در آزمایش مواد ژنتیکی جمعیتهای کنونی در آفریقا و مقایسه با شواهد فسیلی موجود از جمعیتهای اولیه انسانهای هوموساپین ها در آنجا، محققان مدل جدیدی از تکامل انسان را کشف کردهاند که باورهای قبلی مبنی بر اینکه یک جمعیت آفریقایی منفرد باعث پیدایش همه انسانها شده است، را زیر سوال میبرد. تحقیقات جدید امروز، 17 می، در مجله Nature منتشر شد .
برنا هن، پروفسور انسان شناسی و مرکز ژنوم در دانشگاه کالیفرنیا دیویس، نویسنده مسئول این تحقیق، گفت: اگرچه به طور گسترده درک شده است که انسان خردمند در آفریقا سرچشمه گرفته است، اما عدم قطعیت در مورد چگونگی واگرایی شاخه های تکامل انسان و نحوه مهاجرت مردم به سراسر قاره وجود دارد .
او گفت: «این عدم قطعیت به دلیل محدود بودن دادههای فسیلی و ژنومی باستانی است، و به این دلیل که سابقه فسیلی همیشه با انتظارات مدلهایی که با استفاده از DNA مدرن ساخته شدهاند، مطابقت ندارد. این تحقیق جدید منشا گونه ها را تغییر می دهد.
تحقیقاتی که توسط هن و سایمون گراول از دانشگاه مک گیل انجام شد، طیفی از مدلهای رقیب تکامل و مهاجرت را در سراسر آفریقا که در ادبیات دیرینهانتروپولوژی و ژنتیک پیشنهاد شدهاند، آزمایش کردند و دادههای ژنوم جمعیت را از جنوب، شرق و غرب آفریقا ترکیب کردند.
نویسندگان ژنومهایی را که به تازگی توالییابی شدهاند از 44 فرد مدرن Nama از جنوب آفریقا، یک جمعیت بومی که دارای سطوح استثنایی از تنوع ژنتیکی در مقایسه با سایر گروههای مدرن هستند، وارد کردند. محققان داده های ژنتیکی را با جمع آوری نمونه های بزاق از افراد مدرنی که بین سال های 2012 تا 2015 در روستاهایشان به تجارت روزمره خود مشغول بودند، تولید کردند.
این مدل نشان میدهد که اولین انشعاب جمعیت در بین انسانهای اولیه که در جمعیتهای معاصر قابل تشخیص است، ۱۲۰،۰۰۰ تا ۱۳۵،۰۰۰ سال پیش رخ داده است، پس از اینکه دو یا چند جمعیت همو با تمایز ژنتیکی ضعیف برای صدها هزار سال با هم مخلوط شدهاند. پس از تقسیم جمعیت، مردم همچنان بین جمعیت های ساقه مهاجرت کردند و یک ساقه با ساختار ضعیف ایجاد کردند. نویسندگان پیشنهاد میکنند که این توضیح بهتری از تنوع ژنتیکی در بین انسانها و گروههای انسانی نسبت به مدلهای قبلی ارائه میدهد.
هن درباره این تحقیق گفت: «ما چیزی را ارائه میدهیم که مردم قبلاً هرگز آن را آزمایش نکرده بودند. “این علم انسان شناسی را به طور قابل توجهی به جلو می برد.”
تیم ویور، یکی از نویسندگان این مقاله، استاد مردم شناسی دانشگاه کالیفرنیا دیویس، می گوید: «مدل های پیچیده قبلی کمک هایی از انسا ن های باستانی پیشنهاد می کردند، اما این مدل چیز دیگری را نشان می دهد. او در مورد ظاهر فسیل های اولیه انسان تخصص دارد و تحقیقات مقایسه ای را برای این مطالعه ارائه کرده است.
نویسندگان پیشبینی میکنند که طبق این مدل، 1-4 درصد از تمایز ژنتیکی در میان جمعیتهای انسانی معاصر را میتوان به تنوع در جمعیتهای ساقه نسبت داد. این مدل ممکن است پیامدهای مهمی برای تفسیر سوابق فسیلی داشته باشد. به گفته نویسندگان ، به دلیل مهاجرت بین شاخهها، این دودمانهای چندگانه احتمالاً از نظر مورفولوژیکی مشابه بودند، به این معنی که فسیلهای مورفولوژیکی واگرا (مانند هومو نالدی ) بعید است شاخههایی را نشان دهند که در تکامل انسا ن خردمند نقش داشتهاند.
نویسندگان دیگر عبارتند از آرون راگزدیل، دانشگاه ویسکانسین، مدیسون. الیزابت اتکینسون، کالج پزشکی بیلور؛ و آیلین هول و مارلو مولر، دانشگاه استلنبوش، آفریقای جنوبی.