بایگانی برچسب: s

گرمای شدید ناشی از آب و هوا ممکن است بخش‌هایی از زمین را برای انسان بسیار داغ کند

بر اساس تحقیقات میان رشته ای کالج ایالتی پن، اگر دمای کره زمین یک درجه سانتیگراد (C) یا بیشتر از سطح فعلی افزایش یابد، هر ساله میلیاردها نفر در معرض گرما و رطوبت شدید قرار می گیرند که نمی توانند به طور طبیعی خود را خنک کنند. بهداشت و توسعه انسانی، کالج علوم دانشگاه پردو و موسسه پوردو برای آینده ای پایدار.

نتایج یک مقاله جدید که امروز (9 اکتبر) در مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم منتشر شد ، نشان داد که گرم شدن سیاره بیش از 1.5 درجه سانتیگراد بالاتر از سطوح ماقبل صنعتی به طور فزاینده ای برای سلامت انسان در سراسر سیاره مخرب خواهد بود.

انسان‌ها فقط می‌توانند ترکیبات خاصی از گرما و رطوبت را قبل از اینکه بدنشان شروع به تجربه مشکلات سلامتی مرتبط با گرما، مانند گرمازدگی یا حمله قلبی کند، تحمل کند. از آنجایی که تغییرات آب و هوا باعث افزایش دما در سراسر جهان می شود، میلیاردها نفر ممکن است فراتر از این محدودیت ها رانده شوند.

از آغاز انقلاب صنعتی، زمانی که انسان شروع به سوزاندن سوخت‌های فسیلی در ماشین‌ها و کارخانه‌ها کرد، دما در سراسر جهان حدود 1 درجه سانتی‌گراد یا 1.8 درجه فارنهایت (F) افزایش یافته است. در سال 2015، 196 کشور توافقنامه پاریس را امضا کردند که هدف آن محدود کردن افزایش دمای جهانی به 1.5 درجه سانتیگراد بالاتر از سطح قبل از صنعتی است.

تیم محقق افزایش دمای جهانی بین 1.5 تا 4 درجه سانتیگراد را مدلسازی کرد – که بدترین سناریویی است که در آن گرمایش شروع به شتاب می‌کند – تا مناطقی از سیاره را شناسایی کنند که گرمایش منجر به سطوح گرما و رطوبت بیش از حد انسان می‌شود.

دبلیو لری کنی، استاد فیزیولوژی و حرکت شناسی، ماری آندرهیل نول، یکی از نویسندگان این مقاله، گفت: «برای درک اینکه چگونه مشکلات پیچیده و واقعی مانند تغییرات آب و هوایی بر سلامت انسان تأثیر می‌گذارند، به تخصص هم در مورد سیاره و هم بدن انسان نیاز دارید. کرسی عملکرد انسانی در ایالت پن و یکی از نویسندگان مطالعه جدید. “من یک دانشمند آب و هوا نیستم و همکارانم فیزیولوژیست نیستند. همکاری تنها راه برای درک روش های پیچیده ای است که محیط بر زندگی مردم تأثیر می گذارد و شروع به توسعه راه حل هایی برای مشکلاتی می کند که همه ما باید با هم با آنها روبرو شویم.”

تهدیدی برای میلیاردها نفر

بر اساس تحقیقاتی که در سال گذشته توسط محققان ایالت Penn منتشر شد، حد دمای لامپ مرطوب محیط برای افراد جوان و سالم حدود 31 درجه سانتیگراد است که برابر با 87.8 فارنهایت در رطوبت 100٪ است. با این حال، علاوه بر دما و رطوبت، آستانه خاص برای هر فرد در یک لحظه خاص به سطح تلاش و سایر عوامل محیطی از جمله سرعت باد و تابش خورشیدی نیز بستگی دارد. به گفته محققان، در تاریخ بشر، دما و رطوبتی که بیش از حد انسان است، تنها چند بار – و تنها برای چند ساعت – در خاورمیانه و جنوب شرقی آسیا ثبت شده است.

گرمای شدید ناشی از آب و هوا ممکن است بخش‌هایی از زمین را برای انسان بسیار داغ کند

نتایج این مطالعه نشان می دهد که اگر دمای کره زمین تا 2 درجه سانتیگراد بالاتر از سطح قبل از صنعتی شدن باشد، 2.2 میلیارد ساکن پاکستان و دره رود سند هند، یک میلیارد نفر در شرق چین و 800 میلیون ساکن در جنوب صحرای آفریقا خواهند بود. سالانه چندین ساعت گرما را تجربه کنید که از تحمل انسان فراتر می رود.

این مناطق عمدتاً موج گرمای با رطوبت بالا را تجربه می کنند. امواج گرمایی با رطوبت بیشتر می‌تواند خطرناک‌تر باشد زیرا هوا نمی‌تواند رطوبت اضافی را جذب کند، که تبخیر عرق بدن انسان و رطوبت برخی زیرساخت‌ها مانند کولرهای تبخیری را محدود می‌کند. به گفته محققان، نگران‌کننده است که این مناطق همچنین در کشورهای با درآمد پایین‌تر تا متوسط ​​قرار دارند، بنابراین بسیاری از افراد آسیب‌دیده ممکن است به تهویه مطبوع یا هیچ روش مؤثری برای کاهش اثرات منفی گرما بر سلامتی دسترسی نداشته باشند.

محققان به این نتیجه رسیدند که اگر گرمایش سیاره به 3 درجه سانتیگراد بالاتر از سطح قبل از صنعتی شدن ادامه یابد، سطوح گرما و رطوبتی که از تحمل انسان فراتر می رود، شروع به تأثیر بر کرانه شرقی و میانه ایالات متحده خواهد کرد – از فلوریدا تا نیویورک و از هیوستون به شیکاگو آمریکای جنوبی و استرالیا نیز در این سطح از گرم شدن گرمای شدید را تجربه خواهند کرد.

به گفته محققان، در سطوح فعلی گرمایش، ایالات متحده امواج گرمای بیشتری را تجربه خواهد کرد، اما پیش‌بینی نمی‌شود که این امواج گرما به اندازه سایر مناطق جهان از محدودیت‌های انسانی فراتر رود. با این حال، محققان هشدار دادند که این نوع مدل‌ها اغلب بدترین و غیرمعمول‌ترین رویدادهای آب و هوایی را در نظر نمی‌گیرند.

دانیل وچلیو، نویسنده اصلی، زیست اقلیم شناس که دوره فوق دکتری خود را به پایان رساند، گفت: «مدل هایی از این دست در پیش بینی روندها خوب هستند، اما رویدادهای خاصی مانند موج گرما در سال 2021 در اورگان که جان بیش از 700 نفر را گرفت یا لندن به 40 درجه سانتیگراد در تابستان گذشته رسید را پیش بینی نمی کنند. کمک هزینه تحصیلی در ایالت پن با کنی. و به یاد داشته باشید، سطح گرما در آن زمان همه کمتر از حد تحمل انسانی بود که ما شناسایی کردیم.

بنابراین، حتی اگر ایالات متحده از برخی از بدترین اثرات مستقیم این گرم شدن در امان باشد، ما بیشتر شاهد گرمای کشنده و غیرقابل تحمل خواهیم بود. – اگر دما به افزایش خود ادامه دهد – ما در جهانی زندگی خواهیم کرد که محصولات زراعی در حال شکست هستند و میلیون ها یا میلیاردها نفر در تلاش برای مهاجرت هستند زیرا مناطق بومی آنها غیرقابل سکونت است.”

درک محدودیت های انسانی و گرم شدن آینده

طی چند سال گذشته، کنی و همکارانش 462 آزمایش جداگانه برای ثبت سطوح ترکیبی گرما، رطوبت و فعالیت بدنی انجام داده‌اند که انسان‌ها می‌توانند قبل از اینکه بدن‌شان دیگر نتواند دمای مرکزی ثابتی داشته باشد، تحمل کند.

کنی گفت: «هنگامی که افراد گرمتر می شوند، عرق می کنند و خون بیشتری به پوست آنها پمپاژ می شود تا بتوانند با از دست دادن گرما در محیط، دمای اصلی خود را حفظ کنند. در سطوح معینی از گرما و رطوبت، این تنظیمات دیگر کافی نیست و دمای هسته بدن شروع به افزایش می‌کند. این یک تهدید فوری نیست، اما نیاز به نوعی تسکین دارد. اگر مردم راهی برای خنک شدن پیدا نکنند. در عرض چند ساعت، می تواند منجر به گرمازدگی، گرمازدگی و فشار بر سیستم قلبی عروقی شود که می تواند منجر به حملات قلبی در افراد آسیب پذیر شود.

در سال 2022، Kenney، Vecellio و همکارانشان نشان دادند که محدودیت‌های گرما و رطوبتی که افراد می‌توانند تحمل کنند، کمتر از آنچه قبلاً تئوری شده بود، است.

شرکت گفت: “داده های جمع آوری شده توسط تیم کنی در ایالت پن، شواهد تجربی بسیار مورد نیاز را در مورد توانایی بدن انسان برای تحمل گرما ارائه کرد. این مطالعات پایه و اساس این پیش بینی های جدید در مورد مکان هایی بود که تغییرات آب و هوایی شرایطی را ایجاد می کند که انسان نمی تواند برای مدت طولانی تحمل کند.” – نویسنده متیو هوبر، استاد علوم زمین، جو و سیاره در دانشگاه پردو.

هنگامی که این اثر منتشر شد، هوبر، که قبلاً کار بر روی نقشه‌برداری اثرات تغییرات آب و هوایی را آغاز کرده بود، با Vecellio در مورد یک همکاری احتمالی تماس گرفت. هوبر قبلاً آثاری با استناد گسترده منتشر کرده بود که محدودیت نظری محدودیت‌های حرارت و رطوبت انسان را پیشنهاد می‌کرد.

محققان به همراه دانشجوی فارغ التحصیل هوبر، Qinqin Kong، تصمیم گرفتند بررسی کنند که اگر سیاره بین 1.5 تا 4 درجه سانتیگراد گرم شود، چگونه مردم در مناطق مختلف جهان تحت تأثیر قرار می گیرند. محققان گفتند که 3 درجه سانتیگراد بهترین تخمین برای چگونگی این است. اگر اقدامی انجام نشود، سیاره تا سال 2100 گرم خواهد شد.

کونگ گفت: «در سرتاسر جهان، استراتژی‌های رسمی برای انطباق با آب و هوا فقط بر دما متمرکز است. اما این تحقیق نشان می‌دهد که گرمای مرطوب تهدیدی بسیار بزرگ‌تر از گرمای خشک خواهد بود. دولت‌ها و سیاست‌گذاران باید اثربخشی استراتژی‌های کاهش گرما را برای سرمایه‌گذاری در برنامه‌هایی که بزرگ‌ترین خطراتی را که مردم با آن مواجه می‌شوند، ارزیابی کنند.»

ایمن ماندن در گرما

صرف نظر از اینکه کره زمین چقدر گرم می شود، محققان گفتند که مردم همیشه باید نگران گرمای شدید و رطوبت باشند – حتی زمانی که زیر محدوده های مشخص شده انسانی باقی بمانند. کنی در مطالعات اولیه روی جمعیت‌های مسن‌تر دریافت که افراد مسن استرس گرمایی و پیامدهای سلامتی مرتبط با آن را در سطوح گرما و رطوبت کمتر نسبت به جوانان تجربه می‌کنند.

Vecellio که اکنون یک محقق فوق دکترا در مرکز آب و هوای ویرجینیا دانشگاه جورج میسون است، گفت: «گرما در حال حاضر پدیده آب و هوایی است که بیشتر مردم را در ایالات متحده می کشد. مردم باید از خود و همسایگانشان – به ویژه افراد مسن و بیمار – در هنگام وقوع موج گرما مراقبت کنند.

داده‌های مورد استفاده در این مطالعه دمای مرکزی بدن را بررسی کردند، اما محققان گفتند که در طول موج گرما، افراد مشکلات سلامتی را به دلایل دیگر نیز تجربه می‌کنند. به عنوان مثال، کنی گفت که اکثر 739 نفری که در جریان موج گرمای سال 1995 شیکاگو جان خود را از دست دادند، بالای 65 سال داشتند و ترکیبی از دمای بدن بالا و مشکلات قلبی عروقی را تجربه کردند که منجر به حملات قلبی و سایر علل مرگ و میر قلبی عروقی شد.

نگاه به آینده

برای جلوگیری از افزایش دما، محققان به چندین دهه تحقیق اشاره می کنند که نشان می دهد انسان باید انتشار گازهای گلخانه ای، به ویژه دی اکسید کربن ساطع شده از سوزاندن سوخت های فسیلی را کاهش دهد. وچلیو گفت اگر تغییراتی ایجاد نشود، کشورهای با درآمد متوسط ​​و کم درآمد بیشترین آسیب را خواهند دید.

به عنوان نمونه، محققان به الحدیده، یمن، شهری بندری با بیش از 700000 نفر در دریای سرخ اشاره کردند. نتایج این مطالعه نشان داد که اگر سیاره زمین تا 4 درجه سانتیگراد گرم شود، این شهر می تواند بیش از 300 روز را انتظار داشته باشد که هر سال دما از حد تحمل انسان فراتر رود و تقریباً غیرقابل سکونت شود.

هوبر گفت: «بدترین تنش گرمایی در مناطقی اتفاق می‌افتد که ثروتمند نیستند و انتظار می‌رود در دهه‌های آینده رشد سریع جمعیت را تجربه کنند.» این درست است با وجود این واقعیت که این کشورها نسبت به کشورهای ثروتمند انتشار گازهای گلخانه ای بسیار کمتری تولید می کنند. در نتیجه، میلیاردها انسان فقیر رنج خواهند برد و بسیاری از آنها ممکن است بمیرند. اما کشورهای ثروتمند نیز از این گرما رنج خواهند برد. در جهان به هم پیوسته، همه می توانند انتظار داشته باشند که به نوعی تحت تاثیر منفی قرار گیرند.”

این تحقیق توسط کمک های مالی موسسه ملی پیری، اداره ملی هوانوردی و فضایی و بنیاد ملی علوم پشتیبانی شد.

سه درس در همکاری برای سازمان های داده محور

بر اساس یک نظرسنجی اخیر ، همکاری ناکارآمد نقش مهمی در شکست کسب و کار دارد . و در حالی که اکثر مدیران کسب و کار به طور مستقیم این را درک می کنند، این دانش، دستیابی به همکاری را آسان تر نمی کند. انبوه داده ها در سرتاسر سازمان، هماهنگی را پیچیده تر کرده است، زیرا بخش های سلف باید اطلاعات را با شرکای داخل و خارج سازمان به اشتراک بگذارند.

با مدیرانی صحبت کنید که کسب و کار خود را با موفقیت هماهنگ کرده اند، و یک جمله متداول را می شنوید: سازمان هایی با منبع مشترک حقیقت سریع تر، موثرتر و در کنترل هزینه ها بهتر هستند .

رهبران کسب‌وکار به طور فزاینده‌ای نقشه‌ها را به‌عنوان منبع حقیقتی که همه طرف‌ها را در یک صفحه قرار می‌دهد، در نظر می‌گیرند. فناوری سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) همه ذینفعان را قادر می سازد تا اطلاعات مهم را از طریق یک پلت فرم واحد به اشتراک بگذارند.

تجربه ارائه دهنده پهنای باند مستقر در بلفاست Fibrus نشان می دهد که چگونه فناوری GIS همکاری را افزایش می دهد. فیبروس پس از برنده شدن در مناقصه برقراری اتصال اینترنت به مناطق روستایی ایرلند شمالی، نیاز داشت تا یک زیرساخت بزرگ را با صدها کارمند، پیمانکار و پیمانکار فرعی هماهنگ کند و در عین حال اطلاعات دقیق را به سرمایه گذاران و رهبران دولتی گزارش کند. فناوری GIS به مرکزی برای اطلاعات و همکاری تبدیل شد.

ریاین گارسیا، مدیر ارشد GIS در فیبروس می‌گوید: «مجموعه C کامل ما قابلیت ورود به GIS را دارد. “سرمایه گذاران ما دارای لاگین و حتی سازمان های دولتی هستند که ما با آنها کار می کنیم. . . . از مرد روی زمین با بیل گرفته تا بالاترین کارمند، [آنها] همه لاگین دارند و از آنها استفاده می شود.»

GIS به Fibrus کمک کرد تا نزدیک به 6 میلیون دلار صرفه جویی کند و زمان تلف شده را تا 500 ساعت در هفته کاهش دهد. جزئیات پرونده فیبروس منحصر به فرد است، اما اصول آن می تواند توسط هر مدیر C-suite با هدف تقویت همکاری در سراسر یک سازمان، صرف نظر از صنعت، پذیرفته شود.

با نیروی متحد کننده نقشه ها و داشبوردها، فیبروس مسئولیت پذیری و شفافیت را با پیمانکاران افزایش داد، به طور موثر در سراسر پروژه ارتباط برقرار کرد و سهامداران را برای تصمیم گیری موثر توانمند ساخت.

درس همکاری شماره 1: شفافیت اطلاعات منجر به مسئولیت پذیری می شود

این یک سناریوی آشنا است: یک ایمیل برای ده ها گیرنده ارسال می شود که اطلاعات یا تصمیمی را درخواست می کنند. اگر مسئولیت به وضوح مشخص نشود، نتیجه اغلب سردرگمی و اتلاف وقت به جای همکاری است.

برای رساندن اتصالات پهن باند به 85000 خانه، فیبروس با بیش از 1000 عامل صحرایی کار کرد – پیمانکارانی که سنگرها را حفر می کردند، کابل ها را محکم می کردند، تیرها را می زدند و موارد دیگر. فناوری GIS به کانال اصلی ارتباطی مدیران و طراحان پروژه برای تبادل اطلاعات در مورد تغییرات در زمان واقعی تبدیل شد.

اگر یک قطب در طول ساخت و ساز نیاز به جابجایی داشت، شرکای طراحی تغییر را از داشبورد GIS بررسی و تأیید کردند و نیازی به ارسال پیام‌های رفت و برگشتی را از بین بردند.

Cade Wilkinson، رئیس برنامه ریزی در Fibrus می گوید: «این فقط اتلاف وقت است برای یافتن فرد مناسب برای صحبت یا جایی که اطلاعات خاصی به دنبال آن هستید. «من می‌توانم بگویم که در کسب‌وکار ما، بخش عمده‌ای از صرفه‌جویی در زمان ما از آنجا حاصل شده است.»

شفافیت همچنین در ساده‌سازی صورت‌حساب برای پیمانکاران و پیمانکاران فرعی نقش داشت. در گذشته، مدیران Fibrus ممکن بود ساعت‌ها در مورد اینکه چه کاری در چه زمانی کامل شده است و برای آن چه چیزی بپردازند، گیج می‌کردند. پس از اینکه شرکت از پیمانکاران خواست تا تمام پیشرفت ها را در GIS ثبت کنند، تاخیرها و اختلافات به میزان قابل توجهی کاهش یافت. به عنوان مثال، مدیران و پیمانکاران فیبروس می توانند روی نقشه ببینند که چند متر کابل در آن روز نصب شده است.

داده‌ها مزایای بعدی را به ارمغان می‌آورد و تخمین‌های دقیقی را برای پروژه‌های بعدی و روش‌های مدیریت کارآمدتر منابع ارائه می‌دهد.

با یک نقشه هوشمند که به عنوان رکورد شفاف پروژه عمل می کند، ذینفعان از سردرگمی که می تواند بهره وری را کاهش داده و هزینه ها را افزایش دهد، اجتناب کردند.

ویلکینسون می‌گوید: «اگر در GIS نباشد، ما به آن اعتماد نداریم.»

ریاین گارسیا، فیبروس
سه درس در همکاری برای سازمان های داده محور

ما باید کارها را کارآمدتر انجام می دادیم. ما می‌دانستیم که زمان‌بندی‌های برنامه هرگز قابل دستیابی نیستند مگر اینکه چیزی هوشمندانه‌تر وارد کنیم.

ریاین گارسیا، فیبروس

درس همکاری شماره 2: از همه سهامداران دعوت کنید

رهبران کسب و کار که همه ذینفعان را به عنوان همکار در نظر می گیرند و نظرات خود را در برنامه ریزی و تحویل پروژه لحاظ می کنند، می توانند خدمات را به سطح بعدی برسانند.

از آنجایی که فیبروس مسیری را برای ارائه اینترنت پرسرعت به ده‌ها هزار خانه از طریق کابل‌های فیبر نوری ترسیم کرد، برنامه‌ریزان شرکت برای آگاهی از مالکان دارایی که تحت تأثیر زیرساخت‌های باند پهن جدید قرار می‌گیرند از GIS استفاده کردند.

با استفاده از نرم افزار مکان یابی، برنامه ریزان اطلاعات مهمی مانند ترجیح ساکنان برای تاسیسات زیرزمینی به جای قطب ها را ثبت کردند. با آن داده‌هایی که در مرکز پروژه مرکزی ذخیره می‌شوند، فیبروس از ابتدای ساخت‌وساز تا مرحله عملیات، صدایی به مشتریان داد.

پس از امضای قراردادی مبنی بر شروع ساخت و ساز در یک قطعه زمین، قرارداد عکس گرفته شد و در GIS بارگذاری شد. پیمانکاران تغییر رنگ ملک را روی نقشه دیجیتالی مشاهده کردند که نشان می‌دهد کار می‌تواند آغاز شود. مدیران سایت و دیگران از نقشه برای پیمایش به محل کار و یافتن اطلاعات تماس برای مالکان استفاده کردند.

ویلکینسون می‌گوید: «این قابلیت دید را برای همه فراهم می‌کند.

به‌روزرسانی‌های وضعیت همچنین زمینه را برای سرمایه‌گذاران و حامیان دولتی مانند Building Digital UK و وزارت اقتصاد فراهم کرد.

با استفاده از GIS به عنوان یک مرکز برای داده ها از ابتدا، شرکت ها می توانند از عوارض و تاخیرهای ناشی از شکاف های اطلاعاتی جلوگیری کنند.

درس همکاری شماره 3: داشبوردهای مشترک، اقدام را تقویت می کنند

تلاش‌های همکاری اغلب توسط اطلاعات مخفی شده یا بخش‌هایی که نمی‌توانند به طور مؤثر ارتباط برقرار کنند، به دلیل تکیه بر فناوری‌های مختلف، متوقف می‌شوند. فیبروس نشان داد که GIS می‌تواند همه ذینفعان را با دسترسی بیشتر به داده‌های متفاوت توانمند کند.

داشبوردهای GIS این شرکت به رهبران پروژه این امکان را می دهد تا در یک نگاه موقعیت قطب ها یا طول کابل نصب شده در مکان های خاص را ارزیابی کنند. تیم های انطباق با بررسی داده هایی که ناظران سایت آپلود کرده بودند، شبکه را ممیزی کردند، در حالی که مشاوران حقوقی محل مجوزهای معوق را مشخص کردند.

داشبورد همچنین تصمیمات استراتژیک را در بالاترین سطوح شرکت اطلاع رسانی می کرد. هنگامی که یک تیم Fibrus لیستی از شهرهایی که شرکت ممکن است خدمات خود را در آنجا گسترش دهد ایجاد کرد، Wilkinson صفحه گسترده را به نقشه تبدیل کرد. نمای جغرافیایی یک بررسی واقعیت بود و نشان می داد که نمی توان به شهرهای خاصی دسترسی مقرون به صرفه داشت.

با عملیاتی شدن شبکه پهن باند در حال حاضر، فناوری GIS یک پورتال پرس و جو مشتری را تقویت می کند که به حل بیش از 1000 پرونده در کمتر از یک سال کمک کرده است. هنگامی که یک مشتری مشکلی مانند کابل‌های قطع شده یا یک قطب کج را گزارش می‌کند، نماینده مرکز تماس درخواست را در GIS ثبت می‌کند و می‌بیند که کدام تیم منطقه‌ای می‌تواند کارآمدتر آن را مدیریت کند. یک ایمیل خودکار به آن بخش ارسال می شود.

پس از حل مشکل، ایمیل خودکار دیگری به مدیران مرکز تماس می‌رسد که می‌توانند به‌روزرسانی را روی نقشه بررسی کنند و به مشتری اطلاع دهند که مشکل حل شده است. بدون بهره وری ارائه شده توسط GIS، چنین مواردی احتمالاً برای حل و فصل بسیار بیشتر طول می کشد.

مطالعه موردی در همکاری

هنگامی که صحبت از بهبود همکاری می شود، یک سیستم متمرکز برای ذخیره، به اشتراک گذاری و تجزیه و تحلیل اطلاعات می تواند بر بسیاری از چالش های تجاری غلبه کند. در زمینه‌های مختلف از امنیت شرکتی گرفته تا کشاورزی ، GIS با متحد کردن داده‌ها و ارائه بینش به تصمیم‌گیرندگان متعدد، همکاری داخلی و خارجی را هدایت می‌کند. مدیران به طور فزاینده ای همکاری را برای دستیابی به کارایی و بهره وری ضروری می بینند – و GIS را به عنوان یک فناوری کلیدی که به آن قدرت می دهد.

در صورتی که انتشار گازهای گلخانه ای کاهش نیابد، پنجره ای برای جلوگیری از گرم شدن 1.5 درجه سانتی گراد قبل از سال 2030 بسته می شود.

بر اساس مطالعه ای که توسط محققان کالج امپریال لندن انجام شده است، بدون کاهش سریع انتشار گاز گلخانه ای دی اکسید کربن، جهان تا قبل از سال 2030 50 درصد احتمال دارد که در دمای 1.5 درجه سانتیگراد قرار بگیرد.

این مطالعه که امروز در Nature Climate Change منتشر شد ، به‌روزترین و جامع‌ترین تحلیل از بودجه جهانی کربن است. بودجه کربن تخمینی از میزان انتشار دی اکسید کربن است که می تواند منتشر شود در حالی که گرمایش جهانی را زیر محدوده دمایی خاص نگه می دارد.

توافق پاریس با هدف محدود کردن افزایش دمای جهانی به زیر 2 درجه سانتیگراد بالاتر از سطح قبل از صنعتی شدن و پیگیری تلاشها برای محدود کردن آن به 1.5 درجه سانتیگراد است. بودجه کربن باقیمانده معمولاً برای ارزیابی پیشرفت جهانی در برابر این اهداف استفاده می شود.

مطالعه جدید تخمین می زند که برای 50 درصد احتمال محدود کردن گرمایش به 1.5 درجه سانتی گراد، کمتر از 250 گیگا تن دی اکسید کربن در بودجه جهانی کربن باقی مانده است.

محققان هشدار می دهند که اگر میزان انتشار دی اکسید کربن در سال 2022 در حدود 40 گیگا تن در سال باقی بماند، بودجه کربن تا حدود سال 2029 تمام خواهد شد و جهان را متعهد به گرم شدن 1.5 درجه سانتی گراد بالاتر از سطح قبل از صنعتی شدن می کند.

این یافته به این معنی است که بودجه کمتر از محاسبه قبلی است و از سال 2020 به دلیل افزایش مداوم انتشار گازهای گلخانه ای جهانی که عمدتاً ناشی از سوزاندن سوخت های فسیلی و همچنین برآورد بهبود یافته اثر خنک کننده ذرات معلق در هوا است، تقریباً به نصف کاهش یافته است. در سطح جهان به دلیل اقداماتی برای بهبود کیفیت هوا و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای کاهش می یابد.

دکتر رابین لامبول، محقق مرکز سیاست‌های زیست‌محیطی در امپریال کالج لندن و نویسنده اصلی این مطالعه، گفت: «یافته‌های ما آنچه را که قبلاً می‌دانیم تأیید می‌کند – ما تقریباً به اندازه کافی برای حفظ گرمایش زیر 1.5 درجه انجام نمی‌دهیم. سی.

“بودجه باقیمانده اکنون آنقدر ناچیز است که تغییرات جزئی در درک ما از جهان می تواند منجر به تغییرات متناسب بزرگ در بودجه شود. با این حال، برآوردها نشان می دهد که کمتر از یک دهه انتشار گازهای گلخانه ای در سطوح فعلی وجود دارد.”

“عدم پیشرفت در کاهش انتشار گازهای گلخانه ای به این معنی است که ما می توانیم هر چه بیشتر مطمئن باشیم که پنجره حفظ گرمایش به سطوح ایمن به سرعت در حال بسته شدن است.”

دکتر Joeri Rogelj، مدیر تحقیقات در موسسه Grantham و پروفسور علوم و سیاست آب و هوا در مرکز سیاست های محیطی در امپریال کالج لندن، گفت: “این به روز رسانی بودجه کربن هم انتظار می رود و هم کاملاً با آخرین گزارش آب و هوا سازمان ملل سازگار است.

«این گزارش از سال 2021 قبلاً نشان می‌دهد که از هر سه احتمال وجود دارد که بودجه کربن باقی‌مانده برای 1.5 درجه سانتی‌گراد به اندازه‌ای باشد که مطالعه ما اکنون گزارش می‌کند.

این نشان می‌دهد که صرفاً به تخمین‌های مرکزی نگاه نمی‌کنیم، بلکه عدم قطعیت پیرامون آنها را نیز در نظر می‌گیریم.»

در صورتی که انتشار گازهای گلخانه ای کاهش نیابد، پنجره ای برای جلوگیری از گرم شدن 1.5 درجه سانتی گراد قبل از سال 2030 بسته می شود.

این مطالعه همچنین نشان داد که بودجه کربن برای 50 درصد احتمال محدود کردن گرمایش به 2 درجه سانتیگراد تقریباً 1200 گیگا تن است، به این معنی که اگر انتشار دی اکسید کربن در سطوح فعلی ادامه یابد، بودجه مرکزی 2 درجه سانتیگراد تا سال 2046 تمام خواهد شد.

عدم قطعیت زیادی در محاسبه بودجه کربن باقیمانده وجود داشته است، به دلیل تأثیر عوامل دیگر، از جمله گرم شدن گازهای دیگر به غیر از دی اکسید کربن و اثرات مداوم انتشار گازهای گلخانه ای که در مدل ها لحاظ نشده است.

این تحقیق جدید از مجموعه داده‌های به‌روز شده و مدل‌سازی آب و هوایی بهبود یافته در مقایسه با سایر تخمین‌های اخیر که در ژوئن منتشر شد، استفاده کرد و این عدم قطعیت‌ها و افزایش اطمینان در مورد تخمین‌های بودجه کربن باقی‌مانده را نشان داد.

روش تقویت شده همچنین بینش جدیدی در مورد اهمیت پاسخ های بالقوه سیستم آب و هوا برای دستیابی به صفر خالص ارائه می دهد.

«صفر خالص» به دستیابی به تعادل کلی بین انتشار جهانی تولید شده و انتشارات حذف شده از جو اشاره دارد.

با توجه به نتایج مدل‌سازی در این مطالعه، هنوز عدم قطعیت‌های زیادی در نحوه پاسخگویی بخش‌های مختلف سیستم آب و هوایی در سال‌های درست قبل از رسیدن به صفر خالص وجود دارد.

این احتمال وجود دارد که آب و هوا به دلیل اثراتی مانند ذوب شدن یخ، آزاد شدن متان و تغییرات در گردش اقیانوس ها به گرم شدن ادامه دهد.

با این حال، غرق‌های کربن مانند افزایش رشد پوشش گیاهی نیز می‌توانند مقادیر زیادی دی اکسید کربن را جذب کنند که منجر به سرد شدن دمای جهانی قبل از رسیدن به صفر خالص می‌شود.

دکتر لامبول می گوید این عدم قطعیت ها نیاز فوری به کاهش سریع انتشار گازهای گلخانه ای را بیشتر نشان می دهد. در این مرحله، بهترین حدس ما این است که پس از رسیدن به صفر خالص، گرم شدن و سرد شدن متضاد تقریباً یکدیگر را خنثی می کنند.

با این حال، تنها زمانی که انتشار گازهای گلخانه‌ای را کاهش دهیم و به صفر خالص نزدیک‌تر شویم، می‌توانیم ببینیم تنظیمات طولانی‌مدت گرمایش و سرمایش چگونه خواهد بود.

“هر کسری از درجه گرم شدن، زندگی را برای مردم و اکوسیستم ها سخت تر می کند. این مطالعه هشدار دیگری از سوی جامعه علمی است. اکنون این وظیفه دولت هاست که اقدام کنند.”

مطالعه جدید نشان می‌دهد که انسان‌ها در مقیاس جهانی «چرخه نمک» طبیعی را مختل می‌کنند

یک مقاله جدید نشان می‌دهد که فعالیت‌های انسانی باعث شورتر شدن هوا، خاک و آب شیرین زمین می‌شود که در صورت ادامه روند فعلی می‌تواند یک «تهدید وجودی» باشد. فرآیندهای زمین‌شناسی و هیدرولوژیکی نمک‌ها را در طول زمان به سطح زمین می‌آورند، اما فعالیت‌های انسانی مانند استخراج معادن و توسعه زمین به سرعت این «چرخه نمک» طبیعی را تسریع می‌کنند.

مطالعه جدید نشان می‌دهد که انسان‌ها در مقیاس جهانی «چرخه نمک» طبیعی را مختل می‌کنند

فرآیندهای زمین‌شناسی و هیدرولوژیکی نمک‌ها را در طول زمان به سطح زمین می‌آورند، اما فعالیت‌های انسانی مانند استخراج معادن و توسعه زمین به سرعت چرخه طبیعی نمک را تسریع می‌کنند. کشاورزی، ساخت‌وساز، تصفیه آب و جاده‌ها و سایر فعالیت‌های صنعتی نیز می‌توانند شور شدن را تشدید کنند که به تنوع زیستی آسیب می‌رساند و در موارد شدید آب آشامیدنی را ناامن می‌کند.

کاوشال که قرار ملاقات مشترکی در مرکز بین رشته‌ای علوم سیستم زمین UMD دارد، گفت: «اگر سیاره را به عنوان یک موجود زنده در نظر می‌گیرید، وقتی نمک زیادی انباشته می‌کنید، می‌تواند بر عملکرد اندام‌های حیاتی یا اکوسیستم‌ها تأثیر بگذارد. حذف نمک از آب انرژی بر و پرهزینه است و محصول جانبی آب نمکی که در نهایت با آن مواجه می شوید شورتر از آب اقیانوس است و به راحتی قابل دفع نیست.

کاوشال و همکارانش این اختلالات را به عنوان یک “چرخه نمک انسانی” توصیف کردند که برای اولین بار ثابت کرد که انسان بر غلظت و چرخه نمک در مقیاس جهانی و بهم پیوسته تاثیر می گذارد.

ژن لیکنز، یکی از نویسندگان این مطالعه، بوم شناس در دانشگاه کانکتیکات و موسسه کری، گفت: “بیست سال پیش، همه چیزهایی که داشتیم مطالعات موردی بود. می توان گفت که آب های سطحی اینجا در نیویورک یا در منبع آب آشامیدنی بالتیمور شور بودند.” مطالعات اکوسیستم ما اکنون نشان می‌دهیم که چرخه‌ای است – از اعماق زمین تا جو – که به طور قابل توجهی توسط فعالیت‌های انسانی مختل شده است.

مطالعه جدید انواع یون‌های نمک را که در زیر زمین و در آب‌های سطحی یافت می‌شوند، در نظر گرفت. نمک ها ترکیباتی با کاتیون های دارای بار مثبت و آنیون های دارای بار منفی هستند که برخی از فراوان ترین آنها یون های کلسیم، منیزیم، پتاسیم و سولفات است.

کاوشال گفت: «وقتی مردم به نمک فکر می‌کنند، معمولاً به کلرید سدیم فکر می‌کنند، اما کار ما در طول سال‌ها نشان داده است که سایر نمک‌ها از جمله نمک‌های مربوط به سنگ آهک، گچ و سولفات کلسیم را مختل کرده‌ایم.»

وقتی این یون ها در دوزهای بالاتر از محل خارج شوند، می توانند مشکلات زیست محیطی ایجاد کنند. کاوشال و همکارانش نشان دادند که شوری ناشی از انسان تقریباً 2.5 میلیارد هکتار از خاک را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار داده است – منطقه ای به اندازه ایالات متحده. یون‌های نمک نیز در جریان‌ها و رودخانه‌ها طی 50 سال گذشته افزایش یافته است که همزمان با افزایش استفاده و تولید جهانی نمک‌ها بوده است.

نمک حتی در هوا نفوذ کرده است. در برخی مناطق، دریاچه ها در حال خشک شدن هستند و توده هایی از گرد و غبار شور را به جو می فرستند. در مناطقی که برف می‌بارد، نمک‌های جاده می‌توانند ذرات معلق سدیم و کلرید ایجاد کنند.

شوری نیز با اثرات “آبشاری” همراه است. به عنوان مثال، گرد و غبار شور می تواند آب شدن برف را تسریع کند و به جوامعی آسیب برساند – به ویژه در غرب ایالات متحده – که برای تامین آب خود به برف متکی هستند. یون های نمک به دلیل ساختارشان می توانند به آلاینده های موجود در خاک و رسوبات متصل شوند و “کوکتل های شیمیایی” را تشکیل دهند که در محیط گردش می کنند و اثرات مضری دارند.

کاوشال گفت: نمک شعاع یونی کمی دارد و می تواند به راحتی بین ذرات خاک فرو رود. در واقع، نمک های جاده از شکل گیری کریستال های یخ جلوگیری می کنند.

نمک‌های جاده‌ای تأثیر بزرگی در ایالات متحده دارند که هر ساله 44 میلیارد پوند عامل یخ‌زدایی را تولید می‌کند. نمک‌های جاده‌ای 44 درصد از نمک مصرفی ایالات متحده را بین سال‌های 2013 و 2017 تشکیل می‌دهند و 13.9 درصد از کل مواد جامد محلول وارد شده به رودخانه‌ها در سراسر کشور را تشکیل می‌دهند. به گفته کاوشال و همکارانش، این می تواند باعث غلظت “قابل توجه” نمک در حوزه های آبخیز شود.

برای جلوگیری از غرق شدن آبراه‌های ایالات متحده در سال‌های آینده، کاوشال سیاست‌هایی را توصیه کرد که نمک‌های جاده‌ای را محدود می‌کنند یا جایگزین‌ها را تشویق می‌کنند. واشنگتن دی سی و چندین شهر دیگر ایالات متحده درمان جاده های سردسیر را با آب چغندر آغاز کرده اند که همین اثر را دارد اما حاوی نمک بسیار کمتری است.

کاوشال گفت که سنجیدن خطرات کوتاه مدت و بلندمدت نمک های جاده ای که نقش مهمی در ایمنی عمومی ایفا می کند اما می تواند کیفیت آب را نیز کاهش دهد، اهمیت فزاینده ای پیدا می کند.

کاوشال گفت: “خطر کوتاه مدت آسیب وجود دارد، که جدی است و ما مطمئناً باید به آن فکر کنیم، اما خطر طولانی مدت مشکلات سلامتی مرتبط با نمک بیش از حد در آب ما نیز وجود دارد.” “این در مورد یافتن تعادل مناسب است.”

نویسندگان این مطالعه همچنین خواستار ایجاد یک “مرز سیاره ای برای استفاده ایمن و پایدار از نمک” شدند، به همان صورتی که سطح دی اکسید کربن با یک مرز سیاره ای برای محدود کردن تغییرات آب و هوایی مرتبط است. کاوشال گفت که اگرچه از نظر تئوری تنظیم و کنترل سطح نمک امکان پذیر است، اما با چالش های منحصر به فردی همراه است.

کاوشال گفت: «این یک موضوع بسیار پیچیده است زیرا نمک در ایالات متحده آلاینده اولیه آب آشامیدنی محسوب نمی شود، بنابراین تنظیم آن کار بزرگی خواهد بود. “اما آیا فکر می کنم این ماده ای است که در محیط زیست به سطوح مضر افزایش می یابد؟ بله.”

هیچ مدرک علمی برای رفتارهای شناختی پیشرفته و نمادگرایی توسط همونالدی وجود ندارد

یک مطالعه جدید ادعاهایی را مطرح کرده است که همونالدی ، یک انسان کوچک مغز که قدمت آن بین 335 تا 241،000 سال پیش است، عمداً مردگان خود را دفن کرده و هنر صخره‌ای را در غار ستاره‌های در حال ظهور، آفریقای جنوبی تولید کرده است.

هیچ مدرک علمی برای رفتارهای شناختی پیشرفته و نمادگرایی توسط همونالدی وجود ندارد

سه مقاله پیش‌چاپ که امسال در eLife منتشر شد ، نشان می‌دهد که کاوش‌های اخیر در سیستم غار ستاره‌ای در حال افزایش شواهدی از حداقل سه ویژگی تدفین، دو مورد در اتاق Dinaledi و سومی در حفره Hill Antechamber ارائه می‌دهد.

مقالات ادعا می‌کردند که این ویژگی‌ها نشان‌دهنده اولیه‌ترین شواهد دفن عمدی توسط یک گونه هومینین است و همونالدی راه‌های تاریک را با استفاده از آتش روشن می‌کرد و عمدا اجساد حداقل سه نفر را در اعماق سیستم غار ستاره‌ای در حال ظهور حمل می‌کرد، گودال‌هایی را حفر می‌کرد، اجساد را به جای می‌گذاشت. داخل گودال ها و اجساد را با رسوبات پوشانده بود.

همچنین ادعا شد که ویژگی Hill Antechamber حاوی یک ابزار سنگی در نزدیکی دست انسان است.

با این حال، گروهی از متخصصان با تخصص در انسان شناسی بیولوژیکی، باستان شناسی، زمین شناسی، و هنر صخره ای، اکنون در اولین نقد بررسی شده منتشر شده در مجله تکامل انسان (JHE) خواستار کاوش عمیق تر در علم پشت یافته ها شده اند. ).

پروفسور مایکل پتراگلیا از مرکز تحقیقات استرالیایی تکامل انسان دانشگاه گریفیث، پروفسور اندی هریس از دانشگاه لاتروب، ماریا مارتینون تورس از مرکز تحقیقات ملی تکامل انسان در اسپانیا و دیگو گاراته از دانشگاه کانتابریا در اسپانیا در نویسندگی این مقاله مشارکت داشتند. -مقاله بررسی شده

تیم تحقیقاتی به این نتیجه رسیدند که شواهد ارائه شده تا کنون به اندازه کافی قانع کننده نبودند که از دفن عمدی مردگان توسط هومو نالدی حمایت کند و همچنین حکاکی های ادعایی را آنها انجام نداده اند.

پروفسور مارتینون می گوید: “ما واقعاً قبل از اینکه بتوانیم عوامل طبیعی و فرآیندهای پس از رسوب گذاری مسئول تجمع اجسام/اعضای بدن و اثبات حفاری عمدی و پرکردن گودال ها توسط همونالدی باشند، به مستندات اضافی و تجزیه و تحلیل های علمی نیاز داریم.” -تورس گفت.

همچنین پروفسور پتراگلیا افزود: متأسفانه احتمال مشخصی وجود دارد که مصنوعات سنگی در کنار دست هومینین یک ژئوفکت باشد و محصول پوسته پوسته شدن ابزار سنگی توسط همونالدی نباشد.

پروفسور هریس گفت: “هیچ مدرکی مبنی بر اینکه همونالدی در غار آتش روشن کرده است، وجود ندارد، مکان های مدفون ادعا شده می تواند فقط از رنگ آمیزی منگنز باشد و زغال چوب درون غار باید تاریخ گذاری شود. زغال چوب ناشی از آتش های طبیعی در غارها غیر معمول نیست.”

دکتر گارات می‌گوید: «تحلیل‌های دقیقی نیز لازم است تا نشان دهد که به اصطلاح «حکاکی‌ها» در واقع نشانه‌هایی ساخته‌شده توسط انسان هستند، زیرا علائمی مانند این‌ها را می‌توان به‌عنوان محصول هوازدگی طبیعی یا پنجه‌های حیوانات تولید کرد.

تفسیر JHE همچنین بینشی مختصر در مورد وضعیت این رشته در رابطه با اهمیت ارتباطات اجتماعی مسئولانه و چالش‌های ناشی از مدل‌های جدید انتشار علمی ارائه می‌دهد.

غواصی عمیق در افزایش سطح دریا: مدل سازی جدید پیش بینی های بهتری در مورد ذوب ورقه یخ قطب جنوب ارائه می دهد

یک تیم بین‌المللی از محققان با استفاده از سوابق تاریخی از سراسر استرالیا، دقیق‌ترین پیش‌بینی تا به امروز را از ذوب یخ‌های گذشته قطب جنوب ارائه کرده‌اند که پیش‌بینی واقعی‌تری از افزایش سطح دریا در آینده ارائه می‌دهد.

ورقه یخی قطب جنوب بزرگترین بلوک یخی روی زمین است که بیش از 30 میلیون کیلومتر مکعب آب دارد.

از این رو، ذوب شدن آن می تواند تأثیر مخربی بر سطح دریاها در آینده داشته باشد.

تیم تحقیقاتی، از جمله دکتر مارک هاگارد از دانشگاه ملی استرالیا، برای اینکه بفهمند این تأثیر چقدر می تواند بزرگ باشد، به گذشته روی آوردند.

دکتر هاگارد گفت: «اگر می‌خواهیم بدانیم در 100 سال آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، باید یک مدل دقیق برای واکنش صفحات یخی به تغییرات آب و هوایی داشته باشیم.

«پیش‌بینی‌های قبلی در مورد سهم قطب جنوب در افزایش میانگین سطح آب دریاها تا سال 2100 بین 20 تا 52 سانتی‌متر بود. اما با دریافت ایده‌ای بهتر از سطح دریاها در دوران اواسط پلیوسن، مطالعه ما این تخمین را بین 5 تا 9 سانتی‌متر کاهش می‌دهد.

دوره پلیوسن میانی 3 میلیون سال پیش بهترین معادل شرایط مورد انتظار در قرن آینده از نظر سطح CO 2 و دما است.

دکتر هوگارد گفت که تعیین دقیق سطح دریا در این دوره می تواند به آشکار شدن نحوه رفتار ورقه یخی قطب جنوب در گذشته و در نتیجه نحوه رفتار آن در آینده کمک کند.

برای تعیین سطح تاریخی دریا، محققان ابتدا به سوابق زمین شناسی استرالیا نگاه کردند تا مرجان های فسیل شده و دیگر نشانگرهای سطح دریا را پیدا کنند که نشان می دهد خط ساحلی در گذشته چقدر بلند بوده است.

دکتر هاگارد گفت: “این روش کاملی نیست زیرا نشانگرهای فسیلی نه تنها تحت تاثیر حرکت دریا، بلکه حرکت خشکی نیز قرار می گیرند.”

طی میلیون‌ها سال، صفحات تکتونیکی زمین در فرآیندی به نام توپوگرافی پویا به سمت بالا و پایین حرکت می‌کنند.

دکتر “اگر امروز در خط ساحلی استرالیا بایستید و ببینید که سطح دریای ما در حال افزایش است، ممکن است یکی از این دو مورد باشد: سطح دریا واقعاً بالا می‌آید یا می‌تواند زمینی باشد که در آن ایستاده‌اید.” هوگارد گفت.

“برای اولین بار، ما این حرکات بالا و پایین را در سراسر یک قاره تصحیح کرده ایم، بنابراین می توانیم ببینیم که نشانگرهای سطح دریا واقعا کجا قرار دارند.”

تخمین‌های قبلی سطح دریا در اواسط پلیوسن بین شش تا 60 متر بالاتر از سطح دریای فعلی در استرالیا بود.

اکنون، می توان آن را با دقت بیشتری در ارتفاع 16 متری سنجاق کرد و ورقه یخی قطب جنوب احتمالاً 9.8 متر ارتفاع دارد.

دکتر هاگارد صحت این پیش بینی ها را مدیون پیشرفت های قابل توجه علم در 10 سال گذشته دانست.

او گفت: «به لطف مدل‌های بهتر، بهبود در قدرت محاسباتی و درک بیشتر فرآیندهای زمین‌شناسی، توانایی ما برای ترسیم حرکت صفحات تکتونیکی بر روی گوشته متحول شده است.

غواصی عمیق در افزایش سطح دریا: مدل سازی جدید پیش بینی های بهتری در مورد ذوب ورقه یخ قطب جنوب ارائه می دهد

“در حال حاضر، این احتمالا بهترین بازسازی است که ما انجام داده ایم.”

کاهش این عدم قطعیت امکان مدل سازی دقیق تر از افزایش سطح آب دریاها را در آینده فراهم می کند.

در حالی که سهم کمتر تخمین زده شده توسط ورقه یخی قطب جنوب خبر خوبی است، محققان خاطرنشان می کنند که هنوز کارهای زیادی برای انجام وجود دارد.

دکتر هاگارد گفت: «اگر در کشور جزیره‌ای اقیانوس آرام مانند تووالو زندگی می‌کنید که بالاترین نقطه ارتفاع آن تنها 4.6 متر است، تغییرات جزئی در سطح پایه دریا می‌تواند اثرات مخربی در هنگام وقوع فاجعه‌هایی مانند طوفان‌ها یا طوفان‌ها داشته باشد.

حصول اطمینان از داشتن مدل‌های دقیق‌تر می‌تواند به بهبود سیاست‌ها کمک کند، به‌ویژه زمانی که به جوامع ساحلی و پست‌تر نگاه می‌کنیم که می‌توانند تنها با چند سانتی‌متر تغییر سطح دریا تحت تأثیر قرار گیرند.»

تحقیقات نشان می دهد که نئاندرتال ها اولین هنرمندان جهان بودند

تحقیقات اخیر نشان داده است که حکاکی در غاری در لاروش کوتار (فرانسه) که هزاران سال است مهر و موم شده است، در واقع توسط نئاندرتال ها ساخته شده است. این تحقیق توسط باستان شناس بازل Dorota Wojtczak به همراه تیمی از محققان از فرانسه و دانمارک انجام شد که یافته های آنها نشان می دهد که نئاندرتال ها در واقع اولین انسان هایی بودند که از هنر قدردانی می کردند.

زمانی که باستان شناس فرانسوی ژان کلود مارکه برای اولین بار در سال 1974 وارد غار لاروش کوتار در دره لوار شد، مشکوک شد که خطوط ریز روی دیوار می تواند منشأ انسانی داشته باشد.

او همچنین خراش‌ها و سایر قطعات روتوش شده معروف به مصنوعات سنگی موسترین را پیدا کرد که نشان می‌داد این غار توسط نئاندرتال‌ها استفاده شده است.

آیا آثار روی دیوار نشانی از فعالیت هنری اولیه نئاندرتال ها بود؟

طرح این سوال احتمال شکستن اجماع آن زمان را افزایش داد، که تا حد زیادی فرض می شد انسان نئاندرتالنسی فاقد هر گونه توانایی شناختی بالاتری است.

مارکت از ترس اینکه نتواند شواهد علمی کافی برای اثبات فرضیه خود ارائه کند، غار را برای تقریبا 40 سال دست نخورده ترک کرد.

علائم روی دیوار که توسط دست انسان ایجاد می شود

او به همراه یک تیم بین المللی در سال 2016 تلاش دیگری انجام داد.

این بار دکتر Dorota Wojtczak از علوم یکپارچه ماقبل تاریخ و باستان شناسی (IPAS) در دپارتمان علوم محیطی دانشگاه بازل، که متخصص در تجزیه و تحلیل استفاده-پوشش باستان شناسی است، همراه او بود.

Wojtczak در دفتر خود در IPAS توضیح می دهد: “وظیفه ما استفاده از روش های مدرن برای اثبات منشاء انسانی این حکاکی های دیواری بود.”

محققان اخیرا یافته های خود را در مجله PLoS ONE منتشر کردند .

ابتدا با عکس‌ها و طراحی‌ها و سپس با اسکنر سه‌بعدی، آثار موجود در سنگ توف دیوار غار به‌دقت ثبت شد.

ووتچاک در آزمایشگاه خود در بازل، این نمونه های غار را با توفی که به صورت آزمایشی با ابزارهای چوبی، استخوانی و سنگی و همچنین با دستانش کار کرده بود، مقایسه کرد.

Wojtczak می گوید: «این تحقیق به وضوح نشان داد که آثار غار با ابزار ساخته نشده اند، بلکه با خراشیدن با انگشتان انسان ساخته شده اند.

غار بیش از 50000 سال مهر و موم شده است

در همان زمان، بررسی رسوبات غار توسط محققان دانمارکی نشان داد که غار باید توسط بقایای گل از Loire و رسوبات خاک برای بیش از 50000 سال قبل از کشف مجدد مهر و موم شده باشد.

این سیستم غار La Roche-Cotard را به یک مکان بسیار خاص تبدیل می کند – یک “کپسول زمان” واقعی. Wojtczak می گوید: «در این زمان، 50000 سال پیش، هیچ انسان مدرنی در اروپا وجود نداشت و فقط نئاندرتال ها بود.

تحقیقات نشان می دهد که نئاندرتال ها اولین هنرمندان جهان بودند

بنابراین، آثار و نشانه‌های دیوار فقط می‌توانند از این انسان‌های اولیه باشند.

در حالی که اشکال هندسی واضح با خطوط موازی و مثلثی نشان می دهد که این علائم به طور تصادفی روی دیوار خط خطی نشده اند، محقق نمی داند آنها چه چیزی را نشان می دهند.

او می‌گوید: «اما آنها فقط می‌توانست توسط کسی ساخته شود که با برنامه‌ریزی و درک پیش رفته باشد.

و اینکه آیا این «هنر» به این صورت بوده یا نوعی ثبت و ضبط بوده، موضوع تفسیر است.

La Roche-Cotard یافته های بیشتری را نوید می دهد

این غار اسرار باستان شناسی بسیاری را در خود جای داده است. ژان کلود مارکه همچنین در سال 1976 شیئی را پیدا کرد که شبیه صورت انسان یا حیوان است و تحلیل استفاده و لباس توسط ووتچاک نشان می دهد که این شی نیز ساخته دست انسان است.

به نظر می رسد یکی دیگر از اشیاء غار یک چراغ نفتی کوچک باشد.

Wojtczak توضیح می دهد: “متخصصان در حال حاضر در حال بررسی هستند که آیا این شی حاوی رنگدانه ها یا مواد دوده ای است که می تواند به شناسایی نوع سوخت مورد استفاده در آن زمان کمک کند.”

اتاق La Roche-Cotard که تاکنون کاوش شده است تنها بخشی از کل سیستم غار است.

محقق امیدوار است که بینش بیشتری در مورد فعالیت‌های نئاندرتال‌ها به‌ویژه از اتاق 4 به دست آورد که هنوز عمدتاً توسط رسوب پوشیده شده است.

Wojtczak متقاعد شده است که هر تحقیقی به از بین بردن اجماع سنتی نئاندرتال ها به عنوان انسان هایی از نظر ذهنی پایین تر کمک می کند و این تصور را که آنها بیشتر شبیه پسرعموهای انسان های مدرن هستند تقویت می کند.

او با پوزخند می افزاید: «آنها می توانستند صحبت کنند و احتمالاً حتی آواز هم می خواندند.

Dorota Wojtczak تحقیقات خود را در مورد زندگی نئاندرتال ها در La Roche-Cotard همراه با دانش آموزان خود از برنامه مدرک پیش از تاریخ و علوم باستان شناسی ادامه خواهد داد.

فوران عظیم 2022 سطح لایه اوزون را کاهش داد

 2022 در اقیانوس آرام جنوبی فوران کرد، موج شوکی در سراسر جهان ایجاد کرد و باعث ایجاد سونامی در تونگا، فیجی، نیوزلند، ژاپن، شیلی، پرو و ​​ایالات متحده شد. . طبق مطالعه اخیر منتشر شده در Proceedings of the National ، همچنین شیمی و دینامیک استراتوسفر را در سال بعد از فوران تغییر داد و منجر به تلفات بی‌سابقه‌ای در لایه اوزون تا 7 درصد در مناطق وسیعی از نیمکره جنوبی شد. آکادمی علوم (PNAS) از دانشکده مهندسی و علوم کاربردی هاروارد جان A. Paulson (SEAS) و دانشگاه مریلند.

بر اساس این تحقیقات، این تغییرات جوی، مقدار زیادی بخار آبی بود که توسط آتشفشان زیر دریا به استراتوسفر تزریق می شد.

محل استراتوسفر تقریباً 8 تا 30 مایل بالاتر از سطح زمین است و جایی است که لایه محافظ اوزون در آن قرار دارد.

دیوید ویلموث، پروژه‌ای گفت: فوران هونگا تونگا-هونگا هااپای واقعاً خارق‌العاده بود، زیرا حدود 300 میلیارد پوند آب به استراتوسفر خشک معمولی تزریق کرد، که فقط یک مقدار کاملاً باورنکردنی آب از یک رویداد واحد است. دانشمند در SEAS و اولین نویسنده مقاله.

راس سالاویچ، استاد مرکز بین رشته‌ای علوم سیستم زمین دانشگاه مریلند و یکی از نویسندگان این مطالعه، گفت: «این فوران ما را در قلمروی ناشناخته قرار داد.

ما هرگز در تاریخ رکوردهای ماهواره ای ندیده ایم که این مقدار بخار آب به اتمسفر تزریق شود و مقاله ما اولین مقاله ای است که به پیامدهای پایین دستی در مناطق وسیعی از هر دو نیمکره در ماه های پس از فوران با استفاده از داده های ماهواره ای و یک مدل جهانی.”

فوران هونگا تونگا-هونگا هااپای بزرگترین انفجاری است که تاکنون در جو ثبت شده است.

فوران ذرات معلق در هوا و گازها را به عمق استراتوسفر پرتاب کرد.

برخی از مواد به مزوسفر پایینی، بیش از 30 مایل بالاتر از سطح زمین، ارتفاعاتی که هرگز از فوران آتشفشانی ثبت نشده است، رسیدند.

مطالعات قبلی نشان داد که این فوران باعث افزایش 10 درصدی بخار آب در استراتوسفر در سراسر جهان شده است و غلظت آن در برخی از مناطق نیمکره جنوبی حتی بیشتر است.

ویلموث، سالاویچ و بقیه تیم تحقیقاتی از داده‌های مایکروویو Limb Sounder (MLS) در ماهواره ناسا آئورا استفاده کردند تا نه تنها نحوه حرکت بخار آب در سراسر جهان را ردیابی کنند، بلکه دما و سطوح مونوکسید کلر (ClO) را نیز بررسی کنند. ازن (O 3 )، اسید نیتریک (HNO 3 ) و کلرید هیدروژن (HCl) در استراتوسفر برای سال بعد از فوران.

آنها سپس این اندازه‌گیری‌ها را با داده‌های جمع‌آوری‌شده توسط MLS از سال 2005 تا 2021 قبل از فوران مقایسه کردند.

این تیم دریافتند که تزریق بخار آب و دی اکسید گوگرد (SO 2 ) هم شیمی و هم دینامیک استراتوسفر را تغییر داده است.

از نظر شیمی، SO2 منجر به افزایش ذرات سولفات شد که سطوح جدیدی را برای انجام واکنش‌های شیمیایی فراهم کرد.

ویلموث می‌گوید: «واکنش‌های خاصی که ممکن است اصلاً اتفاق نیفتند یا به آهستگی اتفاق بیفتند، می‌توانند سریع‌تر اتفاق بیفتند، اگر آئروسل‌هایی در دسترس باشند که این واکنش‌ها روی آنها انجام شود.»

“تزریق SO 2 از آتشفشان به آئروسل های سولفات اجازه تشکیل داد و وجود بخار آب منجر به تولید اضافی آئروسل های سولفات شد.”

افزایش ذرات معلق در هوا و بخار آب سولفات، زنجیره ای از رویدادها را در شیمی پیچیده اتمسفر آغاز کرد که منجر به تغییرات گسترده در غلظت تعدادی از ترکیبات از جمله ازن شد.

بخار آب اضافی همچنین یک اثر خنک کننده در استراتوسفر داشت که منجر به تغییر در گردش خون شد که باعث کاهش ازن در نیمکره جنوبی و افزایش ازن در مناطق استوایی شد.

محققان دریافتند که اوج کاهش ازن در ماه اکتبر، نه ماه پس از فوران رخ داده است.

ویلموث گفت: “ما این افزایش بسیار زیاد در بخار آب را در استراتوسفر همراه با افزایش اندک در سولفات داشتیم که باعث ایجاد یک سری رویدادها شد که منجر به تغییرات قابل توجهی در دما و گردش خون شد، ClO، HNO 3، HCl، O 3 و سایر گازها .” گفت.

در مرحله بعد، محققان امیدوارند که با پیگیری تاثیر آتشفشان تا سال 2023 و پس از آن، در حالی که بخار آب از نواحی استوایی و عرض‌های جغرافیایی میانی به قطب نیمکره جنوبی حرکت می‌کند، به مطالعه ادامه دهند، جایی که پتانسیل افزایش تلفات ازن در قطب جنوب را دارد.

انتظار می‌رود که بخار آب برای چند سال در استراتوسفر بالا بماند.

این تحقیق توسط جیمز اندرسون، استاد فیلیپ اس. ولد شیمی اتمسفر در SEAS، Freja Østerstrøm و جسیکا اسمیت انجام شد. تا حدی توسط ناسا تحت گرنت شماره 80NSSC19K0326 و بنیاد ملی علوم تحت گرنت شماره 1764171 پشتیبانی شد.

مسئولان و غارنوردان: چگونه یک نکته از یک شهروند دانشمند منجر به اکتشافات مهم در غارهای یوتا شد

دانشمندان و همکاران جامعه غارنوردی یوتا اولین تحقیق از تلاش های میدانی مشترک خود را در اعماق غارهای یوتا منتشر کرده اند. مقاله ویژه ژورنال نشان می دهد که چرا غارها چنین آرشیو تحقیقاتی قانع کننده ای ایجاد می کنند. آنچه در غار بومرنگ در شمال یوتا کشف شد. چرا بقایای اسکلتی دسترسی جدیدی به داده‌های به سختی از گذشته نزدیک فراهم می‌کند. و یک خط پایه جانورشناسی جدید برای تغییرات پستانداران در یک جامعه کوهستانی ارائه می دهد.  

مسئولان و غارنوردان: چگونه یک نکته از یک شهروند دانشمند منجر به اکتشافات مهم در غارهای یوتا شد

دانشمندان موزه تاریخ طبیعی یوتا به لطف یک نکته دوستانه از جامعه غارنوردی یوتا، غواصی عمیقی در گذشته ای نه چندان دور انجام داده اند. در مقاله ای که این هفته توسط مجله Mammalogy منتشر شد، پنج دانشمند از موزه تاریخ طبیعی یوتا (NHMU) و همکارانش از جامعه غارنوردی یوتا اولین تحقیق از تلاش های میدانی مشترک خود را در اعماق غارهای یوتا منتشر کردند.

مقاله ویژه ژورنال نشان می دهد که چرا غارها چنین آرشیو تحقیقاتی قانع کننده ای ایجاد می کنند. آنچه در غار بومرنگ در شمال یوتا کشف شد. چرا بقایای اسکلتی دسترسی جدیدی به داده‌های به سختی از گذشته نزدیک فراهم می‌کند. و یک خط پایه جانورشناسی جدید برای تغییرات پستانداران در یک جامعه کوهستانی ارائه می دهد.

کائدان اوبراین، نویسنده اصلی و نویسنده ارشد این مقاله گفت: “برای درک تأثیرات آب و هوا بر اکوسیستم های آلپ، ما گونه های پستانداران فعلی را ثبت می کنیم – عمدتاً از طریق به دام انداختن. اما این روش چیزی در مورد تنوع پستانداران در گذشته نزدیک به ما نمی گوید.” کاندیدای دکتری انسان شناسی در دانشگاه یوتا.

بنابراین، مطالعات زیادی روی اکوسیستم‌های آلپی گذشته انجام نشده است، زیرا دسترسی به آن‌ها سخت‌تر است، و وقتی این کار را انجام می‌دهید، احتمال کمی وجود دارد که بقایای اسکلتی قدیمی‌تر دست نخورده را پیدا کنید.

به گفته دکتر تایلر فیث، متصدی ارشد NHMU و دیرینه‌اکولوژیست، “ما می‌خواهیم بدانیم چه حیواناتی در دهه 1800 وجود داشته است، اما در غیاب سوابق تاریخی تقریباً غیرممکن است. چگونه می‌توانیم گذشته نزدیک را بدون ماشین زمان مستند کنیم؟” یک ایمیل غیرمعمول از غارنورد محلی و یکی از نویسندگان مطالعه، اریک ریچاردز، روش غیرمنتظره ای برای سفر در زمان ارائه کرد: دفع صدها فوت به سمت غارهای یوتا برای یافتن آنچه ممکن است در — و چه زمانی سقوط کرده باشد.

در اوایل سال 2019، ریچاردز به دکتر رندی ایرمیس، متصدی دیرینه شناسی NHMU ایمیل زد تا از او بپرسد که آیا او یا موزه علاقه ای به استخوان های حیواناتی که او در ماجراجویی های غار یوتا پیدا کرده بود، دارد و او عکس هایی را ارسال کرد.

ایرمیس بلافاصله پاسخ داد، از جمله همکار دکتر تایلر فیث و اوبراین، دانشجوی دکترا در آزمایشگاه Faith.

گروه ملاقات کردند، آن را شکست دادند، و پس از چند بار سفر آزمایشی برای آموزش تجهیزات، Faith و Irmis در حال فرود آمدن در غارها برای جمع آوری استخوان های حیوانات از دست رفته بودند.

فیث گفت: “برای روشن بودن، این پروژه هرگز بدون تماس غارنوردان و سرمایه گذاری زمان و آموزش با ما اتفاق نمی افتاد. اریک و همسرش فومیکو به معنای واقعی کلمه “طناب ها را به ما نشان دادند.”

“امیدوارم مردم متوجه شوند که تحقیقات فقط توسط دانشمندانی که در موزه کار می کنند انجام نمی شود، بلکه می تواند همکاری عمومی باشد — در این مورد با کارشناسان آموزش دیده (این کار را در خانه امتحان نکنید.”

پس از اینکه Faith در سپتامبر 2019 مجوز تحقیقاتی را از سازمان جنگل‌داری ایالات متحده دریافت کرد، ریچاردز تیم را به غار بومرنگ در محدوده رودخانه Bear برد و در آنجا نمونه‌هایی را برای تجزیه و تحلیل آزمایشگاهی در موزه جمع‌آوری کردند.

O’Brien سهم شیر از آن اثر را که مقاله بر اساس آن است، مدیریت کرد.

اوبراین گفت: “شناسایی بقایای اسکلتی کار پر زحمتی است، زیرا شما فقط استخوان به استخوان را بررسی می کنید، بر اساس اندازه و عنصر طبقه بندی می کنید و سپس آنها را با نمونه های کوپن موزه منطقه ای مقایسه می کنید.”

اما نتیجه هیجان انگیز است.

با استفاده از تاریخ‌گذاری رادیوکربن، فسیل‌های یافت شده در غار بومرنگ نشان داده شد که 3000 سال گذشته را در بر می‌گیرند و بخش عمده آن مربوط به حدود 1000 سال گذشته است. مقایسه این فسیل‌ها با سوابق موزه و پستانداران امروزی جمع‌آوری‌شده توسط هم‌نویسندگان و جانورشناسان NHMU، دکتر اریک ریکارت و کاترینا دریگ، نشان داد که این غار بازتابی صادقانه از تنوع پستانداران در این منطقه ارائه می‌کند.

شاید هیجان انگیزتر از همه این باشد که فسیل ها همچنین حضور گونه هایی ناشناخته در منطقه را نشان دادند، مانند زیره مریام.

فهرست کامل فسیل ها در مجله فعلی Mammalogy به همراه موارد بیشتری در مورد چرایی اهمیت این تحقیق موجود است.

ایرمیس گفت: “کار ما ارزش جمع آوری بقایای اسکلتی از غارها را به عنوان روشی مناسب و دقیق برای درک جوامع پستانداران برجسته می کند.”

غارها به ما کمک می کنند تا رکوردهای جامع و بلندمدت ایجاد کنیم و بهتر درک کنیم که چگونه حیوانات در گذشته نزدیک تغییر کرده اند.

Faith، Irmis و O’Brien موفقیت مداوم این تحقیق را مدیون کنجکاوی و سخاوت جامعه غارنوردی یوتا می دانند.

با نقشه برداری از تنوع زیستی از اکوسیستم های ظریف قطبی محافظت کنید

مناطق قطبی دارای تنوع زیستی وسیع و کشف نشده ای هستند، اما هم در معرض خطرترین و هم ناشناخته ترین مناطق جهان هستند.

اکنون دانشمندان به رهبری دانشگاه آنگلیا شرقی (UEA) و بررسی قطب جنوب بریتانیا (BAS) خواستار نقشه راهی از اکوسیستم های قطبی برای پر کردن این شکاف دانش، حفظ حیات قطبی و حتی محافظت از “زندگی روزمره ما و سلامت سیاره ما” هستند. این مطالعه تمام تنوع زیستی را در آن مناطق، از جو گرفته تا اعماق دریاها و از خشکی تا اقیانوس ها، ترسیم می کند.

نویسندگان گفتند که برای کاهش تأثیر گرمایش بر اکوسیستم‌های قطبی از طریق تلاش‌های حفاظتی، مدیریت پایدار این زیستگاه‌های منحصربه‌فرد و خدمات اکوسیستمی آن‌ها، و برای اکتشاف زیستی پایدار ژن‌ها و ترکیبات جدید برای منافع اجتماعی، اقدام هماهنگی لازم است.

“چند امیکس برای مطالعه و درک زندگی قطبی” امروز در Nature Communications منتشر شده است. این مقاله توسط UEA، BAS و دانشگاه Bielefeld آلمان نوشته شده است.

اکوسیستم های قطبی بیشترین تهدید را دارند زیرا حساس ترین آنها به گرمایش جهانی هستند. آنها با سرعتی سریع از بین می روند و به همراه آنها تمام زیست شناسی که خدمات اکوسیستم و تنظیم زیست شناسی آب و هوا از جمله چرخه کربن را ارائه می دهد، از بین می روند.

پروفسور توماس موک، استاد میکروبیولوژی دریایی در دانشکده علوم زیست محیطی UEA، نویسنده اصلی مشترک با پروفسور ملودی کلارک، رهبر پروژه برای بررسی قطب جنوب بریتانیا است.

پروفسور توماس موک گفت: “پیش بینی تنوع زیستی برای مناطق قطبی تنها زمانی می تواند قابل اعتماد ساخته شود که ما درک کافی عمیق از تنوع، عملکردهای اکولوژیکی، و روابط متقابل موجودات قطبی و همچنین انعطاف پذیری آنها در برابر تغییرات آب و هوایی داشته باشیم.”

این مناطق دورافتاده نقش مهمی را در چرخه کربن ایفا می‌کنند که اغلب نادیده گرفته می‌شوند و مواد مغذی جهانی و مواد آلی محلول را هدایت می‌کنند. موجودات بومی، از ویروس ها گرفته تا حیوانات بزرگ.

شواهد قوی وجود دارد مبنی بر اینکه تغییرات ناشی از آب و هوا در مناطق قطبی در حال حاضر توزیع گونه‌ها را در خشکی و دریا تغییر می‌دهد و تأثیرات عمده‌ای بر عملکرد اکوسیستم دارد.

برخی از گونه‌ها به سمت قطب حرکت کرده‌اند، که تأثیر منفی بر زنجیره غذایی دارد. حیات قطبی، از میکروب‌ها گرفته تا فوک‌ها، نهنگ‌ها و خرس‌های قطبی، تا حد زیادی به دمای پایین کلی و پوشش قابل توجه برف و یخ بستگی دارد که تأثیرات گرمایش جهانی را تجربه می‌کنند.

در قطب شمال، درجه حرارت حداقل چهار برابر سریع‌تر از جاهای دیگر افزایش می‌یابد، جریان جت قطب شمال را بی‌ثبات می‌کند و احتمال رویدادهای شدید آب و هوایی از جمله امواج گرما، خشکسالی و سیل را در مناطق معتدل افزایش می‌دهد.

در خشکی، ذوب شدن یخ‌های دائمی و فروپاشی سواحل قطب شمال به‌دلیل آزاد شدن ذخایر کربن هزاران ساله، عناصر کمیاب، مواد مغذی و حتی ویروس‌های باستانی یخ‌زده و باکتری‌های بیماری‌زا، به طرز چشمگیری برهمکنش‌های اکولوژیکی و بیوژئوشیمی را تغییر می‌دهند.

در اقیانوس‌ها، افزایش ذوب فصلی یخ‌های دریا، آب‌های سطحی را بیش از حد تثبیت می‌کند، که باعث کاهش مقدار مواد مغذی مورد نیاز برای تولید اولیه می‌شود.

به طور مشابه، وضعیت در اقیانوس جنوبی و قاره قطب جنوب به همان اندازه تیره و تار است، به ویژه برای شبه جزیره قطب جنوب، که در حال حاضر سطوح قابل توجهی از گرم شدن را تجربه کرده است که باعث از بین رفتن یخ های دریا و یخچال های طبیعی شده است.

اقیانوس جنوبی مسئول جذب سه چهارم گرمای انسانی جذب شده توسط اقیانوس و تا نیمی از جذب کربن است. حدود 40 درصد از جذب اقیانوسی جهانی CO2 انسانی و حدود 50 درصد از کل جذب اتمسفر را تشکیل می دهد. علاوه بر این، جداسازی کربن توسط موجودات زنده در دریاهای قطبی احتمالاً بزرگترین بازخورد منفی طبیعی در برابر تغییرات آب و هوایی است.

تأثیرات آب و هوا بر تنوع زیستی و عملکرد اکوسیستم در قطب شمال و قطب جنوب به عنوان زنگ خطری برای پیامدهای گرمایش جهانی، از جمله تداوم تنوع زیستی روی زمین عمل می کند.

پروفسور کلارک گفت: “فناوری های توالی یابی توانایی های ما را برای رمزگشایی نحوه کار ارگانیسم ها به شدت تغییر داده است. با این حال، جذب در زیست شناسی قطبی نسبتاً کم بوده است، به ویژه هنگامی که ده ها هزار گونه که در قطب ها زندگی می کنند و در گرمایش ما در معرض تهدید هستند، نسبتا کم بوده است. جهان

“درک اینکه چگونه بسیاری از موجودات عجیب و غریب که در سرمای شدید زندگی می کنند می توانند به پاسخگویی به سوالات جهانی کمک کنند و مزایای واقعی را برای جامعه فراهم کنند. عدم اقدام در حال حاضر منجر به از دست دادن قابل توجه دانش در مورد سازگاری تکاملی با سرما خواهد شد.”

غربالگری ژنومی نه تنها امکان شناسایی جمعیت های تحت استرس را ارائه می دهد، بلکه می تواند برای پایش گونه های مهاجم نیز مورد استفاده قرار گیرد، در نتیجه مداخلات اولیه را تسهیل می کند.

پروفسور موک گفت: “با کاهش مناطق سرد سیاره ما، به دست آوردن توالی ژنوم کامل برای ارگانیسم های مختلف ساکن اکوسیستم های قطبی، از اعماق اقیانوس ها تا یخ های دائمی روی خشکی، هم برای قطب شمال و هم برای قطب جنوب، ضروری است. کاربرد گسترده‌تر فناوری‌های omics را برای گونه‌های قطبی امکان‌پذیر می‌کند، که درک ما از تکامل در سرما و واکنش‌های انطباقی به جهان در حال گرم شدن را متحول می‌کند.”

میزان عقب نشینی یخچال های طبیعی گرینلند طی دو دهه گذشته دو برابر شده است

یک مطالعه جدید نشان می دهد که چگونه یخچال های طبیعی گرینلند از سال 1890 تا 2022 تغییر کرده است. محققان با استفاده از تصاویر ماهواره ای و یک آرشیو منحصر به فرد از عکس های هوایی تاریخی، تغییرات طول بیش از 1000 یخچال طبیعی این کشور را در 130 سال گذشته ثبت کردند. اگرچه یخچال های طبیعی در گرینلند در طول قرن گذشته عقب نشینی را تجربه کرده اند، سرعت عقب نشینی آنها در دو دهه گذشته به سرعت افزایش یافته است.

گرینلند

مطالعه‌ای از دانشگاه نورث وسترن و دانشگاه کپنهاگ نشان می‌دهد که هزاران یخچال‌های طبیعی پیرامونی گرینلند وارد یک وضعیت جدید و گسترده عقب‌نشینی سریع شده‌اند.

برای کنار هم قرار دادن بزرگی عقب‌نشینی یخچال‌های طبیعی، تیم تحقیقاتی تصاویر ماهواره‌ای را با عکس‌های هوایی تاریخی از خط ساحلی گرینلند، که با هزاران یخچال طبیعی جدا از ورقه یخ مرکزی عظیم جزیره پر شده است، ترکیب کردند. با این داده‌های بی‌نظیر، محققان تغییرات طول بیش از 1000 یخچال طبیعی کشور را در 130 سال گذشته ثبت کردند.

اگرچه یخچال های طبیعی در گرینلند در طول قرن گذشته عقب نشینی را تجربه کرده اند، سرعت عقب نشینی آنها در دو دهه گذشته به سرعت افزایش یافته است. بر اساس تلاش‌های چند ساله مشترک بین ایالات متحده و دانمارک، سرعت عقب‌نشینی یخچال‌ها در قرن بیست و یکم دو برابر سریع‌تر از عقب‌نشینی در قرن بیستم است. و با وجود گستره آب و هوا و ویژگی های توپوگرافی در سراسر گرینلند، یافته ها در همه جا وجود دارد، حتی در بین شمالی ترین یخچال های طبیعی زمین.

این یافته ها بر حساسیت منطقه به افزایش دما به دلیل تغییرات آب و هوایی ناشی از انسان تاکید می کند.

این مطالعه روز پنجشنبه (9 نوامبر) در ژورنال Nature Climate Change منتشر خواهد شد.

لورا لاروکا، نویسنده اول این مطالعه گفت: «مطالعه ما عقب‌نشینی اخیر یخچال‌های طبیعی پیرامونی در سراسر مناطق متنوع آب و هوایی گرینلند را در یک چشم‌انداز یک قرنی نشان می‌دهد و نشان می‌دهد که میزان عقب‌نشینی آنها در قرن بیست و یکم تا حد زیادی در مقیاس زمانی یک قرن بی‌سابقه است». تنها استثنای اصلی ممکن است یخچال‌های طبیعی در شمال شرقی گرینلند است، جایی که به نظر می‌رسد افزایش اخیر در بارش برف ممکن است عقب‌نشینی را کند کند.»

این مطالعه نشان می دهد که تغییرات آب و هوایی عقب نشینی سریع یخچال های طبیعی را توضیح می دهد و یخچال های طبیعی در سراسر گرینلند به سرعت به تغییر دما واکنش نشان می دهند. این امر اهمیت کاهش گرمایش جهانی را نشان می دهد.

لاروکا گفت: “فعالیت‌های ما در چند دهه آینده به شدت بر این یخچال‌ها تاثیر می‌گذارد. هر ذره افزایش دما واقعا مهم است.”

یارو آکسفورد از Northwestern، نویسنده ارشد این مطالعه گفت: «این کار بر اساس تحلیل‌های گسترده تصاویر ماهواره‌ای و دیجیتالی کردن هزاران عکس هوایی تاریخی است – برخی از آنها در سفرهای اولیه نقشه‌برداری گرینلند از هواپیماهای خلبان باز گرفته شده‌اند.» این عکس‌های قدیمی مجموعه داده‌ها را به قبل از دوران ماهواره‌ای گسترش می‌دهند، زمانی که مشاهدات گسترده از کرایوسفر نادر است.

این کاملاً خارق‌العاده است که ما اکنون می‌توانیم رکوردهای طولانی‌مدت برای صدها یخچال طبیعی ارائه کنیم، و در نهایت فرصتی را به ما می‌دهد تا در سراسر گرینلند مستند کنیم. پاسخ یخچال های طبیعی به تغییرات آب و هوایی در بیش از یک قرن.”

آکسفورد استاد علوم زمین شناسی ویلیام دیرینگ در کالج هنر و علوم واینبرگ نورث وسترن است. زمانی که تحقیقات شروع شد، لاروکا دکتری بود. کاندیدای آزمایشگاه آکسفورد در حال حاضر، Larocca عضو NOAA پسادکتری آب و هوا و تغییرات جهانی است که در دانشگاه آریزونا شمالی میزبانی شده است. او در ژانویه 2024 به عنوان استادیار به دانشکده آتیه های اقیانوسی دانشگاه ایالتی آریزونا خواهد پیوست.

در حالی که اثرات تغییرات آب و هوایی بر گرینلند به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته است، اکثر محققان بر روی صفحه یخی گرینلند تمرکز می کنند که تقریباً 80٪ از کشور را پوشش می دهد. اما نوسانات در یخچال های طبیعی محیطی گرینلند – توده های یخی کوچکتر متمایز از ورقه یخی که در خط ساحلی کشور وجود دارد – به طور گسترده مستند نشده است، تا حدی به دلیل کمبود داده های رصدی.

قبل از پرتاب ماهواره های رصد زمین در دهه 1970، محققان درک کاملی از تاثیر تغییرات دما بر یخچال های طبیعی گرینلند نداشتند. سوابق رصدی گسترده و دقیق به سادگی وجود نداشت – یا محققان چنین فکر می کردند. حدود 15 سال پیش زمانی که عکس‌های هوایی فراموش شده از خط ساحلی گرینلند در قلعه‌ای خارج از کپنهاگ دوباره کشف شد، پیشرفتی به دست آمد.

 این تصاویر که اکنون در آرشیو ملی دانمارک نگهداری می شود، به مطالعه نویسنده ارشد آندرس بیورک، استادیار دانشگاه کپنهاگ، امکان ساخت تاریخ یخچال های طبیعی را می دهد.

لاروکا گفت: «از دهه 1930، خلبانان دانمارکی با پوشیدن لباس‌های خز خرس قطبی وارد کمپین‌های نقشه‌برداری هوایی گرینلند شدند و در نهایت بیش از 200000 عکس از خط ساحلی جزیره جمع‌آوری کردند. آنها همچنین به طور ناخواسته ایالت یخچال های طبیعی محیطی گرینلند را تصرف کردند.

در مطالعات قبلی، بیورک و همکارانش برای مطالعه 361 یخچال طبیعی در مناطق جنوب شرقی، شمال غربی و شمال شرقی گرینلند، عکس ها را دیجیتالی و تجزیه و تحلیل کردند. در مطالعه جدید، لاروکا، آکسفورد و تیم آنها رکوردهایی را برای 821 یخچال دیگر در مناطق جنوبی، شمالی و غربی اضافه کردند و رکوردهای بیورک را تا امروز گسترش دادند.

به عنوان بخشی از این تلاش، این تیم هزاران عکس هوایی کپی کاغذی گرفته شده از هواپیماهای خلبان باز را دیجیتالی کرد و تصاویر را از چندین ماهواره جمع آوری کرد. محققان همچنین اعوجاج زمین را حذف کردند و از تکنیک‌های ارجاع جغرافیایی برای قرار دادن عکس‌ها در مکان‌های صحیح روی زمین استفاده کردند.

لاروکا که این پروژه را در سال 2018 آغاز کرد، گفت: «واقعاً هیچ فرآیند خودکاری برای دیجیتالی کردن همه این عکس‌ها وجود ندارد. پروژه‌ای مانند این افراد زیادی را می‌طلبد و کار دستی زیادی را برای اسکن و دیجیتالی کردن این همه هوای آنالوگ نیاز دارد. سپس، قبل از انجام اندازه‌گیری‌ها، باید کارهای پیش‌پردازش زیادی انجام می‌دادیم.”

لاروکا، آکسفورد و تیم آن‌ها با استفاده از سرنخ‌های پنهان در چشم‌انداز، رکوردهای بیشتری را در زمان افزایش دادند. وقتی یخچال‌ها بزرگ‌تر می‌شوند و سپس عقب‌نشینی می‌کنند، یک مورن پایانی را پشت سر می‌گذارند (رسوبی که توسط یک یخچال حمل و نقل و رسوب می‌شود، اغلب به شکل یک خط الراس طولانی). مکان یابی این مورن ها، محققان را قادر ساخت تا پیش از گرفتن اولین عکس های بر فراز پرواز خود در اوایل دهه 1930، وسعت یخچال های طبیعی قدیمی تر را نقشه برداری کنند.

لاروکا، آکسفورد و تیمشان با استفاده از تصاویر اواخر قرن بیستم، درصد طولی را که یخچال‌های طبیعی طی 20 سال گذشته از دست داده‌اند، محاسبه کردند. آنها دریافتند که به طور متوسط، یخچال های طبیعی در جنوب گرینلند 18 درصد از طول خود را از دست داده اند، در حالی که یخچال های طبیعی در مناطق دیگر بین 5 تا 10 درصد از طول خود را در 20 سال گذشته از دست داده اند.

با افزایش دمای جهانی، درک بهتر اینکه چگونه این یخچال های طبیعی در حال ذوب بر افزایش سطح دریاها و منابع قابل اطمینان آب شیرین تأثیر می گذارند، بیش از هر زمان دیگری ضروری شده است.

لاروکا گفت: «یخچال‌های محیطی تنها حدود 4 درصد از کل منطقه پوشیده از یخ گرینلند را تشکیل می‌دهند، اما 14 درصد از ریزش یخ‌های فعلی جزیره را تشکیل می‌دهند – بخش نامتناسب بزرگی». “اگر به تمام یخچال های طبیعی متمایز از ورقه یخی گرینلند و قطب جنوب نگاه کنید، تقریباً 21 درصد از افزایش سطح دریاها در دو دهه گذشته سهم داشته اند. بنابراین، این توده های یخی کوچکتر بخش مهمی از سطح دریا هستند.

میلیون‌ها نفر در سراسر جهان برای آب شیرین، کشاورزی و انرژی آبی به یخچال‌های طبیعی متکی هستند، بنابراین بسیار نگران‌کننده است که اجازه می‌دهیم این کار ادامه یابد. انتخاب‌هایی که در چند سال آینده انجام می‌دهیم، تفاوت زیادی در میزان یخ ما ایجاد خواهد کرد. از دست دادن.”

چشم انداز بازار کالا، اکتبر 2023: زیر سایه ریسک های ژئوپلیتیک

خلاصه

درگیری در خاورمیانه – آخرین مورد از یک سری شوک‌های فوق‌العاده در سال‌های اخیر – خطرات ژئوپلیتیکی را برای بازارهای کالا، در یک محیط جهانی از قبل نامطمئن، افزایش داده است. قبل از شروع مناقشه، خروج داوطلبانه عرضه نفت توسط تولیدکنندگان اوپک پلاس، قیمت انرژی را در سه ماهه سوم 9 درصد افزایش داد. در نتیجه، شاخص قیمت کالاهای بانک جهانی در آن دوره 5 درصد افزایش یافت و اکنون 45 درصد بالاتر از میانگین سال 19-2015 است. در حال حاضر، تأثیر جنگ بر قیمت کالاها خاموش شده است. قیمت نفت و طلا نسبتاً افزایش یافته است، اما قیمت اکثر کالاهای دیگر نسبتاً ثابت مانده است. با این وجود، تاریخ نشان می دهد که تشدید درگیری نشان دهنده خطر بزرگی است که می تواند به افزایش قیمت نفت و سایر کالاها منجر شود. بخش تمرکز ویژه یک ارزیابی اولیه از تأثیر احتمالی درگیری بر قیمت کالاها را ارائه می دهد. با فرض اینکه تعارض گسترش نیابد، احتمالاً تأثیرات درگیری محدود است. بر اساس این فرض، پیش‌بینی پایه نشان می‌دهد که قیمت کالاها طی دو سال آینده اندکی کاهش یابد. اگر درگیری تشدید شود، ارزیابی همچنین شامل اتفاقاتی است که ممکن است تحت سه سناریوی خطر رخ دهد، با تکیه بر سوابق تاریخی برای برآورد اثرات اختلالات کوچک، متوسط ​​و بزرگ در عرضه جهانی نفت. بزرگی اثرات به مدت و مقیاس اختلالات عرضه بستگی دارد.

فایل ها

گزارش کامل (2.28 مگابایت)
16267 دانلود
خلاصه اجرایی (122.13 کیلوبایت)
1,857 دانلود
مکمل داده (زیپ) (2.16 مگابایت)
2,424 دانلود
تمرکز ویژه (346.9 کیلوبایت)
3,587 دانلود