از اوایل سال 2015، Google Earth Pro که قبلاً یک محصول 400 دلاری بود، رایگان شد. یک ابزار قدرتمند و در عین حال ساده برای مشاهده اطلاعات به صورت جغرافیایی است – چه مشاهده اطلاعات آب و هوا، تجزیه و تحلیل تغییرات در طول زمان، دیدن جهان به همان صورتی که به دیدن آن عادت کردهاید، یا به خاطر سپردن مسیرهای طی شده در تعطیلات.
در این آموزش یاد خواهید گرفت که چگونه مکانها (نقاط مورد علاقه) را ایجاد کنید، تغییرات ارتفاع را بر روی منظره تجزیه و تحلیل کنید، تصاویر را وارد کنید، از کتابخانه ساخته شده (ساختمانهای سه بعدی، آبوهوا، گالری عکس و غیره)، تصاویر تاریخی را مشاهده کنید، به یک شهر با ماژول جهت پیمایش کنید، فایل های شکل وآدرس های ژئوکد را وارد کنید و یک مسیر ایجاد کنید. اگر با نسخه استاندارد Google Earth آشنا هستید، بیشتر این آموزش مروری خواهد بود. با این حال ویژگی های جدید و جالبی در نسخه حرفه ای وجود دارد که بسیار مفید است که به آنها پرداخته خواهد شد. رابط کاربری در شکل 1 در زیر نشان داده شده است.
نوار کناری سمت چپ صفحه شامل چند ماژول مختلف است. در بالا ماژول جستجو قرار دارد که می تواند برای جستجوی مکان ها با استفاده از روش های مختلف، مانند طول و عرض جغرافیایی، شهرها، استان ها/ایالت ها، کشورها، مرزهای اداری و آدرس ها استفاده شود.
در وسط ماژول Places قرار دارد که اطلاعات مکان در آن ذخیره و سازماندهی می شود. در پایین ماژول لایهها قرار دارد که حاوی اطلاعات یا لایههای مختلفی است که توسط انجمن Google Earth ایجاد شدهاند که میتوان آنها را برای اهداف مشاهده روشن و خاموش کرد. نمونه هایی از این لایه ها شامل عکس ها، آب و هوا، برچسب ها، جمعیت شناسی (فقط ایالات متحده) و ساختمان های سه بعدی است.
نوار ابزار بالای رابط Google Earth امکان دسترسی به انواع ویژگیهای ارائه شده در Google Earth، از جمله Placemarks، ایجاد چندضلعی، پوششهای تصویر، تصاویر تاریخی و غیره را میدهد.
پایین صفحه اطلاعات مفیدی مانند مختصات طول و عرض جغرافیایی فعلی و ارتفاع مکانی که مکان نما شما به آن اشاره می کند ارائه می دهد. در سمت راست میتوانید ارتفاع چشم یا ارتفاعی را که Google Earth در حال حاضر دنیا را از آن مشاهده میکند، پیدا کنید.
هدف از یادگیری Google Earth
هدف از این آموزش ایجاد یک تور پیاده روی در منطقه اطراف زمین صفر حمله تروریستی 11 سپتامبر در شهر نیویورک است. شما یاد خواهید گرفت که چگونه مکانها (نقاط مورد علاقه) را با توضیحات و اطلاعات تکمیلی هم بهصورت دستی و هم با کدگذاری جغرافیایی ایجاد کنید (وارد کردن لیستی از آدرسها و ایجاد مکانمارک از طریق آن اطلاعات توسط Google Earth)، و سپس نحوه ایجاد مسیری که همه مکانهای شما را به هم متصل میکند.
همچنین یاد خواهید گرفت که چگونه این تور را با ضبط ویدیویی از نقشه متحرک خود به طور خودکار انجام دهید، و همچنین با افزودن فایل های شکل ESRI برای بهبود محصول نهایی خود بهره ببرید.
نکات ناوبری
Google Earth روشهای متعددی برای پیمایش فضای فیزیکی روی صفحه شما دارد، از جمله کنترلکنندههای غیر ماوس مانند صفحهکلید، پد لمسی و جوی استیک. بسته به دستگاه شما، روش ها ممکن است کمی متفاوت باشد. با این حال، دو پلتفرم رایج مک و رایانه های شخصی هستند. بنابراین، جدول زیر یک نمای کلی از میانبرهای اصلی صفحه کلید برای Mac و PC ارائه می دهد.
فرمان
کلید(های) ویندوز
کلید(های) مک
نتیجه
حرکت خطی
فلش چپ، راست، بالا یا پایین
فلش چپ، راست، بالا یا پایین
بیننده را در جهت فلش حرکت می دهد.
چرخاندن (محیط)
Shift + فلش چپ، راست، بالا یا پایین
Shift + فلش چپ، راست، بالا یا پایین
نما را در اطراف محیط نقشه می چرخاند.
چرخش (در محل)
Ctrl + فلش چپ، راست، بالا یا پایین
* + فلش چپ، راست، بالا یا پایین
نما را از موقعیت فعلی می چرخاند.
کج کردن
Shift + فلش بالا یا پایین
* + فلش بالا یا پایین
بیننده را به/از «افق» یا «بالا به پایین» کج میکند
نگاه کنید
Ctrl + دکمه سمت چپ ماوس + کشیدن
* + دکمه ماوس + کشیدن
مشاهده تغییرات برای تقلید حرکت سر.
توقف حرکت فعلی
نوار Space
نوار Space
هنگامی که بیننده در حال حرکت است حرکت را متوقف می کند.
به نمای «شمال-بالا» برگردید
N
N
نما را به سمت شمال به بالا می چرخاند.
به نمای «بالا – پایین» برگردید
U
U
شیب را به حالت “بالا – پایین” یا “U’p” بازنشانی می کند.
بازنشانی نمای شیب و قطب نما
R
R
«R» شیب و چرخش را به موقعیتهای پیشفرض تنظیم میکند.
نمایش / پنهان کردن نمای کلی
Ctrl + M
Shift + Option (Alt) +*+ M
پنجره نمای کلی را نمایش می دهد یا می بندد.
نکته: در هنگام چرخش
چرخش نمای (محیطی یا در محل)،
از فلش بالا یا پایین برای کج کردن سیال استفاده کنید
مشاهده در حین چرخش چرخان
نکته: از کلید Alt همراه با اکثر این فشارها استفاده کنید تا حرکت حرکت مورد نظر خود را کاهش دهید.
تصویرسازی تاریخی
تصاویر تاریخی زمانی که در شرایط مناسب مورد استفاده قرار گیرند می توانند ابزار بسیار مفیدی باشند. این کاربر را قادر می سازد تا تغییرات را در اضافه کاری چشم انداز تجزیه و تحلیل کند. برای مثال میتوانیم از تصاویر تاریخی برای مشاهده پیشرفت پاکسازی پس از حملات تروریستی در مرکز تجارت جهانی در سال 2001 استفاده کنیم.
هدف، واقعگرایانه
مکان برج های دوقلو را در نیویورک پیدا کنید و با استفاده از تابع Historic Imagery در Google Earth متوجه تغییرات سایت در طول ماه ها و سال های حمله شوید.
گام به گام
در کادر متنی «جستجو» در گوشه سمت چپ بالا، «مرکز تجارت جهانی نیویورک» را وارد کرده و روی «جستجو» کلیک کنید. پس از مشاهده منطقه، دکمه «نمایش تصاویر تاریخی» را در قسمت میانی بالای صفحه، درست بالای نقشه، همانطور که در شکل 2 نشان داده شده است، انتخاب کنید. یک نوار اسکرول در سمت چپ بالای صفحه نمایش شما در پنجره نقشه ظاهر می شود. از آن برای پیمایش در تصاویر تاریخ های مختلف استفاده کنید. می توانید تصاویر قبل و بعد از این رویداد را مشاهده کنید. با خیال راحت سایر مناطق مورد علاقه را بررسی کنید تا ببینید چه تصاویری در دسترس است و چقدر زمین تغییر کرده است.
شکل 2
ایجاد یک مکان
مکانها کاربردهای مختلفی در Google Earth دارند، اما اساساً نشاندهنده نقاط علاقهای هستند که میتوانید بعد از آن به آنها مراجعه کنید. برای مثال می توان از آنها برای نشان دادن محل قرارگیری هتل استفاده کرد. نام مکان نشان میتواند «هتل» و آدرس آن، محل اقامت، ساعات صبحانه قارهای، تور ویدیویی، پلان طبقه، عکس و غیره باشد. این اطلاعات میتوانند با انتخاب مکان نشان نمایش داده شوند (شکل 3).
شکل 3
گام به گام
برای شروع، “مرکز تجارت جهانی” را در کادر جستجو در سمت چپ بالای صفحه خود تایپ کنید و Enter را فشار دهید یا روی جستجو کلیک کنید (شکل 4 را ببینید).
شکل 4
سپس، همانطور که در شکل 4 مشاهده می شود، روی دکمه Add Placemark در نوار ابزار کلیک کنید. با این کار پنجره New Placemark باز می شود (شکل 4 را ببینید)، که به شما امکان می دهد اطلاعات مربوط به Placemark خود را وارد کنید. در فیلد نام، «زمین صفر» را تایپ کنید و سایر گزینهها را به عنوان پیشفرض رها کنید.
با باز گذاشتن پنجره، اکنون علامت مکان را روی هدف قرار می دهید. بر روی نقشه، یک سنجاق زرد رنگ را در یک چهارراه چشمک زن خواهید دید. پین را بکشید تا علامت مکان بین دو فواره قرار گیرد، سپس روی OK کلیک کنید تا Placemark جدید خود را ایجاد کنید.
اگر بعد از ایجاد علامت مکان (از جمله مکان آن) نیاز به تغییر خصوصیات آن دارید، چندین راه برای باز کردن پنجره Edit Placemark وجود دارد: می توانید روی پین موجود در خود نقشه یا در نوار کناری کلیک راست کنید. Properties را انتخاب کنید. اگر فقط نیاز به تغییر نام دارید، می توانید کلیک راست کنید (دوباره در هر مکان) و تغییر نام را انتخاب کنید.
مکان فقط زمانی قابل تغییر است که پنجره ویرایش علامت مکان باز باشد. همچنین می توانید نماد Placemark خود را تغییر دهید (شکل 6 را با کلیک بر روی نماد سمت راست فیلد Name (شکل 5 را ببینید).
بازآفرینی شهری نگرش و اقداماتی جامع و یکپارچه برای حل مشکلات شهری منطقهی هدف عملیات است که در نهایت به یک پیشرفت پایداری اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و محیطی خواهد انجامید.
بازآفرینی شهری نگرش و اقداماتی جامع و یکپارچه برای حل مشکلات شهری منطقهی هدف عملیات است که در نهایت به یک پیشرفت پایداری اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و محیطی خواهد انجامید.
این تعریف حاوی تمام ویژگیهای اساسی بازآفرینی شهری است؛ همانطور که لیچفلد نیاز به «فهم بهتری از فرآیند انحطاط» و همچنین داشتن «یک توافق بر روی آنچه باید به دست آید و چگونگی تلاش برای رسیدن به آن» را ضروری اعلام کرده است. همچنین تعریف فوق، در راستای نظرات هوسنر است که با تأکید بر ضعفهای اساسی گرایشات گذشته، آنها را «کوتاه مدت، جدا از هم، فاقد عمومیت و پروژه محور» مینامد و اعتقاد دارد گرایشات گذشته، هیچ چارچوب استراتژیک و یکپارچهای برای توسعهی مناسب تمام شهر ارائه نمیدهند؛
این تعریف همچنین پاسخگوی فراخوان دانیسنبه اندیشیدن در خصوص رفع مشکلات از طریق راههای هماهنگ و همینطور تمرکز بر مناطق کانونی اصلی مشکلات است.
«بازآفرینی شهری» گامی فراتر از مقاصد، آرزوها و دستاوردهای «نوسازی شهری»، «توسعهی شهری» و «باز زندهسازی شهری» است؛ فراتر از «نوسازی شهری» که کاچ از آن به عنوان «فرآیند تغییرات کالبدی بنیادین» نام میبرد و فراتر از «توسعهی شهری» (یا توسعه مجدد) که دارای اهداف کلی و به طور کامل تعریف نشده است؛ و همینطور فراتر از «باز زندهسازی» (یا توانمندسازی) که با وجود اشارهاش مبنی بر لزوم انجام اقدامات، در تعیین یک روش برای دستیابی به آن ناتوان میماند.
علاوه بر اینها، بازآفرینی شهری بر این مطلب تأکید دارد که طرح و اجرای هرگونه روش برای مقابله با مشکلات شهرهای بزرگ و کوچک، باید دارای اهداف بلندمرتبه و راهبردی باشد.
با جمعآوری شواهد به دست آمده از تاریخ تحولات و سیاستهای شهری، و توجه به نکاتی که در بندهای پیشین بدانها اشاره شد، امکان شناخت مراحل توسعهی نظری و عملیِ آنچه که ما اکنون بازآفرینی شهری مینامیم، میسر میشود. با اساس قراردادن تحقیقات استور (1989) و لیچفلد (1992) میتوان به بعضی از تحولات عمدهی رخداده در دیدگاهها، محتویات، سیاستهای شهری و روند عملی آنها، از دههی 1950 تا به امروز پی برد.
اصول بازآفرینی شهریبراساس تعریفی که در قسمت قبلی ارائه شد، میتوان اصول و مبانی بازآفرینی شهری که منعکس کنندهی چالشهای تغییرات شهری و نتایج آن باشد را معرفی کرد. بازآفرینی شهری باید: -مبتنی بر یک تحلیل کامل از منطقهی شهری مورد نظر بوده و در پی اصلاح چندجانبه بافت کالبدی، ساختار اجتماعی، پایههای اقتصادی و شرایط محیطی آن منطقه باشد؛
– تا حد ممکن در جهت رسیدن به اصلاح چندجانبه، از یک استراتژی جامع و کامل استفاده کند و با راهحلهای دقیق، منظم و علمی با مشکلات روبهرو شود؛
– اطمینان حاصل شود که استراتژی و برنامههای اجرایی طرح شده، در مسیر اهداف توسعهی پایدار قرار دارند؛ – دارای اهداف عملیاتی واضح و مشخص، قابل بسط به مکانهای مختلف و دارای کیفیت مطلوب باشد؛ – از منابع طبیعی، اقتصادی، انسانی و غیره، مانند زمین و ویژگیهای موجود محیط مصنوع بهترین استفادهی ممکن را کند.
– این یقین حاصل شود که مشارکت حداکثری ممکن و همراهی تمامی ذینفعان، برای دستیابی به منافع مشروع آنان در بازآفرینی منطقه شهری به دست آمده است؛ این امر به واسطهی برنامهی مشارکتی و روشهای دیگر به دست میآید؛
– بر اهمیت سنجش میزان پیشرفت اجرایی راهبرد اجرا شده، از طریق رصد میزان اهداف محقق شده و نظارت بر تغییرات بنیادین حاصل از طرح تأثیرات نیروهای خارجی و داخلی تحمیلی بر منطقهی شهری وقوف حاصل شود؛
– امکان تجدیدنظر برخی برنامههای تصویب شدهی اولیه، در مرحلهی اجرا و در پی برخی تغییرات و رخدادهای پیشبینی نشده در نظر گرفته شود؛
– پذیرای این حقیقت باشد که بخشهای مختلف یک استراتژی، با سرعتهای مختلف به نتیجه خواهند رسید و ممکن است برای ایجاد توازن منطقی میان اهداف مختلف یک برنامهی بازآفرینی شهری و به منظور دستیابی به تمام اهداف استراتژیک آن، در نحوهی مدیریت منابع و یا تدارک منابع اضافی به بازنگری نیاز باشد.
اصول بالا را میتوان پایه و اساس تعریف ارائه شده از بازآفرینی شهری در نظر گرفت. گذشته از این اصول، مورد مهم دیگر، نیاز به شناخت و پذیرش یگانگی مکان است. رابسون این مورد را با عبارت «یگانگی چگونه رخدادن امور در یک مکان خاص» توضیح میدهد . مورد مهم دیگر این حقیقت است که برای هرگونه مدلسازی برای بازآفرینی شهری باید شرایط خاص مکانی محل عملیات را مورد توجه قرار داد.
مورد اخیر، به طور غیرمستقیم نشان دهندهی این موضوع است که یک طرح منحصر به فرد بازآفرینی شهری، باید به طور همزمان، شرایط و نیازهای شهر و منطقهای که در آن قرار گرفته را در خود لحاظ کرده باشد و همچنین در جستجوی کاهش محرومیت اجتماعی و ارتقای ساختار اقتصادی مناطق شهری محروم باشد .
بالاتر و فراتر از شرایط ذکر شده، حصول این اطمینان است که مناطق شهری بازآفرینی شده نقش مثبتی در مسیر اعتلای اقتصاد ملی و در دستیابی به دیگر اهداف محیطی و اجتماعی کلان خواهند داشت. در گذشته، عدهای مناطق شهری نابسامان و به طور خاص محلات میانی پیرامون مرکز شهر را به عنوان مانعی بزرگ بر سر توفیقات کلان منطقهای و حتی ملی معرفی کردند و پیشنهاد در نظر نگرفتن آنها را مطرح کردند. واضح است که واکنش این چنینی، در بهترین حالت ناشی از اهمال تلقی خواهد شد.
گذشته از این، ارزیابیهای بیشتر امروزی، در نظر نگرفتن محلات میانی پیرامون مرکز شهر را، با این استدلال که آنها نقش چندانی در کامیابی و یا عدم کامیابی منطقهای و ملی ندارند، نادرست میداند.
استگمان در این باره مینویسد: «تراژدی محلات میانی پیرامون مرکز شهر، همه را تحت تأثیر قرار میدهد» و «کارکرد کلی یک کلان شهر به طور ارگانیک، به نحوهی کارکرد مناطق مرکزی آن وابسته است؛ زیرا مشکلات شهری همیشه از هسته مرکزی شهرها آغاز میشود و مثل حلقههای حاصل از برخورد یک شی بر سطح آب به مناطق دورتر میرسند».
در واقع آنچه استگمان و دیگران بدان اشاره میکنند این است که مسائل شهری و حصول اطمینان از کارآیی بازآفرینی یک منطقهی شهری، برای گسترهی وسیعی از ذینفعان و نقشآفرینان، از ساکنین گرفته تا مسئولان شهری و مرکزی، مالکین و سرمایهگذاران، فعالان اقتصادی و سازمانهای محیط زیست در تمامی سطوح از جهانی تا ملی اهمیت اساسی دارد.
از نظریه تا عملدر این بخش، چندی از مهم ترین نظریههای بازآفرینی شهری که روند عملی را پیشنهاد میکنند، ارائه خواهد شد. در این مسیر، دو مشکل رخ مینماید. یک مشکل فقدان یک نظریه جامع و مانع که از طرف همه کس پذیرفته شده و توانایی شرح موضوعات مرتبط با ظهور و نتایج تغییرات شهری را داشته باشد، و دیگری وجود دیدگاههای متفاوت نسبت به کلیات بازآفرینی شهری است.
اکثر تفسیرها نسبت به فرایند تغییرات شهری، با تحلیل از یک عامل منحصر به فرد آغاز شده و سپس تلاش میشود به جای پرداختن به عوامل ریشهای، نتایج به دست آمده تعمیم داده شود. نتیجهی این مسیر این است که اکثر نظریهها در مورد تغییرات شهری یک بینش جزئی و بخشی به یک فرایند پیچیده را ارائه میکند.
یک موضوع دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد، لزوم تمایز میان «نظریهی بازآفرینی شهری» و «نقش نظریه (یا نظریات) در بازآفرینی شهری» است. در حالی که هر دو جنبه یاد شده ارزشمند هستند، بحث حاضر بر بخش اول متمرکز میشود.
بازآفرینی شهری در ذات خود یک فعالیت مداخلهگرایانه است. زمانی که به شکل سنتی انواع مداخلهها اعمال شدند، پذیرش یک مداخلهی جدید برای دوری از اشتباهات و ناکامیهای اقتصادی گذشته، به طور روزافزون مطلوب همگان قرار میگیرد. با این وجود به نظر میرسد که تنها مقبولیت، در غیاب نهادها و سازمانهای ضروری، نمیتواند چنین عملیاتی را آغاز کرده و به پیش ببرد.
ایجاد این گونه سازمانها، ساختار اساسی مورد نیاز را برای تعیین هدف یا اهداف اصلی فراهم کرده و برای بسیج تلاشهای جمعی به جهت مدیریت کامل تغییرات زمینهچینی میکند.
اولین گام برای شرح و درک ضرورت ایجاد یک چارچوب کاری، که در آن اشکال جدید تلاشهای جمعی قابلیت اجرا و توسعه داشته باشند، توسط پیروان «مکتب کنترل» برداشته شد. این نظریه بر مبانی “رژیمهای متوالی در کنار هم قرار گرفته” شکل گرفته است که «هر رژیم نیروی کنترلی خود را ایجاد میکند» .
بنابراین، جدای از حذف قوانین از طریق کاهش در دامنه فعالیت دولت، واقعیت این است که الگوهای جدیدی از روابط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی پدیدار شده است. این اشکال جدید مداخله و کنترل در پاسخ به چالشهای غیرمنتظره پدید آمده است. در این رژیمهای تغییریافته، نقشآفرینان در زمینهی مدیریت و بازآفرینی شهری، باید برای ایجاد روشهای نو برای دستیابی به اجماع تلاش کنند.
همانطور که هارلی عنوان میکند، یکی از مهمترین بخشهای بسیج تلاشهای جمعی، تلاش برای ایجاد گفتمانهای متنوع است؛ تنوع گفتمان “نه فقط در مورد محتویات، بلکه دربارهی فرایندهایی که مردم بتوانند بعد از سپری شدن آنها، دربارهی نگرانیهای خود بحث کنند.”
اساساً نظریهی بازآفرینی شهری، به حرکت سازمانی در زمینهی مدیریت تغییرات شهری علاقهمند است. به هر حال، این ابعاد سازمانی و نهادی نظریهی بازآفرینی شهری هم، نمایانگر تعدادی از خصوصیات مهم، برای تعریف نقشها، محتویات و چگونگی عملکرد بازآفرینی شهری میباشد.
با وجود اینکه مشخص است که حوزهی عملکردی بازآفرینی شهری، بیشتر در عمل قرار میگیرد تا در نظریه، اما همواره این انتظار وجود دارد که مشابهت بسیاری بین نتیجه در نظریه و نتیجه در عمل، وجود داشته باشد. با خلاصه کردن این سخنان، میتواند به بازآفرینی از این زوایا نگریست: -به عنوان فعالیتی مداخلهگرایانه؛ – به عنوان فعالیتی که بخشهای مختلف از دولتی گرفته تا خصوصی و مردمی را درگیر میکند؛ – به عنوان فعالیتی که توانایی اعمال تغییرات اساسی را در ساختار سازمانی خود داشته باشد، تا بتواند در مقابل تغییرات اقتصادی، اجتماعی، محیطی و سیاسی واکنش نشان دهد؛
– به عنوان روشی برای بسیج تلاشهای جمعی و زمینهسازی برای توافق بر روی راهحلهای مناسب؛ – به عنوان روشی برای تعیین سیاستها و فعالیتهای طراحی شده به قصدِ بهبودِ شرایط مناطق شهری، و توسعهی ساختارهای سازمانی لازم برای پشتیبانی به جهت نیل به اهداف تعریف شده.
این خصوصیات و ویژگیها، بازتاب بحثهای پیشیناند و در مورد نقش و نحوهی عملکرد بازآفرینی بحث میکنند. اما جزء اصلی دیگر نظریهی بازآفرینی شهری، عملکرد نظام شهری است. نظام شهری به عنوان یک کُل و به عنوان یک روند اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی، که محتویات بازآفرینی شهری را تعیین میکند. رابسون چهار جزء اصلی عوامل دخیل در وقوع تغییرات شهری را شناسایی کرده است:
-تجدید ساختار صنعتی؛ با تأکید بر بیشترین بازگشت ممکن به وضع گذشته؛ – محدودیتها، شامل میزان در دسترس بودن زمین و بناها؛ – خوش منظری واقعی یا ذهنی مناطق شهری؛ – و ترکیب اجتماعی مناطق شهری. شناخت این اجزاء، به تعریف محتوای بازآفرینی شهری یاری خواهد رساند. این ارزیابی و شناخت، نیاز به ملاحظهی تمام مسیرهایی دارد که در آنها عناصر گوناگون درگیر در روند بازآفرینی شهری بتوانند به هم پیوندند تا این اطمینان پدید آید که همه اقدامات حمایتگر خواهند بود.
یکی شدن و به هم پیوستن [عناصر گوناگون دخیل] خصوصیت محوری بازآفرینی شهری است و این خصوصیت باعث درک تفاوت میان بازآفرینی شهری و تلاشهای جزئی گذشته در مدیریت تغییر در مناطق شهری میشود. با وجود اینکه نمیخواهیم پیشداوری کرده و فعالیتهای بخشی و فردی را نامناسب تلقی کنیم، اما به خودی خود واضح است که از این گونه راهحلهای غیرجامع، نمیتوان انتظار داشت که دغدغهی لحاظ کردن و حل دامنهی وسیعی از مشکلات اجتماعی، اقتصادی و محیطی مناطق شهری را داشته باشند.
تهیه و ارائهی یک راهحل جامع و یکپارچه [به هم پیوسته از عناصر گوناگون] برای رودرویی با چالشهای پیشروی بازآفرینی شهری، عملی دشوار بوده، ولی در عین حال تلاش در مسیر دستیابی به آن ارزش بسیار دارد.
این مورد نشان میدهد که عنصر نهایی نظریهی بازآفرینی شهری، «فرایند راهبردی» یا با واژگان هیکلینگ «مدیریت تصمیمات با اجرای روشهای راهبردی» میباشد با پذیرش وجود حوزهی وسیعی از موضوعات مرتبط با مدیریت تغییرات شهری، و توافق با این نظر که بسیاری از فعالیتهای منحصر به فرد دارای دامنه محدود و حاوی راهحلهای کوتاه مدت و نادیرپا هستند، پس اجرای بازآفرینی شهری، طبق یک «دستور کار راهبردی» اهمیت اساسی پیدا میکند.
یک نظام برای مدیریت راهبردی بازآفرینی شهری باید نیازهای زیر را رفع کند: -ترسیم واضح و شفاف نتایج مورد انتظار؛ – ارائهی یک خطمشی که توانایی برنامهریزی و اجرای اهداف از قبل معلوم شده را داشته باشد؛ – ایجاد ارتباط میان نظامهای سیاستگذاری مرتبط و حفظ آن؛
– تعریف مسئولیتهای هر یک از نقش آفرینان و سازمانهای مرتبط با عملیات بازآفرینی، – ایجاد احساس عمومی مبنی بر مشترک بودن اهداف و عملکرد مشارکتی.
چرا باید برای بازآفرینی مناطق شهری تلاش کرد؟در طول سالیان، دربارهی خاستگاهها و دلایل رخداد مشکلات شهری توضیحات مختلفی داده شده است؛ برخی از این توضیحات بر تأثیر یک واقعه و یا یک سیاستگذاری خاص تاکید دارند، اما اکثراً دارای تحلیلهای چند بعدی هستند. به علاوه غیرمعمول است که نتایج مراحل تغییرات شهری تنها از یک بعد نگریسته شود. بیشتر چالشها و مشکلات شهری دامنگیر اقشار مختلف جامعه از مسئولین گرفته تا ساکنین، آژانسهای مرتبط و نهادهای تجاری خصوصی میشود.
مردم در میان آلودگی و ساختمانهای سنگی بیهویتِ شهر گرفتار شدهاند و به سختی میتوانند از تنگای زندگی مدرن شهری بیرون آیند. همه آنها به دنبال روزنهای هستند به بیرون، جایی به نام «فضای سبز» که در آن بخشی از اوقات خود را سپری کنند.
بسیاری از شهرها برای دوری از هیاهو و آلودگی خود آغاز به ایجاد و توسعه فضای سبز نموده اند، زیرا به خوبی می دانند که چگونه انبوده سازی بیرویه در حال به خطر انداختن آسایش و سلامتی انسانها است.
فضای سبز :
هر محیط گیاهی یا آبی در یک منطقه شهری یا مجاور آن را فضای سبز میگویند. فضاهای سبز شامل گیاهان، ویژگیهای آب و سایر انواع محیطهای طبیعی است. بیشتر فضاهای باز شهری همان فضاهای سبز هستند، اما گاهی اوقات انواع دیگری از فضاهای باز را نیز شامل میشوند.
محیطهای سبز میتوانند یک مرکز تفریحی، فرهنگی و اجتماعی گسترده با زیستگاههای متنوع و غنی از گونههای گیاهانی و حیوانی را فراهم کنند. اصطلاح «جنگل شهری» اغلب برای توصیف فضای سبز استفاده میشود که تمام مزایای محیط طبیعی را به قلب جوامع شهری میآورد.
چشم انداز فضاهای باز شهری میتواند از زمینهای بازی گرفته تا محیطهای بسیار حفاظت شده تا مناظر نسبتاً طبیعی گسترش یابند. فضاهای سبز شهری برای عموم مردم آزاد هستند و فرد یا گروهی حق مالکیت بر آنها را ندارد. سیاستهای ایجاد فضای سبز شهری برای احیای مجدد جوامع، کاهش بار مالی مراقبتهای بهداشتی و افزایش کیفیت زندگی بسیار مهم است.
در حال حاضر، دسترسی به فضاهای سبز جهانی نیست! پس چه چیزی بیشتر از این میتواند محرک نابرابری در جوامع ما باشد. مطالعات نشان دادند که رابطهای بین نابرابری درآمد، دسترسی به فضای سبز و امید به زندگی وجود دارد.
این مطالعه نشان داد که در مناطق روستایی که دسترسی زیادی به فضای سبز وجود دارد، امید به زندگی برای کسانی که بیشترین و کمترین درآمد را دارند تقریباً یکسان است. با این حال، در محیطهای شهری، شکاف در امید به زندگی سرسامآور بود. انتظار میرود افراد با کمترین درآمد که در شهرها سکونت گزیدهاند، ۱۰ سال کمتر از افرادی که دارای بیشترین درآمد هستند زندگی کنند.
افراد ثروتمند اغلب در محیطهای سرسبز و خوش آب و هوا زندگی میکنند، در حالی که فقیرترین افراد اغلب در مناطقی با جمعیت زیاد و انبوه ساختمانهای متراکم زندگی میکنند. فقط کافی است به تهران نگاهی کنید، بالای شهر مملو از مناطق سرسبز است، ولی در پایین شهر تنها میتوان انبوهی از ساختمانهای قد و نیم قد را مشاهده کرد.
بنابراین، هرچه در یک محور افزایش دسترسی به فضاهای سبز حرکت کنیم، اختلاف امید به زندگی کاهش مییابد. اما فقط با ایجاد فضای سبز در مناطق فقیرنشین نمیتوان مشکل را حل کرد. این کار به سادگی ایجاد فضاهای سبز در مناطق خاص نیست. وضعیتی که در حال حاضر داریم این است که مناطق شهری با کیفیت بالا و دسترسی خوب به طبیعت، برای زندگی در آنها اغلب گرانتر هستند!
آنچه اتفاق میافتد این است که فضای سبز ایجاد میشود، اما ناگهان آن مناطق برای زندگی مطلوب شناخته میشوند و سپس هزینه مسکن افزایش مییابد. آنچه ما نیاز داریم این است که تلاش شود تا تشخیص دهیم که فضای سبز برای همه حیاتی است و همه باید سود آن را احساس کنند. پارکها باید فضاهای دموکراتیک باشند که به راحتی در دسترس قرار گیرند، جایی که میتوان بدون فشار برای صرف هزینه به آنجا رفت و با افراد از هر طیف زندگی در جامعه خود ملاقات کرد.
هدف از اجرای فضای سبز
فضاهای سبز به دلیل اهداف زیر ساخته میشوند:
تنوع زیستی بیشتر
گسترش فضاهای سبز به ایجاد لایه جدیدی از تنوع زیستی شهری کمک میکند. وجود این لایه جدید با گیاهانی که زیستگاه و غذایی برای گونهها ایجاد میکنند، تأثیر مستقیمی بر تولید محیطهای طبیعی بکر و متنوع دارد که برای بهبود کیفیت زندگی و رفاه در شهرهای امروزی ضروری است.
کاهش آلودگی هوا
یکی از رایجترین مشکلات شهرهای ما افزایش دورههای آلودگی است. گیاهانی که در محیطهای شهری قرار دارند به عنوان فیلتر برای مضرترین آلایندههای هوا عمل میکنند. به عنوان مثال، یک مترمربع فضای سبز میتواند تا ۲۰۰ گرم در سال ذرات کوچک آلوده را که برای سلامتی مضر هستند را از بین ببرد.
بهبود در مدیریت آب شهر
آب باران را میتوان در شهرها حفظ کرد و رطوبت را افزایش داد. فضاهای سبز میتوانند آب باران را جذب کنند و رواناب را کاهش دهند که به خودی خود باعث جلوگیری از فروپاشی سیستمهای فاضلاب شهری شوند.
کاهش اثرات گرم شدن کره زمین
افزایش دما، افزایش بارانهای شدید، امواج گرما و گسترش بیماری از پیامدهای گرم شدن کره زمین در شهرها است. ایجاد یک اکوسیستم سبز شهری جدید این عواقب را که مستقیماً بر سلامتی و رفاه شهروندان کاهش میدهد.
بهبود عایق حرارتی ساختمانها
ساخت فضای سبز در محیطهای شهری، باعث عایقبندی هوا میشود که منجر به سرد شدن هوا در ماه تابستان و گرم شدن در ماههای سردتر سال میشود. مصرف انرژی را میتوان تا ۲۵ درصد در تابستان و تا ۱۰ درصد در زمستان کاهش داد.
راحتی اقلیمی و صوتی بیشتر
یکی از شرایط متداول در مناطق شهری، جزیره گرمایی است. این پدیده حرارتی باعث افزایش دما در مناطقی میشود که ساختمانهای زیادی دارند و شهر مملو از اتومبیلها، چراغها، آسفالت و سیمان است. وجود فضاهای سبز در برنامهریزی شهری به جلوگیری از این پدیده کمک میکند و دمای شهر را به طور متوسط یک درجه کاهش میدهد.
بهبود کیفیت زندگی
فضای سبز در محیط شهری ارتباط ما با طبیعت را تقویت میکند و در نتیجه میتواند جامعه را به سمت رفاه بهتر انسان سوق دهد. مطالعات متعدد اثرات مفید محیطهای سبز بر روی افراد مانند کاهش استرس، کاهش بیماریهای تنفسی، قلبی عروقی و بهبود تمرکز را نشان میدهد. به همین ترتیب، استفاده از فضاهای سبز در تمام مناطق شهری ابزاری قدرتمند برای افزایش کیفیت زندگی است.
سایت Geonline، سایتی مرجع برای مرتفع نمودن نیاز علاقمندان، پژوهشگران، دانشجویان و دانش آموزان در حوزه جغرافیا است که برای تمامی سنین و سطوح مطالب کاربردی دارد.