مشهد – ایرنا – امکان بهرهبرداری از ظرفیتهای مختلف و متنوع برای تولید انرژی از قابلیتها و نعمتهای خدادادی کشورمان است، با این حال ما همواره در تابستان و زمستان در زمینه تامین انرژی مورد نیاز خود با مشکل مواجه میشویم.
به گزارش ایرنا، وجود منابع خدادادی آبی همچون دریا، دریاچه و رودخانه ها، مخازن گاز و نفت و در کنار خورشید تابان که بر اطراف و اکناف این سرزمین می تابد همراه با وجود ظرفیت های معدنی که برای تولید انرژی هسته ای به کار میرود، شرایط منحصر به فردی را برای کشور ما ایجاد کرده است.
تکیه بر این داشته ها، موجب شده است تا مردم ما نیز در مصرف انرژی رعایت هیچ الزامی را نکنند و به جای صرفه جویی در استفاده از این منابع الهی، روند مصرف انرژی به گونه ای پیش رود که به ناچار با مسائلی چون قطع آب، خاموشی برق و کم فشار شدن گاز در شبکه های انتقالی مواجه شویم.
این در حالی است که ذخایر نفت و گاز موجود در کشورمان در حال مصرف شدن است و جایگزینی ندارد، و از سوی دیگر بارش باران نیز در سال های اخیر با خساست آسمان رو به رو شده و کشورمان از نزولات جوی کمترین بهره را دارد و از سوی دیگر برای تولید برق نیز باید از منابع آبی در سدها، انرژی هسته ای در راکتور و یا گاز و گازوئیل در نیروگاههای گازی و حرارتی استفاده کرد.
حذف زنجیره تولید انرژی یکی از اقداماتی است که باید پیگیری شود تا در زمان کمبود یکی از منابع انرژی، سایر انرژی ها با بحران رو به رو نشود و از سوی دیگر در مسیر حفظ محیط زیست گام برداشته شود.زنجیره شدن انرژی گازی و آبی برای تولید برق به نظر راهبردی است که باعث شده، کمتر به سمت ایجاد زنجیره انرژی های تجدیدپذیر گام برداشته شود و جدای از کاهش انرژی که دیگر جایگزین نمیشود، شرایط زیست محیطی و آلودگی های مرتبط با طبیعت را در پی دارد.
به عنوان مثال در زمستان به خاطر مصرف بیشتر از حد انرژی گازی، برخی از نیروگاه های حرارتی به سمت استفاده از مازوت گام بر می دارند که منجر به آلودگی بیشتر هوا میشود و این در حالی است که عدم اطلاع رسانی شفاف و یا سکوت برخی از مدیران، باعث حذف صورت مساله نمیشود.
از دست رفتن ۱۵۰ روز کاری
جدای از مصرف شهروندان ایرانی از منابع انرژی، صنایع نیز به عنوان یکی از بزرگترین مصرف کنندگان انرژی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند و به همین دلیل برای پایداری شبکه برق در تابستان و یا جلوگیری از افت فشار گاز در زمستان، صنایع کشور که در رفع تورم و تاثیر در اقتصاد جامعه نقش اصلی را بازی می کنند، باید از مدار مصرف خارج شوند.
مدیرعامل شرکت فولاد خراسان به خبرنگار ایرنا گفت: یکی از مهمترین چالش های صنعت فولاد خراسان رضوی، تامین مواد اولیه و انرژی است به گونهای که در سال گذشته حدود ۱۵۰ روز کاری را به همین خاطر از دست دادیم و این موضوع برای شرکت های صنعتی، چالشی بزرگ است.
طهمورث جوانبخت افزود: این شرکت مجبور شد در فصل تابستان، ۲ ماه برای کاهش مصرف برق استان و در فصل زمستان نیز ۲ ماه برای کاهش مصرف گاز استان دست از فعالیت بکشد که این موضوع جدای از موضوع کاهش تولید فولاد مورد نیاز کشور، باعث وارد آمدن ضربه اقتصادی بزرگی به صنایع مختلف و از جمله فولاد است و به همین دلیل باید تدبیر ویژهای برای برطرف کردن این مشکل داشت.
چالش های زیست محیطی
دانشیار دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست دانشگاه فردوسی مشهد گفت: محیط زیست زیربنای زندگی است و زمانی که محیط زیست دچار آسیب شود، سایر ارکان زندگی هم با خطر روبه رو خواهند شد.
دکتر کمال الدین ناصری افزود: متاسفانه گفته میشود که به خاطر خشکسالی و کمبود بارش، نیروگاههای برقابی کشور با کاهش تولید و عدم تولید برق مواجه هستند ولی این از طرح این پرسش اساسی ممانعت نمی کند که چرا در کشور ما باید تولید برق را به آب گره بزنیم تا دچار چالش شویم؟
وی ادامه داد: کشور ایران در منطقه ای خشک قرار دارد و خشکسالی جزو سرشت ذاتی آن است، بنابراین خواهی نخواهی کمبود آب به عنوان کمیابترین نهاده و عنصر اصلی، همواره در کشور ما بوده و خواهد بود.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: در زمانی تصمیم بر این شد تا کمبود برق را مرتفع کنیم ولی با استنباطی اشتباه آن را به آب، که خود در ایران کمیابتر از برق است، پیوند زدیم و اکنون آثار این تصمیم اشتباه در حال هویدا شدن است.
وی اظهار کرد: مدیران ما برای تهیه برق، ساخت سدهای عظیم را با بودجه سنگین در دستور کار قرار دادند که مشکلات زیست محیطی همچون تغییر رژیم هیدرولوژیکی کشور و خشک شدن رودخانه ها را در پی داشت تا از طریق سدهای برقابی بتوانیم برای کشور برق تولید کنیم و حال آنکه اکنون نه برق و نه آب داریم و محیط زیستمان را هم تخریب کرده ایم.
ناصری بیان کرد: باید تولید برق کشور را به عناصر ثابت ارزان و پایدار مانند نور خورشید و باد گره می زدیم و با صرف درصدی از هزینه برپایی سدهای عظیم، ایجاد نیرگاههای خورشیدی و بادی را برای تولید انرژی پاک در دستور کار قرار میدادیم.
وی گفت: خورشید در بیشتر مناطق کشور ۳۶۰ روز سال می تابد و با هزینه کمتری میتوانستیم انرژی خورشید را به صورت رایگان، بدون آلودگی، پایدار و همیشگی با ارزان ترین قیمت و البته بدون ایجاد چالش برای محیط زیست به دست آوریم.
باید ۳۰ درصد تولید برق به سمت منابع تجدیدپذیر برود
حذف زنجیره تولید انرژی یکی از اقداماتی است که باید پیگیری شود تا در زمان کمبود یکی از منابع انرژی، سایر انرژی ها با بحران رو به رو نشود و از سوی دیگر در مسیر حفظ محیط زیست گام برداشته شود.
سخنگوی صنعت برق خراسان رضوی در پاسخ به چرایی ایجاد زنجیره بین انرژی های برقی و گازی و تاثیر آن بر روی هم اظهار کرد: بیشتر نیروگاههای تولید برق از گاز استفاده میکنند و اکنون شاهد آن هستیم که در زمان اوج مصرف گاز در زمستان، بسیاری از نیروگاههای تولید برق با چالش رو به رو میشوند، به همین دلیل راه برون رفت از این وضعیت تغییر این چرخه به سمت انرژی های تجدیدپذیر است.
برای تهیه برق سدهای عظیم و با بودجه سنگین در دستور کار مدیران قرار گرفت که مشکلات محیط زیستی همچون تغییر رژیم هیدرولوژیکی کشور و خشک شدن رودخانه ها را در پی داشت تا از طریق سدهای برقابی بتوانیم برای کشور تولید برق داشته باشیم و حال آنکه اکنون نه برق و نه آب داریم.حسن حشمتی گفت: سبک مصرف انرژی در دنیا برای بیشتر نیازهای روزمره از جمله اجاق گازها، تامین گرمایش و سرمایش از مصرف گاز به سمت برق تغییر یافته است.
وی افزود: تهیه و به دست آوردن انرژیهای تجدیدناپذیر هزینه بر است و باید به سمتی رفت که حدود ۳۰ درصد سهم تولید برق از انرژی بادی، خورشیدی ، نیروگاه اتمی و سایر انرژی ها به جای مصرف سوخت فسیلی و گاز باشد و این امر نیز با یاری بخش خصوصی رخ خواهد داد که اکنون کمتر به آن رغبت دارد.
حشمتی با اشاره به اینکه اکنون نیروگاه هسته ای بوشهر توان تولید هزار و ۲۴ مگاوات برق را دارد، گفت: تاکید ایران برای داشتن چندین نیروگاه هسته ای و خورشیدی بر همین اساس است تا بتوان از چرخه تولید برق با سوخت فسیلی و گازی خارج شد.
سخنگوی صنعت برق خراسان رضوی به موضوع تفکیک برق صنایع از خانگی اشاره کرد و افزود: دولت سیزدهم برای تامین بخشی از مصرف برق خانگی توانسته است چند نیروگاه سه تا پنج هزار مگاواتی را ایجاد و وارد چرخه تولید کند و این در حالی است که مصرف ما بسیار بیش از این اعداد است.
وی با طرح این موضوع که اگر مصرف ۲۵۰ مگاواتی یکی از صنایع به شبکه برق بازگردد، بسیاری از دغدغه های موجود در بخش خانگی مرتفع خواهد شد، ادامه داد: اکنون سعی دولت و وزارت نیرو بر این است تا صنایع بزرگ بتوانند برای تامین مصرف خود نیروگاه هایی خصوصی ایجاد کنند تا تامین برق صنعتی از بخش مصرف خانگی جدا شود.
یک تیم تحقیقاتی چینی بر این باور است که ارتفاع برف در کوه اورست عمیقتر از آن چیزی است که تصور میشدهاست، خوانشهای راداری که در طول یک سفر در امتداد شیب شمالی گرفته شده نشان میدهد ارتفاع برف در برخی نقاط بیش از ۹ متر است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بنابر گزارش SCMP به گفته گروهی از دانشمندان چینی، پوشش برف بر فراز بلندترین قله جهان بسیار عمیق تر از آن چیزی است که قبلا تصور میشد، یافتهای که میتواند بر درک تغییرات آب و هوایی تأثیر گذارد.
در گزارشی در مجله علمی بین المللی غیرانتفاعی The Cryosphere در روز پنجشنبه، محققان موسسه تحقیقات فلات تبت آکادمی علوم چین گفتند که میانگین عمق برف در قله اورست حدود ۹.۵ متر (۳۱.۱ فوت) است. محققان گفتند که برآوردهای قبلی عمق را در محدوده ۳.۵ متر تخمین میزدند و افزودند که این اندازه گیریها متناقض بوده و دارای “عدم قطعیتهای بزرگ” هستند.
کوه اورست، بلندترین کوه و بلندترین نقطهٔ کرهزمین است. ارتفاع قله آن از سطح دریا برابر با ۸۸۴۸٫۸۶ متر است. قله اورست جزو رشته کوه هیمالیا است و در کشور نپال قرار دارد.
در سال ۱۸۵۶، در طرح نقشهبرداری مثلثاتی بزرگ هند، برای اولین بار، ارتفاع قله اورست، که در آن زمان با نام قله ۱۵ شناخته میشد به مقدار ۸٬۸۴۰ متر گزارش شد. در سال ۱۸۶۵، نام انگلیسی رسمی اورست را انجمن سلطنتی جغرافیا بنابر توصیهنامه اندرو واگ، انتخاب کردند. این نام به افتخار جرج اورست، و علیرغم مخالفت خود او، انتخاب شد. واگ نمیتوانست یک نام محلی و عمومی را پیشنهاد کند، چرا که در آن زمان امکان دسترسی افراد بیگانه به تبت و نپال وجود نداشت. با این حال، نام چامولونگما برای قرون متمادی در میان تبتیها و نپالیها رایج بود.
قله اورست توجه بسیاری از کوهنوردان در تمام ردهها را جلب کردهاست. از کوهنوردان حرفهای و مجرب تا کوهنوردان مبتدی که مایل به پرداخت مبالغ قابل توجهی هستند تا توسط کوهنوردان حرفهای راهنمایی شوند و صعودی کامل و موفقیتآمیز را رقم بزنند. با وجودی که مسیر استاندارد صعود این کوه، حاکی از عدم احتیاج به تجهیزات و حربههای حرفهای و دشوار است، عوامل خطرآفرین طبیعی از قبیل ارتفاعزدگی، بادهای شدید و آب و هوای نامطلوب، ریزش بهمن و ناحیه خطرناک یخشار خومبو نیز وجود دارند.
اهواز – ایرنا – معاون اداره کل حفاظت محیط زیست خوزستان از شرایط بد تالاب هورالعظیم خبر داد و گفت: این تالاب از آخرین رهاسازی آب به علت مصارف کشاورزی و کشت شلتوک در بالادست بینصیب بوده که همین موضوع شرایط نگران کننده ای را ایجاد کرده است.
سیدعادل مولا روز شنبه با حضور در تالاب هورالعظیم در گفتوگو با خبرنگار ایرنا اظهارکرد: وضعیت تالاب هورالعظیم خوب نیست و ادامه این روند قطعا منجر به مرگ و میر آبزیان، آتشسوزی و تبدیل شدن این تالاب به کانون ریزگرد میشود.
وی میزان آب موجود در تالاب را ۴۵ درصد عنوان کرد و گفت: شرایط دمایی بالا، افزایش میزات تبخیر و نرسیدن حقابه موجب شده تا هم اکنون شرایط خوبی نداشته باشد و مشکلات آن تشدید شود.
معاون اداره کل محیط زیست خوزستان گفت: سازمان آب و برق چهاردهم تیرماه جاری ۱۶۰ متر مکعب آب رهاسازی کرد اما کشاورزان در بالادست با برداشت آب اجازه نداند حتی یک قطره آب به این تالاب برسد.
وی گفت: با وجود اعلام ممنوعیت کشت شلتوک از سوی جهاد کشاورزی اما از سد تنظیمی حمیدیه تا تالاب کشت شلتوک صورت گرفته است. کشت شلتوک یک کشت آببَر است و اجازه نمیدهد آبی به تالاب برشد.
مولا گفت: مسئولان جهاد کشاورزی استان باید روی کشتها به صورت میدانی نظارت کنند در غیر این صورت استفاده حقابه تالاب توسط کشاورزان منجر به خشک شدن کامل هورالعظیم میشود.
بر اساس این گزارش، تالا ب مرزی هورالعظیم با بیش از ۳۰۰ هزار هکتار وسعت آخرین بازمانده تا لابهای بین النهرین است که یک سوم آن در ایران و دوسوم آن در کشور عراق قرار دارد. این زیستگاه منحصر بفرد، در جنوب غربی کشور در خوزستان و در انتهای رود کرخه واقع است.
بحران آب در حوضه کرخه از ۲ سال پیش تاکنون، این تا لاب را نیز با تنش مواجه کرده است.
بر اساس ماده سه آییننامه نحوه حفاظت، احیا و مدیریت تالابها، نحوه تخصیص حقابه محیط زیستی تالا بها از رودخانههای بالادست آنها پس از تامین آب شرب نسبت به سایر مصارف دارای اولویت است.
سال گذشته در پی خشک شدن بخشهای وسیعی از هورالعظیم ، این تالا ب از اوایل تابستان شاهد آتشسوزیهای گسترده به ویژه در بخش عراقی بوده، به طوریکه دود غلیظ ناشی از آن در برخی روزها تا ۶ شهرستان در خوزستان، را دربرمیگیرد.
آتشسوزی یکی از چالشهای هورالعظیم در زمانی است که حقابه آن تامین نشود. تابستان ۱۴۰۰ نیز آتشسوزی در بخشهایی از هورالعظیم در عراق، شهر رُفیِّع را چندین روز درگیر کرد اما در تابستان سال ۹۷ که خشکسالی شدیدی در خوزستان رخ داده بود، آتش سوزی در بخشهای ایرانی و عراقی تا لاب از تیر تا مهر آن سال ادامه داشت.
رودخانه کرخه امسال برای چندمین سال متوالی با بحران کم آبی روبه رو است.
باشگاه خبرنگاران نوشت: رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: مدیریت پسماند کشور به یک باند مافیایی با سرمایهای کثیف تبدیل شده بود.
علی سلاجقه در سخنان پیش از خطبه نماز جمعه تهران در رابطه با عملکرد ۲ ساله سازمان حفاظت محیط زیست گفت: در نشست استکهلم سوئد در سال ۱۹۷۲، سران کشورهای جهان و کشورهای صنعتی که استثمارکشی تام از طبیعت میکردند به این نتیجه رسیدند که جای زندگی در کره خاکی تنگ شده و بهرهکشیهایی که از طبیعت انجام دادهاند، باعث شده که نفس بشر به شماره بیفتد. در این نشست سران کشورها بحث تأسیس یونپ و بحث توسعه پایدار را مطرح کردند.
وی ادامه داد: فرهنگ کشور ما با پیشینه تاریخی و مذهبی که دارد مملو از کلیدواژههایی در رابطه با حفظ طبیعت و محیط زیست است، اما متأسفانه میبینیم که غربیها از راه نفوذ و تلقین، سیاستهای خود ما را به ما غالب کرده و برای ما خطکشی تعیین کرده و به وسیله همین خطکشیها در زمینه محیط زیست، اقتصاد، حیات و سایر ارکان زندگی ما را تحت تاثیر قرار میدهند.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بیان کرد: رهبری معظم انقلاب، محیط زیست را به عنوان یک مسئله درجه یک و غیرتجملاتی مطرح کردهاند. آقای رئیسی هم چه در زمانی که در قوه قضائیه بودند و چه الان، با اشراف کامل بر مسائل و حقوق محیط زیست، بحث توسعه فرع بر محیط زیست را مطرح کردند. با این نگاه و با رویکرد مردمی کردن محیط زیست دست نیاز به سوی مردم دراز کردیم و ایجاد بیش از ۲۰۰۰ خانه محیط زیست در سراسر کشور اولین دستاورد بزرگ دولت مردمی در زمینه محیط زیست بوده است.
سلاجقه با بیان اینکه مدیریت پسماند کشور به یک باند مافیایی با سرمایهای کثیف تبدیل شده بود، گفت: دولت با حمایت وزارت کشور به بحث پسماند پرداخته است. آنچه در سراوان اتفاق افتاده یک برنامه چهار ساله است که در این برنامه حل مشکل پسماند منطقه دیده شده است.
وی با اشاره به اثر تغییرات اقلیمی در کشور تصریح کرد: تغییر اقلیم همه ارکان طبیعت را تحت تأثیر قرار داده که افزایش گازهای آلاینده، از بین رفتن منابع آب و خاک و … از تبعات آن هستند، اما با آموزش صحیح و فرهنگسازی میتوان اثرات را کاهش داد. در بحث پسابهای صنعتی، صنایعی که از منابع آب شیرین ما استفاده کرده و آب کثیف را طبیعت تحویل میدادند، مکلف به بازچرخانی آب و ایجاد تصفیهخانه کردیم و خوشبختانه قطره قطره آب در کشور مدیریت میشود. مردم هم باید در بحث مصرف آب در خانه کمک کنند.
معاون رئیس جمهور تصریح کرد: در بحث گرد و غبار اقدامات خوبی انجام شد و امسال کمتر تحث تأثیر بودهایم. طرحهای احیای تالابها به شکل مطلوبی پیش میرود که نمونه آن را در بحث دریاچه ارومیه دیدم که تونل انتقال آب کانی سیب و سد شهید کاظمی سالانه ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب را وارد دریاچه میکند.
سلاجقه با بیان اینکه دیپلماسی محیط زیست پیشقراول دیپلماسی کشور است و تاکنون نتایج خوبی داشته است، خاطرنشان کرد: ما نشست منطقهای گرد و غبار را برگزار کردیم و سازمان ملل متحد از ما برای برگزاری نشست منطقهای تقدیر کرده و روز ۲۱ تیرماه را به عنوان روز جهانی مقابله با گرد و غبار نامگذاری کرد. شهریورماه امسال نیز نشست منطقهای گرد و غبار با حداقل ۵۰ کشور جهان تشکیل میشود.
وی اضافه کرد: ما به عنوان خادمین محیط زیست دست نیاز به سوی شما دراز میکنیم و میخواهیم که حفاظت از محیط زیست را به عنوان یک اولویت و یک اصل مهم محسوب کنید.
زاهدان- ایرنا- بند کمال خان فروردین۱۴۰۰ بر روی رودخانه هیرمند تکمیل شد. این سازه جلوی ورود آب به ایران را گرفت و در عوض آب را به سمت گود”زره” که شورهزاری بیش نیست هدایت کرد. این امر سبب خشکی صدرصد تالاب بین المللی هامون و از بین رفتن شغلهایی شد که از طریق تالاب ارتزاق میکردند و این امر مهاجرت در روستاهای حاشیه تالاب را در پی داشت.
لبهای خشکیده هامون/اوج خشکسالی سیستان با افتتاح سد”کمالخان”
زاهدان- ایرنا- بدلیل عدم پایبندی کشور همسایه به تخصیص حقابه رودخانه هیرمند با ساخت بند کمال خان، خشکی سیستان و تالاب بین المللی هامون هر روز بیشتر از دیروز نمایان میشود.
به گزارش ایرنا، سیستان؛ منطقهای که روزگاری انبار غله ایران بود و انعکاس رنگ آسمان در زلالی آب دریاچه هامونش زیبایی منحصربفردی به آن بخشیده بود.
همان منطقهای که محال هست جولان ماهیها، توتن سواری، شنا، صید و صیادی و بازی های بچه ها درون کانال ها و نهرها از ذهن قدیمیترهای آن پاک شود، سالهاست تنها پهنه خشک هامون، قایقهای رنگ و رو رفته و خاک گرفته، گرد و خاک و سرفههای مداوم ناشی از ریزگردها در آن نمایان است و دیگر خبری از سرزندگی دریاچه بزرگ شرق نیست.
وضعیتی که دلیل آن خشکسالی و مسدود شدن راههای ورود آب در هیرمند است، حقابهای که سال ۱۳۵۱ در زمان پهلوی دوم و از ترس افزایش نفوذ کمونیسم در افغانستان قراردادش میان ایران و افغانستان امضا و قرار شد، سالانه حدود ۸۰۰ میلیون متر مکعب آب از آن کشور وارد هیرمند شود.
تفاهمنامهای ۵۰ ساله که طرف افغانستانی از اوایل دهه ۷۰ به بعد به آن پایبند نشد و سالهاست ذخایر چاهنیمهها تنها منبع تامین آب مردم منطقه است و طی این مدت چارهای دیگر از سوی دولتهای گذشته برای روزهای کم آبی منطقه اندیشیده نشد.
بند کمال خان فروردین پارسال بر روی رودخانه هیرمند تکمیل شد و این سازه جلوی ورود آب به ایران را گرفت و در عوض آب را به سمت گود”زره” که شورهزاری بیش نیست هدایت کرد که با روی کار آمدن دولت سیزدهم عزم وزرای امورخارجه و نیرو برای دریافت حقابه جزم شد و هماینک حیات ۱.۵میلیون نفر وابسته به حقابه استمساله آب در سیستان از چالشهای قدیمی این منطقه است زندگی مردم این خطه چنان وابسته به رودخانه هیرمند است که بدون وجود این روزنه، مهاجرت کمترین پدیده قابل مشاهده است.
از اینرو در این مقطع تاریخی که حیات اجتماعی و اقتصادی بشریت از بحران نبود آب پایدار رنج میبرد و تالاب بینالمللی هامون و گستره آبی رنگش در حال تبدیل شدن به خاطرهای کم رنگ در ذهنهاست ضرورت دارد چارهای اساسی اندیشیده شود تا مردم منطقه سیستان مجبور به تحمل آسیبها نباشند.
با وجود انعقاد قرارداد حقآبه هیرمند، از اواخر دهه ۱۳۷۰ و همزمان با کاهش بارش سالانه و گسترش خشکسالی بر سیستان، میزان ورودی آب رود هیرمند به دریاچه هامون مرتبا کاهش یافت.
نبود دولت قدرتمند در افغانستان، حفر نهرها و رودهای متعدد برای انتقال آب رودخانه، نصب و بکارگیری انواع پمپ در مسیر رودخانه هیرمند برای کشاورزی در افغانستان در نهایت خشک شدن تالاب هامون به عنوان هفتمین تالاب بینالمللی جهان را در پی داشت.
این موضوع موجب قطع منبع زندگی و امرار معاش حدود نیم میلیون نفر از مردم ساکن در سیستان، کاهش چشمگیر پرندگان بومی و مهاجر سیستان و سایر وحوش طبیعی، رو به انقراض نهادن گاو سیستانی، تنگدستی و مهاجرت گسترده سیستانیان به مناطق شمالی ایران و زوال روزافزون صنایع دستی در این منطقه شد.
اما بر خلاف آن، دولت سیزدهم با نگاهی ویژه به دنبال روشهایی برای تامین آب در منطقه و رفع مشکل بزرگ مردم این دیار است، پیگیریهایی که بیشک امیدواریهایی را در دل آنها ایجاد میکند.
بند کمال خان مانع بزرگ ورود آب به هیرمند
نماینده حوزه انتخابیه زابل در مجلس شورای اسلامی گفت: احداث بند کمال خان در نقطه صفر مرزی ایران و افغانستان، بزرگترین مانع در جاری شدن آب در رودخانه هیرمند است.
حبیبالله دهمرده با اشاره به اینکه بند کمال خان در ۸۰ کیلومتری مرز ایران با افغانستان ساخته شده است، افزود: از زمان تاسیس این بند تا کنون آبی در رودخانه هیرمند رها نشده و زمین رودخانه کاملا خشک است.
وی با بیان اینکه در هیچ زمانی رودخانه هیرمند تا این اندازه خشک نبوده است، ادامه داد: این رودخانه در برخی مواقع سه تا چهار میلیارد مترمکعب و در بعضی اوقات تا ۲۰ میلیارد مترمکعب آورده داشته که هماینک به صفر رسیده است.
نماینده مردم شهرستانهای زابل، زهک، هیرمندف نیمروز و هامون در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه مسوولان مدتهاست که درحال پیگیری برای رهاسازی آب در هیرمند هستند، گفت: رودخانه هیرمند در نقطه صفر مرزی به دوشاخه تبدیل میشود که یک شاخه به نام رودخانه سیستان وارد ایران شده و به دریاچه هامون میریزد.
اوج خشکسالی سیستان با بهرهبرداری از “سد کمالخان”
سیستان جلگهای است در شمال سیستان و بلوچستان که در گذشته از رودخانه هیرمند سیراب میشد و به عنوان یک قطب کشاورزی در تولید محصولات باغی، جالیزی، غلات و همچنین دامپروری مطرح بود، اما با شروع خشکسالی که از دهه ۷۰ در منطقه اتفاق افتاد به مرور تمامی منابع آبی آن از بین رفت و فقط چاهنیمهها به عنوان ذخیره آبی پایدار برای آشامیدنی مورد استفاده قرار میگرفت.
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب سیستان و بلوچستان در گفتوگو با خبرنگار ایرنا با تاکید بر اینکه طی چند دهه اخیر از آنجایی که هیرمند آوردی نداشت ذخیرههای چاهنیمه برای آشامیدنی و حتی تامین بخشی از آب کشاورزی مورد استفاده قرار میگرفت، افزود: اوج خشکسالی سیستان و عدم تحقق حقآبه و ورود آب به سیستان با بهرهبرداری بند کمالخان در افغانستان شروع شد.
با وجود مشکل در تأمین آب، ولی انتقال و توزیع در شرایط کنونی با همه امکانات و تجهیزات موجود و از طریق زیرساختهای آبرسانی بدون هیچگونه وقفهای در منطقه سیستان انجام میشود
علیرضا قاسمی ادامه داد: با وجود وابستگی به چاهنیمهها و هیرمند، طی چند دهه اخیر برای ایجاد منابع آبی دیگر به منظور تامین آب آشامیدنی چاره اندیشی نشد و همه ذهنها به برداشت آب از چاه نیمهها معطوف بود، بنابراین برای تامین آب آشامیدنی شهری و روستایی از چاه نیمهها، ۲ واحد تصفیهخانه و خطوط انتقال و مخازن ذخیره احداث شد.
وی با بیان اینکه اکنون از طریق چهار هزار و ۵۰۰ کیلومتر خطوط انتقال و شبکه توزیع، انتقال آب برای شهرها و روستاها به میزان یکهزار و ۸۰۰ لیتر در ثانیه توزیع میشود، اظهارکرد: از این میزان یکهزار و ۶۰ لیتر برای روستاها و تعدادی از شهرها از طریق طرح روستایی و ۷۴۰ لیتر برای شهرهای زابل، زهک، هامون، هیرمند و نیمروز از طریق طرح آبرسانی شهری منتقل میشود.
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب سیستان و بلوچستان گفت: با وجود مشکل در تأمین آب، ولی انتقال و توزیع در شرایط کنونی با همه امکانات و تجهیزات موجود و از طریق زیرساختهای آبرسانی بدون هیچگونه وقفهای صورت میگیرد.
وی افزود: از سال ۱۴۰۱_۱۴۰۰ که تامین آب سیستان با خطر جدی مواجه شد، استفاده از ذخایر موجود در اولویت قرار گرفت، به گونهای که آب از چاه نیمههای۴ و ۲ به ۳ و ۱ توسط قرارگاه سازندگی سپاه پاسداران منتقل شد.
قاسمی از نیمه سال ۱۴۰۱ موضوع استفاده از منابع جایگزین برای سیستان مصوب شد، هرچند در این میان چاههای ژرف به عنوان طرحهای مطالعاتی روند خود را طی میکرد.
تلاش برای استفاده از منابع آب زیرزمینی در سیستان
به گفته وی، استفاده از منابع آبی غرب سیستان در سفر اعضای کمیسیون عمرانی مجلس به سیستان توسط مدیرعامل شرکت مهندسی آبفای کشور بر اساس مطالعات و مستندات ارائه شده مطرح و در آذرماه سال گذشته طرح اضطراری سیستان با استفاده از منابع آبی هامون صابری در فاز یک و استفاده از منابع آبی دشت شیله و بندان و منابع زیرزمینی جنوب شرق سیستان (در فاز ۲) مصوب شد.
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب سیستان و بلوچستان تصریح کرد: متاسفانه اتکا به استفاده از آبهای سطحی در سیستان که از خارج کشور تامین میشود به حداقل رسید به گونهای که هیچ آوردی از هامون صابری و فراهرود وارد ایران نشد، اما وجود منابع آبی زیرزمینی قابل اتکا به منطقه دشتک میتواند بخش زیادی از کمبود آب را جبران کند؛ منابعی که به همت کارشناسان منابع آب این شرکت شناسایی شده و هماکنون چاههای دستگاهی با عمق متوسط در حال حفاری است.
وی ادامه داد: پیشبینی میشود با حفر حداقل ۳۰ حلقه چاه در این دشت در ۲ فاز اجرایی شامل دشتک تا شیله و دشتک تا نوار مرز واقع در منطقه لواریاب که امکان توسعه نیز دارد و تکمیل خط دوم انتقال آب چاهنیمه به زاهدان آب را به سیستان منتقل کرد به گونهای که با خطوط موجود و خط دوم انتقال به چاه نیمه سه انجام و از آنجا با خطوط انتقال موجود تامین آب برای سیستان صورت خواهد گرفت.
به گفته قاسمی، با فرض برداشت ۳۰ لیتر بر ثانیه آب از هر حلقه چاه و ۸۰ درصد شیرینسازی، امکان انتقال یک مترمکعب برای آشامیدنی سیستان فراهم میشود که ۶۰ درصد نیاز آبی سیستان در پیک مصرف را تامین خواهد کرد.
وی گفت: با برداشت آب از طریق چاههایی که توسط شرکت سهامی آب منطقهای در جنوب شرق دشت سیستان در حال حفر و تجهیز است و همچنین برداشت و انتقال آب از منطقه بندان، آب آشامیدنی سیستان در شرایط فعلی از منابع آب زیرزمینی تامین خواهد شد.
اصفهان – ایرنا – عضو هیات علمی گروه جغرافیای طبیعی دانشگاه اصفهان گفت: خشک شدن رودخانهها و تالابها و افزایش پدیده گرد و غبار در مناطقی مانند اصفهان در گرمتر شدن دمای هوا تاثیر بسزایی دارند.
سیدابوالفضل مسعودیان روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با اشاره به دمای هوای حدود ۵۰ درجه سانتیگراد در مناطقی مانند زابل و خوزستان در تابستان امسال، تصریح کرد: خشکاندن هامون و هورالعظیم و افزایش گرد و غبار نیز در این مناطق سبب بیشتر شدن جذب تابش توسط این ذرات معلق و تاثیر آن بر دمای هوا شده است.
این استاد آب و هواشناسی دانشگاه اصفهان با تاکید بر اینکه کاهش بُرون رفت انرژی، سبب گرم شدن زمین شده است، اظهار داشت: بخش بزرگی از این کاهش بهدلیل دستکاری های انسان در طبیعت است.
مسعودیان با بیان اینکه هر عملی در آینه طبیعت، بازتاب و پاسخی دارد، تصریح کرد: ما باید حرمت آب، خاک و هوا را نگه داریم تا زمین همچنان جای زندگی بماند.
وی اضافه کرد: در واقع، شکستن حرمت آب در خانه، کارخانه و کشتزار، دودکش محروم از فیلتر در هر کارخانه، اگزوز هر خودرو، موتورسیکلت و اتوبوس و دودکش هر بخاری نیز در گرم شدن دمای هوا تاثیرگذارند.
مسعودیان همچنین تاکید کرد: خشک شدن تالاب گاوخونی و زاینده رود فقط به معنی از دست رفتن یک تالاب یا یک رودخانه و نقش آنها در گرمتر شدن هوا نیست بلکه به معنی از دست رفتن یک تمدن چند هزار ساله به نام سپاهان نیز هست.
این استاد دانشگاه با اشاره به مباحث علمی درباره گرم شدن دمای هوا و چگونگی تاثیر پدیده هایی مانند افزایش گرد و غبار در آن توضیح داد: هر جسم گرمی از خود تابش گُسیل میکند و هر چه گرمتر باشد تابش بیشتری گسیل خواهد کرد بنابراین سطح زمین نیز که تابش های خورشیدی را جذب میکند نیز گرم شده و از خود تابش منتشر میکند.
مسعودیان افزود: طول موج تابشهایی که زمین گسیل میکند حدود یک دهم قطر موی انسان است و مولکول های هوا می توانند این تابش های زمینی که طول موج بلندتری دارند را جذب کنند از این رو انرژی تابشی زمینی، هوا را گرم می کند.
وی با بیان اینکه هر چه در طول روز تابش خورشیدی بیشتری دریافت کنیم هوا گرمتر و هر چه در هنگام شب تابش زمینی بیشتری از دست بدهیم هوا سردتر خواهد شد، گفت: بررسی دمای کمینه و بیشینه در ایران در ۷۰ سال گذشته نشان می دهد که دمای بسیاری از ایستگاه های هواشناسی در مقاطع زمانی مشخصی که یکی از نمونه های برجسته آن سال ۱۳۷۷ است افزایش جهشی داشته اما افزایش دمای کمینه بسیار نیرومندتر از افزایش دمای بیشینه بوده است.
این استاد هواشناسی اضافه کرد: بنابراین این پرسش مطرح می شود که چرا زمین نتوانسته در هنگام شب با گسیل تابش، خود را خنک کند و در نتیجه دمای کمینه افزایش پیدا کرده است.
مسعودیان در پاسخ به این پرسش توضیح داد: اگر در جو گازهایی مانند بخار آب، دی اکسید کربن، متان یا هواویز (ذرات ریز معلق در هوا مانند گرد و غبار و قطره های ریز آب) وجود نداشته باشد همانطور که تابش های خورشیدی بدون مزاحمت از میان جو می گذرند و به زمین می رسند تابش های زمینی هم بدون مزاحمت از جو می گذرند و از زمین خارج می شوند و زمین بهدلیل از دست دادن انرژی تابشی خنک می شود.
وی ادامه داد: اما وجود گازهای مذکور که به گازهای گلخانه ای شناخته می شوند و همچنین وجود هواویزها و ذرات گرد و غبار سبب می شود که تابش های زمینی در گذر از جو جذب این گازها و ذرات شوند و نتوانند زمین را ترک کنند و در نتیجه زمین نمی تواند خود را در طول شب خنک کند.
وی درباره دمای هوا در این روزهای تابستانی و ثبت رکوردهای جدید نیز گفت: با توجه به اینکه مرداد گرمترین ماه در ایران است این شرایط می تواند تا چهار هفته آینده تداوم پیدا کند.
به گزارش ایرنا، زایندهرود بزرگترین رودخانه منطقه مرکزی ایران است که از کوههای زاگرس مرکزی سرچشمه میگیرد و در فلات مرکزی ایران به تالاب گاوخونی در شرق اصفهان میریزد.
این رودخانه که قرنها سرچشمه حیات و نعمت اصفهان بوده، در سالهای اخیر بهدلایل متعدد از جمله کاهش منابع آبی، برداشت بیرویه و غیرقانونی در بالادست و خشکسالی بطور زمانبندی شده در اصفهان جریان دارد.
تالاب بینالمللی گاوخونی واقع در شرق اصفهان، یکی از بزرگترین و مهمترین تالابهای ایران محسوب میشود و در طول تاریخ و پیش از آغاز خشکسالیهای اخیر علاوه بر ایجاد فضای فرحبخش در شرق استان، مامن پرندگان مهاجر و جانوران آبی و منبع درآمد و آسایش ساکنان این منطقه بوده اما در سال های اخیر بهدلیل تحقق نیافتن حقابه محیط زیستی آن در معرض خشکی کامل قرار گرفته است.
جریان مقطعی آب در زاینده رود، کاهش آب ورودی، تغییر اقلیم و خشکسالی و تامین نشدن حقابه طبیعی از چالشهایی عنوان میشود که حیات این تالاب را به خطر انداخته است.
ساری- ایرنا- عملیات ساخت طرح شرکت صنایع پتروشیمی مازندران واقع در حسین آباد بهشهر که تاکنون بیشتر به عنوان یک دغدغه محیط زیستی به دلیل همجواری با تالاب میانکاله مطرح بود با اظهار نظر اخیر معاون میراثفرهنگی استان مبنی براینکه “در حین خاکبرداری و انجام عملیات در منطقه آثار باستانی از خاک بیرون زده است” وارد دور جدیدی از مخالفتها با ادامه عملیات اجرایی شد.
به گزارش خبرنگار ایرنا، “خبری مبنی بر تخریب محوطه تاریخی حسینآباد (مرتع للمرز حسینآباد) در فضای مجازی در روزهای اخیر دست به دست شده است که در این خبر آمده محوطه باستانی شناسایی شده اما کاوش انجام نشده است. در ادامه آمده است این منطقه با این تیغههای فولادین تخریب و برای همیشه محو میشود.
اطراف چاه آب مرتع ۹۲ هکتاری تصرف شده توسط پتروشیمی مازندران، محوطه تاریخی شناسایی شده که کاوش نشده و گفته شده این منطقه با گریدر تسطیح شده و در اطراف آن کوزههای شکسته وجود دارد. حتی در فضای اجتماعی نقل شده که یک باستانشناس مورد اعتماد براساس مشاهدات تصاویر احتمال میدهد این پیسوز مربوط به دوره اشکانی باشد. “
با نشر این خبرها در همین زمینه کمپینی با عنوان نه به تخریب محوطه تاریخی کاله در فضای مجازی به راه افتاد و باعث واکنش معاون میراثفرهنگی مازندران شد و وی در جدیدترین اظهار نظرش اعلام کرد که اخبار و تصاویری در خصوص پیدا شدن آثار باستانی در منطقه حسین آباد محل اجرای پتروشیمی یافت شده است.
در این پیوند طی روزهای اخیر موضوع ساخت مجتمع پتروشیمی در اطراف تالاب میانکاله در میان فعالان محیط زیست، رسانه ها و فضای مجازی بازار داغی داشته است از اینکه آیا این طرح می تواند در این منطقه از استان مازندران مستقر شود و یا اینکه این طرح مجوز زیست محیطی دارد یا نه؟
ساخت پتروشیمی در اراضی مرتعی حسینآباد بهشهر مازندران همزمان با سفر هیات دولت به مازندران توسط وزیر کشور در بیستمین روز اسفند سال ۱۴۰۰ کلنگ زنی شد، و در این مدت پیوست های حاشیه ای نیز داشته است بطوریکه ۲۲فروردین ماه سال ۱۴۰۱ بر اساس دستور رییس جمهوری، سرپرست معاونت محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست در نامه ای به مدیرعامل شرکت پتروشیمی امیرآباد مازندران، با اعلام توقف اجرای پروژه پتروشیمی میانکاله، صدور مجوز این پروژه را منوط به انجام مطالعات تکمیلی و تایید سازمان حفاظت محیط زیست عنوان کرد.
از آن جایی که وضعیت اقلیمی و جغرافیای منطقه میانکاله در شرایطی است که این شبه جزیره کوچک به عنوان ذخیرهگاه زیست کره به ثبت رسیده و نه تنها به لحاظ طبیعی توانایی جای دادن صنایع آلایندهای چون پتروشیمی را ندارد، بلکه به لحاظ قانونی نیز امکان ساخت چنین سازههایی وجود ندارد، شخص رییس جمهور دستور توقف آن را داده است و در ادامه با حضور میدانی معاون حقوق عامه و پیشگیری از وقوع جرم دادستانی کل کشور درجمع خبرنگاران اعلام شد که پتروشیمی میانکاله فاقد مجوز زیست محیطی است و بر همین اساس امکان ادامه و اجازه فعالیت ندارد.
بااین حال معاون میراثفرهنگی امازندران روز چهارشنبه به خبرنگاران گفت: یکی از راههای پیدا شدن آثار باستانی در تمام دنیا بکار رفتن بیل های مکانیکی صنعتی هنگام انجام عملیات خاکبرداری و دیگر امور عمرانی است.
مهدی عابدینی افزود: اخیرا عکس هایی بدست ما رسیده و همچنین در فضای مجازی منتشر شده است که نشان می دهد در حین خاکبرداری و انجام عملیات در منطقه حسین آباد بهشهر که محل اجرای پتروشیمی است آثار باستانی از خاک بیرون زده است.
وی ادامه داد : با توجه به حساسیت و اهمیت موضوع آثار باستانی قرار است فردا یک تیم باستان شناسی به محل مورد نظر بروند تا درباره صحت و سقم موضوع طرح شده و همچنین ارزیابی آثار باستانی اقدام نماید.
معاون میراث فرهنگی مازندران اضافه کرد: در صورت تایید وجود آثار باستانی اقدامات بعدی مبنی بر راه اندازی کارگاه کاووش و حفاری انجام می شود و عملیات ساخت و ساز نیز تا زمان کاووش می بایست متوقف شود.
وی اظهار داشت : بهشهر از شهرستان های قدیمی و تاریخی مازندران به شمار می رود که پیشتر آثاری مربوط به دوره پیش از تاریخ نیز در این شهرستان کشف شد.
کلاف سردرگم پتروشیمی میانکاله؛ راهکار چیست؟
ساری- ایرنا- اطلاع رسانی مبهم و غیرشفاف و همچنین اظهار نظرهای کلی در رابطه با قانونی یا غیرقانونی بودن اجرای طرح مجتمع پتروشیمی در منطقه حسین آباد بهشهر از سوی مسوولان سازمان حفاظت محیط زیست در سطح ملی و استانی چالشی است که این روزها رسانههای معاند با سوءاستفاده از این بلبشو با اسم رمز “پتروشیمی میانکاله” وحدت مردم استان مازندران را نشانه گرفتهاند.
به گزارش خبرنگار ایرنا، حساسیتهای ایجاد شده روی مسائل مربوط به ساخت پتروشیمی در همسایگی تالاب بینالمللی میانکاله طی یکسال اخیر سبب شد که ابعاد و زوایای گوناگونی پیرامون این موضوع مورد توجه رسانهها و مخاطبان و کاربران فضای مجازی قرار بگیرد.
از چرایی انتخاب صنعتی مانند پتروشیمی برای این منطقه گرفته تا اهلیت سرمایهگذار منتخب و مسائل زیستمحیطی. اما یکی از این ابعاد که بارها توسط بسیاری از مخالفان اجرای پروژه و برخی از بومیان طی چند ماه اخیر مطرح شد و مورد توجه قرار گرفت، پیشینه تلاش برای در اختیار گرفتن زمینهای این منطقه با طرحهای سرمایهگذاری است.
در این وادی زمزمه های جدیدی از سرگیری پتروشیمی میانکاله مخابره شده است که با واکنش محیطزیست مواجه شده و معاون انسانی این سازمان روزهای اخیر گفته که ” در پی گزارشهای واصله مبنی بر شروع فعالیتهای اجرایی پروژه پتروشیمی امیرآباد میانکاله از سوی مجری این طرح، صحت و سقم این گزارشها را جویا شدم.
بر این اساس مشخص شد، فنسکشی ناتمام این پروژه شروع شده و ادامه دارد. این در حالی است که پروژه پتروشیمی امیرآباد میانکاله فاقد مجوز ارزیابی زیست محیطی از سازمان حفاظت محیط زیست است و بر اساس آخرین مکاتبات دستگاه قضا، زمین مورد نظر هم باید مسترد شود.
اگرچه بر اساس گزارشهای استان، مجموعه فعالیتهای مجری پروژه صرفاً محدود به ادامه عملیات فنسکشی محل پروژه است اما مستند به بند غ ماده ۳۸ قانون برنامه ششم توسعه، همین قدر فعالیت هم مصداق شروع عملیات اجرایی پروژه و مغایر با ضوابط محیط زیستی است. “
با این حال مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران در اظهار نظر جدید به نوعی در تضاد مدیران ارشد خود در سازمان حفاظت محیط زیست صحبت کرده و می گوید محلی که برای ساخت پتروشیمی میانکاله در نظر گرفته شده است حدود چهار هزار و ۲۰۰ متر از پناهگاه حیات وحش و تالاب میانکاله فاصله دارد و با داشتن بسیاری از مجوزها از دستگاههای مختلف، با تایید نهایی سازمان حفاظت محیط زیست میتواند، احداث شود.
عطاالله کاویان می گوید که، احداث مجتمع پتروشیمی در منطقه حسین آباد مازندران در سطح ملی با حضور مسوولان ارشد کشور تصمیمگیری خواهد شد.
وی تصریح کرد که اداره کل محیط زیست مازندران در بررسی مجوزها در سطح ملی مثل پالایشگاه ها و پتروشیمی ها دارای اختیار کامل نیست به همین دلیل در خصوص ساخت پالایشگاه مازندران در کمترین زمان ممکن موضوع به سازمان حفاظت محیط زیست اطلاع داده شده است تا سازمان موضع گیری نهایی کند.
وی خاطر نشان کرد: سازمان محیط زیست معتقد است این طرح باید مجوز نهایی محیط زیستی را میگرفت و چون مجوز نهایی نگرفته است فنس کشی آن توسط دادستان کشور متوقف شده است
این مقام مسوول با بیان اینکه سرمایه گذار برخی مجوزهای آب، برق گاز و قرارداد تخصیص زمین از منابع طبیعی و امور اراضی را دریافت کرده است، ادامه داد: سازمان بازرسی با این شرایط پیشنهاد کرد با توجه به اینکه این موارد در گذشته صورت گرفته است مساعدت لازم با سرمایه گذار این طرح انجام و پالایشگاه پتروشیمی در نقطه دیگری از استان مازندران احداث شود.
کاویان گفت: اینکه مسیر اجرایی آن چه پیش خواهد رفت باید دید در سطح ملی رییس جمهور، رییس قوه قضاییه و سازمان محیط کشور چه تصمیمی برای احداث پالایشگاه پتروشیمی مازندران خواهند گرفت.
مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران ادامه داد: این پتروشیمی با عنوان امیرآباد مازندران بود که مکاتباتی با محیط زیست صورت گرفته مبنی بر اینکه موافقت اصولی آن به پتروشیمی گهرمازندران تغییر نام داده است.
کاویان تصریح کرد: محلی که برای ساخت پتروشیمی میانکاله در نظر گرفته شده است حدود چهار هزار و ۲۰۰ متر از پناهگاه حیات وحش و تالاب میانکاله فاصله دارد و با داشتن بسیاری از مجوزها از دستگاههای مختلف، با تایید نهایی سازمان حفاظت محیط زیست میتواند احداث شود.
اما خلاف صحبت مدیرکل کل حفاظت از محیط زیست مازندران، سلاجقه معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در واکنش به ویدئوی ساخت پتروشیمی میانکاله گفت: پروژهای به نام میانکاله وجود ندارد و از لحاظ علمی، اقتصادی و نقشه آمایش استان مازندران این پروژه قابل اجرا نیست.
علی سلاجقه روز چهارشنبه هفته جاری در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران اظهار داشت: از دستگاه های قضایی استان، هم دادستانی و هم مجموعه قضایی استان می خواهیم که این کار را از بُعد قضایی دنبال کنند.
سوای لزوم اجرا یا اجرا نشدن این طرح که چه مزایا و معایبی را برای استان مازندران دارد، فقدان رویه واحد پاسخگویی در سطح ملی و استانی از سوی حفاظت محیط زیست برای ابراز قانونی یا غیرقانونی فنس کشی یا هر مرحله از اجرای این طرح باعث شده که رسانه های معاند در روزهای اخیر نهایت سوءاستفاده را داشته باشند و جنگی تمام عیار را در فضای مجازی به راه بیندازند، که ماحصل آن درگیری لفظی موافقان و مخالفان اجرای این طرح در شبکه های اجتماعی بوده است.
به باور صاحبنظران، در ماهیت کلی تاخیر در تصمیم گیری و بررسی دقیق اجرای این طرح، وحدت و همدلی مردم استان (موافقان و مخالفان ساخت مجتمع پتروشیمی در حسین آباد بهشهر) را نشانه گرفته و این رویه اطلاع رسانی و اظهار نادرست غیرمسوولانه محیط زیست به هیچ عنوان برای مردمی که همواره همدل و باصلابت با کار گروهی برای ساخت مازندران آباد در تلاش بودند و هستند و اکنون به نوعی در روبه روی هم قرار گرفته اند، زیبنده نیست و زمینه ساز جولان رسانه های معاند در فضای مجازی شده است.
در این وادی رسانه های فارسی زبان خارجی با سواستفاده از این شرایط با بمبباران خبری، اطلاعات اساسی کلیدی را در رابطه با پتروشیمی بهشهر سانسور کرده اند تا در افکارعمومی انحراف ایجاد کنند.
بر مبنای همین راهبرد، رسانه های ضدایرانی از روزهای گذشته با توسل به تاکتیک بمب باران اطلاعات، تقطیع و سانسور وجه اصلی موضوع پتروشیمی بهشهر را سانسور کردند تا از این طریق در گام نخست بتوانند احساسات مخاطبان را درگیر مسئله ای به نام محیط زیست کنند و در گام دوم در افکارعمومی نسبت به تصمیمات مقامات دولتی امیدزدایی کنند و در گام سوم بتوانند بومیان منطقه را نسبت به تصمیمگیری های دولتی تحریک کنند.
آنچه مشخص است تصمیم گیری صریح و شنیدن صحبت های کارشناسی موافقان و مخالفان اجرای این طرح در سطح ملی باحضور مسوولان ارشد کشور و اطلاع رسانی شفاف می تواند این بلبشو که زمینه ساز تفرقه افکنی رسانه های معاند را در استان مازندران فراهم کرده است، را خنثی کند.
با این حال موافقان اجرای این طرح میگویند که شرق مازندران برای تدوام توسعه نیازمند واحدهای صنعتی مادر و بزرگ است و باتوجه بیکاری جوانان در منطقه می توان با ساخت مجتمع پتروشیمی رونق و آبادانی را برای منطقه به بار آورد.
اما مخالفان این طرح می گویند که با نگاه اجمالی به شرق استان نیز میتوان دریافت که همانند مناطق مرکزی و غرب استان دارای ظرفیتهای توسعهای در چارچوب این محورها است. محورهایی که به اعتقاد مردم منطقه نه تنها به توسعه زیرساختهایشان توجه نشده، بلکه به بهانه ایجاد صنایع بزرگ تولیدی و صنعتی مورد غفلت عمدی یا شبه عمدی قرار گرفته است.
به اعتقاد بسیاری از مردم این منطقه، در حالی که ضریب بیکاری در خانوادههای ساکن شهرستانهای نکا، بهشهر و گلوگاه بیشتر از هر منطقه دیگری از مازندران است، لازمه رفع آن تقویت زیرساختهای کشاورزی، گردشگری، اقتصاد مبتنی بر جنگل و دریا، ایجاد صنایع مرتبط با کشاورزی و گردشگری است و نباید حل این مشکل پشت رویای ایجاد صنایع بزرگ تعلیق شود. چون حتی اگر چنین صنایعی به مرحله اجرا هم برسد مشخص نیست تا چه حد بتواند مشکل بیکاری منطقه را حل کند.
شهروندان شرق مازندران میگویند که طی چند دهه اخیر نه تنها وعدههای ساخت طرحهای بزرگ صنعتی در این منطقه محقق نشد، بلکه در بخش کشاورزی و گردشگری نیز توسعهای به وجود نیامد و حتی داشتههای منطقه در این زمینهها به خاطر بیتوجهی و غفلت کاهش یافت.
بخش کشاورزی این منطقه که کانون کشت دانههای روغنی بود و به ساخت کارخانه روغنکشی انجامیده بود یا پنبه مهمترین کشت شرق مازندران که ساخت کارخانه نساجی را به دنبال داشت به دلیل کاهش توجه مسئولان برای حل مشکل بیکاری رو به افول رفتند و در حالی که میتوانستند حداقل بیش از نیمی از مشکل بیکاری کنونی منطقه را بدون اما و اگر حل کنند، فعال نیستند و جایگزینی هم برایشان تعریف نشده است.
گردشگری نیز به عنوان مهمترین مزیت اقتصادی مازندران در این بخش از استان ظرفیتهای کمنظیری دارد که هیچگاه جدی گرفته نشد و به علت نبود زیرساخت حتی در حد یک هتل، زیر غبار بیتوجهی پنهان مانده است.
در چنین شرایطی و با وجود این حجم از ظرفیتهای اقتصادی در شرق مازندران، دستکم بیش از دو دهه است که تعدادی از مسئولان این منطقه نگاه شان را به زمینهای مرتعی ارزشمند حسینآباد بهشهر گره زدهاند و شعارشان نیز رفع محرومیت این منطقه مستعد مازندران با ایجاد صنایع بزرگ است. همین استمرار در تاکیدهای اینچنینی هم نگرانیهای پساپتروشیمی را برای این زمینها کماکان پابرجا نگه میدارد. مگر اینکه پس از نهایی شدن مخالفت با ساخت پتروشیمی، پرونده زمینهای مرتعی حسینآباد با توجه به حساسیتهای محیط زیستی و اثرگذاری در بخش اقتصاد بومی، برای همیشه به روی سرمایهگذاریهای بلاتکلیف و پر از ابهام بسته شود.
۲۳ اسفند ۱۴۰۰ کلنگ احداث پتروشیمی میانکاله به زمین زده شد که نارضایتی دوستداران محیط زیست را به همراه داشت، سازمان حفاظت محیط زیست هم همپای دوستداران طبیعت پیش رفت و نامه توقف طرح از سوی سازمان به مدیر عامل شرکت پتروشیمی امیرآباد مازندران ارسال و تاکید شد اگر قرار است مجوزی برای این طرح صادر شود باید مطالعات تکمیلی انجام و مورد تایید این سازمان قرار گیرد.
سلاجقه در ۲۳ آبان ۱۴۰۰ در نامهای به معاون اول ریاست جمهوری از وی خواست تا از کلنگزنی هرگونه طرح فاقد ارزیابی زیست محیطی در استان توسط مقامات ارشد کشوری عموما در سفرهای استانی خودداری شود، سلاجقه همچنین تاکید کرده بود به زمین زدن طرحی بدون داشتن ارزیابی زیست محیطی مورد تایید ما نیست و از نظر ما به منزله زمین نزدن کلنگ است بنابراین از نظر ما پرونده پتروشیمی میانکاله برای همیشه بسته شده است.
تالاب بین المللی میانکاله در شرق مازندران دارای ۴۰ هزار هکتار مساحت آبی است که از دهستان میانکاله در شهرستان بهشهر تا آشوراده در استان گلستان گسترده است، این منطقه به دلیل داشتن پهنه آبی مناسب با ذخایر غذایی غنی و آبزیان همه ساله پذیرای بیش از ۳۰ تا ۴۰ گونه از پرندگان مهاجر زمستان گذران و بیش از ۱۰۰ گونه از پرندگان بومی آبزی و کنارآبزی است.
این تالاب با داشتن پناهگاه حیات وحش به مساحت حدود ۲۸ هزار هکتار و تنوع گیاهی از جمله درختان سازیل و انار وحشی که تغذیه برخی پرندگان را تشکیل میدهد توانست بیش از ۵۰۰ گونه جانوری را در خود جای دهد و به نوعی بهشت پرندگان استان نام بگیرد و با این تنوع زیستی به عنوان یکی از ذخیره گاههای زیست کره جهان از سوی سازمانهای جهانی حفاظت از محیط زیست قرار گرفت.
مازندران دارای ۲ تالاب بین المللی میانکاله و فریدونکنار و چندین تالاب و آبگیر محلی چون ساهون، لپو و پلنگان، ولشت، استخرپشت، گل پل، خضر نبی، شورمست، دریوک، سراندون و بالندون، گز و کندوچال است.
مازندران همچنین افزون بر ۸۰۰ قطعه آببندان به مساحت ۱۷ هزار هکتار دارد. همه ساله در فصل زمستان ۹۰ گونه پرنده مهاجر زمستان گذران با جمعیت حدود یک میلیون بال به مازندران مهاجرت می کنند.
بر اساس آمارهای رسمی، تاکنون بیش از ۴۹۰ گونه جانوری از رده های مختلف مهره داران اعم از پرندگان، پستانداران، خزندگان، دوزیستان و ماهی ها در زیست بوم مازندران شناسایی شده اند.
پرندگان با ۳۱۷ گونه از ۵۸ خانواده، پستانداران با ۶۳ گونه و ۱۹ خانواده، دوزیستان با ۹ گونه از ۶ جنس و ۶خانواده، خزندگان با ۲۶ گونه از ۲۱ جنس و ۱۱ خانواده و ماهی ها با ۷۵ گونه بخشی از تنوع زیستی حیات وحش مازندران را تشکیل میدهند.
از زمان انفجار Lidar در دو دهه گذشته، استفاده از ابرهای نقطه ای در برنامه های نقشه برداری هوایی این روزها رایج شده است. با این حال، لیدار بدون چالش نیست. این مقاله به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه ابرهای نقطه رنگی از فتوگرامتری می توانند جایگزین ارزش افزوده ارائه دهند.
سه چالش اصلی مرتبط با استفاده از Lidar در نقشهبرداری هوایی همیشه هزینه سنسورها، منحنی یادگیری مورد نیاز برای تولید مجموعه دادههای دقیق، و آنچه باید با تمام این نکات در هنگام ارائه یک محصول تحویلی انجام شود، بوده است. سیستمهای لیدار هوابرد و سیستمهای موقعیتیابی که با آنها جفت میشوند، عمدتاً هنوز بسیار گران هستند. این به دلیل افزایش نرخ پالس و دامنه توسط تولید کنندگان برای پاسخگویی به تقاضای کاربر برای مجموعه داده های متراکم تر است، در حالی که تلاش می کنند اندازه و وزن کلی را کاهش دهند. در رقابت برای ماندن در رقابت، این اغلب باعث می شود خریداران احساس کنند که خوکچه هندی برای این سیستم های پیچیده تر هستند.
این واقعیت که Lidar به سیستمهای موقعیتیابی بسیار دقیق نیاز دارد، به پیچیدگی استخدام افراد دارای مهارت برای پردازش این مجموعه دادهها به طور مداوم در سطوح بالایی از دقت میافزاید. نیازی به گفتن نیست که منحنی یادگیری شیب دار است و آنهایی که در پردازش لیدار خوب هستند مورد توجه قرار می گیرند و قیمت بالایی دارند. با این حال، گزینه دیگری وجود دارد: فتوگرامتری.
تکامل فتوگرامتری
فتوگرامتری، توانایی ایجاد نقشه ها از روی همپوشانی تصاویر، تقریباً از زمان اختراع هواپیما وجود داشته است. برای مدت طولانی، به ماشینهای بزرگی به نام پلاتر استریو نیاز داشت تا به تکنسینها توانایی دیدن یک صحنه را به صورت استریو بدهند. این به آنها اجازه داد تا اطلاعاتی را که نمایانگر زمین و ویژگی ها در یک مقیاس معین است، ترسیم کنند. با افزایش قدرت محاسباتی در دهه 1980، فتوگرامتری دیجیتالی شد.
اندکی بعد، در اوایل دهه 2000، اصول فتوگرامتری امکان چشم پوشی از تجهیزات مشاهده استریو و استخراج مختصات XYZ برای هر پیکسل در تصویر را فراهم کرد که در آن همپوشانی رخ می دهد. این پیشرفت امکان تولید ابرهای نقطه ای بسیار دقیق را بدون هزینه سیستم لیدار فراهم کرد. با این حال، یک ابر نقطه ای مشتق از فتوگرامتری یک مزیت بالقوه اضافه دارد: مقادیر رنگ بدون اضافی.
در هر صورت، تحویل اولیه در پروژههای نقشهبرداری، مدلهای ارتفاعی دیجیتال (DEMs) باقی مانده است، زیرا ابرهای نقطهای از نظر اندازه فایل بسیار بزرگ هستند که کاربر معمولی نمیتواند با توجه به کمبود قدرت محاسباتی موجود از آن بهرهبرداری کند. با پیشرفتهای فناوری محاسباتی از جمله پردازندهها و پردازندههای گرافیکی قدرتمندتر، این موضوع در حال تغییر است. علاوه بر این، بسیاری از بسته های نرم افزاری محبوب می توانند داده های ابر نقطه ای را برای پردازش یا تجسم بیشتر مصرف کنند.
مزایای ابرهای نقطه رنگی
بنابراین چه فایده ای از یک ابر نقطه رنگی حاصل می شود؟ با نگاه کردن به یک مثال از هر یک به راحتی به این موضوع پاسخ داده می شود. بدون مرحله اضافه طبقهبندی یا رنگآمیزی، شناسایی ویژگیهای پنهان در اعماق ابر نقطه Lidar مقداری تلاش میکند. در مقابل، یک فرد معمولی می تواند به سرعت ویژگی های یک ابر نقطه رنگی مشتق شده از فتوگرامتری را شناسایی کند.
ابر نقطه ای ایجاد شده از Lidar در واقع می تواند رنگی شود. با این حال، این فقط به هزینه کلی می افزاید، زیرا نیاز به دوربین در حال کار در زمانی که لیدار در حال به دست آوردن است، پنجره خرید یا پرواز دوم بر فراز همان منطقه را به خطر می اندازد. هر یک از این روشها منجر به طولانیتر شدن زمان کسب کلی و پردازش بیشتر میشود.
بستههای نرمافزاری وجود دارند که ابرهای نقطهای را به عنوان مشتق از فرآیند مثلثسازی هوایی ایجاد میکنند. سپس آنها DEM ها را از تعداد کم شده نقاط در آن ابر نقطه تولید می کنند. این تمایل به ایجاد DEM های بسیار بی کیفیت به طور کلی دارد و بسیاری از نقاط ایجاد شده اولیه را حذف می کند. این همچنین اعتبار سنجی را برای کاربران نهایی دشوار می کند زیرا ایجاد DEM مرحله دیگری از فرآیند مثلث بندی هوایی است.
چالش های مرتبط با رنگ آمیزی
یک راه متداول برای تولید ابرهای نقطه رنگی از فتوگرامتری، ایجاد یک DEM، سپس صادر کردن یک ابر نقطه از آن DEM است که در آن هر پیکسل به عنوان یک نقطه نمایش داده می شود. سپس با استفاده از یک ارتوموزائیک، مقدار رنگ متناظر مستقیماً روی هر نقطه نمایش داده می شود. این به خوبی کار می کند – اما فقط در یک نمای نادر، زیرا یک ابر نقطه ای ایجاد شده از یک DEM به این روش، نقاط عمودی یا مایل را در نظر نمی گیرد. در نتیجه، حفره های عمودی و مایل در مجموعه داده ذاتی هستند. جایی که هیچ نقطه ای وجود ندارد، رنگی وجود ندارد.
در حالی که اکثر ابزارهای نرم افزاری این رویکرد ساده را برای رنگ آمیزی اجرا می کنند، یک راه حل بهینه ایجاد ارتباط بهتر بین پیکسل ها و نقاط است. سپس، با این حال، بسیاری از پیکسل ها برای یک نقطه ممکن است مقادیر رنگی کمی متفاوت داشته باشند. این بدان معناست که الگوریتم ها باید این اطلاعات را محاسبه و ادغام کنند. مسئله دیگری که پیش می آید مشابه تعادل رنگ در موزاییک است، اما در اینجا موزاییک سه بعدی است. بنابراین الگوریتم های پیشرفته برای انجام این کار برای اطمینان از ثبات در سراسر ابر نقطه مورد نیاز است. محصولات فتوگرامتری موجود در حال حاضر از چنین عملکردهای پیشرفته ای پشتیبانی نمی کنند.
پیشرفت های اخیر فناوری
SimActive اخیراً نسخه 10 مجموعه فتوگرامتری Correlator3D خود را معرفی کرده است تا امکان رنگآمیزی ابرهای نقطهای را فراهم کند. در طول فرآیند ایجاد ا بر نقطه ای، تمام پیکسل هایی که از تصاویر همپوشانی مختلف (عمودی و/یا مورب) به دست می آیند، ابتدا برای استخراج یک مختصات سه بعدی دقیق استفاده می شوند.
سپس با استفاده از الگوریتم های پیشرفته، Correlator3D مقادیر رنگ های مختلف را از تصاویر مرتبط تجزیه و تحلیل می کند و یک مقدار رنگ نهایی را محاسبه می کند. این منجر به یک ا بر نقطه ای با ظاهری بسیار واقعی می شود که رنگ های ثابتی را از همه زوایای دید نمایش می دهد.
مزایای چنین فناوری چندگانه است. این امکان تولید یک ابر نقطه ای مشابه لیدار را فراهم می کند. تنها یک فعالیت جمع آوری داده ها ضروری است که منجر به صرفه جویی در هزینه و محصولات قابل تحویل بیشتر می شود. داشتن تنها یک مجموعه داده برای پردازش نیز سریعتر، آسانتر و سریعتر است. علاوه بر این، تضمین می کند که هیچ چالش و مشکلی در ثبت نام وجود نخواهد داشت، همانطور که در مورد ادغام Lidar با تصاویر وجود دارد.
آینده ابرهای نقطه ای
از آنجایی که ابرهای نقطه ای به یک محصول ارائه شده در نقشه برداری رایج تر تبدیل می شوند، متخصصان نقشه برداری باید سطح راحتی کاربر نهایی را با آنها در نظر بگیرند. یک ابر نقطه طبقه بندی شده مطمئناً دارای ارزش است و امکان شناسایی سریع زمین در مقابل پوشش گیاهی و غیره را فراهم می کند، اما یک ابر نقطه رنگی آن را به سطح دیگری می برد. به عنوان مثال، یک ابر نقطه طبقه بندی شده، کاربر را از وجود و مکان یک تابلوی راه آگاه می کند.
یک ابر نقطه رنگی اطلاعاتی را در مورد آنچه علامت می گوید اضافه می کند. این نه تنها تفسیر انسان را آسانتر میکند، بلکه به پیشرفت در مسیر به سمت یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی (AI) بیشتر کمک میکند. شناسایی ویژگیهای دنیای واقعی از طریق یادگیری ماشین و استخراج اطلاعات ارزشمند از مجموعه دادهها از طریق هوش مصنوعی در حال انجام است.
مهندسان شیمی یک برگ مصنوعی با انرژی خورشیدی اختراع کرده اند که بر روی یک الکترود جدید ساخته شده است که شفاف و متخلخل است و قادر به برداشت آب از هوا برای تبدیل به سوخت هیدروژنی است. فناوری مبتنی بر نیمه هادی مقیاس پذیر و آسان برای آماده سازی است.
دستگاهی که می تواند آب را از هوا جمع آوری کند و سوخت هیدروژنی را تامین کند – که کاملاً با انرژی خورشیدی تامین می شود – برای دهه ها رویای محققان بوده است. اکنون، کوین سیولا، مهندس شیمی EPFL و تیمش گام مهمی در جهت نزدیکتر کردن این دیدگاه به واقعیت برداشتهاند.
آنها یک سیستم مبتکرانه و در عین حال ساده ایجاد کرده اند که فناوری مبتنی بر نیمه هادی را با الکترودهای جدید ترکیب می کند که دو ویژگی کلیدی دارند: متخلخل بودن، برای به حداکثر رساندن تماس با آب در هوا. و شفاف، برای به حداکثر رساندن قرار گرفتن در معرض نور خورشید از پوشش نیمه هادی. هنگامی که دستگاه به سادگی در معرض نور خورشید قرار می گیرد، آب را از هوا گرفته و گاز هیدروژن تولید می کند. نتایج در 4 ژانویه 2023 در Advanced Materials منتشر شده است .
چه خبر؟ این الکترودهای جدید انتشار گاز آنها هستند که شفاف، متخلخل و رسانا هستند و این فناوری با انرژی خورشیدی را برای تبدیل آب – در حالت گاز از هوا – به سوخت هیدروژنی قادر میسازند.
“برای تحقق یک جامعه پایدار، ما به راه هایی برای ذخیره انرژی های تجدیدپذیر به عنوان مواد شیمیایی نیاز داریم که بتوان از آنها به عنوان سوخت و مواد اولیه در صنعت استفاده کرد. انرژی خورشیدی فراوان ترین نوع انرژی تجدیدپذیر است و ما در تلاش هستیم تا راه های اقتصادی رقابتی برای تولید ایجاد کنیم. سوختهای خورشیدی، “سیولا از آزمایشگاه EPFL برای مهندسی مولکولی نانومواد اپتوالکترونیک و محقق اصلی این مطالعه میگوید.
الهام از برگ یک گیاه
مهندسان EPFL با همکاری تویوتا موتور اروپا، در تحقیقات خود برای سوختهای فسیلی تجدیدپذیر، از روشی الهام گرفتند که گیاهان قادر به تبدیل نور خورشید به انرژی شیمیایی با استفاده از دی اکسید کربن موجود در هوا هستند. یک گیاه اساساً دی اکسید کربن و آب را از محیط خود برداشت می کند و با افزایش انرژی اضافی از نور خورشید، می تواند این مولکول ها را به قند و نشاسته تبدیل کند، فرآیندی که به عنوان فتوسنتز شناخته می شود. انرژی نور خورشید به شکل پیوندهای شیمیایی در داخل قندها و نشاسته ها ذخیره می شود.
الکترودهای انتشار گاز شفاف توسعه یافته توسط سیولا و تیمش، هنگامی که با مواد نیمه هادی جمع آوری سبک پوشانده می شوند، در واقع مانند یک برگ مصنوعی عمل می کنند و آب را از هوا و نور خورشید برای تولید گاز هیدروژن جمع آوری می کنند. انرژی نور خورشید به شکل پیوندهای هیدروژنی ذخیره می شود.
به جای ساخت الکترودهایی با لایه های سنتی که در برابر نور خورشید مات هستند، بستر آنها در واقع یک شبکه سه بعدی از الیاف شیشه ای نمدی است.
مارینا کارتی، نویسنده اصلی این کار، میگوید: «توسعه نمونه اولیه دستگاه چالشبرانگیز بود، زیرا الکترودهای شفاف انتشار گاز قبلاً نشان داده نشده بود، و ما مجبور بودیم روشهای جدیدی را برای هر مرحله ایجاد کنیم. با این حال، از آنجایی که هر مرحله نسبتاً ساده است و مقیاس پذیر، من فکر می کنم که رویکرد ما افق های جدیدی را برای طیف گسترده ای از کاربردها باز خواهد کرد که از بسترهای انتشار گاز برای تولید هیدروژن مبتنی بر خورشید شروع می شود.”
از آب مایع گرفته تا رطوبت هوا
Sivula و دیگر گروههای تحقیقاتی قبلاً نشان دادهاند که میتوان فتوسنتز مصنوعی را با تولید سوخت هیدروژن از آب مایع و نور خورشید با استفاده از دستگاهی به نام سلول فوتوالکتروشیمیایی (PEC) انجام داد. سلول PEC به طور کلی به عنوان وسیله ای شناخته می شود که از نور تابشی برای تحریک یک ماده حساس به نور مانند یک نیمه هادی غوطه ور در محلول مایع برای ایجاد واکنش شیمیایی استفاده می کند. اما برای اهداف عملی، این فرآیند دارای معایبی است، به عنوان مثال، ساختن دستگاههای PEC با مساحت بزرگ که از مایع استفاده میکنند، پیچیده است.
Sivula می خواست نشان دهد که فناوری PEC را می توان برای برداشت رطوبت از هوا به جای آن سازگار کرد و منجر به توسعه الکترود انتشار گاز جدید آنها شد. سلولهای الکتروشیمیایی (مثلاً پیلهای سوختی) قبلاً نشان داده شدهاند که به جای مایعات با گازها کار میکنند، اما الکترودهای انتشار گاز که قبلاً استفاده میشد، مات هستند و با فناوری PEC با انرژی خورشیدی سازگار نیستند.
اکنون، محققان تلاش های خود را برای بهینه سازی سیستم متمرکز کرده اند. اندازه ایده آل فیبر چیست؟ اندازه منافذ ایده آل؟ نیمه هادی ها و مواد غشایی ایده آل؟ اینها سوالاتی هستند که در پروژه اتحادیه اروپا “Sun-to-X” که به پیشرفت این فناوری اختصاص داده شده است و راه های جدیدی برای تبدیل هیدروژن به سوخت مایع ایجاد می کند.
ساخت الکترودهای شفاف و انتشار گاز
به منظور ساخت الکترودهای انتشار گاز شفاف، محققان با نوعی پشم شیشه که اساساً از الیاف کوارتز (همچنین به عنوان اکسید سیلیکون نیز شناخته میشود) شروع میکنند و با ذوب الیاف در دمای بالا به ویفرهای نمدی تبدیل میشوند. سپس، ویفر با یک لایه نازک شفاف از اکسید قلع آغشته به فلوئور پوشانده میشود، که به دلیل رسانایی عالی، استحکام و سهولت در مقیاسبندی معروف است.
این مراحل اولیه منجر به یک ویفر شفاف، متخلخل و رسانا می شود که برای به حداکثر رساندن تماس با مولکول های آب در هوا و عبور فوتون ها ضروری است. سپس ویفر دوباره پوشیده می شود، این بار با لایه نازکی از مواد نیمه هادی جاذب نور خورشید. این پوشش نازک دوم همچنان نور را از خود عبور می دهد، اما به دلیل سطح بزرگ زیرلایه متخلخل، مات به نظر می رسد. همانطور که هست
دانشمندان در ادامه یک محفظه کوچک حاوی ویفر پوشش داده شده و همچنین غشایی برای جداسازی گاز هیدروژن تولید شده برای اندازه گیری ساختند. هنگامی که محفظه آنها در شرایط مرطوب در معرض نور خورشید قرار می گیرد، گاز هیدروژن تولید می شود که به آنچه دانشمندان در نظر داشتند دست می یابد و نشان می دهد که می توان به مفهوم الکترود انتشار گاز شفاف برای تولید گاز هیدروژن با انرژی خورشیدی دست یافت.
در حالی که دانشمندان به طور رسمی کارایی تبدیل خورشید به هیدروژن را در نمایش خود مطالعه نکردند، آنها اذعان داشتند که این کارایی برای این نمونه اولیه متوسط است و در حال حاضر کمتر از آن چیزی است که می توان در سلول های PEC مبتنی بر مایع به دست آورد. بر اساس مواد مورد استفاده، حداکثر راندمان تئوری تبدیل خورشیدی به هیدروژن ویفر پوشش داده شده 12٪ است، در حالی که سلول های مایع تا 19٪ کارآمد نشان داده شده است.
ضمن تبریک عید سعید غدیر بر شما یاران صمیمی و همراهان همیشگی خانه اندیشمندان علوم انسانی نکاتی چند را باستحضار میرساند. پیش از هر چیز وظیفه خود میدانیم از حمایتهای گسترده و بیدریغ همه شما فرهیختگان و صاحب نظران عرصههای علمی و فرهنگی و اصحاب شریف رسانه که در طول چند روز اخیر مسؤلانه وبه طور شبانه روزی پیگیر اتفاقات مربوط به این مجموعه بوده و از حقوق خانه اندیشمندان علوم انسانی دفاع کردهاید صمیمانه و خالصانه سپاسگزاری کنیم.
همه کسانی که دل در گرو اعتلای ایران اسلامی دارند، نیک میدانند خانه اندیشمندان علوم انسانی در طول دوازده سال فعالیت خود از هیچ کوششی برای ایجاد بستر مناسب گفتگو، نقد و نظر و تعامل منطقی و عالمانه از طریق برگزاری برنامههای علمی و فرهنگی به ویژه تجلیل و تکریم مقام شامخ پیشکسوتان و صاحب نظران و استادان برجسته علوم انسانی فروگذاری نکرده و مفتخر است در طول این سالها حدود سه هزار برنامه علمی و فرهنگی برای مخاطبان فرهیخته خود طراحی و اجرا کرده است.
متاسفانه در روزهای اخیر با اقدام غیر مسؤلانه و تعجب برانگیز مدیرانی از شهرداری تهران برای تصرف این مجموعه که با ورود نامتناسب با شان خانه اندیشمندان و تغییر نگهبانان و تعویض قفل اتاق مدیریت و کارکنان آغاز شد، مسائل ناخوشایندی پیش آمد که لازم است برای تنویر افکار عمومی توضیحات مختصری دادهشود. ان شاءالله طی روزهای آینده با صدور بیانیهای به تفصیل مواضع این نهاد مدنی مستقل به اطلاع عزیزان خواهد رسید:
۱- موسسه فرهنگی خانه اندیشمندان علوم انسانی دارای مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و هویت این شخصیت حقوقی از مکان و محل استقرار یعنی ساختمان واقع در بوستان ورشو که تحت مالکیت شهرداری تهران است، باید تفکیک شود. بنابراین ضمن تصریح بر بهرهمندی خانه از حمایتهای شورای اسلامی شهر و شهرداری در طول سالهای گذشته، اعلام میداریم شهرداری تهران مالک خانه اندیشمندان علوم انسانی نیست.
۲- خانه اندیشمندان علوم انسانی در طول ۱۲ سال گذشته و در دورههای مختلف مدیریت شهری، همواره برای رفع موانع و پیشبرد اهداف علمیاش با اعضای محترم شورای اسلامی شهر و مدیران ارشد شهرداری و سایر نهادهای کشوری تعامل و تعاطی داشته و از ظرفیت عظیم و گسترده استادان و صاحب نظران علوم انسانی و اجتماعی برای کمک به حل مشکلات مبتلابه شهر تهران و ایران اسلامی استفاده کرده است.
۳- متاسفانه روز سه شنبه هفته گذشته؛ درکمال تعجب و ناباوری ماموران شهرداری تهران با بهرهگیری از عوامل انضباط شهری غافلگیرانه اقدام به تصرف غیرقانونی خانه اندیشمندان علوم انسانی کردند. در واکنش به این اقدام عجولانه پیگیریهای گستردهای برای حل مشکل بهعمل آمد اما متاسفانه نتیجهای حاصل نشد. به همین دلیل موضوع از طریق مراجع ذیصلاح قضایی پیگیری و منجر به صدور دستور موقت شد.
۴- علیرغم صدور دستور موقت و حضور نیروهای انتظامی در خانه اندیشمندان، عوامل شهرداری از اجرای حکم استنکاف کرده و تا این لحظه وضعیت به روال سابق برنگشته است.
۵- در روزهای گذشته برخی اتهامات غیرمنصفانه و دور از واقعیت به خانه اندیشمندان علوم انسانی نسبت داده شد که انشاءالله طی چند روز آینده به تفصیل به تکتک آنها پاسخ مستدل داده میشود.
۶- ضمن توجه به اصل عدم سواستفاده رسانههای معاند از موضوع، به طور همزمان رایزنی با دلسوزان کشور و نیز پیگیریهای حقوقی انجام میشود و نتایج متعاقباً به اطلاع خواهد رسید.
در پایان به استحضار شهروندان عزیز و گرامی میرساند مصمم هستیم تا تمام برنامههای این خانه طبق اعلام قبلی برگزار شود و وقفهای در روند آن ایجاد نگردد. لذا از شورای اسلامی شهر تهران و سایر شخصیتهای حقوقی و حقیقی که دل در گرو رشد و پیشرفت و اعتلای کشور عزیزمان دارند برای ادامه حیات علمی و فرهنگی این مجموعه تقاضای حمایت و کمک داریم.
داستان خانه اندیشمندان چه بود؟
اطلاعات آنلاین نوشت:گروهی از اندیشمندان و فرهیختگان حوزه علوم انسانی با تجمع در خانه اندیشمندان علوم انسانی به اقدام شهرداری برای تخلیه این خانه واکنش نشان دادند.
۱۴ تیر، خبرهایی درباره تخلیه خانه اندیشمندان علوم انسانی از سوی شهرداری تهران منتشر شد. این مجموعه مستقل در پارک ورشوی تهران در خیابان نجات الهی، حدود یک دهه محل گفتوگوی چهرههای مختلف حوزه علوم انسانی بوده است.
به دنبال این اتفاق، در روزهای پنجشنبه و جمعه، اندیشمندان شاخص حوزه علوم انسانی، کاملا خودجوش و خودخواسته به این خانه آمدند تا از حریم و حرمت نهادی که بدان تعلق دارند، حفاظت کنند و برای حل این مسأله با فرهنگیترین و اندیشمندانهترین شیوه، پیام دهند.
دکتر میرجلالالدین کزازی، شاهنامهپژوه و استاد برجسته ادبیات فارسی، از جمله افرادی بود که دیروز در محل خانه اندیشمندان علوم انسانی حضور یافت و درباره پیام و پیامد تعطیلی این بنیاد چنین گفت:
«به نام گشاینده درها
کدامین اندیشمند روا میدارد که در خانه اندیشمندان بسته شود؟ این خانهای است که هرکس در مرز توان و دانش خویش میباید کوشید که دری یا درهایی بدان بگشاید. در خانه اندیشمندان را اگر ببندند، در فرهنگ و دانش و اندیشه و بینش و هر آنچه مایه نازش آدمی است، از آن دید که آدمی است، بسته خواهد شد. چرا ما سر برمیافرازیم که آدمی هستیم؟ بر پایه کدام توان؟ کدام ویژگی؟ پاسخ از هزاران سال پیش داده شدهاست؛ بر پایه اندیشه.
از دیرزمان گفتهاند انسان، سخنگو است؛ جانداری که سخن میتواند گفت. خواست از سخن، اندیشه است. سخن، ترجمان اندیشه است. اگر کسی بیاندیشه سخن بگوید، سخنگو نیست؛ اندیشمند نیست. پس چرا ما میخواهیم خانهای را که به راستی خانه آدمیزادگان است، در ببندیم؟
بلکه باید راه کسانی را که در پی آنند که بیش از آنچه آدمی شدهاند، خوی و خیم و توانشها و دانشهایی را بیابند و فرادست بیاورند که نشانه مردمی و آدمیت است، ببندیم.هرچه بیش بیندیشیم، بیش آدمی شدهایم؛ از جهان کور و تاریک جانداران بیاندیش گسستهایم. بکوشیم که درهای خانه اندیشمندان را بیش از پیش بگشاییم، بر این خانهها بیفزاییم اگر میخواهیم در کشوری، در جهانی بزییم که کشور و جهان آدمیان است؛ در کاربرد و معنای راستین و ناگزیر این واژه.
ایدون باد»
شهرداری به دنبال مدیریت این خانه است
علیرضا غریب دوست، دبیر انجمن حقوقشناسی خانه اندیشمندان علوم انسانی نیز در گفتوگو با اطلاعات درباره قراردادی که شهرداری تهران با این نهاد در دهه ۹۰ امضا کرده است و قصد شهرداری از این اقدام، تصریح کرد: مشکل و هدف شهرداری، تصرف ملک نیست؛ زیرا ملک را نمیخواهد، بلکه میگوید مؤسسهای را که ثبت کردهاید بدهید به ما و بروید تا مدتی هم، شهرداری اندیشمندان را مدیریت کند!
وی درباره حضور چهره های شاخص فرهنگی در این خانه برای واکنش به عمل شهرداری تهران گفت: استاد عبدالمجید ارفعی، پژوهشگر و متخصص پیشکسوت زبانهای باستانی با دستگاه تنفس مصنوعی و سختی بسیار به اینجا آمد. خانم ژاله آموزگار، استاد فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران از فشار عصبی نتوانست بیاید و پیام فرستاد.
دبیر انجمن حقوقشناسی خانه اندیشمندان علوم انسانی افزود: حضور مسعود جعفری جوزانی، مصطفی ملکیان، امیرحسین پورسینا، میرجلالالدین کزازی، علیرضا ذاکری، غلامرضا کاشی، ابوالفضل دلاوری، محمدحسین ساکت، کوروش محمدخانی، هادی وحید، حسن وکیلیان، مهرزاد ملکزاده، بهشید ارفعنیا، مجید تفرشی و … در این خانه گواه روشنی است که این مکان، به چه افرادی تعلق دارد و چه کسانی باید چراغ این خانه و این راه را روشن نگاه دارند.
چرا نهال جدیدی نکاریم؟
دکتر ژاله آموزگار، استاد شاخص فرهنگ و زبانهای باستانی در محکومیت اقدام شهرداری برای بستن خانه اندیشمندان علوم انسانی نوشت:
«به عنوان یکی از کسانی که بارها در سالنهای خانه اندیشمندان علوم انسانی نشستهام و به سخنان مفید و پرمحتوای صاحبنظران گوش فرادادهام یا خود از بلندگوی آن، خدمات خدمتگزاران فرهنگ را ستودهام و به چشم خود اظهار علاقه جوانان را به این مباحث دیدهام، نمیتوانم باور کنم که چنین پایگاهی بسته شود. آیا خردمندانهتر نیست که به جای بریدن درختان بارور در آبیاری آنها بکوشیم و اگر نیازی به ایجاد مرکز فرهنگی دیگری است، نهال جدیدی بکاریم؟»
بگذارید خانه اندیشمندان مال ما و شما باشد
دکتر محمدحسن پاپلی یزدی، استاد بازنشسته دانشگاه تربیت مدرس نیز در واکنش به اقدام شهرداری تهران علیه خانه اندیشمندان علوم انسانی نوشت:
«جناب آقای زاکانی
مقام محترم شهردار تهران
سلام
تمامی شهر تهران و کل مملکت مال شما هست.
اجازه بدهید خانه اندیشمندان مال ما و شما باشد.
چشمهایتان را باز کنید و روزنهای هم برای عاقبت خودتان بگذارید.»
با این روشها نتیجه مطلوب بهدست نمیآید
ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران با انتقاد از این عملکرد شهرداری تهران گفت: شهرداری اعلام کرده است که این خا نه پلمب نشدهاست، اما به این مکان رفته تا آنجا را از افرادی که حضور داشتند، تخلیه کند.به گزارش ایلنا، وی افزود: ظاهرا از دهه ۹۰ بین هیأت امنای خا نه اندیشمندان و شهرداری تهران قراردادی نامحدود منعقد شدهاست.
اگر حالا به هر دلیلی شهرداری تصمیم گرفته که دیگران هم در این خانه حضور پیدا کنند یا مدیریت آن را جابجا کند، روش مناسب این بود که از طریق مذاکره اقدام کند، زیرا این مکان در اختیار یک سری افراد فرهیخته قرار دارد و نویسندگان، گویندگان و اندیشمندان علوم انسانی در آنجا هستند و به راحتی میشد از طریق مذاکره با این افراد این مشکل را حل کرد. حتی اگر به نتیجه نمیرسید، راههای حقوقی باز است. این برخورد نه شکل خوبی داشت و نه بازتاب مثبت و مناسبی.
در پی گسترش فعالیتهای خانه اندیشمندان هستیم
امین توکلیزاده، معاون اجتماعی شهرداری تهران، در واکنش به اخبار منتشرشده درباره تعطیلی و تخریب خانه اندیشمندان علوم انسانی اظهار کرد: از مدتی قبل با نامه دستگاههای نظارتی، برای شهرداری مسجل شد که باید نحوه واگذاری و بهرهبرداری از برخی مجموعههای تحت نظر این نهاد که در سنوات گذشته واگذار شدهاند، مورد بررسی قرار گیرد و خانه اندیشمندان علوم انسانی از جمله این مجموعهها است.
وی تأکید کرد: قبلا چند بار با مدیران خا نه اندیشمندان، مکاتبه شد و اخطارهای لازم به آنها داده شد و همکاران حوزه مطالعاتی شهرداری با مدیران این مجموعه به منظور ایجاد تغییر فضای کاری در این ساختمان صحبت کردند. معاون شهردار تهران گفت: باید مجموعه واقعی از اندیشمندان علوم انسانی بتوانند از این فضا استفاده کنند.
وی با اشاره به صدور رأی قضایی، مبنی بر مهلت ۲۰روزه تخلیه خا نه اندیشمندان، افزود: با وجود صدور این رأی، ما به دنبال تخریب نیستیم و فقط بحث تغییر فضای کاری مطرح است.
مطالعه محققان بریتانیایی و هلندی در شهر کیپتاون نشان میدهد که عادات سبک زندگی افراد مرفه مهمترین عامل کمبود شدید آب در شهرها است.
به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، مصرف بیش از حد آب در خانهها و باغهای بزرگ و پر کردن استخرها، آسیب قابلتوجهی به نیازهای اساسی جوامع فقیر و محروم وارد میکند و به طور کلی ثبات بلندمدت منابع مناطق را تهدید میکند.
در ۲۰ سال گذشته بیش از ۸۰ شهر در سراسر جهان از جمله میامی، لندن، مکزیکوسیتی، رم، کیپتاون، مسکو، چنای، پکن، توکیو و ملبورن با کمبود شدید آب مواجه بودهاند. این مطالعه موردی در شهر کیپتاون نشان داد که محدودیتهای مرتبط با خشکسالی میتواند خانوارهای کمدرآمد را بدون آب کافی برای تأمین نیازهای اولیهشان در خطر قرار دهد، در حالی که برای خانوادههای ثروتمند، تنها به معنای محدود کردن «استفادههای غیراصولی آب» مانند آبیاری باغ، شستشوی خودرو و پر کردن استخرها است.
علاوه بر این، گروههای ثروتمند راههایی برای انعطاف پذیری بیشتر در برابر خشکسالی دارند؛ برای مثال، در دورههای خشکسالی کوتاه مدت، آنها میتوانند بطریهای آماده آب را بخرند و در درازمدت نیز سیستمهای جمعآوری آب باران یا حفر چاههای خصوصی را در نظر بگیرند.
محققان در این رابطه اعلام کردند که استفاده ناپایدار از آب عمومی توسط افراد مرفه بر میزان آب موجود در مخازن شهر تأثیر میگذارد، در همین حال نیز حفر چاههای خصوصی میتوانند منابع آب زیرزمینی منطقه را تخلیه کند.
نتایج تحقیق نشان میدهد در حالی که فناوریهای جدید و سازگاریهای مهندسی برای کاهش بحران آب شهرها مهم هستند، اما بدون پایدارتر شدن کافی نیستند و تنها راه برای حفظ منابع آب موجود، تغییر سبک زندگی افراد مرفه، محدود کردن استفاده از آب برای امکانات رفاهی و توزیع مجدد درآمد و منابع آبی به طور مساوی است.
این تحقیق توسط دانشمندان رشتههای مختلف در مرکز علوم مخاطرات طبیعی و بلایای طبیعی در اوپسالا ی سوئد انجام شد.
راه حل Locator One برای اندازهگیری دقیق مبتنی بر GNSS به شرکتهای ساختمانی و زیرساختی متعددی در هلند و بینالمللی فروخته و اجاره شده است. این به طور مشترک توسط یک شرکت متخصص در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های نقشه برداری و تصاویر، و ارائه دهنده راه حل های اینترنت اشیا (IoT) برای ردیابی و سنجش توسعه داده شده است. مجموعهای از تخصصهای فردی و دانش بازار آنها منجر به ایجاد Basetime، یک استارتآپ نوآور، در سال 2021 شد.
حرکات کوچک در اشیاء یا زمین ممکن است بی ضرر به نظر برسند، اما در مورد حرکت بیش از حد (که به عنوان “تغییر شکل” برای دارایی ها و “ته نشین شدن” برای زمین نیز شناخته می شود)، عملکرد یک شی ممکن است به خطر بیفتد. در بدترین حالت – مانند پل هایی که دیگر نمی توان آنها را بست، یا رانش زمین – حتی می تواند منجر به فاجعه شود.
به همین دلیل است که تقاضا برای داده های دقیق در مورد حرکات جسم و زمین در حال افزایش است. برای ایمنی بیشتر و درک تغییر شکل و نشست، داده های حرکتی بسیار دقیق مورد نیاز است. Basetime وظیفه ایجاد انقلابی در مجموعه دادههای ژئودزیکی با دقت بالا را بر عهده گرفت و در نتیجه یک ایستگاه نظارت سه بعدی مستقل با کیفیت بالا و قابل اعتماد به نام Locator One ایجاد کرد.
دقت نظارت زیر سانتی متری سه بعدی
The Locator One اولین دستگاهی است که توسط Basetime ساخته شده است . برای اندازه گیری دقیق مبتنی بر GNSS در نظر گرفته شده است. این دستگاه برای شرکت های ساختمانی، نقشه برداران، شرکت های دریایی، مهندسین ژئوتکنیک و سازه، و مدیران دارایی با وظایف پیچیده نظارت بر حرکت توسعه داده شده است. برای دستیابی به دقت نظارت زیر سانتیمتری سه بعدی، میتوان آن را روی یک دارایی یا یک میله نشست در صورت نظارت زمینی نصب کرد.
Locator One شامل GNSS، شتابسنج، دماسنج و حسگرهای رادار برای نظارت بر هر حرکت دو بعدی یا سه بعدی یک دارایی یا زمین با دقت در ارتفاع 5 میلیمتری (Z) و 3 میلیمتر افقی (XY) است. دادههای ضعیف یا ناقص بهطور خودکار توسط الگوریتم فیلتر میشوند، که معمولاً منجر به قابلیت اطمینان 95٪ داده میشود. علاوه بر این، تمام حرکات و موقعیت ها را می توان در مختصات مطلق سه بعدی، در هر سیستم مختصات محلی تحویل داد.
برنامه های بی پایان
در اصل، Locator One فقط برای نظارت بر نشست با نصب آن بر روی میله نشست استفاده می شد. شرکت های بزرگ ساخت و ساز و لایروبی از اولین کسانی بودند که از این راه حل برای نظارت بر سایت های جدید ساخته شده، جاده ها، دایک ها، زمین های لایروبی، انبارهای خاکی و سایت های ساختمانی استفاده کردند. اما دستگاه را می توان روی یک دارایی مانند ساختمان یا پل نیز نصب کرد و امکانات آن بی پایان است.
نقشه برداران و مدیران دارایی اکنون از Locator One برای نظارت بر ساختمان ها و توده های زمین ناپایدار مانند کوه ها و فرسایش خاک استفاده می کنند. نمونه های دیگر از کاربردها شامل نظارت بر دیوارهای حائل، سطح آب، رانش زمین و معادن روباز است. در واقع این دستگاه حتی به اندازه کافی همه کاره است تا در مواقع زلزله از آن استفاده شود.
داده در نوک انگشتان شما
اندازهگیریها در مُهرهای زمانی از پیش تعریفشده، از یکبار در روز تا یکبار در ساعت – یا حتی در صورت لزوم، بیشتر انجام میشوند. این دستگاه ها مشاهدات و ابرداده های خود را از طریق شبکه اینترنت اشیا به ابر Basetime ارسال می کنند. پس از چندین تنظیم و محاسبات ژئودتیکی، داده ها تحویل داده می شود. نتایج در داشبورد Basetime یا در محیط ترجیحی دیگری از طریق یک API نمایش داده می شوند. این امکان را برای متخصصان زمین فضایی فراهم می کند تا تمام اطلاعات را از پشت میز خود یا روی یک دستگاه تلفن همراه مطابق با روش کاری ترجیحی مشتری تجزیه و تحلیل کنند.
یک راه حل پایدار و مقرون به صرفه
Locator One بدون باتری کار می کند و در حین استفاده از کربن خنثی است. از آنجایی که این رویکرد به این معنی است که تعداد بسیار کمی نقشه بردار برای انجام اندازه گیری های نشست زمینی مورد نیاز است، راه حل ایمنی محل ساخت و ساز را افزایش می دهد. همچنین دسترسی و مقرون به صرفه بودن نقشه برداران را با اجازه به کارگیری آنها برای فعالیت های با ارزش بیشتر به حداکثر می رساند.
علاوه بر مزایای پایداری، اتوماسیون و صرفه جویی در نیروی کار ذکر شده، Locator One داده های بسیار قابل اعتمادی را ارائه می دهد. ترکیبی از اندازهگیریهای دقیق در یک زمان از پیش تعریفشده، پایهای را برای پیشبینی قابل اعتماد رفتار استقرار افزایش میدهد. در نتیجه، مهندس زمین فضایی خیلی زودتر دید واضحی از دوره تثبیت به دست می آورد و می توان خاکریزها را با دقت بیشتری و در نتیجه اغلب زودتر قرار داد، در نتیجه در زمان ساخت و ساز با ارزش صرفه جویی می شود.
پروژه های متعدد Basetime نشان داده اند که این امر پروژه ها را برای تحویل زودتر تسریع می کند، که به طور قابل توجهی به نتیجه پروژه و همچنین به طور مستقیم به صرفه جویی در انتشار گازهای گلخانه ای کمک می کند. آخرین اما نه کم اهمیت، نصب و استفاده Locator One بسیار آسان است و بسیار مقرون به صرفه است، چه خریداری شده باشد و چه اجاره.
تغییر بازی نظارت
به عنوان سرمایهگذاری مشترک یک شرکت پیشرو در توسعه اینترنت اشیا و یک ارائهدهنده خدمات زمینشناسی خبره، Basetime قصد دارد تا با ایجاد بهترینهای هر دو جهان، بازی نظارت را تغییر دهد. نام شرکت ترکیبی از “پایه” به علاوه “زمان” است: دو عنصر مورد نیاز برای به دست آوردن اندازهگیریهای دقیق GNSS در مُهر زمانی لازم. این استارت آپ مستقر در هلند یک راه حل کامل شامل دستگاه، پایگاه داده، داشبورد و پشتیبانی و خدمات مداوم ارائه می دهد.
گسترش شبکه فروشندگان
اولین فروشنده ای که با Basetime ثبت نام کرد Boels در هلند – یکی از بزرگترین شرکت های اجاره ماشین آلات و ابزار در اروپا – با تمرکز ویژه بر اجاره و اجاره دستگاه های Locator One بود. از آن زمان، این شرکت همچنین نمایندگی هایی را در آلمان و بلژیک منصوب کرده است و در حال گفتگوهای پیشرفته با شرکای حرفه ای متعدد در سطح جهانی است. Basetime که اخیراً بودجه قابل توجهی را جذب کرده است، اکنون به سرعت در حال گسترش شبکه فروش جهانی خود به عنوان گام بعدی در مسیر تحقق جاه طلبی های خود است.
مارتین آرکستاین، مدیرعامل این شرکت میگوید: «توسعه سریع محصول و خدمات و همچنین تمرکز بیشتر بر گسترش بینالمللی از طریق نمایندگیها و شرکا به ما این امکان را میدهد تا به مشتریان خود خدمات بهتری ارائه دهیم و به بازارهای جدید در سطح جهانی برسیم. ما همچنان به دنبال شرکت هایی برای پیوستن به شبکه نمایندگی های ما هستیم.
سایت Geonline، سایتی مرجع برای مرتفع نمودن نیاز علاقمندان، پژوهشگران، دانشجویان و دانش آموزان در حوزه جغرافیا است که برای تمامی سنین و سطوح مطالب کاربردی دارد.