همکاری های زیست محیطی به طور فزاینده ای در حال حل مناقشات محلی در سراسر جهان است که بخشی از آن ناشی از گرمایش جهانی است.
سال ها بود که دامداران در شمال سنگال در گلوی یکدیگر بودند. آنها بر سر مرتع اصلی برای دام های خود کشمکش کردند، به خصوص که بارها باران ها ناکام می ماندند و پوشش گیاهی بیابان چروک می شد. آنها برای مکان و زمان در چاله های آبی با هم رقابت کردند. در سال 2017، پس از قتل یک گلهدار و افزایش کشتار حیوانات، AVSF ، یک سازمان غیردولتی کشاورزی با حضور محلی، به این نتیجه رسید که کافی است.
این سازمان از هر روستا در منطقه یک نماینده استخدام کرد و یک ” واحد شبانی ” ایجاد کرد که اکنون یکی از 25 واحد در سراسر سنگال است. و از طریق آن انجمن، رهبران محلی قادر به توافق در مورد حداکثر تعداد گله، قرار دادن آنها، و غرامت برای کشاورزان در صورت آسیب به مزارع آنها بودند.
این گونهای از به اصطلاح صلحسازی زیستمحیطی (EP) در عمل است، و در سراسر جهان تعداد فزایندهای از سازمانهای غیردولتی، دولتها و گروههای حل منازعه از آن برای مقابله با مشکلات و بیثباتی زیستمحیطی مارپیچ استفاده میکنند – بهویژه مواردی که این دو را با هم ترکیب میکنند.
چندین سال بعد، و با وجود بدتر شدن شوک های آب و هوایی، گله داران اطراف یونوفره می گویند که اکنون اختلافات کمتر و چرای بی رویه سیستماتیک کمتری نسبت به سال ها وجود دارد. دمبوی سو، یکی از بزرگان روستای یونوفره، میگوید: «زندگی هنوز سخت است، اما ما دریافتهایم که میتوانیم با هماهنگی بهتر، زندگی بیشتر مردم را تامین کنیم و از زمین محافظت کنیم. من فکر می کنم بدون این میانجی گری همدیگر را سلاخی می کردیم.»
EP 101
در بحبوحه آگاهی فزاینده از آب و هوا و ظرفیت محیط برای دامن زدن به خشونت و رنج بردن از آن، قهرمانان EP اصرار دارند که جهان طبیعی میتواند به گرد هم آوردن مردم کمک کند تا آنجا که آنها را از هم جدا میکند: آن را به عنوان جنبه مثبت خوشبینانه در نظر بگیرید. خشونت های مرتبط با آب و هوا
به عبارتی عجیب، صلحسازی زیستمحیطی طیف کاملی از راههایی را توصیف میکند که از طریق آنها میتوان مسائل زیستمحیطی را برای پیشگیری، کاهش، حل و فصل و بهبودی از درگیری مهار کرد. این می تواند به معنای همه چیز باشد، از تضمین دسترسی به زمین های کشاورزی برای مبارزان سابق که در غیر این صورت ممکن است به خشونت بازگردند، تا بازسازی حاکمیت قانون پس از درگیری با آموزش قضات برای تصمیم گیری بهتر در مورد پرونده های زیست محیطی.
با این حال، EP در قلب خود مبتنی بر این ایده است که اگر طرفهای متخاصم نگرانیهای خود را در مورد محیط و منابع خود به اشتراک بگذارند، این میتواند راهی برای ایجاد اعتماد باشد و انگیزهای برای همکاری بیشتر در مسیر ایجاد کند.
سازندگان صلح می گویند که جذابیت آن آشکار است. وقتی جوامع از یکدیگر عصبانی هستند، صحبت نمی کنند. در این شرایط همکاری سخت است، “سامبا سامبا دیا، نماینده جامعه AVSF، توضیح می دهد. اما وقتی شغل افراد به سلامت محیط زیست بستگی دارد، خوب، آنها میتوانند راهی برای کار به نفع خود بیابند.»
بخشهایی از این مفهوم کاملاً جدید نیستند و بخشهای آن در بالاترین سطح آزمایش شده و استرس تست شدهاند. حتی در اوج جنگ سرد، مقامات متوجه شدند که ممکن است بتوانند با قدرتهای متخاصم در محیطزیست که به عنوان موضوعی منحصربهفرد «نرم» تلقی میشد، درگیر شوند، در حالی که در موارد دیگر همکاری نمیکنند. از اواخر دهه 1990 به بعد، حافظان محیط زیست در جنوب آفریقا و آمریکای جنوبی حدود 12 “پارک صلح” فرامرزی ایجاد کردند که به تبدیل مناطق مورد مناقشه به مناطق حفاظت شده طبیعی کمک کرد.
ایالات متحده برای چندین دهه دیپلماسی علمی را با دشمنان خود، به ویژه ایران، که در آستانه توافق هسته ای در سال 2015 با آنها مبادلات قابل توجهی بر سر آب و انرژی های تجدیدپذیر انجام شد، دنبال کرده است . کسانی که درگیر هستند، این تعاملات را برای ایجاد برخی از زمینهها برای بحثهای گستردهتر اعتبار میدهند.
الکس دهگان، مدیر عامل Conservation X Labs، یک استارت آپ متمرکز بر حفاظت و دانشمند ارشد سابق USAID، می گوید: «این چیزی است که منجر به پیشرفت ها می شود.
نشانه های رشد
اما آنچه در سالهای اخیر پدیدار شده است بسیار متفاوت است – حوزه بسیار گستردهتر، جاهطلبانهتر و قدرتمندتر از گذشته.
علاقه جدید پیرامون EP در ارتش ها، که با تشدید خطرات امنیت آب و هوا افزایش یافته است، شکاف قبلی بین جوامع “صلح” و دفاع را کاهش داده و منجر به گنجاندن مسائل زیست محیطی بیشتر در عملیات های پس از جنگ شده است. علاقه به دانشگاه چارچوب نظری بهتری را فراهم کرده است. به گفته توبیاس اید ، مدرس ارشد سیاست و سیاست در دانشگاه مرداک استرالیا، در سال 2021، سه برابر بیشتر از سال 2016، مقالات بررسی شده درباره EP وجود داشت .
هم اهداکنندگان و هم بسیاری از سازمانهایی که بهترین موقعیت را برای پیادهسازی EP روی زمین دارند، نسبت به این موضوع استقبال میکنند. به عنوان مثال، صندوق صلح سازمان ملل در سالهای اخیر حداقل 60 میلیون دلار به EP اختصاص داده است، در حالی که سایر آژانسهای سازمان ملل متحد شروع به اعزام کارشناسان امنیت آب و هوا به مناطق درگیری آسیبپذیر محیطی، مانند سومالی کردهاند. برای این نوع برنامهنویسی غیرمعمول، هم مجریان و هم کسانی که کمک دریافت میکنند، واقعاً از پتانسیل هیجان زده به نظر میرسند.
این خیلی هیجان انگیز است. کارل بروخ، رئیس انجمن صلحسازی محیطی ، شبکه پیشرو EP، که در بیش از 70 کشور عضو دارد، میگوید: ما با این ایده شروع کردیم و شتاب زیادی به دست آوردیم . “اما این فقط ایده ها نیست، بلکه افزایش دانش در مورد اینکه چه چیزی موثر است و چه چیزی مفید نیست، تعداد دانشگاه هایی است که صلح سازی محیطی را آموزش می دهند. ما در حال ایجاد مجموعه ای از افراد هستیم که روی این موضوع کار کنند.»
جمع آوری شواهد دال بر کارکرد آن
با این حال، حتی با وجود جلب توجه – و تحسینکنندگان بلندپایه – صلحسازی زیستمحیطی برای پاسخ به یک سوال بزرگ و سوزان تلاش کرده است. آیا واقعا کار می کند؟ یا به طور دقیق تر، آیا به اندازه کافی کار می کند که تبلیغات تبلیغاتی را تضمین کند؟ زیرا با وجود تمام هیجانات، شواهد ممکن است ضعیف به نظر برسند.
وقتی شغل افراد به سلامت محیط زیست بستگی دارد، خوب، در این صورت، آنها می توانند راهی برای کار برای همه منافع خود پیدا کنند. روز سامبا سامبانماینده جامعه AVSF
برای هر داستان موفقیت مشخصی مانند سنگال، یا غرب نپال، که در آن برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP) و شرکای محلی آن به کاهش تنش های بین جوامع بر سر منابع طبیعی کمک کرده اند، مجموعه ای از نتایج کمتر مبهم وجود دارد. و برای هر دستاورد ماندگار، نیمهموفقیتهایی خنثی شده است. برای مثال، در لیبریا، سازندگان صلح به امید حفظ جنگلها، آرام کردن اختلافات گاهی خشونتآمیز زمین و جلوگیری از دامن زدن به درگیریهای جدید، به اصلاح بخش جنگلداری کمک کردند. اما سپس یک دولت جدید بخشی از این پیشرفت را معکوس کرد. کارل بروخ میگوید: «تا زمانی که نشد کار کرد.
اما چند پیروزی قطعی وجود دارد. در طول 30 سال گذشته، EcoPeace خاورمیانه ، یک گروه محیط زیست اسرائیلی، فلسطینی و اردن، همکاری های زیست محیطی قابل توجهی را در سراسر این سه کشور با تمرکز ویژه بر احیای رودخانه مشترک در معرض خطر آنها رهبری کرده است .
گیدون برومبرگ، یکی از اعضای این سازمان، می گوید: «ما بخش کوچکی از کلمه هستیم، که در آن تقریباً تمام منابع ما فرامرزی هستند، و این درک وجود دارد که تنها راه محافظت از این منابع، همکاری با یکدیگر است. کارگردانان مشترک کار EcoPeace اخیراً در تبادل انرژی تجدیدپذیر آب – ” معامله آبی سبز ” – بین اسرائیل و اردن به اوج خود رسید. ما متوجه شدیم که میتوانیم از طریق آن اعتماد ایجاد کنیم، و این اعتماد نباید به محیط زیست محدود شود.»
تمرینکنندگان میگویند که بهشدت از کمبود شواهد آگاه هستند و تلاش میکنند تا آن را جبران کنند. هر چند این کار آسانی نیست.
مانند اقدامات اقلیمی، ایجاد صلح زیست محیطی می تواند به معنای عدم آسیب اضافی باشد، و بنابراین گاهی اوقات موفقیت چندان قابل مشاهده نیست. به هر حال، چگونه میتوانید ثابت کنید که درگیریهای کشاورز و گلهدار، مانند درگیریهای سراسر ساحل، بدون تلاشهای EP برای خنثی کردن آنها حتی بدتر میشد؟ تمرینکنندگان احساس میکنند که بهطور قابلتوجهی بیش از آنچه درک میشود، به دست آوردهاند، اما به دلیل نداشتن مدرک، با مجموعهای محدود از مطالعات موردی چشمگیر باقی ماندهاند.
EP ممکن است چندین دهه طول بکشد تا ارزش خود را نشان دهد – مشابه سایر اشکال صلحسازی. اما تطبیق آن با اهداکنندگان و سازمانهای توسعهای بزرگ که اغلب خواهان نتایج کاملاً تعریفشده در جدولهای زمانی غیرممکن هستند، در حال حاضر بیش از حد طولانی شدهاند، و اغلب از ترس از بین رفتن برنامههای سبزرنگ در مناطق درگیری، نگران هستند، دشوار باشد.
سباستین کراتزر از مرکز گفتگوی بشردوستانه در ژنو میگوید: «پروژههای میانجیگری واقعی میتوانند سالهای بسیار زیادی دوام بیاورند، و این واقعیت که ما بعد از چند سال شاهد موفقیتهایی [با EP] بودهایم، با اندازهگیری ما، کاملاً قابل توجه است». غیرانتفاعی مبتنی بر حل و فصل تعارض و پیشگیری. “اما هنوز بین سود نشان داده شده و پولی که دریافت می کنیم تفاوت وجود دارد.”
مهمتر از همه، ایجاد صلح زیست محیطی زمانی که بدون مشارکت زنان، گروه های بومی و سایر جوامع به حاشیه رانده شده به کار گرفته شود، می تواند بسیار سخت و یا حتی خطرناک باشد. اگرچه پزشکان در مورد آنچه که EP را تشکیل میدهد، بحث میکنند، به نظر میرسد برخی از مداخلات مرتبط با محیط گذشته، چالشهای قدیمی را فقط برای ایجاد چالشهای جدید حل کردهاند. به عنوان مثال، برخی از پارک های صلح متهم شده اند که حفاظت را بر رفاه ساکنان اصلی ترجیح می دهند.
سیلجا هال، مدیر برنامه مشارکت اتحادیه اروپا و UNEP در مورد تغییرات آب و هوا و امنیت، میگوید: با وجود شهرت خوب EP، تنها در صورتی میتواند نتایج زیستمحیطی و صلح بهتری را به ارمغان بیاورد که ظرافتهای محلی در نظر گرفته شود. او گفت: “شواهد برای ایجاد صلح زیست محیطی در سطح محلی قانع کننده است.” «چالش برای ما بزرگ کردن آن بدون از دست دادن آن درک ظریف است. یک رویکرد کوکی برش به سادگی کار نخواهد کرد.”
با این وجود، اکثر سازندگان صلح زیست محیطی در مورد چشم انداز مفهومی خود در سال های آینده خوش بین به نظر می رسند. حتی جهانی که تغییرات آب و هوایی را جدی می گیرد، ممکن است به تلاش آنها نیاز داشته باشد.
کارل بروخ میگوید: «اکنون ما شروع به شنیدن سؤالاتی کردهایم، از جمله، اگر بتوانیم به اقتصاد بیطرف کربن منتقل شویم، چه اتفاقی میافتد؟» «آیا این می تواند منجر به درگیری شود؟ قطع جریان های نقدی تولیدکنندگان نفت چه می شود؟ چیزهای زیادی در جریان است.»