارکردهای سازمانی مشاهده می‌شده‌ است. با این وصف که در برخی اسناد منتشره10سال اخیر، کارکرد اصلی سازمان اشاعه ادبیات بهره‌وری و یا پیگیری استقرار چرخه بهره‌وری ذکر کرده‌اند.
  19. سازمان ملی بهره‌وری در خردادماه سال 1402 با اتکا به سیاست‌های کلی برنامه هفتم توسعه، گزارشی را منتشر کرده که ضروری دانسته است، کارکرد اصلی سازمان ملی بهره‌وری به تنظیم‌گری ارتقا یابد. از آن مهم‌تر، لازمه ارتقای بهره‌وری را استقرار مدل خدمت-مأموریت دانسته‌اند. یعنی کماکان، خط‌مشی‌ها در دولت بر بهره‌وری سازمانی و بخش عمومی متمرکز است که همین تغییر خط‌مشی نیز سال‌ها زمان می‌خواهد تا نهادینه و دارای دستاورد شود، البته متأسفانه هیچ حکم یا پیشنهاد سیاستی در این‌خصوص در لایحه برنامه هفتم توسعه آورده نشده و فقط از قانونگذار اجازه خواستند که تصمیم‌گیری در این موارد را به شورای‌عالی اداری (نه حتی‌ هیئت وزیران) تفویض کند.
  20. بنابراین، به‌نظر می‌رسد بدون عبرت‌گرفتن و پیگیریِ سرانجام احکام بهره‌وری برنامه ششم و آیین‌نامه سال 1394 و برنامه‌های ابلاغی سال 1400 به دستگاه‌های اجرایی در حوزه بهره‌وری، مجدداً‌ براساس نگرشی که در سازمان اداری و استخدامی پیگیری می‌شود، به بهره‌وری اداری-سازمانی بسنده کرده‌اند. شایان ذکر است که آیین‌نامه سال 1394 مصوب‌ هیئت وزیران، برنامه جامع بهره‌وری کشور را برای10سال (یعنی تا سال 1404) تصویب و ابلاغ کرده که از عملکرد آن، گزارشی در دسترس نیست.
  21. متأسفانه برآیند سهم بهره‌وری در رشد اقتصادی ایران در دوره زمانی سال‌های1970 تا 2017 نزدیک صفر واحد درصد بوده است[10]،‌ علاوه‌بر ناتوانی در ایجاد رشد بهره‌وری محور، وضعیت نیز پایدار نبوده است. این درحالی است که سازمان بهره‌وری آسیایی پیش‌بینی کرده است که تا سال 2030، تحقق رشد اقتصادی از محل بهره‌وری میزان 40 درصد باشد. بنابراین، ضرورت ایجاب می‌کند که جایگاه و ابزارهای در دسترس سازمان ملی بهره‌وری تغییر یافته و موضوعات بهره‌وری را‌ علاوه‌بر حوزه بهره‌وری بخش عمومی، در بهره‌وری کل عوامل تولید و بهره‌وری سرمایه و فناوری و نیروی انسانی (نه فقط کارکنان بخش عمومی) دنبال کرد.
  22. از منظر احکام پیشنهادی بهره‌وری در لایحه برنامه هفتم توسعه، چند موضوع قابل ذکر است:
  • الف) بند «۱» سیاست‌های کلی برنامه هفتم توسعه مؤید این مطلب است که اولویت اساسی و اول برنامه هفتم توسعه، همانا ایجاد رشد اقتصادی با تأکید بر رشد عوامل تولید می‌باشد که نمود عینی آن در لایحه برنامه هفتم، سهم 65 درصدی رشد اقتصادی از محل رشد نهاده‌محور و 35 درصد از محل رشد بهره‌وری محور مبتنی‌بر چهار محور سرمایه، فناوری، نیروی انسانی و مدیریت است. بنابراین، تدابیر و احکام پیشنهادی برنامه هفتم باید به‌گونه‌ای باشد که از طریق محورهای چهارگانه فوق‌الذکر، بتوانند رشد بهره‌وری کل عوامل تولید را به‌گونه‌ای محقق کنند که سهم 35 درصدی داشته‌ باشد.
  • ب) بند «۲۵» سیاست‌های کلی برنامه هفتم توسعه مؤید این مطلب است که برای نخستین‌بار، از عبارت تحول نظام اداری سخن رفته است (حتی در سیاست‌های کلی نظام اداری ابلاغی سال 1389، به تحول نظام اداری اشاره نشده بود). از آن مهم‌تر، یکی از محورهای راهبردی این تحول، حذف تشکیلات موازی و غیرضرور بوده است. ازاین‌رو، ادامه وضعیت موجود چرخه‌های بهره‌وری دستگاه‌های اجرایی و راهبری آنها در زمینه بهره‌وری سازمانی، لازمه تحول اداری قلمداد‌ شده‌ است.
  • پ) برنامه ششم توسعه کشور در ماده (3) ارقام کمّی و سهم بخش‌های نه‌گانه به‌منظور تحقق رشد بهره‌وری کل عوامل تولید را مشخص کرده و برای آن نیز در ماده (4)، تعداد (13) حکم مشخص و راهبردی مصوب کرده بود. علاوه‌بر این، در ماده (5) آن، سازوکار برنامه‌ریزی ملی برای بهره‌وری و استقرار چرخه‌های بهره‌وری را تکلیف کرده بود، اما در لایحه برنامه هفتم توسعه،‌ علاوه‌بر حذف ارقام کمّی و تعیین سهم بخش‌های مختلف، احکام راهبردی مورد نیاز برای تحقق سهم 35 درصدی بهره‌وری کل عوامل تولید از رشد اقتصادی نیز بیان نشده است.
  • از همه مهم‌تر، یک ماده مشتمل بر دو بند را در ماده (111) و در فصل نظام اداری ارائه‌ شده ‌است که به‌صورت کلی، اجازه تصویب نظام ملی ارتقای بهره‌وری (ناب) در شورای‌عالی اداری را طلب کرده و همچنین استقرار چرخه‌های بهره‌وری در دستگاه‌ها و ارائه برنامه عملیاتی خود دستگاه را تکلیف کرده است. بنابراین مشاهده می‌شود که از منظر رویکرد احکام حوزه بهره‌وری و بستر پیشنهادی حقوقی برای اهداف مصرح بهره‌وری و تحول نظام اداری، لایحه برنامه هفتم توسعه از قانون برنامه ششم توسعه کشور تقلیل‌یافته‌تر است. سؤال اساسی این است که آیا این رویکرد، تحقق 2.8 درصد رشد اقتصادی را به‌دنبال خواهد داشت؟
  • ت) جستجوی عبارت بهره‌وری در قانون برنامه ششم و لایحه برنامه هفتم مؤید این موضوع است که در برنامه ششم توسعه (19) ماده دربردارنده عبارت بهره‌وری بودند درصورتی که در لایحه برنامه هفتم توسعه، (22) ماده دارای عبارت بهره‌وری است، اما نکته اصلی این است که ارقام کمّی سهم بخش‌ها (که موضوعی ارزیابی‌پذیر و قابل رصد بود) و احکام راهبردی حوزه بهره‌وری (مانند ماده (۴) قانون برنامه ششم توسعه) حذف شدند و در لایحه برنامه هفتم توسعه، حتی زیرفصل ارتقای بهره‌وری مسکن (ذیل فصل توسعه مسکن)، بدون کوچک‌ترین اشاره به بهره‌وری کل عوامل تولید و سازمان ملی بهره‌وری آمده است.
  • علاوه‌بر این، اشاره به بهره‌وری کل عوامل تولید و یا سازمان ملی بهره‌وری در احکام نظام مدیریتی آب، نظام راهبری انرژی، راهبری نظام سلامت و بهره‌وری پژوهش‌ها نیز قید نشده است. به‌نظر می‌رسد این رویکرد، نتیجه در اولویت نبودن بهره‌وری کل عوامل تولید و مسموع نبودن تدابیر رشد بهره‌وری محور در دولت باشد.
  1. بررسی راهبردی وضعیت نظام حکمرانی کشور از منظر بهره‌وری حاکی از آن است که افق نگاه راهبردی کشور باید ضمن اولویت‌بخشی به بهره‌وری مطابق ابلاغ سیاست‌های کلی نظام برای برنامه هفتم، شایسته‌ است بر محورهای ذیل استوار شود: ثبات‌بخشی به متغیرهای کلان اقتصادی؛ تقویت سازوکارهای مولدسازی و افزایش راندمان دارایی‌های دولت و بخش عمومی؛ حذف قیمت‌گذاری غیرواقعی؛ تقویت امور تحقیق و توسعه در شرکت‌های دولتی و حمایت از استقرار آنها در بنگاه‌های بخش خصوصی؛ بازآرایی ساختار و آمایش صنایع کشور؛ وضع عوارض و محدودیت بر بخش‌های مزاحم و نامولد؛ تسهیل شرایط ادغام افقی برای شرکت‌ها و بنگاه‌ها و رفع موانع حقوقی؛ به رسمیت شناختن نظام ورشکستگی؛
  2. حرکت به‌سمت بهره‌برداری از ظرفیت‌های بیکار و بلااستفاده کشور و ارجحیت آن به راه‌اندازی تولیدی جدید؛ حمایت و ترویج اقدامات آموزشی و مشاوران بهره‌وری شرکت‌ها و بنگاه‌های تولیدی؛ هدایت منابع و تسهیلات و حمایت‌های اعتباری باید به‌سمت تکمیل ظرفیت‌های خالی و افزایش ساعات کار شایسته نیروی انسانی؛ حمایت از پیشرفت‌های فنی و ورود فناوری به کشور از طریق تقویت هسته‌های فناور و دانش‌بنیان و ابداعات و اختراعات؛ تقویت نظام تضمین حقوق مالکیت در زمینه اختراعات و ابداعات؛
  3. تلاش برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی از طریق انتقال فناوری و بالا بردن‌ کارایی و اثربخشی سرمایه‌گذاری؛ بهره‌برداری از ظرفیت شرکت‌های خارجی موفق و بهره‌ور در نظام حاکمیت شرکتی کشور؛ توجه ویژه به امور بهره‌وری کل عوامل تولید در استراتژی‌های توسعه صنعتی؛ حذف تشکیلات موازی و غیرضرور دستگاه‌های اجرایی و شرکت‌های دولتی؛ ترویج و فرهنگ‌سازی بهره‌وری.
  4. در مورد ابزار تنظیم‌گری نیز اگرچه تجربیات موفق کشورها مؤید این مطلب است که نظام ارزیابی عملکرد دارای هم‌پوشانی کارکردی با پیگیری بهره‌وری دارد و اغلب به‌سمت اتصال نظام بودجه‌ای به بهره‌وری بخش‌ها رفته‌اند، اما به‌نظر می‌رسد در برهه فعلی کشور، هنوز به بلوغ مفهومی و سازمانی در زمینه معیارها و منطق بهره‌وری دست نیافته و کماکان فرهنگ اتکا به منابع نفتی، در اغلب دستگاه‌ها وجود دارد.
  5. لذا باید به ملاحظات نهادی و ارزشی کشور در این زمینه نیز توجه شود و سال‌های برنامه هفتم توسعه را سال‌های تولد دوباره بهره‌وری در کشور و آغاز مجدد مسیر‌ کارایی و اثربخشی باشد. بنابراین پیشنهاد می‌شود تدوین و ابلاغ و پیگیری مجدانه راهبردها و برنامه‌های عملیاتی برای بهره‌وری کل عوامل تولید (در همه حوزه‌ها به‌خصوص سرمایه، نیروی انسانی، فناوری و مدیریت) تدوین و اجرا شود تا در سال‌های بعد، هدفمندی حمایت‌های دولتی در عرصه مالی و دستمزد، بتواند بر عملکرد واقعی اشخاص حقیقی و حقوقی کشور متکی و استوار شود. بنابراین، ابزارهای تنظیم‌گری و تولیت امور بهره‌وری برای سازمان ملی بهره‌وری یکی از الزامات اساسی است.
  6. با توجه به محورهای فوق‌الذکر و با مرور تجربیات موفق کشورهای دیگر در زمینه بهره‌وری، نظام حکمرانی کشور باید در زمینه ارتقای بهره‌وری، احساس نیاز واقعی کند و بداند که ادامه وضعیت موجود، همانا ادامه مسیر اتلاف‌دهنده منابع است و باعث به خطر افتادن پایداری رشد اقتصادی می‌شود. ازاین‌رو، مجلس شورای اسلامی باید در راستای اینکه در حوزه کلان حاکمیتی، چاره‌ای جز بهره‌وری نداریم، تدابیر و راهبردهایی اتخاذ کند. در این‌خصوص، چهار موضوع حیاتی و تعیین‌کننده برای تصمیم‌گیری در جریان برنامه هفتم توسعه کشور وجود دارد که باید در مورد آن بررسی و مداقه بیشتر صورت پذیرد. ازاین‌رو، ضمن محورها، پیشنهاد مشخص برای آنها نیز ارائه می‌شود:
  • حیطه مسئولیت سازمان ملی بهره‌وری: اولین موضوعی که باید در مورد آن تصمیم‌گیری کرد این است که سازمان ملی بهره‌وری در چه سطح و با چه مسئولیتی در نظام حکمرانی کشور، به حیات خود ادامه دهد. آیا سازمان ملی بهره‌وری را فرمانده اصلی بهره‌وری کل عوامل تولید و متولی تحقق سهم 35 درصدی رشد اقتصادی بدانیم یا اینکه این سازمان را پیگیری‌کننده برخی امور ازجمله بهره‌وری سازمانی و هماهنگی آموزش ضمن خدمت و… تلقی کنیم؟ پیشنهاد مشخص این است که هم مطابق رویکرد ایجابی و هم مطابق رویکرد سلبی، باید سازمان ملی بهره‌وری مسئول و فرمانده عرصه بهره‌وری کل عوامل تولید باشد و برای آن تجهیز شود و در قبال مسئولیت خود نیز پاسخگویی و شفافیت‌ داشته ‌باشد. 
  • براساس سیاست‌های کلی برنامه هفتم توسعه نیز، سازمان ملی بهره‌وری باید راهبر و فرمانده چهار حوزه مدنظر رهبری (منابع انسانی، سرمایه، فناوری و مدیریت) باشد. نکته‌ قابل‌تأمل اینکه ادامه وضعیت موجود (حتی با تصویب آیین‌نامه‌هایی مانند نظام ملی ارتقای بهره‌وری)، نمی‌تواند محقق‌کننده رشد 2.8 درصدی باشد. لذا اقداماتی مانند استقرار چرخه بهره‌وری و تشکیل کمیته‌های بهره‌وری دستگاه‌ها،‌ به‌مثابه شرط لازم عمل کرده و شرط کافی نیست. زیرا به‌صورت واقعی، نیاز مبرم به بهره‌وری احساس نشده است، باید طرحی نو درانداخت و مسئولیت پیگیری بهره‌وری کل عوامل تولید را به‌همراه ابزارهای مورد نیاز آن به سازمان ملی بهره‌وری سپرد.
  • نقش و کارکرد اصلی سازمان ملی بهره‌وری:
  • با عنایت به کارکردهای عملیاتی، نظارتی، ترویجی، خط‌مشی‌گذاری و تنظیم‌گری، پیشنهاد مشخص این است که سازمان ملی بهره‌وری (مطابق مسئولیت پیشنهادی: فرمانده و متولی بهره‌وری کل عوامل تولید) به‌عنوان تنظیم‌گر (پیشنهاددهنده خط‌مشی‌ها؛ نظارت بر دستگاه‌های صاحب مسئولیت؛ قاعده‌گذار در امور اجرایی؛ مروج فرهنگ و ادبیات بهره‌وری) در نظر گرفته شود. زیرا ورود سازمان ملی بهره‌وری به امور اجرایی، واجد موقعیت تعارض منافع و تشدید‌کننده برخی چالش‌ها خواهد بود.
  • ازسوی دیگر، بررسی‌ها مؤید این است که نظام ملی بهره‌وری در برهه فعلی، نیازمند تنظیم‌گر است. امر تعیین راهبردها و سیاست‌های کلان حاکمیت در عرصه بهره‌وری برعهده سیاست‌های کلی و قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی یا مجمع تشخیص مصلحت نظام است. علاوه‌بر این، باید متذکر شد که انتظار اشاعه رویکردهای بهره‌وری و همچنین راهبری کمیته‌های بهره‌وری دستگاه‌های اجرایی، تقلیل آموزه‌های بهره‌وری کل عوامل تولید به بخشی از بهره‌وری نیروی انسانی و بخش عمومی است.
  • درصورتی ‌که کارکرد تنظیم‌گری سازمان ملی بهره‌وری مورد پذیرش قرار گیرد، وظایف استاندارد و شاخص‌گذاری، تدوین برنامه جامع بهره‌وری، نظارت بر عملکرد دستگاه‌ها، نهادینه کردن و ترویج منطق بهره‌وری در سطوح مختلف جامعه و راهبری امور سیاستگذاری و مقرره‌گذاری برعهده این سازمان خواهد بود و به‌طور کلی عملیات ارتقای بهره‌وری دستگاه‌ها و بخش‌های مختلف برعهده دستگاه‌های اجرایی و فعالان بخش خصوصی و تعاونی و مردم است.
  • جایگاه سازمان ملی بهره‌وری: به‌صورت کلی، چهار سناریو برای جایگاه سازمان متصور است:

 جدول 3. سناریوهای ناظر به جایگاه سازمان ملی بهره‌وری در نظام اداری کشور

ردیفجایگاه پیشنهادینقاط قوتنقاط ضعف
1سازمان ملی بهره‌وریذیل سازمان اداری و استخدامیاعتقاد نسبی مدیران فعلی سازمان اداری و استخدامی به تعالیم بهره‌وری؛ مشروط به تحول سازمان اداری و استخدامی کشور است. یعنی مشروط به پذیرش مفهوم حکمرانی برای نظام اداره کشور توسط سازمان اداری و استخدامی است.ضعف در ابزارها و ضمانت‌های اجرایی؛ محدود بودن اختیارات سازمان اداری و استخدامی به ورود محتوایی به‌مقوله بهره‌وری؛ ناسازگاری ادبیات بهره‌وری کل عوامل تولید با تفکر حاکم و منطق نهادینه شدن در سازمان اداری و استخدامی.
2سازمان ملی بهره‌وریذیل سازمان‌ برنامه‌وبودجه کشورارتقای جایگاه؛ فراهم‌شدن ابزار مدیریت دستگاه‌ها برای اهتمام بیشتر به بهره‌وری؛ افزایش اعتقاد و اهتمام سازمان‌ برنامه‌وبودجه (معاونت‌ها و امور) به آموزه‌های بهره‌وری؛ فراهم شدن بستر سیاستی برای پیگیری مجدانه بهره‌وری در شئون مختلف نظامات برنامه و بودجه‌ریزی (به‌خصوص امور عمومی و شرکت‌های دولتی).احتمال عدم پذیرش ارکان سازمان‌ برنامه‌وبودجه و مواجهه غیرفعال معاونت‌ها و کلیه امور سازمان‌ برنامه‌وبودجه با ادبیات و تعالیم بهره‌وری؛ در اولویت قرار نداشتن موضوع بهره‌وری در مقایسه با مسائل نظام بودجه و برنامه‌ریزی؛ احتمال سردرگمی در تعیین مأموریت بهره‌وری برای امور مختلف.
3سازمان ملی بهره‌وریذیل معاون اول رئیس‌جمهورارتقای جایگاه؛ فراهم بودن ابزارهای پرقدرت برای پیگیری و هماهنگ کردن دستگاه‌ها؛ ارتقای توان سیاستی و عملیاتی سازمان ملی بهره‌وری؛ تسهیل امکان ایجاد شورای‌عالی بهره‌وری.ناسازگاری تعالیم فنی و تخصصی بهره‌وری با جایگاه‌های دارای قدرت سیاسی؛ مشغله بسیار زیاد معاون اول رئیس‌جمهور؛ معمول نبودن پذیرش مسئولیت یک سازمان توسط معاون اول رئیس‌جمهور.
4سازمان ملی بهره‌وری ذیل معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانش‌بنیان ریاست‌جمهوریارتباط مؤثرتر با شرکت‌های دانش‌بنیان و هسته‌های فناور؛ تسهیل امکان به‌کارگیری نوآوری‌های در فرایند ارتقای بهره‌وری دستگاه‌ها؛ بهره‌مندی از امتیازات و حمایت‌های مالی-اعتباری در عرصه بهره‌وری؛ تسهیلگریِ امور دانش‌بنیان و نوآوری در تحقق رشد بهره‌وری‌محور.ارجحیت رویکردهای تکنیکی بر مسائل چندرشته‌ای و بنیادی بهره‌وری؛ غفلت از تغییر گفتمان بدنه دستگاه‌های اجرایی در پذیرش واقعی بهره‌وری؛ تمرکز بر نیروهای غیردولتی؛ در اولویت نبودن موضوع هسته‌های فناور و دانش‌بنیان در بهره‌وری کل عوامل تولید.

با توجه به سناریوهای مطروحه‌ درخصوص جایگاه و با عنایت به مسائل نظام بهره‌وری، به‌نظر می‌رسد مشکل فعلی کشور در زمینه بهره‌وری، موضوع تکنیک و تکنولوژی و هسته‌های فناور نیست، بلکه گفتمان بهره‌وری و اعتقاد به اینکه باید برای رشد بهره‌وری‌محور، تلاش‌های متفاوت از تلاش‌های ناظر بر رشد نهاده‌محور داشت، راهبرد اصلی کشور باشد. به‌بیان‌دیگر، جایگاهی برای سازمان ملی بهره‌وری پیشنهاد می‌شود که توانایی نسبی در پیگیری و فرماندهی دستگاه‌های اجرایی در تدوین و اجرای مؤثر برنامه‌های دقیق عملیاتی (مثلاً استفاده از ظرفیت‌های خالی بنگاه‌های تولیدی، تقویت امور تحقیق و توسعه در امور تولیدی، سازوکار بهره‌مندی از تکنولوژی با هدف کاهش هزینه تولید و…) را‌ داشته ‌باشد. 

در برهه کنونی، می‌توان با فراهم کردن ابزارهای لازم برای سازمان ملی بهره‌وری، موجبات ورود سازمان اداری و استخدامی به موضوعات حکمرانی و رشد بلندمدت اقتصادی را نیز فراهم کرد تا از این مجرا، سازمان ملی بهره‌وری (ذیل سازمان اداری و استخدامی کشور) بتواند به‌عنوان تنظیم‌گر، پیگیری‌کننده بهره‌وری کل عوامل تولید و تحقق رشد اقتصادی 2.8 درصدی باشد. ازسوی دیگر، ضمن اشاره به سابقه تابعیتِ سازمانی سازمان ملی بهره‌وری از سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور در سال‌های قبل، خاطر نشان می‌دارد، ایفای نقش فعال‌تر کلیه امور و بخش‌های زیرمجموعه سازمان‌ برنامه‌وبودجه برای تحقق سهم 35 درصدی رشد اقتصادی از محل بهره‌وری، تکمیل‌کننده این پیشنهاد است.

علاوه‌بر این، در طول سال‌های برنامه هفتم توسعه، با تدابیر دقیق و برنامه جامع، می‌توان از ظرفیت‌ها و ابزارهای در دسترس معاون اول رئیس‌جمهور، سازمان‌ برنامه‌وبودجه کشور و معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانش‌بنیان ریاست‌جمهوری، برای تحقق رشد بهره‌وری کل عوامل تولید، بهره‌برداری لازم صورت پذیرد.

  • فرایند راهبری و مدیریت بهره‌وری کشور: راهبری و مدیریت نظام بهره‌وری باید موقعیت‌های تعارض منافع را جدی‌تر گرفته و اقداماتی مانند خوداظهاری و خود انتظامی را کنار گذاشته و با تعاملی که با مرکز آمار صورت می‌دهد، سنجه‌ها و شاخص‌های عملکرد مناسب و ارزیابی‌پذیر برای رصد و پایش هوشمند بهره‌وری انتخاب و ابلاغ کنند. به‌عبارت دیگر، تحقق رشد بهره‌وری محور نیازمند مدیریت حرفه‌ای و با برنامه با استفاده از ابزارهای تشویقی-کنترلی و همچنین روش‌های هوشمند، میسور است.

در پایان، در پاسخ به‌ سئوالات مطروحه در مقدمه این گزارش، تلاش شد پاسخ‌های متقن و مستدل به آنها ارائه شود که به‌طور خلاصه، به‌شرح ذیل است:

  • درخصوص‌ مسئله (1)، مفاهیم و تعاریف بهره‌وری ارائه و به بنیان‌های نظری و منطق شاخص‌های بهره‌وری اشاره شد.
  • درخصوص‌ مسئله (2)، با توجه به مطالب مطروحه، مجموعه احکام مندرج در لایحه برنامه هفتم توسعه در حوزه بهره‌وری، از جامعیت، سازگاری، هماهنگی و ضمانت اجرای مناسب و لازم برخوردار نیست و اساساً در قالب یک مجموعه سیاستی نمی‌توان به آن نگریست.
  • درخصوص‌ مسئله (3)، سیاست‌های کلی برنامه هفتم توسعه در دو بُعد (رشد بهره‌وری کل عوامل تولید و تحول نظام اداری)، بروز و ظهور خاصی در احکام ارائه شده در لایحه برنامه هفتم توسعه ندارد و خط‌مشی جدید و تحول‌گرایانه‌ای برای ارتقای نظام بهره‌وری ارائه نکرده است.
  • درخصوص‌ مسئله‌های (4 تا 6)، با عنایت به عدم انتشار گزارش توجیهی لایحه برنامه هفتم و عدم دسترسی به مسائل اولویتی دولت در زمینه رشد بهره‌وری محور، به‌نظر می‌رسد ماده (111) پیشنهادی متضمن رویکرد‌ مسئله‌محوری نمی‌باشد و مشخص نیست چرا در برهه فعلی نظام حکمرانی کشور، استقرار چرخه بهره‌وری و تصویب نظام ارتقای بهره‌وری توسط شورای‌عالی اداری، راه‌حل‌های رفع مسائل عدیده نظام بهره‌وری تلقی‌ شده‌ است؟‌ علاوه‌بر این، مدل ارائه شده به‌همراه ماده (111) پیشنهادی، به‌نظر می‌رسد نه‌تنها موجبات تحقق سهم 35 درصدی رشد اقتصادی از محل بهره‌وری را فراهم نمی‌کند، بلکه برای این امور، الزامات و اقتضائات نیز تعبیه نشده است.
  • درخصوص‌ مسئله (7)، به روش‌های مختلف در این گزارش تلاش شد استدلال‌های لازم برای این گزاره مطرح شود که «اساساً تحقق رشد اقتصادی 2.8 درصدی از محل بهره‌وری کل عوامل تولید با ابزارهای در دسترس و وضعیت عملکرد سازمان ملی بهره‌وری (ذیل سازمان اداری و استخدامی) و ماده (111) پیشنهادی در لایحه برنامه هفتم، امکان‌پذیر نمی‌باشد» و نیازمند وجود برنامه دقیق، ارتقای ابزارهای حکمرانی به‌همراه پاسخگوتر کردن سازمان ملی بهره‌وری در قبال بهره‌وری کل عوامل تولید است.
  • درخصوص‌ مسئله (8)، متأسفانه برنامه مشخص دولت برای ارتقای بهره‌وری کل عوامل تولید با تمرکز بر بهره‌وری‌های چهارگانه (نیروی انسانی، فناوری، سرمایه و مدیریت) مندرج در بند «۱» سیاست‌های کلی برنامه هفتم توسعه ارائه نشده و از ماده (111) پیشنهادی نیز مستفاد نمی‌شود.
  • درخصوص‌ مسئله (9)،‌ براساس احکام پیشنهادی و استدلال‌های ارائه شده در جلسات بررسی لایحه برنامه هفتم، دولت اعتقاد دارد که از طریق شورای‌عالی اداری و‌ هیئت وزیران، مقررات مورد نیاز برای ارتقای بهره‌وری را به تصویب خواهد رساند.
  • درخصوص‌ مسئله (10)، به‌دلایل مطروحه در گزارش، پیگیری عملیاتی شدن برنامه‌های ناظر بر بهره‌وری کل عوامل تولید در لایحه برنامه هفتم توسعه مسکوت بوده و اظهارنظر‌ درخصوص رصد عملکرد آن در سطوح بین‌المللی، ملی و دستگاهی، امکان‌پذیر نیست.
  • درخصوص‌ مسئله (11)، به‌منظور نیل به یک مدل و ساخت حقوقی- سیاسی لازم برای تحقق سهم 35 درصدی رشد اقتصادی از محل بهره‌وری، در این گزارش پیشنهاد شد که در راستای تحقق راهبردهایی که مجلس شورای اسلامی برای ارتقای بهره‌وری کل عوامل تولید مشخص خواهد کرد، سازمان ملی بهره‌وری بتواند ابزارهای راهبری و تنظیم‌گری لازم در زمینه عملکرد شاخص بهره‌وری کل عوامل تولید در اقتصاد ایران را در اختیار داشته و پاسخگویی نظام‌مند و مؤثر به مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز داشته‌ باشد.

8. ارائه پیشنهادهای سیاستی برای برنامه هفتم توسعه

براساس ملاحظات، یافته‌ها و استدلال‌های مطرح شده در زمینه بهره‌وری و وضعیت فعلی و بهینه آن در نظام حکمرانی کشور، با هدف یکپارچگی، هماهنگی و ارتقای جایگاه و کارکردهای بهره‌وری در جمهوری اسلامی ایران، پیشنهادهای سیاستی ذیل ارائه می‌شود.

شایان ذکر است این گزارش از منظر بهره‌وری به احکام پیشنهادی می‌نگرد و وارد حیطه تخصصی حوزه‌های دیگر مانند بهره‌وری انرژی، بهره‌وری آب، بهره‌وری مسکن و… نمی‌شود. زیرا پرداختن به این موضوعات، باید در یک مجموعه سیاست‌های به‌هم‌پیوسته و تخصصی صورت پذیرد که رسالت گزارش حاضر نیست.

 جدول 4. احکام پیشنهادی لایحه برنامه هفتم توسعه کشور منضم به استدلال‌های کارشناسی و پیشنهادهای سیاستی

متن ماده مرتبط در لایحه برنامه هفتم توسعهملاحظات و پیشنهادها
مقدمه
در اجرای سیاست‌های کلی برنامه پنج‌ساله هفتم توسعه در طی سال‌های ۱۴۰۶-۱۴۰۲ با رویکرد تحقق رشد اقتصادی عدالت‌محور، اصلاح نظام بانکی و مهار تورم، اصلاح ساختار بودجه، اصلاح نظام مالیاتی، اصلاح صندوق‌های بازنشستگی، امنیت غذایی و ارتقای تولید محصولات کشاورزی، بهبود نظام مدیریت یکپارچه منابع آب،
رفع ناترازی‌های انرژی، تسریع در اجرای طرح‌های کلان پیشران و زنجیره ارزش، توسعه ساخت مسکن، افزایش سهم ترانزیت و اقتصاد دریامحور در اقتصاد ملی،
ارتقای نظام سلامت، ارتقای فرهنگ عمومی و رسانه، بهبود جایگاه و منزلت زن و خانواده و رشد جمعیت، افزایش نقش میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی، بهبود وضعیت تأمین اجتماعی و سیاست‌های حمایتی، بهبود سیاست داخلی و ارتقای سلامت اجتماعی،
افزایش سهم و نقش شبکه ملی اطلاعات و اقتصاد رقومی (دیجیتال)، ارتقای نظام علمی، فناوری و پژوهشی، ارتقای نظام آموزشی، افزایش اثربخشی سیاست خارجی، ارتقای توان دفاعی و امنیتی، اصلاح نظام اداری و تحول قضایی و حقوقی لایحه برنامه پنج‌ساله هفتم توسعه کشور برای انجام تشریفات قانونی تقدیم می‌شود.
قانونگذار در ماده (2) قانون برنامه ششم توسعه، مسائل محوری برنامه را که مشتمل بر موضوعات خاص راهبردی، موضوعات خاص مکان‌محور، موضوعات خاص بخش پیش‌روی اقتصاد، موضوعات خاص فرابخشی و توسعه آمادگی دفاعی و امنیتی بود را قید کرده بود که در فقره موضوعات خاص فرابخشی بالغ بر 12 موضوع اشاره شده بود که یکی از آنها، بهره‌وری منابع مالی برای اقتصاد کشور بوده است، اما بررسی‌های کارشناسی مؤید این مطلب است که برنامه مشخصی برای ارتقای بهره‌وری تأمین منابع مالی برای اقتصاد کشور و همچنین عملکرد این موضوع توسط سازمان ملی بهره‌وری یا سازمان‌ برنامه‌وبودجه کشور ارائه نشده است.ماده (2) 
موضوعات زیر، مسائل محوری برنامه است.
دولت موظف است طرح‌های (پروژه‌های) مرتبط با آنها و همچنین مصوبات ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی صرفاً در حوزه‌های ذیل‌الذکر در بودجه سالیانه اعمال کند.
الف) موضوعات خاص راهبردی در مورد آب و محیط‌ زیست.
ب) موضوعات خاص مکان‌محور در مورد توسعه سواحل مَکران، اروند و بازآفرینی بافت‌های ناکارآمد شهری (حاشیه شهرها و بافت‌های فرسوده)، بافت‌های تاریخی و مناطق روستایی.
پ) موضوعات خاص بخش پیش‌روی اقتصاد در مورد معدن و صنایع معدنی، کشاورزی، گردشگری، عبوری (ترانزیت) و حمل‌ونقل ریلی، فناوری نوین، توسعه و کاربست علم و فناوری و انرژی.
ت) موضوعات خاص کلان فرابخشی در مورد بهبود محیط کسب‌وکار، اشتغال، فضای مجازی، بهره‌وری تأمین منابع مالی برای اقتصاد کشور، نظام عادلانه پرداخت و رفع تبعیض، توانمندسازی محرومان و فقرا (با اولویت زنان سرپرست خانوار)، بیمه‌های اجتماعی و ساماندهی و پایداری صندوق‌های بیمه‌ای و بازنشستگی و پیشگیری و کاهش آسیب‌های اجتماعی و اجرای سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش، فرهنگ عمومی و سبک زندگی ایرانی اسلامی.
ث) توسعه آمادگی دفاعی و امنیتی.پیشنهاد مشخص اینکه، با توجه به واقعیت‌های نظام حکمرانی و برنامه‌ریزی کشور، لازم است مطابق فرمایش مقام معظم رهبری (اتخاذ رویکرد حل‌ مسئله در برنامه هفتم توسعه)، موضوعات و مسائل اولویتی دولت برای سال‌های اجرای برنامه هفتم تعیین و تصریح شود تا اقدامات پنج‌ساله نظام حکمرانی، متمرکز بر مسائل اولویت‌دار باشد و پراکنده نباشد.
مجدداً تصریح می‌شود که عدم ارائه گزارش توجیهی برنامه هفتم توسعه، بزرگ‌ترین ضعف و چالش در فرایند برنامه‌ریزی هفتم قلمداد می‌شود و آثار سوء آن در احکام مصوب دیده خواهد شد. به‌بیان‌دیگر، مادامی‌که گزارش پشتیبان و توجیهی در دسترس نباشد، نمی‌توان حوزه‌های اولویتی را تعیین کرد. زیرا باید با احکام پیشنهادی نیز هماهنگی و سازگاری داشته‌ باشد.
فصل ۱- رشد اقتصادی
ماده (۲)- در اجرای بند «۱» سیاست‌های کلی برنامه و به‌منظور تحقق‌ اهداف کمّی زیر مطابق با احکام این فصل، اقدام می‌شود. جدول‌ اهداف کمّی سنجه‌های عملکرد رشد اقتصادی(در این جدول به سهم 35 درصدی در تأمین رشد اقتصادی 8 درصدی که میزان 2.8 درصد می‌شود، اشاره شده است).
تبصره- به‌منظور بهره‌وری کل عوامل تولید‌، سازمان اداری و استخدامی کشور (سازمان ملی بهره‌وری ایران) مکلف است با همکاری دستگاه‌های اجرایی ذی‌ربط، نسبت به تهیه دستورالعمل‌های لازم برای ارتقای بهره‌وری به تفکیک بخش‌های مختلف از طریق هسته‌های فناور، شرکت‌های خصوصی و دانش‌بنیان، تا پایان سال اول برنامه اقدام نماید و به‌صورت سالانه نسبت به پایش و گزارشگری بهره‌وری کل عوامل تولید و تحقق دستورالعمل‌ها اقدام نماید.
ماده (3) قانون برنامه ششم توسعه اشعار دارد که: به‌منظور دستیابی به رشد اقتصادی متوسط سالانه هشت‌درصد (۸%) و ضریب جینی (0.34) در سال پایانی برنامه،‌ اهداف کمّی کلان و بخش‌های اقتصادی به تفکیک جداول (۱)، (۲) و (۳) تعیین می‌شود.در این‌خصوص نیز، قانونگذار سه جدول حاوی آمار و داده‌های کمی با عناوین ذیل ارائه می‌کند:
1. تصویر شاخص‌های مهم اقتصاد کلان در برنامه ششم.
2. تصویر متغیرهای اقتصادی بخش‌های اقتصادی در دوره برنامه ششم (درصد).
3. منابع مالی سالانه سرمایه‌گذاری برنامه ششم به تفکیک روش‌های مختلف تأمین- هزار میلیارد ریال.نکته مهم این است که در جدول 1، شاخص بهره‌وری کل عوامل تولید را با سال پایه 1395، عدد 100 تعیین کرده که با رقم 102 در سال ابتدای برنامه ششم، باید در سال 1400 به عدد 115 برسد.
فارغ از این موضوع که سازمان ملی بهره‌وری در جلسات مشترک اعلام کرده است که در سال جاری (1402) عدد این شاخص 106 می‌باشد، وجه قابل مهم ماجرا این است که افق و عدد شاخص هدف‌گذاری شده را طوری تعیین‌شده است که قابلیت رصد، پیگیری و پایش دارد که این مهم در لایحه برنامه هفتم حذف شده و فقط به سهم 35 درصدی در تأمین رشد اقتصادی 8 درصدی (که میزان 2.8 درصد می‌شود) اشاره‌ شده ‌است و عدد شاخص بیان و هدف‌گذاری نشده است.
علاوه‌بر این، در جدول (2)، ضمن تعیین اعداد کمّی متوسط رشد سالیانه ارزش‌افزوده و اشتغال و سرمایه‌گذاری، اعداد هدف‌گذاری برای متوسط رشد سالیانه بهره‌وری کل عوامل تولید را برای بخش‌های نه‌گانه (9) را تعیین و تصریح کرده است. نکته مهم این است که مندرجات جداول سه‌گانه به‌همراه مواد (3 تا 5) قانون برنامه ششم توسعه، تدابیر و برنامه‌های مشخص و ارزیابی‌پذیر برای رشد بهره‌وری کل عوامل تولید را با وضعیت نسبتاً قابل‌قبولی بیان کرده است.
امری که در برنامه هفتم توسعه فقط به‌بیان رشد اقتصادی 2.8 درصدی از محل رشد بهره‌وری کل عوامل تولید بسنده‌ شده‌ است. نه‌تنها اعداد کمّی برای بخش‌های مختلف یا حوزه‌ها بیان نکرده‌اند، بلکه تدبیر خاص یا راهبرد مشخصی برای بسترسازی رشد بهره‌وری محور تعیین نشده است.
بنابراین به‌نظر می‌رسد یا ساده‌انگاری محض برای تحقق رشد بهره‌وری محور داشته‌اند یا برنامه مشخصی برای آن ندارند.بنابراین، با توجه به استدلال‌های مطروحه در گزارش، پیشنهاد می‌شود موضوع راهبردهای ارتقادهنده بهره‌وری کل عوامل تولید و احکام نظام بهره‌وری در ذیل ماده (2) لایحه و ادامه همین ماده درج شوند:
در راستای ارتقای جایگاه و ابزار سازمان ملی بهره‌وری، دولت مکلف است شش‌ماه پس از ابلاغ برنامه هفتم توسعه، بازنگری در مقررات سازمان ملی بهره‌وری طوری انجام دهد که ابزارهای لازم برای تنظیم‌گری اقتصاد در زمینه بهره‌وری کل عوامل تولید و سهم ۳۵ درصدی رشد اقتصادی از محل بهره‌وری فراهم شود. 
نکته مهم این است که بررسی رویکردهای درون دولت و استماع استدلال‌های مطروحه در جلسات متعدد بررسی احکام بهره‌وری، این نگرانی را‌ به‌وجود آورده که سازمان اداری و استخدامی (سازمان ملی بهره‌وری) تغییر مسیر نداده و سال‌های آتی نیز مکرر، ضعف نسبی ابزارهای تنظیم‌گری را مطرح کند و عملکرد مشخصی در زمینه بهره‌وری کل عوامل تولید نداشته باشد.
ازاین‌رو، به‌نظر می‌رسد تصویب راهبردها و اجازه بهره‌برداری از ظرفیت متعدد و ابزارهای مختلف دادن به سازمان ملی بهره‌وری (مشروط به تقویت عملکرد سازمان اداری و استخدامی و ارتقای نگرش‌های حاکم بر سازمان ملی بهره‌وری) باعث فراهم کردن بستر در اولویت قرار گرفتن بهره‌وری کل عوامل تولید شود. 
لازم به یادآوری است که ماده (4) قانون برنامه ششم که منضم به (13) حکم مشخص و راهبرد کلی برای تحقق رشد 2.8 درصدی از محل بهره‌وری کل عوامل تولید می‌باشد، بیان می‌کند که:
ماده (۴) جهت تأمین حداقل دو و هشت‌دهم (2.8) واحد درصد از رشد هشت درصد (۸ %) اقتصاد از محل ارتقای بهره‌وری کل عوامل تولید و همچنین رشد سرمایه‌گذاری به میزان متوسط سالیانه بیست و یک و چهاردهم درصد (21.4) در طول سال‌های اجرایی برنامه، کلیه دستگاه‌های اجرایی با هماهنگی با دولت اقدامات زیر را به عمل آورند. مسئولیت اجرا برعهده دولت می‌باشد.
الف) جهت‌گیری‌ها و سیاست‌های لازم برای تجهیز منابع مالی مورد نیاز سرمایه‌گذاری ازجمله تأمین منابع مالی خارجی تا متوسط سالانه سی میلیارد دلار از خطوط اعتباری بانک‌های خارجی در قالب تأمین مالی خارجی (فاینانس) خودگردان با اولویت تأمین مالی اسلامی، پانزده میلیارد (۱۵.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) دلار به‌شکل سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و بیست میلیارد (۲۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) دلار قراردادهای مشارکتی خارجی.
تبصره– استفاده دستگاه‌های اجرایی از تسهیلات مالی خارجی با اولویت تأمین مالی اسلامی در طول اجرای قانون برنامه ششم در قالب قوانین بودجه سنواتی مجاز است.
ب) محترم شمردن و حمایت از حقوق مالکیت و تولید ثروت و نگاه ارزشی به‌کار و ثروت‌آفرینی از راه‌های قانونی و مشروع و عدم مداخله در تصمیم‌گیری فعالان اقتصادی و تدوین نظام بنگاه‌داری نوین در بخش دولتی همراه با ممنوعیت سرمایه‌گذاری جدید برای بخش دولتی در فعالیت‌هایی که بخش خصوصی در رقابت سالم با هزینه کمتر و‌ کارایی بیشتر قادر به انجام آن می‌باشد، به‌نحوی که در پایان سال اول اجرای قانون برنامه اقدامات لازم برای اجرای این حکم توسط دولت تصویب و ابلاغ گردد.
پ) اولویت اقتصادی در سیاست خارجی کشور با هدف جذب دانش و نوآوری از کشورهای صاحب فناوری و توسعه بازارهای صادراتی (کالایی و کشوری) خدمات فنی و مهندسی و کالاهای ایرانی، اعزام نیروی کار، جذب اساتید و متخصصان برای آموزش و انتقال فن و فناوری (تکنولوژی) برای نیروهای ایرانی، تلاش برای الحاق به سازمان تجارت جهانی برای جلوگیری از اعمال تبعیض‌های ناروا علیه صادرات ایران با رعایت مصالح کشور.
ت) افزایش مهارت و تخصص نیروی کار به‌ویژه فارغ‌التحصیلان دبیرستان‌ها، هنرستان‌ها تا مقطع کارشناسی دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش‌عالی با ارائه آموزش‌های مهارتی، تخصصی و فنی و حرفه‌ای با استفاده از ظرفیت‌های خدمت زیر پرچم و کارورزی دانشجویان.دولت مکلف است در سه‌ماهه اول هر سال گزارش اجرای این بند را به کمیسیون‌های‌ برنامه‌وبودجه و محاسبات و آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی ارائه نماید.
ث) جذب شرکت‌های معتبر جهانی و منطقه‌ای در زنجیره تولید داخلی به‌شکل مستقیم و با اولویت مشارکت با سرمایه‌گذاران و تولیدکنندگان داخلی به‌منظور افزایش توانمندی، رقابت‌پذیری و صادرات کالاها و خدمات تولیدی با رفع موانع قانونی و حقوقی براساس عزت، حکمت و مصلحت و مشروط به عدم نفوذ فرهنگ غربی.
ج) حمایت حقوقی، مالی و نهادی لازم برای توسعه دانش و پیشرفت فناورانه و نوآورانه در جهت تجاری‌سازی ایده و دانش در تولید محصول و خدمات با ارزش‌افزوده مثبت در چارچوب بند «۸۰» سیاست‌های کلی برنامه ششم.
چ) تدوین سازوکار لازم و کارآمد برای کاهش فاصله بین نرخ سود تسهیلات و سپرده‌های بانکی با هدف افزایش کارآمدی و رقابت‌پذیری نظام بانکی در جذب و تجهیز منابع و اعطای تسهیلات به‌نحوی که در هر سال از برنامه فاصله نرخ سود تسهیلات و سپرده بانکی حداقل ده درصد (٪10) نسبت به سال قبل کاهش یابد.
ح) توسعه بازار سرمایه با تأکید بر طراحی و مهندسی ابزارهای مالی و کالایی، توسعه بازار انرژی و عرضه نفت خام و فراورده‌های نفتی در بورس انرژی، اصلاح نهادی حاکمیت شرکتی برای شرکت‌های عام و نهادهای مالی.
خ) جهت‌گیری و سیاست‌های لازم برای ارتقای شفافیت اطلاعات در بازار سرمایه و راه‌اندازی مؤسسات رتبه‌بندی موضوع‌ بند «۲۱» ماده (۱) قانون بازار اوراق‌بهادار مصوب 1/9/1384برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی و تأمین مالی بین‌المللی.
د) اجازه حضور و مشارکت مؤسسات مالی و اعتباری خارجی در ایران در چارچوب قانون اجرای سیاست‌های کلی اصل‌ چهل‌وچهارم (۴۴) قانون اساسی مصوب 1387/3/25 و قانون تشویق و حمایت سرمایه‌گذاری خارجی مصوب 1381/3/4.
ذ) اصلاح سیاست‌های ارزی و تجاری و تعرفه‌ای حداکثر تا پایان سال دوم اجرای قانون برنامه با رویکرد ارتقای کیفیت و رقابت‌پذیر ساختن کالاهای تولید داخل برای صادرات.
ر) دولت مجاز است برای تأمین مالی خارجی طرح‌های اقتصادی بخش غیردولتی که توجیه فنی، اقتصادی آن به تصویب شورای اقتصاد رسیده باشد، تضامین لازم توسط بانک عامل و یا سازمان‌های توسعه‌ای را تضمین نماید.
ز) دولت مکلف است به‌منظور نیل به رشد و توسعه اقتصادی بر پایه عدالت نسبت به اعمال سیاست‌های اشتغال‌زایی، مهارت‌افزایی و ارتقای دانش حرفه‌ای و حمایت از مشاغل کوچک خانگی و دانش‌بنیان مبتنی‌بر سند ملی کار شایسته که حداکثر تا پایان سال اول اجرای قانون برنامه با پیشنهاد وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، اتاق تعاون و سازمان به تصویب هیئت‌وزیران خواهد رسید، اقدام نماید.
سند مزبور باید مبتنی‌بر کاهش نرخ بیکاری به میزان حداقل هشت‌دهم درصد (٪0/8) سالانه در طول سال‌های اجرای قانون برنامه باشد.
بنابراین، تعیین راهبردها و رویکردهای اصلی نظام حکمرانی برای تمرکز بر آنها برای تحقق واقعی سهم 35 درصدی رشد اقتصادی از محل بهره‌وری‌ به‌مثابه شرط لازم (و نه شرط کافی) در ابتدای برنامه هفتم توسعه پیشنهاد می‌گردد.ماده پیشنهادی به‌شرح ذیل می‌باشد:
سازمان اداری و استخدامی کشور (سازمان ملی بهره‌وری) مکلف است با همکاری سازمان، معاونت علمی و فناوری و اقتصاد دانش‌بنیان ریاست‌جمهوری، وزارتخانه‌های امور اقتصادی و دارایی؛ صنعت، معدن و تجارت، نیرو، نفت، و تعاون، کار و رفاه اجتماعی برنامه‌های ارتقای بهره‌وری کشور در حوزه‌های نیروی انسانی، فناوری، سرمایه و مدیریت‌ براساس راهبردهای ذیل را در سال اول برنامه هفتم توسعه کشور منضم‌ به‌شرح تکالیف نقش‌آفرینان آن و تقسیم‌کار ملی و استانی، تدوین و به تصویب‌ هیئت وزیران می‌رساند و هر شش‌ماه یکبار، گزارش عملکرد تحقق آن برنامه‌ها را به مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام ارائه نماید:
راهبردها:
ثبات‌بخشی به متغیرهای کلان اقتصادی؛ تقویت سازوکارهای مولدسازی و افزایش راندمان دارایی‌های دولت و بخش عمومی؛ حذف قیمت‌گذاری غیرواقعی؛ تقویت امور تحقیق و توسعه در شرکت‌های دولتی و حمایت از استقرار آنها در بنگاه‌های بخش خصوصی؛ بازآرایی ساختار و آمایش صنایع کشور؛ وضع عوارض و محدودیت بر بخش‌های مزاحم و نامولد؛ تسهیل شرایط ادغام افقی برای شرکت‌ها و بنگاه‌ها و رفع موانع حقوقی؛
به رسمیت شناختن نظام ورشکستگی؛ حرکت به‌سمت بهره‌برداری از ظرفیت‌های بیکار و بلااستفاده کشور و ارجحیت آن به راه‌اندازی تولیدی جدید؛ حمایت و ترویج اقدامات آموزشی و مشاوران بهره‌وری شرکت‌ها و بنگاه‌های تولیدی؛ هدایت منابع و تسهیلات و حمایت‌های اعتباری باید به‌سمت تکمیل ظرفیت‌های خالی و افزایش ساعات کار شایسته نیروی انسانی؛
حمایت از پیشرفت‌های فنی و ورود فناوری به کشور از طریق تقویت هسته‌های فناور و دانش‌بنیان و ابداعات و اختراعات؛ تقویت نظام تضمین حقوق مالکیت در زمینه اختراعات و ابداعات؛ تلاش برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی از طریق انتقال فناوری و بالا بردن‌ کارایی و اثربخشی سرمایه‌گذاری؛
بهره‌برداری از ظرفیت شرکت‌های خارجی موفق و بهره‌ور در نظام حاکمیت شرکتی کشور؛ توجه ویژه به امور بهره‌وری کل عوامل تولید در استراتژی‌های توسعه صنعتی؛ حذف تشکیلات موازی و غیرضرور دستگاه‌های اجرایی و شرکت‌های دولتی؛ ترویج و فرهنگ‌سازی بهره‌وری.
با توجه به جایگاه بهینه احکام بهرهوری، پیشنهاد شد که احکام نظام بهره‌وری پس از ماده (2) ارائه شوند تا مقدمات سیاستی لازم برای تحقق سهم 35 درصدی رشد بهره‌وری محور فراهم شود.
نظام بهره‌وریماده (111 ) – به‌منظور استقرار کامل نظام بهره‌وری به‌صورت شفاف و دستیابی به نتایج آن به‌صورت کمیت‌پذیر، اقدامات زیر انجام ‌می‌شود:
الف) سازمان اداری و استخدامی کشور مکلف است در راستای ارتقای اثربخشی و انسجام اقدامات متولیان بهره‌وری در کشور، طرح نظام ملی بهره‌وری، شرح تکالیف نقش‌آفرینان آن و تقسیم‌کار ملی و استانی را حداکثر شش‌ماه پس از ابلاغ برنامه، به تصویب شورای‌عالی اداری برساند.
ب) دستگاه‌های اجرایی مکلفند ضمن استقرار چرخه بهره‌وری در مجموعه خود و دستگاه‌های تابعه، برنامه عملیاتی ارتقای بهره‌وری خود را با هدف حل مسائل اولویت‌دار بهره‌وری مشتمل بر عوامل پیش‌برنده، بازدارنده و نماگرهای قابل سنجش و اهداف عملیاتی سالیانه خود را ظرف مدت شش‌ماه پس از ابلاغ نظام ملی بهره‌وری به تصویب رسانده و سالانه در موافقت‌نامه‌های متبادله با سازمان درج نمایند.
نظام ملی بهره‌وری که بتواند از طریق بهره‌وری سرمایه، فناوری، نیروی انسانی و مدیریت، بستر تحقق سهم 35 درصدی از رشد اقتصادی را برای بهره‌وری کل عوامل تولید فراهم کند نیاز دارد که فرایند ارتباط با دستگاه‌های اجرایی (به‌مثابه سیاستگذاران بخشی و فرابخشی فعالیت‌های مختلف) را با محوریت بهره‌وری‌ داشته ‌باشد. قانونگذار در ماده (5) قانون برنامه ششم توسعه کشور آورده بود:
ماده (۵)
الف) دستگاه‌های اجرایی و نیروهای مسلح مکلفند برای محور قرار دادن رشد بهره‌وری در اقتصاد، ضمن اجرایی نمودن چرخه مدیریت بهره‌وری در مجموعه خود، تمهیدات لازم را برای عملیاتی نمودن این چرخه در واحدهای تحت تولیت خود با هماهنگی سازمان ملی بهره‌وری ایران فراهم نموده و گزارش سالانه آن را به سازمان ملی بهره‌وری ایران ارائه نمایند.
دستگاه‌های اجرایی مکلفند در شش‌ماه نخست اجرای قانون برنامه، برنامه‌های عملیاتی خود برای ارتقای بهره‌وری از طریق تسهیل و تشویق فعالیت‌های غیردولتی در حوزه‌های مربوطه را به‌ تأیید سازمان ملی بهره‌وری رسانده و این سازمان نیز حداکثر ظرف مدت یکسال مجموعه اقدامات مذکور را به تصویب هیئت‌وزیران برساند.
تبصره– این حکم‌ درخصوص نیروهای مسلح با اذن فرمانده کل‌قوا از طریق ستاد کل نیروهای مسلح اجرا می‌شود.
ب) در راستای ارتقای شاخص بهره‌وری، دولت مکلف است نسبت به اندازه‌گیری‌ کارایی و بهره‌وری دستگاه‌های اجرایی و واحدهای عملیاتی در هر سال اجرای قانون برنامه اقدام و گزارش آن‌ را به مجلس شورای اسلامی ارائه نماید.
بنابراین، بند «۱» ماده (111) پیشنهادی که در در قالب پیشنهاد قبلی، ارائه شد،‌ لکن از منظر استقرار چرخه بهره‌وری، پیشنهاد می‌شود:
ماده الحاقی جدید- به‌منظور استقرار کامل نظام بهره‌وری به‌صورت شفاف و دستیابی به نتایج آن به‌صورت کمیت‌پذیر، اقدامات زیر انجام ‌می‌شود:
الف) دستگاه‌های اجرایی مکلفند ضمن استقرار چرخه بهره‌وری در مجموعه خود و دستگاه‌های تابعه، برنامه عملیاتی ارتقای بهره‌وری دستگاه خود را با هدف حل مسائل اولویت‌دار بهره‌وری حوزه مسئولیت خود مشتمل بر عوامل پیش‌برنده، بازدارنده و نماگرهای قابل سنجش و اهداف عملیاتی سالیانه خود را ظرف مدت شش‌ماه پس از ابلاغ نظام ملی بهره‌وری به تصویب سازمان اداری و استخدامی کشور رسانده و سالانه در موافقت‌نامه‌های متبادله با سازمان درج نمایند.
در مواد (18، 19، 25، 33، 38، 39، 43، 46، 55، 57، 70، 91، 94، 96 و 99 ) از عبارت بهره‌وری استفادهشده و اشاره‌ای به بهره‌وری کل عوامل تولید و نقش و جایگاه سازمان ملی بهره‌وری نکرده‌اند. ازاین‌رو، ضمن پرهیز از ورود محتوایی به مواد اشاره شده بهجهت تخصصی بودن، مهم‌ترین پیشنهاد بهصورت کلی این است که اگر ارتقای بهره‌وری این بخش‌ها برای سیاستگذار مهم است، از منظر بهره‌وری و توانایی ایجاد کارایی و اثربخشی، بستر ایفای نقش سازمان اداری و استخدامی کشور (سازمان ملی بهره‌وری) را برای این امور فراهم نمایند.
فصل ۲۳– اصلاح نظام اداریماده( ۱۰۴)- در اجرای بند «۲۵» سیاست‌های کلی برنامه و به‌منظور تحقق اهداف کمّی زیر مطابق با احکام این فصل، اقدام می‌شود (منضم به جدول).در جدول ارائه شده ذیل ماده ( 104) پیشنهادی، رقم کمّی برای بهره‌وری (برای مثال بهره‌وری کارکنان دولت یا تشکیلات یا مدیریت) ذکر نشده است. که پیشنهاد می‌شود درج شود.
ساختار دولتماده ( ۱۰۵)- به‌منظور ارتقای بهره‌وری نظام اداری، کاهش هزینه‌های جاری و کوچک‌سازی اندازه دولت، اقدامات زیر انجام می‌پذیرد:
الف) دستگاه‌های اجرایی مکلفند با رعایت موارد مذکور در این بند، ساختار سازمانی خود را بازطراحی و تا پایان سال سوم برنامه، به‌ تأیید سازمان اداری و استخدامی کشور برسانند به‌نحوی‌که در هر سال، حداقل به میزان پنج‌درصد (۵%) از واحدهای سازمانی کاهش یابد. سازمان اداری و استخدامی کشور موظف است گزارش عملکرد اجرای این بند را به تفکیک دستگاه‌های اجرایی به‌صورت فصلی به رئیس‌جمهور ارائه دهد.
1- فعالیت‌ها و وظایف خارج از مأموریت‌های قانونی دستگاه‌های اجرایی و تشکیلات موازی و غیرضرور حذف شود.
2- فرایندهای ارائه خدمات با تمرکز بر نتیجه‌گرایی و رعایت کیفیت و دسترسی عادلانه اصلاح و کوتاه شود.
3- بخشی از تصدی‌های دستگاه‌های اجرایی با رویکرد مدیریت یکپارچه شهری و تقویت نقش خط‌مشی‌گذاری، هماهنگی، تسهیلگری و نظارتی دولت با تصویب شورای‌عالی اداری، به شهرداری‌ها واگذار شود.
4- هرگونه توسعه کمی خدمات دستگاه‌های اجرایی به نسبت خدمات ارائه شده در سال ۱۴۰۲ صرفاً به‌استناد مواد (۱۳)، (۱۴) و (۱۵) قانون مدیریت خدمات کشوری، از طریق خرید خدمت از بخش غیردولتی با پرداخت هزینه‌ها متناسب با قیمت تمام شده خدمات مشابه انجام شود و همچنین به‌صورت تدریجی ارائه خدمات جاری به‌روش صدرالذکر انجام پذیرد.
تبصره- دستگاه‌های اجرایی موظفند نسبت به آماده‌سازی بخش خصوصی و تعاونی برای مشارکت در ارائه خدمات، اقدام نمایند.
5- چهل درصد از پست‌های سازمانی بلاتصدی طی سال اول برنامه، حذف شود.
6- ساختار بخش‌های پشتیبانی و عمومی با سازوکارهایی مثل تجمیع، ادغام و سامانه‌مند کردن به‌صورت متمرکز کاهش یا حذف یابد.
7- واحدهای تابعه و وابسته استانی و شهرستانی وزارتخانه‌ها در یک واحد سازمانی استانی و شهرستانی ادغام شود.
8- ایجاد مجتمع‌های اداری و ممنوعیت ایجاد واحدهای اداری مستقل در شهرستان‌های زیر هفتاد هزار نفر جمعیت و مجتمع‌های اداری برای ارائه خدمات کلیه واحدهای مستقر در شهرستان ایجاد می‌شود.
9- ایجاد هرگونه دستگاه اجرایی جز از محل ادغام یا تجمیع ممنوع است.
ب) دولت می‌تواند با پیشنهاد مشترک سازمان اداری و استخدامی کشور و بالاترین مقام دستگاه اجرایی ذی‌ربط نسبت به انحلال، ادغام یا سازمان‌دهی مجدد دستگاه‌های اجرایی (به‌استثنای وزارتخانه‌ها) و نهادهای عمومی غیردولتی وابسته به آنها ازجمله مؤسسات آموزشی و پژوهشی و شرکت‌های دولتی اقدام نماید.
پ) دبیرخانه شورای‌عالی مناطق آزاد تجاری- صنعتی و ویژه اقتصادی با حفظ شخصیت حقوقی مستقل و با رعایت ضوابط و مقررات مربوطه از وزارت امور اقتصادی و دارایی منتزع و به نهاد ریاست‌جمهوری منتقل می‌شود.
ت) سازمان اداری و استخدامی کشور موظف است با هدف یکپارچه‌سازی نظام تصمیم‌گیری و با همکاری مراجع ذیربط نسبت به ادغام شوراهای با وظایف مشابه یا متداخل، به‌جز شوراهایی که به‌موجب قانون اساسی یا اذن مقام معظم رهبری ایجاد شده‌اند با تصویب شورای‌عالی اداری اقدام نماید.
قانونگذار در مواد (25) و (28) قانون برنامه ششم توسعه، موضوع ساختار دولت و افزایش بهره‌وری نظام اداری را دنبال کرده بود:
ماده (25)
الف) به‌منظور مردمی شدن و گسترش سهم بخش خصوصی و تعاونی در اقتصاد و به‌منظور افزایش بهره‌وری و ارتقای سطح کیفی خدمات و مدیریت بهینه هزینه به‌تمامی دستگاه‌های اجرایی که عهده‌دار وظایف اجتماعی، فرهنگی و خدماتی هستند (از قبیل واحدهای بهداشتی و درمانی، مراکز بهزیستی و توانبخشی، مراکز آموزشی،
فرهنگی، هنری و ورزشی و مراکز ارائه‌دهنده خدمات و نهاده‌های کشاورزی و دامپروری) اجازه داده می‌شود در چارچوب استانداردهای کیفی خدمات که توسط دستگاه ذی‌ربط تعیین می‌گردد، نسبت به خرید خدمات از بخش خصوصی و تعاونی (به‌جای تولید خدمات) اقدام نمایند. در اجرای این بند واگذاری مدارس دولتی ممنوع است.
تبصره آیین‌نامه اجرایی این ماده شامل نحوه تعیین قیمت خرید خدمات و تعیین‌تکلیف نیروی انسانی و ساختار به پیشنهاد سازمان، سازمان اداری و استخدامی کشور و دستگاه اجرایی ذی‌ربط به تصویب‌ هیئت وزیران می‌رسد.
ب) به‌منظور نظارت بیشتر بر بنگاه‌های در حال واگذاری و همچنین بنگاه‌های واگذار شده به‌صورت کنترلی، در چارچوب مصوبات‌ هیئت واگذاری، اسامی این بنگاه‌ها ازسوی سازمان خصوصی‌سازی به سازمان ثبت‌اسناد و املاک کشور و بانک مرکزی اعلام می‌شود. سازمان ثبت‌اسناد و املاک کشور مکلف است ثبت صورت‌جلسات مجامع عمومی و هیئت‌مدیره و همچنین نقل و انتقال اموال و املاک بنگاه‌های مزبور را پس از اخذ مجوز کتبی از سازمان خصوصی‌سازی انجام دهد. بانک مرکزی موظف است طی دستورالعمل اعلامی به بانک‌ها و مؤسسات اعتباری خصوصی و دولتی، اعطای هرگونه تسهیلات و یا ایجاد تعهدات به بنگاه‌های مذکور را مشروط به اخذ مجوز از سازمان خصوصی‌سازی نماید
ماده (۲۸) در راستای اصلاح نظام اداری، موضوع «صرفه‌جویی در هزینه‌های عمومی کشور با تأکید بر تحول اساسی در ساختارها، منطقی‌سازی اندازه دولت و حذف دستگاه‌های موازی و غیرضرور و هزینه‌های زاید، اقدامات زیر انجام می‌شود.
الف) کاهش حجم، اندازه و ساختار مجموع دستگاه‌های اجرایی به‌استثنای مدارس دولتی در طول اجرای قانون برنامه، حداقل به میزان پانزده‌درصد (۱۵%) نسبت به وضع موجود (حداقل پنج‌درصد (۵%) در پایان سال دوم) از طریق واگذاری واحدهای عملیاتی، خرید خدمات و مشارکت با بخش غیردولتی با اولویت تعاونی‌ها،
حذف واحدهای غیرضرور، کاهش سطوح مدیریت، کاهش پستهای سازمانی، انحلال و ادغام سازمان‌ها و مؤسسات و واگذاری برخی از وظایف دستگاه‌های اجرایی به شهرداری‌ها و دهیاری‌ها و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی با تصویب شورای‌عالی اداری.
تبصره- انحلال، انتزاع و ادغام مؤسساتی که به‌موجب قانون تأسیس شده ‌است، صرفاً با تصویب مجلس شورای اسلامی امکان‌پذیر می‌باشد. بنابراین مشاهده می‌شود که برخی تغییرات کلی در رویکردها و خط‌مشی‌های دولت به‌منظور ارتقای بهره‌وری نظام اداری رخ داده است. علاوه‌بر این، برخی از عبارات استفاده‌شده در این ماده پیشنهادی، واجد مفاهیمی هستند که اگر به‌صورت دقیق مشخص نشود، نمی‌تواند ماده پیشنهادی را مورد ارزیابی دقیق قرار داد. برای مثال، واحد سازمانی یا مجتمع‌های اداری.
وفق بند «الف»، گزارش اجرای این موضوع به رئیس‌جمهور ذکر‌ شده که لازم است به مجلس شورای اسلامی نیز ارائه شود.در این ماده، بهره‌وری نظام اداری به موضوع ساختارها و واحدهای سازمانی و پست‌های بلاتصدی اشاره‌ شده ‌است که بخشی از ادبیات بهره‌وری نظام اداری است.
برای مثال به موضوع هزینه‌های اداری و سرانه دستگاه‌های اجرایی اشاره نشده است.مهم‌ترین موضوع این است که اگرچه اشاره‌ شده ‌است که با رعایت کیفیت باید این مهم انجام شود،‌ لکن برای این موضوع، ضمانت اجرا یا پاسخگویی تعبیه نکردند. بنابراین ضمن‌ تأیید صلاحیت سازمان اداری و استخدامی در زمینه ساختار سازمان‌ها و حذف تشکیلات غیرضرور، از منظر بهره‌وری، تصویب این ماده بلامانع است.
گزیده سیاستیبا هدف اصلاح وارتقای کیفیت احکام پیشنهادی حوزه بهره‌روی در برنامه هفتم، راهبردها و سیاست‌های لازم برای اولویت قرارگرفتن بهره‌وری کل عوامل تولید (نه فقط بهره‌روی سازمانی یا اداری) پیشنهاد شده است که با آن بتوان رشد اقتصادی 2.8 درصدی از محل بهره‌وری را پایه‌ریزی و سپس محقق کند.

سیاست های بودجه ای کشور در توسعه پژوهش و فناوری با تأکید بر نظام توزیع اعتبارات پژوهشی

بخش اول: ارزیابی عملکرد

سیاست های بودجه ای کشور در توسعه پژوهش و فناوری با تأکید بر نظام توزیع اعتبارات پژوهشی

این تحقیق با هدف ارزیابی سیاست ها و عملکرد نظام توزیع اعتبارات پژوهش و فناوری ذیل ساختار بودجه کشور انجام شده است. بررسی اعتبارات پژوهشی ذیل برنامه های دولت در براساس بودجه سال های ۱۴۰۰، ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نشان می دهد در این سال ها مقدار مطلق اعتبارات پژوهش و فناوری افزایش یافته است اما سهم آن نسبت به کل اعتبارات برنامه ای دولت کمتر از ۲ درصد بوده است. همچنین با توجه به بررسی سیاست ها وعملکرد تخصیص در سال ۱۴۰۰، حدود ۴۰ درصد اعتبارات مصوب شده تخصیص یافته اند.

در اجرای حکم مبنی بر هزینه کرد یک درصد اعتبارات هزینه ای تخصیص یافته دستگاه های اجرایی به امر پژوهش (برنامه سمات ملی)، منابع فوق در صورت تخصیص کامل در سال های ۱۳۹۹، ۱۴۰۰و ۱۴۰۱ امکان حصول تا میزان۲/۲، ۲/۵ و ۲/۷ هزار میلیارد تومان را داشته، درحالی که در سال های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ حدود ۱۳۴ و ۱۲۷ میلیارد تومان از اعتبارات موضوع این حکم، به طرح های پژوهشی مرتبط پرداخت شده است.

همچنین بررسی اجرای حکم هزینه کرد ۴۰ درصد از هزینه امور پژوهشی شرکت ها و بانک های دولتی و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت در قالب قرارداد با مؤسسات پژوهشی و فناوری (برنامه ساتع) نشان می دهد که از سال ۱۳۹۶ همگام با اجرای این حکم میزان تجمیعی پرداخت های صورت گرفته به ازای قراردادهای مشمول، نزدیک به ۵۰۰ میلیارد تومان بوده و تقریباً ۴۵ درصد از میزان وصول شده، هزینه شده است.

آمار و ارقام مذکور نشان می دهند توزیع اعتبارات پژوهش و فناوری کشور و عملکرد آنها مطلوب و مؤثر نیست و آسیب شناسی اختلالات و ضعف های آن ضروری است که در پژوهش آتی مورد توجه قرار گرفته است.

دانلود بخش اول

بخش دوم: آسیب شناسی

این پژوهش با هدف آسیب شناسی نظام توزیع اعتبارات پژوهش و فناوری ذیل ساختار بودجه کشور (با تأکید بر بند های مرتبط در تبصره «۹» قوانین بودجه سنواتی کشور و فرآیند اجرایی آن ها) انجام شده است. یافته ها در این پژوهش نشان می دهد نحوه توزیع اعتبارات پژوهش و فناوری با دو دسته چالش های درون سازمانی و برون سازمانی روبروست؛ چالش های درون سازمانی ناشی از ویژگی ها و عملکرد سازمان های دولتی بوده و به نوعی سازمان دولتی قادر به کنترل و تأثیرگذاری بر آن هاست.

از جمله می توان به ضعف دستگاه های اجرایی در شناسایی نیازها و مسائلی پژوهشی خود، مصرف بدون برنامه اعتبارات پژوهشی و بودجه های باقیمانده در انتهای سال مالی توسط دستگاه های اجرایی، عدم شفافیت در فرآیند انتخاب مجریان طرح های پژوهشی و سازوکار مبهم و نامشخص در انتخاب و اولویت بندی موضوع های پژوهشی اشاره کرد.

چالش های برون سازمانی مسائلی هستند که سازمان های دولتی به تنهایی قادر به کنترل و تأثیرگذاری بر آن ها نیستند؛ از جمله حاکم بودن نظام بودجه ریزی افزایشی، عدم تخصیص کامل بودجه های پژوهشی و یا فرآیند طولانی تخصیص، موازی کاری و بخشی نگری نهاد های متولی بخش پژوهش کشور، فقدان حضور نهاد های واسط در نظام توزیع اعتبارات پژوهشی.

بر این اساس محور های مهمی همچون ساماندهی اطلاعات موجود در سامانه های به همرسانی عرضه و تقاضا و تعیین یک متولی مشخص برای مدیریت و یکپارچه سازی اطلاعات، رسمیت بخشی و حمایت از حضور فعالانه نهاد های واسط از جمله کارگزاران خصوصی دانش و فناوری در به همرسانی، ایجاد یک رویه متمرکز و دارای وحدت در مدیریت اعتبارات پژوهشی کشور و تصحیح برخی روند های اجرایی در تخصیص و هزینه کرد اعتبارات پژوهشی می تواند در بهبود نظام توزیع اعتبارات پژوهشی موثر باشد.

دانلود بخش دوم

نظام تامین اجتماعی چندلایه در نروژ 

تعمیق چالش های جاری نظام تامین اجتماعی کشور سبب اهمیت بیش ازپیش مطالعه نسخ برون رفت از بحران های این حوزه و ترسیم بسته های سیاستی بهینه شده است. مطالعه تجارب سایر کشورها در رویارویی با معضلات مشابه این حوزه می تواند ضمن عدم تضییع بزنگاه های کشور برای اتخاذ سیاست های بهینه، در هزینه های ناشی از سعی و خطای سیاست های مختلف صرفه جویی کند.

نظام تامین اجتماعی چندلایه در نروژ 

هرچند که نتایج حاصله باید با در نظر گرفتن اصل بومی سازی بازبینی شود. در گزارش اول از سلسله گزارش های هفت گانه بررسی تجارب کشورها در نظام تامین اجتماعی نشان داده شد، چهار کشور کانادا، استرالیا، هلند و نروژ در میان ۳۷ کشور عضو همکاری و توسعه اقتصادی ضمن برخورداری از شباهت قابل ملاحظه در زمینه پتانسیل های اولیه با کشور ایران، عملکرد مطلوبی در حوزه مدیریت نظام تامین اجتماعی از خود به نمایش گذاشته اند.

در این گزارش به ترسیم نظام تامین اجتماعی کشور نروژ به همراه خصیصه های اقتصادی، مالی و جمعیتی لازم برای دستیابی به تصویری روشن از این کشور خواهیم پرداخت. مطالعه اخیر نشان می دهد، نظام بازنشستگی کشور نروژ از سه بخش عمومی، شغلی اجباری و همچنین پس انداز بازنشستگی شخصی تشکیل شده است. سن بازنشستگی قانونی در نروژ ۶۷ سال بوده و بنابر تخمین OECD ضریب جایگزینی ناخالص برای افراد دارای درآمد متوسط، حدود ۶۰ درصد در کل نظام تامین اجتماعی است.

این کشور دارای یکی از بهترین نظام های بیمه ای در دنیاست که توانسته با تمرکز مدیریت نهادها، هدفمند کردن هزینه ها و درآمدهای خود در کنار سیاست های مدیریت درآمد نفت، ضمن حراست از حیات پایدار صندوق ها، حمایت های قابل قبولی را برای شهروندان خود به ارمغان آورد.

  • تهیه و تدوین: خانم فاطمه تیمورا
  • مدیر مطالعه: آقای محمد حسین مرادی
  • ناظر علمی: آقای سیدعباس پرهیزکاری
  • ویراستار ادبی: خانم سیده مرضیه موسوی راد

بخش اول بخش دوم

مسئله نوپدید: گسست و انحطاط معنایی در روند حفاظت میراث فرهنگی

میراث فرهنگی، تجلی گاه ارزش ها، باورها و معرف فرهنگ و هویت ایرانی، دارای پیام هایی است که حفاظت صحیح می تواند نقش مؤثری در دریافت و قابل فهم شدن معانی نهفته در آن ایفا کند؛ با وجود این اغلب در روند حفاظت آثار تاریخی – فرهنگی، رویکردهای سطحی به جای محتوایی مورد توجه قرار می گیرند به طوری که غفلت از ابعاد ناملموس و معانی پنهان اثر، سبب ناکارآمدی حفاظت می شود؛ زیرا فقط بر ابعاد ملموس و پوسته فیزیکی آن تأکید دارد و این موضوع تأثیرات معکوس در پویایی و پایداری میراث به دنبال داشته است.

با محدود کردن حفاظت به بُعد فیزیکی و عدم توجه به حفاظت از میراث ناملموس، در آینده با گسست معنایی و یا حتی انحطاط معنایی میراث فرهنگی مواجه خواهیم شد که این موضوع ضمن نابودی میراث، مسائل هویتی و فرهنگی را تحت تأثیر قرار داده و آسیب های جبران ناپذیر به منافع ملی را در پی خواهد داشت.

هدف اصلی گزارش شناسایی آسیب های ناشی از حفاظتِ فیزیکی صرف و فقدان رویکرد معنامحور در روند حفاظت و پیش بینی آینده با توجه به مسائل موجود و درنهایت ارائه پیشنهاد هایی برای سیاستگذاری و حکمرانی کارآمد و نوین در راستای بقا و تداوم فرهنگی آینده است؛ بدین منظور مروری بر قوانین مهم و آسیب شناسی آنها به ویژه از منظر رویکرد معنایی انجام شده و نقاط ضعف سیاستگذاری فرهنگی در این زمینه شناسایی شده است؛ سپس روند کنونی حفاظت و پیامدهای ادامه این روند، مورد توجه قرار گرفته است.

بررسی قوانین موجود در عرصه حفاظت میراث فرهنگی نشان می دهد تاکنون سیاستگذاری جدی در زمینه حفاظت از معانی وجود نداشته و عمده توجه سیاست های حفاظتی معطوف به حفاظت فیزیکی است. با توجه به توصیه های سیاستی مندرج در نتیجه گیری درخصوص حکمرانی مسئله آینده، سه حوزه موضوعی اصلی مورد تأکید قرار گرفته است که عبارتند از: نگرش ها و رویکردها؛ قانون ها و برنامه ها؛ شرایط و زمینه های اجرا. درنهایت در جمع بندی گزارش به منظور حفاظت جامع میراث فرهنگی (ملموس و ناملموس)، چارچوبی اجرایی برای تعیین مسیر حرکت تعریف شده و با مشخص کردن نقطه ورود حکمرانی به حل مسئله نوپدید آینده، راهکارهای تقنینی، نظارتی و اجرایی پیشنهاد شده است.

مسئله نوپدید: گسست و انحطاط معنایی در روند حفاظت میراث فرهنگی
  • تهیه و تدوین: الناز ابی زاده؛ سمیه قدیم زاده
  • مدیر مطالعه: آقای احمد کوهی اصفهانی
  • همکاران: خانم مهدیه رهنمای طوری
  • اظهارنظر کننده: آقای علی عابدی کمالی؛ آقای شهاب طلائی شکری؛ آقای سعید شفیعا
  • ناظر علمی: آقای بهروز طهماسب کاظمی؛ مهدی عبدالحمید
  • ویراستار ادبی: خانم سیده مرضیه موسوی راد

بررسی فرصت های اجرای برنامه مدیریت کربن در کشور

چکیده:

رتبه بندی انتشار گازهای گلخانه ای کشورهای جهان نشان می دهد که ایران در رتبه هشتم این دسته بندی قرار دارد و طی سالیان اخیر از کشورهای صنعتی نظیر آلمان و کره جنوبی پیشی گرفته و به کشور ژاپن نزدیک شده است. کشورهای مختلف جهان براساس قاعده گذاری های بین المللی در سندهای مشارکت ملی کاهش انتشار گازهای گلخانه ای، اهداف و زمان بندی هایی را برای کاهش انتشار اعلام کرده اند. در بندهای «۸» و «۱۵» سیاست های کلی محیط زیست صراحتاً به گسترش اقتصاد سبز با استفاده از صنعت کم کربن و تقویت دیپلماسی محیط زیست برای حرکت به سمت اقتصاد کم کربن اشاره شده است.

بررسی فرصت های اجرای برنامه مدیریت کربن در کشور

گزارش های سازمان حفاظت محیط زیست نیز نشان می دهد که کل کاهش مصرف انرژی در اثر اقدامات دستگاه ها دست کم منجر به کاهش تقریبی انتشارات ۷۰ میلیون تن دی اکسید کربن معادل شده است. بررسی وضعیت کشور نشان می دهد که برای حرکت به سمت توسعه کم کربن در کشور فرصت های متعددی نظیر اجرای طرح های بهینه سازی انرژی در بخش تولید، انتقال و مصرف، تنوع بخشی سبد انرژی با توسعه انرژی های تجدیدپذیر و توسعه اقتصاد چرخشی وجود دارد که پتانسیل مناسبی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای دارند.

گزارش حاضر با توجه به ضرورت حرکت به سمت اقتصاد کم کربن در کشور پیشنهادهایی نظیر ایجاد بازار تبادل انتشار گازهای گلخانه ای، به روزرسانی گزارش اقدامات دستگاه ها در راستای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و ارتقای تعاملات با کشورهای هم سو را ارائه کرده است.

مدیر مطالعه: خانم الهه سلیمانی

تهیه و تدوین: آقای مسعود رضایی آقای هومن غلامپور ارباستان آقای حسین خواجه پور

ناظر علمی: آقای محمدحسن معادی رودسری خانم الهه سلیمانی

اظهارنظر کننده: آقای محمدتقی فیاضی آقای مرتضی نیکخواه نسب

همکاران: آقای علی صابری

ویراستار ادبی: خانم زهره عطاردی

کلید واژه ها

تغییر اقلیم 

توسعه کم کربن

گازهای گلخانه ای

بررسی لایحه بودجه سال 1403کل کشور

ارزیابی کلیه احکام و تبصره های گزارش کمیسیون تلفیق در خصوص لایحه بودجه سال 1403 (ویرایش اول)

بررسی لایحه بودجه سال 1403کل کشور

لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ در حالی به مجلس ارائه شد که نسبت به سال های گذشته واقعگرایانه تر و با کسری تراز عملیاتی کمتری تنظیم شده بود. هرچند لایحه بودجه در بخش منابع و مصارف عمومی دارای ویژگی های مثبتی بود ولی عدم تامین مالی دولت برای پیشبرد اقدامات مهم درج شده در برنامه هفتم پیشرفت نظیر حل مساله ناترازی بانک ها، بهینه سازی مصرف انرژی، سرمایه گذاری در حوزه زیر ساخت نفت و گاز، تعهدات دولت به سازمان تامین اجتماعی و … از مهمترین نقاط ضعف لایحه بودجه بود.

کمیسیون تلفیق در مصوبات خود اقدام به اصلاح لایحه بودجه در برخی محورهای فوق نمود. از مهمترین این اصلاحات پیش بینی منابع و مصارف برای حساب بهینه سازی مصرف انرژی و حساب سرمایه گذاری نفت و گاز در تبصره (۴) بود.

در کنار دو موضوع فوق دولت مکلف به بازپرداخت بدهی های خود به سازمان تامین اجتماعی به مبلغ ۱۷۰ هزار میلیارد تومان شد. برای حل مساله ناترازی بانک نیز دو حکم افزایش سرمایه بانک های دولتی مجموعا به میزان ۱۵۰ هزار میلیارد تومان در کمیسیون تصویب شد که البته در تحقق منابع آن تردید وجود دارد. لازم است این احکام اصلاح شده و از محل اوراق مالی اسلامی منابع قابل تحقق برای حل این مساله در نظر گرفته شود.

در لایحه دولت برای صندوق توسعه ملی سهم ۴۰ درصدی پیش بینی شده بود که این اقدام در مغایرت با سیاست های کلی و قوانین بالادستی مربوطه است. در کمیسیون تلفیق نیز این سهم تغییر نکرد.
در کنار موارد فوق در نتیجه مصوبات کمیسیون تلفیق در مواردی بار مالی جدید به لایحه دولت افزوده شده است که می بایست درباره محل تامین آن تمهیدات لازم اندیشیده شود.
در این گزارش کلیه مصوبات کمیسیون تلفیق بودجه ۱۴۰۳ به تفکیک تبصره ها، بندها و اجزا بررسی و با لایحه اولیه دولت مقایسه شده است.

تبصره های 1 و 3 و 4 – انتشار اوراق مالی، رابطه‌مالی نفت، دولت و صندوق توسعه ملی و قواعد تنظیم‌گری در حوزه مدیریت بودجه 

نویسندگان

  • فرید کاظمی 
  • محمد حسین معماریان
  • محمد برزگرخسروی

چکیده

براساس بررسی های انجام شده در رابطه با تبصره های «۱» ، «۳» و «۴» برخی احکام لایحه بودجه سال۱۴۰۳ مشابه احکام سال های قبلی بوده و مجدداً تکرار شده است. نکته قابل توجه آنکه در برخی احکام علیرغم عملکرد بسیار پایین بند همچون ظرفیت انتشار اوراق بدهی شرکت های دولتی و شهرداری ها، همچنان این احکام بدون تغییر معناداری درج شده اند و نشان می دهد آسیب شناسی دقیقی از دلایل عملکرد ضعیف این بندها صورت نگرفته و صرفاً احکام سابق تکرار شده است.

برخی از احکام نیز نیازمند تدوین لایحه و قانون دائمی بوده که این مسیر طی نشده و همچنان این احکام در لایحه تکرار شده اند. احکام ناظر به انتشار اوراق مالی دولت و روش های عرضه اوراق دولتی از این جنس می باشند. درخصوص رابطه مالی دولت و صندوق توسعه ملی با درآمدهای نفتی نیز برخلاف سیاست های کلی برنامه ششم که تکلیف کرده بود سهم صندوق سالانه ۲ درصد افزایش یابد و در سال ۱۴۰۳ به ۴۴ درصد برسد، اما همچنان در لایحه سهم صندوق ۴۰ درصد باقی مانده است.
از منظر شفافیت برخی احکام قابلیت رصدپذیری و شفافیت عملکرد مالی دولت را کاهش داده و اجرای قانون بودجه را مبهم می کنند.

به عنوان مثال حکم بند «الف» تبصره«۳» مبنی بر تأمین و پرداخت حقوق و مزایای اجتناب ناپذیر کارکنان و بازنشستگان لشکری و کشوری و همچنین مستمری های خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی کشور و یارانه نقدی و معیشتی خانوارها از تمامی ردیف های هزینه ای مصوب این قانون و همچنین حکم بند «پ» تبصره «۴» مبنی بر تهاتر و معاوضه فرآورده های نفتی همنام و غیرهمنام اعم از وارداتی و داخلی موجب کاهش شفافیت بودجه می شوند و لازم است این احکام اصلاح شوند.

تبصره 2 – توسعه اشتغال

چکیده:

در لایحه بودجه سال ۱۴۰۳، مفاد تبصره های «۱۶» (تسهیلات قرض الحسنه به منظور اشتغال حمایتی) و «۱۸» (تسهیلات با نرخ ترجیحی برای حمایت از رونق تولید) قوانین بودجه سنوات اخیر، در تبصره «۲» تجمیع شده است، اما صرفاً بر اشتغال های حاصل از ایجاد کسب و کارهای خرد، خانگی و کارگاه های خرد و کوچک با اولویت استقرار در مناطق محروم و روستایی که در ماده (۶) «برنامه پنج ساله هفتم پیشرفت» به آن پرداخته شده بود، تمرکز کرده است.

اگرچه نکته قوت این تبصره ارتباط با برنامه هفتم است، اما محتوای این تبصره و اکتفا به ماده (۶) برنامه هفتم، نمی تواند پاسخ گوی چالش های پیش روی ایجاد اشتغال پایدار و رونق تولید باشد. به طور خاص لازم است برخی مفاد دیگر برنامه هفتم ازجمله رویکرد برنامه در مردمی سازی بهینه سازی مصرف انرژی جهت تخفیف بحران ناترازی انرژی (موضوع ماده ۴۶) و نیز سند «راهبرد ملی پیشرفت صنعتی و ارتقای زنجیره ارزش کشور» (موضوع ماده ۴۸) مورد توجه جدی قرار گیرد.

لذا در پیشنهاد اصلاحی این مرکز تلاش شده است علاوه بر کسب و کارهای خانگی و کارگاه های خرد و کوچک مستقر در مناطق محروم و روستایی بر تقویت تولید داخلی محصولات با بهره وری بالای انرژی و ایجاد انگیزش برای افزایش تقاضای مؤثر خرید این محصولات و نیز حمایت از اشتغال پایدار، پیشرفت صنعتی و ارتقای زنجیره های ارزش کشور تمرکز شود و برای هریک از آنها منابع مشخص و متولی مشخص تعیین گردد.

تبصره 5 – مدیریت بحران

نویسندگان

  • حسین نصیری 
  • محمدصادق عبداللهی کرمانی

چکیده:

لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ کل کشور، به عنوان اولین برش یک ساله از برنامه هفتم پیشرفت و مشتمل بر ۱۵ تبصره، تقدیم مجلس شورای اسلامی شده است. تبصره «۵» از اولین نسخه تدوین شده این لایحه، با عنوان «حوادث غیر مترقبه» نام گذاری شده بود و در نسخه اصلاحی نیز بدون تغییر درون مایه احکام مندرج، به موضوعات مرتبط با پیشگیری از بروز بحران ها و آمادگی رویارویی با پیامد های حوادث ناگهانی در بخش های مختلف اختصاص یافته است.

اعتباراتی که به این منظور پیش بینی شده است، با توجه به ماهیت آسیب پذیر امور مرتبط با کشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست و همچنین نیاز به واکنش سریع در آنها و انجام اقدامات لازم بهداشتی، درمانی و تأمین مسکن پس از بروز حوادث و بحران ها، به دستگاه های مرتبط تخصیص می یابد.

کافی نبودن سقف لحاظ شده برای اغلب این اعتبارات و از طرفی عدم تخصیص کامل آنها در سال های گذشته، سبب توقف طرح های در حال اجرا و یا ایجاد زیان انباشته برای دستگاه های متولی در سال ۱۴۰۳ خواهد شد که پیامد آن مقروض شدن آنها به سیستم بانکی کشور و افزایش این زیان در سال های آینده خواهد بود. بنابراین ضروری است به منظور جلوگیری از تداوم این روند چاره جویی مناسبی، از جمله از طریق تهاتر بدهی این دستگاه ها با دولت، صورت گیرد.

 تبصره 7 – بخش نفت و گاز

نویسندگان

  • رضا شریفی
  • سیده مریم موسوی
  • نرجس السادات عبدالمنافی جهرمی

چکیده:

در احکام مرتبط با بخش نفت و گاز لایحه بودجه سال ۱۴۰۳، اگرچه مطابق رویه های پیشین احکام مربوط به درآمدهای نفتی و احکام تنظیمی حوزه نفت و گاز در تبصره «۱» لوایح بودجه سنواتی ارائه می شد، اما در لایحه بودجه ۱۴۰۳، احکام حوزه انرژی در تبصره «۷» آمده و احکام مربوط به تسهیم درآمدهای حاصل از صادرات نفتی ذیل تبصره «۴» گنجانده شده است. همچنین فروش و صادرات فرآورده های نفتی در تبصره ۸ ذکر شده است.

لذا گزارش حاضر صرفا ناظر به احکام حوزه نفت و گاز در تبصره۷بوده و سایر احکام مرتبط با این حوزه، در گزارش های تبصره ۴و تبصره ۸ بررسی شده است.

از نکاتی که در تدوین احکام لایحه بودجه سنواتی باید مدنظر قرار گیرد این است که احکام لایحه باید به نحوی تدوین گردد که به عنوان برشی یک ساله از برنامه هفتم پیشرفت کشور باشد، اما در لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ توجهی به مسائل مهمی مانند منابع حساب بهینه سازی مصرف انرژی، حساب سرمایه گذاری نفت و گاز، ذخیره سازی گاز طبیعی، توسعه بازار بهینه سازی و طرح های بهینه سازی و همچنین اقداماتی جهت دستیابی به هدف کمّی بهینه سازی مصرف انرژی تا ۱۲۸۵ هزار بشکه روزانه معادل نفت خام اشاره شده در برنامه هفتم پیشرفت در نظر گرفته نشده است.

تبصره 8 – هدفمندی یارانه ها

چکیده:

در لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ به همان روال غیرصحیح سابق، دریافتی ها و پرداختی های سازمان هدفمندی یارانه ها با سقف ۷۵۸ هزار میلیارد تومانی این باره در تبصره «۸» ماده واحده مندرج شده است. علاوه بر معایب گذشته، لایحه ارسالی بودجه سال ۱۴۰۳ فاقد هرگونه جزئیاتی درخصوص ارقام تشکیل دهنده منابع و سهم هریک از اجزای مصارف است. عدم شفافیت و تعیین تکلیف دقیق منابع و مصارف، بودجه هدفمندی را غیرقابل تحلیل ساخته است. برهمین اساس، بدون ارائه اطلاعات تفصیلی دولت به مجلس، تصویب احکام و سقف تبصره «۸» به لحاظ کارشناسی توصیه نمی شود.

تبصره 9 – حوزه صنعت و معدن

نویسندگان

  • فاطمه میرجلیلی 
  • محمدحسین پیروی
  • سعید شجاعی
  • حسین رجب پور

چکیده

حمایت مؤثر از تولید و ایجاد زیرساخت های لازم بودجه ای به منظور امکان تحقق رشد اقتصادی پایدار در لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ حائز اهمیت است. نتایج این گزارش نشان می دهد که علی رغم تجربه رشد ۷ درصدی در تابستان سال ۱۴۰۲، بخش تولید همچنان دچار کم رشدی (رشد صنعت ۲/۶ درصد) است. علاوه بر این، تداوم حضور عوامل بی ثبات کننده در اقتصاد ایران در سال های اخیر موجب می شود تا افق رونق های اقتصادی در ایران طولانی نباشد و بخش تولید هرساله با دوره های رکود و رونق روبه رو شده و درمجموع از روند پایداری برخوردار نشود.

از این رو اتخاذ سیاست های حمایتی از بخش تولید در لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ به عنوان اولین برش عملیاتی برنامه هفتم پیشرفت می تواند در بهبود وضعیت موجود و تداوم رشد بخش صنعت مؤثر باشد. این درحالی است که بررسی گزارش حاضر نشان می دهد رویکرد لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ نسبت به بخش صنعت و معدن انقباضی است. از دلایل این موضوع می توان به تغییر سازوکار تسهیلات اعطایی به بخش تولید (حذف منابع حمایت از تولید در تبصره «۱۸» بودجه های سنواتی سال های گذشته و تقلیل آن به حمایت از ایجاد اشتغال خرد و خانگی)، سیاست های مالیاتی اثرگذار بر بخش تولید و ابهام در تأمین مالی سازمان های توسعه ای اشاره کرد.

همچنین به رغم تأکید بر برنامه محور بودن لایحه بودجه، اهم راهبردهای برنامه هفتم پیشرفت کشور در حمایت هدفمند از افزایش سرمایه گذاری در بخش صنعت و معدن از طریق تصویب و اجرای برنامه ملی توسعه خوشه های صنعتی، تهیه سند «راهبرد ملی پیشرفت صنعتی و ارتقای زنجیره های ارزش کشور»، حمایت و تقویت سازمان های توسعه ای از محل ۷۰ درصد منابع حاصل از واگذاری های شرکت های تابعه، تأمین منابع «صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک»

و کمک به افزایش سرمایه صندوق در قالب لوایح بودجه سنواتی، تجمیع و انتشار اطلاعات پایه زمین شناسی، برنامه ریزی جهت توسعه زیرساخت حمل ونقل ریلی کشور با توجه به نیاز و ظرفیت بخش معدن و صنعت، در لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ مغفول مانده است که باید احکامی متناسب با موضوعات مذکور تدوین شود.

تبصره 10 – مسکن ، حمل و نقل

نویسندگان

  • محمدرضا عبدلی 
  • سروین مولایی نسب
  • شهاب دبیری نژاد

چکیده:

لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ کل کشور، نخستین سند حاوی شرح منابع و مصارف در یک دوره زمانی یک ساله در طول اجرای برنامه پنج ساله هفتم پیشرفت خواهد بود و از این رو مداقه در احکامی که در تبصره «۱۰» لایحه مزبور به طور مستقیم در ارتباط با بخش مسکن و بخش حمل ونقل تبیین شده، حاکی از جهت گیری های درون بخشی و برون بخشی مرتبط با آن از منظر منابع اعتباری و پاسخ گویی به نیازهای این دو حوزه است.

در تبصره «۱۰» لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ تعداد بندها نسبت به قانون بودجه سال ۱۴۰۲ و قوانین بودجه های مصوب سال های پیشین به طور چشمگیری کاهش یافته و تنها بند «الف» در ارتباط با مسکن حمایتی، بند «ب» در زمینه سکونتگاه های غیررسمی، بند «پ» در ارتباط با تأمین مالی صندوق توسعه حمل ونقل کشور و بند «ت» در زمینه ایمنی حمل ونقل است.

با وجود آنکه مستمسک این امر ضرورت کاهش تعداد تبصره ها و بندهای مرتبط با آن به منظور جلوگیری از تغییرات گسترده و موقت در قوانین دائمی کشور و تسریع در فرایند بررسی و تصویب لایحه بودجه است، اما در برخی از موارد تعدادی از احکام ماهیت دائمی نداشته و شایسته است سازوکار درآمدها و هزینه ای آن در قالب قوانین بودجه سنواتی تعیین شود.

 تبصره 11 – حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات

نویسندگان

  • محمد امین احمدلو 
  • سید مسعود شریفی
  • ابوالقاسم رجبی

چکیده:

ایحه بودجه ۱۴۰۳ در شرایطی به مجلس شورای اسلامی ارائه شده است که باید اهداف و جهت گیری های کلان آن مطابق با برنامه هفتم پیشرفت تنظیم می گردید. رویکرد برنامه هفتم پیشرفت در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات (فصل ۱۳) متمرکز بر دو بخش توسعه شبکه ملی اطلاعات در ماده (۶۵) و توسعه اقتصاد دیجیتال در ماده (۶۶) بوده است.

در راستای این رویکرد در تبصره «۱۱» لایحه بودجه ۱۴۰۳، چهار حکم از سوی دولت پیشنهاد شده است که به سه موضوع ۱. تأمین اعتبار برای امنیت سایبری، ۲. تشویق و رفع موانع توسعه فیبر نوری و ۳. ایجاد معافیت مالیاتی برای فعالیت در سکوهای داخلی اختصاص دارد.
بررسی احکام پیشنهادی لایحه در تبصره «۱۱» (ارتباطات و فناوری اطلاعات) نشان می دهد، به منظور دستیابی به پیشرفت ۹۹ درصدی در تکمیل شاخص تحقق شبکه ملی اطلاعات، احکام مرتبط با این بخش نیازمند تقویت بیشتر در هر دو حوزه تنوع موضوعی و کیفیت احکام هستند. از سوی دیگر حوزه مرتبط با توسعه اقتصاد دیجیتال نیز تقریباً به صورت کامل در احکام پیشنهادی دولت مورد غفلت واقع شده است.

لذا به منظور تقویت لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ مطابق با برنامه هفتم پیشرفت، احکام مرتبط با هر دو بخش تکمیل شبکه ملی اطلاعات و توسعه اقتصاد دیجیتال پیشنهاد شده است.

تبصره 12 – حوزه آموزش و پژوهش

نویسندگان

  • حسین نصیری
  • محمدصادق عبداللهی کرمانی

چکیده:

امور آموزش و پژوهش در لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ در ذیل تبصره ۱۲ در سه بند مورد توجه قرار گرفته است. موضوعات کلی در این تبصره شامل اجازه تهاتر املاک به دانشگاهها، تغییر سازوکارهای حمایتی از تغذیه دانشجویان و پرداخت وام شهریه به دانشجویان از محل اعتبارات صندوق رفاه دانشجویی است.

در این میان از موضوعاتی بسیار مهمی همچون حمایت از پژوهش و فناوری، موضوعاتی فرهنگی دانشگاه در حوزه آموزش و پژوهش غفلت شده است، علاوه براین دولت در لایحه بودجه ۱۴۰۳ هیچ گونه حکمی در حمایت از آموزش و پرورش و آموزش فنی حرفه ای ندیده است و از همین منظر می¬توان گفت لایحه بودجه اعلام وصول شده در مجلس شورای اسلامی، انطباق بسیار ضعیفی با برنامه هفتم پیشرفت دارد.

بررسی کارشناسی بندهای پیشنهادی دولت در این تبصره نشان میدهد که در بند «الف» صرفا با تهاتر املاک احداث ساختمان در پردیس مرکزی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی امکانپذیر نیست و سازوکارهای حمایتی جهت سهولت فرایند تغییر کاربری املاک و ساختمان ها پیش بینی نشده است. در بند «ب» به دلیل اینکه از سال ۱۳۹۵ تا ۸ ماه نخست سال ۱۴۰۲ حدود ۹۵ درصد وجوه اداره شده موضوع این بند پرداخت شده است، در نظر گرفتن سقف ۳۰۰ میلیارد تومان برای بازپرداخت وجوه اداره شده به صندوق های رفاه، غیر واقعی است.

در بند «پ» نیز اساساً تهیه «کارت رفاه دانشجویی» برای حدود یک میلیون نفر دانشجو، امری زمان بر است. همچنین در این بند قیمت غذا در کل کشور ثابت فرض شده است، در صورتی که هزینه ی تمام شده برای هر پرس غذا در دانشگاه ها تفاوت بسیاری با یکدیگر دارد. جهت رفع این ایرادات و نیز الحاق مواد جدید، پیشنهاداتی ارائه شده است.

تبصره 13 – فرهنگ

نویسندگان

  • رضا مستمع  
  • سیدعلی محسنیان 
  • سعید شفیعا 
  • آسیه ارحامی 
  • حامد سهرابی 
  • محمدامین قاسمی پیربلوطی  
  • مبین حاجی حسنی  
  • عبدالرحیم قاسمی نژاد 

چکیده:

لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ با تغییرات در آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی و ساختار تبصره های مرسوم اعلام وصول شد. بررسی این سند از آن جهت که امکان خوانش مالی سیاست های دولت، اولویت های فرهنگی کشور در سال پیش رو و درک جایگاه فرهنگ در اقدامات دولت را مشخص می کند، دارای ارزش است.

فرهنگ در این لایحه در تبصره «۱۳» قرار دارد که با توجه به احکام ارائه شده به جای مفهوم عام فرهنگ به دستگاه ها و سازمان های فرهنگی تقلیل یافته است. احکام ارائه شده در حوزه فرهنگ بیشتر به امور حبابی پرداخته است (بند «الف» تبصره «۱۳» با موضوع اختصاص فضاهای هنری و فرهنگی در اختیار دستگاه ها برای امور فرهنگی) و از ظرفیت های ویژه یک لایحه بودجه بهره برداری نکرده است.

تأمین مالی بخشی از فرهنگ از طریق اختصاص درصدی از اعتبارات هزینه ای سایر دستگاه ها صورت گرفته است که شیوه تأمین اعتبار جایگاه فرهنگ را تقلیل خواهد داد، موجب مقاومت سایر دستگاه ها می شود و هم اقدامات فرهنگی را طفیلی شرکت ها و مؤسسات خواهد کرد (بند «ب» تبصره «۱۳» با موضوع اختصاص ۱ درصد از اعتبارات هزینه ای دستگاه ها برای اقدامات فرهنگی).
بنابراین با رعایت اصول هفتادوپنجم (ضرورت تعیین منابع مالی احکام) و پنجاه ودوم (اختیارات دولت در حوزه بودجه ریزی) و ماده (۱۸۲) آیین نامه داخلی مجلس پیشنهادهایی با درآمدزایی پایدار و منطبق با سیاست های کلی برنامه هفتم توسعه در این گزارش پیشنهاد می شود.

تبصره 15- نظام اداری و حقوق و دستمزد 

چکیده:

استقرار عدالت محوری در سازوکارهای افزایش حقوق و مزایای گروه های مختلف حقوق بگیر دولت در قوانین بودجه سنواتی، یکی از مؤثرترین و دردسترس ترین راهکارهای ارتقای عدالت محوری در نظام جبران خدمات کارکنان دولت محسوب می شود. در این راستا در گزارش حاضر، ضمن تحلیل اعتبارات جبران خدمات کارکنان و بازنشستگان دولت در لایحه بودجه ۱۴۰۳، به ارزیابی احکام تبصره (۱۵) آن پرداخته شده است.

براساس بررسی های انجام شده و فرضیات مدنظر در این لایحه و افزایش های حقوق اعمال شده در سال جاری، بیش از نود (۹۰٪) درصد از مجموع هزینه های عمومی دولت در سال ۱۴۰۳، صرف پرداخت حقوق و مزایای گروه های مختلف حقوق بگیر شاغل و بازنشسته دولت خواهد شد. دراین امتداد اهم فروض لایحه یادشده در این حوزه، شامل افزایش متوسط ۱۸ درصدی حقوق کارکنان و بازنشستگان و رشد به ترتیب ۵۰٪ و ۱۰۰٪ درصدی کمک هزینه های عائله مندی و اولاد آن ها است.

فارغ از ابهام موجود در سازوکار پیش بینی شده برای افزایش حقوق کارکنان و بازنشستگان و ضرورت تدقیق آن، شایان ذکر است که هر چند افزایش بیشتر حقوق کارکنان دولت بدون تأمین منابع پایدار درآمدی، می تواند به تعمیق وضعیت کسری بودجه و شکل گیری تورم بیشتر و بروز مطالبات افزایش حقوق مضاعف منجر شود، اما استمرار سیاست اختلاف قابل توجه بین افزایش حقوق سنواتی و نرخ تورم، آن هم در چند سال پیاپی، نیز می تواند به کاهش بهره وری کارکنان و نظام اداری، عدم تعادل دستمزدی در بخش عمومی و خصوصی و افزایش انگیزه دستگاه های اجرایی برای اخذ فوق العاده های خاص و تعمیق بی عدالتی در نظام جبران خدمات کشور منجر گردد.

بنابراین پیشنهاد می شود کارگروهی متشکل از مجلس و دولت با همکاری کارشناسان تخصصی، نسبت به شناسایی منابع حمایتی نقدی و غیرنقدی جدید اقدام نموده و حمایت های مضاعفی دراین خصوص درنظر گرفته شود.

اظهارنظر کارشناسی درباره: «لایحه ساماندهی و نظارت بر تجارت مرزی (کولبری و ملوانی) و ایجاد اشتغال پایدار مرزنشینان»


چکیده

لایحه «ساماندهی و نظارت بر تجارت مرزی (کولبری و ملوانی) و ایجاد اشتغال پایدار مرزنشینان» با هدف رفع خلأ قانونی و چالش های فنی، ارزی و بهداشتی پدیده کولبری و ملوانی (ته لنجی)، در جلسه مورخ بیست و هفتم شهریور ماه یک هزار و چهارصد و دو مجلس شورای اسلامی، به تصویب مجلس رسید و جهت بررسی به شورای نگهبان ارسال شد. این مصوبه در جلسه ۱۴۰۲/۰۷/۱۲ شورای نگهبان، مورد بحث و بررسی قرار گرفت که با هشت ایراد و ابهام، به همراه یک تذکر از سوی شورای نگهبان مواجه گردید.

کلیدواژه‌ها

  • حقوق گمرکی
  • شورای نگهبان
  • کولبری

 اصل گزارش لایحه ساماندهی و نظارت بر تجارت مرزی (کولبری و ملوانی) و ایجاد اشتغال پایدار مرزنشینان

 مسئله اصلی

با توجه به سوابق موضوع، سؤال این است که آیا گزارش کمیسیون اقتصادی، رافع ایرادات شورای نگهبان، است یا خیر.

نقاط قوت و ضعف مصوبه

کمیسیون اقتصادی در گزارش خود، تمامی ایرادات و ابهامات شورای نگهبان را رفع کرده است و به نظر می‌رسد که با اصلاحات صورت‌گرفته، صرفاً در یک مورد (تبصره 1 ماده 2)، ایراد باقی مانده‌است.

پیشنهاد مرکز پژوهش‌‌‌ها

پیشنهاد می‌شود با رعایت تشریفات آیین‌نامه داخلی مجلس، با الحاق عبارتی به تبصره 1 ماده 2 مصوبه، تنها ایراد باقیمانده در گزارش کمیسیون اقتصادی نیز رفع شود.

کولبری
اظهارنظر کارشناسی درباره: «لایحه ساماندهی و نظارت بر تجارت مرزی (کولبری و ملوانی) و ایجاد اشتغال پایدار مرزنشینان»

مقدمه

لایحه «ساماندهی و نظارت بر تجارت مرزی (کولبری و ملوانی) و ایجاد اشتغال پایدار مرزنشینان» به شماره ثبت 861 که با هدف رفع خلأ قانونی و چالش‌های فنی، ارزی و بهداشتی پدیده کولبری و ملوانی (ته‌لنجی)، تقدیم مجلس شده بود، در تاریخ 1402/6/27 به تصویب مجلس رسید و جهت بررسی به شورای نگهبان ارسال شد.

این مصوبه در جلسه 1402/07/12 شورای نگهبان، مورد بحث و بررسی قرار گرفت که با هشت ایراد و ابهام، به‌همراه یک تذکر از‌سوی شورای نگهبان مواجه شد. این مصوبه جهت رفع اشکالات شورای نگهبان، به کمیسیون اقتصادی ارجاع شد. این کمیسیون، گزارش مصوبه جلسه 1402/8/29 خود را تقدیم صحن مجلس کرده است که در ادامه این گزارش، از حیث رفع ایرادات شورای نگهبان، مورد بررسی قرار می‌گیرد.

تحلیل مصوبه کمیسیون در جهت رفع ایرادات شورای نگهبان

جهت تحلیل گزارش کمیسیون و اینکه آیا رافع ایرادها و ابهام‌های شورای نگهبان است یا خیر، ابتدا نظر شورای نگهبان، و سپس مصوبه کمیسیون و نظر کارشناسی در خصوص هر یک از ایرادها و ابهامات آن شورا به شرح ذیل بیان می‌شود.

جزء «1-1» اظهارنظر شورای نگهبان: ابهام در مفهوم ملوانی (تهلنجی) و شرایط، ضوابط و حدود آن شورای نگهبان در‌خصوص ماده (1) مصوبه مجلس[1] بیان داشته است که «منظور از عبارت «ملوانی (تهلنجی)» و شرایط، ضوابط و حدود آن ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.»

متن مصوبه کمیسیوناظهارنظر کارشناسی
ماده (۱) به شرح زیر اصلاح می‌شود:«ماده ۱- به‌منظور رونق اقتصاد مناطق مرزی، ایجاد شفافیت و رصدپذیر نمودن واردات، توزیع و عرضه کالاهای مبادله مرزنشینی، تقویت معیشت مرزنشینان و کاهش مبادلات غیررسمی در مرزهای زمینی و آبی، واردات کالا از طریق رویه‌های ملوانی (ته‌لنجی) و کولبری منطبق با تعاریف زیر، به‌مدت پنج سال از زمان ابلاغ آیین‌نامه‌های موضوع ماده (۶) این قانون مطابق با ترتیبات این قانون مجاز و پس از اتمام مدت مذکور واردات کالا، تابع قوانین و مقررات کشور می‌باشد.
الف) رویه ملوانی (ته‌لنجی): واردات کالا از طریق شناورهای سنتی و فلزی، با ساختار لنج و با ظرفیت ناخالص کمتر از (۵۰۰) تن در بنادر جنوبی کشور که قوانین و مقررات واردات در آن رعایت نمی‌شود و صرفاً بر اساس ترتیبات این قانون مجاز به واردات کالا می‌باشد.تبصره- ورود کالای همراه ملوانان، خدمه و کارکنان شناورهای مذکور (موضوع قانون ساماندهی مبادلات مرزی مصوب (1384/07/06) سالانه تا سقف ۱۲۰۰ یورو ارزش کالا برای هر مشمول (حداکثر ۵۰۰ یورو ارزش کالا در هر سفر) با رعایت مقررات و قوانین مربوطه، مجاز است.
«ملوانی (ته‌لنجی)» مصرح در ماده 1 مصوبه مجلس، فاقد تعریفی مشخص در قوانین و مقررات بود و بنابراین به‌جهت رفع ابهامات احتمالی در مرحله اجرای قانون، نیازمند درج تعریف مشخصی در قانون است. ضرورت ارائه تعریف قانونی از اصطلاح فوق‌الذکر، به این جهت است که ماده (1) مشمول ایراد اصل (85) نشود.تعریف مندرج در بند الف ماده 1 مصوبه کمیسیون، علاوه بر تبیین مفهومی رویه ملوانی (ته‌لنجی)، شرایط، ضوابط و حدود آن را نیز مشخص کرده است؛ لذا رافع ابهام شورای نگهبان به نظر می‌رسد.

جزء «2-1» اظهار‌نظر شورای نگهبان: ابهام در مفهوم و رابطه بین مبادلات مرزی با کولبری

شورای نگهبان در بند دوم اظهار‌نظر خود، در‌خصوص ماده (1) مصوبه مجلس بیان داشته است که «با توجه به گستردهتر بودن مفهوم فعالان مرتبط با مبادلات مرزی از کولبری، از این جهت که کولبری یکی از مصادیق این فعالان است یا تنها مصداق موردنظر قانونگذار، ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.»

متن مصوبه کمیسیوناظهار نظر کارشناسی
ماده (۱) به شرح زیر اصلاح می‌شود:«ماده ۱- به‌منظور رونق اقتصاد مناطق مرزی، ایجاد شفافیت و رصدپذیر نمودن واردات، توزیع و عرضه کالاهای مبادله مرزنشینی، تقویت معیشت مرزنشینان و کاهش مبادلات غیررسمی در مرزهای زمینی و آبی، واردات کالا از طریق رویه‌های ملوانی (ته‌لنجی) و کولبری منطبق با تعاریف زیر، به‌مدت پنج سال از زمان ابلاغ آیین‌نامه‌های موضوع ماده (۶) این قانون مطابق با ترتیبات این قانون مجاز و پس از اتمام مدت مذکور واردات کالا، تابع قوانین و مقررات کشور می‌باشد….
ب) رویه کولبری:واردات کالا از طریق معابر و مرزهای زمینی کشور که کالا در معبر مرزی توسط مرزنشینان حمل شده و قوانین و مقررات واردات در آن رعایت نمی‌شود و صرفاً بر اساس ترتیبات این قانون مجاز به واردات کالا می‌باشد.»
در ماده (1) مصوبه مجلس، عبارت «فعالان مرتبط با مبادلات مرزی (کولبری)» درج شده بود و این ابهام را به‌همراه داشت که آیا مراد قانون‌گذار از «فعالان مرتبط با مبادلات مرزی»، صرفاً کولبران است یا خیر. ضرورت ارائه تعریف قانونی از اصطلاح کولبری، به این جهت است که ماده (1) مشمول ایراد اصل (85) نشود.تعریف مندرج در بند ب ماده 1 مصوبه کمیسیون، علاوه بر تبیین مفهومی رویه کولبری، رافع ابهام شورای نگهبان نیز به نظر می‌رسد.

جزء «3-1» اظهار‌نظر شورای نگهبان: ابهام در مفهوم و ضوابط تعیین «تولیدکنندگان کوچک و متوسط»

شورای نگهبان در بند سوم اظهارنظر خود در مورد تبصره 2 ماده 1 مصوبه مجلس[2] بیان داشته است که «در تبصره «2»، منظور از «تولیدکنندگان کوچک و متوسط» و ضوابط تعیین آنها ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.»

متن مصوبه کمیسیوناظهارنظر کارشناسی
در فراز دوم تبصره (۲)، عبارت «کوچک و متوسط» حذف می‌شود.مطابق تبصره «2» ماده (1) مصوبه مجلس، اقدام به واردات کالا از‌سوی تولیدکنندگان کوچک و متوسط در شهرستان‌های مرزی مشمول، تحت شرایط مندرج در تبصره، پذیرفته شده بود. این در‌حالی است که با مداقه در قوانین و مقررات، هیچ تعریف قانونی مشخصی از «تولیدکنندگان کوچک و متوسط» وجود ندارد.با حذف عبارت «کوچک و متوسط» در مصوبه کمیسیون، ابهام شورای نگهبان سالبه به انتفای موضوع می‌شود.

قسمت تذکرات اظهار‌نظر شورای نگهبان: ضرورت اصلاح «مبادلات غیررسمی» و «از طریق مبادلات مرزنشینی» بهجهت هماهنگی با طرق مذکور در ماده (1)

در بخش پایانی اظهارنظر شورای نگهبان، تحت‌عنوان «تذکر» آمده است که «در ماده (2)، عبارت «مبادلات غیررسمی» و «از طریق مبادلات مرزنشینی» بهنحوی اصلاح شود که با طرق مذکور در ماده (1) همین مصوبه هماهنگ گردد.»

متن مصوبه کمیسیوناظهارنظر کارشناسی
در فراز اول ماده (۲)، عبارت «موضوع این قانون» به‌ترتیب جایگزین عبارت‌های «غیررسمی» و «مرزنشینی» می‌شود.با اصلاح عبارتی کمیسیون، تذکر شورای نگهبان رفع می‌شود.

بند «2» اظهار‌نظر شورای نگهبان: ابهام در‌خصوص «مجاز بودن هیئتوزیران» موضوع تبصره «1» ماده (2)

شورای نگهبان در‌خصوص تبصره «1» ماده (۲) مصوبه مجلس[3] اظهار داشته است: «در تبصره «1» ماده (2)، منظور از «مجاز بودن» هیئتوزیران به اعمال موارد مذکور ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.»

متن مصوبه کمیسیوناظهارنظر کارشناسی
در تبصره (۱)، عبارت «(به‌گونه‌ای که مزیت واردات موضوع این قانون نسبت به رویه واردات رسمی لحاظ گردد)» بعد از عبارت «این ماده» اضافه می‌شود.باید میان «حقوق گمرکی و سایر عوارض قانونی» و «سود بازرگانی» تفکیک قائل شد؛ چرا‌که سود بازرگانی به‌موجب بند «د» ماده (1) قانون امور گمرکی مصوب 1390/9/16، توسط هیئت‌وزیران تعیین می‌شود. لذا در‌خصوص، «حقوق گمرکی و سایر عوارض قانونی»، ذکر این نکته الزامی است که واگذاری اختیار اعمال آن به هیئت‌وزیران، مغایر با اصول (51) و (85) قانون اساسی است؛ به‌جهت اینکه اصل (51) قانون اساسی بیان می‌دارد که «موارد معافیت و بخشودگی و تخفیف مالیاتی به‌موجب قانون مشخص می‌شود»
و طبق اصل (85)، امور تقنینی، قابل واگذاری توسط مجلس نیست. لذا مطابق با اصول قانون اساسی، «تکلیف هیئت‌وزیران جهت اعمال پلکانی حقوق گمرکی و سایر عوارض قانونی» باید مدنظر باشد.با الحاق عبارت مصرح در مصوبه کمیسیون، ابهام شورای نگهبان که توجه به مغایرت با اصول 51 و 85 قانون اساسی دارد، همچنان باقی به نظر می‌رسد.پیشنهاد می‌شود، با رعایت تشریفات مقرر در آیین‌نامه داخلی مجلس، عبارت «ورود قطعی الزامی است» جایگزین عبارت «تجاری» گردد.

جزء «1-3» اظهار‌نظر شورای نگهبان: ابهام در عبارت «مازاد بر اعتبارات مندرج در قوانین بودجه سنواتی»

شورای نگهبان در مورد ماده (3) مصوبه مجلس[4] بیان می‌کند که «با توجه بهعبارت «مازاد بر اعتبارات مندرج در قوانین بودجه سنواتی»، حکم مذکور در ماده از این جهت که آیا درآمدهای مذکور نیز در قانون بودجه سنواتی ذکر میشود یا خیر، ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.»

متن مصوبه کمیسیوناظهارنظر کارشناسی
در ماده (۳)، عبارت «در قالب ردیف مستقل در ارقام بودجه لحاظ و» بعد از عبارت «بودجه سنواتی،» اضافه می‌شود.در تبیین ایراد شورای محترم نگهبان باید بیان کرد که تخصیص منابع بدون لحاظ و درج آن در ارقام بودجه، مغایر اصل (53) قانون اساسی است. چراکه این اصل اشعار می‌دارد: «کلیه دریافت‌های دولت در حساب‌های خزانه‌داری کل متمرکز می‌شود و همه پرداخت‌ها در حدود اعتبارات مصوب به‌موجب قانون انجام می‌گیرد.» بنابراین، همه پرداخت‌ها باید در حدود اعتبارات مصوب که به‌موجب قوانین بودجه سنواتی تعیین می‌شود، صورت بگیرد.با الحاق عبارت مصرح در مصوبه کمیسیون، به نظر می‌رسد که ابهام شورای نگهبان (که توجه به مغایرت با اصل 53 قانون اساسی دارد)، رفع می‌شود.

جزء «2-3» اظهار‌نظر شورای نگهبان: مغایرت با اصل (85) قانون اساسی

شورای نگهبان در‌خصوص تبصره «1» ماده (3) مصوبه مجلس،[5] چنین اعلام‌نظر کرده است که «اطلاق تبصره «1»، واگذاری تهیه و تصویب طرحهای مذکور به دولت، باتوجه به ماهیت تقنینی بعضی از مسائل مرتبط با این موضوع، مغایر اصل (85) قانون اساسی شناخته شد.»

متن مصوبه کمیسیوناظهار نظر کارشناسی
در تبصره (۱)، عبارت «، اقدامات قانونی لازم جهت تصویب برنامه» جایگزین واژه «طرح» می‌شود.در تبیین ایراد شورای محترم نگهبان باید بیان کرد که در ماده (3) مصوبه مجلس، تخصیص منابع بر‌اساس درصدهای مشخص به موضوعات مورد تصریح قرار گرفته‌بود که این موضوعات می‌توانستند در طرح‌های مصوب دولت مورد ارزیابی قرار گرفته و در‌صدها و سهم امور مندرج در داخل هر موضوع را متأثر کنند. این امر، با توجه به اصل 48 قانون اساسی، ماهیت تقنینی دارد و باید به‌موجب قانون (و نه تصمیم مقامات اجرایی) انجام شود.با اصلاح عبارت مصرح در مصوبه کمیسیون، به نظر می‌رسد که ایراد شورای نگهبان، رفع می‌شود.

جزء «1-4» اظهار‌نظر شورای نگهبان: ابهام در‌خصوص لزوم مسئولیت و عضویت وزرا و رؤسای دستگاهها در کارگروه موضوع ماده (4)

شورای نگهبان در خصوص ماده (4) مصوبه مجلس[6] اعلام داشته است که «از این جهت که در وزارتخانهها و دستگاههای مذکور، مسئولیت و عضویت با وزرا و رؤسای دستگاههاست یا اشخاص دیگر، ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.»

جزء «2-4» اظهار‌نظر شورای نگهبان: مغایرت برخی از وظایف تعیین شده برای کارگروه موضوع ماده (4) با اصول (85) و (138) قانون اساسی

شورای نگهبان در اظهارنظر خود در خصوص ماده (4) مصوبه مجلس بیان می‌کند که «اطلاق برخی از وظایف تعیین شده برای کارگروه مذکور، از‌جمله بندهای «2»، «3» و «6» آن، مغایر اصول (85) و (138) قانون اساسی شناخته شد.»

متن مصوبه کمیسیوناظهارنظر کارشناسی
ماده (۴) به شرح زیر اصلاح می‌شود:«ماده ۴- به‌منظور راهبری، نظارت و هماهنگی اجرای این قانون، کارگروهی با مسئولیت وزیر صنعت، معدن و تجارت و با عضویت نماینده ویژه رئیس‌جمهور در مبارزه با قاچاق کالا و ارز، وزرای کشور، اطلاعات، امور اقتصادی و دارایی، راه و شهرسازی و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور یا نماینده تام‌الاختیار وزرا و رؤسای فوق‌الذکر با شرح وظایف ذیل تشکیل می‌گردد.همچنین نماینده سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران و دو نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به انتخاب کمیسیون اقتصادی مجلس، به‌عنوان ناظر و بدون حق رأی در این کارگروه عضویت خواهند داشت. نماینده سایر دستگاه‌های اجرایی ملی و استانی با تشخیص رئیس کارگروه می‌توانند بدون حق رأی در جلسات شرکت کنند
۱- تدوین و ابلاغ دستورالعمل‌ها و شیوه‌نامه‌ها و فرایندهای اجرایی مرتبط در چهارچوب قوانین و مقررات بالادستی
۲- تعیین نوع کالای وارداتی بر اساس مقررات و سیاست‌های صنعتی و تجاری دولت و تعیین سقف سالانه میزان واردات هر‌یک از استان‌ها متناسب با ظرفیت‌های تجاری و میزان واردات کولبری و ملوانی در هر استان و با رعایت اصل (۴۸) قانون اساسی و سیاست‌های کلی آمایش سرزمین و اسناد ملی و استانی مرتبط با آن و متناسب با سطح محرومیت و توسعه‌نیافتگی مناطق.
۳- پیشنهاد میزان افزایش پلکانی عوارض و سود بازرگانی سالانه متعلق به کالاهای وارداتی جهت تصویب در هیئت‌وزیران.
۴- هماهنگی، پیگیری و نظارت بر اجرای این قانون و آیین‌نامه‌های اجرایی آن.
۵- تعیین دستورالعمل اجرایی و شرایط خروج کالاها از استان‌های مرزی در چهارچوب قوانین و مقررات.۶- پیشنهاد نحوه توزیع منابع موضوع ماده (۳) این قانون و پیگیری و نظارت بر آن در چهارچوب قوانین و مقررات تبصره- مصوبات کارگروه موضوع ماده (۴) پس از تصویب وزیر صنعت، معدن و تجارت لازم‌الاجرا خواهد بود.»
در تبیین ایراد شورای محترم نگهبان باید بیان کرد که در ماده (4) مصوبه مجلس،اولاً، در‌خصوص اینکه آیا وزرا و رؤسای دستگاه‌های مورد اشاره، مسئول و عضو کارگروه می‌باشند یا خیر، ابهام وجود داشت.ثانیاً، واگذاری تعیین نوع کالای وارداتی و سقف سالیانه هر‌یک از استان‌ها، افزایش پلکانی عوارض و سود بازرگانی متعلق به کالاهای وارداتی در چارچوب قوانین و مقررات و تعیین ضوابط تخصیص و توزیع منابع موضوع ماده (3) که یک اختیار قانون‌گذاری محسوب می‌شوند؛
و واگذاری وظایف مندرج در بندهای ذیل ماده (4) به اشخاصی غیر از هیئت‌وزیران، مغایر اصل (138) قانون اساسی است.با اصلاحات مصرح در مصوبه کمیسیون (از جمله الحاق مفاد تبصره به ماده 4 و تبدیل وزارتخانه‌ها به وزرا در صدر ماده و اصلاح در بندهای 2، 3 و 6)، به نظر می‌رسد که ایراد و ابهام شورای نگهبان، رفع شده‌است.

نتیجهگیری

شورای نگهبان لایحه «ساماندهی و نظارت بر تجارت مرزی (کولبری و ملوانی) و ایجاد اشتغال پایدار مرزنشینان» مصوب مجلس را واجد ایراد و ابهام شناخته‌است. گزارش کمیسیون اقتصادی، اصلاحاتی را جهت رفع ابهامات و ایرادات مزبور، در مصوبه مجلس انجام داده است که رافع به نظر می‌رسد و صرفاً در خصوص ابهام شورای نگهبان در مورد تبصره 1 ماده 2 مصوبه، هر چند اصلاحات کمیسیون رافع ابهام است؛ در عین حال، شائبه مغایرت با اصول 51 و 85 قانون اساسی را دارد. پیشنهاد می‌شود با رعایت تشریفات آیین‌نامه داخلی مجلس، با الحاق عبارتی در آن تبصره، آن ایراد نیز رفع شود.

ارجاع به کمیسیونموافق به‌شرط اصلاحمخالفموافقشماره ماده
   ü                    ماده 1
   ü                    ماده 2
 ü                      تبصره 1 ماده 2
   ü                    ماده 3
   ü                    ماده 4
متن اصلاحیاظهار نظر کارشناسیارجاع به کمیسیونموافق بهشرط اصلاحمخالفموافقمصوبه کمیسیون برای رفع ایرادات شورای نگهبانشماره ماده
 تعریف مندرج در بند الف ماده 1 مصوبه کمیسیون، علاوه بر تبیین مفهومی رویه ملوانی (ته‌لنجی)، شرایط، ضوابط و حدود آن را نیز مشخص کرده است؛ لذا رافع ابهام شورای نگهبان به نظر می‌رسد.تعریف مندرج در بند ب ماده 1 مصوبه کمیسیون، علاوه بر تبیین مفهومی رویه کولبری، رافع ابهام شورای نگهبان نیز به نظر می‌رسد.با حذف عبارت «کوچک و متوسط» در مصوبه کمیسیون، ابهام شورای نگهبان سالبه به انتفای موضوع می‌شود.   ü                    «ماده ۱- به‌منظور رونق اقتصاد مناطق مرزی، ایجاد شفافیت و رصدپذیر نمودن واردات، توزیع و عرضه کالاهای مبادله مرزنشینی، تقویت معیشت مرزنشینان و کاهش مبادلات غیررسمی در مرزهای زمینی و آبی، واردات کالا از طریق رویه‌های ملوانی (ته‌لنجی) و کولبری منطبق با تعاریف زیر، به‌مدت پنج سال از زمان ابلاغ آیین‌نامه‌های موضوع ماده (۶) این قانون مطابق با ترتیبات این قانون مجاز و پس از اتمام مدت مذکور واردات کالا، تابع قوانین و مقررات کشور می‌باشد.
الف) رویه ملوانی (ته‌لنجی): واردات کالا از طریق شناورهای سنتی و فلزی، با ساختار لنج و با ظرفیت ناخالص کمتر از (۵۰۰) تن در بنادر جنوبی کشور که قوانین و مقررات واردات در آن رعایت نمی‌شود و صرفاً بر اساس ترتیبات این قانون مجاز به واردات کالا می‌باشد.تبصره- ورود کالای همراه ملوانان، خدمه و کارکنان شناورهای مذکور (موضوع قانون ساماندهی مبادلات مرزی مصوب 1384/6/7) سالانه تا سقف ۱۲۰۰ یورو ارزش کالا برای هر مشمول (حداکثر ۵۰۰ یورو ارزش کالا در هر سفر) با رعایت مقررات و قوانین مربوطه، مجاز است.
ب) رویه کولبری: واردات کالا از طریق معابر و مرزهای زمینی کشور که کالا در معبر مرزی توسط مرزنشینان حمل شده و قوانین و مقررات واردات در آن رعایت نمی‌شود و صرفاً بر اساس ترتیبات این قانون مجاز به واردات کالا می‌باشد.»در فراز دوم تبصره (۲)، عبارت «کوچک و متوسط» حذف می‌شود.
1
 با اصلاح عبارتی کمیسیون، تذکر شورای نگهبان رفع می‌شود.   ü                    در فراز اول ماده (۲)، عبارت «موضوع این قانون» به‌ترتیب جایگزین عبارت‌های «غیررسمی» و «مرزنشینی» می‌شود.2
پیشنهاد می‌شود، با رعایت تشریفات مقرر در آیین‌نامه داخلی مجلس، عبارت «ورود قطعی الزامی است» جایگزین عبارت «تجاری» گرددباید میان «حقوق گمرکی و سایر عوارض قانونی» و «سود بازرگانی» تفکیک قائل شد؛ چرا‌که سود بازرگانی به‌موجب بند «د» ماده (1) قانون امور گمرکی مصوب 1390/9/16، توسط هیئت‌وزیران تعیین می‌شود. لذا در‌خصوص، «حقوق گمرکی و سایر عوارض قانونی»، ذکر این نکته الزامی است که واگذاری اختیار اعمال آن به هیئت‌وزیران، مغایر با اصول (51) و (85) قانون اساسی است؛
به‌جهت اینکه اصل (51) قانون اساسی بیان می‌دارد که «موارد معافیت و بخشودگی و تخفیف مالیاتی به‌موجب قانون مشخص می‌شود» و طبق اصل (85)، امور تقنینی، قابل واگذاری توسط مجلس نیست. لذا مطابق با اصول قانون اساسی، «تکلیف هیئت‌وزیران جهت اعمال پلکانی حقوق گمرکی و سایر عوارض قانونی» باید مدنظر باشد.با الحاق عبارت مصرح در مصوبه کمیسیون، ابهام شورای نگهبان که توجه به مغایرت با اصول 51 و 85 قانون اساسی دارد، همچنان باقی به نظر می‌رسد. 
 ü                      در تبصره (۱)، عبارت «(به‌گونه‌ای که مزیت واردات موضوع این قانون نسبت به رویه واردات رسمی لحاظ گردد)» بعد از عبارت «این ماده» اضافه می‌شود.تبصره 1 ماده 2
 با الحاق و اصلاح عبارت مصرح در مصوبه کمیسیون، به نظر می‌رسد که ابهام شورای نگهبان (که توجه به مغایرت با اصول 53 و 85 قانون اساسی دارد)، رفع می‌شود.   ü                    در ماده (۳)، عبارت «در قالب ردیف مستقل در ارقام بودجه لحاظ و» بعد از عبارت «بودجه سنواتی،» اضافه می‌شود.در تبصره (۱)، عبارت «، اقدامات قانونی لازم جهت تصویب برنامه» جایگزین واژه «طرح» می‌شود.3
 با اصلاحات مصرح در مصوبه کمیسیون (از جمله الحاق مفاد تبصره به ماده 4 و تبدیل وزارتخانه‌ها به وزرا در صدر ماده و اصلاح در بندهای 2، 3 و 6)، به نظر می‌رسد که ایراد و ابهام شورای نگهبان، رفع شده‌است.   ü                    ماده (۴) به شرح زیر اصلاح می‌شود:«ماده ۴- به‌منظور راهبری، نظارت و هماهنگی اجرای این قانون، کارگروهی با مسئولیت وزیر صنعت، معدن و تجارت و با عضویت نماینده ویژه رئیس‌جمهور در مبارزه با قاچاق کالا و ارز، وزرای کشور، اطلاعات، امور اقتصادی و دارایی، راه و شهرسازی و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور یا نماینده تام‌الاختیار وزرا و رؤسای فوق‌الذکر با شرح وظایف ذیل تشکیل می‌گردد.

همچنین نماینده سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران و دو نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به انتخاب کمیسیون اقتصادی مجلس، به‌عنوان ناظر و بدون حق رأی در این کارگروه عضویت خواهند داشت. نماینده سایر دستگاه‌های اجرایی ملی و استانی با تشخیص رئیس کارگروه می‌توانند بدون حق رأی در جلسات شرکت کنند:
۱- تدوین و ابلاغ دستورالعمل‌ها و شیوه‌نامه‌ها و فرایندهای اجرایی مرتبط در چهارچوب قوانین و مقررات بالادستی
۲- تعیین نوع کالای وارداتی بر اساس مقررات و سیاست‌های صنعتی و تجاری دولت و تعیین سقف سالانه میزان واردات هر‌یک از استان‌ها متناسب با ظرفیت‌های تجاری و میزان واردات کولبری و ملوانی در هر استان و با رعایت اصل (۴۸) قانون اساسی و سیاست‌های کلی آمایش سرزمین و اسناد ملی و استانی مرتبط با آن و متناسب با سطح محرومیت و توسعه‌نیافتگی مناطق.
۳- پیشنهاد میزان افزایش پلکانی عوارض و سود بازرگانی سالانه متعلق به کالاهای وارداتی جهت تصویب در هیئت‌وزیران.
۴- هماهنگی، پیگیری و نظارت بر اجرای این قانون و آیین‌نامه‌های اجرایی آن.
۵- تعیین دستورالعمل اجرایی و شرایط خروج کالاها از استان‌های مرزی در چهارچوب قوانین و مقررات.
۶- پیشنهاد نحوه توزیع منابع موضوع ماده (۳) این قانون و پیگیری و نظارت بر آن در چهارچوب قوانین و مقرراتتبصره- مصوبات کارگروه موضوع ماده (۴) پس از تصویب وزیر صنعت، معدن و تجارت لازم‌الاجرا خواهد بود.»
4
گزیده سیاستی: ایرادات شورای نگهبان به مصوبه مجلس با عنوان «ساماندهی و نظارت بر تجارت مرزی (کولبری و ملوانی) و ایجاد اشتغال پایدار مرزنشینان» به شماره ثبت 861، در گزارش کمیسیون اقتصادی، به‌جز یک مورد، رفع شده‌است که پیشنهاد می‌شود با رعایت تشریفات آیین‌نامه داخلی مجلس، با الحاق عبارتی، آن ایراد رفع شود. 

لایحه برنامه هفتم توسعه در حوزه کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی

مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی به ارزیابی حوزه کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی در لایحه برنامه هفتم توسعه پرداخت.

لایحه برنامه هفتم توسعه در حوزه کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی

به گزارش روابط عمومی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات اجتماعی این مرکز در گزارشی با عنوان «بررسی لایحه برنامه هفتم توسعه (16): ارزیابی کلیات لایحه برنامه هفتم توسعه در حوزه کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی» بیان داشت در یکی دو دهه اخیر، مهم‌ترین بستر برای سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی در زمینه کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی در کشور قوانین برنامه توسعه بوده است. نقطه عطف آن را نیز می‌توان قانون برنامه ششم توسعه دانست؛ جایی که کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی در ردیف مسائل محوری این برنامه قرار گرفتند و دو ماده (79 و 80) به شکل کامل و مجزا به آن اختصاص یافته‌اند.

اما مسئله آسیب‌های اجتماعی به قانون برنامه ششم توسعه محدود نمانده و با توجه به تداوم نگرانی‌ها در این زمینه، مجدداً در لایحه برنامه هفتم توسعه در قالب مفهوم ارتقای سلامت اجتماعی به این موضوع پرداخته شده است. در این لایحه، یک ماده (85) به شکل کامل و بندهایی از مواد (80) و (89) به مبحث کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی اختصاص یافته‌اند.


گزارش حاضر تلاش کرده هرچند به شکل خلاصه و فشرده، کیفیت احکام مرتبط با موضوع کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی در لایحه برنامه هفتم توسعه را در مقایسه با قانون برنامه ششم توسعه مورد ارزیابی قرار دهد. در این باره، تداوم مسیر قانون برنامه ششم توسعه، اولویت‌بندی آسیب‌های اجتماعی، اولویت قائل شدن برای امر پیشگیری و توجه به نقش و ظرفیت‌های مردمی در کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی از وجوه مثبت و برجسته لایحه در این حوزه هستند.


در این گزارش آمده است با وجود نکات و نقاط مثبت فوق‌الذکر، احکام مرتبط با آسیب‌های اجتماعی در لایحه برنامه هفتم توسعه در مقایسه با قانون برنامه ششم توسعه، از کیفیت پایین‌تری برخوردارند؛ تا‌جایی‌که می‌توان بخش آسیب‌های اجتماعی لایحه برنامه هفتم توسعه را رونوشت ضعیفی از بخش مربوط در قانون برنامه ششم توسعه دانست. این در حالی است که منطق انباشتی برنامه‌ریزی توسعه اقتضا می‌کند برنامه‌های جدید، کامل‌تر از برنامه‌های پیشین باشند.

ضعف نگاه آینده‌نگارانه به آسیب‌های اجتماعی نوپدید، نگاه حداقلی و معلول‌محور به ناهنجاری‌های اجتماعی، در نظر نگرفتن ملاحظات منطقه‌ای و آمایش سرزمین درباره آسیب‌های اجتماعی، عدم جدیت در تحقق پیوست اجتماعی و بی‌توجهی به آسیب‌های اجتماعی اولویت‌داری از قبیل اعتیاد و غیره از‌جمله ضعف‌های لایحه برنامه هفتم توسعه است.


گزارش مرکز پژوهش‌ها تصریح کرده احکام لایحه در زمینه اولویت‌گذاری و تعیین راهبرد از شرایط به نسبت خوبی برخوردارند؛ اما در زمینه تعیین اقدام‌های اجرایی، مشخص بودن دستگاه مجری، شاخص‌گذاری و ضمانت اجرا که از قضا مؤلفه‌های بارز برنامه‌های توسعه هستند، شرایط مطلوبی ندارند. لذا، انتظار می‌رود در فرایند بررسی لایحه در مجلس شورای اسلامی کاستی‌ها و نقاط ضعف مزبور با هدف افزایش قابلیت اجرا و نظارت‌پذیری برنامه در حوزه کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی مورد توجه نمایندگان محترم قرار گیرد.

خلاصه :
در یکی دو دهه اخیر، مهم ترین بستر برای سیاستگذاری و برنامه ریزی در زمینه کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی در کشور قوانین برنامه توسعه بوده است. نقطه عطف آن را نیز می توان قانون برنامه ششم توسعه دانست؛ جایی که کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی در ردیف مسائل محوری این برنامه قرار گرفتند و دو ماده (79 و 80) به شکل کامل و مجزا به آن اختصاص یافته اند. اما مسئله آسیب های اجتماعی به قانون برنامه ششم توسعه محدود نمانده و با توجه به تداوم نگرانی ها در این زمینه، مجدداً در لایحه برنامه هفتم توسعه در قالب مفهوم ارتقای سلامت اجتماعی به این موضوع پرداخته شده است.

در این لایحه، یک ماده (85) به شکل کامل و بندهایی از مواد (80) و (89) به مبحث کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی اختصاص یافته اند. حال با عنایت به اهمیت و حساسیت این موضوع و نقش محوری قوانین برنامه توسعه کشور در تعیین چارچوب و محدوده مداخلات اجتماعی در این زمینه، در گزارش حاضر تلاش شده تا به شکل موجز و مختصر کلیات احکام مرتبط به آسیب های اجتماعی در مقایسه با قانون برنامه ششم توسعه در قالب بیان نقاط مثبت و منفی ارزیابی شوند.

تهیه و تدوین : آقای محسن کرمانی / آقای سامان یوسف وند / خانم فاطمه محمدی / آقای فرشید خضری / آقای مرتضی گنجی /
اظهارنظر کننده : خانم زهرا ذاکری / آقای محمد عباسی /
ناظر علمی : آقای مهدی مختاری پیام /
ویراستار ادبی : خانم شیوا امین اسکندری /

لایحه برنامه هفتم توسعه از منظر اصول قانون نویسی

لایحه برنامه هفتم توسعه از منظر اصول قانون نویسی

مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی رعایت قواعد تنقیح پیشینی را در لایحه برنامه هفتم توسعه مورد بررسی قرار داد.

به گزارش روابط عمومی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات حقوقی این مرکز در گزارشی با عنوان «بررسی لایحه برنامه هفتم توسعه (۳۲): از منظر اصول قانون نویسی ( بخش اول لزوم رعایت قواعد تنقیح پیشینی)» عنوان کرد تنظیم‌گری به‌دنبال دست یافتن به اهداف است و یکی از این اهداف، انسجام قوانین است. در این جهت، نظام قانونگذاری، نیازمند اهتمام شایسته و بایسته به رعایت اصول و قواعد قانوننویسی است. عدم توجه به این مهم در امر تقنین، منجر به از دست دادن وجاهت حقوقی قانون مورد نظر خواهد شد.


سؤالی که در این گزارش به آن پاسخ داده می‌شود، این است که لایحه برنامه هفتم توسعه از حیث تنقیحی چه تأثیری بر قوانین جاری کشور خواهد گذاشت و آیا این رویکرد از منظر اصول قانوننویسی مطلوب است یا خیر؟ بنابراین در این گزارش بخشی از مواد لایحه مزبور از منظر اصول قانون‌نویسی بررسی می‌شود.


این گزارش تاکید کرده است نگارندگان پیش‌نویس قوانین، به‌هنگام قانونگذاری، باید اصلاحاتی را که در اثر وضع قانون جدید در قوانین جاری کشور رخ خواهد داد، در نظر بگیرند. زیرا قانون در خلأ شکل نمی‌گیرد. آگاهانه یا ناآگاهانه، صریح یا ضمنی، هر پیشنهادی برای تصویب یک قانون جدید، می‌تواند منجر به اصلاح قوانین موجود شود.


بررسی‌های این گزارش حاکی از آن است مفاد لایحه برنامه هفتم به تغییر برخی از قوانین جاری کشور بدون رعایت قواعد تنقیح منجر می‌شود که این امر، از منظر اصول قانون‌نویسی، امری نادرست به‌نظر می‌رسد.


تغییراتی که به‌موجب اصلاح قوانین یا وضع قانون جدید شکل می‌گیرد، باید برای مخاطبان قانون، شفاف و صریح باشد. عدم شفافیت در این‌ خصوص، خالق مشکلات متعدد حقوقی و قضایی خواهد بود. مطالعات نشان می‌دهد که لایحه برنامه هفتم، برخلاف اصول و قواعد قانون‌نویسی، به‌طور ضمنی منجر به نسخ برخی از احکام مندرج در قوانین جاری کشور خواهد شد.


این گزارش تصریح می‌کند که اصول و قواعد قانون‌‎نویسی ناظر بر منقح بودن قوانین، در لایحه برنامه هفتم رعایت نشده است؛ به‌عبارت‌دیگر، احکام مندرج در لایحه، به جهت عدم ارتباط موضوعی با یکدیگر، باید در قوانین مرتبط با خود گنجانده شوند. چنانچه مفاد قانون جدید، منجر به نسخ حکمی از احکام قانونی شود، این نسخ باید به‌طور صریح در قانون ذکر شود وگرنه با اصول قانون‌نویسی مغایرت دارد.


نکته حائز اهمیت آن است که چنین رویه‌ای از منظر قانون‌نویسی و قانونگذاری محل ایراد است. این رویه قانونگذاران را به‌هنگام تهیه و تصویب قوانین، مجریان قانون از جمله قضات و مأموران دولت را به‌هنگام پیدا کردن راه‌حل قانونی برای قضایای مطروحه و شهروندان را به‌هنگام کشف حقوق و تکالیف خود، سردرگم خواهد کرد.

یکی از بایسته های قانونگذاری، اثربخشی قانون است. اثربخشی یک قانون، میزان دستیابی به اهداف قانون است. یکی از لوازمی که تضمین کننده چنین امری است، اهتمام شایسته قانونگذاران بر رعایت اصول و قواعد قانون نویسی است.

عدم توجه به این نکته که طرح یا لایحه قانونی که در حال رسیدگی و تصویب است، چه قوانینی را اصلاح، نسخ و ترمیم می کند، نظام قانونگذاری را دچار هرج ومرج خواهد کرد. به دلیل اهمیت این موضوع، در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ داده می شود که برخی مواد از لایحه برنامه هفتم توسعه از حیث تنقیحی چه تأثیری بر قوانین جاری کشور خواهد گذاشت و آیا این رویکرد از منظر اصول قانون نویسی مطلوب است یا خیر؟

در پاسخ باید گفت که بررسی ها، حاکی از آن است برخی مواد لایحه برنامه به تغییر بخشی از قوانین جاری کشور بدون رعایت قواعد تنقیح منجر می شود که این امر، از منظر اصول قانون نویسی، امری نادرست به نظر می رسد. نظام حقوقی کشور از این به هم ریختگی ها آسیب های فراوانی دیده است. بنابراین برای تحقق نظام تقنین کارا، توصیه و پیشنهاد می شود تا هر یک از مواد لایحه برنامه که منجر به اصلاح قوانین کشور می شود و ماهیت برنامه ای ندارد، در قانون جاری مرتبط به خود جایابی و تعیین تکلیف شود.

تهیه و تدوین : آقای محمد برزگر خسروی /
همکاران : آقای امین اله پاک نژاد / آقای امیرحسین بامتی طوسی /
ناظر علمی : آقای مهدی عبدالملکی /
اظهارنظر کننده : آقای احمد مرکز مالمیری /
ویراستار ادبی : خانم زهره عطاردی /

نسبت سنجی لایحه برنامه هفتم توسعه با ضرورت جانمایی ایران در نظم جدید جهان

مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی به بررسی نسبت لایحه برنامه هفتم توسعه و ضرورت جانمایی ایران در نظم جدید جهانی پرداخت.

نسبت سنجی لایحه برنامه هفتم توسعه با ضرورت جانمایی ایران در نظم جدید جهان

به گزارش روابط عمومی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات اقتصادی این مرکز در گزارشی با عنوان «بررسی لایحه برنامه هفتم توسعه (45): نسبت سنجی لایحه با ضرورت جانمایی ایران در نظم جدید جهان» تصریح کرد مجموع وقایع رخ ‌داده در سال‌های گذشته، همه نشان‌دهنده آن است که نظم جهانی به‌نحو قابل‌توجهی در حال فروپاشی و نوزایی است.

بروز رویدادهایی نظیر چندپاره شدن زنجیره تأمین جهانی، افزایش رویه‌های غیر‌مبتنی‌بر ارز جهان‌روا (مانند رویه‌های مالی منطقه‌ای و دو و چندجانبه)، پدیدآیی زنجیره ‌ارزش‌های چندقطبی رقیب، قدرت‌گیری جریان تجارت زمینی در برابر مسیرهای تجارت دریایی به وسیله‌ی گسترش اتصالات زیرساختی و در‌نهایت، رقابت قدرت‌ها بر سر تکنولوژی‌های جدید، همگی در همین فضا قابل تحلیل هستند. در دوران جدید، الگوهای رقابت برای دستیابی به قدرت، چندبعدی شده‌اند و خود را در قالب جنگ‌های کریدوری به نمایش می‌گذارند.

این تغییر نظم، پدیده‌ای است که تحریم ایران جزئی از آن است. این پدیده به‌نحو مؤثری، زیست حکمرانی ایران را دستخوش تغییر و چالش کرده ‌است. با گذر زمان و تغییر مختصات نظم بین‌المللی، لزوم بازتعریف و جانمایی جدید ایران در نظم بین‌الملل احساس می‌شود؛ این ضرورت از آن جهت فوریت پیدا کرده است که نفت، خاصیت راهبردی پیشین خود را برای اقتصاد ایران از دست داده و صرفاً به کالایی اقتصادی برای واردات اقلام اساسی تبدیل شده است. این در حالی است که بسیاری از کشورهای منطقه و فرامنطقه، در حال بازتعریف نقش بین‌المللی خود هستند و اگر ایران، نقش جدیدی برای خود فراهم نکند بروز مخاطرات راهبردی و امنیتی دور از انتظار نخواهد بود.


این گزارش با بیان اینکه تحولات کریدوری عظیمی در منطقه و فرامنطقه در حال رخ دادن است و بسیاری از آنها در مسیر کوچک ‌کردن اقتصاد ایران در جریان هستند، عنوان کرده که در لایحه برنامه هفتم به موضوع‌‌های بین‌المللی این‌چنینی دقت نشده است و تنها در موضوع دیپلماسی انرژی، توسعه دریا‌محور و تبادلات علمی چنین نگاهی را می‌توان ردیابی کرد که اگرچه نقطه قوت هستند ولی همچنان به‌دلیل آنکه موضوع‌های بخشی هستند، نمی‌توانند زمینه بازتعریف نقش بین‌المللی ایران را فراهم آورد.


موضوع مهم دیگری که در این گزارش ذکر شده، آن است که لایحه برنامه به‌صورت مشخص با تکیه بر نظم حکمرانی زیست نفتی سابق ایران تنظیم شده و فاقد هرگونه سیاست در راستای افزایش درآمد بوده و به‌نوعی ایده مرکزی آن، این است که کیک ِ (در حال کوچک ‌شدن) اقتصاد چگونه باید بازتوزیع شود. این نحوه تدوین در حالی است که در ماه‌های اخیر مقام معظم رهبری به‌صورت صریحی در بیاناتشان به تغییر در نظم جهانی و لزوم جانمایی ایران در نظم جدید جهانی اشاره داشته‌اند. نمود این فقدان نگاه راهبردی در برنامه‌ هفتم را می‌توان در حوزه امنیت غذایی و اقلام اساسی، ترانزیت، پروژه‌های پیشران و تأمین مالی خارجی، اشتغال، سیاست‌های ارزی، انرژی و دیپلماسی اقتصادی مشاهده کرد.


در بخشی از این گزارش آمده است که اقتصاد ایران در شرایط حاضر برای پیشرفت به‌شدت نیازمند ایجاد نسبت‌های معنادار با سایر حوزه‌های جغرافیایی جهان است؛ این ارتباط باید در حوزه‌ها‌ی اقتصادیِ دارای مقیاس بالا، چندبعدی و پیچیده برقرار شود.


در این راستا راهبردهایی چون تغییر الگوی زیست حکمرانی از الگوی نفتی به الگوی حکمرانیِ مبتنی بر هم‌بست حوزه‌های قدرت، ایفای نقش ایران در جریان‌های کلان تجاری جهان و منطقه و کریدورهای اقتصادی در لایه‌های زنجیره تأمین، زنجیره ارزش و جریان‌های مالی، تجاری، صنعتی و همچنین تغییر ریل از سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی درون‌نگر مبتنی‌بر منابع نفتی یا فاینانس‌های متکی به منابع نفت به‌سمت جذب سرمایه‌گذاری‌های ژئوپلیتیک مورد تاکید این گزارش بوده است.

گزارش مرکز پژوهش‌ها پیشنهاد کرده است که بخشی مجزا با عنوان «جانمایی ایران در نظم جدید جهان» ذیل فصل طرح‌های کلان پیشران (فصل 10) یا سیاست خارجی (فصل 21) برنامه هفتم توسعه اضافه شود. ایجاد نهاد راهبر توسعه و طراحی برنامه‌های هم‌بست مشتمل بر پروژه‌های اقتصادی، زیرساختی، سیاسی و امنیتی دارای وجه بین‌المللی و واجد امتداد حکمرانی داخلی، از اجزای مهم این پیشنهاد اصلاحی هستند.

 فرشاد مومنی: برنامه هفتم توسعه در حد شوخی است؛ نمی دانیم بخندیم یا بگرییم!

 فرشاد مومنی: برنامه هفتم توسعه در حد شوخی است؛ نمی دانیم بخندیم یا بگرییم!

استاد دانشگاه علامه طباطبایی با هشدار جدی درباره کیفیت پایین سند برنامه هفتم توسعه که آن را تا حد یک شوخی، تنزل می دهد، گفت: تنها یکی از نقدهای جدی این است که در این سند هیچ حرفی درباره صنعت ساخت و محیط زیست و بحران ها و نگرانی های مردم، خام فروشی و آشفتگی ها و… وجود ندارد؛ حال آنکه می گوید سه برنامه قبلی شکست خورد و اکنون هیچ عبرتی از شکست آن سه سند وجود ندارد و اتفاقا بدتر از آن هم سه سند عمل شده است!

فرشاد مومنی استاد دانشگاه علامه طباطبایی و عضو وابسته فرهنگستان علوم در سخنرانی پیرامون فرآیند تدوین برنامه هفتم و چشم انداز آن با تاکید بر نیاز مبرم به یک برنامه با کیفیت؛ لایحه برنامه هفتم را تنها شبحی از برنامه با کیفیت دانسته و آن را از وجوه مختلف مورد انتقاد قرار داد.

او در ابتدای سخنرانی خود گفت: همه شواهد حاکی از آن است که نظام حکمرانی از بعد اندیشه از ضعف مفرط در رنج است و به جای آن که بایسته های حل مساله را در دستور کار قرار دهند، در مسیر معکوس حرکت می کند و این رافع مسئولیت ما نیست و سعی می کنیم به سهم خود وظیفه تاریخی خود را انجام دهیم.

رییس موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد؛ درباره این سوال که «چرا فرآیند تدوین برنامه هفتم را به عنوان بحث کلیدی انتخاب کرده ایم.» اظهار کرد: در شرایط کنونی، یک برنامه با کیفیت توسعه می تواند منشاء خیرهای بسیار بزرگ شود و بسیاری از محدودیت ها و محرومیت های کشور را به حداقل برساند. از نظر ما در شرایط فعلی یکی از مهمترین کارکردهای برنامه با کیفیت توسعه، این است که می تواند منجر به تقویت حس ملی شود.


نیاز مبرم کشور به یک برنامه توسعه با کیفیت
مومنی افزود: همه گزارش های رسمی انتشار یافته از ناحیه حکومت با عنوان “سنجش ارزش ها و نگرش های ایرانیان” نشان می دهد که به خاطر نابخردی ها، فسادها، مشارکت زدایی ها و خطاهای فاحش در عرصه سیاست خارجی، کشور ما با بحران حاد حس ملی روبروست و یک برنامه با کیفیت در شرایطی که تعداد بحران های رویاروی سیستم، از حدود متعارف فراتر رفته و در همه عرصه های حیات جمعی انعکاس دارد و نیز وقتی ما با روند نگران کننده در هم تنیدگی و سینرژی بحران ها روبرو هستیم؛

یک برنامه با کیفیت که به مسائل حیاتی و تهدیدهای حاد داخلی وخارجی پردازد، می تواند برای کشور منشاء خیرهای بزرگ باشد.

او گفت: مساله بسیار حیاتی دیگر این است که حتی در گزارش های رسمی، احساس نگرانی شدید نسبت به سرخوردگی نسبتا فراگیر و امید اندک به آینده وجود دارد. در حالی که اگر ما یک برنامه با کیفیت داشته باشیم و در آن نشان دهیم با انباشت ذخیره دانایی کشور می توان به خطاهای اصلی و کانون های اصلی شکل دهنده به وضع موجود رسید و ساز و کارهای امیدوار کننده برای برون رفت از آنها را طرح کرد و این امید به آینده ایجاد می کند.


نظام حکمرانی مملکت در سلطه مناسبات رانتی!

این استاد دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: به واسطه سلطه مناسبات رانتی نظام تصمیم گیری کشور از یک سرگردانی و روزمرگی نامتعارفی در رنج است و قادر به تشخیص اولویت های خود نیست و یک برنامه با کیفیت توسعه می تواند اکسیری برای برون رفت از همه این گرفتاری ها باشد و اهمیت این مساله به ویژه از این ناحیه جدی تر می شود که ما با یک روندهای به غایت نگران کننده واگرایی ها روبرو هستیم.

حتی آنچه که در گزارش های رسمی درباره این روندهای واگرایی مشاهده می شود به اندازه ای تکان دهنده و نگران کننده است که باید برانگیزاننده باشد و این لوازمی دارد که همه آنها در برنامه های با کیفیت جایگاه بایسته دارند.

او گفت: در اسناد سازمان ملل متحد ، آنجا که راجع به کارکردهای نجات دهنده برنامه های با کیفیت توسعه سخن به میان می آید، بر روی این مساله تاکید می شود که کیفیت برنامه و فرآیند تدوین برنامه تجلی کننده همزمان دو مساله حیاتی “عقلانیت” و “هدفمندی در یک سیستم” است.

منظور از عقلانیت این است که برنامه به ما کمک می کند که بهترین و خردورزانه ترین ابزارها را برای مواجهه با مسائلمان انتخاب کنیم و مفهوم هدف مندی ناظر بر این است که برنامه کمک می کند بر روی آینده مطلوب اجماع شود.


« ایرانی ها تا وقتی به تصویر “هویت جمعی” نرسند، آش و کاسه همین است! »
مومنی ادامه داد: تمام مطالعات کلیدی تاریخی درباره ریشه های تداوم توسعه نیافتگی در ایران روی این مساله اجماع دارند که بیش از چهارصدسال است که ایرانیان قادر به صورتبندی دقیق وضع مطلوب نیستند و بیشتر آمال و آرزوها را به عنوان وضع مطلوب در نظر می گیرند.

به همین دلیل است که نویسنده کتاب “مقاومت شکننده” که تلاش کرده از بر آمدن صفویه تا دولت دوم مرحوم هاشمی رفسنجانی از چرایی تداوم توسعه نیافتگی رمزگشایی کند، می گوید: « ایرانیان به طور نسبی درباره مشخصه های آن وضعیتی که نمی خواهند، زودتر به تفاهم می رسند و به همین دلیل هم با وجود همه تفاوت ها در نگرش، ارزش و آرزوها سر بر هم زدن نظم کنونی زود باهم به تفاهم می رسند.

اما وقتی نوبت به مستقر کردن نظم مطلوب می شود شروع به حذف خشونت بار یکدیگر می کنند.

وجه تسمیه آن کتاب این است که ایرانی ها تا وقتی که نتوانند به تصویر “هویت جمعی یافته” برسند، آش همین است و کاسه همین کاسه و چهار صد سال است که این روند تکرار می شود. »


این برنامه، شایسته جامعه ای با ۱۴ میلیون جمعیت دانشگاهی، نیست
رییس موسسه دین و اقتصاد، در توصیف سند لایحه برنامه هفتم توسعه گفت: در این سند به جای برنامه با کیفیت شاهد یک شبح پوچی از یک سند با کیفیت هستیم و همه از این مساله لطمه می بینیم.

کوشش ما این است که به اندازه توانمان کمک کنیم که به عزیزان بگوییم که این شیوه برنامه ریزی شایسته جامعه ای نیست که ۱۴ میلیون از جمعیتش تحصیلات دانشگاهی دارند و همان طور که شایسته جامعه ای با این شدت و عمق بحران ها نیست و طنز تلخ ماجرا این است که ما ظرفیت های دانایی مان برای برون رفتن از این شرایط کافی بوده و این مشخصه های نظام تصمیم گیری های اساسی کشور که در اسناد رسمی هم منتشر شده است.


هفت دلیل شکست برنامه های توسعه در ایران
او با بیان این که «می گویند در طول تاریخ برنامه ریزی در ایران، دلیل شکست برنامه ها، هفت مشخصه در نظام تصمیم گیری هست» تصریح: این هفت مشخصه عبارت اند از “غیرمشارکت جویانه بودن”، “غیرعلم محور بودن”، “کوته نگر بودن”، “بخشی نگر بودن”، “منبع محور بودن”، “تک بعدی نگری” و “رادیکالیسم” یعنی می خواهند یک شبه ره صد ساله بروند و بنابراین اسیرانگیزش های مشکوک توسعه با شوک درمانی است.

این نظام تصمیم گیری تا وقتی این هفت گرفتاری را به رسمیت نشناسد و برای آن دنبال درمان نرود، نمیتواند از بحران خارج شود.


۵۰ سال مطالعه، می گوید مبنای تصمیم گیری ها در ایران به ” شوک درمانی” اعتیاد دارد!
این عضو وابسته فرهنگستان علوم با بیان این که «در چارچوب برنامه ریزی توسعه مهم ترین مساله ایجاد وفاق جمعی درباره حیاتی ترین دور باطل اصلی یعنی “بازتولید کنندگی توسعه نیافتگی” است.» ادامه داد: مجموعه مطالعات نزدیک به ۵۰ ساله من درباره ریشه های تداوم توسعه نیافتگی در ایران می گوید هیچ عنصری در طول تاریخ ایران به اندازه خصلت شوک زدگی جامعه، عامل این مساله نیست.

نظام تصمیم گیری های اساسی کشور متاسفانه به شوک درمانی اعتیاد یافته است و ریل هایی ایجاد کرده که منتهی به قهقهرا و سقوط و انحطاط می شود و هر روز که می گذرد، هم هزینه اصلاح بالا می رود و هم احتمال در مسیرهای بدون بازگشت افزایش می یابد.


بیش از یک قرن در اسارت نوسانات قیمت نفت!
او گفت: جامعه ما بیش از صد سال است که به نوسانات قیمت نفت و شوک های ناشی از آن عادت کرده است و در اسارت آن قرار دارد و نمی تواند از آن بیرون بیاید. هر چقدر که به سال های جدید نزدیک تر می شویم شوک های دیگری هم می آیند که یکی از دیگری خطرناک تر و فاجعه ساز تر شده اند. مثل شوک تحریم، شوک پاندمی و از همه مخرب تر شوک های مربوط به سیاستگذاری های نابخردانه در قیمت های کلیدی و اساسی.


“هویت زدایی جامعه” محصول “شوک درمانی” است
این استاد دانشگاه ادامه داد: از دریچه اندیشه توسعه، وقتی شوک به جامعه وارد می کند جامعه احساس گسستگی از هویت خود را پیدا می کند. این که می بینید در کانون های تصمیم گیری کشور، نفوذی پیدا می شود دلیل دارد.

در واقع اندیشه توسعه می گویند ایجاد شوک، هویت زدایی می کند و فرد در جامعه برایش منافع ملی در حاشیه قرار می گیرد. او با شوک، موقعیت و جهت را از دست جامعه می گیرد و نمی داند چه می کند و بایسته های برخورد با شرایط کنونی چیست و مساله مهم تر این است که شوک باعث می شود که مخاطبانش به هر چیزی تن بدهند.


بعد از مرحله شوک درمانی؛ نوبت به “آنومی” در ایران می رسد!
مومنی در ادامه توصیف خود از آثار مخرب شوک درمانی گفت: در شرایط شوک زدگی جامعه و مسئولان کلیدی کشور، تصمیم ها و انتخاب ها آشفته و “اکنون زده” می شود. جامعه “اکنون زده” از گذشته خود گسیخته و نسبت خود را با آینده حذف کرده است. تمام مشخصه های این جامعه را در فرآیند برنامه ریزی توسعه می بینید.

آنچه که ما در نهایت اخلاص و ارادت و خضوع به نظام تصمیم گیری کشور گوشزد می کنیم این است که مرحله پس از شوک ، آنومی است یعنی ناهنجاری و بی هنجاری است.


نشانه های آنومیک خطرناک در تصمیم گیری های اساسی مملکت!
فرشاد مومنی با انتقاد از برخی رفتارهای حکومت در ماه های اخیر گفت: این که برخی در این حکومت روی زلف خانم ها این همه انرژی می گذارند و بعضا از مسائل حیاتی مملکت غفلت می شود؛ این یک نشانه است که ما به سمت مناسبات آنومیکِ خطرناک حرکت می کنیم و من بی پرده و مشفقانه می گویم که سطح آنومی در نظام تصمیم گیری های اساسی کشور به مراتب خطرناک تر از سطح آنومی در سایر اقشار جامعه است.

مسیر این طور است “شوک – آنومی – فروپاشی”!

به صراحت می گویم که آنومی را در رفتارهای نظام تصمیم گیری و تخصیص منابع کشور می بینیم و مشخصه های فراوانی درباره این آنومی وجود دارد! مثلا با تصمیم گیرندگانی روبرو هستیم که خود سیاست تورم زا انتخاب می کنند و بعد که عوارض این سیاست برملا شد، خودشان اپوزیسیون می شوند و اعتراض می کنند که این چه بساطی است! و متوجه نیستند که کارهای خودشان این بساط را سر کشور آورده است.


شوک درمانی می کنید و بعد از عواقبش متعجب می شوید؟!
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: تصمیم گیرانی در کشور ابتدا شوک وارد می کنند و بعد از افزایش قیمت ابراز شگفتی و ناراحتی می کنند. یا اجازه جولان به بانک های خصوصی می دهند در حالی که طبق گزارش دستگاه های رسمی طی این دو دهه که از ظهور بانک های خصوصی در ایران گذشته است، ما در حالی رشد حدود ۳۶ درصدی تولید داشتیم که کشور با ۱۰ هزار و ۲۵۰ درصد رشد نقدینگی مواجه شده است!


تا بانک های خصوصی را متوقف نکنید روی خوش نمی بینید
او ادامه داد: بانک های خصوصی این همه فاجعه ایجاد کرده اند و ما بارها و بارها به صراحت و به اعتبار تجربیات پرشمار تاریخی سایر کشورها، گفته ایم که تا اینها را متوقف نکنید روی خوش نمی بینید اما باز می خواهند وصله پینه کنند و به این واقعیت تن ندهند!

می گفتند بانک خصوصی بیاید تا رقابت بالا برود و سهم پول و ربا در اقتصاد ملی و فشار ربوی تولید کننده به مردم کاهش یابد؛ بعد می گویند برای فضای رقابتی به بانک های خصوصی اجازه دهیم نرخ بهره بیشتر بگیرند!

به زلف خانم ها گیر می دهید اما مناسبات ربوی را مسکوت گذاشته اید!
او با بیان این که در حالی به نام اسلام به زلف خانم ها گیر می دهید که در قرآن می گوید “… فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّه …” (بخشی از آیه ۲۷۹ سوره بقره در مذمت ربا) و این تکان دهنده ترین هشدار قرآن است، گفت: متاسفانه مناسبات ربوی وحشتناک را مسکوت گذاشته اند!


در کجای دنیا به این شدت به رباخواران باج می دهند و انتظار توسعه هم دارند؟!
فرشاد مومنی ادامه داد: در ۱۰ سال گذشته بهای پول برای تولید کنندگان به طور متوسط بین ۵ تا ۱۰ برابر میانگین جهانی، رشد داشته است؛ بعد به تولید کننده می گویند چرا نمی توانی با رقبای خارجی رقابت کنی؟ به ساختار هزینه های بنگاه های تولیدی، بهای پول یعنی سهم ربا در قیمت تمام شده محصولات صنعتی در ایران اضافه شده است و این بین سه تا ده برابر عامل انسانی است!

کجای دنیا با این شدت نیروی انسانی را استثمار می کنند و با این شدت به رباخواران باج می دهند و بعد انتظار توسعه هم دارند؟! اینها نشانه های آشفتگی است. بی سابقه ترین رانت ها را به بخش خصوصی می دهند و همه چیز از آشفتگی وحشتناک حکایت دارد.


حذف برنامه تولید صنعتی در راستای سرویس دهی به مافیاست!
او در بخش دیگر از سخنان خود گفت: در حالی که با شکاف هیولایی بین عرضه و تقاضای کل روبرو هستیم، عزیزان در راستای سرویس دادن به مافیاها و در ادامه روند به شدت قهقرایی و مشکوک در عرصه تصمیم گیری و تخصیص منابع، لایحه برنامه تولید صنعتی در این سند کنونی، حذف شده است .

بحث از محیط زیست که طی سالیان اخیر آسیب های زیادی دیده است، را از سند برنامه حذف کرده اند یعنی فکر می کنند در صورت مساله حرف نزنیم مشکل حل می شود.


طی دهه ۹۰ و در کمتر از سه سال، جمعیت فقرا دو برابر شد
این استاد دانشگاه تاکید کرد: همان طور که درباره فقر هشدار دادم، اکنون هم هشدار می دهم که سیاست شوک درمانی، سیاست فقرزا و فلاکت زا است و حکومت باید به هوش بیاید! در حالی که طی هفتاد سال برنامه ریزی توسعه ای ایران در گذشته، ده ها سال طول می کشید تا جمعیت فقیر کشور دو برابر شود.

در دهه ۱۳۹۰ ظرف کمتر از سه سال، اندازه جمعیت فقیر کشور دو برابر شده است. عین همین مساله برای محیط زیست وجود دارد. گزارش های رسمی می گوید در سه سال اخیر، ایران حدود ۶۶ رتبه در رنکنیگ بین المللی به سمت بحران زده ترین کشورها در زمینه محیط زیستی سقوط کرده است. در واقع تغییر اقلیمی که به واسطه این سهل انگاری ها به ایران تحمیل شده، باعث شده است که در معرض چه فجایع عظیمی باشیم.


به ازای هر واحد اضافه درآمد از ناحیه شوک درمانی؛ هزینه های دولت سه و نیم برابر می شود!
او با بیان این که «من ۵۰ نشانه آشفتگی را لیست کرده ام و اینجا فقط چند نشانه را می گویم» افزود: اگر از مسیر علم وارد شویم و اعتیاد حکومت به آشفتگی را بفهمیم، می توانیم نجات یابیم. بزرگترین مشخصه این سند لایحه برنامه هفتم، این است که مطلقا به این مساله توجه نکرده است.

قبلا گفتیم که شوک نرخ حامل های انرژی، کمر تولید و مردم و مالیه دولت را می شکند اما اینها گوش نکردند. از نطقه عطف ۸۹ تا امروز یکی از مولفه های فلاکت و پس افتادگی و وابستگی و بی عدالتی در ایران، همین شوک های گاه و بیگاه است که به حامل های انرژی وارد می کنند و فکر می کنند اگر شوک بزنند، پول بیشتر در می آورند. در حالی که طبق گزارش رسمی سازمان برنامه بودجه به ازای هر واحد اضافه درآمد از ناحیه شوک درمانی، هزینه های دولت سه و نیم برابر بیشتر می شود!

یعنی یک فرورفتگی در باتلاق بدهی پیدا می کند. چرا علی رغم الزام قانونی، دولت محترم چندین سال است شرم می کند که بگوید چقدر بدهکار است و هزار جور ابزار پیدا کرده، برای این که میزان بدهی واقعی را پنهان کند. اگر این شرم را می فهمید این رویه های بدهکارساز را متوقف کند. شرم استمرار آن کار که خیلی بیشتر است.


بگویید پول هدفمندی را کجا هزینه کردید؟!
مومنی ادامه داد: یک وجه دیگر آشفتگی این است که چیزی درست کرده اند به عنوان سازمان هدفمندی . سازمان هدفمندی، مسئولیت و ماموریتش این است که اضافه درآمدهای موهوم مربوط به شوک درمانی را صرف رفاه مردم و تولید کنندگان و زیرساخت های کشور کند.

حالا این گزارش رسمی را ببینید که بر حسب داده های مربوط به سال ۱۴۰۱ منابع این سازمان به کجاها رسیده، که به تولید کنندگان نداده است! به زیرساخت ها نداده است! به مردم هم به اندازه ای می دهد که تنها ۲۵ تا ۳۰ درصد آن فاجعه ای که بر سر رفاهشان آمده را جبران می کند!

در فهرست پرداخت ها «کمک به تولید آثار فاخر صداوسیما» ، «تقویت فرهنگ دینی در شهرستان ها»، «پرداخت به برخی نمایندگی ها در دانشگاه ها»، «پرداخت به شبکه جهانی ثقلین و تقریب»، «پرداخت به فرهنگستان زبان و ادب فارسی»، «پرداخت به کارگروه ملی زیارت» و … بقیه اش که غمبارتر از اینهایی هست که خواندم نیز وجود دارد.

پس ببیینید ما دچار آشفتگی سیستمی هستیم و این آشفتگی سیستمی در بالاترین سطحش در نظام تدبیر ما منعکس شده است.


سنسورهای سیستم و قابلیت یادگیری اش از کار افتاده!
او با بیان این که «سنسورهای سیستم از کار افتاده» ادامه داد: سیستم قادر نیست مسائل اصلی خود را تشخیص دهد و مسائل دم دستی و پوچ را اولویت می دهد . از آن مهمتر این است که در اقتصاد سیاسی بین المللی می گویند سقوط رابطه مبادله به معنای سقوط توان رقابت و توان مقاومت اقتصاد ملی است.

ما بی سابقه ترین سقوط ها را در سه دهه گذشته تجربه کرده ایم؛ درست مثل ماجرای فقر و محیط زیست. شدت سقوط در دهه ۱۳۹۰ از شدت سقوط ۶۸ تا ۹۰ به مراتب بیشتر است یعنی هم شکنندگی بیشتر شده و هم دوره زمانی بازتولید بحران ها شدت گرفته است؛ اینها را رها کرده اند.

جامعه ای که در کمتر از سه سال، تعداد جمعیت فقیرش دو برابر می شود، حالا سیاست های فقرزای خود را شدت بخشیده و من در زمان بررسی لایحه بودجه ۱۴۰۲ نشان دادم که با اجرای این لایحه، توان مالی حکومت برای محرومیت زدایی به غیر از عائله خود به صفر می رسد. یعنی ما در حال سقوط به باتلاق خیلی خطرناکی هستیم.

سیستم علاوه بر این که سنسورهای خود را از دست داده، قدرت یادگیری خود را نیز از دست داده است. با وجود آنکه سی و چند سال شوک درمانی اجرا شده و هر سال دریغ از پارسال شده است، باز تمایل به شوک درمانی دارند.


با وجود برنامه؛ اما ۸ سال بعد از جنگ، بدهی دولت از کانال بودجه عمومی ۸ برابر شد
او با بیان این که «ماجرای شوک درمانی در ایران دقیقا ماجرای “چی فکر می کردیم و چی شد” است» اظهار کرد: مسعود نیلی در مقاله ای که در کتاب «اقتصاد ایران» توسط موسسه نیاوران وابسته به به سازمان برنامه و بودجه در سال ۷۶ منتشر کرده ، می گوید «وقتی شوک نرخ ارز را در دستور کار قرار دادیم، انتظارمان سه چیز کلیدی بود.

در سال ۱۳۷۳ “در مورد هیچ کالا یا خدمتی، بازار دوگانه یا چند گانه نخواهیم داشت.”؛ انتظار دوم این بود که “دولت از بودجه متوازن برخوردار شود” و سوم “انتظار داشتیم با وفور ناشی از انبوه تولید روبرو باشیم.”

خب از همان ۱۳۷۵ در هر سه عرصه معلوم شد آنچه که اتفاق افتاده است دقیقا برعکس بوده است. گزارش اقتصادی سازمان برنامه در سال ۷۵ می گوید که در ۸ سال پس از جنگ در اثر شوک درمانی؛ اندازه بدهی های دولت از کانال بودجه عمومی هشت برابر شد و در همین هشت ساله اندازه بدهی شرکت های دولتی ۲۳ برابر شده است.

خب هر کسی که سنسورهایش کار می کند می فهمد که راه را اشتباه رفته است. این نشان می دهد که در کانال فساد و خاصه خرجی و فرار از نظارت، افتاده و این یعنی قرار گرفتن در روندهای ضدتوسعه ای!


اصرار بر سیاست های شکست خورده “شوک درمانی” در دولت قبل
این استاد دانشگاه ادامه داد: این فرد که مقاله اش را ذکر کردم یکی از پراصرارترین افراد در زمینه استمرار شوک درمانی بوده است. یادتان باشد ۱۳۹۲ که حسن روحانی به عنوان رییس جمهور انتخاب شد، باز هم ایشان یک پست ویژه به عنوان مشاور عالی گرفت و دوباره از شوک درمانی همزمان نرخ ارز و قیمت های حامل های انرژی در بودجه ۹۳ دفاع کرد. یعنی آن که می نویسد که بنیه یادگیری خود را از دست داده است و این نشانه آشفتگی است.

او با بیان این که «الان می گویند ما دانش بنیانی اهمیت می دهیم» افزود: تمام گزارش های رسمی می گوید به ازای هر شوک، یکی از مهمترین کانون های آسیب بیننده ایران، ظرفیت های دانش بنیانی است چرا که با هر شوک درمانی، شاهد تمایل خروج سرمایه های انسانی و مادی در کشور هستیم و در داخل هم این این شوک باعث می شود که سهم بنگاه های معدنی – رانتی افزایش یابد و بنگاه های صنعتی واقعی سقوط می کند و در کل سی ساله گذشته بدون استثنا این روند استمرار داشته است.


اداره کشور به شیوه پاورپوینتی رسیده!
به عنوان یک نشانه از ۱۱ نشانه ای که وجود دارد فقط به یک جنبه اشاره می کنم که اگر در مملکت ما، نهادهای نظارتی بخواهند الفبای صلاحیت مقام نظارتی و شان نظارتی شان را رعایت کنند، باید به سند نظام برنامه ریزی برنامه هفتم نگاه کنند که در تاریخ ۱۴ شهریور ۱۴۰۱ منتشر شده است؛ این جزو معدود سندهایی است که خود سازمان برنامه منتشر کرده و اسمش “خلاصه مدیریتی چارچوب اصلی نظام برنامه ریزی برنامه هفتم” است.

وقتی این عنوان را می گذارند آدم فکر می کند لابد سند تفصیلی تری هم وجود دارد، حال آنکه تا امروز سند اصلی منتشر نشده است!

بعضی کارشناسان سازمان برنامه می گویند اصلا چنین چیزی وجود خارجی ندارد. این سیستمی شده برای اغواگری نزد آدم هایی که جایگاهی در تصمیم گیری دارند اما از بنیه بایسته کارشناسی، عاری هستند. اینها شیوه ای ابداع کرده اند که من آن را “شیوه پاورپوینتی اداره کشور ” می گذارم!

یعنی پاورپوینتی که نه مطالعه روندی دارد نه مستندات و نه مسئولیت ایجاد می کند. هر چه منتشر می کنند روی آن می نویسند مقدماتی و غیرقابل استناد! الان یک پله بالاتر رفته اند و فقط پاورپوینت منتشر می کنند.

جالب است که در این سند ادعا کرده که یکی از اسناد بالادست ما سیاست های کلی برنامه هفتم است. طنز تلخ ماجرا این است که سند سیاست های کلی برنامه هفتم بعدا ۲۲ شهریور منتشر شده است. وقتی ماجرا را از شایسته گزینی و شفافیت و صداقت به یک ترجیحات دیگر بر می گردانند از این ماجراها هم پیش می آید و اگر نیاید مایه شگفتی است.

این آشفتگی و انواع و گونه هایش در ساحت نظر و عمل و اجرا را به خوبی در همین ۲۹ اسلایدی که منتشر کرده اند می بینید.


تعارض های عجیب در برنامه هفت توسعه/ نمی دانیم بخندیم یا گریه کنیم!
در جای دیگری می گوید هدف ما پیشرفت عدالت محور است؛ در جایی دیگر می گوید رشد فراگیر و در جایی دیگر می گوید دانش بنیانی؛ در حالی که آنها که الفبای برنامه ریزی و توسعه را می فهمند می دانند که این اهداف در جاهایی متعارض می شوند یعنی دوستان همزمان همه چیزهای خوب را هدف کرده اند در حالی که هیچ گزارشی از شرایط فعلی ارائه نشده است! عین این قضیه در سند لایحه برنامه هم هست.

دیگر این که در ۲۹ اسلاید می گوید این سه؛ هدف هستند، در بعضی جاها می گوید رویکرد هستند، بعد اینها را به عنوان رویکرد در کنار رویکردهای دیگری می گذارد! نمی دانیم گریه کنیم یا بخندیم به این بنیه سازمانی که می خواهد بقیه را برای تن دادن به الزامات برنامه به خط کند!

نکته دیگر؛ تناقض هایی است که وجود دارد؛ این سند در مجموعه ای که به یکدستی در حکومت افتخار می کنند، تهیه شده است ولی بعدا می گوید ما می خواهیم نقش انسان ها و مشارکت شان را تقویت کنیم و نقش استان ها را تقویت کنیم و می خواهیم حمایت اجتماعی را افزایش دهیم اما چه جوری اش؟ تکلیفش روشن نیست!


کپی کاری از گزارش چند روز قبل تر، مرکز پژوهش های مجلس
نکته بعدی این است که در این سند آمده که یک سری کلان روندها و ویژگی های برنامه ریزی و الزام رویکردهای اتخاذ شده و مبانی نظری ادعایی را مطرح کرده است اما هیچ کدام با هیچ کدام دیگر، رابطه اش روشن نیست و تلخ ترین قسمت، این است که روندهای آن بخش کلان، عینا یک کپی از گزارشی است که چند روز قبل، مرکز پژوهش های مجلس منتشر کرده بود! یعنی شتاب زدگی و ظاهر سازی و ادا دورآوردن و کپی برداری و بی بنیه بودن!


در جهت منافع بانک های خصوصی، داده های مربوط به اضافه برداشت بانک ها از بانک مرکزی را حذف کرده اند!
رییس موسسه دین و اقتصاد در ادامه انتقادهایش از لایحه برنامه هفتم توسعه گفت: وقتی این آشفتگی پیش بیاید، سیاست زدگی به جای شفافیت و صداقت سیطره می یابد و شما رد چنین چیز غم انگیزی را در این سند این طور می بینید که از یک سو ادعا می کند این برنامه از سیاست های کلی بهره گیری کرده است؛

در حالی که وقتی این سیاست آمد، سیاست های کلی منتشر نشده بود و بعد در سیاست های کلی نکته هایی مورد تاکید قرار گرفته است که اینها هیچ کاری در آن جهت نکرده اند!

بلکه نظام اجرایی کشور دقیقا در جهت عکس آن حرکت کرده است. مثلا در بند ۱۹ سیاست های کلی تصریح شده که همه چیز باید شفاف شود، در حالی که ما با یک شفافیت گریزی نظام وار و نهادمند در این برنامه روبرو هستیم! غم انگیز است در سیاست های کلی بیشترین تاکید بر جریان پول شده که باید بالاترین سطح شفافیت را داشته است.

اینها در جهت این که منافع بانک های خصوصی را رعایت کنند، داده های مربوط به اضافه برداشت بانک ها از بانک مرکزی را از لیست حذف کرده اند. بیش از ۱۵ سال است که داده های مربو ط به سهم واسطه گری های مالی را حذف کرده اند و همینطور جریان حذف ادامه دارد.


این سند هیچ اعتنایی به گذشته و روند مخرب و ضدتوسعه ای کنونی کشور ندارد!
او با اشاره به سند لایحه برنامه هفتم در ادامه گفت: در این سند هیچ بحثی درباره مفهوم توسعه و چگونگی اجماع بر سر آن وجود ندارد؛ بحثی راجع به این که چطور به یک درک روشمند فراگیر از شرایط محیط داخلی و محیط بین المللی برسیم وجود ندارد. شما می دانید الان آگاهی از شرایط محیط بین المللی برای ما ای بسا مهمتر از آگاهی از شرایط داخلی هم شده است؛ اما هیچ بحثی درباره آن نیست.

هیچ تحلیلی راجع به این که چرا به این روز افتاده ایم، وجود ندارد و هیچ منطقی برای انتخاب اولویت ها در آن نیست و همینطور هیچ دلیلی برای چرایی شکست همه برنامه های قبلی ارائه نشده است.

در این سند هیچ بحثی از این که ما دچار چه محدودیت های انسانی و مادی و سازمانی و بین المللی و اقتصاد سیاسی هستیم وجود ندارد! در حالی که اسمش سند برنامه است، ولی هیچ بحثی راجع به روندهایی که باید متوقف شود، وجود ندارد. این سند و آن لایحه، هیچ اعتنایی به تصمیم گیری درباره روند های مخرب و ضدتوسعه ای جاری، نکرده است.


در چارچوب مناسبات رانتی هر کسی لاف زن تر و سخنگوی بی ضابطه تری باشد، ارز و ریال بیشتری می گیرد!
او با ابراز این عقیده که «در چارچوب مناسبات رانتی هر کسی که گزافه گو تر و لاف زن تر و بی ضابطه سخنگو تر باشد به او ارز و ریال بیشتر تخصیص می یابد.» ادامه داد: با گذشت بیش از هفتاد سال از تاریخ برنامه ریزی مان، هنوز ساز و کاری برای مهار و بالا بردن هزینه فرصت لاف زنی و گزافه گویی و بی ضابطه گویی ایجاد نکرده ایم. من حداقل ۱۰ بار این مساله را راجع به شورای نگهبان و خطاب به این نهاد گفتم.

این که عده ای را از قیف خود عبور می دهید و به عنوان کاندیداهای پذیرفته شده، حرف هایی می زنند که مخل امنیت ملی است و وعده های نشدنی و نادرست می دهند. این طوری رای جمع کردن با آن درکی که شما از حرام و حلال خدا دارید چه حکمی دارد؟! دو دهه است که می گویم قاعده بگذارید که هر حرفی از دهان کاندیداها خارج نشود. رقابت مخرب در دادن وعده های نشدنی نکنند.

در انتخابات قبل دیدید که می خواستند پول ایران را اِل کنند و فقرا را بِل کنند و دیدید که چه کردند! اینها بحث شخص نیست بحث ترتیبات نهادیِ مشوق رانت و فساد و انحطاط است. با تمام احترام به کسی که گفت من با هفت هزار صفحه برنامه آمدم، باید از او پرسید کو پس؟ در مسابقه رانتی، مسابقه گزافه گویی با ایران چه کرده است!


سند برنامه ششم توسعه هم بی کیفیت بود و در سازمانشان کوه، موش زایید!
او در ادامه گفت: در دولت روحانی سند برنامه ششم ارائه شد که ما آن همه راجع به آن هشدار دادیم که کشور را به ورطه های خطرناک می کشد. با وجود سهل انگاری راجع به کیفیت آن برنامه؛ رییس وقت سازمان برنامه در پاسخ گفتند که ما ۸۵۰ هزار نفر ساعت برای آن وقت گذاشته ایم. من می گویم اگر با صرف آن همه زمان، این سند بی کیفیت بیرون می آید، پس در این سازمان – کوه، موش می زاید و باید فکری کنید.

این فرد در مقام توصیف راجع به این که چقدر روندهای قهقرایی کشور، خطرناک شده است گفت که در سال ۱۳۸۴ در سند قانون برنامه چهارم برای این که رشد هشت درصدی به دست آید، وابستگی مان به واردات سالانه معادل ۱۶.۵ میلیارد دلار بود؛ الان و در ۱۳۹۶ اگر بخواهیم رشد هشت درصدی پیدا کنیم یعنی سالانه به ۲۰۰ میلیارد دلار واردات نیاز داریم.

این همه سر و صدای ضدامپریالیستی و ضدصهیونیستی دارید، این میزان قهقرا در عمق ذلت آور وابستگی تولید به واردات؛ چطور شما را بر نمی انگیزد که دست از این بازی ها بردارید؟!

در برنامه هفتم دیگر آن را گزارش نکرده اند که الان اگر بخواهیم رشد هشت درصد پیدا کنیم چقدر ارز و ریال لازم است. صورت مساله را پاک می کنند و فکر می کنند ماجرا حل شد.


از یک سو لاف می زنند که برای هر چیزی برنامه دارند و از سوی دیگر طفره می روند
او در ادامه درباره لایحه برنامه هفتم توسعه گفت: بر اساس قانون برنامه و بودجه، عزیزان باید حداکثر تا شهریور ۱۴۰۰ لایحه برنامه هفتم را می دادند. زمانی که نامزد ریاست جمهوری بودند گفتند با هفت هزار صفحه برنامه آمده اند. با این همه وقتی در ابتدا که بر سر کار آمدند گفتند برنامه ای وجود ندارد و مجوزی از مجلس گرفتند و تدوین برنامه را یک سال تمدید کردند و گفتند ۱۴۰۱ این کار را می کنند.

از شهریور ۱۴۰۰ یک روند متعارض را می بینیم؛ از یک سو لاف زنی درباره این که ما راجع به هر چیزی برنامه خاصی داریم و از سوی دیگر عدم ارائه برنامه بر اساس الزام قانونی در زمان معین شده و بعد طفره رفتن از ارائه برنامه می دیدیم!

مومنی افزود: حتما دوستان به خاطر دارند که که ما نقطه عطفی در ۱۴۰۱ داشتیم و در ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ آن مقام مسئول وقت سازمان برنامه ریزی کشور رسما و علنا گفتند که از الان دیگر سازمان برنامه و بودجه درگیرفصل بودجه می شود و ما نمی رسیم و در ۱۴۰۱ برنامه نمی دهیم. تا قبل از این مصاحبه ایشان و معاون اقتصادی مصاحبه کرده بودند که چه کارهایی کرده اند و چه اسناد پشتیبانی آماده کرده اند.


حکمرانی ما معیوب است و با این شیوه راهی برای نجات کشور نیست!
این استاد دانشگاه با بیان این که «شیوه حکمرانی ما معیوب است و با این شیوه حکمرانی راهی برای نجات کشور وجود ندارد» گفت: بعد از نزدیک به دو سال طفره رفتن و علی رغم آن همه هیاهو و وعده، در سی ام اردیبهشت در سالن اجلاس سران گفتند که رونمایی می کنند. در آن رونمایی لایحه ادعایی ۳۰۲ ماده بود و همین صورتش را که نگاه کنید، در عرض یک هفته به ۱۷۵ ماده رسید ولی تعداد صفحاتش نسبت به قبلی اضافه شد!


مواد برنامه هفتم توسعه کاهش و صفحاتش بیشتر شده/ این سند هیچ عبرتی از گذشته نگرفته!
این سندی که الان بیرون داده اند، تعداد موادش ۱۱۸ شده و تعداد صفحاتش دوباره اضافه شده است. یعنی هر کدام را که نگاه می کنید یک ماجرایی دارد. بعد به جای این که منطق برنامه را ببینند، همه چیز را وارونه کرده اند! همه جای دنیا گزارش می دهند که وضع موجود را چطور می بینیم و اگر این روندها ادامه یابد چه چشم اندازی را می توان تصور کرد و بعد بر اساس آن می گویند که چه جهت گیری هایی را انتخاب کرده اند.

اما عزیزان، سندهای قبلی را منتشر نکرده اند و یک باره سند لایحه منتشر می کنند! بعد غم انگیزتر اینکه اولین پیشنویس لایحه ای است که مقامات های رسمی در جلسات رونمایی اش اذعان می کنند که این سند فاقد مشارکت دستگاه ها، بخش ها و مناطق بوده است! واقعا در قرن ۲۱ فهم ما از مشارکت و مشارکت زدایی هم در فرآیندی به نام برنامه ریزی توسعه خود را نشان می دهد!

این لایحه و سندی است که در آن هیچ حرفی درباره صنعت ساخت و محیط زیست و بحران ها و نگرانی های مردم، خام فروشی و آشفتگی ها وجود ندارد و این در حالی است که در همان سند اولیه می گوید سه برنامه قبلی شکست خورد و اکنون هیچ عبرتی از شکست آن سه سند وجود ندارد و اتفاقا بدتر از آن هم سه سند عمل شده است!


 فرشاد مومنی: برنامه هفتم توسعه در حد شوخی است؛ نمی دانیم بخندیم یا بگرییم!


مرکز پژوهش های مجلس می گوید بخش قابل توجهی از اهداف کمی این سند واقع بینانه نیست!
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: در مرکز پژوهش ها و هر دستگاه رسمی دیگری وقتی گزارشی منتشر می شود دو ویژگی دارد؛ یکی خوشبینی افراطی و دوم محافظه کاری افراطی.

ببینید این سند چه کیفیتی از نظر آشفتگی فکری داشته که مرکز پژوهش ها می گوید: اهداف کمیِ در بخش قابل توجهی از این سند، واقع بینانه نیست! و ارتباطی میان برخی اهداف و احکام مطالبه شده در بخش ها وجود ندارد و برای آن اهداف کمی ارائه شده، اهداف به تفکیک سالانه وجود ندارد و معلوم نیست هر سال باید چه بکنیم؟!

در حالی که اگر اسمش برنامه است، بودجه باید بر اساس اهداف سالانه این سند، تدوین شود. این برنامه، هدف سالانه نداشته و بخش قابل توجهی از احکامش – شاید نزدیک به شصت درصد – الان هم وجود دارد و بی خود یک متن متورم تو خالی آورده اند.

مرکز پژوهش های مجلس در ادامه می گوید که در بخشی از احکام دائمی که در این سند وجود دارد، به بسیاری از احکام دائمی موجود تعرض می شود! نه منطق این تعرض مطرح شده و نه به آن تصریح شده و نه برای آنها تعیین تکلیف شده است!


برنامه توسعه هفتم در حد یک شوخی است!
همچنین، چند نکته کلیدی دیگر را بیان می کند که از نظر اقتصاد سیاسی از همه حیاتی تر است؛ یکی این که اسم این سند لایحه برنامه است اما جدول منابع و مصارف ندارد!

دوستانی که اهل درک اقتصاد سیاسی هستند، باید حواسشان را جمع کنند که وقتی جدول منابع نمی گذارند، یعنی نمی خواهند درباره نحوه توزیع رانت ها پاسخگو باشند و این یعنی تخصیص های سلیقه ای منابع مادی و انسانی کشور که خیلی خطرناک است. این بخش را در موقعیت دیگری، بخاطر اندازه اهمیتی که دارد بیشتر توضیح خواهم داد.

عنصر دومی که نشان می دهد این سند یک شوخی بیش نیست، این است که می گوید فاقد نظام پیش بینی شده نظارت بر اجرای برنامه است! بنابراین با برنامه ای مواجه هستیم که نه در آن تکلیفت را با منابع روشن می کند و نه نحوه نظارت بر آن مشخص است.


در این مملکت کسی بخاطر نتایج عملکرد و تحقق نیافتن وعده هایش مواخذه نمی شود!
او افزود: متاسفانه در مملکت ما کسی را بخاطر نتایج عملکرد و میزان تحقق وعده هایش مواخذه نمی کنند. یک نفر از بالا تا پایین بابت وعده های توخالی محقق نشده اش مواخذه نمی شود.

بنابراین وقتی خیال فردِمسئول از این بابت، راحت است می آید یک چیزهایی را به عنوان هدف کمی مطرح می کند که هیچ نسبتی با واقعیت های موجود و هیچ نسبتی با ظرفیت های مادی و انسانی موجود در بدنه حکومت ندارد و مطمئن است که کسی یقه او را نخواهد گرفت!

رییس موسسه دین و اقتصاد در ادامه تحلیلش از سند برنامه هفتم توسعه، اظهار کرد: در ماجرای حذف ارز ترجیحی، هشدار داده شد که اگر این کار را بکنید کشور را در سال ۱۴۰۱ به آشوب می کشید. لاف زنانه گفتند این کلید نجات است و محیط زیست را بهتر می کند و وضعیت فقرا را بهبود می دهد؛ در حالی که دیدیم در اثر آن خطا، این همه فاجعه های بزرگ انسانی و اجتماعی و محیط زیستی به کشور تحمیل شد.

یک نفر را دیدید که بابت آن لاف زنی های پوچ و تو خالی مواخذه کنند؟ تا زمانی که تکلیف نحوه تخصیص منابع روشن نیست و نحوه نظارتش هم روشن نیست، کسی هم شما را از شکست مجدد مواخذه نمی کند. این سیستم حکم رانی معیوب است و بنابراین ذیل عنوان هایی مثل سند برنامه و از این قبیل ما فقط داریم زحمت مردم و کشور را زیاد می کنیم.


سند برنامه هفتم بنابر هیچ یک از مفاهیم علمی و استاندارد؛ سند برنامه توسعه نیست!
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی افزود: راجع به نیت اینها صحبت نمی کنم. ان شاءالله که همه خوش نیت ترین آدم های این ممکلت باشند، ولی از این کوزه، این مسائل در می آید؛ کشوری بیرون می آید با گستره و عمق بحران های بسیار و شکنندگی های بیشتر و همچنین جدا شدن بیشتر مردم از حکومت و سقوط توان رقابت و مقاومت اقتصاد ملی و شدت گیری تهدیدهای امنیت ملی!

بنابراین در مقام جمع بندی، خیلی صریح می گویم که این سند، قطعا با هیچ یک از استانداردهای موجود از فهم علمی توسعه و برنامه توسعه؛ سند برنامه توسعه نیست. این سند نه پیوندی با مطالعات پشتیبان ادعایی در همین دولت دارد و نه پیوندی با واقعیت های موجود و نه پیوندی با مسائل کشور!


هشدار می دهم این سند بی کیفیت، قادر به حل هیچ یک از مشکلات حاد کنونی نیست!
سند برنامه هفتم توسعه، حتی پیوندی با مسائل جاری و روزمره ندارد. در همین زمستان دمار از روزگار تولید کننده در آورده شد؛ گازشان قطع شد و هزار جور ضربه به آنها زده شد. راجع به این سند و عواقب آن هم تدبیری وجود ندارد؛ تابستان، سندی ابلاغ کرده اند که صنایع هفته ای یک روز اضافه تر از همیشه تعطیل کنند، بدون این که هیچ تعهدی راجع به هزینه های بار شده به آنها بدهند.

همین طوری گفتند تعطیل کند. این که تولید کننده چقدر اضافه هزینه دارد و تعهدات خود را نمی تواند عملی کند، هیچ چیزی راجع به اینها وجود ندارد. بنابراین من هشدار می دهم و ابراز نگرانی شدید می کنم که این سندی که واقعا بی کیفیت است قادر به حل هیچ یک از مشکلات حاد کنونی نیست!


تصور عجیب از اشتغال در سند لایحه
او ادامه داد: به طور مشخص راجع به طرز نگاه این سند به مساله اشتغال نگاه کنید در مملکتی که در دوره لیسانس اقتصاد می گویند اشتغال یک متغیر سیستمی است؛ حالا ببینید در صفحات چهار تا هفده که راجع به اشتغال صحبت کرده و قبلش راجع به رشد صحبت کرده است، از نظر فهم نظری که من استنباط می کنم، می گوید که رشد و اشتغال در ایران تابع فناوری نیست!

تابع فساد گسترده و عمیق نیست! تابع نابرابری های ناموجه فراگیر، تابع وابستگی های عمیق و ذلت آور و وابسته تولید ما به واردات، تابع طرز عمل نظام مالیات ستانی ما و سیاست گذاری پولی و تجاری و صنعتی، تابع توانمندی های اجرایی حکومت و حتی تابع سیاست خارجی ما و تحریم ها هم نیست!

او تاکید کرد: از این کوزه آبی برای کشور گرم نمی شود. تقاضای اکیدم این است که به راه نجات برگردند، راه نجات چیست؟ راه نجات مشارکت پذیر شدن حکومت است. معلوم شد که با یک حاکمیت یکدست، فقط گستره و عمق و تعداد بحران ها افزایش یافته و کمتر مساله ای را توانسته اید حل کنید و روی هر چیزی که تمرکز کردید آن را پیچیده تر کرده اید.


شما را به خدا سوگند گزارش های شدت بی سابقه نااطمینانی های با منشاء طبیعت در ایران را بخوانید
قرآن را بخوانیم که خداوند برای برپایی سراپرده عدل تاکید می فرماید که پیامبر بدون مشارکت مردم نمی تواند کاری از پیش ببرد.

فرشاد مومنی با تاکید بر «اکسیر مشارکت» برای حل مشکلات کشور گفت: اگر فهم دینی کمک می کند، قرآن را بخوانیم که خداوند برای برپایی سراپرده عدل تاکید می فرماید که پیامبر بدون مشارکت مردم نمی تواند کاری از پیش ببرد. اگر هم منطق توسعه سرتان می شود، جزو الفبای توسعه این است که کشوری که مسائلش رانتی بوده و با انبوه بحران ها روبروست، هزینه های مشارکت و هماهنگی را کاهش می دهد .

شما در دستگاه های اجرایی تان دو دستگاه ندارید که باهم هماهنگ باشند و مردم بابت این مساله خسارت می پردازند. اگر به مشارکت تن بدهید، نااطمینانی ها و بی ثباتی ها در همه عرصه های حیات جمعی کاهش می یابد و من شما را به خدا سوگند می دهم که گزارش های رسمی مربوط به روند شدت بی سابقه نااطمینانی های با منشاء طبیعت در ایران را ببینید و این که چقدر از خشکسالی و سیل و زلزله، آسیب پذیر شده ایم!


فقط اکسیر مشارکت، راه حل عبور از بحران های کنونی است
این استاد دانشگاه در پایان تاکید کرد: مشارکت اکسیری است که بحران ها را کاهش می دهد و امکان و قابلیت مهار شوک های برون زا را فراهم می کند. آن که گفتم کانون اصلی دورهای باطل در ایران است، می گوید مشارکت، دستاوردهای توزیعی عادلانه را تضمین می کند و بالاخره مشارکت، امکان برون رفت از بحران کژکارکردی نهادی و حرکت به سمت نهادهای با کیفیت را امکان پذیر می کند.

تا زمانی که سازه ذهنی مسلط در ساختار قدرت در ایران، ستیز و حذف باشد چه در مناسبات داخلی و چه در مناسبات بین المللی، ما نمی توانیم روی خوش ببینیم. اینها هر کدام جزئیاتی دارد که امیدوارم همه دلسوزان و اهل نظر در کشور سطح دانایی های حکومت را در این زمینه بالا ببرند و ما ان شاءالله یک برنامه توسعه با کیفیت ولو با وقفه زمانی بیشتر، بتوانیم تدارک ببینیم.

بررسی اقدامات و چالش های پیرامون «کنوانسیون بازل» در کشور

تهیه و تدوین : آقای حمیدرضا تقوایی نجیب / آقای مسعود رضایی / آقای مجید نجیمی /
مدیر مطالعه : خانم الهه سلیمانی /
ناظر علمی : آقای محمدحسن معادی رودسری /
همکاران : آقای هومن غلامپور ارباستان /
ویراستار ادبی : خانم زهره عطاردی /

کنوانسیون بازل با هدف کنترل نقل و انتقالات فرامرزی پسماندهای خطرناک و سایر انواع پسماندها و ارتقای مدیریت زیست محیطی آنها تدوین شده است. جمهوری اسلامی ایران نیز پس از تصویب قانون الحاق کشور به کنوانسیون بازل توسط مجلس شورای اسلامی، در سال 1371 به عضویت این کنوانسیون در آمد. کنوانسیون دارای دو جنبه کنترل حمل ونقل های فرامرزی و مدیریت صحیح زیست محیطی پسماند در کشور عضو است.

بررسی اقدامات و چالش های پیرامون «کنوانسیون بازل» در کشور

جمهوری اسلامی ایران در راستای اجرای کنوانسیون بازل اقداماتی را انجام داده است که می توان به تدوین قوانین و آیین نامه ها و دستورالعمل های مرتبط، ایجاد هماهنگی بین دستگاهی به منظور اجرای نظارت بر حمل و نقل پسماند ها، تدوین و ارائه گزارش های سالیانه و ایجاد مرکز منطقه ای کنوانسیون بازل اشاره کرد.

به رغم اقدامات انجام شده در کشور، چالش ها و موانعی جهت اجرای کنوانسیون بازل در کشور وجود دارد که از آن جمله می توان به عدم تحقق حقوق کشور در کنوانسیون بازل و محدودیت های مالی ایجاد شده به دلیل تحریم های ظالمانه، نبود برخی از تجهیزات و زیرساخت های لازم تشخیصی، محدودیت های مالی، کمبود نیروی انسانی متخصص و مسائل و ابهامات حقوقی اشاره کرد.

در پایان این گزارش با هدف بهبود عملکرد کشور در عمل به تعهدات و بهره گیری از فرصت های کنوانسیون باز ل پیشنهادهایی نظیر ایجاد و تجهیز آزمایشگاه های شناسایی برخی از اقلام پسماند های خطرناک، ضرورت بررسی، تصویب و اجرای الحاقیه های جدید در خصوص پسماندهای ویژه و خطرناک، برگزاری کارگاه های تخصصی برای آموزش نیروی انسانی و تعریف پروژه های همکاری با کشورهای همسو ارائه شده است.

ایران پس از تصویب قانون الحاق کشور به کنوانسیون بازل در سال 1371 به عضویت کنوانسیون د رآمد. سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان مرجع ذ یصلاح کنوانسیون بازل در انجام واردات و صادرات پسماندهای مشمول کنوانسیون بازل شناخته می شود. در اسفندماه سال 1400 آیین نامه اجرایی واردات، صادرات و عبور پسماند براساس مقررات کنوانسیون بازل به تصویب هیئت وزیران رسید و ابلاغ شد. همچنین با ایجاد سامانه یکپارچه در سازمان حفاظت محیط زیست کلیه پسماندها از زمان تولید تا زمان بازیافت یا امحا رصد میشود و پنجره واحد با سامانه گمرک نیز ایجاد شده است.

مرکز منطقه ای کنوانسیون بازل در ایران در هفتمین نشست اعضای کنوانسیون بازل در سال 2004 تأسیس شد. همچنین مرکز منطقه ای کنوانسیون استکهلم در سال 2007 به مرکز اضافه شد. نقش مرکز، کمک به کشورهای عضو و کشورهای غیر عضو از طریق ظرفیت سازی برای مدیریت صحیح زیست محیطی برای تحقق اهداف کنوانسیون است. این مرکز در دوره 2018 – 2014 کمترین امتیاز را از دبیرخانه کنوانسیون بازل و استکهلم از بین کلیه مراکز منطق های اخذ کرد. البته در سالیان اخیر به ویژه پس از ایجاد دفتر مدیریت پسماند در سازمان حفاظت محیط زیست و توجه بیشتر به مرکز منطقه ای، عملکرد این مرکز ارتقا یافت.

از مهمترین اقدامات این مرکز در چهار سال گذشته میتوان به آموزش تخصصی حدود 2800 نفر از کارشناسان در حوزه محیط زیست در کشور و کشورهای عضو و غیر عضو منطقه، انتقال اطلاعات و فناوری های زیست محیطی به کشورهای منطقه، انعقاد تفاهم نامه با مرکز منطقه ای چین، انتقال فناوری حذف انتشار آلاینده های گازی از خروجی منابع ثابت از کشور آلمان، همکاری با چین درخصوص شهر بدون پسماند و ارزیابی چرخه حیات پسماندها، پروژه مشترک ملی پسماندهای پلاستیکی در پاکستان و برگزاری جلسات کمیته های راهبردی و فنی اشاره کرد. این اقدامات سبب شده است در آخرین امتیازدهی مراکز منطقه ای، بالاترین امتیاز نصیب مرکز منطقه ای ایران شود.

کنوانسیون بازل در کشور طی سالیان اخیر با چالشهای مختلفی نظیر:

1. عدم تحقق حقوق کشور در کنوانسیون بازل و محدودیت های مالی ناشی از تحریم های ظالمانه علیه دولت جمهوری اسلامی ایران،

2. فقدان برخی از تجهیزات و زیرساختهای لازم جهت شناسایی و آنالیز پسماندهای خطرناک نظیر پلاستیک های دارای ترکیبات هالوژنه،

3. عدم پرداخت به موقع حق عضویت کشور،

4. کمبود نیروی انسانی متخصص،

5. مسائل و چالشهای تقنینی روبه رو بوده است.

نظر به بروزرسانی الحاقیه های کنوانسیون بازل پیرامون پسماندهای پلاستیکی و الکترونیک، لازم است در اسرع وقت این الحاقیه ها تعیین تکلیف شوند؛ زیرا با توجه به تصویب آنها در سایر کشورها، ممکن است کشور در آینده نه چندان دور به دلیل عدم برخورداری از پشتوانه قانونی و اجرایی، به محل دپو پسماندهای خطرناک پلاستیکی و الکترونیکی در سطح جهان تبدیل شود.