نویسندگان:
ناروقه نعمت اله*, اله وردی میگونی فرهاد, کاظمی جویباری مهدی
چکیده:
امروزه یکی از رشته های علمی کاربردی در علوم انتظامی و جرم شناسی«جغرافیا» است. از جغرافیا؛ بعنوان یک رشته علمی بنیادی یاد می شود؛ چراکه به سراغ هر پدیده و فرایندی که می رویم ناچاریم از مکانی که در آن ایجاد شده و گسترش پیدا کرده و در نهایت باقی مانده یا از بین رفته صحبت کنیم و شرایط مکانی آن را شناسایی کنیم.
یکی از این پدیده ها «جرم یا بزه» است. وجود و شیوه ایجاد جرم در مکان های مختلف، متفاوت است. بگونه ای که «شرایط مکان» در وجود و عدم وجود، گسترش یا عدم گسترش جرم حایز اهمیت زیادی است. البته باید در نظر داشته باشیم که هرمکانی در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و زیست محیطی دارای مولفه های و متغیرهای گوناگونی است که در مقدار وزن مکانی یا همان قدرت مکان دخالت مستقیم و غیر مستقیم دارد. لذا، هرچه قدرت مکان بیشتر شود شرایط برای ارتکاب جرم کمتر خواهد شد.
این مقاله بنیادی، با روش توصیفی-تحلیلی در صدد بیان رابطه جرم و جغرافیا بویژه در شهرهای بزرگ عصر حاضر است. اهمیت تحقیق از این روست که با تشریح نظریات و دیدگاه های مربوطه در صدد پاسخ به این سوال است که چرا در برخی مکان ها جرم و جنایت افزایش یافته و در برخی دیگر شاهد کاهش جرم هستیم؟ در واقع، به دنبال اثبات این فرضیه هستیم که رابطه ای مستحکم بین فضای جغرافیایی و جرم وجود دارد که مجرمان قبل از ارتکاب به جرم نخستین افکار خود را در چارچوب سوژه مورد نظر با در نظر گرفتن شرایط مکانی غربالگری می کنند.
کلید واژه:
جغرافیا – جرم – مکان – محیط – پیشگیری
ﻣﻘﺪﻣﻪ
جغرافیا ، ﻋﻠﻢ ﻣﻜﺎﻥ ﻭ ﻓﻀﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻄﺎﻟﻌﺔ ﭘﺮﺍﻛﻨﺶ ﻓﻀﺎﻳﻲ ﭘﺪﻳﺪﻩﻫﺎ ﻭ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﻓﻀﺎﻳﻲ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﭼﺎﺭﭼﻮﺏ ﺍﻳﻦ ﺗﻌﺮﻳﻒ، ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﻓﻀﺎﻳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﺤﻮﺓ ﻗﺮﺍﺭﮔﻴﺮﻱ، ﺳﺎﻣﺎﻧﺪﻫﻲ، ﺗﻮﺯﻳﻊ، ﺍﻟﮕﻮﻱ ﭘﺨﺶ، ﺷﻜﻞ، ﺭﺗﺒﻪ ﺑﻨﺪﻱ، ﻓﺎﺻﻠﻪ، ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ، ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪﻱ ﻭ ﺭﻭﺍﺑﻂ جغرافیایی ﻭ ﺷﺒﻜﻪﺍﻱ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﻣﻜﺎﻥﻫﺎ ﻭ ﻣﻨﺎﻃﻖ جغرافیایی ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻭ ﻣﺸﺨﺼﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺎﻱ ﻣﺘﻔﺎﻭﺗﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ.
ﻣﺠﻤﻮﻋﺔ ﺍﻳﻦ ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺎ ﻛﻪ ﻋﻤﺪﺗﺎً ﻣﺘﺄﺛﺮ ﺍﺯ ﻋﻮﺍﻣﻞ جغرافیایی اند، ﺑﻪ ﻳﻚ ﻣﻜﺎﻥ ﻳﺎ ﻣﻨﻄﻘﻪ »ﻗﺪﺭﺕ« ﻣﻲﺑﺨﺸﻨﺪ ﻭ ﻣﻜﺎﻧﻬﺎ ﻳﺎ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻫﻢ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻗﺪﺭﺕ ﺩﺭ ﺭﺍﺳﺘﺎﻱ »ﺗﻮﺳﻌﺔ ﺣﻮﺯﺓ ﻧﻔﻮﺫ« ﻭ »ﺍﺛﺮﮔﺬﺍﺭﻱ«(ﻣﻨﻔﻲ ﺑﺎ ﻣﺜﺒﺖ) ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ.ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ، ﻛﺸﻒ ﻭﻗﻮﻉ ﭘﺪﻳﺪﻩ ﻫﺎ ﺩﺭ ﻣﻜﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺑﺮ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻭ ﻋﻠﻞ ﻭﻗﻮﻉ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻭﻇﺎﻳﻒ ﺍﻳﻦ ﻋﻠﻢ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﭘﺪﻳﺪﻩ ﻫﺎ ﺟﺮﻡ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻭﻗﻮﻉ ﺁﻥ ﻣﻮﺟﺐ ﻛﻤﺮﻧﮓ ﺷﺪﻥ ﺍﻣﻨﻴﺖ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺟﺮﻡ ﺍﻋﻢ ﺍﺯ ﻣﺤﻴﻂ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺩﺭ ﺣﻮﺯﺓ جغرافیایی ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ. ﺩﺭﻭﺍﻗﻊ، ﺑﻪ ﻋﻠﻞ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﻭﻗﻮﻉ ﺟﺮﺍﻳﻢ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ.
ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺭﺗﻲ ﺩﻳﮕﺮ، ﺩﺭ ﺭﺍﺳﺘﺎﻱ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ جغرافیا ﻭ ﺟﺮﻡ ﺷﺎﺧﻪ ﺍﻱ ﻋﻠﻤﻲ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻫﻬﺎ ﻭ ﺣﻮﺯﻩ ﻫﺎﻱ ﻋﻠﻤﻲ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ، ﺑﻪ ﻧﺎﻡ جغرافیای ﺟﺮﻡ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺻﺪﺩ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺩﻻﻳﻞ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺗﺴﻬﻴﻞ ﻛﻨﻨﺪﺓ ﺟﺮﻡ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ . ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ، ﻭﻗﻮﻉ ﺟﺮﻡ، ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺑﺰﻫﻜﺎﺭ ﻭ ﺑﺰﻩ ﺩﻳﺪﻩ، ﺑﻪ ﻣﻜﺎﻥ ﻭﻗﻮﻉ ﺟﺮﻡ ﻧﻴﺰ ﻧﻴﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ. ﻣﺠﺮﻣﻴﻦ، ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻋﻤﻞ ﻣﺠﺮﻣﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺗﺼﻤﻴﻤﻲ ﻣﻨﻄﻘﻲ ﻭ ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﻫﺪﻑ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺩﺭﺟﻪ ﺍﻭﻝ ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺕ ﻣﻜﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ.
ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲ ﺭﺳﺪ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺟﺮﻡ ﻭ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺍﻛﺜﺮ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺟﻬﺎﻥ، ﻣﻮﺟﺐ ﻃﺮﺡ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻫﺎﻱ ﺟﺪﻳﺪ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻣﻜﺎﻥ ﻭ ﺟﺮﻡ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻣﻜﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﻣﺴﺘﻌﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺰﻩ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﻴﺸﮕﻴﺮﻱ ﻭ ﻛﺎﻫﺶ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺟﺮﺍﻳﻢ، ﺍﻫﻤﻴﺖ ﺑﺴﺰﺍﻳﻲ ﺩﺭ ﻣﻘﻄﻊ ﻛﻨﻮﻧﻲ ﺩﺍﺭﺩ.
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﺎﻳﻨﻜﻪ ﻣﺤﻴﻂ ﺩﺭ ﻃﺮﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﺍﻥ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻭ ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ، ﻣﻮﺛﺮ ﺍﺳﺖ، ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ، ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻣﻜﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﻓﻀﺎﻫﺎﻱ ﺍﻣﻦ ﻭ ﻏﻴﺮ ﺍﻣﻦ ﺩﺭ ﺣﻴﻄﻪ جغرافیایی ﻧﻤﻮﺩ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﺍﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﺮﻭ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺳﻌﻲ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ؛ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ جغرافیا (ﻣﺤﻴﻂ، ﻣﻜﺎﻥ، ﻓﻀﺎ) ﻭ ﺟﺮﻡ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮﻳﺎﺕ ﻭ ﺩﻳﺪﮔﺎﻫﻬﺎﻱ ﻛﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻳﻚ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺑﻨﻴﺎﺩﻱ ﻭ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺴﻬﻴﻞ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﻳﺰﻱ ﺩﺭ ﭘﻴﺸﮕﻴﺮﻱ ﻭ ﻛﺸﻒ ﺟﺮﺍﻳﻢ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺷﻮﺩ.
ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻛﻠﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﮔﻔﺖ: »ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺎ ﻛﻪ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﻳﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻣﻜﺎﻧﻲ ﺑﺎﻋﺚ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺍﻧﮕﻴﺰﻩ ﻭ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﻓﺮﺩ ﻣﺠﺮﻡ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ، ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺣﻞ ﻫﺎﻱ ﺿﺮﻭﺭﻱ ﺩﺭ ﺍﻣﺮ ﭘﻴﺸﮕﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﺟﺮﻡ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻣﻜﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﻣﺴﺘﻌﺪ ﺟﺮﻡ ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﻳﺰﻱ ﺟﻬﺖ ﻃﺮﺍﺣﻲ ﺻﺤﻴﺢ ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻲ ﺟﻬﺖ ﭘﻴﺸﮕﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﺟﺮﺍﺋﻢ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ«.
ﺭﻭﺵ ﺗﺤﻘﻴﻖ
ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ، ﺍﺯ ﻧﻮﻉ ﺑﻨﻴﺎﺩﻱ ﻭ ﻧﻈﺮﻱ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺷﻴﻮﺓ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻧﻴﺰ ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ – ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺭﻭﺵﺷﻨﺎﺳﻲ ﻛﻴﻔﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﺭﻭﺵ ﺟﻤﻊﺁﻭﺭﻱ ﺩﺍﺩﻩﻫﺎ ﺍﺳﻨﺎﺩﻱ ﻭ ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪﺍﻱ ﺍﺳﺖ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ، ﺳﻌﻲ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ، ﺿﻤﻦ ﺑﻴﺎﻥ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺟﻐﺮﺍﻓﻴﺎ ﻭ ﺟﺮﻡ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﻱ ﺷﻬﺮﻫﺎ؛ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻣﻌﻨﺎﻳﻲ ﻭ ﻣﺤﺘﻮﺍﻳﻲ ﺑﻴﻦ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﻝ ﺑﺎ ﻣﺘﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺷﻮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﺍﺳﺘﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﻳﻚ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﺷﻔﺎﻑ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺍﺳﺘﻨﺘﺎﺝ ﻋﻘﻼﻧﻲ، ﻛﻮﺷﺶ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﺗﺒﻴﻴﻦ ﺟﻐﺮﺍﻓﻴﺎﻱ ﺟﺮﻡ ﻭ ﺟﻨﺎﻳﺖ ﺑﻮﻳﮋﻩ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ ﺍﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺷﻮﺩ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ، ﺍﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺑﺎ ﺑﻪﻛﺎﺭﮔﻴﺮﻱ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎﻱ ﺍﺻﻠﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺟﺮﻡ، ﺟﻨﺎﻳﺖ ﻭ جغرافیا ، ﺩﺭﺻﺪﺩ ﺩﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻌﻤﻴﻤﻲ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺟﺮﻡ ﻭ جغرافیا ﺍﺳﺖ.
ﻣﺒﺎﻧﻲ ﻧﻈﺮﻱ
ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺍﻳﻤﻨﻲ ﻭ ﺍﻣﻨﻴﺖ ﺷﻬﺮﻱ ﺑﺎ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﺍﺯ ﺁﺳﻴﺐ ﭘﺬﻳﺮﻳﻬﺎﻱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺩﺭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺍﺳﺖ. ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺁﺳﻴﺐ ﭘﺬﻳﺮ ﺑﻮﺩﻥ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﺍﻥ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﻫﺎﻱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ، ﺍﺳﺖ. ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺟﺮﺍﺋﻢ ﺷﻬﺮﻱ ﺑﺎ ﺩﺭﺟﺔ ﺗﻮﺳﻌﺔ ﺷﻬﺮﻱ ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺍﺳﺖ. ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺯﺍﺕ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺷﻬﺮﻱ، ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺟﺮﺍﺋﻢ ﻧﻴﺰ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ. ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﻱ ﺍﺧﻴﺮ ﺩﺭ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺟﺮﺍﺋﻢ ﺷﻬﺮﻱ ﺳﻪ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﻈﺮﻳﺎﺕ ﻃﺮﻓﺪﺍﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ:
ﺍﻟﻒ)ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻥ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﻴﺎﻥ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺟﺮﺍﺋﻢ ﻭ ﻫﻔﺖ ﻋﺎﻣﻞ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ:ﺍﻳﻦ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺯ: ﺗﺤﺼﻴﻼﺕ، ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺍﺟﺎﺭﻩ ﺧﺎﻧﻪ، ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺗﺮﺍﻛﻢ ﺟﻤﻌﻴﺖ، ﺍﻗﻠﻴﺘﻬﺎﻱ ﻗﻮﻣﻲ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﻫﺎ؛ ﻏﻴﺮ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﺤﻴﻂ ﺯﻧﺪﮔﻲ، ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻣﺘﻮﻟﺪﻳﻦ ﺧﺎﺭﺟﻲ، ﻣﺎﻟﻜﻴﺖ ﺧﺎﻧﻪ.
ﺏ) ﺗﺠﺰﻳﻪ ﻭ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺍﻛﻮﻟﻮﮊﻳﻜﻲ ﺍﺯ »ﻣﺤﻴﻂ ﻓﻘﺮ« ﻛﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﻃﺮﻓﺪﺍﺭﺍﻥ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ:ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ، ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﺁﻣﺎﺭﻱ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺷﺎﺧﺺ ﻫﺎﻱ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻧﺎﺳﺎﻟﻢ ﺷﻬﺮﻱ ﺑﻜﺎﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﻧﺎﺳﺎﻟﻢ، ﺑﻴﻜﺎﺭﻱ ﻭ ﻓﻘﺮ ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻭ ﺭﺷﺪ ﺟﺮﺍﺋﻢ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺩ.
ﺝ) ﻧﻈﺮﻳﺔ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪﻱ ﻭﺍﺣﺪﻫﺎﻱ ﻣﺴﻜﻮﻧﻲ: ﺍﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺟﺮﺍﺋﻢ ﻣﻴﺎﻥ ﺍﺟﺎﺭﻩ ﻧﺸﻴﻨﺎﻥ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯﻣﺎﻟﻜﻴﻦ ﻭﺍﺣﺪﻫﺎﻱ ﻣﺴﻜﻮﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ ﺗﻔﺎﻭﺗﻬﺎﻱ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ- ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﻣﻴﺎﻥ ﻃﺒﻘﺎﺕ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻬﺮﻱ ﺍﺳﺖ.
برای دانلود این مقاله اینجا کلیک کنید.
نظرات کاربران