بایگانی دسته: مطلب روز

 فرشاد مومنی: برنامه هفتم توسعه در حد شوخی است؛ نمی دانیم بخندیم یا بگرییم!

 فرشاد مومنی: برنامه هفتم توسعه در حد شوخی است؛ نمی دانیم بخندیم یا بگرییم!

استاد دانشگاه علامه طباطبایی با هشدار جدی درباره کیفیت پایین سند برنامه هفتم توسعه که آن را تا حد یک شوخی، تنزل می دهد، گفت: تنها یکی از نقدهای جدی این است که در این سند هیچ حرفی درباره صنعت ساخت و محیط زیست و بحران ها و نگرانی های مردم، خام فروشی و آشفتگی ها و… وجود ندارد؛ حال آنکه می گوید سه برنامه قبلی شکست خورد و اکنون هیچ عبرتی از شکست آن سه سند وجود ندارد و اتفاقا بدتر از آن هم سه سند عمل شده است!

فرشاد مومنی استاد دانشگاه علامه طباطبایی و عضو وابسته فرهنگستان علوم در سخنرانی پیرامون فرآیند تدوین برنامه هفتم و چشم انداز آن با تاکید بر نیاز مبرم به یک برنامه با کیفیت؛ لایحه برنامه هفتم را تنها شبحی از برنامه با کیفیت دانسته و آن را از وجوه مختلف مورد انتقاد قرار داد.

او در ابتدای سخنرانی خود گفت: همه شواهد حاکی از آن است که نظام حکمرانی از بعد اندیشه از ضعف مفرط در رنج است و به جای آن که بایسته های حل مساله را در دستور کار قرار دهند، در مسیر معکوس حرکت می کند و این رافع مسئولیت ما نیست و سعی می کنیم به سهم خود وظیفه تاریخی خود را انجام دهیم.

رییس موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد؛ درباره این سوال که «چرا فرآیند تدوین برنامه هفتم را به عنوان بحث کلیدی انتخاب کرده ایم.» اظهار کرد: در شرایط کنونی، یک برنامه با کیفیت توسعه می تواند منشاء خیرهای بسیار بزرگ شود و بسیاری از محدودیت ها و محرومیت های کشور را به حداقل برساند. از نظر ما در شرایط فعلی یکی از مهمترین کارکردهای برنامه با کیفیت توسعه، این است که می تواند منجر به تقویت حس ملی شود.


نیاز مبرم کشور به یک برنامه توسعه با کیفیت
مومنی افزود: همه گزارش های رسمی انتشار یافته از ناحیه حکومت با عنوان “سنجش ارزش ها و نگرش های ایرانیان” نشان می دهد که به خاطر نابخردی ها، فسادها، مشارکت زدایی ها و خطاهای فاحش در عرصه سیاست خارجی، کشور ما با بحران حاد حس ملی روبروست و یک برنامه با کیفیت در شرایطی که تعداد بحران های رویاروی سیستم، از حدود متعارف فراتر رفته و در همه عرصه های حیات جمعی انعکاس دارد و نیز وقتی ما با روند نگران کننده در هم تنیدگی و سینرژی بحران ها روبرو هستیم؛

یک برنامه با کیفیت که به مسائل حیاتی و تهدیدهای حاد داخلی وخارجی پردازد، می تواند برای کشور منشاء خیرهای بزرگ باشد.

او گفت: مساله بسیار حیاتی دیگر این است که حتی در گزارش های رسمی، احساس نگرانی شدید نسبت به سرخوردگی نسبتا فراگیر و امید اندک به آینده وجود دارد. در حالی که اگر ما یک برنامه با کیفیت داشته باشیم و در آن نشان دهیم با انباشت ذخیره دانایی کشور می توان به خطاهای اصلی و کانون های اصلی شکل دهنده به وضع موجود رسید و ساز و کارهای امیدوار کننده برای برون رفت از آنها را طرح کرد و این امید به آینده ایجاد می کند.


نظام حکمرانی مملکت در سلطه مناسبات رانتی!

این استاد دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: به واسطه سلطه مناسبات رانتی نظام تصمیم گیری کشور از یک سرگردانی و روزمرگی نامتعارفی در رنج است و قادر به تشخیص اولویت های خود نیست و یک برنامه با کیفیت توسعه می تواند اکسیری برای برون رفت از همه این گرفتاری ها باشد و اهمیت این مساله به ویژه از این ناحیه جدی تر می شود که ما با یک روندهای به غایت نگران کننده واگرایی ها روبرو هستیم.

حتی آنچه که در گزارش های رسمی درباره این روندهای واگرایی مشاهده می شود به اندازه ای تکان دهنده و نگران کننده است که باید برانگیزاننده باشد و این لوازمی دارد که همه آنها در برنامه های با کیفیت جایگاه بایسته دارند.

او گفت: در اسناد سازمان ملل متحد ، آنجا که راجع به کارکردهای نجات دهنده برنامه های با کیفیت توسعه سخن به میان می آید، بر روی این مساله تاکید می شود که کیفیت برنامه و فرآیند تدوین برنامه تجلی کننده همزمان دو مساله حیاتی “عقلانیت” و “هدفمندی در یک سیستم” است.

منظور از عقلانیت این است که برنامه به ما کمک می کند که بهترین و خردورزانه ترین ابزارها را برای مواجهه با مسائلمان انتخاب کنیم و مفهوم هدف مندی ناظر بر این است که برنامه کمک می کند بر روی آینده مطلوب اجماع شود.


« ایرانی ها تا وقتی به تصویر “هویت جمعی” نرسند، آش و کاسه همین است! »
مومنی ادامه داد: تمام مطالعات کلیدی تاریخی درباره ریشه های تداوم توسعه نیافتگی در ایران روی این مساله اجماع دارند که بیش از چهارصدسال است که ایرانیان قادر به صورتبندی دقیق وضع مطلوب نیستند و بیشتر آمال و آرزوها را به عنوان وضع مطلوب در نظر می گیرند.

به همین دلیل است که نویسنده کتاب “مقاومت شکننده” که تلاش کرده از بر آمدن صفویه تا دولت دوم مرحوم هاشمی رفسنجانی از چرایی تداوم توسعه نیافتگی رمزگشایی کند، می گوید: « ایرانیان به طور نسبی درباره مشخصه های آن وضعیتی که نمی خواهند، زودتر به تفاهم می رسند و به همین دلیل هم با وجود همه تفاوت ها در نگرش، ارزش و آرزوها سر بر هم زدن نظم کنونی زود باهم به تفاهم می رسند.

اما وقتی نوبت به مستقر کردن نظم مطلوب می شود شروع به حذف خشونت بار یکدیگر می کنند.

وجه تسمیه آن کتاب این است که ایرانی ها تا وقتی که نتوانند به تصویر “هویت جمعی یافته” برسند، آش همین است و کاسه همین کاسه و چهار صد سال است که این روند تکرار می شود. »


این برنامه، شایسته جامعه ای با ۱۴ میلیون جمعیت دانشگاهی، نیست
رییس موسسه دین و اقتصاد، در توصیف سند لایحه برنامه هفتم توسعه گفت: در این سند به جای برنامه با کیفیت شاهد یک شبح پوچی از یک سند با کیفیت هستیم و همه از این مساله لطمه می بینیم.

کوشش ما این است که به اندازه توانمان کمک کنیم که به عزیزان بگوییم که این شیوه برنامه ریزی شایسته جامعه ای نیست که ۱۴ میلیون از جمعیتش تحصیلات دانشگاهی دارند و همان طور که شایسته جامعه ای با این شدت و عمق بحران ها نیست و طنز تلخ ماجرا این است که ما ظرفیت های دانایی مان برای برون رفتن از این شرایط کافی بوده و این مشخصه های نظام تصمیم گیری های اساسی کشور که در اسناد رسمی هم منتشر شده است.


هفت دلیل شکست برنامه های توسعه در ایران
او با بیان این که «می گویند در طول تاریخ برنامه ریزی در ایران، دلیل شکست برنامه ها، هفت مشخصه در نظام تصمیم گیری هست» تصریح: این هفت مشخصه عبارت اند از “غیرمشارکت جویانه بودن”، “غیرعلم محور بودن”، “کوته نگر بودن”، “بخشی نگر بودن”، “منبع محور بودن”، “تک بعدی نگری” و “رادیکالیسم” یعنی می خواهند یک شبه ره صد ساله بروند و بنابراین اسیرانگیزش های مشکوک توسعه با شوک درمانی است.

این نظام تصمیم گیری تا وقتی این هفت گرفتاری را به رسمیت نشناسد و برای آن دنبال درمان نرود، نمیتواند از بحران خارج شود.


۵۰ سال مطالعه، می گوید مبنای تصمیم گیری ها در ایران به ” شوک درمانی” اعتیاد دارد!
این عضو وابسته فرهنگستان علوم با بیان این که «در چارچوب برنامه ریزی توسعه مهم ترین مساله ایجاد وفاق جمعی درباره حیاتی ترین دور باطل اصلی یعنی “بازتولید کنندگی توسعه نیافتگی” است.» ادامه داد: مجموعه مطالعات نزدیک به ۵۰ ساله من درباره ریشه های تداوم توسعه نیافتگی در ایران می گوید هیچ عنصری در طول تاریخ ایران به اندازه خصلت شوک زدگی جامعه، عامل این مساله نیست.

نظام تصمیم گیری های اساسی کشور متاسفانه به شوک درمانی اعتیاد یافته است و ریل هایی ایجاد کرده که منتهی به قهقهرا و سقوط و انحطاط می شود و هر روز که می گذرد، هم هزینه اصلاح بالا می رود و هم احتمال در مسیرهای بدون بازگشت افزایش می یابد.


بیش از یک قرن در اسارت نوسانات قیمت نفت!
او گفت: جامعه ما بیش از صد سال است که به نوسانات قیمت نفت و شوک های ناشی از آن عادت کرده است و در اسارت آن قرار دارد و نمی تواند از آن بیرون بیاید. هر چقدر که به سال های جدید نزدیک تر می شویم شوک های دیگری هم می آیند که یکی از دیگری خطرناک تر و فاجعه ساز تر شده اند. مثل شوک تحریم، شوک پاندمی و از همه مخرب تر شوک های مربوط به سیاستگذاری های نابخردانه در قیمت های کلیدی و اساسی.


“هویت زدایی جامعه” محصول “شوک درمانی” است
این استاد دانشگاه ادامه داد: از دریچه اندیشه توسعه، وقتی شوک به جامعه وارد می کند جامعه احساس گسستگی از هویت خود را پیدا می کند. این که می بینید در کانون های تصمیم گیری کشور، نفوذی پیدا می شود دلیل دارد.

در واقع اندیشه توسعه می گویند ایجاد شوک، هویت زدایی می کند و فرد در جامعه برایش منافع ملی در حاشیه قرار می گیرد. او با شوک، موقعیت و جهت را از دست جامعه می گیرد و نمی داند چه می کند و بایسته های برخورد با شرایط کنونی چیست و مساله مهم تر این است که شوک باعث می شود که مخاطبانش به هر چیزی تن بدهند.


بعد از مرحله شوک درمانی؛ نوبت به “آنومی” در ایران می رسد!
مومنی در ادامه توصیف خود از آثار مخرب شوک درمانی گفت: در شرایط شوک زدگی جامعه و مسئولان کلیدی کشور، تصمیم ها و انتخاب ها آشفته و “اکنون زده” می شود. جامعه “اکنون زده” از گذشته خود گسیخته و نسبت خود را با آینده حذف کرده است. تمام مشخصه های این جامعه را در فرآیند برنامه ریزی توسعه می بینید.

آنچه که ما در نهایت اخلاص و ارادت و خضوع به نظام تصمیم گیری کشور گوشزد می کنیم این است که مرحله پس از شوک ، آنومی است یعنی ناهنجاری و بی هنجاری است.


نشانه های آنومیک خطرناک در تصمیم گیری های اساسی مملکت!
فرشاد مومنی با انتقاد از برخی رفتارهای حکومت در ماه های اخیر گفت: این که برخی در این حکومت روی زلف خانم ها این همه انرژی می گذارند و بعضا از مسائل حیاتی مملکت غفلت می شود؛ این یک نشانه است که ما به سمت مناسبات آنومیکِ خطرناک حرکت می کنیم و من بی پرده و مشفقانه می گویم که سطح آنومی در نظام تصمیم گیری های اساسی کشور به مراتب خطرناک تر از سطح آنومی در سایر اقشار جامعه است.

مسیر این طور است “شوک – آنومی – فروپاشی”!

به صراحت می گویم که آنومی را در رفتارهای نظام تصمیم گیری و تخصیص منابع کشور می بینیم و مشخصه های فراوانی درباره این آنومی وجود دارد! مثلا با تصمیم گیرندگانی روبرو هستیم که خود سیاست تورم زا انتخاب می کنند و بعد که عوارض این سیاست برملا شد، خودشان اپوزیسیون می شوند و اعتراض می کنند که این چه بساطی است! و متوجه نیستند که کارهای خودشان این بساط را سر کشور آورده است.


شوک درمانی می کنید و بعد از عواقبش متعجب می شوید؟!
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: تصمیم گیرانی در کشور ابتدا شوک وارد می کنند و بعد از افزایش قیمت ابراز شگفتی و ناراحتی می کنند. یا اجازه جولان به بانک های خصوصی می دهند در حالی که طبق گزارش دستگاه های رسمی طی این دو دهه که از ظهور بانک های خصوصی در ایران گذشته است، ما در حالی رشد حدود ۳۶ درصدی تولید داشتیم که کشور با ۱۰ هزار و ۲۵۰ درصد رشد نقدینگی مواجه شده است!


تا بانک های خصوصی را متوقف نکنید روی خوش نمی بینید
او ادامه داد: بانک های خصوصی این همه فاجعه ایجاد کرده اند و ما بارها و بارها به صراحت و به اعتبار تجربیات پرشمار تاریخی سایر کشورها، گفته ایم که تا اینها را متوقف نکنید روی خوش نمی بینید اما باز می خواهند وصله پینه کنند و به این واقعیت تن ندهند!

می گفتند بانک خصوصی بیاید تا رقابت بالا برود و سهم پول و ربا در اقتصاد ملی و فشار ربوی تولید کننده به مردم کاهش یابد؛ بعد می گویند برای فضای رقابتی به بانک های خصوصی اجازه دهیم نرخ بهره بیشتر بگیرند!

به زلف خانم ها گیر می دهید اما مناسبات ربوی را مسکوت گذاشته اید!
او با بیان این که در حالی به نام اسلام به زلف خانم ها گیر می دهید که در قرآن می گوید “… فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّه …” (بخشی از آیه ۲۷۹ سوره بقره در مذمت ربا) و این تکان دهنده ترین هشدار قرآن است، گفت: متاسفانه مناسبات ربوی وحشتناک را مسکوت گذاشته اند!


در کجای دنیا به این شدت به رباخواران باج می دهند و انتظار توسعه هم دارند؟!
فرشاد مومنی ادامه داد: در ۱۰ سال گذشته بهای پول برای تولید کنندگان به طور متوسط بین ۵ تا ۱۰ برابر میانگین جهانی، رشد داشته است؛ بعد به تولید کننده می گویند چرا نمی توانی با رقبای خارجی رقابت کنی؟ به ساختار هزینه های بنگاه های تولیدی، بهای پول یعنی سهم ربا در قیمت تمام شده محصولات صنعتی در ایران اضافه شده است و این بین سه تا ده برابر عامل انسانی است!

کجای دنیا با این شدت نیروی انسانی را استثمار می کنند و با این شدت به رباخواران باج می دهند و بعد انتظار توسعه هم دارند؟! اینها نشانه های آشفتگی است. بی سابقه ترین رانت ها را به بخش خصوصی می دهند و همه چیز از آشفتگی وحشتناک حکایت دارد.


حذف برنامه تولید صنعتی در راستای سرویس دهی به مافیاست!
او در بخش دیگر از سخنان خود گفت: در حالی که با شکاف هیولایی بین عرضه و تقاضای کل روبرو هستیم، عزیزان در راستای سرویس دادن به مافیاها و در ادامه روند به شدت قهقرایی و مشکوک در عرصه تصمیم گیری و تخصیص منابع، لایحه برنامه تولید صنعتی در این سند کنونی، حذف شده است .

بحث از محیط زیست که طی سالیان اخیر آسیب های زیادی دیده است، را از سند برنامه حذف کرده اند یعنی فکر می کنند در صورت مساله حرف نزنیم مشکل حل می شود.


طی دهه ۹۰ و در کمتر از سه سال، جمعیت فقرا دو برابر شد
این استاد دانشگاه تاکید کرد: همان طور که درباره فقر هشدار دادم، اکنون هم هشدار می دهم که سیاست شوک درمانی، سیاست فقرزا و فلاکت زا است و حکومت باید به هوش بیاید! در حالی که طی هفتاد سال برنامه ریزی توسعه ای ایران در گذشته، ده ها سال طول می کشید تا جمعیت فقیر کشور دو برابر شود.

در دهه ۱۳۹۰ ظرف کمتر از سه سال، اندازه جمعیت فقیر کشور دو برابر شده است. عین همین مساله برای محیط زیست وجود دارد. گزارش های رسمی می گوید در سه سال اخیر، ایران حدود ۶۶ رتبه در رنکنیگ بین المللی به سمت بحران زده ترین کشورها در زمینه محیط زیستی سقوط کرده است. در واقع تغییر اقلیمی که به واسطه این سهل انگاری ها به ایران تحمیل شده، باعث شده است که در معرض چه فجایع عظیمی باشیم.


به ازای هر واحد اضافه درآمد از ناحیه شوک درمانی؛ هزینه های دولت سه و نیم برابر می شود!
او با بیان این که «من ۵۰ نشانه آشفتگی را لیست کرده ام و اینجا فقط چند نشانه را می گویم» افزود: اگر از مسیر علم وارد شویم و اعتیاد حکومت به آشفتگی را بفهمیم، می توانیم نجات یابیم. بزرگترین مشخصه این سند لایحه برنامه هفتم، این است که مطلقا به این مساله توجه نکرده است.

قبلا گفتیم که شوک نرخ حامل های انرژی، کمر تولید و مردم و مالیه دولت را می شکند اما اینها گوش نکردند. از نطقه عطف ۸۹ تا امروز یکی از مولفه های فلاکت و پس افتادگی و وابستگی و بی عدالتی در ایران، همین شوک های گاه و بیگاه است که به حامل های انرژی وارد می کنند و فکر می کنند اگر شوک بزنند، پول بیشتر در می آورند. در حالی که طبق گزارش رسمی سازمان برنامه بودجه به ازای هر واحد اضافه درآمد از ناحیه شوک درمانی، هزینه های دولت سه و نیم برابر بیشتر می شود!

یعنی یک فرورفتگی در باتلاق بدهی پیدا می کند. چرا علی رغم الزام قانونی، دولت محترم چندین سال است شرم می کند که بگوید چقدر بدهکار است و هزار جور ابزار پیدا کرده، برای این که میزان بدهی واقعی را پنهان کند. اگر این شرم را می فهمید این رویه های بدهکارساز را متوقف کند. شرم استمرار آن کار که خیلی بیشتر است.


بگویید پول هدفمندی را کجا هزینه کردید؟!
مومنی ادامه داد: یک وجه دیگر آشفتگی این است که چیزی درست کرده اند به عنوان سازمان هدفمندی . سازمان هدفمندی، مسئولیت و ماموریتش این است که اضافه درآمدهای موهوم مربوط به شوک درمانی را صرف رفاه مردم و تولید کنندگان و زیرساخت های کشور کند.

حالا این گزارش رسمی را ببینید که بر حسب داده های مربوط به سال ۱۴۰۱ منابع این سازمان به کجاها رسیده، که به تولید کنندگان نداده است! به زیرساخت ها نداده است! به مردم هم به اندازه ای می دهد که تنها ۲۵ تا ۳۰ درصد آن فاجعه ای که بر سر رفاهشان آمده را جبران می کند!

در فهرست پرداخت ها «کمک به تولید آثار فاخر صداوسیما» ، «تقویت فرهنگ دینی در شهرستان ها»، «پرداخت به برخی نمایندگی ها در دانشگاه ها»، «پرداخت به شبکه جهانی ثقلین و تقریب»، «پرداخت به فرهنگستان زبان و ادب فارسی»، «پرداخت به کارگروه ملی زیارت» و … بقیه اش که غمبارتر از اینهایی هست که خواندم نیز وجود دارد.

پس ببیینید ما دچار آشفتگی سیستمی هستیم و این آشفتگی سیستمی در بالاترین سطحش در نظام تدبیر ما منعکس شده است.


سنسورهای سیستم و قابلیت یادگیری اش از کار افتاده!
او با بیان این که «سنسورهای سیستم از کار افتاده» ادامه داد: سیستم قادر نیست مسائل اصلی خود را تشخیص دهد و مسائل دم دستی و پوچ را اولویت می دهد . از آن مهمتر این است که در اقتصاد سیاسی بین المللی می گویند سقوط رابطه مبادله به معنای سقوط توان رقابت و توان مقاومت اقتصاد ملی است.

ما بی سابقه ترین سقوط ها را در سه دهه گذشته تجربه کرده ایم؛ درست مثل ماجرای فقر و محیط زیست. شدت سقوط در دهه ۱۳۹۰ از شدت سقوط ۶۸ تا ۹۰ به مراتب بیشتر است یعنی هم شکنندگی بیشتر شده و هم دوره زمانی بازتولید بحران ها شدت گرفته است؛ اینها را رها کرده اند.

جامعه ای که در کمتر از سه سال، تعداد جمعیت فقیرش دو برابر می شود، حالا سیاست های فقرزای خود را شدت بخشیده و من در زمان بررسی لایحه بودجه ۱۴۰۲ نشان دادم که با اجرای این لایحه، توان مالی حکومت برای محرومیت زدایی به غیر از عائله خود به صفر می رسد. یعنی ما در حال سقوط به باتلاق خیلی خطرناکی هستیم.

سیستم علاوه بر این که سنسورهای خود را از دست داده، قدرت یادگیری خود را نیز از دست داده است. با وجود آنکه سی و چند سال شوک درمانی اجرا شده و هر سال دریغ از پارسال شده است، باز تمایل به شوک درمانی دارند.


با وجود برنامه؛ اما ۸ سال بعد از جنگ، بدهی دولت از کانال بودجه عمومی ۸ برابر شد
او با بیان این که «ماجرای شوک درمانی در ایران دقیقا ماجرای “چی فکر می کردیم و چی شد” است» اظهار کرد: مسعود نیلی در مقاله ای که در کتاب «اقتصاد ایران» توسط موسسه نیاوران وابسته به به سازمان برنامه و بودجه در سال ۷۶ منتشر کرده ، می گوید «وقتی شوک نرخ ارز را در دستور کار قرار دادیم، انتظارمان سه چیز کلیدی بود.

در سال ۱۳۷۳ “در مورد هیچ کالا یا خدمتی، بازار دوگانه یا چند گانه نخواهیم داشت.”؛ انتظار دوم این بود که “دولت از بودجه متوازن برخوردار شود” و سوم “انتظار داشتیم با وفور ناشی از انبوه تولید روبرو باشیم.”

خب از همان ۱۳۷۵ در هر سه عرصه معلوم شد آنچه که اتفاق افتاده است دقیقا برعکس بوده است. گزارش اقتصادی سازمان برنامه در سال ۷۵ می گوید که در ۸ سال پس از جنگ در اثر شوک درمانی؛ اندازه بدهی های دولت از کانال بودجه عمومی هشت برابر شد و در همین هشت ساله اندازه بدهی شرکت های دولتی ۲۳ برابر شده است.

خب هر کسی که سنسورهایش کار می کند می فهمد که راه را اشتباه رفته است. این نشان می دهد که در کانال فساد و خاصه خرجی و فرار از نظارت، افتاده و این یعنی قرار گرفتن در روندهای ضدتوسعه ای!


اصرار بر سیاست های شکست خورده “شوک درمانی” در دولت قبل
این استاد دانشگاه ادامه داد: این فرد که مقاله اش را ذکر کردم یکی از پراصرارترین افراد در زمینه استمرار شوک درمانی بوده است. یادتان باشد ۱۳۹۲ که حسن روحانی به عنوان رییس جمهور انتخاب شد، باز هم ایشان یک پست ویژه به عنوان مشاور عالی گرفت و دوباره از شوک درمانی همزمان نرخ ارز و قیمت های حامل های انرژی در بودجه ۹۳ دفاع کرد. یعنی آن که می نویسد که بنیه یادگیری خود را از دست داده است و این نشانه آشفتگی است.

او با بیان این که «الان می گویند ما دانش بنیانی اهمیت می دهیم» افزود: تمام گزارش های رسمی می گوید به ازای هر شوک، یکی از مهمترین کانون های آسیب بیننده ایران، ظرفیت های دانش بنیانی است چرا که با هر شوک درمانی، شاهد تمایل خروج سرمایه های انسانی و مادی در کشور هستیم و در داخل هم این این شوک باعث می شود که سهم بنگاه های معدنی – رانتی افزایش یابد و بنگاه های صنعتی واقعی سقوط می کند و در کل سی ساله گذشته بدون استثنا این روند استمرار داشته است.


اداره کشور به شیوه پاورپوینتی رسیده!
به عنوان یک نشانه از ۱۱ نشانه ای که وجود دارد فقط به یک جنبه اشاره می کنم که اگر در مملکت ما، نهادهای نظارتی بخواهند الفبای صلاحیت مقام نظارتی و شان نظارتی شان را رعایت کنند، باید به سند نظام برنامه ریزی برنامه هفتم نگاه کنند که در تاریخ ۱۴ شهریور ۱۴۰۱ منتشر شده است؛ این جزو معدود سندهایی است که خود سازمان برنامه منتشر کرده و اسمش “خلاصه مدیریتی چارچوب اصلی نظام برنامه ریزی برنامه هفتم” است.

وقتی این عنوان را می گذارند آدم فکر می کند لابد سند تفصیلی تری هم وجود دارد، حال آنکه تا امروز سند اصلی منتشر نشده است!

بعضی کارشناسان سازمان برنامه می گویند اصلا چنین چیزی وجود خارجی ندارد. این سیستمی شده برای اغواگری نزد آدم هایی که جایگاهی در تصمیم گیری دارند اما از بنیه بایسته کارشناسی، عاری هستند. اینها شیوه ای ابداع کرده اند که من آن را “شیوه پاورپوینتی اداره کشور ” می گذارم!

یعنی پاورپوینتی که نه مطالعه روندی دارد نه مستندات و نه مسئولیت ایجاد می کند. هر چه منتشر می کنند روی آن می نویسند مقدماتی و غیرقابل استناد! الان یک پله بالاتر رفته اند و فقط پاورپوینت منتشر می کنند.

جالب است که در این سند ادعا کرده که یکی از اسناد بالادست ما سیاست های کلی برنامه هفتم است. طنز تلخ ماجرا این است که سند سیاست های کلی برنامه هفتم بعدا ۲۲ شهریور منتشر شده است. وقتی ماجرا را از شایسته گزینی و شفافیت و صداقت به یک ترجیحات دیگر بر می گردانند از این ماجراها هم پیش می آید و اگر نیاید مایه شگفتی است.

این آشفتگی و انواع و گونه هایش در ساحت نظر و عمل و اجرا را به خوبی در همین ۲۹ اسلایدی که منتشر کرده اند می بینید.


تعارض های عجیب در برنامه هفت توسعه/ نمی دانیم بخندیم یا گریه کنیم!
در جای دیگری می گوید هدف ما پیشرفت عدالت محور است؛ در جایی دیگر می گوید رشد فراگیر و در جایی دیگر می گوید دانش بنیانی؛ در حالی که آنها که الفبای برنامه ریزی و توسعه را می فهمند می دانند که این اهداف در جاهایی متعارض می شوند یعنی دوستان همزمان همه چیزهای خوب را هدف کرده اند در حالی که هیچ گزارشی از شرایط فعلی ارائه نشده است! عین این قضیه در سند لایحه برنامه هم هست.

دیگر این که در ۲۹ اسلاید می گوید این سه؛ هدف هستند، در بعضی جاها می گوید رویکرد هستند، بعد اینها را به عنوان رویکرد در کنار رویکردهای دیگری می گذارد! نمی دانیم گریه کنیم یا بخندیم به این بنیه سازمانی که می خواهد بقیه را برای تن دادن به الزامات برنامه به خط کند!

نکته دیگر؛ تناقض هایی است که وجود دارد؛ این سند در مجموعه ای که به یکدستی در حکومت افتخار می کنند، تهیه شده است ولی بعدا می گوید ما می خواهیم نقش انسان ها و مشارکت شان را تقویت کنیم و نقش استان ها را تقویت کنیم و می خواهیم حمایت اجتماعی را افزایش دهیم اما چه جوری اش؟ تکلیفش روشن نیست!


کپی کاری از گزارش چند روز قبل تر، مرکز پژوهش های مجلس
نکته بعدی این است که در این سند آمده که یک سری کلان روندها و ویژگی های برنامه ریزی و الزام رویکردهای اتخاذ شده و مبانی نظری ادعایی را مطرح کرده است اما هیچ کدام با هیچ کدام دیگر، رابطه اش روشن نیست و تلخ ترین قسمت، این است که روندهای آن بخش کلان، عینا یک کپی از گزارشی است که چند روز قبل، مرکز پژوهش های مجلس منتشر کرده بود! یعنی شتاب زدگی و ظاهر سازی و ادا دورآوردن و کپی برداری و بی بنیه بودن!


در جهت منافع بانک های خصوصی، داده های مربوط به اضافه برداشت بانک ها از بانک مرکزی را حذف کرده اند!
رییس موسسه دین و اقتصاد در ادامه انتقادهایش از لایحه برنامه هفتم توسعه گفت: وقتی این آشفتگی پیش بیاید، سیاست زدگی به جای شفافیت و صداقت سیطره می یابد و شما رد چنین چیز غم انگیزی را در این سند این طور می بینید که از یک سو ادعا می کند این برنامه از سیاست های کلی بهره گیری کرده است؛

در حالی که وقتی این سیاست آمد، سیاست های کلی منتشر نشده بود و بعد در سیاست های کلی نکته هایی مورد تاکید قرار گرفته است که اینها هیچ کاری در آن جهت نکرده اند!

بلکه نظام اجرایی کشور دقیقا در جهت عکس آن حرکت کرده است. مثلا در بند ۱۹ سیاست های کلی تصریح شده که همه چیز باید شفاف شود، در حالی که ما با یک شفافیت گریزی نظام وار و نهادمند در این برنامه روبرو هستیم! غم انگیز است در سیاست های کلی بیشترین تاکید بر جریان پول شده که باید بالاترین سطح شفافیت را داشته است.

اینها در جهت این که منافع بانک های خصوصی را رعایت کنند، داده های مربوط به اضافه برداشت بانک ها از بانک مرکزی را از لیست حذف کرده اند. بیش از ۱۵ سال است که داده های مربو ط به سهم واسطه گری های مالی را حذف کرده اند و همینطور جریان حذف ادامه دارد.


این سند هیچ اعتنایی به گذشته و روند مخرب و ضدتوسعه ای کنونی کشور ندارد!
او با اشاره به سند لایحه برنامه هفتم در ادامه گفت: در این سند هیچ بحثی درباره مفهوم توسعه و چگونگی اجماع بر سر آن وجود ندارد؛ بحثی راجع به این که چطور به یک درک روشمند فراگیر از شرایط محیط داخلی و محیط بین المللی برسیم وجود ندارد. شما می دانید الان آگاهی از شرایط محیط بین المللی برای ما ای بسا مهمتر از آگاهی از شرایط داخلی هم شده است؛ اما هیچ بحثی درباره آن نیست.

هیچ تحلیلی راجع به این که چرا به این روز افتاده ایم، وجود ندارد و هیچ منطقی برای انتخاب اولویت ها در آن نیست و همینطور هیچ دلیلی برای چرایی شکست همه برنامه های قبلی ارائه نشده است.

در این سند هیچ بحثی از این که ما دچار چه محدودیت های انسانی و مادی و سازمانی و بین المللی و اقتصاد سیاسی هستیم وجود ندارد! در حالی که اسمش سند برنامه است، ولی هیچ بحثی راجع به روندهایی که باید متوقف شود، وجود ندارد. این سند و آن لایحه، هیچ اعتنایی به تصمیم گیری درباره روند های مخرب و ضدتوسعه ای جاری، نکرده است.


در چارچوب مناسبات رانتی هر کسی لاف زن تر و سخنگوی بی ضابطه تری باشد، ارز و ریال بیشتری می گیرد!
او با ابراز این عقیده که «در چارچوب مناسبات رانتی هر کسی که گزافه گو تر و لاف زن تر و بی ضابطه سخنگو تر باشد به او ارز و ریال بیشتر تخصیص می یابد.» ادامه داد: با گذشت بیش از هفتاد سال از تاریخ برنامه ریزی مان، هنوز ساز و کاری برای مهار و بالا بردن هزینه فرصت لاف زنی و گزافه گویی و بی ضابطه گویی ایجاد نکرده ایم. من حداقل ۱۰ بار این مساله را راجع به شورای نگهبان و خطاب به این نهاد گفتم.

این که عده ای را از قیف خود عبور می دهید و به عنوان کاندیداهای پذیرفته شده، حرف هایی می زنند که مخل امنیت ملی است و وعده های نشدنی و نادرست می دهند. این طوری رای جمع کردن با آن درکی که شما از حرام و حلال خدا دارید چه حکمی دارد؟! دو دهه است که می گویم قاعده بگذارید که هر حرفی از دهان کاندیداها خارج نشود. رقابت مخرب در دادن وعده های نشدنی نکنند.

در انتخابات قبل دیدید که می خواستند پول ایران را اِل کنند و فقرا را بِل کنند و دیدید که چه کردند! اینها بحث شخص نیست بحث ترتیبات نهادیِ مشوق رانت و فساد و انحطاط است. با تمام احترام به کسی که گفت من با هفت هزار صفحه برنامه آمدم، باید از او پرسید کو پس؟ در مسابقه رانتی، مسابقه گزافه گویی با ایران چه کرده است!


سند برنامه ششم توسعه هم بی کیفیت بود و در سازمانشان کوه، موش زایید!
او در ادامه گفت: در دولت روحانی سند برنامه ششم ارائه شد که ما آن همه راجع به آن هشدار دادیم که کشور را به ورطه های خطرناک می کشد. با وجود سهل انگاری راجع به کیفیت آن برنامه؛ رییس وقت سازمان برنامه در پاسخ گفتند که ما ۸۵۰ هزار نفر ساعت برای آن وقت گذاشته ایم. من می گویم اگر با صرف آن همه زمان، این سند بی کیفیت بیرون می آید، پس در این سازمان – کوه، موش می زاید و باید فکری کنید.

این فرد در مقام توصیف راجع به این که چقدر روندهای قهقرایی کشور، خطرناک شده است گفت که در سال ۱۳۸۴ در سند قانون برنامه چهارم برای این که رشد هشت درصدی به دست آید، وابستگی مان به واردات سالانه معادل ۱۶.۵ میلیارد دلار بود؛ الان و در ۱۳۹۶ اگر بخواهیم رشد هشت درصدی پیدا کنیم یعنی سالانه به ۲۰۰ میلیارد دلار واردات نیاز داریم.

این همه سر و صدای ضدامپریالیستی و ضدصهیونیستی دارید، این میزان قهقرا در عمق ذلت آور وابستگی تولید به واردات؛ چطور شما را بر نمی انگیزد که دست از این بازی ها بردارید؟!

در برنامه هفتم دیگر آن را گزارش نکرده اند که الان اگر بخواهیم رشد هشت درصد پیدا کنیم چقدر ارز و ریال لازم است. صورت مساله را پاک می کنند و فکر می کنند ماجرا حل شد.


از یک سو لاف می زنند که برای هر چیزی برنامه دارند و از سوی دیگر طفره می روند
او در ادامه درباره لایحه برنامه هفتم توسعه گفت: بر اساس قانون برنامه و بودجه، عزیزان باید حداکثر تا شهریور ۱۴۰۰ لایحه برنامه هفتم را می دادند. زمانی که نامزد ریاست جمهوری بودند گفتند با هفت هزار صفحه برنامه آمده اند. با این همه وقتی در ابتدا که بر سر کار آمدند گفتند برنامه ای وجود ندارد و مجوزی از مجلس گرفتند و تدوین برنامه را یک سال تمدید کردند و گفتند ۱۴۰۱ این کار را می کنند.

از شهریور ۱۴۰۰ یک روند متعارض را می بینیم؛ از یک سو لاف زنی درباره این که ما راجع به هر چیزی برنامه خاصی داریم و از سوی دیگر عدم ارائه برنامه بر اساس الزام قانونی در زمان معین شده و بعد طفره رفتن از ارائه برنامه می دیدیم!

مومنی افزود: حتما دوستان به خاطر دارند که که ما نقطه عطفی در ۱۴۰۱ داشتیم و در ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ آن مقام مسئول وقت سازمان برنامه ریزی کشور رسما و علنا گفتند که از الان دیگر سازمان برنامه و بودجه درگیرفصل بودجه می شود و ما نمی رسیم و در ۱۴۰۱ برنامه نمی دهیم. تا قبل از این مصاحبه ایشان و معاون اقتصادی مصاحبه کرده بودند که چه کارهایی کرده اند و چه اسناد پشتیبانی آماده کرده اند.


حکمرانی ما معیوب است و با این شیوه راهی برای نجات کشور نیست!
این استاد دانشگاه با بیان این که «شیوه حکمرانی ما معیوب است و با این شیوه حکمرانی راهی برای نجات کشور وجود ندارد» گفت: بعد از نزدیک به دو سال طفره رفتن و علی رغم آن همه هیاهو و وعده، در سی ام اردیبهشت در سالن اجلاس سران گفتند که رونمایی می کنند. در آن رونمایی لایحه ادعایی ۳۰۲ ماده بود و همین صورتش را که نگاه کنید، در عرض یک هفته به ۱۷۵ ماده رسید ولی تعداد صفحاتش نسبت به قبلی اضافه شد!


مواد برنامه هفتم توسعه کاهش و صفحاتش بیشتر شده/ این سند هیچ عبرتی از گذشته نگرفته!
این سندی که الان بیرون داده اند، تعداد موادش ۱۱۸ شده و تعداد صفحاتش دوباره اضافه شده است. یعنی هر کدام را که نگاه می کنید یک ماجرایی دارد. بعد به جای این که منطق برنامه را ببینند، همه چیز را وارونه کرده اند! همه جای دنیا گزارش می دهند که وضع موجود را چطور می بینیم و اگر این روندها ادامه یابد چه چشم اندازی را می توان تصور کرد و بعد بر اساس آن می گویند که چه جهت گیری هایی را انتخاب کرده اند.

اما عزیزان، سندهای قبلی را منتشر نکرده اند و یک باره سند لایحه منتشر می کنند! بعد غم انگیزتر اینکه اولین پیشنویس لایحه ای است که مقامات های رسمی در جلسات رونمایی اش اذعان می کنند که این سند فاقد مشارکت دستگاه ها، بخش ها و مناطق بوده است! واقعا در قرن ۲۱ فهم ما از مشارکت و مشارکت زدایی هم در فرآیندی به نام برنامه ریزی توسعه خود را نشان می دهد!

این لایحه و سندی است که در آن هیچ حرفی درباره صنعت ساخت و محیط زیست و بحران ها و نگرانی های مردم، خام فروشی و آشفتگی ها وجود ندارد و این در حالی است که در همان سند اولیه می گوید سه برنامه قبلی شکست خورد و اکنون هیچ عبرتی از شکست آن سه سند وجود ندارد و اتفاقا بدتر از آن هم سه سند عمل شده است!


 فرشاد مومنی: برنامه هفتم توسعه در حد شوخی است؛ نمی دانیم بخندیم یا بگرییم!


مرکز پژوهش های مجلس می گوید بخش قابل توجهی از اهداف کمی این سند واقع بینانه نیست!
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: در مرکز پژوهش ها و هر دستگاه رسمی دیگری وقتی گزارشی منتشر می شود دو ویژگی دارد؛ یکی خوشبینی افراطی و دوم محافظه کاری افراطی.

ببینید این سند چه کیفیتی از نظر آشفتگی فکری داشته که مرکز پژوهش ها می گوید: اهداف کمیِ در بخش قابل توجهی از این سند، واقع بینانه نیست! و ارتباطی میان برخی اهداف و احکام مطالبه شده در بخش ها وجود ندارد و برای آن اهداف کمی ارائه شده، اهداف به تفکیک سالانه وجود ندارد و معلوم نیست هر سال باید چه بکنیم؟!

در حالی که اگر اسمش برنامه است، بودجه باید بر اساس اهداف سالانه این سند، تدوین شود. این برنامه، هدف سالانه نداشته و بخش قابل توجهی از احکامش – شاید نزدیک به شصت درصد – الان هم وجود دارد و بی خود یک متن متورم تو خالی آورده اند.

مرکز پژوهش های مجلس در ادامه می گوید که در بخشی از احکام دائمی که در این سند وجود دارد، به بسیاری از احکام دائمی موجود تعرض می شود! نه منطق این تعرض مطرح شده و نه به آن تصریح شده و نه برای آنها تعیین تکلیف شده است!


برنامه توسعه هفتم در حد یک شوخی است!
همچنین، چند نکته کلیدی دیگر را بیان می کند که از نظر اقتصاد سیاسی از همه حیاتی تر است؛ یکی این که اسم این سند لایحه برنامه است اما جدول منابع و مصارف ندارد!

دوستانی که اهل درک اقتصاد سیاسی هستند، باید حواسشان را جمع کنند که وقتی جدول منابع نمی گذارند، یعنی نمی خواهند درباره نحوه توزیع رانت ها پاسخگو باشند و این یعنی تخصیص های سلیقه ای منابع مادی و انسانی کشور که خیلی خطرناک است. این بخش را در موقعیت دیگری، بخاطر اندازه اهمیتی که دارد بیشتر توضیح خواهم داد.

عنصر دومی که نشان می دهد این سند یک شوخی بیش نیست، این است که می گوید فاقد نظام پیش بینی شده نظارت بر اجرای برنامه است! بنابراین با برنامه ای مواجه هستیم که نه در آن تکلیفت را با منابع روشن می کند و نه نحوه نظارت بر آن مشخص است.


در این مملکت کسی بخاطر نتایج عملکرد و تحقق نیافتن وعده هایش مواخذه نمی شود!
او افزود: متاسفانه در مملکت ما کسی را بخاطر نتایج عملکرد و میزان تحقق وعده هایش مواخذه نمی کنند. یک نفر از بالا تا پایین بابت وعده های توخالی محقق نشده اش مواخذه نمی شود.

بنابراین وقتی خیال فردِمسئول از این بابت، راحت است می آید یک چیزهایی را به عنوان هدف کمی مطرح می کند که هیچ نسبتی با واقعیت های موجود و هیچ نسبتی با ظرفیت های مادی و انسانی موجود در بدنه حکومت ندارد و مطمئن است که کسی یقه او را نخواهد گرفت!

رییس موسسه دین و اقتصاد در ادامه تحلیلش از سند برنامه هفتم توسعه، اظهار کرد: در ماجرای حذف ارز ترجیحی، هشدار داده شد که اگر این کار را بکنید کشور را در سال ۱۴۰۱ به آشوب می کشید. لاف زنانه گفتند این کلید نجات است و محیط زیست را بهتر می کند و وضعیت فقرا را بهبود می دهد؛ در حالی که دیدیم در اثر آن خطا، این همه فاجعه های بزرگ انسانی و اجتماعی و محیط زیستی به کشور تحمیل شد.

یک نفر را دیدید که بابت آن لاف زنی های پوچ و تو خالی مواخذه کنند؟ تا زمانی که تکلیف نحوه تخصیص منابع روشن نیست و نحوه نظارتش هم روشن نیست، کسی هم شما را از شکست مجدد مواخذه نمی کند. این سیستم حکم رانی معیوب است و بنابراین ذیل عنوان هایی مثل سند برنامه و از این قبیل ما فقط داریم زحمت مردم و کشور را زیاد می کنیم.


سند برنامه هفتم بنابر هیچ یک از مفاهیم علمی و استاندارد؛ سند برنامه توسعه نیست!
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی افزود: راجع به نیت اینها صحبت نمی کنم. ان شاءالله که همه خوش نیت ترین آدم های این ممکلت باشند، ولی از این کوزه، این مسائل در می آید؛ کشوری بیرون می آید با گستره و عمق بحران های بسیار و شکنندگی های بیشتر و همچنین جدا شدن بیشتر مردم از حکومت و سقوط توان رقابت و مقاومت اقتصاد ملی و شدت گیری تهدیدهای امنیت ملی!

بنابراین در مقام جمع بندی، خیلی صریح می گویم که این سند، قطعا با هیچ یک از استانداردهای موجود از فهم علمی توسعه و برنامه توسعه؛ سند برنامه توسعه نیست. این سند نه پیوندی با مطالعات پشتیبان ادعایی در همین دولت دارد و نه پیوندی با واقعیت های موجود و نه پیوندی با مسائل کشور!


هشدار می دهم این سند بی کیفیت، قادر به حل هیچ یک از مشکلات حاد کنونی نیست!
سند برنامه هفتم توسعه، حتی پیوندی با مسائل جاری و روزمره ندارد. در همین زمستان دمار از روزگار تولید کننده در آورده شد؛ گازشان قطع شد و هزار جور ضربه به آنها زده شد. راجع به این سند و عواقب آن هم تدبیری وجود ندارد؛ تابستان، سندی ابلاغ کرده اند که صنایع هفته ای یک روز اضافه تر از همیشه تعطیل کنند، بدون این که هیچ تعهدی راجع به هزینه های بار شده به آنها بدهند.

همین طوری گفتند تعطیل کند. این که تولید کننده چقدر اضافه هزینه دارد و تعهدات خود را نمی تواند عملی کند، هیچ چیزی راجع به اینها وجود ندارد. بنابراین من هشدار می دهم و ابراز نگرانی شدید می کنم که این سندی که واقعا بی کیفیت است قادر به حل هیچ یک از مشکلات حاد کنونی نیست!


تصور عجیب از اشتغال در سند لایحه
او ادامه داد: به طور مشخص راجع به طرز نگاه این سند به مساله اشتغال نگاه کنید در مملکتی که در دوره لیسانس اقتصاد می گویند اشتغال یک متغیر سیستمی است؛ حالا ببینید در صفحات چهار تا هفده که راجع به اشتغال صحبت کرده و قبلش راجع به رشد صحبت کرده است، از نظر فهم نظری که من استنباط می کنم، می گوید که رشد و اشتغال در ایران تابع فناوری نیست!

تابع فساد گسترده و عمیق نیست! تابع نابرابری های ناموجه فراگیر، تابع وابستگی های عمیق و ذلت آور و وابسته تولید ما به واردات، تابع طرز عمل نظام مالیات ستانی ما و سیاست گذاری پولی و تجاری و صنعتی، تابع توانمندی های اجرایی حکومت و حتی تابع سیاست خارجی ما و تحریم ها هم نیست!

او تاکید کرد: از این کوزه آبی برای کشور گرم نمی شود. تقاضای اکیدم این است که به راه نجات برگردند، راه نجات چیست؟ راه نجات مشارکت پذیر شدن حکومت است. معلوم شد که با یک حاکمیت یکدست، فقط گستره و عمق و تعداد بحران ها افزایش یافته و کمتر مساله ای را توانسته اید حل کنید و روی هر چیزی که تمرکز کردید آن را پیچیده تر کرده اید.


شما را به خدا سوگند گزارش های شدت بی سابقه نااطمینانی های با منشاء طبیعت در ایران را بخوانید
قرآن را بخوانیم که خداوند برای برپایی سراپرده عدل تاکید می فرماید که پیامبر بدون مشارکت مردم نمی تواند کاری از پیش ببرد.

فرشاد مومنی با تاکید بر «اکسیر مشارکت» برای حل مشکلات کشور گفت: اگر فهم دینی کمک می کند، قرآن را بخوانیم که خداوند برای برپایی سراپرده عدل تاکید می فرماید که پیامبر بدون مشارکت مردم نمی تواند کاری از پیش ببرد. اگر هم منطق توسعه سرتان می شود، جزو الفبای توسعه این است که کشوری که مسائلش رانتی بوده و با انبوه بحران ها روبروست، هزینه های مشارکت و هماهنگی را کاهش می دهد .

شما در دستگاه های اجرایی تان دو دستگاه ندارید که باهم هماهنگ باشند و مردم بابت این مساله خسارت می پردازند. اگر به مشارکت تن بدهید، نااطمینانی ها و بی ثباتی ها در همه عرصه های حیات جمعی کاهش می یابد و من شما را به خدا سوگند می دهم که گزارش های رسمی مربوط به روند شدت بی سابقه نااطمینانی های با منشاء طبیعت در ایران را ببینید و این که چقدر از خشکسالی و سیل و زلزله، آسیب پذیر شده ایم!


فقط اکسیر مشارکت، راه حل عبور از بحران های کنونی است
این استاد دانشگاه در پایان تاکید کرد: مشارکت اکسیری است که بحران ها را کاهش می دهد و امکان و قابلیت مهار شوک های برون زا را فراهم می کند. آن که گفتم کانون اصلی دورهای باطل در ایران است، می گوید مشارکت، دستاوردهای توزیعی عادلانه را تضمین می کند و بالاخره مشارکت، امکان برون رفت از بحران کژکارکردی نهادی و حرکت به سمت نهادهای با کیفیت را امکان پذیر می کند.

تا زمانی که سازه ذهنی مسلط در ساختار قدرت در ایران، ستیز و حذف باشد چه در مناسبات داخلی و چه در مناسبات بین المللی، ما نمی توانیم روی خوش ببینیم. اینها هر کدام جزئیاتی دارد که امیدوارم همه دلسوزان و اهل نظر در کشور سطح دانایی های حکومت را در این زمینه بالا ببرند و ما ان شاءالله یک برنامه توسعه با کیفیت ولو با وقفه زمانی بیشتر، بتوانیم تدارک ببینیم.

بررسی کندی جذب فناوری در کشورهای در حال توسعه

کدام عوامل در پذیرش آهسته TLS در نیجریه نقش دارند؟ این بینش ها می تواند به تحریک جذب ابزار دقیق و افزایش نقشه برداری حرفه ای در سایر کشورهای در حال توسعه در سراسر آفریقا کمک کند.

ابزار دقیق نقش مهمی در تئوری و عمل نقشه برداری زمین ایفا می کند. با این حال، پذیرش آهسته فناوری می‌تواند چالش‌های مهمی را برای تمرین حرفه‌ای ایجاد کند. این امر به ویژه در نیجریه مشهود است، جایی که استفاده از تکنیک‌های نقشه‌برداری پیشرفته مانند اسکن لیزری زمینی (TLS) کند بوده است.

 فقدان تحقیق در مورد جنبه‌های خاصی که بر پذیرش فناوری مدرن TLS در کشورها و شهرهای مختلف تأثیر می‌گذارد، شکاف دانشی قابل توجهی است که تلاش‌ها برای بهبود شیوه‌های نقشه‌برداری را تضعیف می‌کند. برای پرداختن به این موضوع، نویسندگان این مقاله عواملی را که به پذیرش کند TLS در نیجریه کمک می‌کنند، مطالعه کرده‌اند. بینش به دست آمده از این تحقیق برای سایر کشورهای در حال توسعه در سراسر قاره آفریقا و فراتر از آن قابل استفاده است.

ابزار دقیق یکی از عناصر اساسی نقشه برداری زمین (LS) از دوران باستان بوده است. جمعیت های باستانی از ابزارهای ابتدایی متعددی برای درک زمین و ویژگی های آن و برای نشان دادن آنها به صورت گرافیکی برای عنوان، اهداف مالی و قانونی استفاده می کردند. مشخص شده است که آن ابزارهای اولیه در واقع پیشینیان ابزارهای معمولی LS امروزی مانند نوارها، تئودولیت ها و ایستگاه های توتال و تکنیک هایی مانند زنجیرزنی، روش پرتو و فتوگرامتری هستند.

با گذشت زمان، این روش ها و تجهیزات مورد استفاده به طور فزاینده ای دست و پا گیر شده و قادر به به دست آوردن داده ها با دقت مورد نیاز برای تعریف دنیای ارگانیک و ساخته شده با دقت مطلوب نیستند. علاوه بر این، رویکردهای سنتی LS می‌توانند به نفوذ غیرضروری در یک سایت نیاز داشته باشند، بدون اینکه به بازه زمانی گسترده اجرای پروژه اشاره کنیم. 

علاوه بر این، LS سنتی برای جمع‌آوری مجموعه داده‌های مورد نیاز برای عملیات مدل‌سازی جنبه‌های پیچیده موجود در بسیاری از پروژه‌های امروزی مناسب نیست. در حالی که روش‌های مرسوم LS فقط می‌توانند نمونه‌برداری نقطه‌ای انجام دهند، اسکن لیزری زمینی (TLS) به لطف توانایی آن در نمونه‌برداری سه بعدی و روی سطح با دقت بالا، راه‌حلی فناوری برای بسیاری از این چالش‌ها ارائه می‌دهد.

پروژه TLS برای مدل سازی یک تاسیسات دریایی

اخیراً، یک بررسی مهندسی در نیجریه، ظرفیت TSL را برای تولید یک مدل سه‌بعدی، با استفاده از تلفیقی از درون‌یابی‌ها برای تبدیل داده‌ها به مدل‌های سطحی و رفع نواقص با روش‌های سنتی جمع‌آوری داده‌های LS، بررسی کرد. این فرآیند غیر نفوذی است و میلیون ها نقطه داده را با سرعت زیادی جمع می کند. این پروژه با هدف ساخت یک مدل ساخته شده – یک شباهت سه بعدی – از سکوی گاز دریایی برای کمک به برنامه ریزی و اجرای بهسازی و نوسازی تاسیسات بود. این پروژه از HDS Leica ScanStation-2 TLS (نگاه کنید به شکل 1) با ویژگی های زیر استفاده کرد:

  • موقعیت: 6 میلی متر (در محدوده 1 متر تا 50 متر، 1δ)
  • فاصله: 4 میلی متر (در محدوده 1 متر تا 50 متر، 1δ)
  • زاویه (افقی/عمودی): 0.003⁰(60μrad/60μrad).

جنبه های روش شناختی اصلی پروژه عبارت بودند از:

  1. انتخاب مکان مناسب برای TLS و اهداف
  2. مجوزهای مدیریت تاسیسات فراساحلی برای نمونه برداری
  3. اسکن سیستماتیک تسهیلات برای گرفتن ابرهای نقطه سه بعدی
  4. پردازش داده ها (شامل تصحیح خودکار، فیلترینگ ابر نقطه و مدل سازی و صادرات نقشه ها) ابر نقطه با استفاده از نرم افزار Cyclone 0.
فناوری
شکل 1: HDS Leica ScanStation-2 TLS مورد استفاده برای مدل سازی سه بعدی پلت فرم گاز دریایی.

غلبه بر موانع

کار میدانی TLS با موانعی مواجه شد، عمدتاً شرایط نامطلوب که معمولاً با محیط‌های دریایی مرتبط است، مانند بادهای تند و باران. بادهای شدید مانع از عملکرد اسکنر می شد و باعث می شد در هنگام حرکت با نسیم سریعتر از حد معمول حرکت کند و هنگامی که اسکنر در جهت مخالف قرار می گرفت مانع از پیشرفت آن می شد. 

برای غلبه بر این مانع، تکنسین های میدانی اسکنر را در موقعیت هایی قرار دادند که بخش هایی از سکو از آن در برابر باد محافظت می کرد. هنگام اسکن در باران، قطرات باران انتخاب شده توسط Leica ScanStation 2 نویزهای اضافی را به داده ها وارد کردند که به عنوان سیگنال تفسیر می شد. در این حالت عملیات اسکن تا بازگشت شرایط مساعد جوی به تعویق افتاد. با وجود این موانع،

اگرچه ثابت شده است که TLS در پروژه فوق الذکر و همچنین در صنعت گسترده تر LS و ژئوماتیک بسیار مفید است، پذیرش آن در بسیاری از کشورهای جهان سوم کند بوده است. ادبیات دلیل قطعی برای جذب کند TLS در چنین کشورهایی ارائه نمی کند. بنابراین، نویسندگان یک نظرسنجی را در بین 81 نقشه بردار ثبت شده زمین در Enugu، نیجریه، با انواع تجربه، مدت زمان تمرین، مدارک تحصیلی و آگاهی از ابزار دقیق LS انجام دادند.

این نظرسنجی نشان داد که تنها حدود 3.7 درصد از پاسخ دهندگان از فناوری اسکن زمینی استفاده کرده اند. حدود 38٪ از پاسخ دهندگان نشان دادند که در مورد این فناوری شنیده بودند اما آن را ندیده بودند، در حالی که حدود 45.6٪ گفتند که آن را دیده اند اما از آن برای هیچ فعالیت عملی LS استفاده نکرده اند.

 بر اساس داده ها، غالباً عملیات LS منظم، از جمله خدمات کاداستر، نقشه برداری مهندسی و مدیریت اطلاعات زمین (LIM) وجود دارد. اینها اغلب می توانند با استفاده از لجستیک اولیه بومی اجرا شوند. یافته‌ها بر شواهدی مبنی بر پذیرش آهسته TLS در منطقه مورد مطالعه تاکید می‌کند و نشان می‌دهد که عوامل مؤثر در این وضعیت شامل کمبود بودجه، ظرفیت فنی ضعیف و کاهش ارزش و دامنه کار منحصر به فرد متخصصان زمین سنتی است.

شکل 2: مدل سه بعدی پلت فرم گاز دریایی، اسکن شده توسط HDS ScanStation-2 TSL

مفاهیم و راه پیش رو

علیرغم انبوهی از مسائل مرتبط با ابزار دقیق LS موجود، مانند خرابی، عدم دقت قابل توجه و کمبود نیروی انسانی و تخصص فنی، به نظر می رسد رضایت کلی از ابزارها و شیوه های فعلی LS، همانطور که توسط مطالعه اندازه گیری شده است، به طور قابل قبولی بالا باشد. در واقع، اکثر نقشه برداران زمین در منطقه مورد مطالعه فکر می کنند که نیازی به TSL یا سایر تجهیزات نقشه برداری پیشرفته ندارند. با این وجود، آنها آماده دریافت و/یا حمایت مالی، سیاسی، سیاستی یا علمی هستند که نمایه حرفه ای فعلی و آینده نظریه و عمل LS را در منطقه تقویت می کند.

این امر بر اهمیت اساسی انتقال و پذیرش فناوری تأکید می کند و بر ارزش آموزش ابزار به عنوان یک شرط لازم برای توسعه حرفه ای اجباری مداوم (MCPD) برای نقشه برداران تأکید می کند. علاوه بر این، ارتقای وضعیت متخصصان LS منوط به انطباق با استانداردهای حرفه ای جهانی موجود است. این تنها در صورتی می تواند اتفاق بیفتد که نقشه برداران محلی مایل به پذیرش و استفاده از فناوری پیشرفته باشند. این امر چشم‌انداز رو به وخامت نقشه‌برداری در Enugu را بهبود می‌بخشد، که همچنین به موضوعات مربوط به زنان در نقشه‌برداری (WIS) و سیستم اطلاعات جغرافیایی جامع نیجریه می‌پردازد.

نتیجه

ابزار دقیق یک ویژگی اساسی نقشه برداری زمین برای اهداف مالی و مالکیت در طول تاریخ بوده است. TLS می‌تواند نیازهای امروزی را برای مجموعه داده‌های مکانی بزرگ‌تر و دقیق‌تر برآورده کند، فراتر از آنچه ابزارها و روش‌های سنتی LS می‌توانند انجام دهند. این ظرفیت لازم برای اکتساب سریع داده ها، مدل سازی دو و سه بعدی ساختارهای پیچیده را فراهم می کند و از انتقال و همکاری داده ها پشتیبانی می کند. 

نتایج یک پروژه واقعی با استفاده از HDS Scanstaion-2 TLS برای مدل‌سازی یک سکوی گازی فراساحلی و ساختن نقشه‌ای که در نیجریه ساخته شده است نشان می‌دهد که سیستم اسکن پاسخ مناسبی برای مشکلات جدید جهانی در کشورهای در حال توسعه است. اما علیرغم این پتانسیل، پذیرش TLS در اکثر آن کشورها با سرعت آهسته انجام می شود، همانطور که یک نظرسنجی در میان نمونه ای از نقشه برداران ثبت شده زمین در نیجریه نشان می دهد. از علل لحظه ای این امر می توان به کمبود بودجه برای خرید تجهیزات مدرن، نبود تخصص فنی و رو به زوال جایگاه حرفه نقشه برداری در منطقه اشاره کرد.

 با این حال، ممکن است موارد بیشتری مطرح شود و تحقیقات بیشتری برای درک تمام جنبه‌های موضوع TLS در مناطق مختلف مورد نیاز است. این می تواند مبنایی برای توسعه ابتکارات و طرح هایی با هدف ارتقای موقعیت متخصصان زمین و بخش جغرافیایی در کشورهای در حال توسعه باشد.

بیشتر خواندن

  1. Ebinne، ES، Nkwunonwo، UC، Nwaka، OC، و Chiemelu، NE (2022). پذیرش آهسته فناوری اسکن لیزری زمینی برای عملیات نقشه برداری زمین در صنعت اطلاعات جغرافیایی نیجریه. مجله مطالعات آسیایی و آفریقایی، 57 (2)، 369-387.
  2. Pinkerton M (2011) اسکن لیزری زمینی برای نقشه برداری اصلی زمین. فصلنامه نظرسنجی 300 (65)، 7-20.
  3. Trinder J and Han S (1999) تاثیر فناوری های جدید بر ژئوماتیک در سال 2010. نقشه بردار استرالیایی 44 (1) 29-34.
  4. وانگ دبلیو، ژائو دبلیو، هوانگ ال، و همکاران. (2014) کاربردهای اسکن لیزری زمینی برای تونل ها: بررسی. مجله مهندسی ترافیک و حمل و نقل 1 (5)، 325–337.

مقالات بسیار مهم reference نرم افزار SMART PLS

مقالات بسیار مهم reference نرم افزار SMART PLS

مقالات بسیار مهم reference نرم افزار SMART PLS

تاکنون در کلاس های مدل سازی معادلات ساختاری کواریانس محور و واریانس محور آکادمی تحلیل آماری ایران(مدرسه پژوهش کمی و کیفی ایران) از بیش از 70 کتاب و مقاله به عناون منابع بروز دنیا استفاده شده است.

مطالبی که پیرامون متغیر های SINGLE ITEM می شود یا مطالبی که از مفاهیم مرتبه بالاتر، تقسیم بندی مشتریان یا تحلیل ناهمگنی، تحلیل میانجی و تعدیلگر و …. در کلاس ها عناون می شود همگی از دل کتاب ها و مقالات روز دنیا استخراج می شود.

در این مطلب و مقاله مهم مقالات بسیار مهم این حوزه را با اطلاعات کتاب شناسی و نیز سایتی که می توانید به آن دسترسی پیدا کنید را بعد از برگزاری 311 دوره اسمارت پس ال اس برای عزیزان قرار دادیم.

فراموش نکنید در کلاس ها دیدید که که کار با نرم افزار و ران کردن مدل ها حتی یک درصد هم ارزش علمی نداشت و 99 درصد ارزش این دوره ها به مطالبی که است که متاسفانه در بسته های آموزشی یا ویدئو ها و کلاس های دیگر مشاهده نمی شود و افتخار می کنیم که این دوره ها از دل ارزشمند ترین مراجع علمی دنیا و با زبانی ساده و دسته بندی جدید علمی به عزیزان ارائه می شود و عزیزانی که از کلاس فارغ التحصیل می شوند حتی از تحلیل گران آماری خارج از کشور برتر هستند.

اکنون این مقالات بسیار مهم reference نرم افزار SMART P LS برای شما قابل مشاهده و دریافت و استفاده است. عمده این مقالات مربوط به 3 سال اخیر است.

SmartPLS multigroup analysis: Chean, J./ Ramayah, T./ Memon, M.A./ Chuah, F./ Ting, H.: Multigroup Analysis using SmartPLS: Step-by-Step Guidelines for Business Research, Asian Journal of Business Research, Volume 10 (2020), Issue 3, pp. 1-19

PLS-SEM and future time perspectives: Chaouali, W./ Souiden, N./ Ringle, C.M.: Elderly Customers’ Reactions to Service Failures: The Role of Future Time Perspctive, Wisdom and Emotional Intelligence, Journal of Services Marketing, forthcoming.

Predictive model selection test: Liengaard, B./ Sharma, P N./ Hult, G.T.M./ Jensen, M.B./ Sarstedt, M./ Hair, J.F./ Ringle, C.M.: Prediction: Coveted, Yet Forsaken? Introducing a Cross-validated Predictive Ability Test in Partial Least Squares Path Modeling, Decision Sciences, forthcoming.

Prediction Metrics: Hair, J.F.: Next-generation Prediction Metrics for Composite-based PLS-SEM, Industrial Management & Data Systems, forthcoming.

No need for PROCESS: Sarstedt, M./ Hair, J.F./ Nitzl, C./ Ringle, C.M./ Howard, M.C.: Beyond a Tandem Analysis of SEM and PROCESS: Use of PLS-SEM for Mediation Analyses!, International Journal of Market Research, forthcoming.

Weighted PLS-SEM (WPLS): Cheah, J.-H./ Roldán, J. L./ Ciavolino, E./ Ting, H./ Ramayah, T.: Sampling Weight Adjustments in Partial Least Squares Structural Equation Modeling: Guidelines and Illustrations, Total Quality Management & Business Excellence, forthcoming.

PLS-SEM in Higher Education: Ghasemy, M./ Teeroovengadum, V./ Becker, J.-M./ & Ringle, C. M.: This Fast Car Can Move Faster: A Review of PLS-SEM Application in Higher Education Research. Higher Education, forthcoming.

Predictive model selection: Sharma, P.N./ Shmueli, G./ Sarstedt, M./ Danks, N./ Ray, S.: Prediction-oriented Model Selection in Partial Least Squares Path Modeling, Decision Sciences (2020), forthcoming.

Causal-predictive PLS-SEM: Chin, W./ Cheah, J.-H./ Liu, Y./ Ting, H./ Lim, X.-J./ & Cham Tat, H.: Demystifying the Role of Causal-predictive Modeling Using Partial Least Squares Structural Equation Modeling in Information Systems Research, Industrial Management & Data Systems, Volume 120 (2020), Issue 12, pp. 2161-2209.

Necessary condition analysis (NCA) and PLS-SEM: Richter, N.F./ Schubring, S./ Hauff, S./ Ringle, C.M./ Sarstedt, M.: When Predictors of Outcomes are Necessary: Guidelines for the Combined Use of PLS-SEM and NCA, Industrial Management & Data Systems, Volume 120 (2020), Issue 12, pp. 2243-2267.

PLS-SEM results assessment: Sarstedt, M./ Ringle, C.M./ Cheah, J.H./ Ting, H./ Moisescu, O.I./ Radomir, L.: Structural Model Robustness Checks in PLS-SEM, Tourism Economics, Volume 26 (2020), Issue 4, pp. 531-554.

Fit criteria: Cho, G./ Hwang, H./ Sarstedt, M./ Ringle, C.M.: Cutoff Criteria for Overall Model Fit Indexes in Generalized Structured Component Analysis, Journal of Marketing Analytics, Volume 8 (2020), Issue 4, pp. 189-202.

PLS-SEM and GSCA: Hwang, H./ Sarstedt, M./ Cheah, J. H./ Ringle, C.M.: A Concept Analysis of Methodological Research on Composite-Based Structural Equation Modeling: Bridging PLSPM and GSCA, Behaviormetrika, Volume 47 (2020), pp. 219-241.

IPMA application in hospitality management: Nunkoo, R./ Teeroovengadum, V./ Ringle, C.M./ Sunnassee, V.: Service Quality and Customer Satisfaction: The Moderating Effects of Hotel Star Rating, International Journal of Hospitality Management, Volume 91(2020), Issue 102414.

More common factor issues: Rhemtulla, M./ van Bork, R./ Borsboom, D.: Worse Than Measurement Error: Consequences of Inappropriate Latent Variable Measurement Models, Psychological Methods, Volume 25 (2020), Issue 1, pp. 30-45.

Different views on CCA: Crittenden, V., Sarstedt, M., Astrachan, C., Hair, J., and Lourenco C. E.: Guest Editorial: Measurement and Scaling Methodologies. Journal of Product & Brand Management, Volume 29 (2020), Issue 4, pp. 409-414.

CCA: Hair, J.F./ Howard, M.C./ Nitzl, C.: Assessing Measurement Model Quality in PLS-SEM Using Confirmatory Composite Analysis, Journal of Business Research, Volume 109 (2020), pp. 101-110. Also take a look here: https://www.unibw.de/ciss-en/methodpaper-nitzl-et-al

PLS-SEM and GSCA: Hwang, H./ Sarstedt, M./ Cheah, J.H./ & Ringle, C.M.: A Concept Analysis of Methodological Research on Composite-based Structural Equation Modeling: Bridging PLSPM and GSCA, Behaviormetrika, Volume 47 (2020), pp. 219–241.

PLS-SEM in HRM: Ringle, C.M./ Sarstedt, M./ Mitchell, R./ Gudergan, S.P.: Partial Least Squares Structural Equation Modeling in HRM Research, The International Journal of Human Resource Management, Volume 31 (2020), Issue 12, pp. 1617-1643.

Common factor issue: Rigdon, E.E., Becker, J.-M./ Sarstedt, M.: Factor Indeterminacy as Metrological Uncertainty: Implications for Advancing Psychological Measurement, Multivariate Behavioral Research, Volume 54 (2019), Issue 3, 429-443.

PLS-SEM software review: Sarstedt, M./ Cheah, J.-H.: Partial Least Squares Structural Equation Modeling Using SmartPLS: A Software Review, Journal of Marketing Analytics, Volume 7 (2019), Issue 3, pp 196–202.

Higher-order models: Sarstedt, M./ Hair, J.F./ Cheah, J.-H./ Becker, J.-M./ Ringle, C.M.: How to Specify, Estimate, and Validate Higher-order Constructs in PLS-SEM, Australasian Marketing Journal, Volume 27 (2019), Issue 3, pp. 197-211.

How to use PLSpredict?! Shmueli, G./ Sarstedt, M./ Hair, J.F./ Cheah, J.-H./ Ting, H./ Vaithilingam, S./ Ringle, C.M.: Predictive Model Assessment in PLS-SEM: Guidelines for Using PLSpredict, European Journal of Marketing, Volume 53 (2019), Issue 11, pp. 2322-2347.

PLS-SEM research networks: Khan, G.F./ Sarstedt, M./ Shiau, W.L., Hair, J.F./ Ringle, C.M./ Fritze, M.P.: Methodological Research on Partial Least Squares Structural Equation Modeling (PLS-SEM): An Analysis Based on Social Network Approaches, Internet Research, Volume 29 (2019), Issue 3, pp. 407-429.

Some rethinking of the P LS-SEM rethinking: Hair, J.F. / Sarstedt, M. / Ringle, C.M.: Rethinking Some of the Rethinking of Partial Least Squares, European Journal of Marketing, Volume 53, Issue 4, pp. 566-584.

More on predictive model selection: Sharma, P.N./ Shmueli, G./ Sarstedt, M./ Thiele, K.O.: PLS-based Model Selection: The Role of Alternative Explanations in MIS Research, Journal of the Association for Information Systems, Volume 20 (2019), Issue 4, pp. 346-397.

PL S-SEM in marketing: Ahrholdt, D.C./ Gudergan, S./ Ringle, C.M.: Enhancing Loyalty: When Improving Consumer Satisfaction and Delight Matters, Journal of Business Research, Volume 94 (2019), Issue 1, pp. 18-27.

P LS-SEM in environmental management: Kotilainen, K./ Saari, U.A./ Mäkinen, S.J./ Ringle, C.M. Exploring the Microfoundations of End-user Interests Toward Co-creating Renewable Energy Technology Innovations, Journal of Cleaner Production, Volume 229 (2019), pp. 203-212.

Something for PL S-SEM haters: Petter, S.: “Haters Gonna Hate”: PLS and Information Systems Research, ACM SIGMIS Database: the DATABASE for Advances in Information Systems, Volume 49, Issue 2, “Haters Gonna Hate”: PLS and Information Systems Research, May 2018.

Data from Experiments and P LS-SEM: Hair, J.F./ Ringle, C.M./ Gudergan, S.P./ Fischer, A./ Nitzl, C./ Menictas, C.: Partial Least Squares Structural Equation Modeling-based Discrete Choice Modeling: An Illustration in Modeling Retailer Choice, Business Research (2018).

Convergent valdity: Cheah, J.-H./ Sarstedt, M./ Ringle, C. M./ Ramayah, T./ Ting, H.: Convergent Validity Assessment of Formatively Measured Constructs in PLS-SEM: On Using Single-item versus Multi-item Measures in Redundancy Analyses, International Journal of Contemporary Hospitality Management, Volume 30 (2018), Issue 11, pp. 3192-3210.

Patient satisfaction: Rosenbusch, J./ Ismail, I.R./ Ringle, C.M.: The Agony of Choice for Medical Tourists: A Patient Satisfaction Index Model, Journal of Hospitality and Tourism Technology, Volume 9 (2018), Issue 3, pp. 267-279.

Endogeneity in PL S-SEM: Hult, G.T.M./ Hair, J.F./ Proksch, D./ Sarstedt, M./ Pinkwart, A./ Ringle, C.M.: Addressing Endogeneity in International Marketing Applications of Partial Least Squares Structural Equation Modeling, Journal of International Marketing, Volume 26 (2018), Issue 3, pp. 1-21.

Moderation: Becker, J.-M./ Ringle, C.M./ Sarstedt, M.: Estimating Moderating Effects in PLS-SEM and PLSc-SEM: Interaction Term Generation x Data Treatment, Journal of Applied Structural Equation Modeling, Volume 2 (2018), Issue 2, pp. 1-21.

P LS-SEM in hospitality research: Ali, F./ Rasoolmanesh, S.M./ Sarstedt, M./ Ringle, C.M./ Ryu, K.: An Assessment of the Use of Partial Least Squares Structural Equation Modeling (PLS-SEM) in Hospitality Research, The International Journal of Contemporary Hospitality Management, Volume 30 (2018), Issue 1, pp. 514-538.

P LS-SEM in finance: Avkiran, N.K./ Ringle, C.M. (2018): Partial Least Squares Structural Equation Modeling: Recent Advances in Banking and Finance. Berlin: Springer.

Handbook article on P LS-SEM: Sarstedt, M./ Ringle, C.M./ Hair, J.F. (2017): Partial Least Squares Structural Equation Modeling. In Homburg, C., Klarmann, M., and Vomberg, A. (Eds.), Handbook of Market Research. Heidelberg: Springer, 1-40.

Mediation: Cepeda Carrión, G./ Nitzl, C./ Roldán, J.L. (2017): Mediation Analyses in Partial Least Squares Structural Equation Modeling: Guidelines and Empirical Examples. In H. Latan & R. Noonan (Eds.), Partial Least Squares Path Modeling: Basic Concepts, Methodological Issues and Applications. Cham: Springer, pp. 173-195.

Segmentation: Sarstedt, M./ Ringle, C.M./ Hair, J.F. (2017): Treating Unobserved Heterogeneity in PLS-SEM: A Multi-method Approach. In H. Latan & R. Noonan (Eds.), Partial Least Squares Path Modeling: Basic Concepts, Methodological Issues and Applications. Cham: Springer, pp. 197-217.

 CB-SEM and PLS-SEM: Rigdon/ E. E./ Sarstedt, M./ Ringle, C. M. (2017). On Comparing Results from CB-SEM and PLS-SEM. Five Perspectives and Five Recommendations. Marketing ZFP, 39(3), 4-16.

PL S-SEM performance: Hair, J.F./ Hult, G.T.M./ Ringle, C.M./ Sarstedt, M./ Thiele, K.O. Mirror, Mirror on the Wall: A Comparative Evaluation of Composite-based Structural Equation Modeling Methods, Journal of the Academy of Marketing Science, Volume 45 (2017), Issue 5, 616-632.

Prediction: Shmueli, G./ Ray, S./ Velasquez Estrada, J.M./ Chatla, S.B. The Elephant in the Room: Evaluating the Predictive Performance of PLS Models, Journal of Business Research, Volume 69 (2016), Issue 10, pp. 4552–4564.

P LS-SEM: Richter, N.F./ Cepeda Carrión, G./ Roldán, J.L./ Ringle C.M.: European Management Research Using Partial Least Squares Structural Equation Modeling (PLS-SEM): Editorial, European Management Journal, Volume 34 (2016), Issue 6, pp. 589-97.

CB-SEM and PL S-SEM: Sarstedt, M./ Hair, J.F./ Ringle, C.M./ Thiele, K.O./ Gudergan, S.P. Estimation Issues with PLS and CBSEM: Where the Bias Lies!, Journal of Business Research, 69 (2016), Issue 10, pp. 3998-4010.

Mediation: Nitzl, C./ Roldán, J.L./ Cepeda Carrión, G.: Mediation Analysis in Partial Least Squares Path Modeling: Helping Researchers Discuss More Sophisticated Models, Industrial Management & Data Systems, Volume 119 (2016), Issue 9, pp. 1849-1864.

Importance-performance map (IPMA): Ringle, C.M./ Sarstedt, M.: Gain More Insight from Your PLS-SEM Results: The Importance-Performance Map Analysis, Industrial Management & Data Systems, Volume 119 (2016), Issue 9, 1865-1886.

Measurement invariance: Henseler, J./ Ringle, C.M./ Sarstedt, M.: Testing Measurement Invariance of Composites Using Partial Least Squares, International Marketing Review, Volume 33 (2016), Issue 3, pp. 405-431.

Weigthed P LS: Becker, J.-M./ Ismail, I. R. Accounting for Sampling Weights in PLS Path Modeling: Simulations and Empirical Examples, European Management Journal, Volume 34 (2016), Issue 6, pp. 606-617.

FIMIX-PL S segmentation: Hair, J.F./ Sarstedt, M./ Matthews, L./ Ringle, C.M.: Identifying and Treating Unobserved Heterogeneity with FIMIX-PLS: Part I – Method, European Business Review, Volume 28 (2016), Issue 1, pp. 63-76.

FIMIX-PLS tutorial: Matthews, L./ Sarstedt, M./ Hair, J.F./ Ringle, C.M.: Identifying and Treating Unobserved Heterogeneity with FIMIX-PLS: Part II – A Case Study, European Business Review, Volume 28 (2016), Issue 2, pp. 208-224.

Dynamic P LS: Schubring, S./ Lorscheid, I./ Meyer, M./ Ringle, C.M.: The PLS Agent: Predictive Modeling with PLS-SEM and Agent-based Simulation, Journal of Business Research, Volume 69 (2016), Issue 10, pp. 4604–4612.

Weighted regression segmentation: Schlittgen, R./ Ringle, C.M./ Sarstedt, M./ Becker, J.-M.: Segmentation of PLS Path Models by Iterative Reweighted Regressions, Journal of Business Research, Volume 69 (2016), Issue 10, pp. 4583–4592.

 HTMT: Henseler, J./ Sarstedt, M./ Ringle, C.M. A New Criterion for Assessing Discriminant Validity in Variance-Based Structural Equation Modeling. Journal of the Academy of Marketing Science, Volume 43 (2015), Issue 1, pp. 115-135.

Uncovering heterogeneity and prediction-oriented segmentation: Becker, J.-M./ Rai, A./ Ringle, C.M./ Völckner, F. Discovering Unobserved Heterogeneity in Structural Equation Models to Avert Validity Threats, MIS Quarterly, Volume 37 (2013), Issue 3, pp. 665-694.

The future of PL S-SEM! Sarstedt, M./ Ringle, C.M./ Henseler, J./ Hair, J.F. On the Emancipation of PLS-SEM: A Commentary on Rigdon (2012), Long Range Planning, 47 (2014), Issue 3, pp. 154-160.

Creating myths when chasing myths! Rigdon, E.E./ Becker, J.-M./ Rai, A./ Ringle, C.M./ Diamantopoulos, A./ Karahanna, E./ Straub, D.W./ Dijkstra, T.K. Conflating Antecedents and Formative Indicators: A Comment on Aguirre-Urreta and Marakas, Information Systems Research, Volume 25 (2014), Issue 4, pp. 780-784.

The silver bullet! Hair, J.F./ Ringle, C.M./ Sarstedt, M. PLS-SEM: Indeed a Silver Bullet, Journal of Marketing Theory and Practice, 19 (2011), Issue 2, pp. 139-152.

محسن مرادی و آیدا میرالماسی

نماینده مجلس: لایحه برنامه هفتم در حوزه زیست محیطی عقبگرد کرده است

نماینده مجلس: لایحه برنامه هفتم در حوزه زیست محیطی عقبگرد کرده است

شفقنا نوشت: نایب رئیس کمیسوین تلفیق برنامه هفتم توسعه گفت: متاسفانه مباحث زیست محیطی در لایحه برنامه هقتم توسعه، مهجور واقع شده اند و حتی در برخی از احکام این برنامه عقبگرد نسبت به برنامه های توسعه اول تا ششم دیده می شود.

محسن پیرهادی،نایب رئیس کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه با تاکید بر ضرورت حل معضلات زیست محیطی کلان شهرها چون آلودگی هوا،گردو غبارها ،فرسایش زمین و… در قالب برنامه ۵ ساله هفتم توسعه گفت :شاخص‍های زیست محیطی کشورمان در سالهای اخیر افت معناداری داشته است و جایگاه ایران از رتبه ۵۳ در بین ۱۸۰ کشورجهان در اواخر برنامه سوم به رتبه ۱۳۳ در انتهای برنامه ششم تنزل کرده است.

پیرهادی در شرح چرایی عدم تحقق اهداف مندرج در برنامه های پیشین توسعه در حوزه محیط زیست به ویژه برنامه های چهارم تا ششم گفت: بخشی نگری وعدم ارتباط هماهنگ بین دستگاههای اجرایی،عدم تعیین دقیق منابع مورد نیاز و قابل دستیابی،نبود ضمانت اجرایی قوی و محکم برای اجرای قوانین و مقررات محیط زیستی،عدم بازدارندگی جرائم در مقابل خسارات وارده بر محیط زیست و… مواردی است که سبب سقوط ۸۰ رتبه ای ایران طی ۱۵ سال در میان کشورهای جهان شده است .

مهجوریت مباحث زیست محیطی در لایحه برنامه هفتم

عضو هیات رئیسه مجلس با اشاره به اینکه لایحه برنامه هفتم در ۲۴ فصل تدوین شده اما متاسفانه این برنامه فاقد سرفصل مجزایی حول مباحث محیط زیست است. ادامه داد: در کل لایحه برنامه هفتم ۱۵ ماده مرتبط با موضوع محیط زیست تدوین شده است و متاسفانه مباحث زیست محیطی در این لایجه مهجور واقع شده اند و حتی در برخی از احکام این برنامه عقبگرد نسبت به برنامه های توسعه اول تا ششم دیده می شود.

پیرهادی افزود :لایحه برنامه هفتم از منظر محتوایی و ساختاری با چالش های نظیر فقدان رویکرد مسئله محوری، کلی گویی ، عدم لحاظ ،کم توجهی به قوانین دائمی کشور در حوزه محیط زیست،بی توجهی به توازن و پایداری زیست بوم و فقدان ضمانت اجرایی مواجه است.

پیرهادی با تاکید بر اینکه مقوله توسعه در جهان بدون توجه به الزامات،محدودیتهاواهداف محیط زیستی امری بی معناست،ادامه داد:هدف از توسعه پایدارایجاد تعادل میان توسعه ومحیط زیست است دراین مفهوم دومقوله اقتصاد ومحیط زیست درکنارهم قرارگرفته وزیربنای راهبرد توسعه پایدار را شکل می دهد.

ضرورت توجه به مولفه های زیست محیطی برای رسیدن به توسعه پایدار

رئیس فراکسیون مدیریت شهری مجلس با بیان اینکه نهادینه کردن توسعه پایدار در کشورمستلزم تدوین،اجرای قوانین ومقررات وضوابط زیست محیطی متعدداست، افزود: استمرار معضلات زیستی محیطی چون گردوغبار، آلودگی هوای کلانشهرها، خشکی تالاب‌ها، فرونشست و فرسایش زمین، انقراض گونه‌های ارزشمند گیاهی و جانوری و… گوشه‌ای از آثار مخرب اقدامات توسعه‌ای بدون در نظر گرفتن مؤلفه‌های زیست محیطی است.

او تاکید کرد که هدف گذاری و حتی اولویت دادن برای حل معضلات محیط زیستی امری ضروری است اما متاسفانه این موارد در لایحه هدف گذاری نشده اند،این اغماض در حالی است که بحث آلودگی هوا در کلانشهرها و مسئله گردو غبار برخی شهرهای مرزی و صنعتی کشور معضل ثابت و بزرگ شهرها در نیمه دوم سال است که در سالهای اخیر منجر به اختلال در زندگی روزمره مردم شده اند.

محیطی مجلس در برنامه هفتم چه باشد؟

به گفته او ،ورود دولت به برنامه ریزی برای سامان دهی مباحث و مسائل محیط زیستی در این لایحه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم ذیل احکامی چون اصلاح ساختار بودجه،امنیت غذایی و ارتقای تولید محصولات کشاورزی، نظام مدیریت یکپارچه منابع آب، رفع ناترازی انرژی به صورت مستقیم یاغیرمستقیم به موضوع محیط زیست صورت گرفته است.

نماینده مردم تهران گفت:در مقوله محیط زیستی که از برنامه اول تا ششم در قالب ۱۵ محور محیط زیستی مورد توجه سیاستگذاران بوده است اما در برنامه هفتم توسعه تنها در ۵ محور آلودگی آب،ارزیابی ،مدیریت زیست بومی ،احیای حفاظت از جنگل ها و ارزیابی راهبردهای محیط زیستی که بجز بحث آلودگی آب دیگر شاخص ها به صورت کلی و فاقد شاخص های قابل پیگیری و ارزیابی هستند ورود شده است.

پیرهادی تاکید کرد که مدیریت آلودگی هوا درکلانشهرهای کشور، ارزش گذاری اقتصادی منابع طبیعی و محیط زیست و ارتقای ظرفیت نظارتی سازمان حفاظت محیط زیست در قالب سامانه یکپارچه دیده بان محیط زیستی و تقویت دیپلماسی آب و محیط زیست اولویت هایی است که باید در بحث ارتقای محیط زیست در لایحه دولت اعمال شود و به صورت جدی از سوی مجلس مورد توجه و پیگیری قرار گیرد.

ناامنی انرژی یک عامل تعیین‌کننده اجتماعی و زیست‌محیطی سلامت است

ناامنی انرژی یک عامل تعیین‌کننده اجتماعی و زیست‌محیطی سلامت است

با توجه به تغییرات اقلیمی و انتقال قریب‌الوقوع به انرژی پاک، بسیاری از برنامه‌های طولانی‌مدت برای رفع ناامنی انرژی باید تجدید شوند. مقاله جدیدی که به صورت آنلاین در مجله Health Affairs منتشر شده است ، اسناد رو به رشدی از ارتباط بین ناامنی انرژی و سلامت ضعیف ارائه می دهد. این مقاله توسط دایانا هرناندز، دکترا، دانشیار علوم اجتماعی در دانشکده بهداشت عمومی میلمن دانشگاه کلمبیا، همچنین مروری بر ابتکارات خط مشی فعلی ارائه می دهد و راه هایی را که می توان سیاست های فعلی را بهبود بخشید، مورد بحث قرار می دهد.


به گفته هرناندز، متوسط ​​خانوارهای آمریکایی 3.1 درصد از درآمد خود را به هزینه های انرژی اختصاص می دهند، اما برای خانواده های کم درآمد، این رقم 8.1 درصد افزایش می یابد. این مشکلات مالی اغلب به این معنی است که برای خانوارهای کم درآمد منابع مالی کمتری برای سایر نیازهای اساسی مانند مسکن، غذا، پوشاک، مراقبت از کودکان، هزینه های پزشکی، دسترسی دیجیتال و حمل و نقل وجود دارد.

قطع خدمات برق یا گاز نقطه بحرانی ناامنی انرژی تلقی می شود و در میان خانوارهای زیر سطح فقر و سرپرستی افراد رنگین پوست به طور نامتناسبی بالاست. تقریباً 15 درصد از خانوارها در طول دوازده ماه گذشته حداقل یک اخطار قطع برق دریافت کردند، تحقیقات قبلی توسط هرناندز اولین مطالعه شیوع خاموشی در ایالات متحده بود.

دکتر هرناندز، که همچنین مدیر برنامه داخلی آزمایشگاه فرصت انرژی در مرکز سیاست انرژی جهانی در مدرسه کلمبیا است، می‌گوید: ناامنی انرژی یا «ناتوانی در برآورده کردن نیازهای اولیه انرژی خانگی به اندازه کافی، پیامدهای عمیقی بر سلامت و برابری سلامت دارد». امور بین الملل و سیاست. ناامنی انرژی بسیار فراتر از برق، گاز یا سایر منابع انرژی مورد استفاده برای روشنایی، سرمایش و گرمایش است. در عوض، سه بعد اصلی ناامنی انرژی وجود دارد – بعد فیزیکی، اقتصادی و مقابله ای که منعکس کننده مشکلات مالی، کیفیت مسکن است. مسائل و استراتژی‌های انطباقی مردم برای مدیریت صورت‌حساب‌های غیرقابل دسترس و شرایط زندگی پایین‌تر استفاده می‌کنند.”

هرناندز نکات کلیدی زیر را بیان می کند:

  • تا سال 2020، بیش از 30 میلیون خانوار ایالات متحده از ا نرژی ناامن بودند.
  • خانوارهای کم درآمد و آنهایی که از رنگین پوستان تشکیل شده اند به طور نامتناسبی تحت تأثیر ناامنی انر ژی قرار دارند.
  • نژادپرستی ساختاری، شرایط بد مسکن، تورم، تغییرات آب و هوایی، و انتقال انرژی پاک به ناامنی انرژی کمک کرده و آن را تشدید می‌کند.
  • ناامنی انرژ ی بر سلامت جسمی و روانی تأثیر منفی می گذارد و می تواند کشنده باشد.
  • راه حل های سیاستی و برنامه ای برای کاهش و حذف ناامنی ا نرژی وجود دارد.

اجاره‌کنندگان خانه، روستانشینان، ساکنان خانه‌هایی که قبل از سال 1980 با عایق‌بندی ناکافی ساخته شده‌اند، و افرادی که در مناطق شمال شرقی و جنوبی زندگی می‌کنند، در مقایسه با کسانی که ساکن سالخورده هستند، در معرض بیشترین خطر تجربه ناامنی انرژ ی و همچنین ساکنان خانه‌های متحرک و خانواده‌های دارای فرزند هستند. به گفته دکتر هرناندز. این مورد تا حدی به دلیل محافظت از خاموشی برای سالمندان است.

هرناندز خاطرنشان کرد: «خبر تا حدودی خوب این است که اکنون با رویدادهای اخیر جهانی از جمله همه‌گیری کووید-19، ناآرامی‌های اجتماعی جهانی و جنگ در اوکراین که ممکن است سرمایه‌گذاری بیشتر در انرژی‌های تجدیدپذیر را تحریک کند، امیدی برای رسیدگی به ناامنی انرژ ی وجود دارد.»

خلاصه خط مشی توسط بنیاد رابرت وود جانسون پشتیبانی شد (کمک های مالی 78975 و 84643). بنیاد آلفرد پی اسلون و موسسه ملی علوم بهداشت محیطی مرکز بهداشت محیطی و عدالت در منهتن شمالی (Grant P30 ES009089).

ضمیمه: این داشبورد ناامنی انر ژی (پیوند خارجی است و در یک پنجره جدید باز می‌شود) با استفاده از داده‌های نظرسنجی حمایت‌شده توسط دولت، تخمین‌های سطح ایالتی را در مورد ناامنی انرژ ی ارائه می‌کند (نظرسنجی نبض خانوارهای سرشماری، که ناامنی ا نرژی را به طور منظم در سراسر همه‌گیری ردیابی می‌کند). و بررسی مصرف ا نرژی مسکونی، که در سال 2020 اجرا شد و مبنای برآوردهای گزارش شده در خلاصه سیاست است.)

چرا شکارچیان کوسه مردگان خود را با اندام اضافی دفن کردند؟

باستان شناسان شواهدی از تعامل انسان و کوسه به بیش از 35000 سال پیش در پرو یافته اند، از جمله دفن تشریفاتی کوسه ها و ماهیگیرانی که با اعضای بدن اضافی دفن شده اند.

چرا شکارچیان کوسه مردگان خود را با اندام اضافی دفن کردند؟

چرا این شکارچیان کوسه مردگان خود را با اندام اضافی دفن کردند؟

باستان شناسان شواهدی از تعامل انسان و کوسه به بیش از 35000 سال پیش در پرو یافته اند، از جمله دفن تشریفاتی کوسه ها و ماهیگیرانی که با اعضای بدن اضافی دفن شده اند.

این دفن انسانی از یک جامعه ماهیگیری کوسه 1500 ساله برای باستان شناسان شگفتی ایجاد کرد: دو پای چپ اضافی در کنار جسد بالغ دفن شدند.

ده‌ها تدفین «بسیار منحصربه‌فرد» از یک جامعه ماهیگیری کوسه‌های پرو باستان‌شناسان را نه تنها به خاطر اشیاء فلزی ارزشمند و گلدان‌های سرامیکی عجیب و غریب موجود در آن‌ها، بلکه – در برخی موارد – اندام‌های انسانی اضافی که شامل آن‌ها می‌شد، مورد توجه باستان‌شناسان قرار داد.

بیش از 50 تدفین و یک سکونتگاه کوچک ساحلی متعلق به فرهنگ Virú در سال 2018 در شهر Huanchaco در ساحل شمالی پرو کشف شد. ویکتور کامپانا باستان شناس که این کاوش را هدایت می کند، می گوید: «این یک دهکده ماهیگیری کوچک پیچیده است.

فرهنگ کمتر شناخته شده Virú، که به خاطر دره Virú که از کوه‌های آند تا اقیانوس آرام امتداد دارد، نام‌گذاری شده است، بین سال‌های 100 تا 750 پس از میلاد در این منطقه رشد کرد، قبل از اینکه موچه کنترل منطقه را به دست گرفت.

به نظر می رسد حدود 30 مورد از 54 تدفین ویروسی که عمدتاً بالغ هستند، نه تنها شامل اسکلت های کامل، بلکه بخش های اضافی بدن نیز می شود. به نظر می رسد بیشتر اندام های پاداش بازوها و پاها هستند. در یک مورد، یک فرد بالغ دست نخورده دفن شد، همراه با دو پای چپ اضافی که درست در کنار جسد دفن شده بود.

ویروس سرامیکی
یک میمون به دسته این گلدان ویروسی که در یکی از دفن ها گذاشته شده بود می چسبد.عکس از گابریل پریتو

مطالعه اولیه نشان می‌دهد که بسیاری از بقایای بقایای شواهدی از تروما، از جمله آثار بریدگی و آسیب‌های ناشی از نیروی بلانت را نشان می‌دهند. کامپانا می‌گوید افرادی که آسیب دیده بودند نیز به احتمال زیاد با اندام‌های اضافی دفن شده بودند.

در این زمان، باستان شناسان تنها می توانند در مورد انگیزه دفن غیرعادی ویروس ها حدس بزنند. یک پیشنهاد این است که اندام اضافی ممکن است به عنوان یک قربانی برای همراهی مردگان در زندگی پس از مرگ باشد. کار آزمایشگاهی اضافی مشخص خواهد کرد که آیا هر نوع رابطه ای بین افراد دفن شده و صاحبان قسمت های اضافی بدن وجود داشته است یا خیر.

میراث ماهیگیران

دفن‌های ویرو همچنین دارای انواع کالاهای قبر، از جمله ظروف سرامیکی تزئین شده با صورت انسان و جزئیات عجیب و غریب حیوانات، جواهرات، و ورقه‌های مسی تا شده در دهان یا دست متوفی هستند. در میان جالب‌ترین یافته‌های کامپانا، یک قلاب ماهی مسی بسیار بزرگ (به طول چهار اینچ) است که با ورق طلا پیچیده شده است.

اندازه قلاب برای به دام انداختن ماهی‌های بزرگ و کوسه‌ها مناسب است، یک عمل با سنت بسیار طولانی در این منطقه ساحلی شمال پرو، که در اطراف پایتخت منطقه‌ای تروخیلو قرار دارد.

قلاب ماهیگیری ویروسی
این قلاب مسی بزرگ با نواری از طلا که به دور مرکز شفت پیچیده شده است، گواهی بر میراث ماهیگیری در منطقه است.عکس از گابریل پریتو

در سال 2010، پریتو معبدی 3500 ساله را کشف کرد که توسط شکارچیان کوسه در منطقه هوانچاکو مورد استفاده قرار می گرفت. شواهد برای Caballitos de Totora ، قایق های نی که هنوز توسط ماهیگیران هوانچاکو تا به امروز مورد استفاده قرار می گیرد، حداقل به چهار هزار سال پیش برمی گردد.

نزدیک به یک دهه بعد، پریتو یک سکوی تشریفاتی 1500 ساله موچه را در محل پامپا لا کروز در هوانچاکو، بر روی تپه ای بر فراز اقیانوس آرام کشف کرد. در زیر آن 9 کوسه و همچنین جفت ماهی تن زردپره، آفتاب‌ماهی و نهنگ کوگیا دفن شدند.

Woolpert و Ecopia برای ایجاد نقشه های سه بعدی از مناطق شهری استرالیا با یکدیگر همکاری می کنند.

Ecopia AI و Woolpert همکاری خود را برای نقشه برداری سه بعدی از مناطق شهری برتر استرالیا گسترش داده اند. نقشه‌های برداری به‌دست‌آمده، یک لایه بنیادی دقیق، دقیق و به‌روز از داده‌های جغرافیایی را در اختیار مشتریان وولپرت در آسیا-اقیانوسیه قرار می‌دهد که دنیای ابعادی آن‌طور که می‌شناسیم را نشان می‌دهد. 

Woolpert به عنوان یک ارائه دهنده خدمات مکانی پیشرو، با سازمان های دولتی و تجاری به طور یکسان برای نقشه برداری و تجزیه و تحلیل مکان ها برای تصمیم گیری استراتژیک کار می کند. در میان مشتریان آن، شهرداری‌هایی هستند که فناوری شهر هوشمند را برای تقویت جوامع پایدارتر و قابل زندگی توسعه می‌دهند، همچنین شرکت‌های مخابراتی و مهندسی که زیرساخت‌هایی را ایجاد می‌کنند که از جهانی دائماً در حال تغییر پشتیبانی می‌کنند.

تسریع ثبت واقعیت با هوش مصنوعی

این مشارکت گسترده بر اساس همکاری های قبلی Ecopia و Woolpert بنا شده است. در سال 2021، این دو شرکت با یکدیگر همکاری کردند تا شهر پرث را به صورت سه بعدی برای یک مرجع اطلاعات زمین ایالتی نقشه برداری کنند. از طریق آن تعامل، Ecopia از تصاویر هوایی با وضوح بالا Woolpert برای نقشه‌برداری از تمام ساختمان‌های Perth به‌صورت سه‌بعدی، به‌علاوه پوشش زمین اطراف به‌صورت دو بعدی استفاده کرد. 

سیستم‌های نقشه‌برداری مبتنی بر هوش مصنوعی Ecopia توانستند این ویژگی‌ها را تنها در 12 روز دیجیتالی کنند و 40 درصد در هزینه‌ها صرفه‌جویی کنند. Woolpert و Ecopia در پروژه‌های دیگری نیز شریک شده‌اند، نقشه‌برداری از تشخیص تغییرات پیچیده در نیوزلند و تجزیه و تحلیل برای حمایت از محاسبات هزینه آب طوفان برای دولت‌های محلی در استرالیا.

داده های جدید نقشه سه بعدی بیش از 70 درصد از جمعیت استرالیا از جمله مناطق شهری سیدنی، ملبورن، بریزبن و پرث را پوشش خواهند داد. Ecopia با استفاده از تصاویر هوایی با وضوح 10 سانتی‌متری Woolpert و گردش‌های کاری خودکار فتوگرامتری خود، 15 ویژگی طبقه‌بندی پوشش زمین، از جمله بردارهای سه بعدی برای ساختمان‌ها، درختان و پل‌ها را استخراج می‌کند.

برایان نیکولز، معاون آسیا و اقیانوسیه Woolpert توضیح داد: “ما از گسترش ارائه داده های سه بعدی خود در استرالیا از طریق همکاری مداوم با Ecopia خوشحالیم.” داده‌های مکانی با کیفیت تمرکز اصلی Woolpert است، و Ecopia در توانایی آنها برای تولید داده‌های سه بعدی بسیار دقیق و به‌روز به طور کارآمد و مقرون به صرفه بی‌نظیر است.

ابیگیل کولیک، مدیر ارشد مشارکت در Ecopia گفت: “به عنوان Ecopia، ما مفتخریم که همکاری خود را با Woolpert، یک رهبر ثابت شده در صنعت زمین فضایی ادامه داده و گسترش دهیم.” “تعهد آنها به دقت و نوآوری با ماموریت خود Ecopia برای دیجیتالی کردن جهان با استفاده از هوش مصنوعی هماهنگ است، و ما هیجان زده هستیم که به همکاری با یکدیگر ادامه دهیم و مشتریان آسیا-اقیانوسیه را با داده های مکانی با بالاترین کیفیت توانمند کنیم.”

نمونه ای از یک نقشه برداری سه بعدی که ملبورن را به نمایش می گذارد. (تصویر با حسن نیت: Ecopia AI)

چگونه یک چکیده خوب و استاندارد برای مقالات علمی بنویسیم؟

چگونه یک چکیده خوب و استاندارد برای مقالات علمی بنویسیم؟

چکیده ها مقدمه ای برای مقاله نیستند. آنها مروری بر کل مقاله هستند. یک چکیده خوب و استاندارد یک پیش نمایش مقاله با توجه کافی به نکات کلیدی را فراهم می کند تا خوانندگان را به مطالعه کامل مقاله ترغیب کند. چکیده که صاحب نظران آن را آسانسور مقاله نیز می دانند، خلاصه کوتاهی از یک کار طولانی تر (مانند پایان نامه یا مقاله تحقیقاتی ) است. چکیده به طور خلاصه اهداف و نتایج تحقیق شما را گزارش می کند، به طوری که خوانندگان دقیقاً بدانند مقاله شما در مورد چیست. اگرچه ساختار آن ممکن است بسته به رشته شما کمی متفاوت باشد.

باید بدانیم چکیده های ضعیف ممکن است سردبیران مجلات و داوران بالقوه را از یک بررسی مثبت از مقاله شما منصرف کند و ممکن است خوانندگان بالقوه را از خواندن کل مقاله منصرف کند. یک چکیده ضعیف خوانندگان بالقوه را از مقاله شما دور می کند زیرا دانش ناکافی نویسنده از جنبه های مهم تحقیق را نشان می دهد. مهم است که به خاطر داشته باشید خوانندگان بالقوه، چکیده ها را در پایگاه های استنادی و موتورهای جستجو بدون متن کامل بررسی می کنند تا تصمیم بگیرند که آیا مقالات را بخوانند یا به آنها استناد کنند.

چکیده مقاله می تواند ساختارمند یا بی ساختار باشد. در چکیده ساختارمند، هر بخش از مقاله با یک سرتیتر شروع می شود و به طور جداگانه توضیح داده می شود. در چکیده بی ساختار، تمام بخش های مقاله در یک پاراگراف نوشته می شوند. چکیده شما باید هدف کار شما، روش هایی را که استفاده کرده اید و نتیجه گیری هایی که صورت گرفته را توصیف کند. چکیده ها معمولاً حدود 100 تا 300 کلمه هستند و محدودیت کلمات وجود دارد، بنابراین حتماً الزامات مربوطه در ژورنال ها را بررسی کنید.

فشرده کردن کل کار خود در چند صد کلمه می تواند یک چالش واقعی باشد، اما چکیده اولین (و گاهی اوقات تنها) قسمتی است که مردم می خوانند، بنابراین مهم است که آن را به درستی نگارش کنید.  پس برای نوشتن آن باید ابتدا به این نکات توجه داشت:

  • بهترین راه برای یادگیری اصول نوشتن چکیده در رشته شما، خواندن چکیده دیگران است. بنابراین همانند کلاس های مرور سیستماتیک آکادمی تحلیل آماری ایران یاد بگیرید که سایر چکیده ها را بخوانید و از آن ها ایده بگیرید.
  • برای هر فصل پایان نامه یا بخش مقاله یک خلاصه در یک پاراگراف بنویسید و سپس نکته یا استدلال اصلی را خلاصه نمایید
  • چکیده باید واضح و مختصر باشد. برای این کار باید مطمئن شوید که هر کلمه مهم است و هر جمله باید یک نکته اصلی را به وضوح بیان کند. بنابراین باید کوتاه اما تاثیر گذار بنویسیم
  • از جملات مجهول passive sentences اجتناب کنید: این جملات اغلب بی جهت طولانی هستند. با تبدیل به جملات معلوم آن ها را تلخیص نماییم
  • از اصطلاحات مبهم به دلیل عدم آشنایی خوانندگان تا جای ممکن اجتناب نماییم
  • عبارات طولانی را با تک کلمات و در صورت امکان اسم ها را با ضمایر جایگزین کنید و کلمات غیر ضروری را حذف کنید. به صورت کلی از توصیف دقیق و جملات طولانی باید دوری کرد.
  • زمان نوشتن یک چکیده در پایان کار است زیرا چکیده خلاصه ای از کارهایی است که قبلا در مطالعه خود انجام داده ایم
  • چکیده باید یک متن مستقل باشد، به هیچ وجه تکه هایی از مقاله یا پایان نامه را استفاده نکنیم. این کار نادست در مقالات داخلی بسیار دیده می شود.
  • چکیده باید به خودی خود کاملا قابل درک باشد و تصویری از یک کار بزرگ که خواننده هنوز آن را مطالعه نکرده است، ارائه کند.
  • سرقت ادبی و استفاده از جملات و عبارات چکیده های دیگران ممنوع است. چکیده باید خلاقانه نوشته شود.

گام های نگارش یک چکیده استاندارد برای مقالات علمی

گام 1: مقدمه

هدف شما پاسخ به چه سؤال تحقیقی است؟ این قسمت را به صورت زیر نگارش کنید

کلیات و زمینه مختصری را در مورد پدیده مورد پژوهش ارائه کنید، اما وارد اطلاعات و ادبیات نظری دقیق نشوید.

مسئله و شکاف پژوهشی را بیان کنید(یک جمله)

پس از بیان مسئله، هدف اصلی تحقیق خود را بیان کنید. از افعالی مانند «نقد»،  «بررسی»، «آزمون»، «تحلیل» یا «ارزیابی» و …برای توصیف دقیق آنچه قصد انجام آن را دارید استفاده کنید.

نکته مهم: این قسمت از چکیده را می توان در زمان حال یا گذشته ساده نوشت  ، اما هرگز نباید به آینده اشاره کرد، زیرا تحقیق در حال حاضر کامل شده است.

مثال

این مطالعه به بررسی رابطه بین استرس و پرخوری می پردازد.

این مطالعه به نقد ساختارهای اقتصادی ضعیف می پردازد

گام 2: روش ها

در مرحله بعد، روش های تحقیقی را که برای پاسخ به سوال خود استفاده کرده اید، مشخص کنید. این بخش باید توصیفی مستقیم از کاری باشد که در یک یا دو جمله انجام دادید. معمولاً در زمان گذشته ساده نوشته می شود، زیرا به اقدامات انجام شده اشاره دارد.

داده های کمی پژوهش از 340 پاسخ دهنده جمع آوری گردید.

مصاحبه های ساختاریافته با 13 شرکت کننده انجام شد.

اعتبار و یا تعمیم پذیری و همچنین محدودیت ها را در اینجا بیان نکنید – هدف ارائه گزارشی از نقاط قوت و ضعف روش نیست، بلکه ارائه یک بینش سریع به خواننده از رویکرد کلی و رویه‌هایی است که استفاده کرده‌اید. متاسفانه در مقالات داخلی این ایراد فراوان است

گام 3: نتایج

سپس، نتایج اصلی تحقیق را خلاصه کنید . این قسمت از چکید ه می تواند در زمان حال یا گذشته ساده باشد.

مثال

تجزیه و تحلیل پزوهش تاثیر علی قوی رضایت بر تبلیغات شفاهی خدمات آکادمی تحلیل آماری را نشان داد.

نقد پارادایم های موجود الگوی فرایندی پژوهش را ارائه نمود

نتایج آزمون فرضیه یک همبستگی قوی بین افسردگی و فرسودگی شغلی را نشان داد.

بسته به اینکه تحقیق شما چقدر طولانی و پیچیده است، ممکن است نتوانید همه نتایج را در اینجا درج کنید. سعی کنید فقط مهم ترین یافته هایی را برجسته کنید که به خواننده امکان می دهد نتیجه گیری شما را بفهمد.

گام 4: بحث

در نهایت، شما باید در مورد نتایج اصلی تحقیق خود بحث کنید : پاسخ شما به مسئله یا سوال چیست؟ خواننده باید با درک روشنی از نقطه ثقلی که تحقیق شما ثابت کرده یا استدلال کرده است، پایان دهد. نتیجه گیری معمولاً در زمان حال ساده نوشته می شود.

مثال

ما به این نتیجه رسیدیم که مصرف قرص های مخدر باعث افزایش احتمال بروز آلزایمر در میانسالی می شود.

مرور مطالعات در پژوهش نشان می دهد که ترس از مرگ در ابتلا به کرونا کاهش یافته است.

در پایان نیز اظهاراتی مربوط به بینش جدیدی که از پژوهش بدست می آید و جهت گیری های خاص برای تحقیقات آینده می تواند مناسب باشد.

باید گفت اگرچه چکیده ها پس از تهیه کل مقاله آماده می شوند، نویسندگان باید زمان کافی را برای تهیه یک چکیده موثر بگذارند. بررسی چکیده های مجله، و همچنین مقالات شماره پیشین، قبل از ارسال مجله ضروری است. اطلاعات مجله، تعداد کلمات و همچنین الزامات ویژه مانند بخش ها را مشخص می کند. در پایان امیدوارم موارد ذکر شده در این مقاله محققین عزیز را در نگارش یک چکیده کمک نماید.

دکتر آیدا میر الماسی و محسن مرادی

چین در عمق 10هزارمتری زمین به دنبال چه می‌گردد؟

دانشمندان چینی شروع به حفر حفره‌ای به طول ۱۰۰۰۰ متر (۳۲۸۰۸ فوت) در زمین کرده‌اند که عمیق ترین حفره‌ای است که تاکنون در این کشور حفر شده‌است.

چین در عمق ۱۰‌هزار متری زمین به دنبال چیست؟/ عکس

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این تیم امیدوار است که با حفاری از طریق ۱۰ لایه سنگ، به صخره هایی از دوره کرتاسه، لایه ای که به سیستم کرتاسه معروف است، دست یابد که قدمت آن به ۱۴۵ میلیون سال می رسد. به گزارش بلومبرگ، این پروژه که روز سه شنبه آغاز شد، می تواند برای شناسایی منابع معدنی و همچنین کمک به ارزیابی خطرات زیست محیطی مانند زلزله و فوران های آتشفشانی مورد استفاده قرار گیرد.

این حفره اگرچه عمیق است، اما عمیق ترین حفره ساخته شده توسط انسان روی زمین نخواهد بود، در شبه جزیره کولا در شمال غربی روسیه بزرگترین حفره دنیا حفر شده‌است. این پروژه که از ۲۴ مه ۱۹۷۰ تا درست پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ادامه داشت، عمیق ترین شاخه چاله را به ۱۱۰۳۴ متر (۳۶۲۰۱ فوت) زیر سطح دریا رساند.

این تیم متوجه شد که سنگ‌های اعماق زمین بسیار مرطوب‌تر از آن چیزی هستند که انتظار داشتند. قبل از اینکه حفاری‌ها به این نتیجه برسند، دانشمندان فکر می کردند که آب به این عمق سنگ نفوذ نمی کند. آنها همچنین انتظار داشتند لایه ای از بازالت را در زیر گرانیت این قاره بیابند، زیرا این همان چیزی است که در پوسته اقیانوسی پیدا شده است. در عوض، آنها دریافتند که در زیر گرانیت آذرین، گرانیت دگرگونی وجود دارد. از آنجایی که پوسته قاره‌ای تا انتهای آن گرانیت بود، این شواهدی برای تکتونیک صفحه‌ای بود.

چین در عمق ۱۰‌هزار متری زمین به دنبال چیست؟/ عکس

حفاری در زمین همیشه به همین راحتی پیش نمی رود. یک تیم آمریکایی در دهه ۱۹۶۰ به ارتفاع ۱۸۳ متری (۶۰۰ فوت) زیر بستر دریا رسیدند و قبل از اینکه پروژه به دلیل سوء مدیریت و مشکلات مالی لغو شود، از ۱۳ متر (۴۳ فوت) بازالت در بالاترین لایه پوسته اقیانوسی عبور کردند. با کنار گذاشتن این مشکلات، این کار هنوز یک تعهد بزرگ است.

سان جین‌شنگ، یکی از مسئولان آکادمی مهندسی چین، درباره آخرین تلاش‌های چین به خبرگزاری دولتی چین، شین‌هوا گفت: «مشکل ساخت‌وساز پروژه حفاری را می‌توان با یک کامیون بزرگ که روی دو کابل فولادی نازک رانندگی می‌کند مقایسه کرد.

پوسته زمین، در خشکی، متغیر است. به طور متوسط ضخامت آن حدود ۳۰ کیلومتر (۱۹ مایل) است، اگرچه در زیر رشته کوه ها می تواند به ۱۰۰ کیلومتر (۶۲ مایل) برسد. ما تا رسیدن به گوشته زمین فاصله داریم.

تولید کود بدون انتشار کربن

تولید کود بدون انتشار کربن

کشاورزی فشرده تنها در صورتی امکان پذیر است که خاک با نیتروژن، فسفر و پتاسیم بارور شود. در حالی که فسفر و پتاسیم را می توان به عنوان نمک استخراج کرد، کود نیتروژن باید به سختی از نیتروژن موجود در هوا و از هیدروژن تولید شود. و، تولید هیدروژن بسیار انرژی بر است و در حال حاضر به مقادیر زیادی گاز طبیعی یا – مانند چین – زغال سنگ نیاز دارد. تولید کود نیتروژن علاوه بر داشتن ردپای کربن نسبتاً بزرگ، در برابر شوک های قیمتی در بازارهای سوخت های فسیلی آسیب پذیر است.

پائولو گابریلی، دانشمند ارشد آزمایشگاه قابلیت اطمینان و مهندسی ریسک در ETH زوریخ، با لورنزو روزا، محقق اصلی در موسسه علوم کارنگی در استنفورد، ایالات متحده، برای بررسی روش‌های مختلف تولید کربن خنثی برای کود نیتروژن همکاری کرده است. در مطالعه ای که در مجله Environmental Research Letters منتشر شد، این دو محقق به این نتیجه رسیدند که انتقال در تولید نیتروژن امکان پذیر است و چنین انتقالی ممکن است امنیت غذایی را نیز افزایش دهد. با این حال، روش های تولید جایگزین دارای مزایا و معایبی هستند. به طور خاص، این دو محقق سه جایگزین را بررسی کردند:

  • تولید هیدروژن لازم با استفاده از سوخت‌های فسیلی به‌طور معمول، تنها به جای انتشار گاز گلخانه‌ای CO 2 در اتمسفر، در کارخانه‌های تولید جمع‌آوری شده و به‌طور دائم در زیر زمین ذخیره می‌شود (گرفتن و ذخیره‌سازی کربن، CSS). این نه تنها به یک زیرساخت برای جذب، انتقال و ذخیره CO 2 نیاز دارد ، بلکه به انرژی بیشتری نیز نیاز دارد. با وجود این، این یک روش تولید نسبتاً کارآمد است. با این حال، هیچ کاری برای کاهش وابستگی به سوخت های فسیلی انجام نمی دهد.
  • برق رسانی به تولید کود با استفاده از الکترولیز آب برای تولید هیدروژن. این به طور متوسط ​​25 برابر بیشتر از روش تولید امروزی با استفاده از گاز طبیعی نیاز دارد، بنابراین مقدار زیادی برق از منابع بی کربن مصرف می شود. برای کشورهایی که انرژی خورشیدی یا بادی فراوانی دارند، این ممکن است یک رویکرد جذاب باشد. با این حال، با توجه به برنامه هایی برای برق رسانی به بخش های دیگر اقتصاد به نام اقدام اقلیمی، ممکن است به رقابت برای برق پایدار منجر شود.
  • سنتز هیدروژن برای تولید کود از زیست توده از آنجایی که به زمین زراعی و آب زیادی نیاز دارد، از قضا این روش تولید با تولید مواد غذایی رقابت می کند. اما نویسندگان این مطالعه خاطرنشان می‌کنند که منطقی است که ماده اولیه زیست توده زباله باشد – به عنوان مثال، بقایای محصولات.

دانشمندان بیان می کنند که کلید موفقیت احتمالاً ترکیبی از همه این رویکردها بسته به کشور و شرایط خاص محلی و منابع موجود است. در هر صورت، ضروری است که کشاورزی از کودهای نیتروژنی استفاده بهینه‌تری داشته باشد، همانطور که رزا تأکید می‌کند: «رفع مشکلاتی مانند کوددهی بیش از حد و ضایعات مواد غذایی نیز راهی برای کاهش نیاز به کود است.»

هند و چین در خطر هستند

در این مطالعه، دانشمندان همچنین به دنبال شناسایی کشورهایی از جهان بودند که امنیت غذایی در آنها به دلیل وابستگی آنها به واردات نیتروژن یا گاز طبیعی در حال حاضر در خطر است. کشورهای زیر به ویژه در برابر شوک های قیمتی در بازارهای گاز طبیعی و نیتروژن آسیب پذیر هستند: هند، برزیل، چین، فرانسه، ترکیه و آلمان.

کربن زدایی تولید کود در بسیاری از موارد این آسیب پذیری را کاهش می دهد و امنیت غذایی را افزایش می دهد. حداقل، برق رسانی از طریق انرژی های تجدیدپذیر یا استفاده از زیست توده وابستگی به واردات گاز طبیعی را کاهش می دهد. با این حال، محققان این نکته را در نظر گرفتند: تمام روش‌های تولید کود نیتروژنی بدون کربن نسبت به روش فعلی استفاده از سوخت‌های فسیلی انرژی بیشتری دارند. به عبارت دیگر، آنها هنوز در برابر شوک های قیمتی خاص آسیب پذیر هستند – نه در بازارهای گاز طبیعی به طور مستقیم، بلکه شاید در بازارهای برق.

تولیدکنندگان نیتروژن با تغییر روبرو هستند

دانشمندان در مطالعه خود خاطرنشان کردند که کربن زدایی احتمالاً ترکیب کشورهای تولید کننده کود نیتروژن را تغییر می دهد. همانطور که اوضاع پیش می رود، روسیه، چین، مصر، قطر و عربستان سعودی بزرگترین کشورهای صادرکننده نیتروژن هستند. به جز چین که مجبور به واردات گاز طبیعی است، همه این کشورها می توانند از ذخایر گاز طبیعی خود استفاده کنند. در آینده، کشورهایی که احتمالاً از کربن زدایی سود خواهند برد، کشورهایی هستند که انرژی خورشیدی و بادی زیادی تولید می کنند و همچنین دارای ذخایر کافی از زمین و آب هستند، مانند کانادا و ایالات متحده.

گابریلی می‌گوید: «در آینده نمی‌توان تقاضای کشاورزی برای نیتروژن را پایدارتر کرد، هم برای دستیابی به اهداف آب و هوایی و هم به دلایل امنیت غذایی.» جنگ در اوکراین بر بازار جهانی مواد غذایی تأثیر می گذارد نه تنها به این دلیل که این کشور معمولاً غلات زیادی صادر می کند، بلکه به این دلیل که درگیری باعث افزایش قیمت گاز طبیعی شده است. این به نوبه خود باعث افزایش قیمت کودهای نیتروژن شده است. با این حال، برخی از تولیدکنندگان کود، حداقل به طور موقت، تولید خود را متوقف کرده اند، زیرا هزینه گزاف گاز، تولید را برای آنها غیراقتصادی می کند.

مطالعه بحث پیرامون فناوری انرژی تفرقه‌انگیز را بررسی می‌کند”

راه حل بحرانی آب و هوا” یا “بدتر از زغال سنگ”؟ 

مطالعه بحث پیرامون فناوری انرژی تفرقه‌انگیز را بررسی می‌کند"

یک مطالعه جدید درخصوص خطوط بحث عمومی پیرامون یک فناوری انرژی بحث‌برانگیز را مورد بررسی قرار داده است که توسط طرفدارانش به عنوان “بسیار حیاتی برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی” و توسط منتقدان “بدتر از زغال سنگ” شناخته می‌شود.

“BE (BECCS) به شدت در برنامه دولت بریتانیا برای دستیابی به اقتصاد خالص صفر تا سال 2050 نقش دارد. اما آگاهی عمومی کمی از این فناوری وجود دارد که باعث اختلاف نظر دانشمندان، سیاستمداران و رسانه ها شده است.

BECCS با سوزاندن گیاهان و درختان انرژی تولید می کند و انتشار دی اکسید کربن (CO 2 ) حاصل را جذب می کند و آنها را در زیر زمین ذخیره می کند.

اکنون، تحقیقات دانشگاه ساوتهمپتون، پوشش BECCS را در 166 مقاله روزنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است تا خطوط داستانی کلیدی در مورد فناوری انرژی را شناسایی کند و بفهمد که آیا احتمالاً توسط مردم بریتانیا و فراتر از آن پذیرفته می شود یا خیر.

کاسپار دانیسون، پژوهشگر علوم زیستی در دانشگاه ساوتهمپتون و نویسنده اصلی این تحقیق، می‌گوید: «با درک عمومی از BECCS بسیار محدود، رسانه‌ها نقش مهمی در شکل‌دهی به بحث و نظر در مورد این فناوری دارند.

ما در بحث فرکینگ دیده‌ایم که چگونه از داستان‌های رقابتی برای تأثیرگذاری بر پذیرش اجتماعی یک فناوری جدید و در نهایت اینکه آیا این فناوری بخشی از ترکیب انرژی بریتانیا می‌شود یا خیر، استفاده می‌شود.»

تحقیق منتشر شده در Energy Research & Social Science هشت خط داستانی کلیدی را شناسایی کرد. در طرف Pro-BECCS ابزار کاهش ضروری بود. روشن نگه داشتن چراغ ها؛ لنگر برای انتقال؛ و تکنولوژی انقلابی در طرف Anti-BECCS از زغال سنگ بدتر بودند. فاجعه زیست محیطی؛ بدون گلوله نقره ای؛ و حواس پرتی.

“زیست توده پایدار” برای “تراز کردن شمال”

خط داستانی ابزار کاهش ضروری در بیش از نیمی از مقالات روزنامه های ملی و منطقه ای تحلیل شده آشکار بود. Drax Group قصد دارد بزرگترین تاسیسات BECCS جهان را در نیروگاه خود در یورکشایر راه اندازی کند. ویل گاردینر، مدیر عامل Drax، بیش از هر فرد دیگری از این خط داستانی استفاده کرد. اما سخنگویان دولت، کمیته تغییرات اقلیمی بریتانیا (CCC) و مایکروسافت نیز به آن اشاره کردند و همچنین در سناریوهای IPCC نشان داده شد. The Keeping the lights on line داستانی کمتر رایج بود اما پس از حمله روسیه به اوکراین مورد توجه قرار گرفت.

داستان‌های متمرکز بر فرصت ( لنگر برای انتقال و فناوری انقلابی ) در رسانه‌های محلی یورکشایر برجسته‌تر بودند. نمایندگان محلی به “بستن شکاف شمال-جنوب” اشاره کردند و نماینده ریشی سوناک، کمی قبل از نخست وزیری، پروژه دراکس را “تحول کننده برای اقتصاد منطقه” توصیف کرد.

پروفسور گیل تیلور، یکی از نویسندگان مقاله و جان بی اور، استاد برجسته کارخانه محیط زیست، می‌گوید: «پیشنهادات درکس در یورکشایر تأثیر عمده‌ای بر بحث بریتانیا داشته است، به طوری که مقالات سه روزنامه منطقه‌ای بیش از مجموع تمام پوشش‌های ملی منتشر شده است. علوم، دانشگاه کالیفرنیا، دیویس. ائتلاف طرفدار BECCS از تسلط بیشتری در رسانه های خبری محلی برخوردار بود، جایی که چارچوب های ضروری با وعده منافع اجتماعی-اقتصادی برای منطقه تکمیل شد.

“فاجعه زیست محیطی” و “تفکر جادویی”

داستان بدتر از زغال سنگ پس از یک مستند پانورامای بی بی سی در مورد زنجیره تامین Drax برجسته شد و در 34 مقاله – بیشتر در روزنامه های ملی – به نمایش درآمد. سازمان‌های غیردولتی زیست‌محیطی و سایرین، با شواهد محدود، ادعا می‌کنند که احتراق زیست‌توده منجر به انتشار CO2 مشابه زغال‌سنگ می‌شود، این کربن ممکن است با کاشت مجدد درختان دوباره جذب نشود و انتشار زنجیره تامین به هزینه کربن می‌افزاید. 32 مقاله BECCS را به عنوان یک فاجعه زیست محیطی معرفی کردند که نشان می دهد تقاضای کاربری زمین خطری برای حیات وحش و تولید مواد غذایی است.

در مقابله با روایت فناوری انقلابی ، 23 مقاله روزنامه ملی (17 مقاله در گاردین) پیشنهاد کردند که BECCS بدون گلوله نقره ای است ، و آن را به عنوان “بیش از حد خوب برای واقعی بودن” و “امکان پذیر نیست” در مقیاس و مقیاس زمانی پیش بینی شده توصیف کردند. 10 مقاله دیگر در گاردین و ایندیپندنت که عمدتاً به سازمان‌های غیردولتی نسبت داده می‌شود، حاکی از آن است که این یک حواس‌پرتی است و به عنوان «مجوز برای ادامه انتشار» عمل می‌کند.

دانیسون می‌گوید: «دولت بریتانیا به BECCS برای کمک به ارائه استراتژی صفر خالص خود تکیه می‌کند، اما نبرد برای افکار عمومی به پیروزی نرسیده است». “تحقیق ما نشان می دهد که استقرار هدفمند و محدود BECCS با استفاده از زیست توده پایدار می تواند جذابیت ملی گسترده ای داشته باشد. اما اگر نگرانی های عمومی مورد توجه قرار نگیرد، دولت باید به دنبال فهرستی از گزینه های فن آوری و سیاست جایگزین باشد.”

برخورداری از شهرِ آموزش دهنده؛ حقی برای شهروندان

برخورداری از شهرِ آموزش دهنده؛ حقی برای شهروندان

تهران – ایرنا – زیست شهری زمانی که با احساس تعلق معنادار در میان شهروندان به شهر خود همراه شود، حقوق و وظایفی را برای ساکنان ایجاد می کند و یک شهروند مسئول برای آنکه در سرنوشت محیط زندگی خود مشارکت داشته باشد، ناگریز از تعاملات اجتماعی با سایر شهروندان و محیط و مدیریت شهری است.

این امر مستلزم آگاهی شهروندان از حقوق و وظایف‌شان است که یکی از آنها، ضرورت و اهمیت آموزش و مهارت‌های متنوع و متعدد و انعطاف‌پذیری در حوزه مهارت‌آموزی است. چنین انعطافی در آموزش نشان از اهمیت، ماهیت، مفهوم و اقدامات لازم برای هماهنگ شدن با زندگی شهری و منطقه‌ای دارد که در نتیجه آن، شهروندان به کمک خود و سایر شهروندان به کسب آموزه های شهری می پردازند و در اثر این هم‌کنشی تار فرهنگ شهروندی را در پود اجتماع خود می بافند و بدین ترتیب نقشی ماندگار از همدلی، همکاری و مسئولیت پذیری بر کتیبه خاطرات شهر می زنند و محیطی سرزنده و پویا برای خود می آفرینند.

در دهه های اخیر و با گسترش و پیچیدگی فزاینده زیست شهری، مفاهیم نوینی در خصوص تعامل شهر و شهروندان شکل گرفت که بر مبنای آن، شهر محیطی زنده و متعامل است و این مفاهیم که از شهر خلاق تا شهر آموز ش دهنده و اخیرا هم مفهوم «تکنوپلها» یا شهرهای علم و فناوری را به حوزه مطالعات برنامه‌ریزی شهری افزوده، برگرفته از از نگاه دانش بنیان و فناورانه به شهرهای جدید است.

شهرهای آموزش دهنده، مفهومی جدید در میان مفاهیم نوین برنامه ریزی و مدیریت شهری است. نظریه شهر آ موزش دهنده در اوایل قرن بیست و یکم مطرح شد و از سوی صاحبنظران مورد استقبال قرار گرفت؛ در این رویکرد شهر در حقیقت بخشی از هویت اجتماعی و فرهنگی شهروندان را تشکیل می دهد.

شهر می تواند توانمندسازی فردی و اجتماعی، توسعه اقتصادی و رفاه فرهنگی و توسعه پایدار را افزایش دهد و امروزه ثابت شده است که نیاز به آموزش های شهروندی و تمرین آن در بستر شهر حقیقتی انکارناپذیر است. اهمیت این موضوع به حدی است که منشور بین المللی شهر های آموزش دهنده که در سال ٢۰۰٨ تصویب شد، حق جدیدی برای تمام ساکنان شهر قائل می شود که از جمله آن، حق داشتن یک شهرِ آموزش دهنده است. ‌

درست است که فضاهای رسمی آموزش از مهدکودک تا آموزش عالی در شهرها مکان‌یابی می شوند و از لحاظ مساحت سه تا 5 درصد شهر را پوشش می دهند، اما در کنار آموزش های رسمی که به صورت آکادمیک و همراه با ارائه مدارک تحصیلی به شهروندان است و در شبکه نهادهای رسمی آموزشی نظیر آموزش و پرورش و آموزش عالی اجرا می شود، می توان از آموزش غیررسمی یا تصادفی نیز یاد کرد که در جریان زیست روزمره شهروندی به شهروندان می آموزد و شهروندان از آن یاد می گیرند.

از این منظر شهرِ آمو زش دهنده، آموزش‌های مادام‌العمری را برای همه ترویج می‌کند و تعریفی که یونسکو در این خصوص دارد شامل موارد زیر است:

* به شکل اثربخشی همه منابع‌اش در هر بخش را برای ترویج آموز ش فراگیر، از آ موزش‌های پایه تا عالی بسیج می‌کند.
* آموزش در خانواده‌ها و اجتماعات را احیا می‌کند.
* آموز ش در محل کار را تسهیل می‌کند.
* استفاده از تکنولوژی‌های آموزشی مدرن را گسترش می‌دهد.

*کیفیت و برجستگی در آموزش را ارتقاء می دهد.
* فرهنگ آمو زش در طول زندگی را پرورش می‌دهد.

از آنجا که فرهنگ و هنجارهای اجتماعی را نمی توان به شهروندان دیکته کرد؛ شهرها محیطی مناسب برای یادگیری مدام‌العمر و تصادفی از طریق تبادل دانش و ایده ها به شمار می روند.

اهمیت این موضوع با در نظر گرفتن این که در شهرهای امروز با پدیده تنوع فرهنگی روبه رو هستیم و آگاه شدن از آداب و رسوم یکدیگر و تعامل و همکاری برای رسیدن به انسجام اجتماعی در شهر ضروری است، بیش از پیش نمایان می شود.

در شهرهای بزرگ کشورمان مانند پایتخت 200 ساله آن، برای آنکه بتوان فرهنگ شهروندی را با ضریب تاثیرگذاری بیشتری به شهروندان، خصوصا کودکان و نوجوانان آموزش داد بیش از هر چیز باید تهران را به شهری خوانا تبدیل کنیم تا شهروندی که در شهر طی مسیر می کند، از طریق تماس با المان ها و نشانگان شهری که در کالبد و مکان های شهری تعبیه شده اند، آنها را برای زندگی در شهر آماده کرد.

ایجاد کالبدهای فرهنگی نظیر احجام هنری، کتابخانه ها و موزه ها در صورت تکثیر و گسترش متوازن در تهران، می توانند در آگاهی و ادراک ساکنان این شهر برای داشتن ایجاد محیطی لبریز از ارزش ها و هنجارهای اخلاقی و انسانی تاثیر مطلوب داشته باشد.

صدیقه صدرالهی* شهردار ناحیه 4 منطقه 6