همهی نوشتههای مازیار اتوکش
استفاده از بازتاب سنجی فاز GNSS در Haleakalā Maui
سیگنالهای سیستمهای ماهوارهای ناوبری جهانی (GNSS) که در ابتدا برای کاربردهای ناوبری و زمانبندی توسعه یافته بودند، اکنون معمولاً برای کاربردهای سنجش از دور ژئوفیزیکی، از جمله مشاهده سطح و جو زمین با استفاده از ایستگاههای زمینی نزدیک سطح دریا و همچنین سکوهای بالای کوه، هوابرد و فضابرد استفاده میشوند. . بازتاب سنجی GNSS (به اختصار GNSS-R)، که تکنیک استفاده از سیگنال های بازتابی برای اندازه گیری ویژگی های سطح زمین است، یک حوزه تحقیقاتی و کاربردی در حال رشد برای سنجش از دور GNSS بوده است.
نکته قابل توجه، ماموریت ماهوارهای Cyclone Global Navigation Satellite System (CYGNSS) نقشههای تاخیری داپلر (DDM) را تولید میکند که برای نظارت بر سرعت باد سطح اقیانوس در طول طوفانها استفاده میشود. در همین حال، GNSS-R زمینی و هوابرد برای نظارت بر رطوبت خاک، عمق برف و رشد پوشش گیاهی استفاده شده است.
یکی از حوزههای مورد علاقه، بازتابسنجی دقیق با استفاده از اندازهگیریهای فاز حامل سیگنال است. اولین تلاش برای انجام ارتفاعسنجی دقیق (فاز) بر روی یخ دریا با استفاده از اندازهگیریهای بازتاب سنجی GPS از TechDemoSat-1 در مدار پایین زمین توسط محققان در سال 2017 گزارش شد. متعاقبا، محققان استفاده از بازتابهای جمعآوریشده توسط یک ماهواره Spire را برای انجام ارتفاعسنجی بر روی زمین نشان دادند.
خلیج هادسون و دریای جاوا و نحوه استفاده از بازتاب یخ در نواحی قطبی برای اندازهگیری محتوای کل الکترون یونوسفر روی کلاهکهای قطبی. در حالی که این تظاهرات GNSS-R برای بازتاب سنجی مبتنی بر فاز حامل دقیق امیدوارکننده است، کار بیشتری باید انجام شود تا مشخص شود که ارتفاع سنجی مبتنی بر حامل چه زمانی امکان پذیر است و با چه چالش هایی مواجه است.
برای مطالعه چالشهای مرتبط با پردازش سیگنالهای اختفای رادیویی منعکسشده و با زاویه ارتفاع پایین، آزمایشگاه ناوبری و حسگر ماهوارهای بولدر دانشگاه کلرادو (CU) یک سایت جمعآوری دادههای GNSS را در بالای کوه هالیکالا در جزیره مستقر کرده است. مائوئی ، هاوایی کمپینهای مجموعه اخیر با هدف استفاده از این سایت به عنوان یک بستر آزمایشی برای الگوریتمهای GNSS-R که از اندازهگیریهای چند فرکانس و چند قطبی استفاده میکنند.
پیش از این، ما پردازش نقشه تاخیری را برای قطبش های دایره ای چپ (LHC) و دایره ای راست (RHC) برای سیگنال های GPS L1 و L2 انجام دادیم. این نتایج روش شناسی پردازش حلقه باز را تأیید می کند و یک ارزیابی اولیه از کیفیت داده ها را ارائه می دهد. مشاهده کردیم که سیگنالهای منعکسشده دریافتی، محو شدن عمیق و سریع دامنه را نشان میدهند. در کار گزارششده در این مقاله، ارزیابی خود را به سیگنالهای GPS با فرکانس سهگانه (L1CA، L2C، L5Q) گسترش میدهیم و روششناسی خود را برای استخراج فاز حامل سیگنال مستند میکنیم.
نتایج اولیه ما نشان میدهد که استخراج فاز سیگنال منسجم چالش برانگیز است و ممکن است برای این تنظیم آزمایشی خاص امکانپذیر نباشد. ما در مورد روشهایی بحث میکنیم که در آن آزمایش ممکن است برای به دست آوردن بازتابهای سطح اقیانوس منسجم در آینده بهبود یابد.
پیشینه آزمایش
شکل کنونی آزمایش CU SeNSe Lab Mount Haleakalā GNSS در ژوئن 2020 به کار گرفته شد. این آزمایش از یک آنتن شیپوری با قطبش دو طرفه تشکیل شده است که در پانل سمت چپ شکل 1 به همراه یک آنتن مرجع رو به اوج نشان داده شده است . . سیگنالهای باند پهن افقی و عمودی پلاریزه شده از آنتن شاخ به سختافزار جلویی وارد میشوند و با استفاده از ترکیبکنندههای فاز 90 درجه ترکیب میشوند تا سیگنالهای پلاریزه LHC و RHC را تشکیل دهند که سپس توسط مجموعهای از تجهیزات جانبی رادیویی نرمافزار جهانی Ettus ضبط میشوند. (USRPs). در همین حال، سیگنال آنتن مرجع به گیرنده Sepentrio PolaRxS ارسال می شود .
پانل سمت راست در شکل 1 تنظیمات سیستم را نشان می دهد. توجه داشته باشید که نوسان ساز کریستالی کنترل شده توسط اجاق Sepentrio برای هدایت USRP ها استفاده می شود. این به ما اجازه می دهد تا از خروجی های Sepentrio برای تخمین تغییرات ساعت گیرنده استفاده کنیم و از آنها در جزء ساعت گیرنده مدل های حلقه باز خود استفاده کنیم که در زیر به آن می پردازیم.
هر USRP میتواند تا چهار سیگنال را در دو فرکانس مخلوط کردن مختلف ضبط کند که امکان ضبط سیگنالهای پلاریزه RHC و LHC را در حداکثر چهار باند مختلف فراهم میکند. اولین USRP باندهای L1 و L2 را با فرکانس مرکزی به ترتیب در 1575.42 و 1227.6 مگاهرتز در پهنای باند 5 مگاهرتز ضبط می کند. USRP دوم باندهای L5 و E6/B3 را در فرکانسهای مرکزی 1176.45 و 1271.25 مگاهرتز و در پهنای باند 20 مگاهرتز ضبط میکند.
جدول 1 شناسه های هر کانال دریافتی را به همراه باند مربوطه، قطبش و نرخ نمونه برداری فهرست می کند. توجه داشته باشید که سیگنالهای ضبطشده که باند E6 را پوشش میدهند، سیگنالهای BeiDou B3 را نیز دریافت میکنند، اما ما در این مقاله تحلیل خود را به سیگنالهای GPS L1، L2 و L5 محدود میکنیم. نمونه های این USRP ها به همراه خروجی Sepentrio Binary Format (SBF) گیرنده PolaRxS روی دیسک نوشته می شوند.
از ژوئن 2021، مجموعههای دورهای به مدت حدوداً یک ساعت در یک زمان گرفته شد، که تقریباً مدت زمانی است که برای عبور یک ماهواره GPS از زاویه ارتفاع 0 درجه به یکی از بیش از 20 درجه طول میکشد. زمانهای جمعآوری برای هدف قرار دادن گذرگاههای ماهوارهای تنظیم شد که نقطه انعکاس آنها از محدوده آزیموتال آنتن شاخ، که تقریباً رو به جنوب است و دارای عرض پرتو حدود 60 درجه است، عبور میکند.
شکل 2 مجموعه داده های موجود را از ماه اول مجموعه ها خلاصه می کند. سمت راست ترین پانل های شکل 3 نمونه هایی از مسیر کاوشگر GPS PRN 6 را نشان می دهد که در 13 ژوئن 2022 در افق در حدود ساعت 12:00-13:00 UT قرار می گیرد. این مسیری است که ما در این کار روی آن تمرکز میکنیم، زیرا PRN 6 سیگنالهای L1CA، L2C و L5 را منتقل میکند و به طور مداوم یک نقطه خاص در منطقه مورد علاقه ما دارد.
روش
روش پردازش ما برای ردیابی حلقه باز سیگنالهای GNSS منعکسشده بر اساس کار قبلی ما است که در آن ما DDM و نقشههای تاخیر اندازهگیری نسبت سیگنال به نویز (SNR) برای فرکانسهای سیگنال چندگانه و قطبشهای دریافتی تولید کردیم.
مدل شبه رنگ. ما با تولید مدلی از شبه برای سیگنال مستقیم و منعکس شده شروع می کنیم. مدل فقط باید تا سطح تراشه دقیق باشد، زیرا ما بین چندین تراشه تاخیر برای سیگنال های دریافتی همبستگی داریم. تنظیم یک نیاز دلخواه دقت 0.5 تراشه (معادل تاخیر در حدود 150 متر برای L1CA/L2C یا 15 متر برای سیگنال های L5)، به ما اجازه می دهد تا تاخیرهای مسیر از یونوسفر و تروپوسفر را نادیده بگیریم، که فقط باید چندین مورد را به حساب آورد.
متر تاخیر مدل دارای سه عبارت است که ما نسبت به زمان سیستم GPS (GPST) تخمین می زنیم: خطای ساعت گیرنده، خطای ساعت فرستنده ماهواره و محدوده هندسی.
ما از موقعیت بررسی شده آنتن بوق همراه با محصولات مدار و ساعت دقیق سرویس بین المللی GNSS برای خطای ساعت و موقعیت فرستنده استفاده می کنیم. اینها به ما اجازه می دهند تا خطای ساعت فرستنده و تاخیر مسیر را برای سیگنال مستقیم محاسبه کنیم. تأخیر مسیر سیگنال منعکس شده را می توان با محاسبه نقطه انعکاس چشمی در بیضی WGS84 و افزودن فواصل فرستنده به نقطه چشمی و نقطه چشمی به گیرنده پیدا کرد.
مدت باقی مانده برای تخمین خطای ساعت گیرنده است. به یاد بیاورید که USRP های ما توسط نوسانگر داخلی Sepentrio هدایت می شوند. بنابراین، خطای ساعت در اندازهگیریهای Sepentrio با تغییرات در نوسانگر مرجع برای USRPs همراه است.
ما از یک تکنیک کاهش روند ژئودتیکی برای تخمین این تغییرات ساعت و اعمال آنها در مدل شبه رنگ خود استفاده می کنیم. برای ساختن خطای ساعت کامل گیرنده، با ردیابی یک دقیقه از یک ماهواره قوی با زاویه ارتفاع متوسط و رمزگشایی اطلاعات زمانبندی آن، تراز زمانی نمونهها را در نزدیکی ابتدای مجموعهها به GPST تخمین میزنیم. این یک تخمین از GPST را در ابتدای فایل به ما می دهد، که می توانیم از آن برای ایجاد یک تخمین کامل از GPST در هر نمونه موجود در فایل استفاده کنیم. همچنین، با توجه به مدل شبه ما، میتوانیم فاز کد دریافتی و فرکانس داپلر را پیدا کنیم.
همبستگی سیگنال با استفاده از فاز کد ایجاد شده و مدلهای داپلر، همبستگیهایی را برای سیگنالهای بازتابی و مستقیم ایجاد میکنیم. ما یک سیگنال مرجع را در هر بازه 1 میلیثانیهای به هم مرتبط میکنیم، و برای اهداف بررسی سلامت عقل، همبستگیهای بیش از 3 تراشه را در فاصله 0.5 تراشه محاسبه میکنیم.
این منجر به خروجی های همبستگی درون فازی و مربعی (I/Q) در هر 1 میلی ثانیه می شود. پانل های سمت چپ در شکل 3 نمونه هایی از سیگنال های منعکس شده پردازش شده برای سیگنال های قطبش RHC و LHC L1CA، L2C و L5Q از PRN 6 در 13 ژوئن 2021، ساعت 12:00-13:00 UT را نشان می دهند.
توجه داشته باشید که با تنظیم ماهواره، در حدود 4 درجه زاویه ارتفاع، سیگنال های منعکس شده با سیگنال مستقیم قوی تر در سیگنال های L1 و L2 ادغام می شوند. این اتفاق بعداً در L5 به دلیل پهنای باند بالاتر آن رخ می دهد. ما از تراشه 0.0 برای به دست آوردن خروجی های I/Q برای پردازش فاز حامل برای L1 و L2 استفاده می کنیم. برای L5، ما از تراشه 0.0، -0.5، یا -1.0 استفاده می کنیم تا عدم تطابق مدل را در انتهای فایل محاسبه کنیم.
محو شدن سیگنال و مدل اقیانوسی WW3. هدف نهایی آزمایش بازتاب سنجی Haleakalā مقایسه ویژگی های سیگنال های بازتابی پردازش شده با پارامترهای سطح اقیانوس در نزدیکی نقطه چشمی و منطقه درخشان است. برای این منظور، ما دادههایی را از مدل WaveWatcher 3 (WW3) منطقهای هاوایی ترکیب کردهایم. این مدل اطلاعاتی در مورد ارتفاع موج، جهت و دوره به دلیل باد و تورم خروجی می دهد و وضوحی در حدود 5 کیلومتر دارد. داده های این مدل در قالب NetCDF از چندین سرویس وب در دسترس است.
پانل سمت راست شکل 3 خطوط ارتفاع موج قابل توجه باد و موج را در منطقه هالیکالا جنوبی نشان می دهد. در همین حال، توجه داشته باشید که سیگنال های بازتاب شده (پانل های سمت چپ) تغییرپذیری بالایی در توان دریافتی در طول مدت زمان مجموعه نشان می دهند. در حالی که امیدوار بودیم بتوانیم فوراً همبستگی بین این پارامترهای موج و نوسانات توان را مشاهده کنیم، واضح است که برای از بین بردن چنین سیگنالی به پردازش بیشتری نیاز داریم، و تغییر هندسه ماهواره احتمالاً مشاهده و تأیید آن را دشوار خواهد کرد.
با این حال، نتایج ما در پایان این مقاله نشان خواهد داد که احتمالاً بین پارامترهای محو شدن و باد همبستگی وجود دارد، اگرچه تا چه حد ناشناخته است. در نهایت، توجه داشته باشید که قطبش های LHC (RX6، RX8، RX2) سیگنال های بازتابی بسیار قوی تری نسبت به قطبش های RHC نشان می دهند. از آنجایی که ما علاقه مند به پردازش فاز برای سیگنال های بازتابی هستیم، ما به طور انحصاری در مورد استفاده از سیگنال های پلاریزاسیون LHC در ادامه این مقاله گزارش می دهیم.
پردازش فاز حامل. پس از انجام همبستگیها، همبستگیهای I/Q را برای سیگنالهای مستقیم و منعکسشده میگیریم و آنها را پردازش میکنیم تا فاز سیگنال بازتابشده پاکشده را بازیابی کنیم. اولین سری از مراحل در این فرآیند شامل پردازش سیگنال مستقیم برای تعیین تراز نماد ناوبری / پوشش و تخمین هرگونه نوسانات فاز باقیمانده است که بیشتر به دلیل نوسانات ساعت گیرنده مدل نشده است. شکل 4 این فرآیند را برای سیگنال L1CA نشان می دهد. همبستگی های خام I/Q در پانل بالایی نشان داده شده است.
برای این موارد، ما یک حلقه قفل فاز Costas (PLL) برای ردیابی نوسانات فاز باقیمانده بدون حساس بودن به انتقال نمادهای ناوبری / پوشش اعمال می کنیم. در مرحله بعد، این نوسانات فاز باقیمانده را حذف می کنیم تا مقادیر I/Q کاهش یافته را بدست آوریم.
همانطور که در پانل دوم نشان داده شده است، این مولفه های مربعی مقادیر I/Q کاهش یافته در مرکز صفر هستند در حالی که مولفه درون فاز اکنون بیت های داده / نمادهای همپوشانی را نشان می دهد. ما از مقادیر I/Q کاهش یافته برای تخمین توالی بیت های ناوبری در سیگنال های L1CA و L2C استفاده می کنیم.
به همین ترتیب، تراز توالی همپوشانی نویمان-هافمن را برای سیگنال L5 تخمین می زنیم. در نهایت، بیتهای داده تخمینی یا توالی همپوشانی را برای تأیید رویه پاک میکنیم. نتایج پاک کردن بیت های ناوبری تخمین زده شده برای سیگنال L1CA در پانل سوم شکل 4 نشان داده شده است.
پس از به دست آوردن نوسانات فاز باقیمانده و نمادهای ناوبری / همپوشانی برای سیگنال مستقیم، در مرحله بعدی آنها را برای تمیز کردن سیگنال منعکس شده اعمال می کنیم. به طور خاص، ما نوسانات فاز باقیمانده را از مقادیر I/Q سیگنال منعکس شده خام حذف میکنیم و سپس بیتهای ناوبری یا کد پوشش مربوطه را پاک میکنیم.
شکل 5 نمونه ای از داده های I/Q منعکس شده را قبل و بعد از این روش نشان می دهد. بیت های ناوبری به وضوح حذف می شوند، اما سیگنال بازتاب شده همچنان نوسانات نسبتاً قابل توجهی را در مقادیر I/Q پاک شده نشان می دهد. از این مقادیر است که امیدواریم فاز سیگنال منعکس شده باقیمانده را استخراج کنیم.
در شرایط منسجم، فاز دادههای I/Q منعکسشده تمیز باید فقط شامل اثرات مدلنشده، از جمله هرگونه نشانه تغییر ارتفاع سطح اقیانوس باشد. با این حال، اثر چند مسیری به دلیل سطح ناهموار اقیانوس باعث نوساناتی در دامنه و فاز سیگنال دریافتی میشود و همچنین میتواند باعث لغزش چرخه در هنگام باز کردن فاز شود.
برای فیلتر کردن این لغزشهای چرخه، ما روش همزمان لغزش سیکل و فیلتر نویز (SCANF) خود را اعمال میکنیم، که در اصل فقط یک PLL فیلتر کالمن با یک مرحله اضافی است که سعی در تخمین و حذف لغزشهای چرخه دارد.
شکلهای بخش بعدی نتایج اعمال کل این رویه را برای سیگنالهای منعکس شده نشان میدهد. خطوط سیاه و آبی فاز قبل و بعد از اعمال SCANF را نشان می دهد. سیگنال منعکس شده I/Q SNR نیز برای مرجع گنجانده شده است. توجه داشته باشید که چگونه پرش ها در خط سیاه با SNR محو می شوند و خط آبی به طور موثر روند فاز خط سیاه را بدون این پرش ها بازسازی می کند. این شواهد کیفی خوبی است که نشان می دهد الگوریتم SCANF موثر بوده است.
نتایج
شکل های 6، 7، 8، 9، 10، و 11 سیگنال منعکس شده SNR و فاز برای GPS PRN 6 را در 6 روز مختلف نشان می دهد. توجه داشته باشید که این روزها مطابق با روزهای مشخص شده در شکل 2 است که از آنجا مشاهده می کنیم که ارتفاع موج قابل توجه باد در روزهای 1، 5 و 6 نسبتا زیاد، در روزهای 2 و 3 معتدل و در روز 4 نسبتا کم است. ما متوجه شدیم که نوسانات SNR در روزهای 1، 5، و 6 نسبتاً بیشتر از روزهای دیگر است، که معتقدیم ممکن است نشانهای از شرایط سطح اقیانوس باشد. تجزیه و تحلیل دقیق تر این نتیجه موضوعی برای کار آینده ما است.
به طور کلی، مشاهده می کنیم که روند فاز در سه سیگنال (L1CA، L2C، L5) برای هیچ یک از روزها سازگار نیست. با همه امضاهای چند مسیری در سیگنال بازتابی تمیز شده، مشخص نبود که آیا فاز استخراجشده برای کاربردهایی مانند ارتفاعسنجی سطح اقیانوس مفید خواهد بود یا خیر، و این نتایج کیفی نشان میدهد که احتمالاً چنین نخواهد بود.
با این حال، فصل و ساعاتی از روز که برای کار ما در مورد بحث در این مقاله پردازش شد، بسیار محدود است. این امکان وجود دارد که پردازش دادههای بیشتر، بینش بیشتری در مورد اینکه آیا فاز سیگنال بازتابشده در این آزمایش قابل استفاده است یا خیر، ایجاد کند.
قدردانی
سیستم جمع آوری داده هالیکالا با حمایت موسسه نجوم دانشگاه هاوایی و آزمایشگاه تحقیقاتی نیروی هوایی ایجاد شده است. نویسندگان از کمک های مایکل مابری، راب راتکوفسکی، دانیل اوگارا، کریگ فورمن، فرانک ون گراس و نیراج پوجارا قدردانی می کنند. این تحقیق توسط یک جایزه فرعی از اداره ملی اقیانوسی و جوی از طریق شرکت دانشگاهی برای تحقیقات جوی به CU Boulder و با حمایت مالی جزئی از برنامه کسب داده های تجاری ناسا Smallsat تامین می شود.
این مقاله بر اساس مقاله «پردازش فاز حامل اولیه برای آزمایش GNSS-R در بالای کوه Haleakala» است که در ION ITM 2023، نشست فنی بینالمللی 2023 مؤسسه ناوبری، لانگ بیچ، کالیفرنیا، 23 تا 26 ژانویه 2023 ارائه شده است. .
برایان بریتش یک دانشجوی فوق دکتری در دانشگاه کلرادو (CU) بولدر است، جایی که دکترای خود را دریافت کرد. در علوم مهندسی هوافضا
JADE MORTON استاد دپارتمان علوم مهندسی هوافضا Ann and HJ Smead و مدیر مرکز تحقیقات نجومی کلرادو در CU Boulder است.
اولین نگاه جامع به اثرات آتش سوزی های بزرگ کالیفرنیا در سال های 2020-2021 بر روی زیستگاه حیات وحش زمینی
در سالهای 2020 و 2021، کالیفرنیا برخلاف هر چیزی که در رکورد مدرن ثبت شده، فعالیت آتشسوزی را تجربه کرد. هنگامی که دود پاک شد، میزان جنگل های سوخته در مجموع ده برابر بیشتر از میانگین سالانه ای بود که به اواخر دهه 1800 باز می گشت. ما می دانیم که حیات وحش در جنگل های غربی با تغییر زیستگاه و اختلالاتی مانند آتش سوزی تکامل یافته است.
هر گونه واکنش متفاوتی نشان می دهد، برخی از دهانه ها سود می برند، برخی دیگر زیستگاه حیاتی خود را از دست می دهند. چیزی که ما نمی دانیم این است که افزایش شدت آتش سوزی در مقیاس های بزرگ چگونه روی زیستگاه و بقای آنها تأثیر می گذارد، زیرا بسیاری از گونه ها با این نوع «مگافایرها» سازگار نیستند.
تنها چیزی که ثابت است تغییر است — آیا ضرب المثل اینطور نیست؟ ما می دانیم که حیات وحش در جنگل های غربی با تغییر زیستگاه و اختلالاتی مانند آتش سوزی تکامل یافته است. هر گونه واکنش متفاوتی نشان می دهد، برخی از دهانه ها سود می برند، برخی دیگر زیستگاه حیاتی خود را از دست می دهند. آنچه ما نمی دانیم این است که افزایش شدت آتش سوزی در مقیاس های بزرگ چگونه روی زیستگاه و بقای آنها تأثیر می گذارد، زیرا بسیاری از گونه ها با این نوع “مگافایر” سازگار نیستند.
محققان در ایستگاه تحقیقاتی کوه راکی به دنبال یافتن پاسخ هایی هستند. آنها یافتههای خود را در «مگافایرهای کالیفرنیا 2020-2021 و تأثیرات آن بر زیستگاه حیاتوحش» خلاصه میکنند، مقالهای که امروز در مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم منتشر شد .
چرا کالیفرنیا و چرا این دوره زمانی؟ در سالهای 2020 و 2021، کالیفرنیا برخلاف هر چیزی که در رکورد مدرن ثبت شده، فعالیت آتشسوزی را تجربه کرد.
هنگامی که دود پاک شد، میزان جنگل های سوخته در مجموع ده برابر بیشتر از میانگین سالانه ای بود که به اواخر دهه 1800 باز می گشت.
تقریباً نیمی از جنگلهایی که سوختند، آتشسوزی شدیدی را تجربه کردند که 75 تا 100 درصد از پوشش گیاهی را از بین برد، و بیشتر این آتشسوزی، به جای موزاییک تکه تکهای، مناطق وسیعی را تحت پوشش قرار داد.
دپارتمان ماهی و حیات وحش کالیفرنیا یک پایگاه داده جامع حیات وحش را مدیریت میکند و از تناسب زیستگاه صدها گونه در سراسر ایالت نقشهبرداری میکند.
همراه شدن این موضوع با سوابق سازمان جنگلها از آتشسوزیهای جنگلی و برخی کارهای کامپیوتری شیک به محققان این فرصت را داد تا نگاهی گسترده به چگونگی شکلدهی این نوع «مگافایر» به زیستگاه حیاتوحش در ایالت بیاندازند.
جسالین آیارز، نویسنده اصلی، میگوید: «هدف ما این بود که نگاهی گسترده بیندازیم تا درک بهتری از تأثیرات این نوع آتشسوزیها بر روی زیستگاه حیات وحش بهطور کلی به دست آوریم.» او ادامه داد، “و از آنجایی که هر گونه متفاوت است، این مطالعه نقطه پرش خوبی را برای دیگران فراهم می کند تا بتوانند روی یک گونه مورد علاقه یا گروه کوچکی از گونه هایی که زیستگاه های مشابهی دارند تمرکز کنند.”
آتشسوزیها و زیستگاههای مورد مطالعه بیشتر در سیرا نوادا، جنوب کاسکیدز و مناطق کوهستانی کلامات کالیفرنیا قرار داشتند.
محققان بیش از 600 گونه حیات وحش را بررسی کردند و دریافتند که برای 50 گونه، آتشسوزیها 15 تا 30 درصد زیستگاه را در محدوده محدوده آنها در ایالت دربرگرفته است.
صد گونه آتش سوزی با شدت بالا را در بیش از 10 درصد محدوده جغرافیایی خود در کالیفرنیا تجربه می کنند.
16 گونه از این گونه ها گونه های مورد توجه مدیریتی هستند، مانند جغد خاکستری بزرگ، ولوورین، ماتن اقیانوس آرام و بوآ لاستیکی شمالی.
تحقیقات قبلی نشان میدهد که برخی از گونهها مانند جغدهای خاکستری بزرگ ممکن است از نظر زیستگاه علوفهجویی از آتش سود ببرند و تا حدودی انعطافپذیر باشند، اما باز هم، ناشناخته این است که آیا این مزیت با این بزرگی تغییر زیستگاه در چنین مدت کوتاهی صادق است یا خیر.
برخی از خبرهای خوب این است که با بررسی دقیقتر برخی از جزئیات در مورد تغییر زیستگاه بر اساس گونهها، دانشمندان دریافتند که این آتشسوزیها در مقایسه با گونههای حیاتوحش به طور نامتناسبی بر روی زیستگاههای گونههای نگرانکننده حفاظت تأثیر نمیگذارند، یافتهای که نشان میدهد این گونهها کجا هستند. زندگی ممکن است به عنوان پناهگاه برای آنها باشد.
گاوین جونز، نویسنده ارشد و مشاور Ayars، تحقیقی را در مورد اینکه چگونه مدیریت فعال جنگل میتواند خطرات درازمدت از دست دادن زیستگاه جغدهای خالدار کالیفرنیا ناشی از افزایش اندازه و شدت آتشسوزی را جبران کند، انجام داده است. با توجه به اثرات تغییر زیستگاه در مقیاس بزرگ در یک دوره زمانی کوتاه، همراه با احتمال شایع تر شدن آتش سوزی های شدید در آینده، این مقاله جدید به مجموعه تحقیقات اضافه می کند و بر اهمیت افزایش سرعت و مقیاس تأکید می کند. مدیریت فعال جنگل
مشارکت استراتژیک ازبکستان و چین برای افزایش همکاری اقتصادی
16 اکتبر 2023، بیست و پنجمین مجمع عمومی UNWTO، سمرقند، اوبرکستان – به عنوان بخشی از تلاش ازبکستان برای بهبود و نوسازی اقتصاد خود، اوزبرکیتان به دنبال تقویت روابط خود با چین، شریک استراتژیک خود، از طریق سیاست خارجی است. دو کشور با ایجاد روابط دوجانبه بر اساس برابری،مشارکتُ احترام متقابل و در نظر گرفتن منافع، امیدوارند فعالیت و تجارت را برای بهبود اقتصاد افزایش دهند.
طی 30 سال گذشته، هر دو کشور 113 موافقت نامه بین دولتی و بین دولتی منعقد کرده اند، از جمله معاهده دوستی و همکاری بین جمهوری ازبکستان و جمهوری خلق چین که در سپتامبر 2013 امضا شد.
در چارچوب سازمان ملل، پکن از قطعنامههایی که توسط رئیسجمهور ازبکستان مبنی بر تضمین همکاری بینالمللی برای توسعه پایدار در منطقه آسیای مرکزی برای آموزش، تساهل مذهبی و توسعه گردشگری ارائه شده بود، حمایت کرد. دریای آرال به عنوان منطقه ای از نوآوری ها و فناوری های زیست محیطی در دستیابی به اهداف توسعه پایدار و موارد دیگر اعلام شد.
در سالهای اخیر، روابط بین کشورهای آسیای مرکزی و چین به حدی افزایش یافته است که سران کشورها را شامل میشود. در اجلاس اخیر در شیان، چین انگیزه جدیدی به همکاری های منطقه ای و ارتقای پروژه های مشترک مهم با ازبکستان داد.
ازبکستان یکی از اولین کشورهایی بود که از پروژه بزرگ یک کمربند، یک جاده چین با هدف تقویت اتصالات حمل و نقل بین المللی، توسعه تجارت گسترده، سرمایه گذاری و مبادلات بشردوستانه حمایت کرد. ازبکستان و چین تعامل اقتصادی متنوعی به میزان 8.9 میلیارد دلار ایجاد کرده اند که چین یکی از بزرگترین شرکای تجاری ازبکستان است که 18 درصد از تجارت خارجی این کشور را به خود اختصاص داده است.
مشارکت اقتصادی
پروژه های استراتژیک مشترکی مانند خط لوله گاز چین – آسیای میانه، کارخانه سودا کونگراد و کارخانه کود پتاس دهکن آباد، نوسازی نیروگاه حرارتی انگرن ایجاد شد. پارک صنعتی پنگ شنگ با سرمایه گذاری چینی به عنوان منطقه آزاد اقتصادی در سیردریا تأسیس شده است، جایی که بیشترین تمرکز پروژه های سرمایه گذاری با سرمایه خصوصی چین در از بکستان است. ZTE، تولید کننده لوازم الکترونیکی، اولین خط تولید گوشی های هوشمند را در آسیای مرکزی ساخت. سرمایه گذاری مشترک بین پنگ شنگ، کارخانه معدن و متالورژی آلمالیک، AWP را راه اندازی کرد، کارخانه ای که سالانه حدود دو میلیون شیر و میکسر با استفاده از مواد خام داخلی تولید می کند.
اقتصاد سبز
مسیر ازبکستان برای تقویت تولید صنعتی و کشاورزی، گذار به اقتصاد سبز، توسعه دیجیتال و نوآورانه، و همچنین پیشرفت های حاصل شده در سیاست منطقه ای و دیپلماسی اقتصادی خارجی، فرصت های جدیدی را برای گسترش زمینه های همکاری ازبکستان و چین باز کرده است.
در ژوئن، توافقی با China Energy برای ساخت نیروگاه فتوولتائیک خورشیدی یک گیگاواتی در کشکادریا و بخارا به دست آمد. پروژه ساخت مزرعه بادی با 111 توربین بادی توسط مصدر (امارات متحده عربی) در منطقه ناوی اجرا می شود. اولین ژنراتور بادی با ظرفیت 4.7 مگاوات از شرکت چینی Goldwind نصب شده است. قرارداد همکاری با کنسرسیومی از شرکتهای چینی Huaneng Renewables Corporation و Poly Technologies برای ساخت ایستگاههای فتوولتائیک خورشیدی با ظرفیت کل 2000 مگاوات در جیزخ و تاشکند ساخته شده است.
مذاکرات با غول فناوری اطلاعات چین هوآوی در مورد امکان بومی سازی تولید تجهیزات برای ایستگاه های خورشیدی در حال انجام است. به گفته چن جیاکای، مدیر هواوی در ازبکستان، این شرکت قبلاً در زمینه فتوولتائیک و ذخیره انرژی برای مصارف تجاری و خانگی در قلمرو ازبکستان تجربه دارد.
حمل و نقل و لجستیک
در سفر رئیس جمهور چین شی جین پینگ به ازبکستان در سال 2016، یک تونل 19 کیلومتری مشترک در راه آهن آنگرن-پاپ که مناطق مرکزی کشور را به دره فرغانه متصل می کند، مستقر شد. زیرساخت های باری چندوجهی از طریق بزرگراه تاشکند – اندیجان – اوش – ایرکشتم – کاشغر به صورت سه جانبه در سراسر راه آهن چین – قرقیزستان – ازبکستان در حال انجام است. تأثیر اقتصادی، کریدور اقتصادی چین-آسیای مرکزی-آسیای غربی را که یک ستون کلیدی کمربند و جاده است، رسمیت خواهد بخشید.
رئیس جمهور ا زبکستان، ش. میرضیایف بر وظیفه ارتقای استانداردهای زندگی برای مبارزه با فقر از طریق توسعه اجتماعی-اقتصادی دوجانبه تاکید کرد. در طول 40 سال گذشته، سیاست اصلاحات چین استاندارد زندگی را برای بیش از 800 میلیون نفر افزایش داد. سطح فقر 70 درصد از 97.5 درصد در سال 1978 به 0.6 درصد در پایان سال 2019 کاهش یافت.
فقرزدایی
ازبکستان اصلاحات اجتماعی-اقتصادی را در اولویت قرار داد و فقر را با در نظر گرفتن تجربه چین با موفقیت کاهش داد و در سال 2022 1 میلیون نفر را از فقر نجات داد. امسال یک برنامه جداگانه ضد فقر در یکی از مناطق هر استان ازبکستان اجرا می شود. با مشارکت کارشناسان چینی، تاکنون 18 پروژه هدفمند اجتماعی-اقتصادی برای کاهش فقر در 14 منطقه ازبکستان آماده شده است.
تاریخ دو هزار ساله مبادلات دوستانه و عملکرد 30 ساله همکاری های متقابل سودمند نشان می دهد که تقویت همکاری های همه جانبه با روندهای زمانه و منافع اساسی دو کشور و مردم مطابقت دارد. شی جین پینگ، رئیس جمهور چین در مقاله خود برای سفر خود به از بکستان در سپتامبر 2022، گفت: با ایستادن در تقاطع گذشته و آینده، ما سرشار از انتظارات و اعتماد به آینده روابط چین و ازبکستان هستیم.
ازبکستا ن و چین یکدیگر را به عنوان شرکای قابل اعتمادی میدانند که علاقهمند به تقویت شراکتهای استراتژیک برای ایجاد همکاریهای سودمند متقابل به ارتفاعات جدید هستند.
چکیده مقاله آقای زیلولا یونسوا،
رئیس بخش مرکز مطالعات روابط بینالملل وزارت امور خارجه جمهوری ازبکستان
وب ناسا ویژگیهای جدیدی را در قلب کهکشان راه شیری نشان میدهد
آخرین تصویر از تلسکوپ فضایی جیمز وب ناسا، بخشی از مرکز متراکم کهکشان ما را با جزئیات بیسابقهای نشان میدهد، از جمله ویژگیهایی که تاکنون دیده نشده است که ستارهشناسان هنوز توضیحی در مورد آن ندادهاند. منطقه ستارهزایی به نام Sagittarius C (Sgr C) حدود 300 سال نوری از سیاهچاله مرکزی کهکشان راه شیری، Sagittarius A* فاصله دارد.
ساموئل کرو، محقق اصلی تیم مشاهده، دانشجوی مقطع کارشناسی در این منطقه گفت: “هیچ وقت هیچ داده مادون قرمزی در این منطقه با سطح وضوح و حساسیتی که با وب دریافت می کنیم وجود ندارد، بنابراین ما برای اولین بار در اینجا ویژگی های زیادی را مشاهده می کنیم.” دانشگاه ویرجینیا در شارلوتزویل.
وب جزئیات فوقالعادهای را نشان میدهد و به ما امکان میدهد شکلگیری ستارهها را در این نوع محیط به روشی مطالعه کنیم که قبلاً امکانپذیر نبود.
پروفسور جاناتان تان، یکی از مشاوران کرو در دانشگاه ویرجینیا افزود: “مرکز کهکشانی شدیدترین محیط در کهکشان راه شیری ما است، جایی که تئوری های فعلی تشکیل ستاره ها را می توان در سخت ترین آزمایش خود قرار داد.”
پروتاستارها
در میان 500000 ستاره تخمین زده شده در تصویر، خوشه ای از پیش ستاره ها وجود دارد – ستارگانی که هنوز در حال شکل گیری و افزایش جرم هستند – که جریان هایی تولید می کنند که مانند آتش سوزی در میان یک ابر تاریک مادون قرمز می درخشند.
در قلب این خوشه جوان، پیش ستاره ای پرجرم و با جرم بیش از 30 برابر خورشید ما قرار دارد.
ابری که پیش ستاره ها از آن بیرون می آیند به قدری متراکم است که نور ستارگان پشت آن نمی تواند به وب برسد و باعث می شود کمتر شلوغ به نظر برسد در حالی که در واقع یکی از متراکم ترین مناطق تصویر است.
ابرهای تیره مادون قرمز کوچکتر روی تصویر نقش دارند و مانند حفره هایی در میدان ستاره به نظر می رسند.
اینجاست که ستاره های آینده در حال شکل گیری هستند.
ابزار Webb NIRCam (دوربین مادون قرمز نزدیک) نیز انتشار در مقیاس بزرگ از هیدروژن یونیزه شده اطراف قسمت پایین ابر تاریک را ثبت کرد که در تصویر به رنگ فیروزه ای نشان داده شده است.
کرو میگوید که معمولاً این نتیجه فوتونهای پرانرژی است که توسط ستارگان پرجرم جوان ساطع میشوند، اما گستره وسیعی از ناحیه نشاندادهشده توسط وب چیزی شگفتانگیز است که جای بررسی بیشتر است.
یکی دیگر از ویژگی های منطقه که کرو قصد دارد بیشتر بررسی کند، ساختارهای سوزنی مانند در هیدروژن یونیزه شده است که به طور آشفته در جهات مختلف به نظر می رسند.
روبن فدرانی، یکی از محققین این مرکز، میگوید: “مرکز کهکشان مکانی شلوغ و پرآشوب است. ابرهای گازی متلاطم و مغناطیسی وجود دارند که در حال تشکیل ستارگان هستند و سپس با بادها، جتها و تشعشعات خود بر گاز اطراف تاثیر میگذارند.” پروژه در موسسه Astrofísica de Andalucía در اسپانیا.
وب تعداد زیادی داده در مورد این محیط شدید در اختیار ما قرار داده است و ما تازه شروع به بررسی آن کرده ایم.
در فاصله 25000 سال نوری از زمین، مرکز کهکشانی به اندازه کافی نزدیک است تا ستارگان منفرد را با تلسکوپ وب مطالعه کند، و به اخترشناسان این امکان را می دهد تا اطلاعات بی سابقه ای در مورد چگونگی شکل گیری ستارگان، و اینکه چگونه این فرآیند ممکن است به محیط کیهانی بستگی داشته باشد، به ویژه در مقایسه با مناطق دیگر کهکشان جمع آوری کنند. به عنوان مثال، آیا ستارگان پرجرم تری در مرکز کهکشان راه شیری بر خلاف لبه های بازوهای مارپیچی آن شکل گرفته اند؟
کرو گفت: “تصویر وب خیره کننده است و علمی که از آن به دست می آوریم حتی بهتر است.” ستارگان پرجرم کارخانههایی هستند که عناصر سنگینی را در هستههای هستهشان تولید میکنند، بنابراین درک بهتر آنها مانند یادگیری داستان منشأ بیشتر جهان است.
هفتمین کنفرانس بین المللی مدیریت، علوم انسانی و رفتاری در ایران و جهان اسلام
7th International Conference on Management, Humanities and Behavioral Science in Iran and Islamic World
معرفی همایش
«هفتمین کنفرانس بین المللی مدیریت، علوم انسانی و رفتاری در ایران و جهان اسلام» با مشارکت «دانشگاه جامع علمی کاربردی سازمان همیاری شهرداری ها و مرکز توسعه خلاقیت و نوآوری علوم نوین» و با بهره گیری از همکاری دانشگاه ها، سازمان ها، مراکز و موسسات علمی و تحقیقاتی کشور؛ با هدف آگاهی و دستیابی به جدیدترین دستاوردها و یافته های علمی و پژوهشی در تاریخ 30 آذر 1402 برگزار می شود. در این راستا از تمامی اساتید، دانشجویان، محققان، متخصصان، صاحبنظران و علاقمندان محترم جهت ارسال مقالات و تحقیقات ارزشمند خود صمیمانه دعوت به عمل می آید.
محورهای همایش
تاریخ های مهم
هزینه های کنفرانس
برای ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به سایت همایش مراجعه نمایید.
سومین همایش بین المللی و ششمین همایش ملی علوم کواترنری- انجمن کواترنری ایران
3rd International Conference and 6th National Conference of Quaternary Sciences – Quaternary Society of Iran
Important Dates
- *January29-February1,2024: Conference
- *May1,2023: Registration opens, call for the abstracts
- *November1,2023: Deadline for abstract submission
- *December1,2023: Announcement of abstracts
Aims
Quaternary sciences play a critical role in contributing the necessary knowledge to face current societal challenges and to mitigate the ongoing climate change. To this end, the IRQUA aims to convene the Iranian and international Quaternary scientists to present their work and discuss the processes and mechanisms that shaped the landscape, environments, civilizations and ecosystems of the past 2.5 million years.
The IRQUA aims to exchange research interests on global and regional scale and promote interdisciplinary studies in Quaternary science. The meeting will consist of various interconnected sessions covering paleoclimate and paleoceanography, geomorphology, soil system sciences, natural hazards, stratigraphy, sedimentology and paleontology, and archeology.
The meeting will foster greater collaborations to lead to solutions in all fields of Quaternary science, and to share and engage the science community, policymakers and stakeholders. We hope to see you in this meeting of action and collaboration.
Mahyar Mohtadi, PhD
Scientific Secretary
اهداف
علوم کواترنر نقش مهمی در کمک به دانش لازم برای رویارویی با چالشهای اجتماعی فعلی و کاهش تغییرات آب و هوایی جاری دارد. به همین منظور، IRQUA قصد دارد دانشمندان ایرانی و بینالمللی کواترنر را برای ارائه کار خود و بحث در مورد فرآیندها و مکانیسمهایی که چشمانداز، محیطها، تمدنها و اکوسیستمهای 2.5 میلیون سال گذشته را شکل دادهاند، گرد هم آورد.
هدف IRQUA تبادل علایق تحقیقاتی در مقیاس جهانی و منطقه ای و ترویج مطالعات بین رشته ای در علوم کواترنر است. این نشست شامل جلسات مختلف بهم پیوسته ای خواهد بود که اقلیم دیرینه و دیرین اقیانوس شناسی، ژئومورفولوژی، علوم سیستم خاک، مخاطرات طبیعی، چینه شناسی، رسوب شناسی و دیرینه شناسی و باستان شناسی را پوشش می دهد.
این نشست همکاریهای بیشتری را برای راهحلهایی در تمام زمینههای علوم کواترنر، و به اشتراک گذاشتن و مشارکت جامعه علمی، سیاستگذاران و ذینفعان تقویت خواهد کرد. امیدواریم شما را در این جلسه اقدام و همکاری ببینیم.
Subjects
Climate records and models
All contributions related to paleoclimatic and paleogeographic changes in marine and terrestrial systems, abrupt and long-term climate change, historical and future climate, the use and development of (novel) climate proxies, simulations of past and future climate
Human evolution and ancient civilizations
All contributions related to anthropology, archeology, ancient civilizations, population dynamics and behavioral variability, cultural diversity, human-environment interaction, cultural-climatic evolution, vegetation, land-use and human impact
Landforms and soil system sciences
All contributions related to fluvial, estuarine and coastal geomorphology, lake- and sea-level changes, soil biology, chemistry and physics, soil and environment interaction, soil formation, diagenesis, erosion and transport, loess and paleosols
Natural Processes and Geohazards
All contributions related to extreme weather and climate events, drought, fire and water scarcity, floods and landslides, earthquakes and neotectonics, volcanic hazards and aerosols, pollution, risk assessments and -reduction
Geochronology, stratigraphy and sedimentology
All contributions related to application of, and advances in, geo- and thermochronology, paleomagnetism and magnetostratigraphy, radionuclides, radiocarbon and luminescence dating, trace and stable isotope geochemistry, correlations and mapping, statistical methods, scales and scaling, eolian dust and sedimentation, carbonate and siliclastic sediments, modern and ancient sedimentary environment
محورها:
سوابق و مدل های آب و هوا
همه مشارکتهای مربوط به تغییرات دیرینهاقلیمی و جغرافیایی دیرینه در سیستمهای دریایی و زمینی، تغییرات ناگهانی و بلندمدت آب و هوا، آبوهوای تاریخی و آینده، استفاده و توسعه پراکسیهای آب و هوایی (جدید)، شبیهسازی آب و هوای گذشته و آینده
تکامل انسان و تمدن های باستانی
همه مشارکت های مربوط به مردم شناسی، باستان شناسی، تمدن های باستانی، پویایی جمعیت و تنوع رفتاری، تنوع فرهنگی، تعامل انسان و محیط، تکامل فرهنگی-اقلیمی، پوشش گیاهی، کاربری زمین و تاثیرات انسانی
لندفرم ها و علوم سیستم خاک
همه مشارکتهای مربوط به ژئومورفولوژی رودخانهها، مصبها و ساحلی، تغییرات سطح دریاچه و دریا، زیستشناسی خاک، شیمی و فیزیک، تعامل خاک و محیط، تشکیل خاک، دیاژنز، فرسایش و حملونقل، لس و پالئوسولها
فرآیندهای طبیعی و مخاطرات زمین
همه مشارکتهای مربوط به رویدادهای آب و هوایی شدید، خشکسالی، آتشسوزی و کمبود آب، سیل و رانش زمین، زلزله و نئوتکتونیکی، خطرات آتشفشانی و ذرات معلق در هوا، آلودگی، ارزیابی خطر و کاهش
زمین شناسی، چینه شناسی و رسوب شناسی
همه مشارکتهای مربوط به کاربرد و پیشرفتها در زمینشناسی و گرماشناسی، دیرینهمغناطیس و چینهنگاری مغناطیسی، رادیونوکلئیدها، تاریخگذاری رادیوکربن و لومینسانس، ژئوشیمی ایزوتوپهای ردیابی و پایدار، همبستگیها و نقشهبرداری، روشهای آماری، مقیاسها و پوستهگذاری، گرد و غبار و پوستهبندی بادیوم. و رسوبات سیلیسی، محیط رسوبی مدرن و باستانی
Registration and Excursion fee
Participation is both in-person and virtual. We look forward to seeing you in Tehran or online.
*Conference fees: Lunch, conference package, icebreaker.
*Excursion fees: Lunch, dinner, excursion package, bus and breaks
*Foreign participants will be charged in cash in Iran.
Excursion 1
Alborz Mountains and Central Plateau
Excursion 2
Makran Region
Categories | Conference (2 days) | Excursion 1 (2 days) | Excursion 2 (5 days) |
Abstract submission | Free | – | – |
Online participants | Free | – | – |
Members of the Iranian Quaternary Association | USD 50 | USD 100 | USD 200 |
Non-members of the Iranian Quaternary Association | USD 100 | USD 100 | USD 200 |
Students & accompanying persons | USD 50 | USD 100 | USD 200 |
*Hotel expenses are the responsibility of the participants. If you need to coordinate, please contact the executive team.
*The list of hotels is below. If you need guidance and coordination, please contact the executive team.
1- Espinas hotel *****
2- Olympic hotel ****
3- Pazhouhesh hotel ***
Alborz Mountains and Central Plateau
Badab-e Surt colorful spring in Sari, Cheshmeh Ali spring as a part of Damghan fault (length 100 km) close to Teppe Hesar site (4000 BC) and Haj Aligoli desert (Figure 1) combination of Sand dunes, Nebkha deposits, and salt playa.
Figure 1: Satellite view of Haj Aligholo Playa, Cheshmeh Ali and Badab-e surt springs
Badab-e Surt spring
Badab-e Surt spring (BSs) lying at about 1,841 m asl in Alborz Mountain ranges is located in Northern Iran (Mazandaran province), 100km of Southern Sari city and east of Orost village, it is recognized as a World Heritage Site. A few other places in the world resemble it, including the Pamukkale in Denizli in southwestern Turkey, Mammoth Hot Springs in the USA, and Huanglong in Sichuan Province of China (Sotohian and Ranjbaran 2015). Geologically the spring comes from Shemshak Formation a thick sequence of siliciclastic sediments and coal-bearing deposits.
BSs (Figure 2) is including two springs, one with the saline and the other spring water has a sour taste and orange color. They formed during Pleistocene and Pliocene, by the time the discharged cool bicarbonate-rich waters from these springs has resulted in the formation of red, orange and yellow travertine terraces with crystalline crust, pisoid, tufa, and carbonate black muds lithofacies (Sotohian and Ranjbaran 2015).
Figure 2. Badab-e Surt Spring
Haj Aligoli desert
Haj Aligoli /Chah-e-jam/Damgan desert is located at about 1050-1094 m asl in the southern Alborz Mountains close to dry plains of Iran central plateau and southeast of Damgan city (Semnan province). The desert area is 2391 sq.km; average temperature during summer season (JJ) is 48 ⁰C and -5 ⁰C in winter (JF) (Vahdati Nasab and Hashemi 2016). Damgan desert is a sedimentary-structural phenomenon (Ahmadi 1999).
Due to poor vegetation, negative effective precipitation, and wind activity desert landforms Nebkah, Barkhan, Seif, and Sand dunes are dominant in the area (Vali and Musavi 2010). Based on sedimentology Damgan desert can be divided into three parts. The first part, which comprises 47% of the desert, is the flat plate of clayey sediments, the second part is the wet or swampy area, which covers an area of about 34% of the surface of the desert, and finally the remained central part is a salt desert (Figure 3) (Krinsley 1970). Discovered Upper/Epipaleolithic periods settlement evidence in the area indicating that climate during the Late Pleistocene was different from that present (Vahdati Nasab and Hashemi 2016).
Figure 3: Damgan Salt Playa
Cheshmeh Ali spring
The biggest karstic spring in Semnan province called Cheshme-Ali (CAs)(Figure 4) is located at 30 km of NW Damghan and is one of Damghan’s desert catchments. CAs water discharge is 500-700 l/s and which provides drinking water for part of Semnan city and 25 nearby villages. The average annual precipitation of the CAs watershed is 155 whereas the number for the evaporation is 1900 mm. Geologically CAs are a part of the eastern Alborz zone which is a combination of the thick Delichae and thin Lar calcareous formations (Hosseini et al. 2018).
Figure 4: Cheshmeh Ali and the constructed palace
Excursion 2
Makran- Chabahar
In geology studies, Iran’s East area is usually surveyed as an independent unit. This area was isolated from the sea in the late of third geological era because of organic movements and Lime scale build of marine that type are stacked in it at first and then sediments with relatively coarse and fine materials are stacked in it. The southern part of the province (Makran) is one of the areas that is under the gradual subsidence because of large thickness of sandy clay sediments that its depth reaches to 1 Km.
Accordingly, the Indian Ocean’s crust slope into the ground under this area that is one of the causes for creating a lot of mineral water springs and mud volcanoes in this area. Heights of Sistan and Baluchistan belonged to the second and third periods of geology and its stones are often Lime and plaster. According to the geologists, some mountains of this province (like Taftan volcano) belong to the late third era and early fourth era. Width of the province’s mountains is increased from the north to the south and reaches to its maximum amount between Iranshahr-Koohak (Bootorab, 2006).
Figure 1: Satellite view of places to visit in Makran-Chabahar
-Mud Volcanoes
One of the unique Iran’s geomorphology phenomena that are mainly located in the south of Sistan and Baluchistan province is mud volcanoes. These effects are cone-like shapes similar to volcano that instead of lava, flower according with hydrocarbon gases (like Methane), di oxide carbon and petroleum materials exit from its crater (Yazdi et al., 2012).
According to the existence of substrates in the flower of mud volcanoes, today flower therapy has a special status and a lot of physicians find its effectiveness. Besides tourism, mud volcanoes are important in the field of treatment and can be useful in treating diseases of muscle, skin, gastrointestinal etc. (Yazdi et al., 2012). Baluchistan mud volcanoes are young and their existence backed from 30 to 40 thousands years ago (Negaresh, 2001). Mud volcanoes of this area are about 13 ones and their most important ones are Pirgel, Napag, Ain, Tang and Balbolok
Figure 2: Napag mud volcano crater (Yazdi et al., 2016)
Figure 3: Created bubble in outgoing flowers of Tang mud volcano
-Hara Jungle (Mangro)
Hara trees are expanded in Oman coasts especially around Gowatr, Khoors and Bahookalat
estuaries. The name of its kind is Avicenia Marina that their height reaches from 6 to 9 m. The leaves of these trees act as refinery and pass the salts (Negaresh, 2005). These trees grow mainly on fine sediment of the coast, estuaries and coastal marshes that are influenced by tidal currents (Momeni, 1991). Hara jungles with sea lanes between them create beautiful landscapes.
Figure 4: Hara Jungle (Mangro)
-Wetlands (The Pink Lagoon)
Lipar or the Pink Lagoon is a 13 kilometer wetland located 5 kilometers from Chabahar on the road to Gwatre. In late winter and early spring as well as end of summer and early fall visitors can witness the red tide phenomenon at this wetland. Lipar Wetland is a great bird watching destination and is home to the coot, flamingo, grebe, great egret, grey heron, purple swamphen, sandgrouse, see-see partridge, grey francolin, tawny eagle, Eurasian teal and kestrel.
Lipar wetland is also home to the endangered marbled duck. Lipar is the shores of beautiful and interesting areas of the region. Lipar wetland near the village of Ramin and 15 km East Coast Chabahar on the road Chabahar – Gwatre with the prospect of was fantastic. Growth of oak and nettle in the water of beauty has created a wonderful scene that cannot be seen anywhere else in the country. Lipar Red lagoon waters red with a beautiful view is taken.
Figure 5: Lipar Wetland or the Pink Lagoon
-Miniature Mountains (Mars or Martian Mounts)
25 kilometers of Chabahar on the northern coast of Oman Sea (Chabahar road-Gwatre), water and wind erosion on the marl- sandstone formations green area, the beautiful scenery of the foothills regular and frequent bad as the land under canvas (Bad Land) or the Mars mountains or the miniature mountains are established. These mountains are extremely beautiful and considered to be symbols of the unique geo-morphological phenomena of Chabahar. Mars or miniature mountains have been extensive parallel to the sea (along east – west) from near Kachoo village to the Gwatre Bay.
Figure 6: Mars or Miniature Mountain (https://itto.org)
-Erosion of honeycomb (Sadaf)
Wind erosion and surface water, especially rain in southern coasts of Chabahar, beautiful buildings and fungal forms honeycomb has established that locals say they Sadaf. These beautiful shapes in sandstone and carbonate rocks can be seen in abundance.
Figure 7: Erosion of honeycomb (Sadaf) on the road Lipar – Chabahar (Yazdi, et al, 2016)
برای اطلاعات بیشتر و ثبت نام به سایت همایش مراجعه نمایید.
اولین کنفرانس ژئوفیزیک کاربردی در معادن
The first Conference on Applied Geophysics in Mines
معرفی همایش
با استعانت از پروردگار متعال، ‘ اولین همایش ژئوفیزیک کاربردی در معادن ‘ توسط انجمن ملی ژئوفیزیک ایران؛ در تاریخ 1 تا 2 اسفندماه سال 1402 برگزار خواهد شد. این کنفرانس فرصت مناسبی برای ارائه دستاوردهای علمی و پژوهشی اساتید، دانشجویان و پژوهشگران رشته های ژئوفیزیک، معدن، وسایر رشته های مرتبط با علوم زمین را فراهم مینماید.
بدینوسیله از کلیه اساتید، دانشجویان و صنعتگران دعوت می شود تا با ارائه مقالات علمی و دستاوردهای صنعتی و پژوهشی خود در زمینه های مختلف مهندسی مکانیک، با این کنفرانس همکاری نموده و بر غنای آن بیفزایند.
برنامه این کنفرانس شامل نشست های علمی موازی، نشست های ارائه مقالات، سخنرانی کلیدی توسط اساتید برجسته داخلی و خارجی، نمایشگاه محصولات فنی و صنعتی و همچنین کارگاه های آموزشی تخصصی هدفمند برای دانشجویان و صنعتگران خواهد بود.
محورهای همایش
- پیشرفتهای نوین در روشهای ژئوفیزیک معدنی
- ژئوفیزیک هوابرد در شناسایی پتانسیلهای معدنی
- ژئوفیزیک پهباد در مهندسی معدن
- ژئوفیزیک در بررسی مسائل هیدروژئولوژی در معادن
- ژئوفیزیک در بررسی مسائل زمینشناسی مهندسی ژئوتکنیک در معادن
- نقش ژئوفیزیک در اکتشاف معادن عمیق
- ژئوفیزیک درونچاهی در مهندسی معدن
- سنجش از دور در اکتشاف و استخراج مواد معدنی
- هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در ژئوفیزیک اکتشافی
- وارونسازی 3 بعدی دادههای ژئوفیزیک
- وارونسازی مشترک دادههای روشهای مختلف ژئوفیزیک
- نقش دانش و اطلاعات زمینشناسی در پردازش و تفسیر دادههای ژئوفیزیک
- روشهای گرانیسنجی و مغناطیسسنجی در ژئوفیزیک معدنی
- روش رادیومتری در اکتشاف منابع معدنی
- روشهای الکتریکی و الکترومغناطیس در اکتشاف منابع معدنی
- روش IP-RS در اکتشاف و استخراج مواد معدنی
- روش لرزهای در اکتشاف مواد معدنی
- ژئوفیزیک درونچاهی در مهندسی معدن
- روش GPR در مهندسی معدن
تاریخ های مهم
آغاز ثبت نام و ارسال مقاله: 1402/02/01
پایان مهلت ثبت نام زودهنگام (همراه با تخفیف): 1402/07/01
پایان مهلت ثبت نام عادی و ارسال مقاله: 1402/10/15
اعلام نتایج داوری: 1402/11/10
زمان برگزاری: 1402/12/01 الی 1402/12/02
هزینه های ثبت نام
قبل از واریز هزینه ها به نکات زیر توجه نمایید:
- با توجه به اینکه ملاک عمل صدور گواهینامه، صرفاً اطلاعات ثبت شده در فرم ارسال مقاله موجود در سایت میباشد، لذا پژوهشگران میبایست در هنگام ثبت مقاله، عنوان مقاله، اسامی نویسندگان و… را به طور کامل درج نمایند و با فایل مقاله خود تطبیق دهند.
- ثبت نام اولیه و ارسال مقاله به همایش جهت داوری رایگان می باشد.
هزینه ثبت نام در کنفرانس شامل موارد ذیل می باشد:
- داوری مقاله و چاپ مقالات پذیرفته شده در کتابچه الکترونیکی مجموعه مقالات کنفرانس
- نمایه سازی مقالات در پایگاه های : ISC
- دریافت گواهینامه بین المللی پژوهشگری برای صاحب پانل- دریافت گواهینامه حضور
- صدور کارت ورود به برای صاحب پانل- حضور در سخنرانی ها ، پانل های تخصصی و ارائه مقالات به انتخاب کمیته علمی
- دریافت گواهینامه پذیرش اصلی با قابلیت استعلام دارای مهر و کد ریجستری آنلاین
- دریافت گواهینامه موقت (ویژه پژوهشگرانی که نیاز سریع به داوری مقاله خود دارند)
- دریافت پکیج کنگره – پذیرایی بین جلسات
- اهداء گواهینامه های بین المللی کنفرانس به زبان انگلیسی بدون هزینه و به صورت رایگان.
- برگزاری پنل های تخصصی- حضور مدیران دولتی در کنفرانس
هزینه های مربوط به پذیرایی ناهار و اسکان در روزهای همایش متعاقباً تعیین و اعلام خواهد شد.
برای ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به سایت همایش مراجعه نمایید.
فراتر از افسانه اکتشاف غرب، تاریخ غنی و اغلب نادیده گرفته شده است
تنها یک موزه در امتداد مسیر قدیمی اورگان وجود دارد که داستان گسترش آمریکا به سمت غرب را از نگاه کسانی که در حال گسترش هستند، بازگو می کند. در گوشهای از اورگان که با واشنگتن و آیداهو هم مرز است، این گالریها و نمایشگاههای تعاملی با صفحات چوبی، میراث مردم بومی را جشن میگیرد و برای آنچه که هنگام ورود پیشگامان ویران شد، عزاداری میکند. با قدم زدن در یک سطح شیب دار طولانی، بازدیدکنندگان وارد نمای آجری یک «مدرسه آموزشی هندی» می شوند، جایی که کودکان بومی به زور تغییر مذهب داده و جذب می شوند. عکسی در اندازه واقعی از دانشجویان که به بیش از یک قرن پیش خیره شده اند. یونیفرم های همسان آنها را شبیه سربازان کوچک می کند.
بابی کانر توضیح داد: «به ما گفته شد که اگر میخواهیم تاریخ خود را به خوبی بیان کنیم، خودمان بنویسیم. او در اتاق کنفرانس موسسه فرهنگی Tamástslikt نشست، مرکزی که او در رزرواسیون Umatilla، خانه قبایل Cayuse، Umatilla و Walla Walla اداره میکند. و این داستان به قدمت زمان است: فتح.
تاریخچه اکتشاف اغلب به صورت باینری گفته می شود. کاوشگر و کوه بلند. کاوشگر و جزیره دور افتاده کاوشگر و قبیله بدون تماس. فاتح و فتح شده. امروزه تعریف اکتشاف گسترده تر شده است. ما بدنمان، اصل و نسبمان، ظرفیت مغزمان، ایده خانه را بررسی می کنیم. ما تاریخ را بررسی می کنیم و اینکه چه کسی می تواند آن را بازگو کند. کاوشگر یک ماجراجو، یک نمایشگر، یک دانشمند بوده است، و اکنون یک کهن الگوی جدید وجود دارد: آشتی دهنده – کسی که به ما کمک کند بفهمیم چگونه به اینجا رسیدیم. این پیشگامان کتاب های تاریخ ما را بازجویی می کنند، آنها را بازنویسی می کنند و امیدوارند که از تکرار گذشته جلوگیری کنند.
زمانی که با کانر در آن اتاق کنفرانس نشستم، شش ماه را در اورگان، ایالت خودم، گذراندم و منتظر همهگیری COVID-19 بودم. سالها از مکانهایی مانند باتلاقهای دورافتاده سودان جنوبی، مرز بیابانی ایالات متحده و مکزیک، و کوههای شرق کنگو برای این مجله ارسال میکردم. اکنون، پیش پا افتاده بودن خانه ای که هرگز به آن علاقه زیادی نداشتم، جلوی من کشیده شده بود. دیری نگذشت که در لبه ایالت قرار گرفتم و ایده خود را از اکتشاف زیر سوال بردم.
اما ابتدا، اجازه دهید حدود 60000 سال را به عقب برگردانیم به زمانی که “یک مستعمره کوچک در آفریقا به جهان رفت و ارتباط خود را از دست داد.” این به گفته فیلیپه فرناندز-آرمستو، مورخ و استاد دانشگاه نوتردام است، که نزدیک به شش دهه را صرف مطالعه چگونگی تغییر جهان توسط فرآیندی کرده است که او آن را مسیریابی مینامد – که در آن فرهنگهای مختلف با هم برخورد میکنند، تعامل میکنند، و سازگار میشوند.
در سفرهایی که با حرص، امپریالیسم، مذهب و علم به یکدیگر دامن می زنند. او میگوید: «تاریخ اکتشاف در حال بازگرداندن مسیرهای بین مردم مختلف است.» گویی هزاران سال است که سعی کرده ایم فاصله ای را که اجداد اولیه ما بین ما گذاشته اند، چه خوب و چه بد، از بین ببریم.
این هدف بود که دانشمندان، دانشمندان و مردان نظامی را متحد کرد تا انجمن نشنال جئوگرافیک را در سال 1888 تأسیس کنند. در 135 سال گذشته، ما دریا، آسمان، زمین و فضا را “برای افزایش و انتشار دانش جغرافیایی” لوله کشی کرده ایم. ” اکتشافی که ما تأمین مالی کردیم و مستندسازی کردیم، گاهی کمتر در مورد برقراری تماس و بیشتر در مورد اولین بودن به نظر می رسید. و هیچ کمبودی در این نقاط عطف وجود نداشت: از صعود به قله اورست با تیم آمریکایی تا نقشه برداری از کف اقیانوس اطلس.
ابتدا به اکتشافاتی تبدیل شدند: علم، فضا و جهان طبیعی به خاطر اسرارشان به هم ریخته شدند. لیکیها اجداد فسیلشده ما را کشف کردند، جین گودال در میان شامپانزهها زندگی میکرد، و مایک فی، حافظ طبیعت، مسیری 2000 مایلی را در جنگلهای بارانی آفریقای مرکزی ترسیم کرد. کاشفان امروزی ممکن است اصلاً انسان نباشند: آیا دوربین زمانی که برای عکاسی از اعماقی که انسان ها هنوز به آن نرسیده اند به اعماق اقیانوس انداخته می شود، کاوش می کند؟ یا یک ربات میکروسکوپی که برای انجام عمل جراحی از بدن ما عبور می کند؟
داستان ها برای صدها سال به اکتشاف دامن زده اند. در دورانی که به عنوان عصر اکتشاف اروپایی شناخته می شود، از قرن 15 تا 17، داستان های عامه پسند از قهرمانان در سفرهای جسورانه می گفت و این به اصطلاح عاشقانه های جوانمردی ممکن است الهام بخش کلمب و ماژلان برای حرکت دریانوردی باشد. داستان سرایی بارها و بارها جهان را با نسل های جدیدی از کاشفان پر کرده است. شاید عکسها و نقشههایی که مجله نشنال جئوگرافیک منتشر کرد، شما را به بیرون رفتن و دیدن دنیا تشویق کرد. اما داستانها همچنین در خدمت افسانهای غربی درباره کاشف بودهاند که کاملاً درست نیست.
فرناندز-آرمستو میگوید: «متون برای بحث درباره کاوشگران دیگر کشورها شکست خورده است، بنابراین در 500 سال گذشته این داستانی بود که مردهای سفیدپوست مرده بودند. “این تصور را ایجاد کرد که این یک فعالیت مردانه سفیدپوست است – به هیچ وجه اینطور نیست.”
یکی از اولین نقشه های جهان حدود 8000 سال پیش بر روی دیوار غاری در هند ترسیم شد و اولین کاشف که به نام می شناسیم، هارخوف است که در حدود 2290 سال قبل از میلاد سفیری را از مصر فراعنه به مناطق گرمسیری آفریقا رهبری کرد و سپس مهاجرت بانتوها از غرب آفریقا در سراسر قاره جنوب صحرا، از هزار سال قبل شروع شده است.
در اقیانوس آرام، ملوانان در گودالها و کاتامارانها ستارهها و موجهای دریا را دنبال میکردند تا جزایر را از گینه نو تا هاوایی نقشهبرداری و مستعمره کنند، از حدود 1500 قبل از میلاد در قرن هفتم، یک راهب چینی به نام Xuanzang از چین، هند و نپال عبور کرد. جستجو برای متون مقدس بودایی اصلی در همان قرن، ارتش های عربی از شبه جزیره عربستان به سمت آسیای مرکزی و شمال آفریقا حرکت کردند که با انگیزه فتح مقدس تغذیه می شد.
دوران کاشف مرد سفید پوست مدت ها پس از آن فرا رسید و کهن الگو بر روایت غربی تسلط یافت. اما آن کاوشگران دیگر همیشه آنجا بوده اند.
در آرشیو نشنال جئوگرافیک، نمونههای مدرنتری را میبینم که جامعه آن زمان نادیده گرفته بود: ژولیت بردون، کاشف زن که با نام آدام وارویک برای انتقال کاوشهای خود در چین در دهه 1920 منتشر کرد، و رینا تورس د آرائوز، انسان شناس پانامایی که اولین سفر خود را از جنوب به آمریکای شمالی با ماشین انجام داد.
در انبوهی از بریدههای خبری در مورد هریت چالمرز آدامز – که در آغاز قرن بیستم، 40000 مایل در آمریکای لاتین را طی کرد، مسیر کلمب را از اروپا به آمریکای جنوبی بازگرداند، و از سنگرهای خط مقدم جنگ جهانی اول عکسبرداری کرد – سرفصلها نشان میدهند. علاقه بیشتر به اینکه چگونه او از کلیشه زنانه دور شده است: “زنی بدون ترس از موش” یکی را می خواند.
همانطور که در طول تاریخ می کاوشیم تا افراد جدید را به پانتئون کاشفان بیاوریم، داستان های قدیمی را دوباره ارزیابی می کنیم: کاوش برای افرادی که مورد کاوش قرار می گرفتند – و سپس اغلب مورد استثمار یا حتی نابودی قرار می گرفتند چه معنایی داشت؟ آیا واقعاً می توان مکانی را کشف کرد؟ و چه کسی را باید کاوشگر دانست؟ آیا حوا به خاطر گاز گرفتن میوه حرام و کسب علم است اما از عدن چشم پوشی کرده است؟ یا پاندورا که به دلیل کنجکاوی مجبور شده است جعبه را باز کند و بدبختی ها را بر سر دنیا بیاورد؟
امروزه تاریخچه اکتشاف برای پر کردن حفرههای قدیمی توسط افرادی مانند تارا رابرتز بازنویسی میشود، کسی که در مارس 2022 با غواصی خود در حین غواصی در فلوریدا برای نقشهبرداری از کشتیهای غرقشده که زمانی افراد برده را از آفریقا به آنجا میبردند، ظاهر شد. آمریکا. یازان کوپتی، یک مورخ شفاهی فلسطینی، در حال حفاری عکسهای یک قرنی از فلسطینیها از آرشیو نشنال جئوگرافیک است و از رسانههای اجتماعی برای پر کردن داستانهای آنها استفاده میکند – نام آنها، تعطیلات در حال جشن گرفتن، روستاها در پسزمینه.
در مؤسسه فرهنگی Tamástslikt، کانر، که از دودمان Cayuse، Nez Perce و Umatilla میآید، برای توصیف این شکل جدید از اکتشاف از کلمه «بازیابی» استفاده کرد. اخیراً رقصندگان یک رقص تشریفاتی پس از نبرد را اجرا کردند که نیم قرن بود در انظار عمومی دیده نشده بود. قبیله Nez Perce 320 جریب زمین اجدادی را برای جمع آوری، دفن مردگان خود و میزبانی فستیوال ها به دست آورده است. اسامی قبایل در حال بازگشت به نقشه ها و علائم هستند.
کانر گفت که ایده گفتن داستان آنها در یک موزه در ابتدا قبایل کنفدراسیون پناهگاه سرخپوستان Umatilla را گیج کرد. چیزی برای جشن گرفتن در مورد نابودی مردم و سرزمین آنها وجود نداشت. اما آنها به این فکر کردند که چگونه روایت اکتشاف در اورگان هنوز با یک واگن پیشگام بر روی پرچم و مجسمه پیشگام در بالای ساختمان کاپیتول تجلیل می شود. و آنها در نظر گرفتند که داستان آنها چقدر بزرگتر از سرزمینی است که در آن اتفاق افتاده است – گوشه ای دورافتاده در لبه غربی آمریکا – و چقدر می تواند در سراسر جهان قابل ارتباط باشد. او گفت: «این مرکز جهان ماست، اما به همه جهانهای دیگر متصل است.»
نقشههای لمسی ساختهشده با GIS به افراد نابینا کمک میکند تا آگاهی فضایی پیدا کنند
برای افرادی که نابینا هستند یا دارای بینایی ضعیف هستند، دستورات صوتی در برنامه های ناوبری رایج – اغلب همراه با وسایل کمکی دیگر، مانند عصا یا سگ راهنما – به طرز شگفت انگیزی به آنها کمک می کند تا از نقطه A به نقطه B بروند. اما کاربران این موارد برنامه ها معمولاً در طول مسیر، زمینه های زیادی را از دست می دهند. برنامههای ناوبری به شما میگویند که در گوشه بعدی باید مستقیم یا راست یا چپ بروید. اما آیا این یک گوشه 60، 90 یا 120 درجه است؟ چه نوع خیابانی خواهد بود – یک خیابان باریک برای عابران پیاده یا یک خیابان عریض با تعداد زیادی ماشین؟ آرند یان ون دونگن، ساکن Vught، هلند، که از نظر قانونی نابینا است، فکر کرد. “شما این اطلاعات را از برنامه ناوبری دریافت نمی کنید. برای داشتن یک نمای کلی از آن به یک نقشه نیاز دارید.»
یک همکاری پرشور و پرشور در هلند در حال انجام است تا به افرادی که نابینا هستند یا بینایی محدودی دارند دسترسی منظم به نقشههای لمسی داشته باشند که میتواند به آنها کمک کند تا آگاهی موقعیتی از مکانهایی که میروند – خواه در اطراف محلهشان قدم بزنند یا سفر کنند. به شهر بعدی، یا سفر به شهری دور. آژانس کاداستر، ثبت زمین و نقشه برداری هلند – معروف به Kadaster – با Esri Nederland (توزیع کننده Esri در هلند)، چندین سازمان دسترسی محلی و تعداد انگشت شماری از دانشگاه ها و دانشگاهیان برای استفاده از فناوری ArcGIS برای تولید نقشه ها بر روی کاغذ متورم کار می کند. که افراد مبتلا به اختلالات بینایی می توانند آن را لمس کنند تا مروری بر محله ها، مناطق، کل کشورها و جهان داشته باشند.
این گروه میخواهد اطمینان حاصل کند که نقشهها برای طیف گستردهای از نیازها و ترجیحات کاربران کاربردی هستند – و افرادی که بینایی ضعیفی دارند یا بدون دید میتوانند نقشهها را در صورت تقاضا، بدون کمک یک فرد بینا سفارش دهند. همکاران همچنین هدف خود را برای دسترسی به افرادی فراتر از هلند قرار داده اند.
وینسنت ون آلتنا، مشاور تحقیق و نوآوری در Kadaster گفت: «از طریق ArcGIS Living Atlas of the World، ما دادههایی برای کل جهان در مقیاسهای مختلف در دسترس داریم. “گروه پروژه مایل است این نقشه ها را در صورت تقاضا برای مردم در همه جا در دسترس قرار دهد، به ویژه کسانی که در مکان هایی زندگی می کنند که دسترسی محدودی به منابعی مانند این دارند.”
جولیان نائوتا، مدیر محصول گرافیک لمسی در بنیاد Dedicon، که یک موسسه غیرانتفاعی است، میگوید: «همه رسانههای بصری باید برای افراد کمبینا یا افراد دارای ناتوانی در خواندن اقتباس شوند، به این دلیل ساده که، اول از همه، آنها مردم هستند. متون و تصاویر را در قالب های جایگزین بازتولید می کند و به پروژه کمک می کند. “برای اینکه آنها بتوانند به طور کامل در جامعه بسیار بصری و پر تصویر ما شرکت کنند، به راهی برای درک تصاویر، خواندن متن و تجربه نقشه ها نیاز دارند.”
یک راه حل دیجیتال ظهور می کند
اگرچه نقشه های لمسی برای افراد نابینا یا کم بینا موجود است، اما تهیه آنها اغلب دشوار و زمان بر است.
Nauta گفت: “Dedicon برای مدت طولانی نقشه های لمسی می سازد، اما همیشه یک فرآیند دستی بوده است.” وقتی کسی تماس می گیرد و نقشه یک کشور یا منطقه خاصی از شهر خود را می خواهد، یکی از تصویرگران ما شروع به کشیدن خیابان به خیابان می کند که البته بسیار کار بر است. این بدان معناست که ما نمیتوانیم تعداد زیادی نقشه در روز، در سال بسازیم.»
شش سال پیش، ون آلتنا نماینده Kadaster در یک کنفرانس بود و با آنا وتر، کارآموز Esri سوئیس در آن زمان، که از فناوری ArcGIS برای ساخت اطلس لمسی سوئیس استفاده کرده بود، برخورد کرد. ون آلتنا به کار او علاقه مند بود و از او خواست که داده ها و فایل های پروژه را برای او بفرستد تا بتواند چیزی مشابه با داده های هلندی ایجاد کند. او وقت نداشت فوراً پروژه را دنبال کند، اما چند سال بعد، زمانی که ون آلتنا با Daan Rijnberk که در آن زمان کارآموز در Kadaster بود، کار می کرد، این ایده دوباره مطرح شد.
آن دو با Bartiméus، موسسه ای برای افراد کم بینا در تماس بودند. بنیاد دسترسی، سازمانی که بر دسترسی دیجیتال، فیزیکی و اجتماعی تمرکز دارد. بنیاد ددیکن؛ و کتابخانه سوئیس برای نابینایان و کم بینایان. این سازمانها به آنها کمک کردند گروههای متمرکز را با افراد نابینا برگزار کنند تا دریابند که نقشههای لمسی چگونه میتوانند به آنها در زندگی روزمره کمک کنند.
ناوتا یکی از کاربران را در یک گروه تمرکز اولیه به یاد می آورد که گفته بود یک بار از خط راه آهن محلی برای رفتن به یک فروشگاه سخت افزار در یک روستای همسایه استفاده کرده است. چند روز بعد، آن شخص مجدداً برای بازدید از یک مغازه لوازم الکترونیکی خانگی، وارد خط آهن شد. او متوجه شد که این دو فروشگاه نزدیک به هم هستند و گفت که اگر زودتر این را می دانست، در سفر اولیه خود به هر دو مغازه سر می زد.
نائوتا گفت: «ما افراد بینا، وقتی به مکانی میرویم، میتوانند فوراً هر چیزی را که در اطراف آن مقصد است ببینند. تا به حال، افراد کم بینا واقعاً نمیتوانستند این کار را انجام دهند، مگر با نقشههای دستساز که Dedicon تولید میکند، اما نمیتواند در مقادیر کافی تولید کند.»
راهی جدید برای به دست آوردن زمینه
در کار با Esri Nederland، van Altena و Rijnberk از ArcGIS Pro به همراه دادههای Kadaster و ArcGIS Living Atlas برای ساختن برخی نقشهها استفاده کردند. به جای اینکه روزها طول بکشد، حدود 20 دقیقه طول کشید تا هر نمونه اولیه را کنار هم بگذارند.
ون آلتنا گفت: «نقشههای قابل چاپ قابل لمس محلهها، و همچنین نقشههای هلند که زمینه را فراهم میکردند، مانند مراکز استانها و مسیر راهآهن در کشور تولید کردیم.»
سپس تیم آزمایش قابلیت استفاده را با افرادی که نابینا هستند یا دید محدودی دارند انجام داد. الن زیلمان، یکی از آزمایش کنندگان، گفت که اولین باری که یکی از نقشه های لمسی Kadaster از جهان را احساس کرد، شگفت زده شد.
زیلمان در ویدئویی که توسط Kadaster تهیه شده و تجربه او را به عنوان یک آزمایشگر نقشه برجسته می کند، گفت: “با یک انگشت، می توانستم هلند را بپوشانم، و به هر دو دست نیاز داشتم تا از اندازه روسیه ایده بگیرم.” “جهان بینی من غنی شده است، زیرا اکنون به همان دانشی دسترسی دارم که دیگران دارند.”
وقتی ون دونگن نقشه های لمسی را آزمایش کرد، این کار را در Zwolle، نزدیک دفتر Kadaster انجام داد.
او گفت: “من توانستم منطقه را تشخیص دهم، اما چیزهایی را نیز روی نقشه دیدم که نمی دانستم.” «با نقشهای که به روش درست ساخته شده است، میتوانید دید کلی خوبی از یک موقعیت داشته باشید و از آن برای جهتدهی خود در زندگی روزمره استفاده کنید. … برای مثال، وقتی در تعطیلات هستم، دوست دارم اطراف هتل یا مجتمع آپارتمانی را که قرار است در آن اقامت کنم، بدانم. یا اگر مجبور باشم به بیمارستانی بروم، میتوانم یک دید کلی از راهروها و نحوه قرارگیری بخشهای مختلف بیمارستان داشته باشم تا زمانی که آنجا هستم راحتتر بتوانم راهم را پیدا کنم.»
از طریق آزمایش، این تیم متوجه شد که مردم عمدتاً میخواهند از نقشهها استفاده کنند تا بفهمند شهرها و محلهها چگونه چیده شدهاند، فروشگاهها در کجا قرار دارند و چه مسیرهایی برای رفت و آمد در دسترس هستند. یک زن که چندین سال پیش بینایی خود را از دست داده بود، می خواست بداند مرکز خرید جدید در جامعه او چگونه است.
نیلز ون در وارت، رئیس مدیریت محصول و نوآوری در Esri Nederland، گفت: «او میداند محلهاش قبلاً چه شکلی بود، اما نمیداند که مرکز خرید چگونه است – و مرتباً به خرید میرود. او از ما خواست تا نقشه ای از مرکز خرید ایجاد کنیم تا بتواند از نحوه چیدمان آن مطلع شود.
Van Altena معتقد است که آگاهی فضایی ارائه شده توسط این نقشه ها می تواند فراتر از نیازهای فوری و روزمره مردم باشد.
او گفت: «نقشهها همچنین میتوانند به کاربران درک بهتری از جامعه و موقعیتهای خاص – در داخل شهرهای خودشان، بلکه در سطح اروپاییتر و حتی جهانیتر بدهند.»
چالش فیلتر کردن داده ها
همانطور که افراد بینا می توانند نقشه های دیجیتال را مطابق میل خود تنظیم کنند – با بزرگنمایی در یک منطقه خاص یا فیلتر کردن لایه ها به طوری که آنها فقط ساختمان ها یا پوشش گیاهی را نشان دهند – افرادی که با چشم خود نمی بینند باید بتوانند نقشه های خود را ایجاد کنند.
ون دونگن گفت: «مهمترین چیز این است که شما بتوانید تصمیم بگیرید که در نقشه چه می خواهید. برای من، وقتی وارد یک ایستگاه [قطار] می شوم، می خواهم بدانم که آیا وارد جلو یا پشت سالن می شوم. دیگران ممکن است به این موضوع اهمیتی ندهند.»
فیلتر کردن داده ها به ویژه هنگام تولید نقشه های لمسی چالش برانگیز است زیرا اطلاعات کمی را می توان در هر نقشه قرار داد.
ون آلتنا گفت: «از آنجایی که افراد نابینا از نوک انگشتان خود برای کاوش نقشه ها استفاده می کنند، به فضایی بین ساختارها، الگوها و خطوط نیاز دارند تا بتوانند آنها را تشخیص دهند.
ناوتا توضیح داد: «برای اینکه بتوانیم یک خط را احساس کنیم، حداقل ضخامت آن باید حدود سه چهارم میلی متر باشد. “برای تشخیص یک خط از یک خط کمی ضخیم تر، آن خط دوم باید تقریبا دو برابر ضخامت باشد. و برای اینکه بتوانیم تعیین کنیم که یک شی در کجا به پایان می رسد و شی بعدی شروع می شود، باید بین آنها سه یا چهار میلی متر فاصله وجود داشته باشد.
با هدف دستیابی به این نقشه ها تا حد امکان، این تیم از کاغذ متورم به اندازه حرف استفاده می کند که در چاپگرهای لیزری کار می کند. نقشه ها با جوهر سیاه چاپ می شوند و سپس کاغذ در یک اجاق کوچک (که شبیه لمیناتور است) قرار می گیرد که پوشش شیمیایی کاغذ را فعال می کند. در عرض چند ثانیه، جوهر به سمت بالا منبسط می شود تا یک ارتفاع یکنواخت. نتیجه نقشه ای است که مردم می توانند با نوک انگشتان خود آن را احساس کنند.
از آنجایی که مساحت سطح نقشه ها بسیار محدود است، تیم در حال آزمایش نحوه ارائه اطلاعات روی نقشه های لمسی است.
ون در فارت گفت: «ما در تلاشیم تا بفهمیم که یک نفر میتواند چند نماد مختلف را با انگشتان خود تشخیص دهد، از چه نمادشناسی استفاده کنیم و چند لایه اطلاعاتی را ارائه دهیم. “آیا ابتدا نقشه ای را فقط با جاده ها ارائه می کنیم و سپس نقشه دومی را با جاده ها و ساختمان ها ارائه می کنیم یا با نقشه ای با اطلاعات زیادی شروع می کنیم و سپس نقشه ای با اطلاعات کمتر به مردم می دهیم؟”
نمادشناسی نقشه لمسی چگونه کار می کند
تیم هنوز با این سوالات دست و پنجه نرم می کند. اما در حال حاضر، اولین نقشهای که این تیم برای کاربران میسازد، یک لایه پایه است که فقط آبراهها، راهآهنها و جادههای یک منطقه را نشان میدهد.
مسیرهای پیاده روی با یک خط نقطه چین با نقاط کوتاه مشخص می شوند. مسیرهای دوچرخه خطوطی هستند که در آن هر نقطه دیگر سه برابر بقیه است – بنابراین، یک نقطه یک میلیمتری، سپس یک نقطه سه میلیمتری و غیره. نمادهای متفاوتی برای جاده هایی که عمدتاً برای اتومبیل ها هستند و همچنین برای بزرگراه ها وجود دارد. اگر جاده ای اجازه ماشین و دوچرخه را بدهد، نقشه فقط نماد یک جاده مبتنی بر ماشین را نشان می دهد زیرا برای نمایش نماد هر دو بسیار شلوغ است.
از آنجا، کاربران می توانند نقشه های همراه خود را بسازند. بگویید کسی نقشه ای می خواهد که رستوران ها و ایستگاه های حمل و نقل عمومی را نشان دهد. صفحه دوم در مجموعه ای از نقشه ها ممکن است شامل جاده ها و رستوران ها باشد و صفحه سوم ممکن است جاده ها و ایستگاه های حمل و نقل را نشان دهد. یا شاید اگر فضای کافی بین نمادها وجود داشته باشد، هر سه می توانند در یک نقشه قرار بگیرند.
ون آلتنا میگوید: «نقشهها همچنین دارای یک نقطه لنگر بر روی خود هستند تا کاربران بتوانند خود را جهتیابی کنند و مکانهای خاص را بر اساس آن نقطه تشخیص دهند.»
اگرچه هیچ استاندارد جهانی برای نمادشناسی نقشه های لمسی وجود ندارد، این گروه با محققانی کار می کند که نمادهای لمسی را مطالعه می کنند و در عین حال به استفاده از بهترین روش هایی که سازمان هایی مانند بنیاد Dedicon و بنیاد دسترسی توسعه داده اند، ادامه می دهند.
یک فرآیند کاملاً مستقل
گام بعدی در پروژه ایجاد سیستمی است که به افراد نابینا اجازه میدهد بدون کمک دیگران نقشهها را درخواست کنند و حتی بسازند.
Aafke van Welbergen، کارشناس طراحی فراگیر و کاربر محور در بنیاد دسترسی، گفت: “ما در حال کار بر روی فرآیندی هستیم تا به مردم اجازه دهیم نقشه ها را به صورت آنلاین سفارش دهند.” بسیار مهم است که نه تنها نقشهها وجود داشته باشند، بلکه به مردم اجازه دهیم تا به طور مستقل از آنها سفارش داده و از آنها استفاده کنند.»
ون در فارت گفت: «ما به دنبال ایجاد یک سیستم انتشار مبتنی بر وب هستیم و میخواهیم ببینیم که چگونه این میتواند با روشهایی که افراد نابینا از قبل اطلاعات دریافت میکنند – برای مثال از طریق Dedicon» مرتبط شود. برای بخش توسعه وب، ما به استفاده از ArcGIS Maps SDK برای جاوا اسکریپت فکر می کنیم تا نه تنها مکانیسم ترتیب نقشه، بلکه افسانه های پویا را که می خواهیم در نقشه ها استفاده کنیم، ایجاد کنیم.
هنگامی که تیم تمام فرآیند ساخت، سفارش، چاپ و استفاده از نقشههای لمسی را به صورت مستقل انجام داد، شرکتکنندگان پروژه امیدوارند که بتوانند کار خود را به سازمانهای دیگر و به افراد دیگر کشورها گسترش دهند.
ون آلتنا گفت: «ما میخواهیم طرحهای اثبات مفهومی خود را بگیریم که نشان میدهد چگونه میتوان این نقسهها را با استفاده از مجموعه دادههای ملی و ArcGIS Living Atlas تهیه کرد و دانش خود را با سایر سازمانها و آژانسهای ملی نقش هبرداری به اشتراک گذاشت.» ما به دنبال همکاری با افراد بیشتری هستیم تا بتوانیم بر اساس این ایدهها ادامه دهیم.»
سوختهای پاک و پایدار ساخته شده از «هوای رقیق» و زبالههای پلاستیکی
محققان نشان دادهاند که چگونه میتوان دی اکسید کربن را از فرآیندهای صنعتی – یا حتی مستقیماً از هوا – جذب کرد و تنها با استفاده از انرژی خورشید به سوختهای پاک و پایدار تبدیل شد.
محققان دانشگاه کمبریج یک راکتور با انرژی خورشیدی ساختند که CO2 جذب شده و زباله های پلاستیکی را به سوخت های پایدار و سایر محصولات شیمیایی ارزشمند تبدیل می کند . در آزمایشها، CO 2 به گاز سنتز تبدیل شد، یک بلوک ساختمانی کلیدی برای سوختهای مایع پایدار، و بطریهای پلاستیکی به اسید گلیکولیک تبدیل شدند که به طور گسترده در صنعت لوازم آرایشی استفاده میشود.
با این حال، برخلاف آزمایشهای قبلی فناوری سوختهای خورشیدی، این تیم CO2 را از منابع واقعی – مانند اگزوز صنعتی یا خود هوا – دریافت کرد . محققان توانستند CO2 را جذب و متمرکز کنند و آن را به سوخت پایدار تبدیل کنند.
اگرچه قبل از استفاده از این فناوری در مقیاس صنعتی به پیشرفتهایی نیاز است، اما نتایج گزارش شده در مجله Joule نشاندهنده گام مهم دیگری در جهت تولید سوختهای پاک برای تقویت اقتصاد، بدون نیاز به استخراج نفت و گاز مخرب برای محیطزیست است.
برای چندین سال، گروه تحقیقاتی پروفسور اروین رایسنر، مستقر در دپارتمان شیمی یوسف حمید، سوختهای کربنی پایدار و صفر خالص را با الهام از فتوسنتز – فرآیندی که در آن گیاهان نور خورشید را به غذا تبدیل میکنند – با استفاده از برگهای مصنوعی تولید میکنند. این برگ های مصنوعی تنها با استفاده از نیروی خورشید، CO 2 و آب را به سوخت تبدیل می کنند.
تا به امروز، آزمایشهای خورشیدی آنها از CO2 خالص و غلیظ از یک سیلندر استفاده کردهاند ، اما برای اینکه این فناوری کاربرد عملی داشته باشد، باید بتواند به طور فعال CO2 را از فرآیندهای صنعتی یا مستقیماً از هوا جذب کند . با این حال، از آنجایی که CO 2 تنها یکی از انواع مولکول های موجود در هوایی است که ما تنفس می کنیم، انتخاب این فناوری به اندازه کافی برای تبدیل CO 2 بسیار رقیق شده یک چالش فنی بزرگ است.
ریزنر گفت: “ما فقط به کربن زدایی علاقه نداریم، بلکه فسیل زدایی می کنیم — ما باید سوخت های فسیلی را به طور کامل حذف کنیم تا یک اقتصاد دایره ای واقعی ایجاد کنیم.” در میان مدت، این فناوری میتواند به کاهش انتشار کربن با جذب آن از صنعت و تبدیل آن به چیزی مفید کمک کند، اما در نهایت، ما باید سوختهای فسیلی را به طور کامل از معادله حذف کنیم و CO2 را از هوا جذب کنیم .
محققان از جذب و ذخیره کربن (CCS) الهام گرفتند، جایی که CO 2 جذب و سپس پمپاژ و در زیر زمین ذخیره می شود.
ریزنر گفت: «CCS یک فناوری است که در صنعت سوختهای فسیلی به عنوان راهی برای کاهش انتشار کربن در حین ادامه اکتشاف نفت و گاز محبوب است. اما اگر به جای جذب و ذخیره کربن، جذب و استفاده از کربن داشته باشیم، میتوانیم به جای دفن آن در زیر زمین، چیزی مفید از CO2 بسازیم ، با پیامدهای بلندمدت ناشناخته، و استفاده از سوختهای فسیلی را حذف کنیم.»
محققان فناوری خورشیدی خود را طوری تطبیق دادند که با گازهای دودکش یا مستقیماً از هوا کار میکند و CO2 و پلاستیکها را تنها با استفاده از نیروی خورشید به سوخت و مواد شیمیایی تبدیل میکند .
با حباب زدن هوا از طریق سیستم حاوی یک محلول قلیایی، CO 2 به طور انتخابی به دام می افتد و سایر گازهای موجود در هوا مانند نیتروژن و اکسیژن به طور بی ضرری خارج می شوند. این فرآیند حباب به محققان اجازه می دهد تا CO 2 را از هوا در محلول متمرکز کنند و کار با آن را آسان تر می کند.
سیستم یکپارچه شامل یک فوتوکاتد و یک آند است. این سیستم دارای دو محفظه است: در یک طرف محلول CO 2 گرفته می شود که به گاز سنتز، یک سوخت ساده تبدیل می شود. از سوی دیگر، پلاستیک ها تنها با استفاده از نور خورشید به مواد شیمیایی مفید تبدیل می شوند.
دکتر متیار رحمان، نویسنده اول، گفت: «جزء پلاستیکی یک ترفند مهم برای این سیستم است. “گرفتن و استفاده از CO 2 از هوا شیمی را دشوارتر می کند. اما اگر زباله های پلاستیکی را به سیستم اضافه کنیم، پلاستیک به CO 2 الکترون می دهد . پلاستیک به اسید گلیکولیک تجزیه می شود که به طور گسترده در لوازم آرایشی استفاده می شود. صنعت، و CO 2 به گاز سنتز تبدیل می شود که یک سوخت ساده است.
دکتر سایان کار، نویسنده اول، میگوید: «این سیستم با انرژی خورشیدی دو محصول زائد مضر – پلاستیک و انتشار کربن – را میگیرد و آنها را به چیزی واقعا مفید تبدیل میکند.»
رحمان گفت: “به جای ذخیره دی اکسید کربن در زیر زمین، مانند CCS، می توانیم آن را از هوا جذب کنیم و از آن سوخت تمیز بسازیم.” به این ترتیب، میتوانیم صنعت سوختهای فسیلی را از فرآیند تولید سوخت حذف کنیم، که امیدواریم به ما کمک کند از تخریب آب و هوا جلوگیری کنیم.»
کار میگوید : «این واقعیت که ما میتوانیم به طور مؤثر CO2 را از هوا بگیریم و از آن چیز مفیدی بسازیم، خاص است. این راضی کننده است که می بینیم در واقع می توانیم این کار را تنها با استفاده از نور خورشید انجام دهیم.
دانشمندان در حال حاضر بر روی یک دستگاه نمایشگر رومیزی با کارایی و عملی بهبود یافته کار می کنند تا مزایای جفت گرفتن مستقیم هوا با استفاده از CO2 را به عنوان راهی برای آینده ای با کربن صفر نشان دهند.
یک سیستم تصویربرداری جامع
یک نماینده بیمه باید اعضای بیمه نامه آسیب دیده را پس از طوفان شناسایی کند. یک فرمانده عملیات سازمان ملل باید از ایمنی کاروانی که در حال رساندن کمک به یک روستای کوچک و دورافتاده است اطمینان حاصل کند. مدیر پارکی که تلاش میکند فعالیتهای غیرقانونی شکار غیرقانونی را متوقف کند، باید از آنچه در داخل و اطراف حفاظتگاه طبیعی اتفاق میافتد آگاه باشد. در هر یک از این موقعیتها، تصویرسازی میتواند به افراد در درک تغییرات در شکلهای زمین و زیرساخت در طول زمان کمک کند. هنگامی که تصاویر جدیدی از منطقه مورد نظر در دسترس قرار می گیرد، باید به سرعت پردازش، به اشتراک گذاشته شود و تجزیه و تحلیل شود تا عامل بیمه، فرمانده عملیات و مدیر پارک اطلاعاتی را که برای انجام کارهایشان نیاز دارند ارائه کند.
سازمان های مختلف در بسیاری از بخش ها – مانند دولت. کشاورزی؛ و معماری، مهندسی و ساخت و ساز (AEC) – برای اتخاذ تصمیمات حیاتی که بر موفقیت آنها و جوامعی که در آنها خدمت می کنند تأثیر می گذارد، به تصاویر روی بیاورید. برای این سازمانها، حیاتی است که بتوانند مجموعه دادهها را با ذینفعان به اشتراک بگذارند و اطمینان حاصل کنند که اطلاعات مناسب به موقع در دسترس است.
ArcGIS یک سیستم تصویری جامع با راه حل های مدیریت داده و ذخیره سازی انعطاف پذیر، پشتیبانی گسترده حسگر، قابلیت پردازش و تجزیه و تحلیل تصویر جامع، و گزینه های به اشتراک گذاری داده که سریع و ایمن هستند، ارائه می دهد. برای دریافت پاسخ به برخی از سؤالات رایج در مورد تبدیل تصاویر به بخشی یکپارچه از گردش کار GIS، ادامه مطلب را بخوانید.
چگونه می توانم اطمینان حاصل کنم که ذینفعان من می توانند در صورت نیاز به تصاویر مورد نیاز خود دسترسی داشته باشند؟
در طول یک کار عجولانه یا رویدادی مانند یک بلای طبیعی، نحوه پردازش و ذخیره تصاویر توسط کاربران باید انعطاف پذیر باشد. بگوییم که یک کاربر تصاویر هواپیماهای بدون سرنشین را از آسیب یک گردباد جمع آوری کرده است، اما آنها در یک منطقه دور افتاده هستند و راهی برای اتصال به اینترنت وجود ندارد. آنها باید بتوانند تصاویر خود را به صورت آفلاین پردازش، تجسم و تجزیه و تحلیل کنند.
آنها همچنین باید این تصاویر را به محض اینکه دوباره به اینترنت دسترسی پیدا کردند میزبانی کنند و به اشتراک بگذارند تا دیگران بتوانند آن را در صورت تقاضا مشاهده کنند و حتی آن را آفلاین کنند. در شرایطی مانند گردباد، کاربر باید داده ها را به سرعت در اختیار اولین پاسخ دهندگان، ذینفعان داخلی و گاهی اوقات عموم قرار دهد. آنها احتمالاً وقت ندارند به صورت دستی سرورهایی را برای میزبانی و اشتراک گذاری تصاویر راه اندازی کنند.
گزینه های استقرار تصاویر انعطاف پذیر
مجموعه ArcGIS Image مجموعه ArcGIS Pro، ArcGIS Enterprise، ArcGIS Online و تصاویری را که قبلاً در محیطهای ابری ذخیره شدهاند گسترش میدهد تا گزینههای استقرار انعطافپذیری را ارائه دهد که از مدیریت و تحلیل تصویر بر اساس زیرساختها و دادههای مورد نیاز سازمان پشتیبانی میکند. با استفاده از این گزینههای استقرار، ذینفعان داخلی و خارجی، از جمله عموم، میتوانند از طریق دسکتاپ، موبایل و مشتریان مرورگر وب در محیطهای آنلاین و آفلاین به آخرین تصاویر بهعنوان یک سرویس تصویر مقیاسپذیر دسترسی داشته باشند.
در یک موقعیت بلایای طبیعی، تبدیل تصاویر پردازش شده به خدمات تصویر بر اساس تقاضا، دسترسی ذینفعان به تصاویر مورد نیاز در زمان نیاز را آسان می کند. این خدمات تصویر مقیاس پذیر و پاسخگو هستند، بسته به آنچه که یک سازمان برای گردش کار خود نیاز دارد.
آیا تمام تصاویری که جمعآوری میکنم پشتیبانی و اجرا خواهند شد؟
تعداد بسیار زیاد حسگرهایی که اکنون برای ثبت تصاویر در دسترس هستند، خیره کننده است. هر ساله ماهوارههای بیشتری برای مشاهده زمین مستقر میشوند – به غیر از هواپیماهای بدون سرنشین و هواپیماها، همراه با رادار، لیدار و حسگرهای زمینی.
در موقعیتهایی مانند واکنش به بلایا، بسیار مهم است که تصاویر حسگرهای مختلف – در قالبهای متنوع و همراه با ابردادههای مرتبط با آن – پشتیبانی و بهینهسازی شوند تا ذینفعان بتوانند به دادهها دسترسی داشته باشند و از آنها برای سادهسازی تلاشهای پاسخ استفاده کنند. به ویژه در مواقع بحران، کاربران باید این گزینه را داشته باشند که دادهها را در قالبهای بهینهسازی ابری بازسازی کنند و آنها را به سرعت پردازش کنند تا برای کسانی که به آن نیاز دارند در دسترس قرار گیرند.
پشتیبانی گسترده از منابع و فرمت های تصویری
ArcGIS یک سیستم واحد فراهم می کند که منابع داده های مختلف را یکپارچه می کند و تقریباً از تمام حسگرها و فرمت های تصویری موجود پشتیبانی می کند. ArcGIS از بیش از 150 فرمت تصویر و همچنین فشرده سازی هایی مانند فشرده سازی رستر خطای محدود (LERC) پشتیبانی می کند. Esri همچنین قالبها و ساختارهای بهینهسازی شده برای ابر را ایجاد کرده است، مانند فرمت ابری رستر (CRF)، که برای خواندن و نوشتن مجموعههای داده بزرگ مانند دادههای شطرنجی چند بعدی استفاده میشود. برای حسگرهایی که مستقیماً توسط ArcGIS پشتیبانی نمیشوند، کاربران میتوانند با سفارشیسازی انواع شطرنجی در پایتون، این حسگرها را به گردش کار خود اضافه کنند تا ابردادههای خود را دوباره قالببندی کنند.
از نظر عملکرد، ArcGIS به کاربران اجازه می دهد تا خدمات تصویری را که به عنوان لایه های تصویر کاشی شده و لایه های تصویر پویا ذخیره شده اند، پخش کنند. این سرعت مورد نیاز ذینفعان را هنگام انجام تجزیه و تحلیل و استخراج ویژگی ها بدون به خطر انداختن ابرداده ها و باندهای مرتبط با تصاویر فراهم می کند. کاربران همچنین می توانند تصاویر را به عنوان لایه های کاشی میزبانی شده برای بهینه سازی عملکرد برای اهداف تجسم به اشتراک بگذارند.
کجا و چگونه باید تصاویرم را مدیریت و ذخیره کنم؟
از آنجایی که سازمان ها تصاویر بیشتری را به کار می گیرند، هزینه های مربوط به ذخیره سازی آن تصاویر باید در نظر گرفته شود.
به طور سنتی، تصاویر در درجه اول به صورت محلی در رایانه ها یا در دستگاه های ذخیره سازی متصل به شبکه ذخیره می شدند. اگر نیاز به اشتراک گذاری تصاویر بود، داده ها به طور کلی باید روی دیسک ها ذخیره می شدند، که سپس به صورت فیزیکی برای ذینفعان ارسال می شد.
اکنون، بسیاری از سازمانها از فضای ذخیرهسازی ابری استقبال کردهاند، جایی که میتوان تصاویر را به سرعت آپلود کرد و برای تجزیه و تحلیل و تجسم در دسترس قرار داد. این یک راهحل مقیاسپذیر است که اشتراکگذاری دادههای تصویری را با ذینفعان آسانتر میکند، با افزایش حجم تصاویر، فضای ذخیرهسازی را افزایش میدهد و دادههای قابل دسترس را برای هر کسی که به آن نیاز دارد ارائه میکند.
سازمانهایی که به استفاده از فضای ذخیرهسازی محلی عادت دارند، ممکن است بخواهند از فضای ذخیرهسازی ابری استفاده کنند، زیرا ذخیرهسازی دادههای تصویری آنها بزرگتر میشود – بهویژه اگر دادهها توسط یک تیم یا فرد نگهداری شود. آنها حتی ممکن است بخواهند تجزیه و تحلیل خود را در همان منطقه ابری که داده های تصویری خود دارند انجام دهند.
شیوه های مدیریت تصویر سازگار
با محصولات ArcGIS، کاربران میتوانند شیوههای مدیریتی خود را با افزایش میزان تصاویر استفادهشده توسط سازمانها و تغییر الگوهای استفاده، تطبیق دهند. متصدیان تصویر می توانند کنترل کاملی بر نحوه مدیریت، پردازش و به اشتراک گذاری داده ها در کل سازمان داشته باشند. کاربران یا مدیران فردی نیز میتوانند تصاویر را در فضای ابری آپلود کرده و در آنجا میزبانی کنند. این کار اشتراکگذاری تصاویر و کنترل افرادی را که میتوانند با تنظیم مجوزها به آن دسترسی داشته باشند، آسانتر میکند.
محصولات موجود در مجموعه ArcGIS Image به کاربران امکان دسترسی و ذخیره تصاویر را در فضای ابری، درون محل و حتی در محیط ابری خود سازمان میدهند (که محاسبات کارآمد را تضمین میکند و هزینههای خروج را در زمانی که دادهها باید به مکان پردازش منتقل شوند کاهش میدهد). علاوه بر این، ArcGIS میتواند تصاویر و ابردادههای ذخیرهشده را فهرستبندی کند و جستجو و کشف مجموعههای تصاویر را برای کاربران و ذینفعان آسانتر کند.
چگونه می توانم بینش عملی را از تصاویر بدست بیاورم؟
به طور معمول، تحلیلگران تصویر، تحلیلگران GIS، و دانشمندان سنجش از دور، تصاویر را برای به دست آوردن بینش عملی پردازش و تجزیه و تحلیل می کنند. این متخصصان اغلب نیاز به بهبودهای ساده در تصاویر دارند تا مواردی مانند سلامت پوشش گیاهی یا پارامترهای آتش فعال زیر یک بستر دود را ببینند. آنها همچنین می توانند عملیات پیچیده تری مانند تصحیح و استخراج خودکار ویژگی ها را انجام دهند.
ابزارهای مورد استفاده برای پردازش و تجزیه و تحلیل تصویر باید برای پشتیبانی از تمام اندازه های داده قابل انطباق باشند. مدیریت همزمان بسیاری از تصاویر؛ اجرای طیف گسترده ای از وظایف تجزیه و تحلیل با عملکردهای محلی، منطقه ای و جهانی. کار با داده های شطرنجی و برداری؛ و مقیاس پذیر باشد.
ابزارهای گسترده تجزیه و تحلیل تصویر
با مجموعه ArcGIS Image، کاربران به ابزارهای تجزیه و تحلیل تصویر گسترده ای دسترسی دارند که می تواند به آنها در درک تغییرات، دیدن روندها در داده های چند بعدی، توسعه و آزمایش تجزیه و تحلیل در مناطق کوچک ثبت شده در تصاویر، و مقیاس تجزیه و تحلیل – در صورت نیاز به کل جهان کمک کند. . کاربران میتوانند از یادگیری ماشین، یادگیری عمیق، ابزارهای پردازش جغرافیایی و توابع شطرنجی برای انجام تحلیلها استفاده کنند.