هنر معرق سازی
مساجد، مدارس و کاخهای جهان اسلام غوغایی از رنگ هستند، سقفها و نماهای آنها با میلیونها کاشی مینیاتوری ساخته شده از شیشه، سنگ یا سرامیک درخشان پوشیده شده است. اگر دقت کنید، میتوانید درجهبندیهای فردی آنها را در رنگ، ویژگیهای مصالح و همچنین نحوه تابش نور بر روی آنها ببینید، اما تنها زمانی که به عقب برگردید میتوانید تصویر کلی را ببینید و کلی شکوه آن ساختمان را درک کنید.
اگرچه به طور کلی یک هنر رومی در نظر گرفته می شود، اولین موزاییک ها در واقع در ابرا، بین النهرین، در هزاره سوم قبل از میلاد ساخته شد. این اولین موزاییکها با برشهایی از سنگ رنگی، صدف و عاج ساخته میشدند: هزاران سال دیگر طول میکشید تا صنعتگران در شوش (در ایران امروزی) اولین کاشیهای سرامیکی لعابدار را بسازند و صحنههای تصویری که همه ما به یاد داریم بعدها ساخته شدند. ، توسط یونانی ها و رومی ها تصفیه شده است.
اگرچه موزاییکها در خاورمیانه متولد شدند، اما این رومیها بودند که واقعاً آنها را محبوب کردند و صحنههایی از خدایان، شکار و ضیافت (و همچنین طرحهای هندسی) را در کف ویلاها و ساختمانهای عمومی از شمال آفریقا درست در سراسر آفریقا انتخاب کردند. امپراتوری روم به بریتانیا.
رنگهای این موزاییکها به دلیل اینکه عمدتاً بر رنگهای سنگهای طبیعی به کار رفته در ساختشان متکی بودند تا حدودی کمرنگ بودند. تسری ها، مکعب هایی که برای ساختن موزاییکها استفاده می شد، اغلب از سنگ مرمر یا سنگ آهک ساخته می شدند. موزاییکهای در مقیاس بزرگتر (opus tessellatum) در سایت گذاشته شد. و opus vermiculatum بسیار پیچیدهتر، که نیاز به تسری بیش از چهار میلیمتر نداشت، بر روی پانلهای کارگاهی تولید میشد و پس از تکمیل به محل نهایی خود منتقل میشد.
در قرنهای اولیه پس از میلاد، بیزانسیها موزاییک سازی را به سطح جدیدی رساندند: آنها پیشگام تکنیک پشتبندی پارچههای شیشهای با ورق طلا بودند تا آنها بدرخشند. این فناوری جدید بر روی دیوارها (به جای زمین) ایاصوفیه تازه ساخته شده در استانبول، ابتدا برای به تصویر کشیدن نقوش گرد و دیگر نقوش و سپس مدت کوتاهی بعد، در پرتره های مسیح، مریم باکره به کار گرفته شد. و دیگر شخصیت های مقدس.
امپراتوری بیزانس در نقطه تلاقی شرق و غرب، اروپا و آسیا، اسلام و مسیحیت قرار داشت و بنابراین روشهای پیچیدهتر تولید و طراحی موزاییک به سرعت در امتداد جاده ابریشم به ایران، افغانستان و آسیای مرکزی گسترش یافت. در اینجا، هندسه آسان کاشی کاری، موزاییک را به یک انتخاب محبوب تبدیل کرد: الگوهای تکراری نه تنها به راحتی در مقیاس بزرگ بازتولید می شدند، بلکه ارتدکس اسلامی را نیز حفظ می کردند، زیرا چنین تزئیناتی با ممنوعیت های مذهبی در مورد هنرهای تجسمی در تضاد نیست.
سادهترین کاشیها (بمراتب بزرگتر از پیشینیان رومی و بیزانسی خود) از گل یا خشت پختهشده ساخته میشدند و با کاشیهای لعابدار گرانتر رنگشده با فیروزه زمینی (محصول ایران یا شبهجزیره سینا) یا لاجورد از بدخشان در شمال ایران در هم آمیختند.
با این حال، صنعتگران از این موزاییکهای متواضع راضی نبودند: آنها پتانسیل رسانه را تشخیص دادند و به تخیلات خود اجازه دادند سرکش شود. نتیجه برخی از خارقالعادهترین صنایع دستی در جهان است، کل ساختمانها از داخل و خارج با هر رنگ گرانبهای کاشی پوشیده شدهاند.
با ایستادن در داخل مسجد شاه در اصفهان، ایران، چشمان شما از پیچیدگی کار تقریباً محو می شود، در حالی که در شرق در شهرهای قرون وسطایی سمرقند و بخارا، جانوران افسانه ای به طور یکسان در نماهای ساختمان های مذهبی و سکولار اوج می گیرند و اوج می گیرند. این موزاییکها بهعنوان گواهی ماندگار بر مهارتهای صنعتگرانی که آنها را ساختهاند، و همچنین در تجلیل از فروتنترین مکعبها و تبدیل چشمگیر آنها به شاهکارهای هنرهای تجسمی ایستادهاند.
نظرات کاربران