اصفهان – ایرنا – عضو هیات علمی گروه جغرافیای طبیعی دانشگاه اصفهان گفت: خشک شدن رودخانهها و تالابها و افزایش پدیده گرد و غبار در مناطقی مانند اصفهان در گرمتر شدن دمای هوا تاثیر بسزایی دارند.
سیدابوالفضل مسعودیان روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با اشاره به دمای هوای حدود ۵۰ درجه سانتیگراد در مناطقی مانند زابل و خوزستان در تابستان امسال، تصریح کرد: خشکاندن هامون و هورالعظیم و افزایش گرد و غبار نیز در این مناطق سبب بیشتر شدن جذب تابش توسط این ذرات معلق و تاثیر آن بر دمای هوا شده است.
این استاد آب و هواشناسی دانشگاه اصفهان با تاکید بر اینکه کاهش بُرون رفت انرژی، سبب گرم شدن زمین شده است، اظهار داشت: بخش بزرگی از این کاهش بهدلیل دستکاری های انسان در طبیعت است.
مسعودیان با بیان اینکه هر عملی در آینه طبیعت، بازتاب و پاسخی دارد، تصریح کرد: ما باید حرمت آب، خاک و هوا را نگه داریم تا زمین همچنان جای زندگی بماند.
وی اضافه کرد: در واقع، شکستن حرمت آب در خانه، کارخانه و کشتزار، دودکش محروم از فیلتر در هر کارخانه، اگزوز هر خودرو، موتورسیکلت و اتوبوس و دودکش هر بخاری نیز در گرم شدن دمای هوا تاثیرگذارند.
مسعودیان همچنین تاکید کرد: خشک شدن تالاب گاوخونی و زاینده رود فقط به معنی از دست رفتن یک تالاب یا یک رودخانه و نقش آنها در گرمتر شدن هوا نیست بلکه به معنی از دست رفتن یک تمدن چند هزار ساله به نام سپاهان نیز هست.
این استاد دانشگاه با اشاره به مباحث علمی درباره گرم شدن دمای هوا و چگونگی تاثیر پدیده هایی مانند افزایش گرد و غبار در آن توضیح داد: هر جسم گرمی از خود تابش گُسیل میکند و هر چه گرمتر باشد تابش بیشتری گسیل خواهد کرد بنابراین سطح زمین نیز که تابش های خورشیدی را جذب میکند نیز گرم شده و از خود تابش منتشر میکند.
مسعودیان افزود: طول موج تابشهایی که زمین گسیل میکند حدود یک دهم قطر موی انسان است و مولکول های هوا می توانند این تابش های زمینی که طول موج بلندتری دارند را جذب کنند از این رو انرژی تابشی زمینی، هوا را گرم می کند.
وی با بیان اینکه هر چه در طول روز تابش خورشیدی بیشتری دریافت کنیم هوا گرمتر و هر چه در هنگام شب تابش زمینی بیشتری از دست بدهیم هوا سردتر خواهد شد، گفت: بررسی دمای کمینه و بیشینه در ایران در ۷۰ سال گذشته نشان می دهد که دمای بسیاری از ایستگاه های هواشناسی در مقاطع زمانی مشخصی که یکی از نمونه های برجسته آن سال ۱۳۷۷ است افزایش جهشی داشته اما افزایش دمای کمینه بسیار نیرومندتر از افزایش دمای بیشینه بوده است.
این استاد هواشناسی اضافه کرد: بنابراین این پرسش مطرح می شود که چرا زمین نتوانسته در هنگام شب با گسیل تابش، خود را خنک کند و در نتیجه دمای کمینه افزایش پیدا کرده است.
مسعودیان در پاسخ به این پرسش توضیح داد: اگر در جو گازهایی مانند بخار آب، دی اکسید کربن، متان یا هواویز (ذرات ریز معلق در هوا مانند گرد و غبار و قطره های ریز آب) وجود نداشته باشد همانطور که تابش های خورشیدی بدون مزاحمت از میان جو می گذرند و به زمین می رسند تابش های زمینی هم بدون مزاحمت از جو می گذرند و از زمین خارج می شوند و زمین بهدلیل از دست دادن انرژی تابشی خنک می شود.
وی ادامه داد: اما وجود گازهای مذکور که به گازهای گلخانه ای شناخته می شوند و همچنین وجود هواویزها و ذرات گرد و غبار سبب می شود که تابش های زمینی در گذر از جو جذب این گازها و ذرات شوند و نتوانند زمین را ترک کنند و در نتیجه زمین نمی تواند خود را در طول شب خنک کند.
وی درباره دمای هوا در این روزهای تابستانی و ثبت رکوردهای جدید نیز گفت: با توجه به اینکه مرداد گرمترین ماه در ایران است این شرایط می تواند تا چهار هفته آینده تداوم پیدا کند.
به گزارش ایرنا، زایندهرود بزرگترین رودخانه منطقه مرکزی ایران است که از کوههای زاگرس مرکزی سرچشمه میگیرد و در فلات مرکزی ایران به تالاب گاوخونی در شرق اصفهان میریزد.
این رودخانه که قرنها سرچشمه حیات و نعمت اصفهان بوده، در سالهای اخیر بهدلایل متعدد از جمله کاهش منابع آبی، برداشت بیرویه و غیرقانونی در بالادست و خشکسالی بطور زمانبندی شده در اصفهان جریان دارد.
تالاب بینالمللی گاوخونی واقع در شرق اصفهان، یکی از بزرگترین و مهمترین تالابهای ایران محسوب میشود و در طول تاریخ و پیش از آغاز خشکسالیهای اخیر علاوه بر ایجاد فضای فرحبخش در شرق استان، مامن پرندگان مهاجر و جانوران آبی و منبع درآمد و آسایش ساکنان این منطقه بوده اما در سال های اخیر بهدلیل تحقق نیافتن حقابه محیط زیستی آن در معرض خشکی کامل قرار گرفته است.
جریان مقطعی آب در زاینده رود، کاهش آب ورودی، تغییر اقلیم و خشکسالی و تامین نشدن حقابه طبیعی از چالشهایی عنوان میشود که حیات این تالاب را به خطر انداخته است.
ساری- ایرنا- عملیات ساخت طرح شرکت صنایع پتروشیمی مازندران واقع در حسین آباد بهشهر که تاکنون بیشتر به عنوان یک دغدغه محیط زیستی به دلیل همجواری با تالاب میانکاله مطرح بود با اظهار نظر اخیر معاون میراثفرهنگی استان مبنی براینکه “در حین خاکبرداری و انجام عملیات در منطقه آثار باستانی از خاک بیرون زده است” وارد دور جدیدی از مخالفتها با ادامه عملیات اجرایی شد.
به گزارش خبرنگار ایرنا، “خبری مبنی بر تخریب محوطه تاریخی حسینآباد (مرتع للمرز حسینآباد) در فضای مجازی در روزهای اخیر دست به دست شده است که در این خبر آمده محوطه باستانی شناسایی شده اما کاوش انجام نشده است. در ادامه آمده است این منطقه با این تیغههای فولادین تخریب و برای همیشه محو میشود.
اطراف چاه آب مرتع ۹۲ هکتاری تصرف شده توسط پتروشیمی مازندران، محوطه تاریخی شناسایی شده که کاوش نشده و گفته شده این منطقه با گریدر تسطیح شده و در اطراف آن کوزههای شکسته وجود دارد. حتی در فضای اجتماعی نقل شده که یک باستانشناس مورد اعتماد براساس مشاهدات تصاویر احتمال میدهد این پیسوز مربوط به دوره اشکانی باشد. “
با نشر این خبرها در همین زمینه کمپینی با عنوان نه به تخریب محوطه تاریخی کاله در فضای مجازی به راه افتاد و باعث واکنش معاون میراثفرهنگی مازندران شد و وی در جدیدترین اظهار نظرش اعلام کرد که اخبار و تصاویری در خصوص پیدا شدن آثار باستانی در منطقه حسین آباد محل اجرای پتروشیمی یافت شده است.
در این پیوند طی روزهای اخیر موضوع ساخت مجتمع پتروشیمی در اطراف تالاب میانکاله در میان فعالان محیط زیست، رسانه ها و فضای مجازی بازار داغی داشته است از اینکه آیا این طرح می تواند در این منطقه از استان مازندران مستقر شود و یا اینکه این طرح مجوز زیست محیطی دارد یا نه؟
ساخت پتروشیمی در اراضی مرتعی حسینآباد بهشهر مازندران همزمان با سفر هیات دولت به مازندران توسط وزیر کشور در بیستمین روز اسفند سال ۱۴۰۰ کلنگ زنی شد، و در این مدت پیوست های حاشیه ای نیز داشته است بطوریکه ۲۲فروردین ماه سال ۱۴۰۱ بر اساس دستور رییس جمهوری، سرپرست معاونت محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست در نامه ای به مدیرعامل شرکت پتروشیمی امیرآباد مازندران، با اعلام توقف اجرای پروژه پتروشیمی میانکاله، صدور مجوز این پروژه را منوط به انجام مطالعات تکمیلی و تایید سازمان حفاظت محیط زیست عنوان کرد.
از آن جایی که وضعیت اقلیمی و جغرافیای منطقه میانکاله در شرایطی است که این شبه جزیره کوچک به عنوان ذخیرهگاه زیست کره به ثبت رسیده و نه تنها به لحاظ طبیعی توانایی جای دادن صنایع آلایندهای چون پتروشیمی را ندارد، بلکه به لحاظ قانونی نیز امکان ساخت چنین سازههایی وجود ندارد، شخص رییس جمهور دستور توقف آن را داده است و در ادامه با حضور میدانی معاون حقوق عامه و پیشگیری از وقوع جرم دادستانی کل کشور درجمع خبرنگاران اعلام شد که پتروشیمی میانکاله فاقد مجوز زیست محیطی است و بر همین اساس امکان ادامه و اجازه فعالیت ندارد.
بااین حال معاون میراثفرهنگی امازندران روز چهارشنبه به خبرنگاران گفت: یکی از راههای پیدا شدن آثار باستانی در تمام دنیا بکار رفتن بیل های مکانیکی صنعتی هنگام انجام عملیات خاکبرداری و دیگر امور عمرانی است.
مهدی عابدینی افزود: اخیرا عکس هایی بدست ما رسیده و همچنین در فضای مجازی منتشر شده است که نشان می دهد در حین خاکبرداری و انجام عملیات در منطقه حسین آباد بهشهر که محل اجرای پتروشیمی است آثار باستانی از خاک بیرون زده است.
وی ادامه داد : با توجه به حساسیت و اهمیت موضوع آثار باستانی قرار است فردا یک تیم باستان شناسی به محل مورد نظر بروند تا درباره صحت و سقم موضوع طرح شده و همچنین ارزیابی آثار باستانی اقدام نماید.
معاون میراث فرهنگی مازندران اضافه کرد: در صورت تایید وجود آثار باستانی اقدامات بعدی مبنی بر راه اندازی کارگاه کاووش و حفاری انجام می شود و عملیات ساخت و ساز نیز تا زمان کاووش می بایست متوقف شود.
وی اظهار داشت : بهشهر از شهرستان های قدیمی و تاریخی مازندران به شمار می رود که پیشتر آثاری مربوط به دوره پیش از تاریخ نیز در این شهرستان کشف شد.
کلاف سردرگم پتروشیمی میانکاله؛ راهکار چیست؟
ساری- ایرنا- اطلاع رسانی مبهم و غیرشفاف و همچنین اظهار نظرهای کلی در رابطه با قانونی یا غیرقانونی بودن اجرای طرح مجتمع پتروشیمی در منطقه حسین آباد بهشهر از سوی مسوولان سازمان حفاظت محیط زیست در سطح ملی و استانی چالشی است که این روزها رسانههای معاند با سوءاستفاده از این بلبشو با اسم رمز “پتروشیمی میانکاله” وحدت مردم استان مازندران را نشانه گرفتهاند.
به گزارش خبرنگار ایرنا، حساسیتهای ایجاد شده روی مسائل مربوط به ساخت پتروشیمی در همسایگی تالاب بینالمللی میانکاله طی یکسال اخیر سبب شد که ابعاد و زوایای گوناگونی پیرامون این موضوع مورد توجه رسانهها و مخاطبان و کاربران فضای مجازی قرار بگیرد.
از چرایی انتخاب صنعتی مانند پتروشیمی برای این منطقه گرفته تا اهلیت سرمایهگذار منتخب و مسائل زیستمحیطی. اما یکی از این ابعاد که بارها توسط بسیاری از مخالفان اجرای پروژه و برخی از بومیان طی چند ماه اخیر مطرح شد و مورد توجه قرار گرفت، پیشینه تلاش برای در اختیار گرفتن زمینهای این منطقه با طرحهای سرمایهگذاری است.
در این وادی زمزمه های جدیدی از سرگیری پتروشیمی میانکاله مخابره شده است که با واکنش محیطزیست مواجه شده و معاون انسانی این سازمان روزهای اخیر گفته که ” در پی گزارشهای واصله مبنی بر شروع فعالیتهای اجرایی پروژه پتروشیمی امیرآباد میانکاله از سوی مجری این طرح، صحت و سقم این گزارشها را جویا شدم.
بر این اساس مشخص شد، فنسکشی ناتمام این پروژه شروع شده و ادامه دارد. این در حالی است که پروژه پتروشیمی امیرآباد میانکاله فاقد مجوز ارزیابی زیست محیطی از سازمان حفاظت محیط زیست است و بر اساس آخرین مکاتبات دستگاه قضا، زمین مورد نظر هم باید مسترد شود.
اگرچه بر اساس گزارشهای استان، مجموعه فعالیتهای مجری پروژه صرفاً محدود به ادامه عملیات فنسکشی محل پروژه است اما مستند به بند غ ماده ۳۸ قانون برنامه ششم توسعه، همین قدر فعالیت هم مصداق شروع عملیات اجرایی پروژه و مغایر با ضوابط محیط زیستی است. “
با این حال مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران در اظهار نظر جدید به نوعی در تضاد مدیران ارشد خود در سازمان حفاظت محیط زیست صحبت کرده و می گوید محلی که برای ساخت پتروشیمی میانکاله در نظر گرفته شده است حدود چهار هزار و ۲۰۰ متر از پناهگاه حیات وحش و تالاب میانکاله فاصله دارد و با داشتن بسیاری از مجوزها از دستگاههای مختلف، با تایید نهایی سازمان حفاظت محیط زیست میتواند، احداث شود.
عطاالله کاویان می گوید که، احداث مجتمع پتروشیمی در منطقه حسین آباد مازندران در سطح ملی با حضور مسوولان ارشد کشور تصمیمگیری خواهد شد.
وی تصریح کرد که اداره کل محیط زیست مازندران در بررسی مجوزها در سطح ملی مثل پالایشگاه ها و پتروشیمی ها دارای اختیار کامل نیست به همین دلیل در خصوص ساخت پالایشگاه مازندران در کمترین زمان ممکن موضوع به سازمان حفاظت محیط زیست اطلاع داده شده است تا سازمان موضع گیری نهایی کند.
وی خاطر نشان کرد: سازمان محیط زیست معتقد است این طرح باید مجوز نهایی محیط زیستی را میگرفت و چون مجوز نهایی نگرفته است فنس کشی آن توسط دادستان کشور متوقف شده است
این مقام مسوول با بیان اینکه سرمایه گذار برخی مجوزهای آب، برق گاز و قرارداد تخصیص زمین از منابع طبیعی و امور اراضی را دریافت کرده است، ادامه داد: سازمان بازرسی با این شرایط پیشنهاد کرد با توجه به اینکه این موارد در گذشته صورت گرفته است مساعدت لازم با سرمایه گذار این طرح انجام و پالایشگاه پتروشیمی در نقطه دیگری از استان مازندران احداث شود.
کاویان گفت: اینکه مسیر اجرایی آن چه پیش خواهد رفت باید دید در سطح ملی رییس جمهور، رییس قوه قضاییه و سازمان محیط کشور چه تصمیمی برای احداث پالایشگاه پتروشیمی مازندران خواهند گرفت.
مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران ادامه داد: این پتروشیمی با عنوان امیرآباد مازندران بود که مکاتباتی با محیط زیست صورت گرفته مبنی بر اینکه موافقت اصولی آن به پتروشیمی گهرمازندران تغییر نام داده است.
کاویان تصریح کرد: محلی که برای ساخت پتروشیمی میانکاله در نظر گرفته شده است حدود چهار هزار و ۲۰۰ متر از پناهگاه حیات وحش و تالاب میانکاله فاصله دارد و با داشتن بسیاری از مجوزها از دستگاههای مختلف، با تایید نهایی سازمان حفاظت محیط زیست میتواند احداث شود.
اما خلاف صحبت مدیرکل کل حفاظت از محیط زیست مازندران، سلاجقه معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در واکنش به ویدئوی ساخت پتروشیمی میانکاله گفت: پروژهای به نام میانکاله وجود ندارد و از لحاظ علمی، اقتصادی و نقشه آمایش استان مازندران این پروژه قابل اجرا نیست.
علی سلاجقه روز چهارشنبه هفته جاری در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران اظهار داشت: از دستگاه های قضایی استان، هم دادستانی و هم مجموعه قضایی استان می خواهیم که این کار را از بُعد قضایی دنبال کنند.
سوای لزوم اجرا یا اجرا نشدن این طرح که چه مزایا و معایبی را برای استان مازندران دارد، فقدان رویه واحد پاسخگویی در سطح ملی و استانی از سوی حفاظت محیط زیست برای ابراز قانونی یا غیرقانونی فنس کشی یا هر مرحله از اجرای این طرح باعث شده که رسانه های معاند در روزهای اخیر نهایت سوءاستفاده را داشته باشند و جنگی تمام عیار را در فضای مجازی به راه بیندازند، که ماحصل آن درگیری لفظی موافقان و مخالفان اجرای این طرح در شبکه های اجتماعی بوده است.
به باور صاحبنظران، در ماهیت کلی تاخیر در تصمیم گیری و بررسی دقیق اجرای این طرح، وحدت و همدلی مردم استان (موافقان و مخالفان ساخت مجتمع پتروشیمی در حسین آباد بهشهر) را نشانه گرفته و این رویه اطلاع رسانی و اظهار نادرست غیرمسوولانه محیط زیست به هیچ عنوان برای مردمی که همواره همدل و باصلابت با کار گروهی برای ساخت مازندران آباد در تلاش بودند و هستند و اکنون به نوعی در روبه روی هم قرار گرفته اند، زیبنده نیست و زمینه ساز جولان رسانه های معاند در فضای مجازی شده است.
در این وادی رسانه های فارسی زبان خارجی با سواستفاده از این شرایط با بمبباران خبری، اطلاعات اساسی کلیدی را در رابطه با پتروشیمی بهشهر سانسور کرده اند تا در افکارعمومی انحراف ایجاد کنند.
بر مبنای همین راهبرد، رسانه های ضدایرانی از روزهای گذشته با توسل به تاکتیک بمب باران اطلاعات، تقطیع و سانسور وجه اصلی موضوع پتروشیمی بهشهر را سانسور کردند تا از این طریق در گام نخست بتوانند احساسات مخاطبان را درگیر مسئله ای به نام محیط زیست کنند و در گام دوم در افکارعمومی نسبت به تصمیمات مقامات دولتی امیدزدایی کنند و در گام سوم بتوانند بومیان منطقه را نسبت به تصمیمگیری های دولتی تحریک کنند.
آنچه مشخص است تصمیم گیری صریح و شنیدن صحبت های کارشناسی موافقان و مخالفان اجرای این طرح در سطح ملی باحضور مسوولان ارشد کشور و اطلاع رسانی شفاف می تواند این بلبشو که زمینه ساز تفرقه افکنی رسانه های معاند را در استان مازندران فراهم کرده است، را خنثی کند.
با این حال موافقان اجرای این طرح میگویند که شرق مازندران برای تدوام توسعه نیازمند واحدهای صنعتی مادر و بزرگ است و باتوجه بیکاری جوانان در منطقه می توان با ساخت مجتمع پتروشیمی رونق و آبادانی را برای منطقه به بار آورد.
اما مخالفان این طرح می گویند که با نگاه اجمالی به شرق استان نیز میتوان دریافت که همانند مناطق مرکزی و غرب استان دارای ظرفیتهای توسعهای در چارچوب این محورها است. محورهایی که به اعتقاد مردم منطقه نه تنها به توسعه زیرساختهایشان توجه نشده، بلکه به بهانه ایجاد صنایع بزرگ تولیدی و صنعتی مورد غفلت عمدی یا شبه عمدی قرار گرفته است.
به اعتقاد بسیاری از مردم این منطقه، در حالی که ضریب بیکاری در خانوادههای ساکن شهرستانهای نکا، بهشهر و گلوگاه بیشتر از هر منطقه دیگری از مازندران است، لازمه رفع آن تقویت زیرساختهای کشاورزی، گردشگری، اقتصاد مبتنی بر جنگل و دریا، ایجاد صنایع مرتبط با کشاورزی و گردشگری است و نباید حل این مشکل پشت رویای ایجاد صنایع بزرگ تعلیق شود. چون حتی اگر چنین صنایعی به مرحله اجرا هم برسد مشخص نیست تا چه حد بتواند مشکل بیکاری منطقه را حل کند.
شهروندان شرق مازندران میگویند که طی چند دهه اخیر نه تنها وعدههای ساخت طرحهای بزرگ صنعتی در این منطقه محقق نشد، بلکه در بخش کشاورزی و گردشگری نیز توسعهای به وجود نیامد و حتی داشتههای منطقه در این زمینهها به خاطر بیتوجهی و غفلت کاهش یافت.
بخش کشاورزی این منطقه که کانون کشت دانههای روغنی بود و به ساخت کارخانه روغنکشی انجامیده بود یا پنبه مهمترین کشت شرق مازندران که ساخت کارخانه نساجی را به دنبال داشت به دلیل کاهش توجه مسئولان برای حل مشکل بیکاری رو به افول رفتند و در حالی که میتوانستند حداقل بیش از نیمی از مشکل بیکاری کنونی منطقه را بدون اما و اگر حل کنند، فعال نیستند و جایگزینی هم برایشان تعریف نشده است.
گردشگری نیز به عنوان مهمترین مزیت اقتصادی مازندران در این بخش از استان ظرفیتهای کمنظیری دارد که هیچگاه جدی گرفته نشد و به علت نبود زیرساخت حتی در حد یک هتل، زیر غبار بیتوجهی پنهان مانده است.
در چنین شرایطی و با وجود این حجم از ظرفیتهای اقتصادی در شرق مازندران، دستکم بیش از دو دهه است که تعدادی از مسئولان این منطقه نگاه شان را به زمینهای مرتعی ارزشمند حسینآباد بهشهر گره زدهاند و شعارشان نیز رفع محرومیت این منطقه مستعد مازندران با ایجاد صنایع بزرگ است. همین استمرار در تاکیدهای اینچنینی هم نگرانیهای پساپتروشیمی را برای این زمینها کماکان پابرجا نگه میدارد. مگر اینکه پس از نهایی شدن مخالفت با ساخت پتروشیمی، پرونده زمینهای مرتعی حسینآباد با توجه به حساسیتهای محیط زیستی و اثرگذاری در بخش اقتصاد بومی، برای همیشه به روی سرمایهگذاریهای بلاتکلیف و پر از ابهام بسته شود.
۲۳ اسفند ۱۴۰۰ کلنگ احداث پتروشیمی میانکاله به زمین زده شد که نارضایتی دوستداران محیط زیست را به همراه داشت، سازمان حفاظت محیط زیست هم همپای دوستداران طبیعت پیش رفت و نامه توقف طرح از سوی سازمان به مدیر عامل شرکت پتروشیمی امیرآباد مازندران ارسال و تاکید شد اگر قرار است مجوزی برای این طرح صادر شود باید مطالعات تکمیلی انجام و مورد تایید این سازمان قرار گیرد.
سلاجقه در ۲۳ آبان ۱۴۰۰ در نامهای به معاون اول ریاست جمهوری از وی خواست تا از کلنگزنی هرگونه طرح فاقد ارزیابی زیست محیطی در استان توسط مقامات ارشد کشوری عموما در سفرهای استانی خودداری شود، سلاجقه همچنین تاکید کرده بود به زمین زدن طرحی بدون داشتن ارزیابی زیست محیطی مورد تایید ما نیست و از نظر ما به منزله زمین نزدن کلنگ است بنابراین از نظر ما پرونده پتروشیمی میانکاله برای همیشه بسته شده است.
تالاب بین المللی میانکاله در شرق مازندران دارای ۴۰ هزار هکتار مساحت آبی است که از دهستان میانکاله در شهرستان بهشهر تا آشوراده در استان گلستان گسترده است، این منطقه به دلیل داشتن پهنه آبی مناسب با ذخایر غذایی غنی و آبزیان همه ساله پذیرای بیش از ۳۰ تا ۴۰ گونه از پرندگان مهاجر زمستان گذران و بیش از ۱۰۰ گونه از پرندگان بومی آبزی و کنارآبزی است.
این تالاب با داشتن پناهگاه حیات وحش به مساحت حدود ۲۸ هزار هکتار و تنوع گیاهی از جمله درختان سازیل و انار وحشی که تغذیه برخی پرندگان را تشکیل میدهد توانست بیش از ۵۰۰ گونه جانوری را در خود جای دهد و به نوعی بهشت پرندگان استان نام بگیرد و با این تنوع زیستی به عنوان یکی از ذخیره گاههای زیست کره جهان از سوی سازمانهای جهانی حفاظت از محیط زیست قرار گرفت.
مازندران دارای ۲ تالاب بین المللی میانکاله و فریدونکنار و چندین تالاب و آبگیر محلی چون ساهون، لپو و پلنگان، ولشت، استخرپشت، گل پل، خضر نبی، شورمست، دریوک، سراندون و بالندون، گز و کندوچال است.
مازندران همچنین افزون بر ۸۰۰ قطعه آببندان به مساحت ۱۷ هزار هکتار دارد. همه ساله در فصل زمستان ۹۰ گونه پرنده مهاجر زمستان گذران با جمعیت حدود یک میلیون بال به مازندران مهاجرت می کنند.
بر اساس آمارهای رسمی، تاکنون بیش از ۴۹۰ گونه جانوری از رده های مختلف مهره داران اعم از پرندگان، پستانداران، خزندگان، دوزیستان و ماهی ها در زیست بوم مازندران شناسایی شده اند.
پرندگان با ۳۱۷ گونه از ۵۸ خانواده، پستانداران با ۶۳ گونه و ۱۹ خانواده، دوزیستان با ۹ گونه از ۶ جنس و ۶خانواده، خزندگان با ۲۶ گونه از ۲۱ جنس و ۱۱ خانواده و ماهی ها با ۷۵ گونه بخشی از تنوع زیستی حیات وحش مازندران را تشکیل میدهند.
از زمان انفجار Lidar در دو دهه گذشته، استفاده از ابرهای نقطه ای در برنامه های نقشه برداری هوایی این روزها رایج شده است. با این حال، لیدار بدون چالش نیست. این مقاله به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه ابرهای نقطه رنگی از فتوگرامتری می توانند جایگزین ارزش افزوده ارائه دهند.
سه چالش اصلی مرتبط با استفاده از Lidar در نقشهبرداری هوایی همیشه هزینه سنسورها، منحنی یادگیری مورد نیاز برای تولید مجموعه دادههای دقیق، و آنچه باید با تمام این نکات در هنگام ارائه یک محصول تحویلی انجام شود، بوده است. سیستمهای لیدار هوابرد و سیستمهای موقعیتیابی که با آنها جفت میشوند، عمدتاً هنوز بسیار گران هستند. این به دلیل افزایش نرخ پالس و دامنه توسط تولید کنندگان برای پاسخگویی به تقاضای کاربر برای مجموعه داده های متراکم تر است، در حالی که تلاش می کنند اندازه و وزن کلی را کاهش دهند. در رقابت برای ماندن در رقابت، این اغلب باعث می شود خریداران احساس کنند که خوکچه هندی برای این سیستم های پیچیده تر هستند.
این واقعیت که Lidar به سیستمهای موقعیتیابی بسیار دقیق نیاز دارد، به پیچیدگی استخدام افراد دارای مهارت برای پردازش این مجموعه دادهها به طور مداوم در سطوح بالایی از دقت میافزاید. نیازی به گفتن نیست که منحنی یادگیری شیب دار است و آنهایی که در پردازش لیدار خوب هستند مورد توجه قرار می گیرند و قیمت بالایی دارند. با این حال، گزینه دیگری وجود دارد: فتوگرامتری.
تکامل فتوگرامتری
فتوگرامتری، توانایی ایجاد نقشه ها از روی همپوشانی تصاویر، تقریباً از زمان اختراع هواپیما وجود داشته است. برای مدت طولانی، به ماشینهای بزرگی به نام پلاتر استریو نیاز داشت تا به تکنسینها توانایی دیدن یک صحنه را به صورت استریو بدهند. این به آنها اجازه داد تا اطلاعاتی را که نمایانگر زمین و ویژگی ها در یک مقیاس معین است، ترسیم کنند. با افزایش قدرت محاسباتی در دهه 1980، فتوگرامتری دیجیتالی شد.
اندکی بعد، در اوایل دهه 2000، اصول فتوگرامتری امکان چشم پوشی از تجهیزات مشاهده استریو و استخراج مختصات XYZ برای هر پیکسل در تصویر را فراهم کرد که در آن همپوشانی رخ می دهد. این پیشرفت امکان تولید ابرهای نقطه ای بسیار دقیق را بدون هزینه سیستم لیدار فراهم کرد. با این حال، یک ابر نقطه ای مشتق از فتوگرامتری یک مزیت بالقوه اضافه دارد: مقادیر رنگ بدون اضافی.
در هر صورت، تحویل اولیه در پروژههای نقشهبرداری، مدلهای ارتفاعی دیجیتال (DEMs) باقی مانده است، زیرا ابرهای نقطهای از نظر اندازه فایل بسیار بزرگ هستند که کاربر معمولی نمیتواند با توجه به کمبود قدرت محاسباتی موجود از آن بهرهبرداری کند. با پیشرفتهای فناوری محاسباتی از جمله پردازندهها و پردازندههای گرافیکی قدرتمندتر، این موضوع در حال تغییر است. علاوه بر این، بسیاری از بسته های نرم افزاری محبوب می توانند داده های ابر نقطه ای را برای پردازش یا تجسم بیشتر مصرف کنند.
مزایای ابرهای نقطه رنگی
بنابراین چه فایده ای از یک ابر نقطه رنگی حاصل می شود؟ با نگاه کردن به یک مثال از هر یک به راحتی به این موضوع پاسخ داده می شود. بدون مرحله اضافه طبقهبندی یا رنگآمیزی، شناسایی ویژگیهای پنهان در اعماق ابر نقطه Lidar مقداری تلاش میکند. در مقابل، یک فرد معمولی می تواند به سرعت ویژگی های یک ابر نقطه رنگی مشتق شده از فتوگرامتری را شناسایی کند.
ابر نقطه ای ایجاد شده از Lidar در واقع می تواند رنگی شود. با این حال، این فقط به هزینه کلی می افزاید، زیرا نیاز به دوربین در حال کار در زمانی که لیدار در حال به دست آوردن است، پنجره خرید یا پرواز دوم بر فراز همان منطقه را به خطر می اندازد. هر یک از این روشها منجر به طولانیتر شدن زمان کسب کلی و پردازش بیشتر میشود.
بستههای نرمافزاری وجود دارند که ابرهای نقطهای را به عنوان مشتق از فرآیند مثلثسازی هوایی ایجاد میکنند. سپس آنها DEM ها را از تعداد کم شده نقاط در آن ابر نقطه تولید می کنند. این تمایل به ایجاد DEM های بسیار بی کیفیت به طور کلی دارد و بسیاری از نقاط ایجاد شده اولیه را حذف می کند. این همچنین اعتبار سنجی را برای کاربران نهایی دشوار می کند زیرا ایجاد DEM مرحله دیگری از فرآیند مثلث بندی هوایی است.
چالش های مرتبط با رنگ آمیزی
یک راه متداول برای تولید ابرهای نقطه رنگی از فتوگرامتری، ایجاد یک DEM، سپس صادر کردن یک ابر نقطه از آن DEM است که در آن هر پیکسل به عنوان یک نقطه نمایش داده می شود. سپس با استفاده از یک ارتوموزائیک، مقدار رنگ متناظر مستقیماً روی هر نقطه نمایش داده می شود. این به خوبی کار می کند – اما فقط در یک نمای نادر، زیرا یک ابر نقطه ای ایجاد شده از یک DEM به این روش، نقاط عمودی یا مایل را در نظر نمی گیرد. در نتیجه، حفره های عمودی و مایل در مجموعه داده ذاتی هستند. جایی که هیچ نقطه ای وجود ندارد، رنگی وجود ندارد.
در حالی که اکثر ابزارهای نرم افزاری این رویکرد ساده را برای رنگ آمیزی اجرا می کنند، یک راه حل بهینه ایجاد ارتباط بهتر بین پیکسل ها و نقاط است. سپس، با این حال، بسیاری از پیکسل ها برای یک نقطه ممکن است مقادیر رنگی کمی متفاوت داشته باشند. این بدان معناست که الگوریتم ها باید این اطلاعات را محاسبه و ادغام کنند. مسئله دیگری که پیش می آید مشابه تعادل رنگ در موزاییک است، اما در اینجا موزاییک سه بعدی است. بنابراین الگوریتم های پیشرفته برای انجام این کار برای اطمینان از ثبات در سراسر ابر نقطه مورد نیاز است. محصولات فتوگرامتری موجود در حال حاضر از چنین عملکردهای پیشرفته ای پشتیبانی نمی کنند.
پیشرفت های اخیر فناوری
SimActive اخیراً نسخه 10 مجموعه فتوگرامتری Correlator3D خود را معرفی کرده است تا امکان رنگآمیزی ابرهای نقطهای را فراهم کند. در طول فرآیند ایجاد ا بر نقطه ای، تمام پیکسل هایی که از تصاویر همپوشانی مختلف (عمودی و/یا مورب) به دست می آیند، ابتدا برای استخراج یک مختصات سه بعدی دقیق استفاده می شوند.
سپس با استفاده از الگوریتم های پیشرفته، Correlator3D مقادیر رنگ های مختلف را از تصاویر مرتبط تجزیه و تحلیل می کند و یک مقدار رنگ نهایی را محاسبه می کند. این منجر به یک ا بر نقطه ای با ظاهری بسیار واقعی می شود که رنگ های ثابتی را از همه زوایای دید نمایش می دهد.
مزایای چنین فناوری چندگانه است. این امکان تولید یک ابر نقطه ای مشابه لیدار را فراهم می کند. تنها یک فعالیت جمع آوری داده ها ضروری است که منجر به صرفه جویی در هزینه و محصولات قابل تحویل بیشتر می شود. داشتن تنها یک مجموعه داده برای پردازش نیز سریعتر، آسانتر و سریعتر است. علاوه بر این، تضمین می کند که هیچ چالش و مشکلی در ثبت نام وجود نخواهد داشت، همانطور که در مورد ادغام Lidar با تصاویر وجود دارد.
آینده ابرهای نقطه ای
از آنجایی که ابرهای نقطه ای به یک محصول ارائه شده در نقشه برداری رایج تر تبدیل می شوند، متخصصان نقشه برداری باید سطح راحتی کاربر نهایی را با آنها در نظر بگیرند. یک ابر نقطه طبقه بندی شده مطمئناً دارای ارزش است و امکان شناسایی سریع زمین در مقابل پوشش گیاهی و غیره را فراهم می کند، اما یک ابر نقطه رنگی آن را به سطح دیگری می برد. به عنوان مثال، یک ابر نقطه طبقه بندی شده، کاربر را از وجود و مکان یک تابلوی راه آگاه می کند.
یک ابر نقطه رنگی اطلاعاتی را در مورد آنچه علامت می گوید اضافه می کند. این نه تنها تفسیر انسان را آسانتر میکند، بلکه به پیشرفت در مسیر به سمت یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی (AI) بیشتر کمک میکند. شناسایی ویژگیهای دنیای واقعی از طریق یادگیری ماشین و استخراج اطلاعات ارزشمند از مجموعه دادهها از طریق هوش مصنوعی در حال انجام است.
یک مطالعه جدید نشان می دهد که روند فعلی در تخریب محیط زیست منجر به خسارات اقتصادی بزرگ در دهه های آینده خواهد شد که بیشترین ضربه را به فقیرترین کشورها وارد خواهد کرد. اما امیدی وجود دارد: سرمایه گذاری در طبیعت می تواند این ضررها را به سود تبدیل کند.
محققان دانشگاه مینه سوتا و دانشگاه پوردو یافته های خود را در مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم منتشر کردند . این تیم برای اولین بار در نوع خود مدل جهانی اقتصاد زمینی را برای ثبت تعاملات بین اقتصاد و محیط زیست ایجاد کرد. به طور اساسی، این فعل و انفعالات شامل این است که چگونه طبیعت از طریق گرده افشانی محصولات، تهیه الوار، ذخیره کربن، و صید برای ماهیگیری دریایی به انسان سود می رساند، و اینکه چگونه این مزایا به طور کلی بر اقتصاد تأثیر می گذارد.
جاستین جانسون، استادیار اقتصاد کاربردی در دانشگاه مینهسوتا، میگوید: «ما مدتهاست که فکر میکنیم اقتصاد و محیط زیست علیه یکدیگر کار میکنند. “سرمایه گذاری در طبیعت اقتصاد را خفه نمی کند، بلکه اقتصاد را تقویت می کند. اما مدل سازی این تعاملات تا همین اواخر دشوار بوده است.”
محققان دریافتند:
گزینه های سیاست برای سرمایه گذاری در طبیعت منجر به سود سالانه 100 تا 350 میلیارد دلار (2014 دلار آمریکا) شد که بیشترین درصد افزایش در تولید ناخالص داخلی در کشورهای کم درآمد اتفاق افتاد. گزینههای سیاستی مورد بررسی در این مطالعه شامل حذف یارانههای کشاورزی، تأمین مالی تحقیقات برای بهبود عملکرد محصول و پرداختهای بینالمللی از کشورهای ثروتمند به کشورهای فقیرتر برای حمایت از حفاظت است.
از سوی دیگر، ادامه روند تخریب محیط زیست منجر به زیان 75 میلیارد دلاری سالانه خواهد شد، به طوری که کشورهای کم درآمد سالانه 0.2 درصد از تولید ناخالص داخلی زیان می کنند.
محققان یک مدل اقتصادی تعادل عمومی جهانی، GTAP (که در مرکز تجزیه و تحلیل تجارت جهانی دانشگاه پردو توسعه یافته است)، با مجموعه ای از مدل های خدمات اکوسیستم، InVEST (توسعه یافته در پروژه سرمایه طبیعی دانشگاه استنفورد) ترکیب کردند. GTAP و InVEST هر دو به طور گسترده در سراسر جهان توسط دولتها، سازمانهای غیردولتی و بخش خصوصی استفاده میشوند، اما کنار هم قرار دادن آنها کار مهمی بود.
تام هرتل، استاد برجسته اقتصاد کشاورزی در دانشگاه پردو، گفت: «مدلهای اقتصادی سنتی از این دست تقریباً به طور کامل از این واقعیت غفلت میکنند که اقتصاد بر طبیعت متکی است. “این مطالعه جدید مستلزم درک دقیق چگونگی و مکان تغییر الگوهای کاربری زمین در نتیجه فعالیت های اقتصادی بود، با جزئیات فضایی کافی برای درک پیامدهای زیست محیطی این تغییرات. این یک دستاورد بزرگ است.”
نتایج این تحقیق نشان میدهد که چگونه کالاها و خدمات عمومی ارائهشده توسط محیطزیست اغلب برای فقیرترین افراد جهان که دسترسی کمتری به گزینههای جایگزین در هنگام تخریب محیط زیست دارند، مهمترین هستند. در نتیجه، سرمایهگذاری در طبیعت میخواهد جهان را به مکانی عادلانهتر تبدیل کند. این تحقیق تنها به زیرمجموعهای کوچک از روشهای تعامل اقتصاد و محیطزیست نگاه میکند، با این وجود اثرات بسیار بزرگی پیدا میکند.
جانسون می گوید: «البته طبیعت بسیار بیشتر از گرده افشان ها، الوار، کربن و ماهی است. “کار آینده ما خدمات اکوسیستمی بسیار بیشتری را در بر خواهد گرفت که منجر به تصمیم گیری آگاهانه تر خواهد شد. این تازه شروع است: ما امیدواریم که این نوع تجزیه و تحلیل را به یک ابزار استاندارد در جعبه ابزار سیاست گذار تبدیل کنیم.”
حمایت مالی از این مطالعه توسط دانشگاه مینهسوتا، دانشگاه پوردو و بنیاد ملی علوم انجام شد. محققان بانک جهانی و دانشگاه ویکتوریا نیز در این مطالعه مشارکت داشتند.
مهندسان شیمی یک برگ مصنوعی با انرژی خورشیدی اختراع کرده اند که بر روی یک الکترود جدید ساخته شده است که شفاف و متخلخل است و قادر به برداشت آب از هوا برای تبدیل به سوخت هیدروژنی است. فناوری مبتنی بر نیمه هادی مقیاس پذیر و آسان برای آماده سازی است.
دستگاهی که می تواند آب را از هوا جمع آوری کند و سوخت هیدروژنی را تامین کند – که کاملاً با انرژی خورشیدی تامین می شود – برای دهه ها رویای محققان بوده است. اکنون، کوین سیولا، مهندس شیمی EPFL و تیمش گام مهمی در جهت نزدیکتر کردن این دیدگاه به واقعیت برداشتهاند.
آنها یک سیستم مبتکرانه و در عین حال ساده ایجاد کرده اند که فناوری مبتنی بر نیمه هادی را با الکترودهای جدید ترکیب می کند که دو ویژگی کلیدی دارند: متخلخل بودن، برای به حداکثر رساندن تماس با آب در هوا. و شفاف، برای به حداکثر رساندن قرار گرفتن در معرض نور خورشید از پوشش نیمه هادی. هنگامی که دستگاه به سادگی در معرض نور خورشید قرار می گیرد، آب را از هوا گرفته و گاز هیدروژن تولید می کند. نتایج در 4 ژانویه 2023 در Advanced Materials منتشر شده است .
چه خبر؟ این الکترودهای جدید انتشار گاز آنها هستند که شفاف، متخلخل و رسانا هستند و این فناوری با انرژی خورشیدی را برای تبدیل آب – در حالت گاز از هوا – به سوخت هیدروژنی قادر میسازند.
“برای تحقق یک جامعه پایدار، ما به راه هایی برای ذخیره انرژی های تجدیدپذیر به عنوان مواد شیمیایی نیاز داریم که بتوان از آنها به عنوان سوخت و مواد اولیه در صنعت استفاده کرد. انرژی خورشیدی فراوان ترین نوع انرژی تجدیدپذیر است و ما در تلاش هستیم تا راه های اقتصادی رقابتی برای تولید ایجاد کنیم. سوختهای خورشیدی، “سیولا از آزمایشگاه EPFL برای مهندسی مولکولی نانومواد اپتوالکترونیک و محقق اصلی این مطالعه میگوید.
الهام از برگ یک گیاه
مهندسان EPFL با همکاری تویوتا موتور اروپا، در تحقیقات خود برای سوختهای فسیلی تجدیدپذیر، از روشی الهام گرفتند که گیاهان قادر به تبدیل نور خورشید به انرژی شیمیایی با استفاده از دی اکسید کربن موجود در هوا هستند. یک گیاه اساساً دی اکسید کربن و آب را از محیط خود برداشت می کند و با افزایش انرژی اضافی از نور خورشید، می تواند این مولکول ها را به قند و نشاسته تبدیل کند، فرآیندی که به عنوان فتوسنتز شناخته می شود. انرژی نور خورشید به شکل پیوندهای شیمیایی در داخل قندها و نشاسته ها ذخیره می شود.
الکترودهای انتشار گاز شفاف توسعه یافته توسط سیولا و تیمش، هنگامی که با مواد نیمه هادی جمع آوری سبک پوشانده می شوند، در واقع مانند یک برگ مصنوعی عمل می کنند و آب را از هوا و نور خورشید برای تولید گاز هیدروژن جمع آوری می کنند. انرژی نور خورشید به شکل پیوندهای هیدروژنی ذخیره می شود.
به جای ساخت الکترودهایی با لایه های سنتی که در برابر نور خورشید مات هستند، بستر آنها در واقع یک شبکه سه بعدی از الیاف شیشه ای نمدی است.
مارینا کارتی، نویسنده اصلی این کار، میگوید: «توسعه نمونه اولیه دستگاه چالشبرانگیز بود، زیرا الکترودهای شفاف انتشار گاز قبلاً نشان داده نشده بود، و ما مجبور بودیم روشهای جدیدی را برای هر مرحله ایجاد کنیم. با این حال، از آنجایی که هر مرحله نسبتاً ساده است و مقیاس پذیر، من فکر می کنم که رویکرد ما افق های جدیدی را برای طیف گسترده ای از کاربردها باز خواهد کرد که از بسترهای انتشار گاز برای تولید هیدروژن مبتنی بر خورشید شروع می شود.”
از آب مایع گرفته تا رطوبت هوا
Sivula و دیگر گروههای تحقیقاتی قبلاً نشان دادهاند که میتوان فتوسنتز مصنوعی را با تولید سوخت هیدروژن از آب مایع و نور خورشید با استفاده از دستگاهی به نام سلول فوتوالکتروشیمیایی (PEC) انجام داد. سلول PEC به طور کلی به عنوان وسیله ای شناخته می شود که از نور تابشی برای تحریک یک ماده حساس به نور مانند یک نیمه هادی غوطه ور در محلول مایع برای ایجاد واکنش شیمیایی استفاده می کند. اما برای اهداف عملی، این فرآیند دارای معایبی است، به عنوان مثال، ساختن دستگاههای PEC با مساحت بزرگ که از مایع استفاده میکنند، پیچیده است.
Sivula می خواست نشان دهد که فناوری PEC را می توان برای برداشت رطوبت از هوا به جای آن سازگار کرد و منجر به توسعه الکترود انتشار گاز جدید آنها شد. سلولهای الکتروشیمیایی (مثلاً پیلهای سوختی) قبلاً نشان داده شدهاند که به جای مایعات با گازها کار میکنند، اما الکترودهای انتشار گاز که قبلاً استفاده میشد، مات هستند و با فناوری PEC با انرژی خورشیدی سازگار نیستند.
اکنون، محققان تلاش های خود را برای بهینه سازی سیستم متمرکز کرده اند. اندازه ایده آل فیبر چیست؟ اندازه منافذ ایده آل؟ نیمه هادی ها و مواد غشایی ایده آل؟ اینها سوالاتی هستند که در پروژه اتحادیه اروپا “Sun-to-X” که به پیشرفت این فناوری اختصاص داده شده است و راه های جدیدی برای تبدیل هیدروژن به سوخت مایع ایجاد می کند.
ساخت الکترودهای شفاف و انتشار گاز
به منظور ساخت الکترودهای انتشار گاز شفاف، محققان با نوعی پشم شیشه که اساساً از الیاف کوارتز (همچنین به عنوان اکسید سیلیکون نیز شناخته میشود) شروع میکنند و با ذوب الیاف در دمای بالا به ویفرهای نمدی تبدیل میشوند. سپس، ویفر با یک لایه نازک شفاف از اکسید قلع آغشته به فلوئور پوشانده میشود، که به دلیل رسانایی عالی، استحکام و سهولت در مقیاسبندی معروف است.
این مراحل اولیه منجر به یک ویفر شفاف، متخلخل و رسانا می شود که برای به حداکثر رساندن تماس با مولکول های آب در هوا و عبور فوتون ها ضروری است. سپس ویفر دوباره پوشیده می شود، این بار با لایه نازکی از مواد نیمه هادی جاذب نور خورشید. این پوشش نازک دوم همچنان نور را از خود عبور می دهد، اما به دلیل سطح بزرگ زیرلایه متخلخل، مات به نظر می رسد. همانطور که هست
دانشمندان در ادامه یک محفظه کوچک حاوی ویفر پوشش داده شده و همچنین غشایی برای جداسازی گاز هیدروژن تولید شده برای اندازه گیری ساختند. هنگامی که محفظه آنها در شرایط مرطوب در معرض نور خورشید قرار می گیرد، گاز هیدروژن تولید می شود که به آنچه دانشمندان در نظر داشتند دست می یابد و نشان می دهد که می توان به مفهوم الکترود انتشار گاز شفاف برای تولید گاز هیدروژن با انرژی خورشیدی دست یافت.
در حالی که دانشمندان به طور رسمی کارایی تبدیل خورشید به هیدروژن را در نمایش خود مطالعه نکردند، آنها اذعان داشتند که این کارایی برای این نمونه اولیه متوسط است و در حال حاضر کمتر از آن چیزی است که می توان در سلول های PEC مبتنی بر مایع به دست آورد. بر اساس مواد مورد استفاده، حداکثر راندمان تئوری تبدیل خورشیدی به هیدروژن ویفر پوشش داده شده 12٪ است، در حالی که سلول های مایع تا 19٪ کارآمد نشان داده شده است.
مطالعه محققان بریتانیایی و هلندی در شهر کیپتاون نشان میدهد که عادات سبک زندگی افراد مرفه مهمترین عامل کمبود شدید آب در شهرها است.
به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، مصرف بیش از حد آب در خانهها و باغهای بزرگ و پر کردن استخرها، آسیب قابلتوجهی به نیازهای اساسی جوامع فقیر و محروم وارد میکند و به طور کلی ثبات بلندمدت منابع مناطق را تهدید میکند.
در ۲۰ سال گذشته بیش از ۸۰ شهر در سراسر جهان از جمله میامی، لندن، مکزیکوسیتی، رم، کیپتاون، مسکو، چنای، پکن، توکیو و ملبورن با کمبود شدید آب مواجه بودهاند. این مطالعه موردی در شهر کیپتاون نشان داد که محدودیتهای مرتبط با خشکسالی میتواند خانوارهای کمدرآمد را بدون آب کافی برای تأمین نیازهای اولیهشان در خطر قرار دهد، در حالی که برای خانوادههای ثروتمند، تنها به معنای محدود کردن «استفادههای غیراصولی آب» مانند آبیاری باغ، شستشوی خودرو و پر کردن استخرها است.
علاوه بر این، گروههای ثروتمند راههایی برای انعطاف پذیری بیشتر در برابر خشکسالی دارند؛ برای مثال، در دورههای خشکسالی کوتاه مدت، آنها میتوانند بطریهای آماده آب را بخرند و در درازمدت نیز سیستمهای جمعآوری آب باران یا حفر چاههای خصوصی را در نظر بگیرند.
محققان در این رابطه اعلام کردند که استفاده ناپایدار از آب عمومی توسط افراد مرفه بر میزان آب موجود در مخازن شهر تأثیر میگذارد، در همین حال نیز حفر چاههای خصوصی میتوانند منابع آب زیرزمینی منطقه را تخلیه کند.
نتایج تحقیق نشان میدهد در حالی که فناوریهای جدید و سازگاریهای مهندسی برای کاهش بحران آب شهرها مهم هستند، اما بدون پایدارتر شدن کافی نیستند و تنها راه برای حفظ منابع آب موجود، تغییر سبک زندگی افراد مرفه، محدود کردن استفاده از آب برای امکانات رفاهی و توزیع مجدد درآمد و منابع آبی به طور مساوی است.
این تحقیق توسط دانشمندان رشتههای مختلف در مرکز علوم مخاطرات طبیعی و بلایای طبیعی در اوپسالا ی سوئد انجام شد.
داستان توسعه و پيشرفت کشاورزی هلند پر از درسهايي است که جهان بايد فرا گيرد. هلند، کشوري کوچک، با 17 ميليون جمعيت به دومين صادرکننده محصولات غذايي جهان تبديل شده است.
اين کشور تقريباً از تمامي منابع سرزميني و خاک که براي کشاورزی در مقياس بزرگ لازم است محروم است.
آمريکا به عنوان اولين صادرکننده محصولات کشاورزی جهان 270 برابر بيشتر از هلند زمين کشاورزی دارد اما هلند دومين صادرکننده محصولات کشاورزي بعد از آمريکا است و درعين حال بزرگترين صادرکننده گوجه فرنگي، سيب زميني و پياز و دومين صادرکننده سبزيجات در دنيا است.
يک سوم تجارت جهاني دانه هاي سبزيجات خوراکي از هلند سرچشمه ميگيرد. اين موفقيتها فقط در 94 کيلومترمربع گلخانه به دست آمده است. در مقايسه بايد گفت؛ مساحت شهر تهران 730 کيلومترمربع است.
راز موفقيت در چيست؟
راز موفقيت هلند استفاده از تکنولوژيهاي برتر و گلخانه هاي پيشرفته کشاورزی است. اين تکنولوژيها برداشت در سطح هکتار را به شدت افزايش داده است.
نمونه اي از تکنولوژيهاي به کاررفته در هلند:
با استفاده از سنسورهاي حساس، در مصرف آب برخي از محصولات کليدي تا 90 درصد صرفه جويي ميشود. در هلند 15 نوع گوجه فرنگي با ارتفاع 6 متر پروش داده ميشوند که ريشه آنها نه در خاک بلکه در محلولهاي مغزي قرار دارد هلند به طور کامل استفاده از آفت کشهاي شيميايي را کنار گذاشته است. همچنين در عرصه پرورش طيور و از سال 2009، مرغداران و دامداران استفاده از آنتي بيوتيک را حدود 60 درصد کاهش داده اند.
کشاورزان براي تنظيم دماي گلخانه ها از انرژي زمين گرمايي (geothermal) استفاده ميکنند. کشاورزي هيدروپونيک که در آن محصولات بدون خاک و با استفاده از محلولهاي مغذي رشد ميکنند، مصرف آب و هزينه ها را به شدت کاهش داده است.
راز پيشرفتها در تحقيقاتي است که در دانشگاه واخنينگن (Wageningen) هلند صورت ميگيرد.
شايد بتوان گفت که اين دانشگاه بهترين موسسه تحقيقاتي جهان درزمينهٔ کشاورزی است. اگر آمريکا سيليکون ولي (Silicon Valley) کاليفرنيا را به عنوان مرکز نوآوريهاي تکنولوژيکي دنيا در اختيار دارد، هلند نيز مرکز تحقيقات کشاورزی غذايي فوود ولي (Food Valley) را به کشاورزی جهان معرفي ميکند.
اگر دانشگاه کاليفرنيا مرکز ثقل سيليکون ولي آمريکاست، دانشگاه واخنينگن نيز مرکز ثقل «فوود ولي» هلند است. کشاورزی در هلند؛ وقتي فناوري جاي خالي خاک را پر ميکند.
دهها شرکت بزرگ غذایی و کشاورزی اقدام به تاسیس مراکز تحقیق و توسعه در هلند کردهاند و حدود ۱۵ هزار متخصص در درهی غذا مشغول به کار هستند؛ شرکتهای Bayer از آلمان، Cargill از ایالات متحده و Kikkoman از ژاپن از جملهی این شرکتها هستند. همسایگی و همکاری این شرکتها با واخنینگن از جمله دلائلی است که باعث شده این دانشگاه و مرکز تحقیقاتی به برترین مرکز پژوهشهای کشاورزی در جهان تبدیل شود. رودی رابینج که یکی از اساتید پیشین واخنینگن است، در رابطه با گسترهی جهانی فعالیتهای این دانشگاه میگوید:
[این دانشگاه] صرفا دانشگاهی برای هلندیها نیست؛ بلکه دانشگاهی برای تمام جهان است.-
حضور دانشجویانی از کشورها و ملیتهای مختلف نیز از جمله مواردی است که بازتاب دهندهی رویکرد جهانی واخنینگن است. برخی از این دانشجویان از کشورهای در حال توسعه و حتی کشورهای جهان سوم به این دانشگاه آمدهاند تا پس از کسب دانش و مهارت لازم، آموختههای خود را در کشور زادگاهشان به کار گیرند. در ادامه، مختصرا به مرور دستاوردهای صنعت کشاورزی هلند میپردازیم.
هلند کشوري کوچک است که رتبه ي دوم صادرات محصولات کشاورزي و عنوان بزرگترين توليدکننده ي سيب زميني در جهان را در اختيار دارد؛ اما چگونه اين کشور کوچک کم خاک به چنين جايگاه بالايي دست پيداکرده است؟
همانطوري که گفته مساحت آمريکا 270 برابر هلند است يعني آمريکا 9 ميليون و 843 هزار کيلومترمربع وسعت دارد درحاليکه مساحت هلند 41 هزار و 543 کيلومترمربع است و طبعاً اين پرسش مطرح ميشود هلند چگونه توانست در يک رقابت جهاني اينگونه به مقامي برتر از ديگر کشورها دست يابد؟
صاحبنظران ميگويند اين جايگاه هلند حاصل ترکيبي کارآمد از همکاري و همفکري ميان مراکز علمي شرکتهاي توليدکننده و کشاورزان ميباشد البته رابطه بلاواسطه و سازماندهي شده ميان اين سه نهاد شرط لازم بوده است تحقيقات و نتايج آن در قفسه ها و گنجه هاي مؤسسات تحقيقاتي و علمي باقي نميماند و بلافاصله به دست کشاورزان ميرسد و چه بسا در فرايند تحقيق خود کشاورزان به نوعي حضور دارند.
هلند آخرين کشور غربي است که دچار قحطي شديد شده است؛ در واپسين سال جنگ جهاني دوم، کمبود مواد غذايي موجب شد 10 الي 20 هزار هلندي جان خود را از دست بدهند. اين تجربه ي تلخ، توأم با پيش بيني هاي نه چندان روشن در رابطه با آينده ي تأمين مواد غذايي در جهان، هلنديها را بر آن داشت تا به دنبال راهکارهايي براي حل معضل کمبود مواد غذايي باشند. حدوداً سه دهه پيش، دولت هلند برنامه اي ملي و جامع را براي توسعه ي کشاورزي پايدار در اين کشور در برنامه توسعه خود قرارداد. هدف اين برنامه، دو برابر شدن توليدات کشاورزي و کاهش استفاده از منابع به يک دوم بود.
دستاوردهای صنعت کشاورزی در هلند
بدون شک، اصلیترین دستاورد صنعت کشاورزی هلند، دستیابی به رتبهی اول صادرات محصولات کشاورزی در اروپا و رتبهی دوم در جهان است. استفاده از راهکارهای مدرن کشاورزی، عامل موفقیت هلندیها در این زمینه است. هلندیها در زمینههایی همچون صادرات محصولات کشاورزی و بستهبندی و حمل و نقل مواد غذایی نیز موفقیتهای قابل توجهی کسب کردهاند.
صادرات گستردهی محصولات کشاورزی پرمصرف
هلند بزرگترین صادرکننده سیب زمینی و گوجه فرنگی در جهان است
گندم، برنج، سیبزمینی و گوجهفرنگی از جمله مواد غذایی رایج و پرمصرف هستند. هلندیها نیز با آگاهی از این مسئله، تلاش کردهاند تا به پرچمدار تولید برخی از این مواد غذایی تبدیل شوند. برای مثال، سیبزمینی یکی از ۱۰ مادهی غذایی پرمصرف در جهان است و هلندیها در سال ۲۰۱۷ توانستهاند با کسب سهم ۱۹.۴ درصدی، رتبهی اول را در صادرات این محصول اختیار داشته باشند.
این در حالی است که سهم کشورهای پهناوری همچون چین و ایالات متحده از صادرات سیبزمینی به ترتیب ۶.۸ و ۵.۸ درصد بوده است. جالب است بدانید که میانگین برداشت سیب زمینی برای هر چهار هزار متر مربع در حدود ۹ تن است؛ اما در برخی مزارع این کشور رقم برداشت به ۲۰ تن میرسد.
رتبهی اول صادرات گوجهفرنگی نیز با سهم ۲۲.۲ درصدی در اختیار هلند است؛ این کشور در سال ۲۰۱۷ مجموعا ۲ میلیارد دلار گوجه فرنگی به خارج از کشور صادر کرده است. سیبزمینی شیرین (Sweet Potato)، بادام و پسته نیز از جملهی دیگر محصولات غذایی صادر شده توسط هلندیها هستند. در نمودار زیر میتوانید ۶ گروه از محصولات کشاورزی اصلی صادر شده توسط هلند را مشاهده میکنید؛ این حجم از صادرات باعث شده تا محصولات کشاورزی در میان ۱۰ مورد از برترین محصولات صادراتی هلند قرار گیرند.
هلندیها به کمک فناوریهای مختلفی همچون نورافشانی مصنوعی و راهکارهای آبکشتی و هواکشتی توانستهاند برخی از محصولات که با اقلیم و خاک هلند سازگاری ندارند را هم به شکل انبوه تولید کنند. انواع مختلف فلفل که اساسا بومی کشورهایی همچون مکزیک هستند از جملهی این محصولات هستند. استفاده از محیطهای کشت کنترل شده، روشهای مدرن نظارت و پایش دائمی محصولات از طریق سنسورها از جمله عوامل موفقیت هلندیها در صادرات محصولات کشاورزی هستند.
کاهش مصرف آب، انرژی و مواد شیمیایی
بالغ بر ۵۰ درصد محصولات کشت شده در هلند به صورت گلخانهای پرورش مییابند. این بدین معنی است که کشاورزان هلندی کنترل قابل توجهی روی منابع مصرفی از جمله آب دارند. هلندیها توانستهاند مصرف آب را برای محصولات کلیدی، همچون گوجهفرنگی و سیبزمینی تا ۹۰ درصد کاهش دهند. هلندیها این کاهش را مدیون استفاده از سیستمهای آبیاری مدرن هستند که به طور هوشمند و توسط رایانهها کنترل میشوند.
هلندیها توانستهاند مصرف آب را برای محصولات کلیدی تا ۹۰ درصد کاهش دهند.
علاوه بر آب، مصرف انرژی هم در کشاورزی هلند بهینه شده است. گلخانهها بستری مناسب هستند تا از انرژی خورشید به صورت بهینه استفاده شود؛ اما آنها تنها به بهینهسازی مصرف انرژی از طریق گلخانهها بسنده نکردهاند. سفرههای آب زیرزمینی بیش از نیمی از سطح زیرین خاک هلند را در بر میگیرند؛ متخصصان هلندی با بهرهبردن از انرژی گرمایی این سفرههایِ آب زیرزمینی، گرمای لازم را برای گلخانهها تامین میکنند. کشاورزان هلندی مصرف آفتکشها و بارورکنندههای شیمیایی را هم به میزان ۶۰ درصد کاهش دادهاند. آنها از راهکارهای زیستی به عنوان جایگزینی برای مواد شیمیایی استفاده میکنند.
صادرات فناوری کشاورزی
هلندیها تنها به صادرات محصولات کشاورزی بسنده نکردهاند و تجهیزات کشاورزی، مواد مصرفی و دانش کشاورزی را هم در جملهی صادرات خود قرار دادهاند. رشد صادرات فناوری کشاورزی از هلند بسیار سرسامآور است. بهطوری که در بازهی ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۴، صادرات فناوری کشاورزی از هلند چهار برابر شده بود و از کمتر از ۵۰۰ میلیون دلار به ۱.۹۵ میلیارد دلار رسیده بود. در بازهی ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ نیز رشد صادرات فناوری کشاورزی از هلند حدودا پنج برابر شده و به بیش از ۱۰ میلیارد دلار (۹.۱ میلیارد یورو) رسیده است؛ در سال ۲۰۱۷ مواد اولیه و فناوری رتبهی نخست در صادرات کشاورزی و غذایی هلند را در اختیار داشتهاند.
علاوه بر ماشینآلات، گلخانهها، سیستمهای تابش نور، راهکارهای آبرسانی و بذرهای مقاوم در برابر خشکسالی از جمله مواردی هستند که در بازار جهانی با استقبال خوبی روبهرو شدهاند. شرکتهای هلندی، همچون شرکت Koppert که در زمینهی آفتکشهای زیستی فعالیت دارد، محصولات خود را به دهها کشور مختلف صادر میکنند.
برخی کشورها از جمله ایران و عربستان صعودی، به واسطهی مواجهه با مشکلاتی همچون کمبود آب، انرژی و دیگر منابع اقدام به وارد نمودن فناوریهای کشاورزی از هلند میکنند. برای مثال، در آذرماه ۱۳۹۴ و اردیبهشتماه سال جاری اسنادی در راستای همکاری ایران و هلند در زمینهی صنایع کشاورزی به امضای نمایندگان دو کشور رسیدند. استفاده از فناوریهای مدرن آب، توسعهی مراکز باغبانی و تولید بذرهای متناسب با خاک و اقلیم ایران از جمله اهداف همکاری دو کشور است.
استفاده از فناوریهای مدرن آب از جمله اهداف همکاری ایران و هلند است.
در مقابل، برخی کشورها نیز با هدف کاهش وابستگی به کشورهای خارجی اقدام به واردات فناوری کشاورزی از هلند کردهاند. برای مثال، در پی تنشهای سیاسی میان روسیه و کشورهای غربی، روسها اقدام به تحریم برخی از محصولات کشاورزی غربی نمودند. این تحریمها باعث شده است تا صادرات فناوری کشاورزی از هلند به روسیه افزایش یابد؛ چرا که فناوریهای مدرن میتوانند برای کاهش وابستگی غذایی روسیه به دیگر کشورها مفید باشند.
توسعه و به کارگیری روشهای نوین در بستهبندی و انتقال محصولات
در کنار استفاده از فناوریهای مدرن برای تولید محصولات کشاورزی، هلندیها به فکر توسعهی راهکارهای مدرن و پایدار برای بستهبندی و انتقال محصولات کشاورزی نیز بودهاند. برای مثال، در گذشته بخش عمدهای از برگها، ساقهها و پوششهای گیاهی به عنوان مواد ناخواسته قلمداد میشدند؛ اما کنون از این مواد برای تولید بستهبندیهای سازگار با محیط زیست استفاده میشود. کشاورزان علاوه بر فروش محصولات کشاورزی، این مواد به ظاهر ناخواسته را هم به شرکتها میفروشند تا در بستهبندی از آنها استفاده شود.
بستهبندی و آمادهسازی محصولات در شرکت Greenpack
شرکتهایی همچون Greenpack با استفاده از مواد گیاهی، ظروف و بستههایی تولید میکنند که جایگزین ظروف و بستههای پلاستیکی میشوند. تولید ظروف و بستهها از مواد گیاهی به معنی درآمد بیشتر برای کشاورزان است؛ علاوه بر این، چنین ظروفی به تجزیهپذیر هستند و آسیب کمتری به طبیعت وارد میکنند. با توجه به این که کشت گلخانهای امکان پرورش مواد غذایی را در هر فصلی فراهم میکند، شرکتهایی مانند Greenpack بستهبندی و ارسال مداوم مواد غذایی را جایگزین ذخیرهسازی بلندمدت غذا کردهاند. وابستگی کمتر به تجهیزات ذخیرهسازی، نظیر سردخانهها، به معنی کاهش هزینهها و کاهش مصرف انرژی است. همچنین، مواد غذایی بهصورت تازه در اختیار مصرفکنندگان قرار میگیرند.
صادرات محصول در تمام ساعات ادامه دارد و متوقف نمیشود
خودکارسازی پایانههای حمل و نقل نیز از جمله فاکتورهایی هستند که امکان صادرات مداوم محصولات کشاورزی را از هلند فراهم کردهاند؛ به گونهای که کار صادرات محصول در تمام ساعات ادامه دارد و متوقف نمیشود. موفقیت شرکتهای بستهبندی و حمل و نقل مواد غذایی در هلند به حدی چشمگیر بوده است که برخی از تولیدکنندگان خارجی نیز وظیفهی بستهبندی و حمل و نقل محصولات خود را به هلندیها سپردهاند. همچنین، هلندیها برخی محصولات کشاورزی را از دیگر کشورها وارد میکنند و پس از پردازش و بستهبندی مجدد، با ارزش افزوده به دیگر کشورها صادر میکنند.
چالشهای پیش رو
علیرغم موفقیت در گسترش حجم تولید، بسیاری از مصرفکنندگان از این مسئله شکایت میکنند که تمرکز بیش از حد روی افزایش حجم تولید موجب بیتوجهی نسبت به طعم محصولات شده است. لئو مارسلیس، استاد باغبانی در دانشگاه واخنینگن میگوید:
طعم [محصولات] همیشه خوب نیست. این مسئله بیشتر به انتخاب تولیدکنندگان ارتباط دارد. بسیاری از آنها ترجیح میدهند حجم تولید را افزایش دهند، چرا که سود بیشتری نصیب آنها خواهد شد.-
پینار چکون، از دانشگاه روتردام هلند نیز معتقد است که تمرکز بر افزایش حجم و بازدهی تولید موجب شده تا توجه به طعم و مزهی محصولات غذایی کاهش یابد. در حقیقت؛ دیدگاه کمیت محور نسبت به غذا در سبک آشپزی مدرن هلندیها هم بازتاب یافته و غذاهای هلندی با غذاهای دیگر کشورهای اروپایی که پر از طعمهای دلچسب هستند قابل مقایسه نیستند. اما آگاهی از این مشکل، بدین معنی است که متخصصان در تلاش هستند تا محصولات کشاورزی مدرن از نظر طعم و مزه نیز بهبود پیدا کنند.
یکی دیگر از نگرانیها هم به حوزهی صادرات دانش فنی مربوط میشود. بسیاری از کشورها با هدف کاهش هزینههای کشاورزی اقدام به واردات فناوریهای کشاورزی از هلند میکنند؛ اما با این کار، مشتریان نیز توقع پیدا میکنند تا قیمت محصولات کشاورزی کاهش یابد.
مشکل این است که هزینههای اولیهی واردات فناوریهای کشاورزی و توقع زودهنگام مصرفکنندگان برای کاهش قیمت با یکدیگر در تضاد هستند؛ تضادی که باعث میشود استفاده از فناوریهای مدرن و گرانقیمت برای کشورهای ضعیفتر به یک چالش بزرگ تبدیل شود. در چنین حالتی، بهترین راه حل برای وارد کنندگانِ فناوری، ایجاد تعادل میان هزینههای واردات فناوری و قیمتگذاری محصولات کشاورزی است؛ هرچند که برقراری چنین تعادلی چندان هم آسان نیست.
نظر شما خوانندگان زومیت در رابطه با پیشرفت صنعت کشاورزی در هلند چیست؟ از نگاه شما، واردات دانشفنی از هلند به کشورهایی از جمله ایران تا چه اندازه میتواند برای توسعهی بخش کشاورزی مفید باشد؟
راه حل Locator One برای اندازهگیری دقیق مبتنی بر GNSS به شرکتهای ساختمانی و زیرساختی متعددی در هلند و بینالمللی فروخته و اجاره شده است. این به طور مشترک توسط یک شرکت متخصص در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های نقشه برداری و تصاویر، و ارائه دهنده راه حل های اینترنت اشیا (IoT) برای ردیابی و سنجش توسعه داده شده است. مجموعهای از تخصصهای فردی و دانش بازار آنها منجر به ایجاد Basetime، یک استارتآپ نوآور، در سال 2021 شد.
حرکات کوچک در اشیاء یا زمین ممکن است بی ضرر به نظر برسند، اما در مورد حرکت بیش از حد (که به عنوان “تغییر شکل” برای دارایی ها و “ته نشین شدن” برای زمین نیز شناخته می شود)، عملکرد یک شی ممکن است به خطر بیفتد. در بدترین حالت – مانند پل هایی که دیگر نمی توان آنها را بست، یا رانش زمین – حتی می تواند منجر به فاجعه شود.
به همین دلیل است که تقاضا برای داده های دقیق در مورد حرکات جسم و زمین در حال افزایش است. برای ایمنی بیشتر و درک تغییر شکل و نشست، داده های حرکتی بسیار دقیق مورد نیاز است. Basetime وظیفه ایجاد انقلابی در مجموعه دادههای ژئودزیکی با دقت بالا را بر عهده گرفت و در نتیجه یک ایستگاه نظارت سه بعدی مستقل با کیفیت بالا و قابل اعتماد به نام Locator One ایجاد کرد.
دقت نظارت زیر سانتی متری سه بعدی
The Locator One اولین دستگاهی است که توسط Basetime ساخته شده است . برای اندازه گیری دقیق مبتنی بر GNSS در نظر گرفته شده است. این دستگاه برای شرکت های ساختمانی، نقشه برداران، شرکت های دریایی، مهندسین ژئوتکنیک و سازه، و مدیران دارایی با وظایف پیچیده نظارت بر حرکت توسعه داده شده است. برای دستیابی به دقت نظارت زیر سانتیمتری سه بعدی، میتوان آن را روی یک دارایی یا یک میله نشست در صورت نظارت زمینی نصب کرد.
Locator One شامل GNSS، شتابسنج، دماسنج و حسگرهای رادار برای نظارت بر هر حرکت دو بعدی یا سه بعدی یک دارایی یا زمین با دقت در ارتفاع 5 میلیمتری (Z) و 3 میلیمتر افقی (XY) است. دادههای ضعیف یا ناقص بهطور خودکار توسط الگوریتم فیلتر میشوند، که معمولاً منجر به قابلیت اطمینان 95٪ داده میشود. علاوه بر این، تمام حرکات و موقعیت ها را می توان در مختصات مطلق سه بعدی، در هر سیستم مختصات محلی تحویل داد.
برنامه های بی پایان
در اصل، Locator One فقط برای نظارت بر نشست با نصب آن بر روی میله نشست استفاده می شد. شرکت های بزرگ ساخت و ساز و لایروبی از اولین کسانی بودند که از این راه حل برای نظارت بر سایت های جدید ساخته شده، جاده ها، دایک ها، زمین های لایروبی، انبارهای خاکی و سایت های ساختمانی استفاده کردند. اما دستگاه را می توان روی یک دارایی مانند ساختمان یا پل نیز نصب کرد و امکانات آن بی پایان است.
نقشه برداران و مدیران دارایی اکنون از Locator One برای نظارت بر ساختمان ها و توده های زمین ناپایدار مانند کوه ها و فرسایش خاک استفاده می کنند. نمونه های دیگر از کاربردها شامل نظارت بر دیوارهای حائل، سطح آب، رانش زمین و معادن روباز است. در واقع این دستگاه حتی به اندازه کافی همه کاره است تا در مواقع زلزله از آن استفاده شود.
داده در نوک انگشتان شما
اندازهگیریها در مُهرهای زمانی از پیش تعریفشده، از یکبار در روز تا یکبار در ساعت – یا حتی در صورت لزوم، بیشتر انجام میشوند. این دستگاه ها مشاهدات و ابرداده های خود را از طریق شبکه اینترنت اشیا به ابر Basetime ارسال می کنند. پس از چندین تنظیم و محاسبات ژئودتیکی، داده ها تحویل داده می شود. نتایج در داشبورد Basetime یا در محیط ترجیحی دیگری از طریق یک API نمایش داده می شوند. این امکان را برای متخصصان زمین فضایی فراهم می کند تا تمام اطلاعات را از پشت میز خود یا روی یک دستگاه تلفن همراه مطابق با روش کاری ترجیحی مشتری تجزیه و تحلیل کنند.
یک راه حل پایدار و مقرون به صرفه
Locator One بدون باتری کار می کند و در حین استفاده از کربن خنثی است. از آنجایی که این رویکرد به این معنی است که تعداد بسیار کمی نقشه بردار برای انجام اندازه گیری های نشست زمینی مورد نیاز است، راه حل ایمنی محل ساخت و ساز را افزایش می دهد. همچنین دسترسی و مقرون به صرفه بودن نقشه برداران را با اجازه به کارگیری آنها برای فعالیت های با ارزش بیشتر به حداکثر می رساند.
علاوه بر مزایای پایداری، اتوماسیون و صرفه جویی در نیروی کار ذکر شده، Locator One داده های بسیار قابل اعتمادی را ارائه می دهد. ترکیبی از اندازهگیریهای دقیق در یک زمان از پیش تعریفشده، پایهای را برای پیشبینی قابل اعتماد رفتار استقرار افزایش میدهد. در نتیجه، مهندس زمین فضایی خیلی زودتر دید واضحی از دوره تثبیت به دست می آورد و می توان خاکریزها را با دقت بیشتری و در نتیجه اغلب زودتر قرار داد، در نتیجه در زمان ساخت و ساز با ارزش صرفه جویی می شود.
پروژه های متعدد Basetime نشان داده اند که این امر پروژه ها را برای تحویل زودتر تسریع می کند، که به طور قابل توجهی به نتیجه پروژه و همچنین به طور مستقیم به صرفه جویی در انتشار گازهای گلخانه ای کمک می کند. آخرین اما نه کم اهمیت، نصب و استفاده Locator One بسیار آسان است و بسیار مقرون به صرفه است، چه خریداری شده باشد و چه اجاره.
تغییر بازی نظارت
به عنوان سرمایهگذاری مشترک یک شرکت پیشرو در توسعه اینترنت اشیا و یک ارائهدهنده خدمات زمینشناسی خبره، Basetime قصد دارد تا با ایجاد بهترینهای هر دو جهان، بازی نظارت را تغییر دهد. نام شرکت ترکیبی از “پایه” به علاوه “زمان” است: دو عنصر مورد نیاز برای به دست آوردن اندازهگیریهای دقیق GNSS در مُهر زمانی لازم. این استارت آپ مستقر در هلند یک راه حل کامل شامل دستگاه، پایگاه داده، داشبورد و پشتیبانی و خدمات مداوم ارائه می دهد.
گسترش شبکه فروشندگان
اولین فروشنده ای که با Basetime ثبت نام کرد Boels در هلند – یکی از بزرگترین شرکت های اجاره ماشین آلات و ابزار در اروپا – با تمرکز ویژه بر اجاره و اجاره دستگاه های Locator One بود. از آن زمان، این شرکت همچنین نمایندگی هایی را در آلمان و بلژیک منصوب کرده است و در حال گفتگوهای پیشرفته با شرکای حرفه ای متعدد در سطح جهانی است. Basetime که اخیراً بودجه قابل توجهی را جذب کرده است، اکنون به سرعت در حال گسترش شبکه فروش جهانی خود به عنوان گام بعدی در مسیر تحقق جاه طلبی های خود است.
مارتین آرکستاین، مدیرعامل این شرکت میگوید: «توسعه سریع محصول و خدمات و همچنین تمرکز بیشتر بر گسترش بینالمللی از طریق نمایندگیها و شرکا به ما این امکان را میدهد تا به مشتریان خود خدمات بهتری ارائه دهیم و به بازارهای جدید در سطح جهانی برسیم. ما همچنان به دنبال شرکت هایی برای پیوستن به شبکه نمایندگی های ما هستیم.
یک مطالعه جدید که آینده اقتصادی چهار گروه درآمدی از کشورها را در قرن آینده پیشبینی میکند، نشان میدهد که رشد اقتصادی کندتر از پیشبینیها خواهد بود، به طوری که کشورهای در حال توسعه برای پر کردن شکاف ثروت و نزدیک شدن به درآمد کشورهای ثروتمندتر زمان بیشتری میبرند. بر اساس مطالعه جدیدی که امروز در Communications Earth & Environment منتشر شد، آنچه که اقتصاددانان به عنوان بدترین سناریو برای رشد اقتصاد جهانی تصور میکنند، در واقع ممکن است بهترین سناریو باشد .
به گفته نویسندگان این مطالعه، یافتهها نشان میدهد که دولتها باید برای رشد آهستهتر برنامهریزی کنند و کشورهای ثروتمندتر ممکن است نیاز به کمک به کشورهای با درآمد پایینتر برای تامین مالی سازگاری با تغییرات اقلیمی در دهههای آینده داشته باشند.
“ما در نقطه ای هستیم که شاید نیاز به افزایش قابل توجه تامین مالی برای سازگاری [اقلیمی] در کشورهای در حال توسعه داشته باشیم، و همچنین در نقطه ای هستیم که ممکن است توانایی آینده خود را برای تامین این تامین مالی تحت پارادایم مالی فعلی بیش از حد برآورد کنیم.” مت برگس، یکی از همکاران CIRES، مدیر مرکز آیندههای اجتماعی و زیستمحیطی، و استادیار مطالعات زیستمحیطی در CU Boulder که مطالعه جدید را رهبری کرد، گفت.
رایان لانگندورف، محقق فوق دکتری در CU Boulder و یکی از نویسندگان مطالعه جدید، گفت: «اکنون میتوانیم دامنه احتمالات را شناسایی کنیم و به روشهای ملموستری به جلو برویم.
در مطالعه جدید، برگس و همکارانش از دو مدل اقتصادی برای پیش بینی میزان رشد اقتصاد جهانی در قرن آینده و سرعت نزدیک شدن کشورهای در حال توسعه به سطح درآمد کشورهای ثروتمندتر استفاده کردند.
هر دو مدل نشان دادند که اقتصاد جهانی به رشد خود ادامه خواهد داد، اما این رشد کندتر از آنچه اکثر اقتصاددانان انتظار داشتند خواهد بود و شکاف درآمدی بزرگتری بین کشورهای ثروتمند و فقیرتر وجود خواهد داشت. این بدان معناست که کشورهای ثروتمندتر ممکن است نیاز به کمک مالی برای سازگاری آب و هوا برای کشورهای فقیرتر داشته باشند و بحران های سقف بدهی، مانند آنچه ایالات متحده در بهار امسال تجربه کرد، ممکن است رایج تر شود.
برگس گفت: رشد آهسته تر از آنچه ما فکر می کنیم به معنای کسری بیشتر از آنچه ما انتظار داریم، همه چیز برابر است. این بدان معناست که بدهی احتمالاً در طول زمان بحثانگیزتر و مهمتر میشود و میتواند به معنای دعواهای مکرر بر سر سقف بدهی باشد.»
مطابق با شرایط اضطراری پرواز، که در آن افراد باید ابتدا ماسک های اکسیژن خود را بگذارند، کشورهای ثروتمندتر باید بر سر و سامان دادن به خانه های مالی خود تمرکز کنند تا بتوانند در موقعیت حمایت از کشورهای کم درآمد در تامین مالی سازگاری های اقلیمی باشند. محققان
برگس گفت: “ما در مورد رشد نسبتاً کمتر، نابرابری نسبتاً بیشتر صحبت می کنیم، اما هنوز در مورد جهانی صحبت می کنیم که از امروز ثروتمندتر و در بین کشورها برابرتر از جهان امروزی است.”
به گفته اشلی دانسر، دانشجوی فارغ التحصیل در CU Boulder و یکی از نویسندگان این مطالعه، با این حال، بسیاری از کشورهای ثروتمند عادت دارند که راه خود را از بدهیهای خود رها کنند، اما این ممکن است در سناریوی جدید ممکن نباشد.
“سوال بعدی این است: چه راه هایی وجود دارد که ما باید یا می توانیم به [کشورهای با درآمد پایین] کمک کنیم تا سازگار شوند، اگر انتظار این باشد که آنها به سطح ثروتی که به آنها اجازه می دهد این کار را سریع انجام دهند نرسند. و تهاجمی؟” رقصنده گفت
یک مطالعه جدید نشان داده است که مناطقی در سراسر جهان که از آمادگی کافی برخوردار نیستند، بیشتر در معرض خطر اثرات مخرب گرما هستند.
تحقیقات دانشگاه بریستول که امروز در Nature Communications منتشر شد ، نشان میدهد که گرمای شدید بیسابقه همراه با آسیبپذیری اجتماعی و اقتصادی، مناطق خاصی مانند افغانستان، پاپوآ گینه نو و آمریکای مرکزی را در معرض خطر قرار میدهد.
کشورهایی که هنوز شدیدترین موج های گرما را تجربه نکرده اند، اغلب به ویژه مستعد هستند، زیرا اقدامات سازگاری اغلب تنها پس از رویداد معرفی می شوند. احتمال بالای رکوردشکنی دما، رشد جمعیت، و محدود بودن مراقبتهای بهداشتی و تامین انرژی، خطرات را افزایش میدهد.
پکن و اروپای مرکزی نیز در فهرست نقاط داغ قرار دارند، زیرا اگر موج گرمای رکوردشکنی در این مناطق پرجمعیت اتفاق بیفتد، میلیونها نفر تحت تأثیر نامطلوب قرار خواهند گرفت.
با توجه به یافتهها، محققان از سیاستگذاران در مناطق کانونی میخواهند تا برنامههای اقدام مربوطه را برای کاهش خطر مرگ و میر و آسیبهای ناشی از تغییرات آب و هوایی در نظر بگیرند.
نویسنده اصلی، دکتر ویکی تامپسون، دانشمند آب و هوا در انستیتوی محیط زیست کابوت دانشگاه بریستول، گفت: “از آنجایی که موج های گرما بیشتر رخ می دهد، باید آمادگی بیشتری داشته باشیم. ما مناطقی را که ممکن است تا به حال خوش شانس بوده اند شناسایی کنیم – برخی از این مناطق. مناطق به سرعت در حال رشد هستند، برخی کشورهای در حال توسعه هستند، برخی در حال حاضر بسیار گرم هستند.
محققان از آمارهای ارزش شدید – روشی برای تخمین دوره بازگشت رویدادهای نادر – و مجموعه داده های بزرگ از مدل های آب و هوایی و مشاهدات برای مشخص کردن مناطقی در سطح جهان استفاده کردند که در آن رکوردهای دما به احتمال زیاد زودتر شکسته می شوند و در نتیجه جوامع در معرض بیشترین خطر هستند. گرمای شدید را تجربه می کند
محققان همچنین هشدار دادند که افراطهای غیرمحتمل از نظر آماری، زمانی که رکوردهای فعلی با حاشیههایی شکسته میشوند که تا زمان وقوع غیرممکن به نظر میرسید، میتواند در هر جایی اتفاق بیفتد. مشخص شد که این رویدادهای بعید تقریباً در یک سوم (31٪) از مناطق ارزیابی شده که مشاهدات به اندازه کافی قابل اعتماد تلقی می شدند بین سال های 1959 تا 2021 رخ داده است، مانند موج گرمای غرب آمریکای شمالی در سال 2021.
دان میچل، یکی از نویسندگان این مقاله، استاد علوم جوی در موسسه محیط زیست کابوت دانشگاه بریستول، گفت: “آماده بودن جان انسان ها را نجات می دهد. ما شاهد بوده ایم که برخی از غیرمنتظره ترین موج های گرما در سراسر جهان منجر به مرگ و میر ناشی از گرما در ده ها نفر شده است. در این مطالعه، ما نشان میدهیم که چنین رویدادهای رکوردشکنی میتواند در هر جایی رخ دهد. دولتها در سراسر جهان باید آماده باشند.”
تغییرات آب و هوایی ناشی از انسان باعث افزایش فراوانی، شدت و طول موج گرما می شود که می تواند منجر به هزاران مرگ بیش از حد در سطح جهان شود.
بهبود درک ما از جایی که جامعه ممکن است برای شرایط شدید آب و هوایی آماده نباشد می تواند به اولویت بندی کاهش در آسیب پذیرترین مناطق کمک کند. با به رسمیت شناختن پیامدهای خطرناک تغییرات آب و هوایی، که توسط کار کارشناسان آب و هوا نشان داده شده است، در سال 2019، دانشگاه بریستول اولین دانشگاه بریتانیا شد که وضعیت اضطراری آب و هوایی را اعلام کرد.
طرح Web Mercator از یک نسخه اصلاح شده از طرح Mercator استفاده می کند و به یک پیش بینی نقشه پیش فرض برای نقشه برداری وب تبدیل شده است.
تفاوت عمده بین این طرح این است که از یک فرمول کروی در تمام مقیاس ها استفاده می کند.
در حالی که برجستگی مرکاتور از یک برجستگی استوانه ای عمودی جهت مماس بر استوا استفاده می کند.
در اینجا برخی از دلایلی وجود دارد که چرا پیشبینی Web. Mercator به استاندارد واقعی برای نقشهبرداری وب و آنلاین تبدیل میشود.
کدام نقشه های وب از Web Mercator استفاده می کنند؟
Web Mercator همه جا هست. تقریباً همه ارائه دهندگان بزرگ نقشه آنلاین از این طرح استفاده می کنند، از جمله Google Maps ، CARTO، Mapbox، OpenStreetMap ، Esri، و بسیاری دیگر.
اما چرا؟
به غیر از جهت گیری شمال به سمت بالا، Web Mercator برای نمایش تعاملی در نقشه وب بسیار مناسب است.
اگرچه اعوجاج آشکاری در مناطق قطبی در عرض های جغرافیایی بالا وجود دارد، اما برای مشاهده منطقه محلی اعوجاج کمی دارد.
با این حال، Google Maps و Google Earth اکنون به جای استفاده از Web Mercator در مقیاس های کوچک که شبیه شکل واقعی زمین است، یک طرح جهانی «جهانی» دارند.
چرا از Web Mercator استفاده کنیم؟
دلیل اصلی این است که برآمدگی مرکاتور جهت را حفظ می کند. مهم نیست در کجای جهان هستید که از این طرح استفاده می کنید، دستورالعمل ها درست هستند.
از نقطه نظر کاربر، دانستن اینکه شمال بالا است، بسیار مفید است. اگرچه نواحی تحریف میشوند، اما به طور نسبتاً یکنواختی در سراسر اعوجاج دارد . بعلاوه، شکل یا زوایای موضعی را حفظ نمی کند (همسان نیست).
با دور شدن از خط استوا، اعوجاج افزایش می یابد. مانند برآمدگی مرکاتور، نواحی به سمت قطب ها کشیده می شوند . این بدان معنی است که شما نباید از این طرح برای نمایش قطب ها استفاده کنید.
به دلیل اعوجاج های ظاهری، طرح Web Mercator نیز برای هیچ گونه تحلیل فضایی یا محاسبات منطقه مناسب نیست .
شناسه EPSG
شناسه EPSG برای طرح Web Mercator EPSG:3857 است . اما EPSG:4326 و EPSG:900913 نیز به این طرح اشاره دارند.
بعد چه می شود؟
پروجکشن Web Mercator یک گونه از Mercator، “کره کمکی Mercator” است.
اگرچه نواحی در مناطق قطبی را تحریف می کند، اما به استاندارد واقعی برای نقشه برداری وب از هر نوع تبدیل شده است و برای نقشه های بزرگ مقیاس (محلی) در اینترنت مفید است.
اگرچه این پیش بینی مزایای فراوانی دارد، اما برای هر نوع تحلیل فضایی یا محاسبات مساحتی مناسب نیست
بیشتر نقشههای وب آنلاین اصلی از این نوع نقشهبرداری از جمله Google، OpenStreetMap و Mapbox استفاده میکنند.
مایکل مان، استاد دپارتمان علوم زمین و محیط زیست در دانشکده هنر و علوم دانشگاه پنسیلوانیا و همکارانش از دانشگاه کلمسون، دانشگاه کالیفرنیا لس آنجلس، در مقاله ای که در مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم منتشر شد ، و دانشگاه کلمبیا اثرات تغییر اقلیم را بر تشدید شرایط مرکب گرما و خشکسالی بررسی کردند.
یافتههای آنها بینشهای جدیدی را برای پیشبینی تأثیر متقابل آنها ارائه میکند، که به دانشمندان و سیاستگذاران رویکردی واضحتر و جامعتر برای پیشگیری و آمادهسازی برای رویدادهای شدید آب و هوایی ارائه میدهد.
ما میخواستیم ببینیم که چگونه مدلهای آب و هوایی پیشرفته مورد استفاده در جدیدترین گزارشهای ارزیابی هیئت بیندولتی تغییرات آب و هوا، به دورههای امواج گرما و خشکسالیهایی که منجر به برخی از بدترین آتشسوزیهای ما شدهاند، میپردازد. در تاریخ اخیر شاهد بودهایم.» مان میگوید.
ما همچنین میخواستیم درک بهتری از تعداد دفعات وقوع این رویدادها، مدت زمان معمول و شدت آنها به دست آوریم تا نه تنها پیشبینیهای خود، بلکه رویکردهای کاهش آسیب بیشتر به زندگی انسانها را بهبود بخشیم.»
خشکسالی مرکب و رویدادهای موج گرما و اثرات آنها
محققان اثرات زیانبار خشکسالی های شدید و آتش سوزی های جنگلی را که در سه سال گذشته رخ داده است، مستند می کنند.
مان میگوید: «دو رویداد برجسته، آتشسوزیهای کالیفرنیا 2020 و فصل آتشسوزی بوتههای استرالیا در سال 2019-20 بود که تقریباً یک سال طول کشید و به تابستان سیاه معروف شد. اینها به عنوان خشکسالی مرکب و موج گرما شناخته میشوند. (CDHW) رخ می دهد و به موقعیت هایی اطلاق می شود که در آن یک منطقه هم دمای گرم طولانی مدت و هم کمبود آب را تجربه می کند.
به گفته محققان، این شرایط میتوانند با هم اتفاق بیفتند و تأثیر یکدیگر را بدتر کنند و به طور بالقوه منجر به بیماریها و مرگومیرهای مرتبط با گرما، کمبود آب برای آشامیدن و کشاورزی، کاهش عملکرد محصول، افزایش خطر آتشسوزی در جنگلها و استرسهای اکولوژیکی شوند. آنها همچنین خاطرنشان می کنند که تغییرات آب و هوایی انسانی – تغییرات آب و هوایی که توسط فعالیت های انسانی انجام می شود – می تواند به فراوانی و شدت این رویدادها کمک کند.
تأثیر پیشبینیشده یک سناریوی بدترین حالت در مقابل سناریوی متوسط
محققان دو مسیر اجتماعی-اقتصادی متضاد را مقایسه کردند: سناریوی پیشرفته یا بدترین سناریو، که در آن جامعه نمیتواند اثرات تغییرات آب و هوایی انسانی را کاهش دهد، و سناریوی متوسط، که در آن برخی اقدامات محافظهکارانه اعمال میشود و تلاشهایی برای رعایت آن انجام میشود. آنها را
در بدترین سناریو، آنها دریافتند که در اواخر قرن بیست و یکم، تقریباً 20٪ از زمین های جهانی انتظار می رود که شاهد تقریباً دو رویداد CDHW در سال باشند. این رویدادها می تواند حدود 25 روز طول بکشد و شدت آن چهار برابر شود.
مان می گوید: «به طور نسبی، میانگین فرکانس CDHW در دوره مرجع اخیر مشاهده شده تقریباً 1.2 رویداد در سال بود که کمتر از 10 روز طول کشید و شدت بسیار کمتری داشت.
آسیب پذیرترین مناطق جغرافیایی، مانند شرق آمریکای شمالی، جنوب شرقی آمریکای جنوبی، اروپای مرکزی، آفریقای شرقی، آسیای مرکزی و شمال استرالیا پیش بینی می شود تا پایان قرن بیست و یکم بیشترین افزایش در فرکانس CDHW را تجربه کنند.
مان میگوید: «جالب است که مکانهایی مانند فیلادلفیا و برخی از مناطق در شرق ایالات متحده جایی هستند که انتظار داریم شاهد افزایش این نوع رویدادها باشیم؛ محیطهای شهری در تابستان شاهد بالاترین فراوانی نسبی این رویدادها خواهند بود.»
نیاز حیاتی به اقدامات پیشگیرانه
محققان بر تهدید عمیق ناشی از رویدادهای مکرر و شدید CDHW در دهههای آینده و وابستگی مسیر انتشار انتخاب شده به شدت این رویدادها تأکید میکنند.
از آنجایی که تغییرات آب و هوایی همچنان در حال گسترش است، پرداختن به خطرات فزاینده مرتبط با رویدادهای CDHW بسیار مهم می شود. این مطالعه به درک فزاینده تغییرات پیشبینیشده در CDHW کمک میکند و نیاز به اقدامات پیشگیرانه، از جمله کاهش انتشار و استراتژیهای سازگاری، برای ایجاد انعطافپذیری و محافظت از مناطق آسیبپذیر از اثرات خشکسالی مرکب و رویدادهای موج گرما را برجسته میکند.
مان میگوید: «یافتههای ما زمینه علمی مهمی را برای رکورد گرما و آتشسوزی که در حال حاضر در ایالات متحده شاهد آن هستیم، فراهم میکند.
آنها تاکید می کنند که ما باید هر چه سریعتر سوخت های فسیلی را کنار بگذاریم تا از بدتر شدن این ترکیبات خطرناک گرما و خشکسالی جلوگیری کنیم.
مایکل ای. مان، پروفسور ممتاز ریاست جمهوری در بخش زمین و علوم محیطی در دانشکده علوم و هنر در دانشگاه پنسیلوانیا، مدیر مرکز علوم، پایداری و رسانه پنسیلوانیا، و دارای یک انتصاب ثانویه است. در مدرسه آننبرگ برای ارتباطات.
این کار توسط بنیاد ملی علوم (Grant 1653841) و مدلسازی، تحلیل، پیشبینی و برنامهریزی اداره ملی اقیانوسی و جوی (Grant NA 190AR4310278) پشتیبانی شد.
سایت Geonline، سایتی مرجع برای مرتفع نمودن نیاز علاقمندان، پژوهشگران، دانشجویان و دانش آموزان در حوزه جغرافیا است که برای تمامی سنین و سطوح مطالب کاربردی دارد.