دانشمندان و همکاران جامعه غارنوردی یوتا اولین تحقیق از تلاش های میدانی مشترک خود را در اعماق غارهای یوتا منتشر کرده اند. مقاله ویژه ژورنال نشان می دهد که چرا غارها چنین آرشیو تحقیقاتی قانع کننده ای ایجاد می کنند. آنچه در غار بومرنگ در شمال یوتا کشف شد. چرا بقایای اسکلتی دسترسی جدیدی به دادههای به سختی از گذشته نزدیک فراهم میکند. و یک خط پایه جانورشناسی جدید برای تغییرات پستانداران در یک جامعه کوهستانی ارائه می دهد.
دانشمندان موزه تاریخ طبیعی یوتا به لطف یک نکته دوستانه از جامعه غارنوردی یوتا، غواصی عمیقی در گذشته ای نه چندان دور انجام داده اند. در مقاله ای که این هفته توسط مجله Mammalogy منتشر شد، پنج دانشمند از موزه تاریخ طبیعی یوتا (NHMU) و همکارانش از جامعه غارنوردی یوتا اولین تحقیق از تلاش های میدانی مشترک خود را در اعماق غارهای یوتا منتشر کردند.
مقاله ویژه ژورنال نشان می دهد که چرا غارها چنین آرشیو تحقیقاتی قانع کننده ای ایجاد می کنند. آنچه در غار بومرنگ در شمال یوتا کشف شد. چرا بقایای اسکلتی دسترسی جدیدی به دادههای به سختی از گذشته نزدیک فراهم میکند. و یک خط پایه جانورشناسی جدید برای تغییرات پستانداران در یک جامعه کوهستانی ارائه می دهد.
کائدان اوبراین، نویسنده اصلی و نویسنده ارشد این مقاله گفت: “برای درک تأثیرات آب و هوا بر اکوسیستم های آلپ، ما گونه های پستانداران فعلی را ثبت می کنیم – عمدتاً از طریق به دام انداختن. اما این روش چیزی در مورد تنوع پستانداران در گذشته نزدیک به ما نمی گوید.” کاندیدای دکتری انسان شناسی در دانشگاه یوتا.
بنابراین، مطالعات زیادی روی اکوسیستمهای آلپی گذشته انجام نشده است، زیرا دسترسی به آنها سختتر است، و وقتی این کار را انجام میدهید، احتمال کمی وجود دارد که بقایای اسکلتی قدیمیتر دست نخورده را پیدا کنید.
به گفته دکتر تایلر فیث، متصدی ارشد NHMU و دیرینهاکولوژیست، “ما میخواهیم بدانیم چه حیواناتی در دهه 1800 وجود داشته است، اما در غیاب سوابق تاریخی تقریباً غیرممکن است. چگونه میتوانیم گذشته نزدیک را بدون ماشین زمان مستند کنیم؟” یک ایمیل غیرمعمول از غارنورد محلی و یکی از نویسندگان مطالعه، اریک ریچاردز، روش غیرمنتظره ای برای سفر در زمان ارائه کرد: دفع صدها فوت به سمت غارهای یوتا برای یافتن آنچه ممکن است در — و چه زمانی سقوط کرده باشد.
در اوایل سال 2019، ریچاردز به دکتر رندی ایرمیس، متصدی دیرینه شناسی NHMU ایمیل زد تا از او بپرسد که آیا او یا موزه علاقه ای به استخوان های حیواناتی که او در ماجراجویی های غار یوتا پیدا کرده بود، دارد و او عکس هایی را ارسال کرد.
ایرمیس بلافاصله پاسخ داد، از جمله همکار دکتر تایلر فیث و اوبراین، دانشجوی دکترا در آزمایشگاه Faith.
گروه ملاقات کردند، آن را شکست دادند، و پس از چند بار سفر آزمایشی برای آموزش تجهیزات، Faith و Irmis در حال فرود آمدن در غارها برای جمع آوری استخوان های حیوانات از دست رفته بودند.
فیث گفت: “برای روشن بودن، این پروژه هرگز بدون تماس غارنوردان و سرمایه گذاری زمان و آموزش با ما اتفاق نمی افتاد. اریک و همسرش فومیکو به معنای واقعی کلمه “طناب ها را به ما نشان دادند.”
“امیدوارم مردم متوجه شوند که تحقیقات فقط توسط دانشمندانی که در موزه کار می کنند انجام نمی شود، بلکه می تواند همکاری عمومی باشد — در این مورد با کارشناسان آموزش دیده (این کار را در خانه امتحان نکنید.”
پس از اینکه Faith در سپتامبر 2019 مجوز تحقیقاتی را از سازمان جنگلداری ایالات متحده دریافت کرد، ریچاردز تیم را به غار بومرنگ در محدوده رودخانه Bear برد و در آنجا نمونههایی را برای تجزیه و تحلیل آزمایشگاهی در موزه جمعآوری کردند.
O’Brien سهم شیر از آن اثر را که مقاله بر اساس آن است، مدیریت کرد.
اوبراین گفت: “شناسایی بقایای اسکلتی کار پر زحمتی است، زیرا شما فقط استخوان به استخوان را بررسی می کنید، بر اساس اندازه و عنصر طبقه بندی می کنید و سپس آنها را با نمونه های کوپن موزه منطقه ای مقایسه می کنید.”
اما نتیجه هیجان انگیز است.
با استفاده از تاریخگذاری رادیوکربن، فسیلهای یافت شده در غار بومرنگ نشان داده شد که 3000 سال گذشته را در بر میگیرند و بخش عمده آن مربوط به حدود 1000 سال گذشته است. مقایسه این فسیلها با سوابق موزه و پستانداران امروزی جمعآوریشده توسط همنویسندگان و جانورشناسان NHMU، دکتر اریک ریکارت و کاترینا دریگ، نشان داد که این غار بازتابی صادقانه از تنوع پستانداران در این منطقه ارائه میکند.
شاید هیجان انگیزتر از همه این باشد که فسیل ها همچنین حضور گونه هایی ناشناخته در منطقه را نشان دادند، مانند زیره مریام.
فهرست کامل فسیل ها در مجله فعلی Mammalogy به همراه موارد بیشتری در مورد چرایی اهمیت این تحقیق موجود است.
ایرمیس گفت: “کار ما ارزش جمع آوری بقایای اسکلتی از غارها را به عنوان روشی مناسب و دقیق برای درک جوامع پستانداران برجسته می کند.”
غارها به ما کمک می کنند تا رکوردهای جامع و بلندمدت ایجاد کنیم و بهتر درک کنیم که چگونه حیوانات در گذشته نزدیک تغییر کرده اند.
Faith، Irmis و O’Brien موفقیت مداوم این تحقیق را مدیون کنجکاوی و سخاوت جامعه غارنوردی یوتا می دانند.
برنامه اقدام تغییر اقلیم 2021-2025 با هدف پیشبرد جنبه های تغییر آب و هوا در رویکرد توسعه سبز، تاب آور و فراگیر WBG (GRID) است که ریشه کنی فقر و رفاه مشترک را با لنز پایداری دنبال می کند. در برنامه اقدام، ما از کشورها و مشتریان بخش خصوصی برای به حداکثر رساندن تأثیر مالی آب و هوا، با هدف بهبودهای قابل اندازه گیری در سازگاری و انعطاف پذیری و کاهش قابل اندازه گیری در انتشار گازهای گلخانه ای حمایت خواهیم کرد. برنامه اقدام همچنین اهمیت حیاتی سرمایه طبیعی، تنوع زیستی و خدمات اکوسیستم را در نظر می گیرد و با توجه به اهمیت آنها برای کاهش و سازگاری، حمایت از راه حل های مبتنی بر طبیعت را افزایش می دهد.
به عنوان بخشی از تلاش ما برای هدایت اقدامات اقلیمی، WBG دارای سابقه طولانی مدت مشارکت در مشارکت های کلیدی و انجمن های سطح بالا با هدف افزایش تلاش های جهانی برای رسیدگی به تغییرات آب و هوا است. برنامه اقدام جدید نشان دهنده تغییر از تلاش ها به پروژه های “سبز”، به سبز کردن کل اقتصادها، و از تمرکز بر ورودی ها، به تمرکز بر تاثیرات است.
بر روی (i) یکپارچه سازی آب و هوا و توسعه تمرکز دارد. (ii) شناسایی و اولویتبندی اقدامات در مورد بزرگترین فرصتهای کاهش و سازگاری؛ و (iii) استفاده از آنها برای به حرکت درآوردن منابع مالی اقلیمی و اهرم سرمایه خصوصی به روشهایی که بیشترین نتایج را به همراه دارد. این بدان معناست که کمک به بزرگترین تولیدکنندگان گازهای گلخانه ای برای صاف کردن منحنی انتشار و تسریع روند نزولی و افزایش تامین مالی برای سازگاری برای کمک به کشورها و مشتریان بخش خصوصی برای آماده شدن و انطباق با تغییرات آب و هوا در حالی که اهداف توسعه گسترده تر را از طریق رویکرد GRID دنبال می کنند.
فناوری محرک قوی بهرهوری و رشد اقتصادی است و همچنین چشمانداز نیروی کار اروپا را تغییر میدهد. این گزارش به تحولی می پردازد که فناوری در شرکت های اروپایی ایجاد می کند و وظایف و مهارت های آنها را تغییر می دهد. این گزینهها را مورد بحث قرار میدهد و راهحلهایی را برای سیاستگذاران در مورد چگونگی ایجاد آیندهای که در آن پاداشهای فناوری فراگیر باشد، بررسی میکند و به نفع هر سطحی از جامعه اروپایی است.
این گزارش به بررسی رابطه بین فناوری، رشد اقتصادی و برابری میپردازد. با تجزیه و تحلیل تأثیر پیشرفت فناوری بر بهره وری در سطح شرکت، تمرکز بازار، و نتایج برای کارگران با سطوح تحصیلات مختلف – می توانیم بینشی در مورد تأثیرات فناوری بر بازارهای کار اتحادیه اروپا به دست آوریم.
این گزارش نشان میدهد که در حالی که نوآوری و پیشرفتهای فنآوری بهرهوری را در اروپا افزایش داده است، به افزایش نابرابری درآمد نیز منجر شده است. چنین پیشرفتهای تکنولوژیکی تمرکز بازار را افزایش میدهد و سهم کل درآمد ملی را که صرف نیروی کار میشود، کاهش میدهد. علاوه بر این، افراد دارای مدارک دانشگاهی بیشتر از پذیرش فناوری در بازارهای کار سود می برند، در حالی که کارگران با تحصیلات کمتر در برابر آواره شدن آسیب پذیرتر هستند.
این پویایی ها از طریق سه یافته کلیدی گزارش نشان داده شده است.
شرکت های کوچک در اتحادیه اروپا در پذیرش فناوری های جدید کند هستند.
در اتحادیه اروپا، فناوری بهره وری، تقاضا برای فارغ التحصیلان دانشگاهی و تمرکز بازار را افزایش داده است.
فارغ التحصیلان آموزش حرفه ای مهارت لازم برای بهره مندی از تغییرات تکنولوژیک را ندارند.
چگونه دولتها میتوانند مزایای فناوری را بدون افزایش شکافهای اجتماعی ارتقا دهند؟
توصیه هایی برای سیاست گذاران
ترویج پذیرش فناوری کشورهای عضو اتحادیه اروپا می توانند پذیرش فناوری را در مشاغل کوچک از طریق آموزش مدیریتی، ساده سازی مقررات، دسترسی به منابع مالی و توسعه سرمایه انسانی با تمرکز بر مناطق عقب مانده ترویج دهند.
تطبیق بهتر فناوری با نیازهای جامعه. اصلاح مشوق های مالیاتی
می تواند سرمایه گذاری در صنایع کارگر بر و ایجاد مشاغل با کیفیت بالا را تشویق کند. علاوه بر این، مؤسسات اتحادیه اروپا باید در تحقیق و نوآوری سرمایهگذاری کنند تا پیشرفتهای تکنولوژیکی که نیروی کار را در فرآیندهای تولید ادغام میکند، به ارمغان بیاورند.
جوانان را با مهارتهایی تجهیز کنید تا خود را تطبیق دهند و دوباره اختراع کنند. به جای تمرکز بر
مهارتهای شغلی خاص، سیستمهای آموزشی اروپا باید مهارتهای پایهای را برای همه فارغالتحصیلان فراهم کند که میتوانند در هر مسیر شغلی که انتخاب میکنند اعمال شوند. با ارائه این مجموعه اصلی از مهارت ها، دانش آموزان فعلی (کارگران آینده) می توانند در طول زندگی خود به یادگیری ادامه دهند و با تقاضاهای متغیر بازار کار سازگار شوند.
خلاصه ای از محصولات اخیر در صنعت GNSS و موقعیت یابی اینرسی از شماره نوامبر 2023 مجله GPS World .
MEMS IMU مناسب برای محیط های ناهموار
واحد اندازه گیری اینرسی TAC-440 MEMS (IMU) برای محیط های سخت، بحرانی و سخت در طیف گسترده ای از کاربردهای دفاعی، تجاری، صنعتی و دریایی طراحی شده است. TAC-440 دارای بایاس ژیروسکوپی 1 درجه در ساعت و پایداری بایاس شتاب سنج 1 میلی گرمی با زاویه 0.05 درجه در ساعت در محدوده دمایی گسترده است.
EMCORE بیان کرد که حسگرهای کوارتز حالت جامد و ساختار IMU مهر و موم شده، MTBF قابل اعتماد و عمر ذخیره سازی را فراهم می کنند. TAC-440 از چهار روش همگام سازی پیام داده با قابلیت پالس همگام سازی ورودی یا قابلیت اعتبار زمان خروجی پشتیبانی می کند. کاربر می تواند انتخاب کند که آیا پالس همگام سازی به صورت داخلی تولید و به عنوان زمان اعتبار داده های خروجی خروجی شود یا اینکه نرم افزار TAC-440 ورودی پالس همگام سازی را شناسایی کرده و داده های خروجی را با پالس ورودی همگام می کند. EMCORE Corporation ، emcore.com
تبلت RTK GNSS یک دستگاه مقاوم طراحی شده برای عملیات جغرافیایی و نقشه برداری در این زمینه
LT800H عملکرد قوی در فضای باز، امنیت داده ها و دقت در سطح سانتی متر را برای برنامه های مختلف، از جمله ساخت و ساز، بررسی محیط زیست و هر صنعتی که در آن تبلت های اندرویدی استفاده می شود، به کاربران ارائه می دهد. تبلت اندرویدی LT800H RTK با عملکرد بالا 1408 کانال GPS، GLONASS، Galileo و ماژول BeiDou و یک آنتن مارپیچ ردیابی GNSS، دقت موقعیت یابی سانتی متر به دسی متر را در محیط های چالش برانگیز ارائه می دهد.
همچنین به یک مودم 4G برای ساده سازی اتصال به اصلاحات شبکه GNSS RTK مجهز شده است. این فناوری همچنین عمر باتری هشت ساعته را ارائه می دهد و به کاربران امکان می دهد بدون وقفه داده ها را در میدان جمع آوری کنند. ناوبری CHC ، chcnav.com
نرم افزار PPK برای نقشه برداری زمین، هیدروگرافی، بررسی های هوایی، ساخت و ساز و کاربردهایی که نیاز به موقعیت یابی دقیق دارند.
Qinertia 4 دارای یک موتور ژئودزی پیشرفته است که دارای مجموعه گسترده ای از سیستم های مرجع مختصات از پیش تنظیم شده (CRS) و تبدیل است، که آن را به یک راه حل مناسب برای برنامه هایی تبدیل می کند که از داده های ژئودزی متنوع استفاده می کنند. برای مقابله با چالشهای فعالیت یونوسفر متغیر، Qinertia 4 دارای یک حالت سینماتیک پس پردازش Ionoshield (PPK) است. این ویژگی شرایط یونوسفر و فواصل پایه را جبران میکند و کاربران را قادر میسازد تا PPK را حتی برای خطوط پایه طولانی و/یا شرایط سخت یونوسفر انجام دهند.
این اطمینان حاصل می کند که نقشه برداران می توانند حتی در مناطقی با اختلالات یونوسفر غیرقابل پیش بینی به دقت سانتی متر دست یابند. یکی دیگر از موارد افزوده شده به Qinertia 4 پشتیبانی شبکه گسترده برای ایستگاه های مرجع دائمی (CORS) است. این ویژگی به کاربران امکان دسترسی به شبکه ای از 5000 SmartNet CORS را برای پردازش داده های GNSS قابل اعتماد می دهد. این ایستگاههای پایه به شبکه ایستگاههای پایه که مستقیماً در Qinertia در دسترس هستند اضافه میشوند و تعداد آنها را به بیش از 10000 پایگاه در 164 کشور میرسانند.
برای دادههایی که نمیتوانند با استفاده از PPK پردازش شوند، Qinertia 4 یک راهحل جایگزین با الگوریتم موقعیتیابی نقطه دقیق خود ارائه میدهد. این حالت پردازشی جدید که برای تمامی کاربران دارای تعمیر و نگهداری فعال Qinertia در دسترس است، پس پردازش را در هر نقطه از جهان بدون ایستگاه پایه با دقت افقی 4 سانتی متر و دقت عمودی 8 سانتی متر فراهم می کند. SBG Systems ، sbg-systems.com
سیستم هوابرد Lidar + RGB برای بهبود جزئیات عملیات نقشه برداری هوایی طراحی شده است
AlphaAir 10 (AA10) دارای یک الگوریتم ناوبری با دقت بالا است که دقت برد مکرر 5 میلی متری را فراهم می کند و در محدوده 2 تا 5 سانتی متری، حتی در محیط های پیچیده، به دقت مطلق دست می یابد. AA10 قادر به اندازه گیری های دوربرد تا 800 متر، اسکن سریع با سرعت 500000 نقطه در ثانیه است و دارای آینه ای است که به طور مداوم می چرخد که سرعت اسکن 250 اسکن در ثانیه را امکان پذیر می کند.
AA10 با تولید ابرهای نقطه ای با کیفیت بالا، ایجاد مدل های مش را امکان پذیر می کند. این دوربین از یک دوربین داخلی املایی 45 مگاپیکسلی پشتیبانی می کند که بافت های نقشه برداری تصویر با وضوح بالا را برای بازسازی مدل سه بعدی با رنگ آمیزی ابر نقطه ای واقعی ارائه می دهد. AA10 همچنین از ضبط خودکار واقعیت و تجسم داده در زمان واقعی که مستقیماً از کنترل کننده پهپاد قابل دسترسی است پشتیبانی می کند.
سیستم لیدار AA10 سبک و جمع و جور است و 1.55 کیلوگرم وزن دارد و در صورت ادغام با پهپادهایی مانند DJI M350، زمان عملیاتی 30 دقیقه ای را فراهم می کند. این سیستم همچنین دارای استاندارد IP64 است. ناوبری CHC ، chcnav.com
گیرنده GNSS برای پروژه های نظرسنجی طراحی شده است
Reach RS3 یک گیرنده GNSS است که دارای جبران شیب واحد اندازه گیری اینرسی (IMU) و یک رادیو دو بانده برای سازگاری بیشتر با گیرنده های شخص ثالث است. Reach RS3 به کاربران امکان می دهد در زوایای شیب بزرگ نظرسنجی کنند و در عین حال دقت درجه نظرسنجی را حفظ کنند. گیرنده چند باندی هم به عنوان پایه و هم به عنوان مریخ نورد کار می کند و به صورت کارخانه ای کالیبره شده است.
گیرنده گزینه های همه کاره ای را برای دریافت تصحیحات از ایستگاه های مرجع (CORS)، دستگاه Reach دیگر، یا یک پایگاه شخص ثالث ارائه می دهد، بنابراین کاربران می توانند گیرنده های حرکتی-زمان واقعی (RTK) را در یک ناوگان ترکیب و مطابقت دهند. اتصال NTRIP آن اصلاحات را از CORS، سرویس NTRIP یا گیرنده GNSS با استفاده از Emlid NTRIP Caster امکان پذیر می کند. هنگامی که از طریق NTRIP متصل می شود، Reach روی خط پایه بیش از 60 کیلومتر در RTK و 100 کیلومتر در کینماتیک پس از پردازش کار می کند. Emlid ، emlid.com
گیرنده GNSS شامل Trimble ProPoint است و دقت نظرسنجی و بهره وری را در این زمینه ارائه می دهد.
گیرنده R580 GNSS متخصصان نقشه برداری، نقشه برداری و GIS، ساخت و سازهای عمرانی و خدمات شهری را قادر می سازد موقعیت یابی در سطح سانتی متری را ثبت کنند.
با تعبیه موتور Trimble ProPoint GNSS، کاربران می توانند نقاط را در محیط های چالش برانگیز، مانند زیر سایه بان درختان یا نزدیک ساختمان ها اندازه گیری کنند، در حالی که فناوری EVEREST Plus می تواند سیگنال های چند مسیری ناخواسته را برای بهبود دقت و اطمینان داده ها شناسایی و حذف کند. گیرنده با استفاده از فناوری چیپست Maxwell 7، پردازش سریع، قابلیت ضد جعل و توانایی ردیابی تمام صورت فلکی GNSS موجود را فراهم می کند.
R580 از خدمات تصحیح Trimble RTX برای دقت در سطح RTK بدون استفاده از ایستگاه پایه محلی یا شبکه VRS در هر جایی که منابع تصحیح در دسترس هستند، پشتیبانی می کند. گیرنده را می توان با همه دستگاه های تلفن همراه فعلی در انواع سیستم عامل ها و پلتفرم ها جفت کرد – از یک دستی یا کنترلر Trimble گرفته تا یک تلفن هوشمند یا تبلت مدرن. همچنین می توان آن را روی میله، وسیله نقلیه یا کوله پشتی نصب کرد. Trimble , trimble.com
OEM
ماژول GNSS از باندهای GNSS L1/L5 از چند صورت فلکی، از جمله NavIC پشتیبانی می کند.
ماژول موقعیت یابی NEO-F10N بر اساس فرم فاکتور u-blox NEO و مجهز به فناوری GNSS دو بانده u-blox F10 است. NEO-F10N از باندهای L1/L5 GNSS از چند صورت فلکی – از جمله NavIC – برای ارائه دقت موقعیت در سطح متر در مناطق شهری پشتیبانی می کند. سفتافزار آن برای پشتیبانی از چندین برنامه کاربردی مانند بازارهای تلهماتیک و میکروموبیلاتی خودرو یا برنامههای صنعتی که به دقت موقعیت در سطح متر نیاز دارند، قابل ارتقا و تنظیم است.
NEO-F10N با افزایش انعطاف پذیری خود در برابر تداخل چند مسیره، دقت موقعیت را در محیط های شهری بهبود می بخشد. این ماژول با استفاده از سیگنال های هر دو باند L1 و L5 به دقت بهتری نسبت به استفاده از باند L1 به تنهایی دست می یابد. کاربرانی که در حال حاضر از گیرنده های مبتنی بر ماژول هایی مانند u-blox NEO-M8 و NEO-M9 استفاده می کنند، می توانند به نسل جدید NEO-F10N مهاجرت کنند. این ماژول دقت را افزایش میدهد، مصرف انرژی را کاهش میدهد و راهحلی جایگزین برای کاربرانی که نمیخواهند تنظیمات حسابداری مرده را اجرا کنند، ارائه میدهد. u-blox، u-blox.com
آنتن GNSS چند باند طراحی شده برای بهبود راه حل های موقعیت یابی در سطح متر
ANN-MB5 یک آنتن GNSS چند بانده (L1/L5/E5a/B2a) است که برای پلت فرم u-blox F10 بهینه شده است و موقعیت دقیق، قابل اعتماد و قوی را حتی در محیط های چالش برانگیز امکان پذیر می کند. این آنتن دارای دریافت همزمان چندین سیستم ناوبری از جمله NavIC است. ANN-MB5 دارای طراحی فشرده با پایه مغناطیسی است. u-blox ، u-blox.com
INS محصولی برای نقشه برداری تلفن همراه، استقلال، و موارد دیگر
سیستم ناوبری اینرسی xRED3000 (INS) پشتیبانی از GNSS چهار صورت فلکی را برای چندین برنامه ارائه می دهد. وزن INS 20 گرم است که آن را برای محموله های هوایی مناسب می کند. در ابعاد 53.6 میلی متر در 50.6 میلی متر در 9.5 میلی متر، می توان آن را بدون تغییر اساسی در طراحی کاربر گنجاند. هنگامی که در یک منطقه محروم از GNSS، xRED3000 دقت موقعیت 0.5 متر را حتی پس از 60 ثانیه ارائه می دهد.
این ویژگی دارای الگوریتمهای جفت محکم gx/ix است که دقت را در درههای شهری بهبود میبخشد و پس از قطعهای موقت GNSS سرعت بازیابی سینماتیک در زمان واقعی را افزایش میدهد. xRED3000 دارای صفحه کیلومتری اینرسی لیدار است که داده ها را از لیدار در پس پردازش می گیرد تا دریفت واحد اندازه گیری اینرسی را کاهش دهد و دقت را در مناطقی با سیگنال GNSS ضعیف یا بدون سیگنال بهبود بخشد. علاوه بر این، NTRIP تعبیه شده دریافت تصحیحات GNSS را آسان تر می کند. OxTS ، oxts.com
گیرنده سه فرکانس GNSS کامل با طراحی فشرده برای برنامه های موبایل
BD990 از فرکانس سه گانه برای صورت فلکی GPS، GLONASS، BeiDou و Galileo پشتیبانی می کند. گیرنده برای تعیین موقعیت سانتی متری، مقداردهی اولیه سینماتیک (RTK) سریع و قابل اعتماد را ارائه می دهد. دارای فناوری Trimble Maxwell 7 است که 336 کانال ردیابی، کاهش چند مسیری Trimble Everest Plus و نظارت و تجزیه و تحلیل طیف RF پیشرفته را ارائه می دهد.
با گزینه استفاده از خدمات OmniSTAR یا RTX، BD990 سطوح مختلفی از عملکرد را تا سطح سانتی متر بدون استفاده از ایستگاه پایه ارائه می دهد. BD992 همچنین از عنوان GNSS دو آنتن پشتیبانی می کند در حالی که BD992-INS از موقعیت و جهت گیری با نرخ به روز رسانی بالا پشتیبانی می کند. Trimble ، oemgnss.trimble.com
کنترل ماشین
سیستم فرمان خودکار برای کاربردهای کشاورزی دقیق طراحی شده است
سیستم فرمان خودکار SAgro150 با هدف ارائه راه آسان به کشاورزان برای شروع کار با فرمان خودکار است. با قابلیت ردیابی تمام صورت فلکی، SAgro150 دقت فرمان خودکار 2.5 ± سانتی متری را برای به حداکثر رساندن استفاده از زمین و عملکرد و در عین حال صرفه جویی در منابعی مانند آب و کود دریافت می کند. در مقایسه با نسل اول سیستم SAgro100، سیستم فرمان خودکار SAgro150 از یک راه حل تک آنتن به جای راه حل دو آنتن استفاده می کند.
همچنین دارای گزینههای یکپارچهسازی سادهتر است، فقط به یک چاک مغناطیسی قوی برای اتصال ایمن آنتن به بالای تراکتور برای ردیابی سیگنال ماهوارهای نیاز دارد. سیستم جدید همچنین از حالت ژیروسکوپ دوگانه استفاده می کند که قابلیت اطمینان داده های عنوان و سازگاری با تراکتورهای مختلف را افزایش می دهد. این سیستم جدید به کاربردهایی مانند خاکورزی دوار، لجن کشی، کاشت و برداشت در خط مستقیم، منحنی، دور برگردان و غیره کمک می کند. SingularXYZ , singularxyz.com
گیرنده تعیین موقعیت و عنوان برای چندین برنامه طراحی شده است
AsteRx SB3 Pro+ یک گیرنده GNSS چند فرکانسی است که از فناوری GNSS سه باند برای موقعیتیابی سینماتیک (RTK) قابل اعتماد در سطح سانتیمتری و عنوان زیر درجه استفاده میکند. با انعطاف پذیری برای استفاده به عنوان مریخ نورد یا ایستگاه پایه، AsteRx SB3 Pro+ همچنین دارای نرخ به روز رسانی فوق العاده بالا و عملکرد ثبت گزارش است. این دستگاه که در یک محفظه مقاوم IP68 قرار دارد، برای محیط های سخت مناسب است. AsteRx SB3 Pro+ دارای نرخ به روز رسانی بالا و تاخیر کم برای وسایل نقلیه سریع یا قطعات ماشین آلات است. Septentrio ، septentrio.com
آنتن های GPS ناوبری و ردیابی پیشرفته ای را برای برنامه های خودرو ارائه می دهد
آنتنهای جیپیاس خودرو KP Performance مجهز به بهره 28 دسیبل هستند تا سیگنالهای ضعیف را حتی در چالشبرانگیزترین محیطها ضبط کنند. آنتن ها همچنین دارای قابلیت رد خارج از باند بالا هستند. با به حداقل رساندن تداخل سیگنال و اثرات چند مسیری، آنتن ها کیفیت و ثبات سیگنال خوبی را ارائه می دهند. ویژگیهای آنتنها، ناوبری دقیقتر و بهبود تجربههای کاربری را برای وسایل نقلیه شخصی، ناوگان تجاری یا سیستمهای مستقل امکانپذیر میسازد. آنتن ها دارای طراحی ضد آب و ضد گرد و غبار با استاندارد IPX6 یا IP66 برای عملکرد مطمئن در شرایط سخت هستند. KP Performance ، kpperformance.com
مناطق قطبی دارای تنوع زیستی وسیع و کشف نشده ای هستند، اما هم در معرض خطرترین و هم ناشناخته ترین مناطق جهان هستند.
اکنون دانشمندان به رهبری دانشگاه آنگلیا شرقی (UEA) و بررسی قطب جنوب بریتانیا (BAS) خواستار نقشه راهی از اکوسیستم های قطبی برای پر کردن این شکاف دانش، حفظ حیات قطبی و حتی محافظت از “زندگی روزمره ما و سلامت سیاره ما” هستند. این مطالعه تمام تنوع زیستی را در آن مناطق، از جو گرفته تا اعماق دریاها و از خشکی تا اقیانوس ها، ترسیم می کند.
نویسندگان گفتند که برای کاهش تأثیر گرمایش بر اکوسیستمهای قطبی از طریق تلاشهای حفاظتی، مدیریت پایدار این زیستگاههای منحصربهفرد و خدمات اکوسیستمی آنها، و برای اکتشاف زیستی پایدار ژنها و ترکیبات جدید برای منافع اجتماعی، اقدام هماهنگی لازم است.
“چند امیکس برای مطالعه و درک زندگی قطبی” امروز در Nature Communications منتشر شده است. این مقاله توسط UEA، BAS و دانشگاه Bielefeld آلمان نوشته شده است.
اکوسیستم های قطبی بیشترین تهدید را دارند زیرا حساس ترین آنها به گرمایش جهانی هستند. آنها با سرعتی سریع از بین می روند و به همراه آنها تمام زیست شناسی که خدمات اکوسیستم و تنظیم زیست شناسی آب و هوا از جمله چرخه کربن را ارائه می دهد، از بین می روند.
پروفسور توماس موک، استاد میکروبیولوژی دریایی در دانشکده علوم زیست محیطی UEA، نویسنده اصلی مشترک با پروفسور ملودی کلارک، رهبر پروژه برای بررسی قطب جنوب بریتانیا است.
پروفسور توماس موک گفت: “پیش بینی تنوع زیستی برای مناطق قطبی تنها زمانی می تواند قابل اعتماد ساخته شود که ما درک کافی عمیق از تنوع، عملکردهای اکولوژیکی، و روابط متقابل موجودات قطبی و همچنین انعطاف پذیری آنها در برابر تغییرات آب و هوایی داشته باشیم.”
این مناطق دورافتاده نقش مهمی را در چرخه کربن ایفا میکنند که اغلب نادیده گرفته میشوند و مواد مغذی جهانی و مواد آلی محلول را هدایت میکنند. موجودات بومی، از ویروس ها گرفته تا حیوانات بزرگ.
شواهد قوی وجود دارد مبنی بر اینکه تغییرات ناشی از آب و هوا در مناطق قطبی در حال حاضر توزیع گونهها را در خشکی و دریا تغییر میدهد و تأثیرات عمدهای بر عملکرد اکوسیستم دارد.
برخی از گونهها به سمت قطب حرکت کردهاند، که تأثیر منفی بر زنجیره غذایی دارد. حیات قطبی، از میکروبها گرفته تا فوکها، نهنگها و خرسهای قطبی، تا حد زیادی به دمای پایین کلی و پوشش قابل توجه برف و یخ بستگی دارد که تأثیرات گرمایش جهانی را تجربه میکنند.
در قطب شمال، درجه حرارت حداقل چهار برابر سریعتر از جاهای دیگر افزایش مییابد، جریان جت قطب شمال را بیثبات میکند و احتمال رویدادهای شدید آب و هوایی از جمله امواج گرما، خشکسالی و سیل را در مناطق معتدل افزایش میدهد.
در خشکی، ذوب شدن یخهای دائمی و فروپاشی سواحل قطب شمال بهدلیل آزاد شدن ذخایر کربن هزاران ساله، عناصر کمیاب، مواد مغذی و حتی ویروسهای باستانی یخزده و باکتریهای بیماریزا، به طرز چشمگیری برهمکنشهای اکولوژیکی و بیوژئوشیمی را تغییر میدهند.
در اقیانوسها، افزایش ذوب فصلی یخهای دریا، آبهای سطحی را بیش از حد تثبیت میکند، که باعث کاهش مقدار مواد مغذی مورد نیاز برای تولید اولیه میشود.
به طور مشابه، وضعیت در اقیانوس جنوبی و قاره قطب جنوب به همان اندازه تیره و تار است، به ویژه برای شبه جزیره قطب جنوب، که در حال حاضر سطوح قابل توجهی از گرم شدن را تجربه کرده است که باعث از بین رفتن یخ های دریا و یخچال های طبیعی شده است.
اقیانوس جنوبی مسئول جذب سه چهارم گرمای انسانی جذب شده توسط اقیانوس و تا نیمی از جذب کربن است. حدود 40 درصد از جذب اقیانوسی جهانی CO2 انسانی و حدود 50 درصد از کل جذب اتمسفر را تشکیل می دهد. علاوه بر این، جداسازی کربن توسط موجودات زنده در دریاهای قطبی احتمالاً بزرگترین بازخورد منفی طبیعی در برابر تغییرات آب و هوایی است.
تأثیرات آب و هوا بر تنوع زیستی و عملکرد اکوسیستم در قطب شمال و قطب جنوب به عنوان زنگ خطری برای پیامدهای گرمایش جهانی، از جمله تداوم تنوع زیستی روی زمین عمل می کند.
پروفسور کلارک گفت: “فناوری های توالی یابی توانایی های ما را برای رمزگشایی نحوه کار ارگانیسم ها به شدت تغییر داده است. با این حال، جذب در زیست شناسی قطبی نسبتاً کم بوده است، به ویژه هنگامی که ده ها هزار گونه که در قطب ها زندگی می کنند و در گرمایش ما در معرض تهدید هستند، نسبتا کم بوده است. جهان
“درک اینکه چگونه بسیاری از موجودات عجیب و غریب که در سرمای شدید زندگی می کنند می توانند به پاسخگویی به سوالات جهانی کمک کنند و مزایای واقعی را برای جامعه فراهم کنند. عدم اقدام در حال حاضر منجر به از دست دادن قابل توجه دانش در مورد سازگاری تکاملی با سرما خواهد شد.”
غربالگری ژنومی نه تنها امکان شناسایی جمعیت های تحت استرس را ارائه می دهد، بلکه می تواند برای پایش گونه های مهاجم نیز مورد استفاده قرار گیرد، در نتیجه مداخلات اولیه را تسهیل می کند.
پروفسور موک گفت: “با کاهش مناطق سرد سیاره ما، به دست آوردن توالی ژنوم کامل برای ارگانیسم های مختلف ساکن اکوسیستم های قطبی، از اعماق اقیانوس ها تا یخ های دائمی روی خشکی، هم برای قطب شمال و هم برای قطب جنوب، ضروری است. کاربرد گستردهتر فناوریهای omics را برای گونههای قطبی امکانپذیر میکند، که درک ما از تکامل در سرما و واکنشهای انطباقی به جهان در حال گرم شدن را متحول میکند.”
طبق یک افسانه قدیمی مردم سویات، یک فرد شرور هرگز نمی تواند راه را به دره رودخانه اوک هم بیابد: آب و هوای بد یا بدبختی او را متوقف می کند. دور تا دور دره کوه هاست. این منطقه از ارتفاعات سایان که در غرب بوریاتیا قرار دارد و با تووا و مغولستان مرز مشترک دارد، یکی از مناطق پر تردد و کم جمعیت سیبری محسوب می شود. در قرن نوزدهم، زائران بودایی که از هیمالیا برگشتند، نام “تبت کوچک” را به منطقه اوکینسکی دادند، زیرا مناظر محلی بسیار شبیه به فلات تبت است.
روز دوم راهپیمایی سواری یکنواخت در مسیرهای کوهستانی سنگلاخی داشت به پایان میرسید که وقتی پیچ را پیچیدیم، گلهای بزرگ (حدود 100 راس) از حیوانات بزرگ، شاخدار و پشمالو با موهای بلند که تقریباً زمین را لمس میکردند، نمایان شدند. معلوم شد که به مقصد نزدیک شده ایم: آن ها قایق های خانگی بودند. شما نمی توانید قایق های وحشی را در هیچ کجا پیدا کنید، مگر در فلات تبت. تنها دو مکان در روسیه وجود دارد که می توانید یخ های اهلی شده را ببینید: در آلتای و اینجا، ارتفاعات سایان. بعلاوه، قوم سویوت تنها کسانی هستند که در دره اوکینسکایا قایقهایی را پرورش میدهند. همسایگان آنها، بوریات ها، یاک نگهداری نمی کنند.
یاک غذا و مواد لازم برای تولید لباس را فراهم می کند. چراگاه این حیوان شغل اصلی مردان سویوت است. زنان پوست تولید می کنند و از آن برای ساخت کت های خز و کت های کمری استفاده می کنند. از چرم برای شلوار و پشم برای بافتن دستکش استفاده می شود. در تمام طول سال، یاک ها در استپ های کوهستانی مرتع می شوند و در زمستان غذای کمی را از زیر برف می گیرند. خز ضخیم آنها به آنها اجازه می دهد در آب و هوای سخت به راحتی زنده بمانند.
از آنجایی که از مهمانان استقبال می شد، خوش شانس بودیم که شاهد آیین های مرتبط با کشتن گاومیش بودیم. کل روش با فالگیری شروع می شود، با استفاده از تیغه شانه گوسفندی که پس از جشن آیینی باقی مانده است. سپس یک شمن در مورد یک روز مناسب برای قتل تصمیم می گیرد. در زمان تعیین شده، مردان حیوانی را با یک حلقه چرمی مخصوص و یک چاقو حلقه می زنند و با یک ضربه خنجر به قلب آن را می کشند.
سپس مقداری خون می گیرند و بر لبان خود می گذارند و از ارواح برای جان گرفته شده طلب آمرزش می کنند. این آیین در اواخر پاییز – که مصادف با دیدار ما با سویات ها بود – برگزار می شود، زمانی که یاک ها کاملاً چاق هستند و گوشت را می توان منجمد کرد و تا بهار به راحتی نگه داشت. سویات ها به طور کامل از گوشت استفاده می کنند و تقریباً تمام قسمت های لاشه از جمله چربی، خون و روده را می خورند.
به غیر از گوشت یاک ها، مردم سویات به برنج نیز وابسته هستند. با حرارت ملایم برنج را با قاشق هم می زنند تا تمام آب آن بجوشد و سپس نمک و فلفل و سایر ادویه ها را اضافه می کنند. روسیه به دلیل آب و هوای سرد چندین منطقه خوب کشت برنج دارد. این هوای سرد مغول ها را از چین جذب کرد و برنج خود را برای کشت آوردند.
سویات ها در 15 کیلومتری مرز مغولستان زندگی می کنند و در برداشت برنج مغولی به اشتراک گذاشته می شوند. امروزه آنها بیشتر از برنج روسی استفاده می کنند که در منطقه کراسنودار، شمالی ترین مناطق کره زمین که در آن برنج کشت می شود، کشت می شود.
برنج حدود 200 تا 300 سال پیش به امپراتوری روسیه آمد. انواع برنج گرد – همچنین به عنوان برنج دانه کوتاه یا برنج مروارید شناخته می شود – برای پخت فرنی، سوپ و پلو (یا پلو) مورد استفاده قرار می گیرد. در زمان پتر کبیر، دانههای «ذرت ترکی» (این نام غلات عجیبی بود که در این زمان مصرف میشد) که از عربستان آورده میشد، در باغ گیاهشناسی تزار در نزدیکی آستاراخان، در گوشه جنوب غربی روسیه کاشته میشد.
با این حال، محصولات کشاورزی با سایر امور فوری دولتی مغلوب شد. در سال 1786، قزاق های کوبا با غنائم از جمله دانه های برنج از لشکرکشی ایرانیان بازگشتند. آنها بذرها را در مناطق سیل زده رودخانه کوبان کاشتند و محصول خوبی از غلات جدید به دست آوردند. آنها شروع به بزرگ کردن مزارع برنج کردند و به طور فزاینده ای از آبیاری مصنوعی استفاده کردند و در نتیجه روند رشد را بهبود بخشیدند. این تلاش ها سال به سال به تدریج برداشت بیشتری را به همراه داشت. این گونه بود که گیاه آسیایی در جنوب روسیه ریشه دوانید.
در بخش دیگری از روسیه، منطقه پریمورسکی، آنها تنها در آغاز قرن بیستم، پس از معرفی برنج توسط مهاجران کره ای، شروع به کشت برنج کردند.
علیرغم این واقعیت که برنج یک غذای اصلی بومی روسیه نیست، در چند دهه اخیر برنج در میان الگوی مصرف ذرت روسیه جایگاهی قوی داشته است. امروزه برنج حتی از گندم سیاه نیز محبوبیت بیشتری پیدا کرده است.
در چند وقت اخیر روسیه تقریباً به اندازه واردات برنج خود صادر کرده است. بین سالهای 2011 و 2021، واردات و صادرات هر یک به طور متوسط سالانه 100 میلیون دلار بوده است. در سال 2011، حدود 60 درصد برنج وارداتی به روسیه از تایلند، ویتنام و پاکستان بود. در سالهای اخیر، برنج هندی سهم فزایندهای از واردات را به خود اختصاص داده است و بیش از 65 درصد آن از هند در سال 2021 وارد میشود. در آن سال، قزاقستان و پاکستان تقریباً 20 درصد از واردات برنج روسیه را به خود اختصاص دادهاند.
تا سال 2007، صادرات برنج روسیه کمتر از 10 میلیون دلار در سال بود. اما واردات در سال 2008 سه برابر شد و به 22 میلیون دلار رسید و تا سال 2010 از 90 میلیون دلار فراتر رفت. در دهه گذشته، بازارهای اصلی برنج روسی ترکیه، مغولستان و جمهوریهای شوروی سابق مانند قزاقستان، ترکمنستان، آذربایجان، بلاروس و اوکراین بودهاند.
گندم سیاه به طور سنتی محبوب ترین غلات در رژیم غذایی مصرف کنندگان روسی بوده است. گندم سیاه یک غذای اصلی رایج در روسیه است که در فرنی برای صبحانه و به عنوان غذای جانبی برای گوشت و ماهی در زمان های دیگر غذا وجود دارد. اما برنج اکنون از گندم سیاه گذشته است و به پرمصرف ترین غلات در روسیه تبدیل شده است و 29 درصد از غلات مصرفی را تشکیل می دهد، در حالی که این رقم برای گندم سیاه 28 درصد است.
جنگ روسیه در اوکراین، که در فوریه 2022 آغاز شد، ظرفیت اوکراین را برای برداشت و صادرات محصولات زراعی تضعیف کرده است، با توجه به اینکه اوکراین، مانند روسیه، صادرکننده کلیدی غلات و دانههای روغنی است. در حالی که هیچ اختلال عمده ای در تولید محصولات کشاورزی در روسیه ایجاد نشده است، ابهامات در مورد ظرفیت صادرات این کشور وجود دارد.
در آوریل 2022، یک حادثه در مجتمع برق آبی فدوروفسکی، تأسیسات تامین آب شالیزارهای برنج در قلمرو کراسنودار، منجر به کاهش 24 درصدی برداشت ناخالص برنج به 650000 تن شد. در ژوئن، کابینه روسیه صادرات اسیدهای آمینه خوراک، برنج و غلات برنج را تا پایان سال ممنوع کرد تا از امنیت غذایی این کشور اطمینان حاصل کند و قیمتهای داخلی پایدار را حفظ کند. این ممنوعیت تا ژوئن 2023 تمدید شده است.
در حال حاضر، تولید برنج روسی ادامه دارد و غذای اصلی سویات ها امن است. اما از آنجایی که درگیری در اوکراین ادامه دارد، این حدس است که هر کسی چقدر ادامه دارد. « AG
یک مطالعه جدید نشان می دهد که چگونه یخچال های طبیعی گرینلند از سال 1890 تا 2022 تغییر کرده است. محققان با استفاده از تصاویر ماهواره ای و یک آرشیو منحصر به فرد از عکس های هوایی تاریخی، تغییرات طول بیش از 1000 یخچال طبیعی این کشور را در 130 سال گذشته ثبت کردند. اگرچه یخچال های طبیعی در گرینلند در طول قرن گذشته عقب نشینی را تجربه کرده اند، سرعت عقب نشینی آنها در دو دهه گذشته به سرعت افزایش یافته است.
مطالعهای از دانشگاه نورث وسترن و دانشگاه کپنهاگ نشان میدهد که هزاران یخچالهای طبیعی پیرامونی گرینلند وارد یک وضعیت جدید و گسترده عقبنشینی سریع شدهاند.
برای کنار هم قرار دادن بزرگی عقبنشینی یخچالهای طبیعی، تیم تحقیقاتی تصاویر ماهوارهای را با عکسهای هوایی تاریخی از خط ساحلی گرینلند، که با هزاران یخچال طبیعی جدا از ورقه یخ مرکزی عظیم جزیره پر شده است، ترکیب کردند. با این دادههای بینظیر، محققان تغییرات طول بیش از 1000 یخچال طبیعی کشور را در 130 سال گذشته ثبت کردند.
اگرچه یخچال های طبیعی در گرینلند در طول قرن گذشته عقب نشینی را تجربه کرده اند، سرعت عقب نشینی آنها در دو دهه گذشته به سرعت افزایش یافته است. بر اساس تلاشهای چند ساله مشترک بین ایالات متحده و دانمارک، سرعت عقبنشینی یخچالها در قرن بیست و یکم دو برابر سریعتر از عقبنشینی در قرن بیستم است. و با وجود گستره آب و هوا و ویژگی های توپوگرافی در سراسر گرینلند، یافته ها در همه جا وجود دارد، حتی در بین شمالی ترین یخچال های طبیعی زمین.
این یافته ها بر حساسیت منطقه به افزایش دما به دلیل تغییرات آب و هوایی ناشی از انسان تاکید می کند.
این مطالعه روز پنجشنبه (9 نوامبر) در ژورنال Nature Climate Change منتشر خواهد شد.
لورا لاروکا، نویسنده اول این مطالعه گفت: «مطالعه ما عقبنشینی اخیر یخچالهای طبیعی پیرامونی در سراسر مناطق متنوع آب و هوایی گرینلند را در یک چشمانداز یک قرنی نشان میدهد و نشان میدهد که میزان عقبنشینی آنها در قرن بیست و یکم تا حد زیادی در مقیاس زمانی یک قرن بیسابقه است». تنها استثنای اصلی ممکن است یخچالهای طبیعی در شمال شرقی گرینلند است، جایی که به نظر میرسد افزایش اخیر در بارش برف ممکن است عقبنشینی را کند کند.»
این مطالعه نشان می دهد که تغییرات آب و هوایی عقب نشینی سریع یخچال های طبیعی را توضیح می دهد و یخچال های طبیعی در سراسر گرینلند به سرعت به تغییر دما واکنش نشان می دهند. این امر اهمیت کاهش گرمایش جهانی را نشان می دهد.
لاروکا گفت: “فعالیتهای ما در چند دهه آینده به شدت بر این یخچالها تاثیر میگذارد. هر ذره افزایش دما واقعا مهم است.”
یارو آکسفورد از Northwestern، نویسنده ارشد این مطالعه گفت: «این کار بر اساس تحلیلهای گسترده تصاویر ماهوارهای و دیجیتالی کردن هزاران عکس هوایی تاریخی است – برخی از آنها در سفرهای اولیه نقشهبرداری گرینلند از هواپیماهای خلبان باز گرفته شدهاند.» این عکسهای قدیمی مجموعه دادهها را به قبل از دوران ماهوارهای گسترش میدهند، زمانی که مشاهدات گسترده از کرایوسفر نادر است.
این کاملاً خارقالعاده است که ما اکنون میتوانیم رکوردهای طولانیمدت برای صدها یخچال طبیعی ارائه کنیم، و در نهایت فرصتی را به ما میدهد تا در سراسر گرینلند مستند کنیم. پاسخ یخچال های طبیعی به تغییرات آب و هوایی در بیش از یک قرن.”
آکسفورد استاد علوم زمین شناسی ویلیام دیرینگ در کالج هنر و علوم واینبرگ نورث وسترن است. زمانی که تحقیقات شروع شد، لاروکا دکتری بود. کاندیدای آزمایشگاه آکسفورد در حال حاضر، Larocca عضو NOAA پسادکتری آب و هوا و تغییرات جهانی است که در دانشگاه آریزونا شمالی میزبانی شده است. او در ژانویه 2024 به عنوان استادیار به دانشکده آتیه های اقیانوسی دانشگاه ایالتی آریزونا خواهد پیوست.
در حالی که اثرات تغییرات آب و هوایی بر گرینلند به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته است، اکثر محققان بر روی صفحه یخی گرینلند تمرکز می کنند که تقریباً 80٪ از کشور را پوشش می دهد. اما نوسانات در یخچال های طبیعی محیطی گرینلند – توده های یخی کوچکتر متمایز از ورقه یخی که در خط ساحلی کشور وجود دارد – به طور گسترده مستند نشده است، تا حدی به دلیل کمبود داده های رصدی.
قبل از پرتاب ماهواره های رصد زمین در دهه 1970، محققان درک کاملی از تاثیر تغییرات دما بر یخچال های طبیعی گرینلند نداشتند. سوابق رصدی گسترده و دقیق به سادگی وجود نداشت – یا محققان چنین فکر می کردند. حدود 15 سال پیش زمانی که عکسهای هوایی فراموش شده از خط ساحلی گرینلند در قلعهای خارج از کپنهاگ دوباره کشف شد، پیشرفتی به دست آمد.
این تصاویر که اکنون در آرشیو ملی دانمارک نگهداری می شود، به مطالعه نویسنده ارشد آندرس بیورک، استادیار دانشگاه کپنهاگ، امکان ساخت تاریخ یخچال های طبیعی را می دهد.
لاروکا گفت: «از دهه 1930، خلبانان دانمارکی با پوشیدن لباسهای خز خرس قطبی وارد کمپینهای نقشهبرداری هوایی گرینلند شدند و در نهایت بیش از 200000 عکس از خط ساحلی جزیره جمعآوری کردند. آنها همچنین به طور ناخواسته ایالت یخچال های طبیعی محیطی گرینلند را تصرف کردند.
در مطالعات قبلی، بیورک و همکارانش برای مطالعه 361 یخچال طبیعی در مناطق جنوب شرقی، شمال غربی و شمال شرقی گرینلند، عکس ها را دیجیتالی و تجزیه و تحلیل کردند. در مطالعه جدید، لاروکا، آکسفورد و تیم آنها رکوردهایی را برای 821 یخچال دیگر در مناطق جنوبی، شمالی و غربی اضافه کردند و رکوردهای بیورک را تا امروز گسترش دادند.
به عنوان بخشی از این تلاش، این تیم هزاران عکس هوایی کپی کاغذی گرفته شده از هواپیماهای خلبان باز را دیجیتالی کرد و تصاویر را از چندین ماهواره جمع آوری کرد. محققان همچنین اعوجاج زمین را حذف کردند و از تکنیکهای ارجاع جغرافیایی برای قرار دادن عکسها در مکانهای صحیح روی زمین استفاده کردند.
لاروکا که این پروژه را در سال 2018 آغاز کرد، گفت: «واقعاً هیچ فرآیند خودکاری برای دیجیتالی کردن همه این عکسها وجود ندارد. پروژهای مانند این افراد زیادی را میطلبد و کار دستی زیادی را برای اسکن و دیجیتالی کردن این همه هوای آنالوگ نیاز دارد. سپس، قبل از انجام اندازهگیریها، باید کارهای پیشپردازش زیادی انجام میدادیم.”
لاروکا، آکسفورد و تیم آنها با استفاده از سرنخهای پنهان در چشمانداز، رکوردهای بیشتری را در زمان افزایش دادند. وقتی یخچالها بزرگتر میشوند و سپس عقبنشینی میکنند، یک مورن پایانی را پشت سر میگذارند (رسوبی که توسط یک یخچال حمل و نقل و رسوب میشود، اغلب به شکل یک خط الراس طولانی). مکان یابی این مورن ها، محققان را قادر ساخت تا پیش از گرفتن اولین عکس های بر فراز پرواز خود در اوایل دهه 1930، وسعت یخچال های طبیعی قدیمی تر را نقشه برداری کنند.
لاروکا، آکسفورد و تیمشان با استفاده از تصاویر اواخر قرن بیستم، درصد طولی را که یخچالهای طبیعی طی 20 سال گذشته از دست دادهاند، محاسبه کردند. آنها دریافتند که به طور متوسط، یخچال های طبیعی در جنوب گرینلند 18 درصد از طول خود را از دست داده اند، در حالی که یخچال های طبیعی در مناطق دیگر بین 5 تا 10 درصد از طول خود را در 20 سال گذشته از دست داده اند.
با افزایش دمای جهانی، درک بهتر اینکه چگونه این یخچال های طبیعی در حال ذوب بر افزایش سطح دریاها و منابع قابل اطمینان آب شیرین تأثیر می گذارند، بیش از هر زمان دیگری ضروری شده است.
لاروکا گفت: «یخچالهای محیطی تنها حدود 4 درصد از کل منطقه پوشیده از یخ گرینلند را تشکیل میدهند، اما 14 درصد از ریزش یخهای فعلی جزیره را تشکیل میدهند – بخش نامتناسب بزرگی». “اگر به تمام یخچال های طبیعی متمایز از ورقه یخی گرینلند و قطب جنوب نگاه کنید، تقریباً 21 درصد از افزایش سطح دریاها در دو دهه گذشته سهم داشته اند. بنابراین، این توده های یخی کوچکتر بخش مهمی از سطح دریا هستند.
میلیونها نفر در سراسر جهان برای آب شیرین، کشاورزی و انرژی آبی به یخچالهای طبیعی متکی هستند، بنابراین بسیار نگرانکننده است که اجازه میدهیم این کار ادامه یابد. انتخابهایی که در چند سال آینده انجام میدهیم، تفاوت زیادی در میزان یخ ما ایجاد خواهد کرد. از دست دادن.”
درگیری در خاورمیانه – آخرین مورد از یک سری شوکهای فوقالعاده در سالهای اخیر – خطرات ژئوپلیتیکی را برای بازارهای کالا، در یک محیط جهانی از قبل نامطمئن، افزایش داده است. قبل از شروع مناقشه، خروج داوطلبانه عرضه نفت توسط تولیدکنندگان اوپک پلاس، قیمت انرژی را در سه ماهه سوم 9 درصد افزایش داد. در نتیجه، شاخص قیمت کالاهای بانک جهانی در آن دوره 5 درصد افزایش یافت و اکنون 45 درصد بالاتر از میانگین سال 19-2015 است. در حال حاضر، تأثیر جنگ بر قیمت کالاها خاموش شده است. قیمت نفت و طلا نسبتاً افزایش یافته است، اما قیمت اکثر کالاهای دیگر نسبتاً ثابت مانده است. با این وجود، تاریخ نشان می دهد که تشدید درگیری نشان دهنده خطر بزرگی است که می تواند به افزایش قیمت نفت و سایر کالاها منجر شود. بخش تمرکز ویژه یک ارزیابی اولیه از تأثیر احتمالی درگیری بر قیمت کالاها را ارائه می دهد. با فرض اینکه تعارض گسترش نیابد، احتمالاً تأثیرات درگیری محدود است. بر اساس این فرض، پیشبینی پایه نشان میدهد که قیمت کالاها طی دو سال آینده اندکی کاهش یابد. اگر درگیری تشدید شود، ارزیابی همچنین شامل اتفاقاتی است که ممکن است تحت سه سناریوی خطر رخ دهد، با تکیه بر سوابق تاریخی برای برآورد اثرات اختلالات کوچک، متوسط و بزرگ در عرضه جهانی نفت. بزرگی اثرات به مدت و مقیاس اختلالات عرضه بستگی دارد.
Skydio وارد یک همکاری استراتژیک با Trimble شده است تا یک گردش کار یکپارچه از ضبط دقیق داده ها، تجسم و تجزیه و تحلیل ایجاد کند. گردش کار برای رفع نیازهای صنایع زیرساختی حیاتی مانند نقشه برداری، نقشه برداری و بازرسی طراحی شده است.
هدف این همکاری که در حال حاضر در مرحله توسعه است، با ادغام پهپادهای خودران Skydio با گیرندهها و نرمافزار Trimble GNSS، دقتی در سطح سانتیمتری در نقشهبرداری و نقشهبرداری پروژهها به کاربران ارائه میکند. این فناوری میتواند توسط شرکتهای ساختمانی و تاسیساتی و همچنین آژانسهای حملونقل دولتی برای سادهسازی جریانهای کاری برای دقت بیشتر و کارایی پروژه مورد استفاده قرار گیرد.
رهبران صنعت به پهپادهای خودمختار با حسگرهای دوربین بصری و حرارتی قدرتمند، مانند Skydio’s X10 ، برای توانایی آنها در ثبت گزارشهای وضعیت بلادرنگ از شرایط زیرساختی حیاتی متکی هستند. با گرفتن تصاویر و دادههای مکانی زودهنگام و مکرر در طول پروژههای ساختوساز، سازمانها به راحتی میتوانند از مطابقت کار در محل با طراحی اطمینان حاصل کنند و دوباره کاری پرهزینه را کاهش دهند.
هنگامی که بازرسیهای پل یا سایت ابزار نیاز به مقیاسپذیری دارند، از ادغام Skydio و Trimble میتوان برای جمعآوری دادههای جامع و بهبود گردش کار لازم برای شناسایی زودهنگام مسائل و اقدام برای جلوگیری از خرابی استفاده کرد.
طبق گفته Skydio، مزایای کلیدی این همکاری عبارتند از:
ادغام خودکار داده ها : یک ادغام خودکار مبتنی بر API، انتقال یکپارچه تصاویر هوایی و ابرداده را از Skydio Cloud به Trimble Industry Cloud امکان پذیر می کند. این تبدیل داده های ثبت واقعیت را به بینش های عملی برای بهبود کارایی سرعت می بخشد. پالایش و تجزیه و تحلیل بیشتر داده های خروجی را می توان در محیط های نقشه برداری و نقشه برداری حرفه ای مانند مرکز تجاری Trimble (TBC) انجام داد.
دقت نظرسنجی با Skydio X10: پهپاد X10 به طور کامل با گیرندههای GNSS Trimble سازگار خواهد بود و به کاربران متقابل امکان میدهد هنگام استفاده از Skydio در کنار ایستگاههای پایه Trimble و گیرندههای GNSS، به دقت نظرسنجی در مأموریتهای نقشهبرداری دست یابند. فراتر از RTK، کاربران همچنین می توانند اصلاحات مبتنی بر PPK را پس از پرواز انجام دهند.
یک پستاندار به نام اکیدنا منقار بلند به نام سر دیوید آتنبرو و آخرین بار توسط دانشمندان در سال 1961 دیده شده بود، برای اولین بار در یک جنگل استوایی اندونزی عکسبرداری شد. یک تیم بین المللی از محققان با جوامع محلی برای استقرار بیش از 80 تله دوربین برای فیلمبرداری از این حیوان گریزان کار کردند. علاوه بر کشف مجدد اکیدنا، این تیم تعداد زیادی از گونههای کاملاً جدید را برای علم کشف کردند، از جمله سوسکها، عنکبوتها و یک میگوی درختی قابل توجه.
بیش از شصت سال پس از آخرین ثبت آن، یک تیم اعزامی یک پستاندار نمادین تخمگذار را در یکی از ناشناختهترین مناطق جهان دوباره کشف کردند. اکیدنا منقار بلند آتنبورو که به افتخار پخش کننده مشهور سر دیوید آتنبرو نامگذاری شده است، برای اولین بار در عکس ها و فیلم های ویدئویی با استفاده از دوربین های راه دور راه دور که در کوه های Cyclops در استان پاپوآ اندونزی نصب شده اند، ثبت شد.
در کنار کشف مجدد اکیدنا، اکسپدیشن – مشارکت بین دانشگاه آکسفورد، سازمان غیردولتی اندونزیایی یایاسان پلایانان پاپوآ نندا (YAPPENDA)، دانشگاه سندراواسیه (UNCEN)، پاپوآ BBKSDA، و آژانس ملی تحقیقات و نوآوری اندونزی (BRIN)، Re :Wild — بسیاری از یافته های قابل توجه دیگر را به دست آورد. اینها شامل عسل خوار مایر بود، پرنده ای که از سال 2008 در علم گم شده بود. یک جنس کاملاً جدید از میگوهای درختی. گونه های جدید بی شماری از حشرات؛ و یک سیستم غار ناشناخته قبلی. این به رغم مشکلات ناشی از زمین های بسیار نامساعد از جمله حیوانات سمی، زالوهای خونخوار، مالاریا، زلزله و گرمای طاقت فرسا بود.
یکی از غیرمعمول ترین پستانداران جهان بالاخره در فیلم گرفتار شد
اکیدنای منقار بلند آتنبورو که تنها یک بار در سال 1961 توسط علم ثبت شد، یک تکه است: یک گروه از نظر تکاملی متمایز از پستانداران تخمگذار که شامل پلاتیپوس است. این گونه echidna بسیار خاص است زیرا یکی از تنها پنج گونه باقیمانده مونوترم است که تنها نگهبانان این شاخه قابل توجه درخت زندگی است. یافتن اکیدنا بسیار دشوار است زیرا شبزیست، در لانهها زندگی میکند و بسیار خجالتی است. اکیدنای منقار بلند آتنبورو هرگز در هیچ کجای خارج از کوه های سیکلوپ ثبت نشده است و در حال حاضر در فهرست قرمز گونه های در معرض خطر IUCN به عنوان در معرض خطر انقراض طبقه بندی شده است.
برای اینکه بهترین شانس را برای خود پیدا کنند، تیم بیش از 80 دوربین دنبالهدار را مستقر کرد، صعودهای متعددی از کوهها انجام داد و در این فرآیند بیش از 11000 متر (بیش از ارتفاع اورست) بالا رفت. تقریباً تمام چهار هفته ای که تیم در جنگل گذراند، دوربین ها هیچ نشانه ای از اکیدنا ثبت نکردند. در آخرین روز، با آخرین تصاویر روی کارت حافظه نهایی، تیم عکس های خود را از پستاندار گریزان به دست آورد – اولین عکس از اکیدنا آتنبرو. شناسایی این گونه بعداً توسط پروفسور کریستوفر هلگن، پستان شناس و دانشمند ارشد و مدیر موسسه تحقیقات موزه استرالیا (AMRI) تایید شد.
دکتر جیمز کمپتون، زیستشناس از دانشگاه آکسفورد که ایده و رهبری این اکسپدیشن را بر عهده داشت، میگوید: اکیدنا منقار بلند آتنبورو دارای خارهای جوجه تیغی، پوزه مورچهخوار و پاهای یک خال است. به دلیل ظاهر ترکیبی آن، نام خود را با موجودی از اساطیر یونانی که نیمی انسان و نیمی مار است، مشترک است. دلیل اینکه این گونه بر خلاف سایر پستانداران به نظر می رسد این است که عضوی از monotremes است – یک گروه تخمگذار که حدود 200 میلیون سال پیش از بقیه پستانداران درخت حیات جدا شده است.
وی افزود: این کشف نتیجه کار سخت و بیش از سه سال و نیم برنامه ریزی است. یک دلیل کلیدی برای موفقیت ما این است که با کمک YAPPENDA، سالها برای ایجاد رابطه با جامعه Yongsu Sapari، روستایی در ساحل شمالی کوههای Cyclops، صرف کردهایم. اعتماد بین ما سنگ بنای موفقیت ما بود زیرا آنها دانش لازم برای پیمایش در این کوه های خائنانه را با ما به اشتراک گذاشتند و حتی به ما اجازه دادند تا در سرزمین هایی تحقیق کنیم که هرگز قدم های انسان را احساس نکرده اند.
گنجینه ای از اکتشافات
در کنار جستجوی اکیدنا، اکسپدیشن اولین ارزیابی جامع از حیات بی مهرگان، خزندگان، دوزیستان و پستانداران را در کوه های سیکلوپ انجام داد. با حمایت راهنمایان محلی در تیم اعزامی، دانشمندان توانستند آزمایشگاههای موقتی را در قلب جنگل با نیمکتها و میزهایی که از شاخههای جنگلی و درختان انگور ساخته شده بودند، ایجاد کنند.
با ترکیب تکنیک های علمی با تجربه و دانش اعضای تیم پاپوآ از جنگل، این تیم به اکتشافات جدید زیادی دست یافت. این شامل دهها گونه حشره کاملاً جدید برای علم و کشف مجدد عسلخوار مایر ( Ptiloprora mayri ) بود، پرندهای که از سال 2008 در علم گم شد و به نام زیستشناس تکاملی مشهور ارنست مایر نامگذاری شد.
یک یافته خارق العاده یک جنس کاملاً جدید از میگوهای زمینی و درختی بود. دکتر لئونیداس-رومانوس داورانوگلو (همکار فوق دکتری Leverhulme Trust در موزه دانشگاه آکسفورد گفت: ما از کشف این میگو در قلب جنگل بسیار شوکه شدیم، زیرا این یک انحراف قابل توجه از زیستگاه معمولی ساحلی این حیوانات است. تاریخ طبیعی)، حشره شناس ارشد برای اکسپدیشن. ما معتقدیم که سطح بالای بارندگی در کوههای سیکلوپ به این معنی است که رطوبت به اندازهای است که این موجودات به طور کامل روی خشکی زندگی کنند.
این تیم همچنین گنجینهای از گونههای زیرزمینی، از جمله عنکبوتهای کور، برداشتکننده کور، و عقرب تازیانهای را که همگی برای علم جدید هستند، در یک سیستم غاری که قبلاً کشف نشده بود، نشان دادند. این کشف شگفتانگیز در یکی از قلههای مقدس بر فراز یونگ سو ساپاری انجام شد، جایی که به تیم مجوز ویژه برای انجام تحقیقات داده شد. مردم به ندرت در اینجا پا می گذارند، و سیستم غار خیره کننده زمانی که یکی از اعضای تیم از ورودی پوشیده از خزه سقوط کرد، اتفاق افتاد.
“سرزمینی زیبا اما خطرناک”
در پس زمینه این اکتشافات شرایط بسیار چالش برانگیز و در مواقعی تهدید کننده زندگی بود. در یکی از سفرها به سیستم غار، یک زلزله ناگهانی تیم را مجبور به تخلیه کرد. دکتر داورانگلو دست خود را از دو نقطه شکست، یکی از اعضا به مالاریا مبتلا شد و دیگری به مدت یک روز و نیم زالو به چشمش چسبانده بود تا اینکه سرانجام در بیمارستان برداشته شد. در سرتاسر اکسپدیشن، اعضا با نیش پشهها و کنهها گرفتار شدند و با خطر دائمی مارها و عنکبوتهای سمی مواجه بودند. هر گونه پیشرفت در جنگل یک روند آهسته و طاقت فرسا بود، به طوری که تیم گاهی اوقات مجبور می شد مسیرهایی را که قبلاً هیچ انسانی نرفته بود، قطع کند.
دکتر کمپتون میگوید: «اگرچه برخی ممکن است سیکلوپها را «جهنم سبز» توصیف کنند، اما من فکر میکنم این منظره جادویی، در عین حال مسحورکننده و خطرناک است، مانند چیزی از کتاب تالکین. در این محیط، رفاقت بین اعضای اکسپدیشن فوق العاده بود و همه به حفظ روحیه کمک کردند. عصر، ما در اطراف آتش، داستانهایی را با هم رد و بدل میکردیم، در حالی که در میان هول و صدای قورباغهها احاطه شده بودیم.
میراثی ماندگار
کشف مجدد اکیدنا تنها آغاز ماموریت اکسپدیشن است. اکیدنای منقار بلند آتنبورو، حیوان شاخص کوه های سیکلوپ و نمادی از تنوع زیستی خارق العاده آن است. این تیم امیدوار است که کشف مجدد آن به جلب توجه به نیازهای حفاظتی Cyclops و به طور کلی گینه نو اندونزی کمک کند و آنها متعهد به حمایت از نظارت طولانی مدت اکیدنا هستند. کلید این کار NGO YAPPENDA است که ماموریت آن حفاظت از محیط طبیعی گینه نو اندونزی از طریق توانمندسازی پاپوآهای بومی است. به عنوان بخشی از تیم اعزامی، اعضای YAPPENDA به آموزش شش دانش آموز از UNCEN در بررسی تنوع زیستی و به دام انداختن دوربین در طول سفر کمک کردند.
دکتر داورانگلو گفت: جنگل های بارانی استوایی از مهم ترین و در معرض خطرترین اکوسیستم های زمینی هستند. این وظیفه ماست که از طریق تبادل دانش، مهارت و تجهیزات از همکاران خود در خط مقدم حمایت کنیم.
از آنجایی که تیم تنها بخشی از مواد جمعآوریشده در اکسپدیشن را مرتب کرده است، آنها انتظار دارند که در ماههای آینده گونههای جدید بیشتری تولید کنند. هدف این است که نام بسیاری از این افراد را به نام اعضای پاپوآی اکسپدیشن نامگذاری کنیم.
علاوه بر نمونه های حیوانی، این تیم همچنین بیش از 75 کیلوگرم نمونه سنگ را برای تجزیه و تحلیل زمین شناسی جمع آوری کرد که توسط زمین شناس ارشد اکسپدیشن، مکس وب، از دانشگاه رویال هالووی، لندن هدایت شد. اینها می توانند به بسیاری از سوالات در مورد چگونگی و زمان شکل گیری کوه های سیکلوپ کمک کنند. اعتقاد بر این است که این کوه ها در حدود 10 میلیون سال پیش زمانی تشکیل شده اند که یک قوس جزیره ای در اقیانوس آرام با سرزمین اصلی گینه نو برخورد کرده است. همراه با یافته های بیولوژیکی، این کار زمین شناسی به تیم کمک می کند تا بفهمد تنوع زیستی خارق العاده Cyclops چگونه به وجود آمده است.
درباره اکیدنای منقار بلند آتنبرو:
اکیدنا منقار بلند آتنبورو، Zaglossus attenboroughi، شناخته شده نیست که در خارج از کوههای سیکلوپ زندگی میکند و زیستشناسان هنوز سوالات بیپاسخ زیادی در مورد زیستگاه و اکولوژی آن دارند.
اکیدنای منقار بلند آتنبورو یک گونه EDGE است: گونه ای در معرض تهدید که خویشاوندان نزدیک کمی در درخت تکاملی حیات دارد. آنها حدود 200 میلیون سال است که مستقل از سایر پستانداران تکامل یافته اند.
اکیدنا برای مردم یونگ سو ساپاری که هجده نسل در دامنههای شمالی کوههای سیکلوپ زندگی میکنند، اهمیت فرهنگی دارد. هنگامی که درگیری در جامعه رخ می دهد، به جای دعوا، یک سنت وجود دارد که یک طرف برای جستجوی اکیدنا به داخل سیکلوپ می رود در حالی که طرف دیگر برای یافتن یک مارلین به اقیانوس می رود. یافتن هر دو موجود به قدری دشوار بود که اغلب دهه ها یا یک نسل کامل طول می کشید تا مکان آنها پیدا شود، اما پس از پیدا شدن، حیوانات نماد پایان درگیری و بازگشت به روابط هماهنگ در روستا بودند.
اکیدنا تنها یک بار به صورت علمی ثبت شده است، زمانی که توسط پیتر ون روین – گیاه شناس هلندی – در سال 1961 کشف شد. از آن زمان تاکنون تنها از طریق گزارش های مشاهده شده توسط جامعه یونگ سو ساپاری و علائم غیرمستقیم در دوران قبل از آن شناخته شده است. کار اعزامی در سال 2022. این نشانهها، که در طول سفر نیز مشاهده شد، شامل سوراخهای بینی، سوراخهایی در زمین بود که بوسیله اکیدناها پس از استفاده از پوزههای بلند و کمی خمیدهشان برای کاوش بیمهرگان زیرزمینی باقی میماند.
درباره اکسپدیشن:
این اکسپدیشن برای اولین بار در سال 2019 توسط جیمز کمپتون پیشنهاد شد.
دانشگاهیان که در این اکسپدیشن همکاری نزدیک داشتند عبارتند از: دکتر جیمز کمپتون (دانشگاه آکسفورد)، دکتر لئونیداس-رومانوس داورانوگلو (موزه تاریخ طبیعی دانشگاه آکسفورد)، مادلین فوت (دانشگاه آکسفورد)، دکتر اندرو تیلکر (Re:wild، موسسه لایبنیتس برای تحقیقات باغ وحش و حیات وحش)، دکتر آتیلا بالاز (دانشگاه مندل) و دکتر مکس وب (رویال هالووی، دانشگاه لندن).
اعضای تیم و شرکای دانشگاه Cenderawasih (UNCEN) عبارتند از دکتر Suriani Surbakti، Gison Morib و Heron Yando.
اعضای تیم و همکاران سازمان غیردولتی اندونزی یایاسان پلایانان پاپوآ نندا (YAPPENDA) شامل بنیانگذاران Iain و Malcolm Kobak، و Yali Kobak، Sampari Kobak، Ezra Daniel، Ruben Penggu، Melias Heluka، Yuanis Yalak و Sili Yalak هستند.
این تیم مجوزهایی را از پاپوآ BBKSDA و BRIN دریافت کرد. همچنین از جامعه Yongsu Sapari به آنها اجازه داده شد تا در طول سفر تحقیقاتی انجام دهند و نمونه هایی را در زمین خود جمع آوری کنند.
این کشف مجدد تا حدی با حمایت سخاوتمندانه کالج مرتون آکسفورد، انجمن جغرافیای سلطنتی، انجمن اکتشاف علمی، Re:wild، دانشگاه رویال هالووی، دانشگاه آکسفورد، رکونیکس، و کمک های مالی خصوصی درک ویلیامز، کریس پری امکان پذیر شد. ، و سایر افراد سخاوتمند.
درباره کوه های سیکلوپ:
کوه های سیکلوپ یکی از ناپذیرترین مناطق جهان است که ناهموار، شیب دار و خطرناک است و از سطح دریا تا 1970 متر را در بر می گیرد. آنها توسط دو قله اصلی – Gunung Rara و Gunung Dafonsoro تسلط دارند. هنگامی که در سال 1768 ده لیگ از خط ساحلی شمالی رشته کوه دریانوردی کرد، بارون لوئیس دو بوگنویل به «سیکلوپهای دوو» اشاره کرد که نام کوهها از آنها گرفته شده است.
کوههای Cyclops یک منطقه کلیدی تنوع زیستی هستند، به این معنی که برای تداوم تنوع زیستی و برای سلامت کلی سیاره حیاتی هستند.
جامعه Yongsu Sapari برای هجده نسل در این منطقه زندگی کرده اند و این سرزمین را مقدس می دانند. آنها معتقدند که توسط یک روح زن اداره می شود که می تواند شکل یک درخت کانگورو را به خود بگیرد.
مجموعه گنبدهای آجری شنی تاریخ زنده ای است که حال و هوای بازار باستانی جاده ابریشم را حس می کند. از هر پنج گنبد تجاری، چهار گنبد پر از معاملهگران و خریدارانی هستند که برای چیزهای منحصربهفردی که به ندرت در هیچ بخشی از جهان یافت میشود، چانه میزنند. اینجا بازار عتیقه جات دست دوم و چیزهای جدید صنعتگر است. از لباس های سنتی ازبکستان، صنایع دستی، و چیزهای شوروی سابق.
سلسله شیبانیان در قرن شانزدهم این گنبدهای تجاری را از لیابی خووز تا مدرسه عرب مرید در شهر قدیمی بخارا، ازبکستان در محل تلاقی مسیر تجارت جاده ابریشم از چین به آناتولی (ترکیه اخیر) ساختند. این نه تنها ابریشم بود که توسط بازرگانان کاروان عرضه می شد، بلکه کاغذ، فلز، باروت و آثار هنری نیز عرضه می شد.
گنبدهای تجاری بخشی از معماری منطقه است که در فهرست میراث جهانی یونسکو در سال 1993 به ثبت رسیده است. پارچه ای که تا حد زیادی دست نخورده باقی مانده است، همانطور که در وب سایت یونسکو نوشته شده است.
این بازار باستانی برای بیش از 2000 سال از چند دوره سلطنت از چنگیز خان مغولستان تا کمونیستی شوروی پس از جنگ جهانی دوم دوام آورد.
تاکی سارافون (گنبد صرافان)، بورسی بود که فروشندگان جهانی «صراف» در آن ارزهای خود را مبادله می کردند.
تاکی تیلپاک فروشان یا کتاب فوروشون (گنبد سرفروشان)، کتاب در زبان ازبکی به معنی کتاب دادن است، فروشان کتاب فروش بود.
تاکی زرگارون که از واژه بخارایی به معنای زاگر یا جواهرساز گرفته شده است، اولین گنبد تجاری برای سازندگان جواهر بود.
تیرو عبدالله خان فرش ها، روسری های رنگارنگ زیبا یا پارچه های سنتی بوخارین را عرضه می کرد.
این تحقیق روشن می کند که تضمین رفاه پایدار سیاره ما مستلزم تعهد جدی تری نسبت به فناوری های جدید حذف دی اکسید کربن و افزایش سریعتر تولید آنها است.
فنآوریهای حذف دیاکسید کربن (CDR) که میتوانند ابزارهای حیاتی برای مبارزه با تغییرات آبوهوایی باشند، همسو با سایر فناوریهای قرن گذشته توسعه یافتهاند. با این حال، طبق مطالعات جدید به رهبری گریگوری نمت، استاد دانشگاه ویسکانسین-مدیسون، این فناوریها باید سریعتر توسعه یابند تا به اهداف سیاستی با هدف محدود کردن گرمایش جهانی دست یابند.
در حالی که سیاست گذاران، محققان و فعالان آب و هوا از سراسر جهان برای دیدار برای کنفرانس تغییرات آب و هوایی سازمان ملل که در 30 نوامبر 2023 آغاز می شود، آماده می شوند، یک سوال باقی مانده این است که آیا فناوری های آب و هوایی به اندازه کافی سریع در حال توسعه و گسترش هستند تا خواسته های توافقنامه پاریس را برآورده کنند.
تحقیقات جدید به رهبری نمت، که استاد دانشکده روابط عمومی لا فولت است، نشان میدهد که روشهای جدید CDR باید با سرعت بسیار بیشتری مقیاس شوند تا به هدف دمایی توافق پاریس برای محدود کردن گرمایش به ۲ یا ۵/۱ درجه سانتیگراد برسند.
این هدف مستلزم حذف صدها گیگاتن دی اکسید کربن از اتمسفر در طول قرن است که مقیاس گذاری فناوری های جدید CDR را از اهمیت ویژه ای برخوردار می کند.
CDR شامل گرفتن CO2 از جو و ذخیره آن به روش های مختلف است.
نمونه هایی از CDR معمولی شامل احیای جنگل، احیای تالاب و بهبود مدیریت جنگل است.
تمام روش های دیگر CDR فقط در مقیاس کوچک به کار گرفته شده اند و در مجموع به عنوان CDR جدید شناخته می شوند.
به عنوان مثال می توان به انرژی زیستی با جذب و جداسازی کربن، جذب و ذخیره مستقیم کربن هوا و بیوچار اشاره کرد.
این روشهای جدید ممکن است بتوانند ذخیرهسازی کربن بادوامتری نسبت به روشهای معمولی که بر درختان و خاکها متکی هستند، ارائه دهند.
نمت و تیم تحقیقاتی خود در یکی از مقالات اخیر خود که در 30 اکتبر 2023 در Communications, Earth & Environment منتشر شد، مجموعه داده های پذیرش تاریخی فناوری (HATCH) را معرفی کردند – پروژه ای نوآورانه که انواع کشاورزی، صنعتی و کشاورزی را ردیابی و تجزیه و تحلیل می کند. فنآوریهای مصرفکننده که در قرن گذشته به کار گرفته شدهاند و میتوانند بینشی در مورد مقیاس فناوریهای جدید مانند حذف کربن ارائه دهند.
این مطالعه ظهور و رشد 148 فناوری را در 11 دسته مورد تجزیه و تحلیل قرار داد که به اوایل قرن بیستم بازمیگردد .
سپس این داده ها را با سناریوهای مدل CDR که توسط هیئت بین دولتی تغییرات آب و هوا (IPCC) ایجاد شده بود، اعلامیه های شرکت در مورد طرح های افزایش مقیاس CDR و اهداف CDR در اعلامیه های سیاست ارجاع داد.
در حالی که این مقاله شواهدی پیدا کرد که نشان میداد مقیاس مورد نیاز فناوریهای حذف کربن با محدوده تاریخی تلاشهای قبلی مطابقت دارد، اعلامیههای شرکت و اهداف دولتی حاکی از آن است که رشد بسیار سریعتری نسبت به سناریوهای مدلسازی شده با سابقه تاریخی و IPCC CDR وجود خواهد داشت.
نمت میگوید: «نرخهای افزایش مقیاس مورد نیاز برای حذف کربن برای رسیدن به اهداف 2 و 1.5 درجه سانتیگراد در محدوده تجربه تاریخی است، حتی اگر در حد بالایی باشد».
ما میتوانیم از این تجربه یاد بگیریم که حذف کربن را در مقیاس مرتبط با آب و هوا در سه دهه آینده تسهیل کنیم.»
در مقاله دیگری که در 15 نوامبر 2023 در Joule منتشر شد ، نمت و تیم تحقیقاتی او دریافتند که در حال حاضر سالانه 2 گیگاتن دی اکسید کربن حذف می شود.
تقریباً تمام این حذف با کاشت درختان بیشتر و تنها 0.1٪ از CDR جدید انجام می شود.
همه اینها علیرغم سناریوهای مدل سازی است که نشان می دهد ما باید در طول قرن صدها گیگاتن دی اکسید کربن را از جو حذف کنیم تا به توافق نامه پاریس برسیم و از رفاه پایدار سیاره خود اطمینان حاصل کنیم.
این مطالعه نشان میدهد که تقریباً تمام سناریوهایی که گرمایش را به 1.5 یا 2 درجه سانتیگراد محدود میکنند به CDR جدید نیاز دارند.
به طور متوسط، سناریوها CDR جدید را تا اواسط قرن 1300 افزایش می دهند.
با نگاهی به دوره زمانی بین زمانی که یک فناوری به بازار معرفی میشود و زمانی که افزایش سریع تولید آن رخ میدهد – به نام فاز شکلگیری – این مقاله نشان میدهد که این بخش از فرآیند جذب و ذخیرهسازی کربن مستقیم هوا و دیگر روشهای جدید CDR باید برای برآوردن نیازهای یک سیاره در حال گرم شدن شتاب بگیرند.
سرعت بخشیدن به نوآوری که در این مرحله رخ می دهد تا حجم بالاتری از تولید زودتر آغاز شود، می تواند به بهبود پذیرش فناوری کمک کند.
یان مینکس، رئیس مؤسسه تحقیقاتی مرکاتور در مورد عوام جهانی و تغییرات آب و هوا، میگوید: «برای مرتبط شدن با آب و هوا، مراحل شکلگیری سیستمهای فیلتر هوا و سایر روشهای جدید حذف کربن باید حداقل به اندازه سریعترین آنالوگهای تاریخی فعال باشند. گروه کاری علم پایداری کاربردی و یکی از نویسندگان هر دو مطالعه.
این امر مستلزم تعهدات جدیتری نسبت به فناوریهای حذف جدید نسبت به آنچه که در حال حاضر وجود دارد، دارد. سطوح مورد نیاز تنها در صورتی امکانپذیر خواهد بود که در 15 سال آینده شاهد توسعه اساسی مرحله شکلگیری CDR جدید باشیم.»
نتایج این مطالعات همچنین در گزارش آینده گپ انتشارات سازمان ملل در سال 2023، که شامل فصلی در مورد حذف کربن با مشارکت Minx و Nemet است، گنجانده خواهد شد.
سایت Geonline، سایتی مرجع برای مرتفع نمودن نیاز علاقمندان، پژوهشگران، دانشجویان و دانش آموزان در حوزه جغرافیا است که برای تمامی سنین و سطوح مطالب کاربردی دارد.